رئیس ستاد کل نیروهای مسلح
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت اشراف اطلاعاتی و قابلیت‌های منحصربه‌فرد و کشف‌ناپذیر توانمندی‌های دفاع دریایی ما، دشمنان را همچنان منفعل و سرگردان نگه خواهد داشت.
سردار سرلشکر محمد باقری در پنجمین همایش ملی شناورهای تندرو با گرامیداشت یاد و خاطره امام راحل(ره)، شهدای انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، مدافعان حرم و نیز شهدای علم و فناوری و عرصه دریا، برخورداری از مزیت‌ها و ویژگی‌های ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک را از نقاط قوت کشورمان دانست و تصریح کرد: «در این بین موضوع «دریا» جایگاه ویژه‌ای داشته و ایران اسلامی از سواحل طولانی در شمال و به ویژه جنوب کشور که حوزه‌ای تعیین‌کننده در هرم قدرت منطقه و جهان است، بهره‌مند می‌باشد.» 
وی با اشاره به اهمیت منطقه خلیج‌فارس اظهار داشت: «این منطقه علاوه بر اهمیت ذاتی ساحل و دریا، در برگیرنده بزرگ‌ترین منابع فسیلی جهان در نفت و گاز بوده و قلب تپنده اقتصاد و انرژی جهانی در خلیج‌فارس و سرزمین‌های پیرامونی آن است.»
سرلشکر باقری با بیان اینکه بیش از 90 درصد مبادلات تجاری جهان از مسیرهای دریایی انجام می‌شود، گفت: «امروز تنگه هرمز گلوگاه صادرات منابع انرژی فسیلی و واردات کالا برای کشورهای پیرامونی این حوزه بوده و بهره‌مندی از چنین موقعیت با ارزشی موهبتی است که خداوند متعال در اختیار ملت ایران قرار داده است.» 
وی با اشاره به تهدیدات فراروی انقلاب اسلامی و پیشینه خصومت‌ورزی آمریکا و قدرت‌های استکباری و سلطه‌گر علیه نظام و ملت ایران، گفت: «ما از ابتدای پیروزی انقلاب همواره با دشمنی و تهدید آمریکا مواجه بوده‌ایم و دولت‌های مختلفی که در این کشور سرکار آمده‌اند با الفاظ نسبتاً متفاوت، اما مضمون یکسان جمهوری اسلامی ایران را تهدید می‌کنند که این تهدیدات به طور عمده دریاپایه هستند.»
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در ادامه تصریح کرد: «دریاپایه بودن تهدید، مسئله مهمی است که می‌تواند بر نحوه نگرش ما به صحنه دریا به شدت تأثیر بگذارد و دشمنان ما که قدرتی با حجم زیاد را در دریا شکل داده‌اند، با وجود تلاش‌ها و اقدامات گسترده‌ برای ایجاد ناامنی، اما به وضوح می‌دانند که در میدان نبرد واقعی، آسیب‌پذیر بوده و متحمل خسارات و تلفات سنگینی خواهند شد.» 
وی با بیان اینکه  طی سالیان متمادی هیچ‌گاه از خباثت و توطئه‌های دشمنان علیه ما کاسته نشده، بلکه افزایش نیز یافته است، بر نقش و جایگاه بی‌بدیل نیروی دریایی در برابر تهدیدات دریاپایه تأکید و خاطرنشان کرد: «آنچه دشمنان را به این نتیجه می‌رساند که هزینه نبرد دریایی با جمهوری اسلامی ایران بسیار بیشتر از فایده آن است، در واقع همین توان بازدارندگی کشور است که  با تمام وجود آن را لمس کرده‌اند.
سرلشکر باقری شناورهای تندرو را «معجزه نیروی دریایی سپاه» و به مثابه یک فرهنگ توصیف کرد و گفت: «این شناور تنها یک تجهیزات نیست، بلکه یک فرهنگ  است و رزمنده‌ای که بر آن سوار می‌شود، با اعتقاد و ایمان به خدا و برخورداری از روحیه شهادت‌طلبی الهام گرفته از فرهنگ عاشورا، چشم بر جلوه‌های دنیوی بسته و پای در میدان جهاد با جبهه کفر می‌گذارد و در این راه حاضر به گذشتن از تمامی هستی خود است.»
