مجتبی برزگر/ در مکتب اسلام ناب محمدی(ص) ولایتپذیری همچون دیگر امور عبادی مراتب و حد و نصاب تخصیصی دارد. ولایت در مکتب اسلام و جهانبینی توحیدی از چنان جایگاه والایی برخوردار است که بزرگان و علمای اسلام از آن به رکن و اساس توحید و دژ مستحکم الهی یاد کردهاند. ولایتشناسی یا معرفت نسبت به ولایت از بدیهیات و مقدمات امر ولایتپذیری است. معرفت و شناخت موردنظر نسبت به ولایت، معرفت و شناختی است که همگان را به حقیقت و معرفت به ولایت میرساند. حق ولایت این است که همگان معرفت و شناخت پیدا کنند؛ چراکه ولایت در سرنوشت، دینداری و دنیا و آخرت بشریت نقشی مؤثر و اساسی دارد. در آستانه میلاد حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) اول ولی زمان و پیرو راستین اسلام به سراغ حجتالاسلام والمسلمین سیدعباس موسوی مطلق از استادان حوزه و دانشگاه رفتیم و با وی درباره شخصیت فردی امیرالمؤمنین علی(ع)، اسرار ولادت این امام معصوم، جایگاه سیاسی و اهمیت ولایت فقیه در جامعه به گفتوگو نشستیم. مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
* تولد امیرالمؤمنین علی(ع) در خانه خدا بوده، این یک ظاهری دارد که او را مولود کعبه میدانند و نشان از حقانیت حضرتش است، کمی از اسرار این ولادت بگویید که نوع این وجود در دنیا در پاکترین زمین خدا چه معانی و تأویلاتی دارد؟
به كعبه ولادت، به مسجد شهادت... اولاً اينكه گفتيد نشان از حقانيت است، مسلماً این موضوع يك واقعیت انکارناپذیر به شمار میآید. ثانياً، اين موضوع از خصائص امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) است كه در اين خصيصه هيچ پيامبر، وصي پيامبر و اهل بیتی شريك نيستند. ثالثاً، اين موضوع حاکی از يگانگي توحيد و ولايت است.
* در زمینه شخصیت فردی امیرالمؤمنین علی(ع) بفرمایید ایشان چه ویژگیهای فردی در جامعه داشتند و به عبارت بهتر با مردم چگونه رفتار میکردند؟
ويژگيهاي اميرالمؤمنين علی(ع) كه خود يك بحث مفصلی را میطلبد، تحت عنوان خصائص العلويه است كه اين نوشتار گنجايش درج آن را ندارد، ولي رفتار حضرت امیر(ع) با ديگران برپایه يك رفتار قرآني بوده است؛ به عبارت بهتر، «اشداءُ علي الكفار رحماء بينهم». امیرالمؤمنین در لباس امامت بينظير، در لباس حكومت بيبديل بوده است و حكومت انبيا هم جلوهاي كوچك از نوع حكومتداري آن حضرت است. در لباس جنگ با دشمنان مدارا میکردند و آن هنگام كه مدارا را نميفهميدند با شدت تمام برخورد ميكردند. در لباس دوستان با دوستان مروت، يعني به معناي كامل رفيق و شفيق بودند. در لباس عدالت بايد گفت علي(ع) عدل است، نه عادل. در لباس همسر مهربان، پرتلاش، باغيرت و كامل. در لباس پدر چنان پدري بود كه از زبان پيامبر عظيمالشأن لقب پدر امت گرفت. در لباس فرزند روزگار مثل او نزائيده است. امیرالمؤمنین براي هر شخص يا گروهي هر لحظه شأني دارد.
