علمای بحرین در بیانیه‌ای تهدید اسلام و بزرگ‌ترین رهبر مذهب تشیع در بحرین را فاجعه‌ای دینی و ملی دانسته و تأکید کردند: آنچه در پشت درخواست حکومت به اعمال اشد مجازات (در جلسه اخیر دادگاه و محاکمه آیت‌الله عیسی‌قاسم) قرار دارد، مورد هدف قرار دادن مذهب و شعائر مذهبی و عقاید و باورهای آن برای انتقام‌جویی از مطالبه حقوق سیاسی و ملی است که مشترک و متعلق به تمامی اقوام و مذاهب کشور است؛ این شدیدترین و بدترین نوع استبداد می‌باشد.
 رضا اشرفي/ سعودي‌ها و صهيونيست‌ها در دوره رياست‌جمهوري باراك اوباما، به ویژه در سال‌هاي پاياني، دوران سختي را گذراندند. طي آن مدت در رياض و تل‌آويو دو طيف كاملاً افراطی قدرت را در دست داشتند و از اين منظر به دنبال تحركات تندروانه بوده و انتظار داشتند كه آمريكا از آنها حمايت كند.
اگر چه در تمام مدتي كه ملك سلمان و بنيامين نتانياهو روي كار بودند، آمريكا در قامت متحد اصلي و سنتي در كنار آنها ماند، اما به خواسته‌هاي افراطی آنها اهميت نداد كه يكي از مهم‌ترين آنها ايجاد جبهه نظامی جديد در سوريه، يمن و... بود. از اين منظر دوره اوباما براي هر دو از بدترين دوران‌هاي حکومترانی 
بود.
حال با تغيير رئيس‌جمهور و ورود دونالد ترامپ كه نگاه و رويكردي كاملاً افراطی، نامنسجم و هيجاني دارد،‌ اميد رياض و تل‌آويو براي پيگيري اهداف‌شان به طور چشمگيري افزايش یافته است. عربستان و رژيم صهيونيستي كه تركيه نيز سعي دارد طي روزهاي اخير خود را در اين قالب جا بدهد،‌ به دنبال بهره‌گيري از هيجانات سياسي دونالد ترامپ براي تغيير موازنه‌اي در منطقه هستند كه تاكنون آن را باخته‌اند.
حمله به سوريه و حتي اعزام نيروهاي زميني به اين كشور كه عربستان سعودي به شدت خواهان آن است،‌ حمله به يمن و پيروزي دست‌نیافتنی كه حيثيت نظامي و سياسي عربستان را با تمام متحدان منطقه‌اي آن، به بازي گرفته، تأثيرگذاري بر تحولات عراق و سنجاق كردن خود به عنوان پيروز در برابر داعش در موصل و الانبار و در كل مناطقي در عراق كه داعش در آن حضور و نفوذ دارد، از جمله اهدافي است كه سعودي‌ها آنها را دنبال مي‌كنند. 
در اين ميان عربستان به شدت علاقه‌مند است تا با زمينه‌چيني‌هايي كه تاكنون داشته،‌ اتحاد و روابط رياض و تل‌آويو را علني و رسمي كرده تا غلامي خود را بيش از گذشته به آمريكا ثابت كند، به ویژه كه دونالد ترامپ از سياست دو دولت در بحث صلح خاورميانه عبور كرده و حتي بحث انتقال پايتخت رژيم صهيونيستي به بيت‌المقدس را مطرح كرده است. 
در چنين اوضاع مهیجی كه ترامپ در كاخ سفيد حضور یافته، عربستان ديپلماسي خود را در سطح منطقه و فرامنطقه كاملاً فعال كرده و بر‌خلاف گذشته تنها به ارسال دلار و تحركات تروريستي بسنده نكرده است. البته سعودي‌ها همچون گذشته، بسياري از سطوح روابط خود را محرمانه و مخفيانه به انجام مي‌رسانند، به اين دليل كه مطلع هستند همه كشورها و دولت‌ها را نمي‌توان با پول خريد. سفر عادل الجبير، وزير خارجه عربستان به عراق نيز قرار بود محرمانه و مخفيانه انجام شود، اما از سوي رسانه‌هاي محلي به بيرون درز كرد و به سطح رسانه‌هاي ملي، منطقه‌اي و بين‌المللي رسيد. 