عضو شورای عالی امنیت ملی با تأکید بر اینکه؛ «در نبرد فناورانه با دشمن به سر می‌بریم»، خاطرنشان کرد: «در شرایطی که دشمن با صرف هزینه‌های کلان و صید و به کارگیری شماری از مغزهای متفکر و نخبگان سراسر دنیا، سعی بر اعمال زور و سلطه‌گری در منطقه را دارد، جوانان دانشمند، اندیشمند و انقلابی ایران اسلامی خالصانه پا به میدان گذاشته‌اند تا سربلندی و عزت را برای ملت ایران به ارمغان آورند و احساس در خط مقدم جبهه بودن در این عرصه  مسئله اصلی ما است.»
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح (چابکی و سرعت)، ثبات و آرامش، رادارگریزی و سهولت در کاربرد و قدرت مانور را از ویژگی‌های شناورهای تندرو برشمرد و اظهار داشت: «توانمندی و قابلیت‌های عملیاتی تجهیزات از جمله شناورها باید متناسب با دانش روز و تهدیدات دشمن پیشرفت کرده و به روز باشد که بحمدالله مجاهدت‌های صورت گرفته نشان می‌دهد تاکنون اینگونه بوده است.» وی استفاده از توان و دانش بومی کشور در تقویت و پیشروندگی این مسیر مبارک و اقتدارآفرین را امری مستمر و اجتناب‌ناپذیر دانست و تصریح کرد: «در شرایطی که دشمنان انقلاب و نظام اسلامی ما، تحریم‌های ظالمانه‌ای را علیه ملت ایران اعمال می‌کنند، توجه به باور و انگیزه پژوهشگران جوان و استفاده از ظرفیت دانشگاه‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان می‌تواند قطع وابستگی حداقلی به خارج در این زمینه را سبب شده و بسترهای تولید محصولاتی ارزان و با قابلیت‌های بالا را فراهم‌تر سازد.»

  رسول سنائی‌راد/ یکی از سؤالات اساسی در زمان رقابت‌های انتخاباتی ریاست‌جمهوری این است که آیا یک جریان سیاسی، بهتر است با نامزد واحد شرکت کند، یا با چند نامزد؟ اهمیت این سؤال زمانی روشن‌تر می‌شود که هواداران جریانات سیاسی بر اساس حافظه تاریخی خود، یکی از دلایل ناکامی جریان مورد حمایت خود را در گذشته تنها تکثر نامزدهای انتخاباتی آن جریان ذکر کنند؛ چرا که از نگاه هواداران، تکثر نامزدها موجب پراکنده شدن سبد رأی آن جریان می‌شود که وقتی جریان مقابل با یک نامزد حضور یافته و آرای حامیان خود را روی همان نامزد واحد متمرکز می‌کند، پیروزی در عرصه رقابت را از آن خود می‌کند.
البته، چنین انتظاری در وضعیت و شرایط عادی منطقی است؛ اما همیشگی و یک رویه ثابت به شمار نمی‌آید و به وضعیت جریان سیاسی شرکت‌کننده در رقابت‌ها و نوع رأی نامزدها بستگی دارد؛ لذا اگر؛
1ـ جنس رأی آن جریان سیاسی یکدست‌تر، مثلاً اکثریت آن رأی توده‌ای یا خاکستری باشد؛
2ـ میزان رأی یک نامزد به حد نصاب 50 درصد به علاوه یک برسد؛
3ـ فضای سیاسی ـ تبلیغی برای نامزد مورد نظر از ثبات نسبی برخوردار باشد؛
4ـ امکان انتقال آرای نامزدها به نفع یکدیگر وجود داشته باشد؛
وحدت بر روی نامزد واحد و کناره‌گیری یا کنار گذاشتن سایر نامزدها موجب تمرکز بر روی یک نامزد و پیروزی یک مرحله‌ای می‌شود.