* به عنوان همراه، یار پیامبر و امام اول شیعیان، جایگاه سیاسی امیرالمؤمنین علی(ع) در آن دوره چگونه بوده است؟
همان جايگاه پيامبر عظيمالشأن اسلام را داشتند؛ چرا كه آن حضرت طبق قرآن نفس پيامبر(ص) است: «انفسنا و انفسكم» و همان نقش حضرت هارون براي حضرت موسي(ع) را داشتند. چنانچه رسولالله(ص) فرمودند: «انت مني به منزله هارون من موسي». گرچه مردم زمان اين موضوعات را درك نكردند. البته در زمان حضرت دشمني بروز نداشت، ولي بعد حضرت علني كردند كه همين ابراز دشمني و عدم تمكين از نفس رسولالله(ص) سقوط امت را به دنبال داشت.
* دوره همراهی حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در زمان نبوت حضرت رسول و در دوره امامت و ولایت را دوره مظلومیت می خوانند، چرا امیرالمؤمنین علی(ع) به این شرایط تن دادند؟
همه اینها برای حفظ وحدت و حفظ جريان وحي و رسالت بود؛ يعني صبر و حلم آن حضرت درسآموز است و درس ديگر اين است كه با وجود غصب حق، كنار ننشستند و حضور در اجتماع، در جنگها، قضاوت، كمك به محرومان، تربيت افراد و كارهاي اقتصادي را همچنان انجام ميدادند.
* چگونه امامی را در اوج اقتدار، مظلوم میدانند؟
امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) مظلوم مقتدر است. خود خداوند متعال هم كه خالق آسمانها و زمین است چقدر از خلق او را قبول دارند و اطاعت يا عدم اطاعت آنان كه ملاك اقتدار نيست؛ امیرالمؤمنین در عالم وجود و ملکوت مقتدر است و در عالم مُلک، مظلوم! اگرچه در همين عالم ملك هم چه در آن عصر و چه در بقيه اعصار قبل و حالا ملجأ، پناه و گرهگشای بشریت بوده
است.
*در آیات قرآن، ولایت علوی در کنار ولایت الهی و نبوی ذکر شده است، چرا ولایت در قرآن چنین جایگاه رفیعی دارد؟
به این دلیل که قبول ولايت اصل و اساس مبدأ و معاد است. ابليس مبدأ و معاد را قبول داشت. مشكل ابليس اين بود كه زير بار ولايت نرفت؛ لذا هركس ولايت ولي را نپذيرد، در جبهه ابليس قرار دارد و هميشه كساني هم براي اسلام مشكل ايجاد ميكنند، كه زير بار ولايت نرفتهاند و اتفاقاً الان هم كساني كه ظاهري متديّن دارند ولي براي نظام اسلامي مشكل ايجاد ميكنند همين نقص را داشتند که جایگاه ولایت را درک نکردند. به صراحت عرض كنم سران فتنه و جريان انحرافي هم چنين مشکلی دارند که حقيقت ولايت را درك نكردهاند؛ نه ولايت اهلبيت را و نه ولايت مطلقه فقیه را.