از همان ابتدا سؤالات بسیاری مطرح شد كه چرا وزير خارجه عربستان سعودي در اين برهه زماني به عراق سفر كرده است؟ مسئله اين بود كه به دليل مخفيانه بودن، هيچ‌گونه اهدافي براي اين سفر مطرح نشده بود، بنابراين رسانه‌هاي منطقه‌اي بيش از هر چيز در ساعات و روزهاي اوليه تنها به گمانه‌زني اكتفا مي‌كردند. اما در مراحل بعدي بخشي از اين اهداف رونمايي شد كه مهم‌ترين آن به جنگ عراق با داعش و حتي نابودي آن در موصل بازمي‌گشت كه از آن به متحد نانوشته و ابزار مخرب منطقه‌اي به نفع عربستان ياد مي‌شود.
در درجه اول عربستان به دنبال آن است كه در صورت پيروزي نيروهاي عراقي در موصل و حذف كامل داعش در اين كشور،‌ مراقب قدرت و نيروي جايگزين آن باشد و در اين ميان بر روي دلارهاي سعودي‌ها حساب باز می‌كند و در درجه دوم خود را در اين پيروزي سهيم كند تا جاي نفوذ در آينده برایش باز شود. عربستان در كنار اين مسئله خواستار حضور فعال و تأثيرگذار در كل ساختار سياسي عراق است تا انتخاب و چينش ائتلافي عراق را در منطقه تغيير دهد؛ سياستي كه براي بسياري از كشورهاي منطقه دارد تا موازنه را به نفع خود تغيير دهد. 
اين سياست تنها در منطقه اجرا نمي‌شود، بلكه سعودي‌ها در ديگر نقاط جهان، به ویژه در جهان اسلام خواهان تقويت آن هستند. در اين ميان حوزه شرق و جنوب شرق آسيا نيز زیاد مورد توجه قرار گرفته است. عربستان سعودي با اين كار به دنبال اعلام آمادگي براي آمريكا است كه در تحولات حوزه شرق آسيا مي‌تواند به واشنگتن كمك كند و چینشی از اتحاد سعودي را در آنجا نيز سامان دهد تا سياست‌هاي ترامپ در قبال شرق و جنوب شرق آسيا با نفوذ سعودي آسان‌تر به اجرا درآيد. سفر بلندمدت سعودي به مالزي و اندونزي در اين قالب تحليل مي‌شود. عربستان با اين سياست به دنبال نزديك شدن به متحدان آمريكا،‌ همچون كره جنوبي، ژاپن، استراليا و همچنين نفوذ در كشورهاي مسلمان اين حوزه است تا با كمك آمريكا در شرق آسيا، از قدرت و نفوذ آن در غرب آسيا بهره‌مند شده و اهداف خود را براي اتحاد منطقه‌اي در خاورميانه آسان‌تر دنبال كرده و دل ترامپ را بيشتر به 
دست آورد!

  قاسم غفوری/ آمریکا از زمان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در آبان ماه با نابسامانی‌های داخلی و بیرونی گسترده‌ای روبه‌رو شده است که محور آن را همراهی نکردن مردم این کشور و جهانیان با سیاست‌های آمریکا تشکیل می‌دهد. در این میان، نکته قابل توجه این است که رئیس‌جمهور آمریکا از عنوان «عملیات نظامی» برای اشاره به تلاش دولتش به منظور اخراج مهاجران از این کشور استفاده کرده است. این جمله هر چند به ظاهر یک عبارت تهاجمی در قبال مهاجران است؛ اما قرار دادن این جمله در کنار سخنان گذشته ترامپ که ادعا کرده مقابله با مهاجران در راستای مبارزه با تروریسم است و در این راستا حتی به کودک پنج ساله دستبند زده می‌شود، بیان‌کننده نکاتی‌ ریشه‌ای است. سخنان ترامپ در دو زاویه قابل تبیین و تحلیل است. 