اما چنانچه؛
1ـ نامزدهای همسو ویژگی‌های شخصیتی و سیاسی متفاوت داشته باشند که هر یک بتوانند اقشار و گروه‌های اجتماعی خاصی را نمایندگی کنند؛
2ـ جنس رأی متفاوت نامزدهای همسو، امکان انتقال آن را به نامزد دیگر در صورت کناره‌گیری ندهد یا درصد کمی قابل انتقال باشد؛
3ـ مجموع آرا در صورت انتقال هم به حد نصاب 50 درصد به علاوه یک نرسد؛
در این صورت با وجود چند نامزد و استفاده از جنس رأی متفاوت آنان، به ویژه در شرایطی که یک نامزد قدرت جلب آرای حوزه مشترک با جریان رقیب را دارد، با حضور نامزدهای چندگانه ضمن حفظ پایگاه ثابت اجتماعی رأی برای تراش رأی از حوزه مشترک یا همان آرای شناور و خاکستری اقدام شده و برای دو مرحله‌ای کردن انتخابات اقدام می‌کنند که در این صورت هر یک از نامزدها که رأی بیشتری داشته باشد، در مرحله دوم با نامزد رقیب رقابت خواهد کرد.
به نظر می‌رسد، در شرایط پیش رو جریان اصلاحات ـ اعتدال بر روی آقای روحانی به اجماع برسد، چون عبور از وی به نفع نامزد دیگر به معنای پذیرش ناکارآمدی و شکست است. ضمن اینکه در قدرت بودن و در اختیار داشتن ابزارهایی برای تبلیغ و اعمال نفوذ هم شانس بیشتر را به رئیس‌جمهور مستقر می‌دهد.
اما جبهه مردمی نیروهای انقلاب، در وضعیتی است که احتمالاً با دو نامزد خود، یعنی آقای رئیسی که واجد آرای ایدئولوژیک و سیاسی و آقای قالیباف که بیشتر واجد آرای توده‌ای و خاکستری هستند، به میدان آمده و برای دو مرحله‌ای شدن انتخابات تلاش می‌کند؛ چرا که مجموع آرای این دو نامزد از مجموع آرای آقای روحانی، حتی در صورت کناره‌گیری جهانگیری به نفع وی بالاتر است. اما احتمال رسیدن آرای هر یک از نامزدهای این جبهه حتی در صورت کناره‌گیری یکی به نفع دیگری هم به حد نصاب 50 درصد به علاوه یک قطعی نیست. بنابراین شرکت با یک نامزد، نوعی ریسک سیاسی با نتیجه نامعلوم به شمار می‌آید. ولی حضور آقای رئیسی برای حفظ آرای ایدئولوژیک و سیاسی و حضور آقای قالیباف برای حفظ آرای توده‌ای ـ خاکستری و حتی تراش آرای رقیب در این حوزه یک ضرورت برای وجهه مردمی نیروهای انقلاب است که با ارائه دو کالای اساسی و جلب مشتری‌های خاص هر یک، بخشی از مشتری‌های مشترک با جریان رقیب را نیز به سوی خود کشانده و اجازه رسیدن به حد نصاب 50 درصد به علاوه یک را از نامزد رقیب سلب می‌کند.
مگر آنکه در روزهای پیش رو، فعالیت‌های تبلیغاتی نامزدها یا نتایج مناظره موجب افزایش رأی یکی از نامزدها به میزان قابل توجه شود، به گونه‌ای که با کناره‌گیری یکی به نفع دیگری و انتقال همان بخش قطعی به نفع او، حد نصاب پیروزی، یعنی 50 درصد به علاوه یک را تضمین کند.
به نظر می‌رسد جریان اصلاحات ـ اعتدال چاره‌ای جز آمدن با یک نامزد، یعنی آقای روحانی نداشته و جبهه مردمی نیروهای انقلاب نیز احتمالاً آمدن با دو نامزد برای حفظ هر دو نوع آرای مربوط به این دو نامزد را ترجیح دهد. در این صورت بین نامزدها، اصلی ـ فرعی وجود نداشته و هر یک از آنها در مرحله اول رأی بیشتری داشته باشد، رقیب آقای روحانی در مرحله دوم خواهد بود. بدیهی است در این صورت هم جمنا و هم هواداران هر یک از نامزدها؛ آقای قالیباف و آقای رئیسی برای اثبات توانمندی‌ها، برنامه‌ها و عملکرد آنها و بیان ضرورت‌ها برای تغییر وضع موجود تلاش خواهند کرد. همان‌گونه که جریان اصلاحات ـ اعتدال در دفاع از وضع موجود به نفع روحانی تلاش خواهند کرد.
