مجتبی برزگر/ پس از پایان فرصت قانونی نامنویسی برای انتخابات ریاستجمهوری و در آستانه بررسی صلاحیتها که تا پایان روز پنجم اردیبهشتماه به پایان میرسد و رسماً ششم اردیبهشت ماه نامزدهای ریاستجمهوری مشخص میشوند، به سراغ محمدکاظم انبارلویی و الیاس حضرتی، دو فعال سیاسی و رسانهای از دو جریان سیاسی اصلی کشور رفتیم و با این دو لحظاتی را به گپوگفت درباره موضوع «رقابت سالم در انتخابات» پرداختیم.
مشروح این گفتوگوی دو طرفه با پرسشهای مشترک را در ادامه میخوانید.
* معنی و مفهوم رقابت در انتخابات چیست؟
انبارلویی: مفهوم اصلی رقابت در انتخابات به خدمت به مردم برمیگردد و پاسخی به مطالبات اصلی مردم است. یعنی نامزدهای انتخاباتی در حقیقت به میدان میآیند تا به مردم بگویند ما میتوانیم مطالبات شما را پاسخگو باشیم. بنابراین، زیربنای مفهوم رقابت برگزاری مسابقهای برای پاسخگویی به مطالبات اصلی مردم است.
حضرتی: اگر انتخابات بر پایه رقابت شکل نگیرد، حالت انتخابی بودن خود را از دست میدهد. وقتی شما درباره انتخابات صحبت میکنید، باید تقابل بین دو نفر یا افراد بیشتر را بررسی کنید. موضوعی که در فضایی با عنوان «فرهنگ انتخاباتی» مطرح میشود. برای ما به منزله جمهوری اسلامی و برای هر کشور دیگری بر اساس منافع ملی، مشارکت حداکثری یکی از مهمترین اصول انتخابات به شمار میآید. تلاش یکایک شهروندان و علاقهمندان به نظام و انقلاب اسلامی و این ملک و میهن این است که باید در انتخابات مشارکت حداکثری وجود داشته باشد تا بتوانیم پیام و تصویر زیبایی از حضور قدرتمندانه مردم که همیشه در انتخابات نقش سلاح بازدارنده را برای تأمین امنیت ملی کشور ایفا کردند، به جهان مخابره کنیم. لازمه مشارکت حداکثری یک رقابت جدی و حداکثری است و وقتی رقابتها جذاب و در عین حال مجدانه جلو برود، انگیزه برای مشارکت هم بالا میرود.
* در رقابت، نقد اجتنابناپذیر است؛ الزامات این نقد کردن چیست؟
انبارلویی: نقد مشفقانه و صادقانه از لوازم رقابت سالم به شمار میرود؛ یعنی کسی که چهار سال در مسند قدرت بوده، باید پاسخی برای نقدهای مشفقانه داشته باشد؛ چرا که اولین گام در نقد این است که ما بگوییم کسی که در مسند اجرا بوده و کارنامه مشخص دارد چقدر به شعارها و وعدههایی که به هنگام اخذ رأی مطرح کرده، عمل کرده است. آیا توانسته است حداقل وعدههایی را که به مردم داده است، عملی کند؟! بنابراین، موضوع نقد به ارزیابی عملکرد کسی برمیگردد که در مسند قدرت بوده است. اولین مشخصه یک نقد این است که صدق در بیان داشته باشد تا خدای ناکرده نسبت ناروایی به کسی وارد نشود. دومین شاخصه یک نقد این است که مطالبی را مطرح نکند که موجبات تشویش اذهان را فراهم آورد. مشخصه بعدی این است که در بیان نقد اهانت نکند و احترام فرد مورد نقد را درنظر بگیرد.
حضرتی: اگر به کتاب المنجد مراجعه کنید، میبینید که نقد عبارت است از: جدا کردن سره از ناسره و جدا کردن گندم از کاه. این در واقع معنای لغوی نقد است. نقد یعنی اینکه شما قوتها و ضعفها را با هم بسنجید و بگویید شما در این میدان قوتها و ضعفهایی داشتهاید؛ اما اگر شما قوتها را ضایع کنید و تنها به ضعفها بپردازید، این نقد نیست و تخریب است. این تخریبها و بزرگنمایی ضعفها با آیین مسلمانی، فرهنگ تربیتی و آموزشی ما کاملاً منافات دارد.