نخست آنکه اگر تأکید بر نامیدن مقابله با مهاجران تحت نام «عملیات نظامی» را نشان‌دهنده وضعیت بحرانی در داخل آمریکا بدانیم، به گونه‌ای که سران این کشور را وادار کرده است که به قرار داشتن در حالت جنگی اذعان کنند، می‌توان گفت که آمریکا عملاً دچار بحران‌های داخلی و شکاف شدید میان نظام و مردم شده است. شاهد این ادعا نیز تظاهرات گسترده مردمی است که در ماه‌های اخیر این کشور را فراگرفته و حتی برخی از ایالت‌ها، مانند کالیفرنیا و تگزاس از جدایی‌طلبی سخن گفته‌اند. هر چند محافل رسانه‌ای و سیاسی آمریکا ادعا دارند این تظاهرات‌ها علیه ترامپ است؛ اما واقعیت آن است که مردم نسبت به ساختار سیاسی و نژادپرستانه حاکم بر کشورشان معترض هستند.
بخشی از این حرکت اعتراضی، ادامه راه جنبش سیاه‌پوستان دهه ۱۹۶۰ به سرپرستی مالکم‌ایکس است که تأکید دارند برای سیاه‌پوستان به منظور احقاق حقوق‌شان راهی جز مقابله سراسری وجود ندارد. بخشی دیگر نیز برگرفته از جنبش ضد سرمایه‌داری سال ۲۰۱۱ (جنبش وال‌استریت) است که حاکمیت سرمایه‌داری بر آمریکا را برابر با نابودی خود می‌دانند. هر دو جنبش یک اصل واحد دارند و آن، اینکه آمریکا سرزمین آنها نیست که برای ساختنش تلاش کنند؛ بلکه آنها به کار گرفته می‌شوند تا آمریکای سرمایه‌داران را بسازند. اتحاد این دو زمینه‌ساز چالش‌های گسترده‌ای برای سرمایه‌داری حاکم بر آمریکا شده است؛ بر اساس این ترامپ از واژه عملیات نظامی برای سرکوب مهاجران و حامیان‌شان استفاده می‌کند. در اصل ساختار آمریکا در لوای نام مهاجران، عملیات نظامی گسترده‌ای را علیه تهدیدات داخلی آمریکا برای نظام سرمایه‌داری، یعنی جنبش سیاه‌پوستان و جنبش وال‌استریت به راه انداخته است. 
دوم آنکه اگر عملیات نظامی ادعایی ترامپ را بر اساس همان اصل مبارزه با تروریسم در نظر بگیریم، این جمله نیز ابعاد دیگری از واقعیت امروز آمریکا را نشان می‌دهد و آن، وضعیت نظامی این کشور در مقابله با آن چیزی است که همواره مبارزه با تروریسم عنوان کرده‌اند. سابقه آمریکا نشان می‌دهد، این کشور در وادی مبارزه با تروریسم آمریکایی‌ها در سال ۲۰۰۱ (زمان ریاست‌جمهوری بوش) دو لشکرکشی بزرگ به افغانستان و عراق صورت داده و در دوران اوباما، با ایجاد گروه‌های کوچک نظامی این طرح را اجرا کرده است و اکنون ترامپ از عملیات نظامی علیه (مهاجران) تروریسم در خاک آمریکا سخن می‌گوید.
سیر این روند نشان می‌دهد، آمریکا با وجود ادعاهای فراوان نتوانسته است در مبارزه با تروریسم دستاوردی داشته باشد و تروریسمی که در دوردست‌ها آن را شکل داده بودند، اکنون به درون آمریکا رسیده است. همچنین نشان می‌دهد، آمریکا چنان در وادی نظامی ضعیف شده است که دیگر نه‌تنها توان لشکرکشی نظامی بزرگ و تشکیل گروه‌های نظامی کوچک را ندارد؛ بلکه حوزه عملیاتی آن به درون آمریکا محدود شده است و این به معنای آن است که آمریکا با حرکتی پرشتاب در حال از دست دادن جایگاه قدرت اول نظامی جهان است. با توجه به آنچه ذکر شد می‌توان گفت، سخنان ترامپ مبنی بر اینکه اقدام علیه مهاجران را «عملیات نظامی» نامید، نشان‌دهنده گسست ساختاری و تزلزل نظامی آمریکاست که سردمداران آن در لوای سرکوب‌های داخلی و جنجال‌های جهانی به دنبال پنهان‌سازی آن هستند.

