رضا اشرفي/ جهان در سالي که گذشت همچون چند سال گذشته، گام بلندي به سمت امنيتي شدن برداشت. طي سالهاي گذشته از ميزان فعاليت و توسعه اقتصادي در نظام بينالملل كاسته شده و به سطوح امنيتي، اطلاعاتي و جنگي آن افزوده شده است. اين موضوع نميتواند براي جهان و مردمانش خوشايند باشد، اما روندي است كه هنوز هيچ قدرت و جرياني نتوانسته است جلوي آن را بگيرد؛ روندي كه بخشي محصول بحران سرمايهداري غرب و بخشي محصول تقابل و رقابت قدرتها در سهمخواهي بينالمللي است.
در چنين وضعیتی آمریکا، اروپا، حوزه شرق و جنوب شرق آسيا، جنوب آسيا و همچنين روسيه با تحولاتي مواجه شدهاند كه هر يك سهم بسزایی در جريانات فعلي و آينده نظام بينالملل دارند. در اين ميان يكي از مهمترين تحولات شكل گرفته كه تأثیر عميقي بر جهان گذاشته و بازتاب آن در آينده نيز ادامه پيدا خواهد كرد، انتخابات رياستجمهوري آمریکا است.
در رقابتهاي درونحزبي انتخابات آمریکا دونالد ترامپ از حزب جمهوريخواهان پيروز شد و به همان نسبت در رقابت نهايي، هيلاري كلينتون، نماينده دموكراتها را كنار زد تا بهتي جهاني را رقم بزند. در پس اين پيروزي موجي از تنشها شكل گرفت كه بخشي از آن متعلق به داخل و بخشي ديگر نيز متعلق به فضاي بينالمللي بود.
در داخل، مخالفان دونالد ترامپ به خيابانها ريخته و براي اولين بار عليه رئيسجمهور تازه انتخاب شده دست به تظاهرات زده و خواهان عبور از وي شدند. همزمان نهادهاي داخلي آمریکا نيز در برابر اقدامات و دستورهای رئيسجمهور جديد مقاومت كرده و برخی از آنها را نقض كردند كه مهمترين آن تعليق دستور دونالد ترامپ براي جلوگيري از ورود مسلمانان هفت كشور اسلامي و همچنين جلوگيري از ورود پناهجويان به اين كشور بود كه قوه قضائیه به شكل کاملاً جدي و علني با این دستور برخورد کرد.
اما تحول دوم داخل آمریکا به نوع رابطه دولتمردان جديد با روسيه مربوط بوده كه در ابتدا به استعفاي مايكل فلين، مشاور امنيت ملي آمریکا منجر شد و سپس اتهامات و واقعيات موجود دامن ديگر دولتمردان، حتي دونالد ترامپ را گرفت و زمزمههاي كنارهگيري يا استعفاي رئيسجمهور را نيز سبب شد. مسئلهاي كه ممكن است در آينده پررنگتر شده و براي دولت جديد و جنجالي آمریکا دردسرساز شود؛ زيرا عمده رسانهها و نهادهاي دموكراتيك آمریکا حتي در ميان جمهوريخواهان سنتي و ميانهرو از تصمیمات و اقدامات ترامپ ناخرسندند.
در همين حال روسيه سعي دارد نشان دهد نسبت به تحولات و اختلافات داخلي در آمریکا، موضعي ندارد و همچنين خود را از اتهامات دخالتهاي سايبري در انتخابات رياستجمهوري آمریکا مبرا ميسازد و تمركز خود را در سوريه و تحولات اين منطقه قرار داده است. به ویژه كه از مباحث عميق و اختلافساز بحران اوكراين فاصله گرفته و به همان نسبت تحركات ناتو عليه آن كم شده است. شكلگيري بحران امنيتي با تركيه و سپس ترميم آن به همراه آزادسازي حلب به عنوان دومين شهر مهم سوريه، توازن نظامی و امنيتي را در حوزه خاورميانه به نفع متحدان دمشق تغيير داد.
در همين راستا روسها تلاش كردهاند كه بحران سوريه را با مديريت خود و متحدان، بدون حضور پررنگ غربيها، به ویژه آمریکا حلوفصل کنند؛ روندي كه نه تنها به قدرت روسيه و متحدانش خواهد افزود، بلكه نقش غرب و متحدانش را در حوزه غرب و جنوب آسيا تضعيف خواهد كرد. در اين ميان عربستان سعودي كه نسبت به گذشته روابط خود را با رژيم صهيونيستي کاملاً علني كرده، به سمت افراطیگری سياسي و نظامي روي آورده و سعي دارد نقش خود را در سوريه و يمن افزايش داده و به همان نسبت از بحرين حمايت كند. عربستان سعودي همچنين به دنبال ائتلافسازي منطقهاي با برخي از كشورهاي عربي است و تلآويو علاقه دارد از آن با عنوان ناتوي عربي ياد كند، در حالي كه ناتوي غربي بعد از ترامپ در كما به سر ميبرد.
در اين ميان تركيه تحولات عميقي را پشت سر گذاشته و با كودتا و همچنين تمايل تغيير قانون اساسي روزهاي سختي را سپري ميكند؛ روزهايي كه هم با اروپا با مشكل مواجه شده و هم با آمریکا و هر روز اين مشكل جديتر ميشود، به ویژه كه در سوريه دست به اقداماتي زده كه اروپا و آمریکا کاملاً با آن مخالف هستند، به همين دليل سعي دارد با نزديك شدن به روسيه بخشي از خلأ موجود را پر كند.
اين در حالي است كه اروپا با حضور ترامپ در كاخ سفيد سال سختي را سپري كرد و اتفاقاً باید سال جاري را سختتر از سال گذشته پشت سربگذارد، به ویژه كه چند انتخابات مهم را در فرانسه، آلمان، هلند و ايتاليا و پيش رو دارد كه در هر يك از آنها با بحران حضور و قدرتگيري راديكالها مواجه است و گروه ترامپ از اين راديكالها حمايت سياسي ميکند.
نوع عملكرد گروه ترامپ حتي در شرق و جنوب شرق آسيا تأثیرات عمیقی گذاشته است. اين مسئله را ميتوان از نوع نگاه رئيسجمهور آمریکا به چين و چين تايپه و همچنين تحولات اقتصادي آن مشاهده كرد؛ موضوعي كه سبب شد با متحدان سنتي آمریکا در منطقه، به ويژه كره جنوبي و ژاپن بيشتر هماهنگ باشد، مسئلهاي كه به شليك موشك كره شمالي با قابليت حمل كلاهك هستهاي منجر شد. مجموع تحولات شكل گرفته به همراه ديگر مسائل موجود در نظام بينالملل حكايت از آن دارد كه جهان آبستن تحولات عميقي است كه اگر كنترل نشود، با بحران عميقتري مواجه خواهد شد و در اين ميان آمریکا با حضور ترامپ بازنده اصلي خواهد بود.