* مرز رقابت و تخریب کجاست؛ یا به عبارت بهتر از چه زمانی از مرز رقابت عبور میکنند و به سمت تخریب رهنمون میشوند؟
انبارلویی: مرز تخریب همین نشر اکاذیب، اهانت، تشویش اذهان و ایراد تهمت و افتراست. فرد اگر از این مرزها عبور کند، در واقع وارد مرز تخریب شده و هیچ سازندگی برای آن رقابت به وجود نمیآید.
حضرتی: اگر شما قوتها را زیر پا گذاشتید و کاملاً این تواناییها را پوشاندید و به جای آن ضعفها را پررنگ کردید، افزون بر بحث ضعف و قوت سوژهها و موضوعات عوامفریبی را به میدان آوردید که ما نام آن را تهمت، افترا و دروغ بستن میگذاریم، آن وقت شما بر ماشین تخریب سوار شدهاید و همه اصول و ارزشها را زیر سؤال بردهاید. در حالی که در یک نقد محترمانه و دلسوزانه و با هدف اصلاح امور قطعاً قوتها و ضعفها با بهترین زبان بیان میشود. در این صورت شاهد تأثیرگذاری آن هستیم؛ نه با تهمت و دروغ توأمان میشود و نه اینکه قوتها به حاشیه میرود.
* در فضای دوقطبی که معمولاً رقابت شدت بیشتری میگیرد، چطور میتوان اصول رقابت را رعایت کرد و رقابت سالم را در پیش گرفت؟
انبارلویی: به هر حال انتخابات در نهایت به یک معادله دوقطبی میرسد. اگر نقد دو طرف، مشفقانه باشد و رنگ دروغ و تشویش به خودش نگیرد، ما آسیبهای دوقطبی شدن رقابتها را نخواهیم داشت.
حضرتی: یک بخشی از آن قانون است. در قانون تأکید شده است ما باید رقابت سالم و سازندهای را داشته باشیم و افرادی که میخواهند تخریب کنند؛ چه احزاب، چه رسانهها و چه نهادها و تشکلهای دیگر قانون باید به آنها تذکر بدهد؛ اما در انتخابات گاهی اوقات از این مرزها عبور میشود و افراد انصاف را زیر سؤال میبرند. با توجه به اینکه انتخابات بهار فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، ما وظیفه داریم که فقط به فکر منافع شخصی، گروهی و حزبی خودمان نباشیم؛ بلکه تصویری از یک رقابت جدی مسلمانی و آیین مسلمانی را به نمایش بگذاریم تا جوانان، مردم و ملت ببینند چقدر این نامزدهای انتخاباتی با شخصیت و مؤدبانه و رعایت حریم یکدیگر با هم ارتباط و تعامل دارند؛ زیرا حریم افراد که شکسته شود، در واقع به حریم انقلاب و نظام هم خدشه وارد میشود؛ اما متأسفانه برای ارتقای شخصی(!) چنین اقاماتی صورت میگیرد که این اوج افتضاح است.
* در پایان نامنویسی نامزدهای انتخاباتی، موضوعی که اهمیت دارد التزام به نظر شورای نگهبان است؛ چراکه برخی گفتهاند ردّ صلاحیت فلان نامزد یا نامزدها تبعاتی برای شورای نگهبان و نظام خواهد داشت. نظر شما در این باره چیست؟
انبارلویی: یکی از شرایط نامزدی که نامنویسی میکند، این است که التزام عملی به قانون اساسی، نظام و ولایت فقیه داشته باشد. کسی که مرتکب این کار بشود و افعالی از خودش صادر کند که نشاندهنده عدم التزام به نظام، قانون اساسی و ولایت فقیه باشد، او از پیش اعلام کرده است که من صلاحیت نامزدی انتخابات را ندارم. چه از نامنویسی، چه در حین رأیگیری و چه پس از اعلام نتایج آرا. اگر کسی کاری انجام دهد که نشاندهنده التزام نداشتن او باشد، خود به خود مشروعیت و مقبولیت خود را از دست خواهد داد؛ چون رئیسجمهور در قانون اساسی ویژگیهایی دارد که تشخیص این ویژگیها به عهده شورای نگهبان است. بنابراین، اگر کسی پس از تأیید شورای نگهبان به میدان رقابت انتخابات آمد، اما نتیجه آرا را نپذیرفت، معلوم است که وی صلاحیت عملی ندارد. من فکر میکنم کسانی که سوابق عدم التزام به قانون اساسی و عدم التزام عملی به ولایت فقیه را دارند، به طور طبیعی در بررسی صلاحیتها رد میشوند.