  ایران برنامه موشکی‌اش را  رها نخواهد کرد
خبرگزاري فارس: «مارک فیتزپاتریک» معاون پیشین وزیر خارجه آمریکا بین سال‌های 1995 تا 2005، کاردار پیشین آمریکا در مقر سازمان ملل در ژنو و مدیر فعلی برنامه خلع سلاح و منع اشاعه مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک در تحلیلی خاطرنشان کرد: «تحریم‌های یکجانبه واشنگتن ایران را به رها کردن برنامه موشکی‌اش وادار نخواهد کرد.» وی با اشاره به گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که میزان ذخایر اورانیوم ایران را بسیار کمتر از سقف مجاز در برجام تعیین کرده، نوشت: «چشم‌انداز جنگ با ایران بر سر این موضوع، در حال حاضر روی میز نیست.» دیپلمات سابق آمریکایی همچنین «تضعیف برنامه موشکی ایران» را هدفی دانست که باید در اولویت دوم قرار بگیرد. او در بخش دیگری از این یادداشت از کشورهای به اصطلاح نگران از رفتارهای ایران خواست «در صورت لزوم» آماده تحریم ایران به دلیل اقدامات غیر هسته‌ای باشند.
 ما علیه ایران تحریم‌های جدیدی وضع کردیم
خبرگزاري باشگاه خبرنگاران جوان: دونالد ترامپ در اولین سخنرانی خود در کنگره، ضمن اعلام مجدد وضع تحریم‌های جدید علیه برنامه موشکی ایران، بر حمایت دوباره آمریکا از تل‌آويو تأکید کرد. ترامپ گفت: «من در ماه گذشته تحریم‌های جدیدی را علیه نهادهایی که حامی «برنامه موشکی ایران» هستند، وضع کردم و بر حمایت خودمان از اسرائیل [رژیم صهیونیستی] دوباره تأکید کردم.»
ترامپ در حال پایه‌ریزی سیاست معقول در قبال ایران
خبرگزاري فارس: یک تحلیلگر شورای روابط خارجی آمریکا که مواضع تندی علیه ایران دارد، درباره مواضع دونالد ترامپ گفته است، او «در حال پایه‌ریزی یک سیاست معقول در قبال ایران است.»«ری تکیه» ادعا کرده است: «در بحبوحه شنیده شدن صداهای ناهنجار و البته معمول از واشنگتن، بسیاری این موضوع را نادیده می‌گیرند که دولت ترامپ در حال پایه‌ریزی یک سیاست معقول در قبال ایران است.» این تحلیلگر آمریکایی مدعی شده است، ایران درباره دولت جدید آمریکا دچار تردید است و «در گوشه‌ای پناه گرفته تا طوفان بخوابد؛ اما وظیفه دولت ترامپ آن است که اطمینان حاصل یابد که تهران همچنان در وضعیت انتظار برای طوفان باقی بماند.» ری تکیه در ادامه به مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال «چالش‌های آمریکا» پس از انقلاب اسلامی پرداخته و گفته است: «این اولین بار نیست که این رژیم با یک دشمن آمریکایی تند مواجه می‌شود.»
 احتمال تشدید تحریم‌های غیر هسته‌ای ایران 
خبرگزاري مهر: معاون رئیس‌جمهور آمریکا، ضمن تأکید بر احتمال تشدید تحریم‌های غیر هسته‌ای ایران، گفت: «جهان می‌داند آمریکا در کنار اسرائیل ایستاده است.» معاون رئیس‌جمهور آمریکا «مایک پنس» در سخنرانی در لاس‌وگاس تأکید کرد، دولت آمریکا اجازه دستیابی به سلاح اتمی از سوی ایران را قطعاً نخواهد داد. وی در ابتدای سخنانش گفت، ترامپ همین حالا هم ایران، اصلی‌ترین حامی تروریسم در جهان را در مدار توجه و هشدار قرار داده است. ما به سران ایران گفته‌ایم که باید متوجه باشند اکنون رئیس‌جمهور دیگری در کاخ سفید حضور دارد. معاون دونالد ترامپ با انتقاد از مواضع «ملایم و نرم» دولت باراک اوباما در قبال ایران، هشدار داده است «عوامل تروریستی ایران در جاهایی مانند لبنان، سوریه و نوار غزه»، همچون گذشته آزادی عمل نخواهند داشت.