* همانطور که به جایگاه ولی فقیه اشاره شد در پایان بفرمایید امروز چطور باید از این منویات تبعیت کرد و اصلاً تبعیت محض از ولایت فقیه یعنی چه و چه تأثیراتی دارد؟
اولاً يك مشكلي كه امروز ما حتي در بين بخش مهمي از متدینان و اقشار و گروههای انقلابي داريم تا چه برسد به عوام اين است كه هنوز جايگاه ولايتفقيه تبيين نشده و جا نیفتاده است. در عصر ما شخص وليفقيه جايگاه خوبي پيدا كرده است؛ خصوصياتي چون تقوا، هوش وافر، سياستمداري كمنظير، اقتدار و شجاعت موجبات این پذيرش را فراهم آورده است، لذا دوست و دشمن عموماً معترف به عظمت ايشان شدهاند. اما آیا به همين اندازه كه شخص ايشان پذيرفته شده است، جايگاه ولايتفقيه هم پذيرفته شده است؟ بهتر است اينچنين بیان کنم اينكه ميديديم برخی از اطرافيان حضرت امام(ره) بعد از امام تسليم محض حضرت آقا نشدند، به دلیل وجود همين مشكل بود؛ يعني آنها شخص امام(ره) را پذيرفته بودند، ولي به حقیقت والای جایگاه ایشان پی نبرده بودند. به عبارت بهتر قبول نداشتند که این جایگاه از عظمت و تأثیرگذاری بالایی برخوردار است. به تعبير مرحوم آيتالله العظمي بروجردي جايگاه ولايت فقيه تالي تلو معصوم است. به تعبير امام خميني(ره) ولايتفقيه همان ولايت رسولالله(ص) است. خب! حالا اهلش بايد بروند سراغ مباني قرآن، روايات و مباني عقلي آن و ببينند كه ولايت رسولالله(ص) در عالم تشريع چگونه است و حتماً به حقيقت اين جايگاه والا پی خواهند برد. بد نيست اشارهاي هم به نامه شاه طهماسب داشته باشم؛ چراكه فهم شاه طهماسب از فهم بعضي از خواص و حتي بعضي از بزرگان نسبت به درک جایگاه والای ولايت فقيه بالاتر بوده است. شاه طهماسب در حكمي براي علامه محقق كركي بعد از مقدمات و نقل روایتی این چنین
مينويسد:
«... واضح است كه مخالفت حكم مجتهدين كه حافظان شرع سیدالمرسلینند، با شرك در يك درجه است. پس هر كه مخالفت حكم خاتمالمجتهدين وارث علوم سيدالمرسلين نائب الائمه المعصومين لازال كاسمه عليا كند و در مقام متابعت نباشد، بیشائبه ملعون و در اين آستانِ ملك آشيان مطرود است و به سياست عظيمه و تأديبات بليغه مؤاخذه خواهد شد.»
اما تأثيرات تبعيت از وليفقيه عبارت است از: استقلال؛ آمادهشدن برای آمدن مصلح امم؛ ايجاد امنيت؛ مردمسالاري دینی؛ عدم استفاده ابزاري از مردم؛ رشد همهجانبه مباني دين و عقل؛ مبارزه با زيادهخواهان؛ فصلالخطاب بودن به معناي محور وحدت و دهها اثر ديگر. همه ميدانيم مشكل كشورهاي تازه به ظاهر استقلال يافته نداشتن رهبري عادل و دور از هوي و هوس، مقتدر و مردمدار و رهبر و حاكمي است كه امام معصوم به او اجازه حكومت داده است. حيات و امنيت كشور ما با وجود همه توطئههای داخلي و خارجي همه مديون رهبريهاي حكيمانه امام خامنهاي(مدظلهالعالی) و تلاش جوانان اين مرز و بوم و خون پاك شهيدان است.
* در آستانه انتخاب بالاترین مقام اجرایی کشور، مسئولان و مردم چگونه میتوانند از نقش ولایت بهره ببرند و پشتیبانی ولایت فقیه را به معنای حقیقی برسانند؟
در باب انتخابات، رهبر حکیم انقلاب(مدظلهالعالی) در طي دورههاي مختلف بيانات و رهنمودهایی مبسوط داشتهاند و شرايطي را براي انتخاب رئیسجمهور تعیین کردهاند كه همان موارد كافي و وافي است. انتخابات به قدری مهم است كه خود حضرت آقا تعبيري بس شگفت و شگرف، عميق و دقيق دارند؛ ايشان ميفرمايند؛ انتخابات ليلهالقدر نظام اسلامي است. تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل... با این اوصاف، در انتخاب فرد اصلح گوش به حرف دلسوزترين فرد نظام، انقلاب، مردم و خط امام(ره) باشيم و او كسي نيست جز رهبر حكيم و فرزانه انقلاب که همواره در راه اعتلای انقلاب اسلامی و توسعه و پیشرفت شیعیان جهان گام برداشتهاند