قاسم غفوری/ دولت جدید آمریکا به ریاستجمهوری دونالد ترامپ در حالی با مجموعهای از بحرانهای داخلی و خارجی مواجه شده است که در حوزه سیاست خارجی اقدامی مهم صورت داده است.
در رویکردی تأملبرانگیز «مایک پنس» معاون رئیسجمهور آمریکا در سفری دورهای به آسیا، در اولین مقصد این سفر به کره جنوبی رفته است. وی در ادامه راهی ژاپن شده و بر توسعه روابط دو جانبه تأکید کرده است. سفر به اندونزی و استرالیا نیز در حوزه این سفر دورهای قرار داشته است.
در همین حال ژنرال هربرت مکمستر، مشاور امنیت ملی آمریکا، پس از سفر به افغانستان و دیدار با مقامات دولت وحدت ملی این کشور، 28 فروردین، در سفری غیرمنتظره و از پیش اعلام نشده، وارد اسلامآباد، پایتخت پاکستان، شد. وی پس از آن به هند رفت تا بر توسعه مناسبات امنیتی دو کشور تأکید کند.
در اقدامی دیگر جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا سفر خود به کشورهای خاورمیانه و آفریقا را با سفر به عربستان سعودی آغاز کرد. متیس پس از آن، برای بررسی مسائل امنیتی به مصر سفر کرد. در ۲۰ آوریل، وزیر دفاع آمریکا برای نشست با رئیس و نخستوزیر رژیم صهیونیستی به اراضی اشغالی سفر کرد. متیس پس از آن به قطر و جیبوتی رفت.
نکته مهم آنکه این چهارمین سفر خارجی وی از زمان تصدی سمت وزارت دفاع در ژانویه ۲۰۱۷ به شمار میآید و این موضوع نشان از رویکرد نظامی آمریکا به عرصه جهانی دارد که در دو قالب توسعه نظامیگری و فروش تسلیحات قابل تعریف است.
مجموع این تحرکات در حالی صورت میگیرد که در حوزه سفرهای صورت گرفته مجموعهای از اقدامات نظامی نیز از سوی آمریکا مشاهده میشود. برای نمونه در کره جنوبی استقرار سامانه موشکی تاد با ادعای مقابله با کره شمالی مورد تأکید قرار گرفت. همزمان با سفر مشاور امنیت ملی آمریکا به شبه قاره هند، منابع خبری از اعزام نیروهای جدید آمریکا به افغانستان و نیروهای امنیتی این کشور به پاکستان و هند خبر دادند. آمریکا همچنین ابربمب یا همان مادر بمبها را در افغانستان آزمایش کرد.
همزمان با سفر متیس به غرب آسیا و آفریقا نیز نیروهای جدید آمریکایی به عراق اعزام شدند و خبرها از حضور نیروهای جدید آن در سوریه خبر دادند. آمریکا همچنان تحرکات نظامی در یمن را تشدید کرده است. نکته قابل توجه آنکه جیبوتی در حالی از محورهای سفر متیس شد که همزمان آمریکا از استقرار نیروهای آمریکایی در سومالی کشوری هممرز با جیبوتی و البته در نقطه مقابل یمن خبر داد.
مجموع این سفرها در حالی صورت گرفته که نهادهای آمریکایی بر این ادعایند که در این سفرها بر تحکیم پیمانهای نظامی آمریکا با شرکای راهبردی این کشور در مناطق مختلف جهان استوار است.
در همین حال آنها بر همکاریها برای مقابله با فعالیتهای بیثباتکننده و شکست گروههای تروریستی افراطی و آنچه برهمزنندگان ثبات متحدان آمریکا مینامند، تأکید کردهاند.
این ادعاها در حالی مطرح شده که در زمینه امنیت و مبارزه با تروریسم دیدگاه آمریکا، در حوزهای خاص میباشد. در حوزه امنیت توسعه حضور نظامی و نیز حرکت کشورهای عربی در راستای منافع این کشور و در نهایت تحقق امنیت رژیم صهیونیستی در اولویت است. در همین حال آمریکا سعی دارد توسعه نظامی در شرق آسیا و نیز شبه قاره هند را در هر شرایطی اجرایی کند. شواهد نشان میدهد که آمریکا با این حربه به دنبال محاصره کشورهایی مانند چین، روسیه و ایران است، در حالی که مقابله با کره شمالی و برقراری امنیت جمعی را بهانه این رفتارها قرار داده است.
در حوزه تروریسم نیز آمریکا هر چند ادعای مقابله با آن را سر میدهد، اما در عمل در کنار آن قرار دارد که تجاوز موشکی آمریکا به سوریه خود سندی بر این مدعاست.
البته باید در نظر داشت که با توجه به اقدامات اخیر آمریکا در عرصه جهانی میتوان گفت که همچنان اولویت آمریکا شامل غرب آسیا و مقابله با جبهه مقاومت میشود که ایجاد فضای همسان برای برخی تحرکات نظامی علیه سوریه و البته کمک به سعودی در کشتار یمن و حمایت از رژیم صهیونیستی برای توسعه اشغالگری از اهداف این طراحی است.
این فرآیند چنان است که در اقدامی قابل توجه وی به کشور ذرهبینی جیبوتی سفر میکند و این امر صرفاً در یک حوزه تعریف میشود و آن تشدید نظامیگری آمریکا در آفریقا و نیز بهرهگیری از این کشور برای اجرای اهداف سعودی علیه یمن است، چنانکه جیبوتی در دو سال اخیر نقشی مهم در عملیات ائتلاف آمریکایی سعودی برای کشتار مردم یمن داشته است.
به هر تقدیر میتوان گفت سفرهای صورت گرفته از سوی مقامات نظامی و امنیتی و البته معاون رئیسجمهور آمریکا برگرفته از رویکرد نظامی آمریکا به صحنه جهانی است که استمرار راهی است که در دوران گذشته، از جمله در زمان اوباما و بوش سپری کرده و ترامپ در حال تکرار آن سیاستهاست، هر چند که در ظاهر ادعای پایان نظامیگری و ندادن هزینه در این عرصه را سر میدهد. شواهد نشان میدهد که آمریکا همچنان سیاست نظامی را کانون سیاست خارجی خود دارد که میتواند از یک سو برگرفته از تعهدات دولتمردان آمریکا به شرکتهای اسلحهسازی برای کسب منابع مالی برای آنان با ایجاد بحرانهای جهانی و از سوی دیگر تزلزل شدید در ساختار آمریکا باشد که با رویکرد به قوه نظامی و قدرتنمایی ظاهری به دنبال پنهانسازی بحرانهای داخلی و ناتوانیهای جهانی است که در قالب هوچیگریها و ایجاد فضای تنشآلود در سراسر جهان در لوای حمایت از متحدان آمریکا صورت میگیرد.