  ترامپ هر چه زودتر برجام را لغو کند
خبرگزاري ايسنا: نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل و از چهره‌های نومحافظه‌کار این کشور در نشست سالیانه محافظه‌کاران آمریکا بر لزوم لغو هر چه زودتر برجام تأکید کرد. «جان بولتون» باز هم با طرح ادعاهای تکراری و بی‌اساس خود درباره ایران گفت: «ترامپ در زمان نامزدی‌اش(در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا) در ارتباط با ایران و حمایتش از تروریسم بین‌المللی و برنامه سلاح‌های اتمی‌اش، همه آنچه را که درباره توافق هسته‌ای باراک اوباما با ایران اشتباه بود، توصیف کرد.»

هژمونی آمریکا بر جهان اسلام ـ ۹
  عبدالله عبادی/ «تانزانیا» واژه‌ای مرکب از «تانگانیا» و «زنگبار» است. این دو کشور در سال ۱۹۶۴ با یکدیگر متحد شده و جمهوری تانزانیا را تشکیل دادند.
این کشور سال‌های متمادی به دلیل اجرای ناموفق سیاست‌های «سوسیالیسم آفریقایی»، مانند احداث اجباری مزارع اشتراکی به یکی از فقیرترین، توسعه‌‌نیافته‌ترین و وابسته‌ترین کشورهای جهان تبدیل شد تا اینکه فرایند اصلاحات تدریجی در کشور از میانه دهه ۱۹۸۰ آغاز گردید.
 اسلام، مسیحیت و آیین‌های بومی، سه دین اصلی این کشور است که هر یک حدود یک ‌سوم از جمعیت تانزانیا را به خود اختصاص داده‌اند.
تانزانیا زبان رسمی ندارد؛ اما سواحیلی زبان ملی دوفاکتو و عاملی برای وحدت ملی در کشور است. اگرچه در  آموزش عالی و متوسطه و دادگاه‌های عالی از زبان انگلیسی استفاده می‌شود.

آغاز روابط
در دوران جنگ سرد روابط چندانی بین آمریکا و تانزانیا برقرار نبود؛ اما با رویکرد جدید آمریکا به قاره سیاه، تانزانیا یکی از کشورهایی بود که مورد توجه دستگاه دیپلماسی این کشور در آفریقا قرار گرفت.
یکی از حوادث بسیار مهم در تاریخ روابط دو کشور، انفجار سفارت آمریکا در دارالسلام در تاریخ 7 اوت 1998 بود. پس از این حادثه و ورود کشور تانزانیا به جرگه کشورهای ضد تروریسم کمک‌های مالی و نظامی، از جمله آموزش پلیس این کشور در دستور کار پنتاگون قرار گرفت.
به دنبال گسترش روابط دو کشور بنجامین امکا، رئیس‌جمهور وقت تانزانیا در سپتامبر 1999 در رأس یک هیئت بلندپایه سیاسی و اقتصادی وارد واشنگتن شد و چندین موافقت‌نامه سیاسی، اقتصادی و نظامی بین مقامات دو کشور به امضا رسید.
در دهه 2000، گسترش روابط با آمریکا جزء اصول تغییرناپذیر سیاست خارجی تانزانیا قرار داشت؛ به همین دلیل پس از به قدرت رسیدن «جاکایا کیکوته» رئیس‌جمهور بعدی این کشور در سال 2005، وی به فاصله کمتر از شش ماه پس از به قدرت رسیدن در رأس یک هیئت بلندپایه سیاسی و نظامی به آمریکا سفر کرد و با مقامات این کشور، از جمله جرج بوش، دیک چنی و کاندولیزا رایس دیدار و گفت‌وگو کرد.
چند ماه بعد و در سال 2006، کیکوته بار دیگر عازم آمریکا شد و این بار در یک دیدار خصوصی با جرج بوش ملاقات کرد و طی این دیدار خواستار افزایش کمک‌های اقتصادی و نظامی آمریکا به کشورش شد. پس از این دیدار کمک‌های آمریکا در زمینه‌های مختلف، نظیر بهداشت و درمان، آموزش‌وپرورش، کشاورزی و دامداری، آبیاری و حمایت از بخش خصوصی به تانزانیا اختصاص یافت. در حال حاضر سازمان توسعه بین‌المللی آمریکا سالیانه بیش از 20 میلیون دلار به منظور بهبود وضعیت روستاهای این کشور به تانزانیا می‌پردازد. همچنین، سازمان سپاه صلح (peace corps) که از سال 1960 در سراسر جهان مشغول فعالیت است، اقدامات خود را در زمینه بهبود وضعیت آموزش‌وپرورش و ارتقای سطح دانش معلمان تانزانیایی آغاز کرده است.
