روز ۱۹ فروردين ۱۳۵۹ جيمي کارتر، رئیسجمهوري آمريکا طي دستوري قطع روابط سياسي و بازرگاني با جمهوري اسلامي ايران را اعلام کرد. اين دستور که پنج ماه پس از تصرف سفارت آمريکا در تهران به دست دانشجويان مسلمان پيرو خط امام(ره) صادر شد، عکسالعمل دولت آن کشور در برابر گروگانگيري ديپلماتهاي آمريکايي در ايران بود.
کارتر در سخنان خود درباره قطع رابطه با ايران گفت: «... مطالبات شاکيان آمريکايي و شرکتها، از اموال مسدود شده ايران در آمريکا برداشت خواهد شد و مسئوليت بحران با شوراي انقلاب ايران است که خود را پشت سر دانشجويان پنهان ميکند. اگر گروگانها آزاد نشوند، تصميمات شديدتري عليه ايران اتخاذ خواهد شد و آمريکا با همپيمانان خود اقدامات مقتضي به عمل خواهد آورد. هيچ ويزاي جديدی براي ايرانيان صادر نخواهد شد و کليه ويزاهاي صادر شده پس از بحران باطل ميباشد... .»
در پي اين تصميم، از يکسو دفتر امام خميني(ره) اعلام کرد: «نظر امام در مورد گروگانها عوض نشده و مثل گذشته سفارت و گروگانها تا تشکيل مجلس شوراي اسلامي و تعيين سرنوشت آنها توسط وکلاي مردم در دست دانشجويان باقي خواهد ماند» و از سوی ديگر امام خميني(ره) خود بيانيه جداگانهاي در اين زمینه منتشر کردند.
امام(ره) در اين پيام با اشاره به انتشار خبر دستور کارتر براي پايان روابط سياسي ايالات متحده با ايران، گفته بود: «اگر کارتر در عمر خود يک کار خير کرده باشد، همين قطع رابطه است.»
متن کامل پيام بنيانگذار جمهوري اسلامي به این شرح بود:
«بسماللهالرحمنالرحيم
ملت شريف ايران، خبر قطع رابطه بين آمريکا و ايران را دريافت کردم. اگر کارتر در عمر خود يک کار کرده باشد که بتوان گفت به خير و صلاح مظلوم است، همين قطع رابطه است. رابطه بين يک ملت به پاخاسته براي رهايي خود از چنگال چپاولگران بينالمللي با يک چپاولگر عالمخوار هميشه به ضرر ملت مظلوم و به نفع چپاولگر است. ما اين قطع رابطه را به فال نيک ميگيريم، چون که اين قطع رابطه دليلي بر قطع اميد دولت آمريکا از ايران است، ملت رزمنده ايران اين طليعه پيروزي نهايي را که قدرت سفاکي را وادار به قطع رابطه، يعني خاتمه دادن به چپاولگريها کرده اگر جشن بگيرد، حق دارد.
ما اميدواريم که نابودي سرسپردگاني مثل سادات و صدام حسين به زودي انجام گيرد و ملتهاي شريف اسلامي به اين انگلهاي خائن آن کنند که ملت ما با محمدرضا خائن کرد و دنبال آن براي آزاد زيستن و به استقلال تمام رسيدن قطع روابط با ابرقدرتها خصوصاً آمريکا نمايند.
من کراراً گوشزد نمودهام که رابطه ما با امثال آمريکا رابطه ملت مظلوم با جهانخواران است. شما اي ملت عزيز که براي رضاي خداوند متعال با بانگ «الله اکبر» بر دشمنان خود چيره شديد و آزادي و استقلال را به دست آورديد، با اتکا به خداوند تعالي و حفظ وحدت کلمه مهيا باشيد براي رودررويي دشمنان اسلام و دشمنان مستضعفين، شما به خواست خداي تعالي پيروز هستيد و بر مشکلات غلبه خواهيد کرد.»
کارتر پيش از قطع رابطه با ايران، چند مرحله اقدامات سياسي و اقتصادي عليه جمهوري اسلامي ايران به عمل آورده بود. در نخستين عکسالعمل، روز ۲۲ آبان ۱۳۵۸ ضمن صدور دستور توقيف کليه داراييهاي ايران در بانکهاي آمريکايي و شعبههاي خارجي، خريد نفت از ايران را متوقف کرد. در ۱۳ آذر، پانزده عضو شوراي امنيت تحت فشار آمريکا به اتفاق آرا قطعنامه شماره ۴۵۷ را در محکوميت اشغال سفارت آمريکا در تهران منتشر کردند.
ارجاع موضوع گروگانگيري به ديوان بينالمللي دادگستري در لاهه، از ديگر اقدامات آمريکا بود. رأي اين ديوان نيز روز ۲۴ آذر عليه ايران صادر شد و ۱۵ قاضي اين دادگاه به اتفاق آرا جمهوري اسلامي ايران را به دليل تصرف سفارت آمريکا محکوم کردند.
در نهم دي ۱۳۵۸، شوراي امنيت سازمان ملل تحت فشار آمريکا قطعنامه ۴۶۱ را در موضوع مجازاتهاي اقتصادي عليه ايران تصويب کرد و تا ۱۷ دي به ايران مهلت داد تا گروگانهاي آمريکايي را آزاد کند. افزون بر اين، بسياري از مفسران آمريکايي نيز از نيروي موسوم به «واکنش سريع» که در ۱۱ دي ۱۳۵۸ به دستور کارتر در خليج فارس شکل گرفت، به منزله عکسالعمل واشنگتن در مقابل واقعه تصرف سفارت آمريکا در تهران ياد کردند. دستور قطع رابطه با ايران ۱۷ روز پیش از مداخله نظامي آمريکا در منطقه طبس با هدف آزادسازي گروگانها اتخاذ شد. جيمي کارتر پس از صدور فرمان قطع رابطه، در سخناني اعلام کرد: «ديپلماتهاي ايراني ۲۴ ساعت فرصت دارند خاک آمريکا را ترک کنند.»