حضرتی: هیچکس به نظرم نباید چنین حرفهایی را تکرار کند. قانون در این رقابت داوری را به نام شورای نگهبان مشخص کرده است و همگان باید به قضاوت شورای نگهبان تمکین کنند؛ از سوی دیگر شورای نگهبان باید به گونهای قضاوت کند که زمینههای احساس ناعدالتی را در افراد ایجاد نکند. برای نمونه، اگر قرار باشد در این رقابت اعضای شورای نگهبان در ستاد یکی از نامزدها حضور پیدا کنند، این خودش زمینه ناعادلانه بودن قضاوت داور را در اذهان ایجاد میکند.
* آیا رقابت سالم فقط تا مرحله اخذ آراست یا اینکه پس از رأیگیری هم باید رقابت سالم را رعایت کرد؛ مانند تمکین به نتیجه انتخابات؛ آیا این موضوع را هم جزء رقابت سالم میدانید؟
انبارلویی: تمکین به نتیجه آرا فوقالعاده اهمیت دارد. در حال حاضر، با انقلابهای رنگی که آمریکاییها و اروپاییها در کشورهای جهان سوم به راه انداختند، در حقیقت بنیانهای دموکراسی را مورد خطر قرار دادند. انتخابات روشی معین برای رسیدن به نتایج نامعین است، اگر هر طرف رقابت احساس کند که چه مردم به او رأی بدهند و چه رأی ندهند او پیروز انتخابات است، فاجعهای مانند فتنه 88 پدید میآید. ما باید به رأی مردم احترام بگذاریم و هر نتیجهای که به دست آمد، تمکین کنیم. در واقع فردی که انتخاب میشود، منتخب کل مردم کشور است و به نمایندگی از کل ملت سوگند یاد میکند که اهداف قانون اساسی را عملیاتی کند.
حضرتی: رقابت در زندگی ما جریان دارد و فقط در انتخابات خلاصه نمیشود. انتخابات بخشی از زندگی اجتماعی و فعالیتهای سیاسی ما را تشکیل میدهد. همیشه ما در تقابل با عرصههای مختلف از تحصیل، معاش و فعالیت سیاسی تا رقابت درونحزبی و جناحی همواره فعالانه در میدان رقابت حضور داریم. اگر این مرزها را خوب رعایت کنیم، در واقع توانستهایم یک الگوی تربیت اسلامی و ارزشهای اسلامی را به جوانان ایرانی و مردم جهان که تماشاگر این صحنه هستند، به نمایش بگذاریم.
* کشور ما یکی از پرافتخارترین کشورها در بحث انتخابات است؛ یعنی در بیشتر سالها ما انتخابات داشتهایم؛ به نظر شما نهادهای فرهنگی و سیاسی برای نهادینه کردن فرهنگ رقابت سالم چه وظایفی برعهده دارند؟
انبارلویی: نظام ما روی دو رکن جمهوریت و اسلامیت بنا نهاده شده است و جمهوریت بدون اسلامیت و اسلامیت هم بدون جمهوریت معنا ندارد. به طور طبیعی پس از تشکیل انقلاب اسلامی هر ساله یک انتخابات برای تحکیم ارکان نظام و نهادهای حکومتی برگزار شده است. این اهتمام ویژهای که حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب در انتخابات مختلف داشتند، نشان میدهد که ما نمیتوانیم این رکن را دستکم بگیریم؛ از این رو باید در دانشگاه، حوزه و در میان نخبگان جامعه یک کار اساسی برای فرهنگ انتخابات و پاسداشت رکن جمهوریت نظام صورت بگیرد و این در دو حوزه عملی و نظری فرهنگی پدید بیاید. با نهادینه شدن آن فرهنگ، نظام ما از دستبرد هر هجمه داخلی و خارجی به جمهوریت محفوظ خواهد ماند.
حضرتی: همه نهادها باید بپذیرند ما نظامی را با محتوای ارزشهای دینی، اسلامی و وحی الهی و به شکل جمهوری اسلامی برگزیدهایم که به واسطه رأی مردم تعیین میشود. رأی مردم صائب و نافذ است؛ باید همه بپذیریم که شاکله نظام ما همین است. همه باید به آنچه مردم تشخیص میدهند، احترام بگذارند و با کمال میل نتیجه آن را بپذیرند؛ اما به نظر من اگر قرار باشد در نتیجه و سازوکار فرایند هر کسی یک اعتراضی کرده و در این زمینه دستکاری کند، عین خیانت به مسیری است که شهدای بسیاری را در راه احیا و توسعه آن دادهایم. همه ما باید تسلیم قانون و رأی مردم باشیم، همانطور که تسلیم در دین به معنای مسلمان بودن در قبال فرمان الهی و احکام الهی است؛ از این رو نام ما را مسلمان گذاشتند.