سپاه صلح افزون بر اینها در زمینه بهداشت و محیط زیست نیز وارد شده و در حال حاضر 147 داوطلب بومی در این کشور دارد که تمامی آنها تحت تعلیم کارشناسان آمریکایی قرار گرفته‌اند.
با توجه به اینکه شخص کیکوته به شدت طرفدار غرب و آمریکا بود، در زمان حکومت وی سطح روابط آمریکا و تانزانیا تا بالاترین سطوح افزایش یافت و این به دلیل سفرهای متعدد وی به آمریکا بود. وی در سال 2008 سه بار عازم کاخ سفید شد و با رئیس‌جمهور آمریکا دیدار کرد.
در سال 1386 با هدف تحکیم روابط آمریکا و کشورهای آفریقایی و به ویژه تانزانیا، جرج بوش در رأس یک هیئت بلندپایه سیاسی، اقتصادی و نظامی عازم آفریقا شد و از پنج کشور این قاره دیدن کرد. وی در ایستگاه دوم وارد تانزانیا شد که هیئت حاکمه این کشور به گرمی از وی استقبال کردند. بوش که از این استقبال به وجد آمده بود، در فرودگاه اعلام کرد آماده است تا به منظور بهبود وضعیت اقتصادی تانزانیا یک کمک 700 میلیون دلاری را در اختیار مقامات آن قرار دهد. سفر جرج بوش به تانزانیا در حالی صورت گرفت که کنیا با وجود آنکه به مراتب از نظر راهبردی اهمیت بیشتری برای آمریکا داشت، در برنامه سفر وی قرار نگرفت.
در حال حاضر، حضور آمریکا در تانزانیا حضوری نرم بر پایه فعالیت‌های فرهنگی است و سفارت این کشور در تانزانیا مجری راهبرد فرهنگی آمریکاست، آموزش زبان انگلیسی از مرحله ابتدایی تا عالی و حتی اعزام نخبگان به آمریکا برای آموزش تکمیلی، توزیع مجلات و نشریات روز آمریکا، برگزاری کلاس‌های کارگاهی در زمینه‌های مختلف، از جمله خبرنگاری و روزنامه‌نگاری، دعوت از نویسندگان و هنرمندان آمریکایی به منظور آشنایی بیشتر جوانان تانزانیایی با آنها، اخذ بورسیه تحصیلی از دانشگاه‌های آمریکا برای جوانان مستعد و نخبه، نمایش فیلم‌های روز سینمای آمریکا و حتی دعوت از هنرمندان برای سفر به تانزانیا، حمایت از تحصیل دختران و تشویق خانواده به این موضوع، حمایت از مدرسه‌سازی و تخصیص بودجه به منظور تعمیر مدارس و ایجاد سرویس بهداشتی در مدارس، به ویژه در روستاها سبب شده است شهرهای تانزانیا رنگ‌وبوی آمریکایی به خود بگیرند؛ برای نمونه حضور شعبه‌های رستوران مک دونالد در بسیاری از شهرها و وجود تابلوهای شرکت‌های بزرگ نفتی آمریکا، نظیر شل، موبیل و گلف در تمامی پمپ بنزین‌های این کشور نشان‌دهنده عمق نفوذ فرهنگ آمریکایی در این کشور است.