موضوع قطع روابط سياسي و اقتصادي آمريکا با ايران، دو ماه پيش از صدور دستور کارتر، در قطعنامه ارائه شده از سوي آمريکا به شوراي امنيت سازمان ملل پيشبيني شده بود. در آن قطعنامه که در ۲۴ بهمن ۱۳۵۸ به شورا ارائه شد، آمريکا خواستار اعمال تحريمهاي اقتصادي عليه جمهوري اسلامي و قطع رابطه با ايران به دليل تصرف سفارت آمريکا شد. اين درخواست در نشست کشورهاي صنعتي غرب نيز مطرح شده بود؛ ولي رايزنيهاي هیئت نمايندگي ايران در سازمان ملل و همچنين وتو شدن قطعنامه پيشنهادي آمريکا از سوی اتحاد جماهير شوروي، سبب شد دولت جيمي کارتر در تصميمگیری براي قطع مناسبات سياسي و بازرگاني با ايران تنها بماند.
به دنبال قطع رابطه ايران با آمريکا و مهلت ۳۶ ساعته کارتر به ديپلماتهاي ايراني مبني بر خروج از آمريکا، در ساعت ۱۲:۳۵ بيستم فروردين ماه حدود ۵۰ نفر از اعضاي سفارت ايران در واشنگتن و اعضاي کنسولگريهاي ايران در شيکاگو و نيويورک به همراه خانوادههايشان با پرواز ۷۳۰ هواپيمايي ملي ايران وارد فرودگاه مهرآباد تهران شدند.
روزنامه «کيهان» فرداي آن روز در گزارشي از بازگشت ديپلماتهاي ايراني نوشت: «به دنبال ورود ديپلماتهاي ايراني به فرودگاه تهران علي آگاه، کاردار ايران در واشنگتن و تني چند از اعضاي سفارت ايران در آمريکا به همراه صادق قطبزاده و اسقف کاپوچي در يک مصاحبه راديو، تلويزيوني و مطبوعاتي شرکت کردند و به سؤالات خبرنگاران داخلي و خارجي جواب دادند.»
يکي از نظاميان ايراني که به همراه اعضاي سفارت ايران در آمريکا به کشورمان مراجعت کرده بود، درباره موضوع اخير به خبرنگار کيهان گفت: «روز دوشنبه گذشته پس از ورود انور سادات به آمريکا عدهاي از دانشجويان ايراني و عرب به همراه گروهي از سياهان مسلمان، تظاهرات وسيعي را در اغلب شهرهاي آمريکا به راه انداختند که به دنبال آن کارتر در ساعت سه بعدازظهر ضمن ايراد يک سخنراني تند به اعضاي سفارت ايران ۳۶ ساعت مهلت داد که آمريکا را ترک کنند. به دنبال اين مهلت غافلگيرانه، سفارت ايران در محاصره مأموران اف.بي.آي و سازمان سيا قرار گرفت و پيش از آنکه اعضاي سفارت ايران بتوانند تصميمي بگیرند، هر يک از آنها تحت مراقبت دو مأمور اف.بي.آي قرار گرفتند.»
وي در ادامه سخنانش افزود: «مأموران اف.بي.آي با در دست داشتن عکس سفارت و کنسولگريها در جلوی خانه آنها کشيک ميدادند و چنانچه يک ايراني ميخواست قدمي بردارد، به دنبال او حرکت ميکردند.» وي همچنين گفت: «در اين چند ساعت که به پايان مهلت ما مانده بود، انواع توهينها از سوي مأموران آمريکايي به ما شد، به خصوص نظامياني که در شهرهاي کوچک آمريکا سکونت دارند، بيش از اندازه در ناراحتي به سر ميبرند، چرا که در اين شهرهاي کوچک ايرانيها شناسايي شدهاند و از هر نظر در مضيقه قرار دارند.»
در همين حال مقدم، سرپرست کنسولگري ايران در شيکاگو در گفتوگو با خبرنگاران گفت: «در طول مهلت ۳۶ ساعته، ما فقط توانستيم به سرعت مدارک و ويزاهاي دانشجوياني را که هماکنون تنها مورد نگراني ما هستند، به وسيله پست برايشان ارسال داريم و ديگر فرصتي نبود که برايشان اقدام سازندهاي صورت دهيم. چند ساعت به پايان مهلت مانده، سفارت ايران در محاصره قرار گرفت و آن عده که در داخل سفارت بودند، هر يک به وسيله دو مأمور به نقطهاي برده شدند و در سفارت ايران مهر و موم شد. ما فقط توانستيم زندگيمان را به دوستاني که شايد آنها نيز وضعيت ما را پيدا کنند، تحويل داده و خود را به فرودگاه رسانديم. در فرودگاه عدهاي از آمريکاييها عليه ايران شعار ميدادند و يک گروه از سياهپوستان مسلمان نيز با در دست داشتن عکس امام به محل فرودگاه آمده بودند و عليه کارتر شعار ميدادند.»
به نوشته کيهان، تا بعدازظهر ۲۱ فروردين به جز سرکنسولگري ايران يا همان سفارت ايران که در واشنگتن واقع بود، ايران چهار کنسولگري ديگر نيز در شهرهاي شيکاگو، هستون، نيويورک و سانفرانسيسکو داشت که همگي آنها تعطيل و مهر و موم شدند.