فرانسه: زندگی لابه‌لای سنگ‌ها
وضعیت بحرانی پناه‌جویان در فرانسه همچنان ادامه دارد، چنانکه روزنامه فرانسوی فیگارو طی گزارشی با اشاره به وضع نامناسب زندگی مهاجران و پناه‌جویان در فرانسه، از زندگی سنگلاخی جدید مهاجران در میان تخته سنگ‌های تعبیه شده از سوی شهرداری پاریس در شمال این شهر خبر داد. به این ترتیب مهاجران پناه گرفته در این محل که تا پیش از این نیز مکان مناسبی برای زندگی نبود، هم‌اکنون بیش از پیش دچار مشکل شده‌اند و مجبورند شب را در فضای تنگ و کوچک میان این صخره سنگ‌های بزرگ به صبح برسانند.«کلاریس بوسیه» عضو انجمن همبستگی با مهاجران «ویلسون» که هر روز صبح میان مهاجران مستقر در این محل صبحانه توزیع می‌کند، طی اظهاراتی در این باره گفت: «این سنگ‌ها به صورت هوشمند و طبق برنامه‌ریزی علمی در این محل قرار داده شده‌اند، به گونه‌ای که هیچ کس نمی‌تواند به طور کامل در میان آنها دراز بکشد.»
 آمریکا: گزارش عفو بین‌الملل از نقض حقوق بشر 
سازمان عفو بین‌الملل در گزارش سالیانه خود درباره اوضاع حقوق بشر در آمریکا آورده، دو سال پس از آنکه یکی از کمیسیون‌های سنای آمریکا از قانون‌شکنی‌های برنامه حبس مخفیانه سیا خبر داد، هنوز کسی پاسخگوی جنایاتی که در آن برنامه و در نقض قوانین بین‌المللی انجام شد، نیست. اگر چه زندانیان بیشتری از زندان گوانتانامو منتقل شدند، ولی هنوز زندانیانی در این زندان محبوس هستند و در برخی پرونده‌ها نیز شاهد برگزاری تشریفات قانونی پیش از محاکمه هستند. نگرانی‌ها درباره نحوه رفتار با پناه‌جویان و مهاجران و در حبس انفرادی در زندان‌های فدرال و ایالتی و اعمال خشونت در امور انتظامی همچنان ادامه دارد.
استرالیا: سیاست «غیرانسانی و توهین‌آمیز» 
سازمان عفو بین‌الملل سیاست‌های بازداشتگاهی استرالیا در قبال پناه‌جویان در «نائورو» و «مانوس» را غیرانسانی و آزاردهنده دانست و برای دومین سال متوالی خواستار لغو آن شد. از منظر بین‌المللی نیز این گزارش سال 2016 را سالی توصیف کرد که در آن دولت‌ها و گروه‌های مسلح در سراسر جهان بدبختی و ترس را برای مردم بی‌گناه ایجاد کرده‌اند. سازمان عفو بین‌الملل در این گزارش از سیاست بازداشتگاه‌های استرالیا به شدت انتقاد کرد و به امتناع کانبرا از پیشنهاد نیوزیلند در زمینه اسکان 150 پناهنده از جزیره مانوس و نائورو اشاره داشت. «کلیر مالینسون» مدیر سازمان عفو بین‌الملل گفت، استرالیا در سیاست‌های پناهندگی خود ریاکارانه عمل می‌کند و باید تکلیف را مشخص کند. در گزارش منتشر شده عفو بین‌الملل در سال 2016 از سیاست‌های اعمالی استرالیا در برابر پناه‌جویان به «شرم‌آورترین» نوع آن در جهان یاد شده است.
 آلمان: جاسوسی از خبرنگاران
نقض آزادی بیان در کشورهای اروپایی مدعی حقوق بشر هر روز ابعاد جدیدتری به خود می‌گیرد، چنانکه «کریستین میر» مدیر سازمان خبرنگاران بدون مرز، ضمن اینکه جاسوسی از خبرنگاران خارجی در آلمان را تعجب‌برانگیز ندانست، در عین حال این اقدام را نقض قوانین آزادی رسانه‌ها دانست. میر گفت، این نهاد آلمانی قوانین مربوط به آزادی رسانه‌ها را نقض کرده است. وی ضمن  اظهار اینکه از این خبر تعجبی نکرده و آنها مدت زمان طولانی با این موضوع دست به گریبان هستند، افزود: «ما مدت‌هاست که در چارچوب فیلترینگ و زیرنظر گرفتن روزنامه‌نگاران با این مسئله مواجه هستیم و اکنون افشای چنین موضوعی به هیچ‌وجه تعجب‌برانگیز نیست.» گفته می‌شود سرویس امنیتی آلمان از سال 1999 از خبرنگاران خارجی جاسوسی کرده است.