نکته پایانی اینکه؛ این مردم هستند که با بهره‌گیری از حق انتخاب و با آنچه در تعرفه‌های رأی ثبت می‌کنند، رئیس‌جمهور آینده را برخواهند گزید و نظام نیز انتخاب مردم را به رسمیت شناخته و آن را خواهد پذیرفت.
   مهدي سعيدي/ يکي از دغد‌غه‌هاي مهم نظام اسلامي در همه انتخابات‌ها، حفظ آرامش انتخابات است. آرامش انتخابات نه به معناي نداشتن جنب‌وجوش و هيجانات رقابت‌هاي انتخاباتي، بلکه به معنای آن است که اين شور و هيجان تا آنجایی بايد ادامه يافته و اوج بگیرد که امنيت انتخابات را تهديد نکند! امنيت و آرامش کشور، مقدمه ضروري و اوليه هر اقدام اجتماعي است و بدون آن هيچ رفتار مدني شکل نخواهد گرفت. بازي بزرگ انتخابات و رقابت سياسي نيز بدون تأمین امنيت محقق نخواهد شد و ناامني بدون شک موجب کاهش آرای ملت و به مثابه مانعي براي مشارکت حداکثري عمل 
خواهد کرد.
از سويي ديگر انتخابات همواره بايد مظهر وحدت و انسجام ملي باشد و لازمه و نشانه آن وجود آرامش در انتخابات است. ايجاد تشنج، درگيري و ناامن‌سازي فضاي انتخاباتي، اقداماتي است که از تبديل فرصت انتخاباتي به تهديد براي انسجام و امنيت ملي کشور حکايت دارد؛ اقداماتي که به طور معمول با تحرکات و سناريوهاي طرح‌ريزي شده در بيرون از مرزها و حمايت ايادي داخلي دشمن و غفلت و سوء‌تدبير جناح‌هاي سياسي داخلي و گاه هواداران نامزدها به وجود مي‌آيد.
تجربه تلخ  و البته درس آموز فتنه سال 1388 نشان می‌دهد، زیر سؤال بردن امنيت کشور با هدف به قدرت رسيدن به هر نحو ممکن، حتي با زيرسؤال بردن نتيجه انتخاب ملت و کشاندن هواداران به خيابان‌ها و باز کردن پاي دشمنان ملت و ضد انقلاب به عرصه انتخابات، جز سوزاندن خرمن دستاوردهای  ملت و فرصت‌های بزرگ مردم ، دستاوردي نخواهد داشت. فتنه‌گران در برابر قدرت ملت و نظام اسلامي تاب مقاومت نداشته و جز خسران دنيوي و اخروي خوشه‌چيني نخواهند کرد! 
از نگاه حکيم فرزانه انقلاب اسلامي مهم‌ترين عامل حفظ امنيت کشور، حضور مردم در صحنه‌هاي مختلف انقلاب اسلامي و در رأس آن انتخابات است. دشمن با شناخت اين مهم تلاش کرده است اين فرصت تاريخي را به تهديدي براي نظام بدل کند. از نگاه ايشان، هدف کوتاه‌مدت دشمن به هم زدن امنيت مردم و ايجاد آشوب و فتنه در کشور است. حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در این باره تأکید دارند:
«مسئله‌ امنيت و آرامش براي اين کشور بسيار مهم است. در انتخابات، مسئولان امنيت، مسئولان آرامش، از قوّه‌ قضائيه، از نيروي انتظامي، از وزارت کشور و بقيه و بقيه بايد همه مراقبت بکنند که امنيت را حفظ بکنند... امنيت براي اين کشور خيلي مهم است، مردم به امنيت اهمّيت مي‌دهند، اين حقير هم به ‌تَبَع مردم، به امنيت اين کشور اهمّيت مي‌دهم؛ در انتخابات بايد امنيت به‌ صورت کامل محفوظ بماند و هر کسي که از اين راه تخطّي بکند، قطعاً بداند سيلي خواهد خورد.»
اين هشدارها برخاسته از تحرکاتي است که بی‌شک بخشي از آن براي افکار عمومي آشکار نبوده و رهبر معظم انقلاب با توجه به اشراف اطلاعاتي‌شان به آن توجه دارند و برخي ديگر برآمده از اقدامات علني است که قابل مشاهده براي عموم است. 
برای نمونه اين روزها نیروهای ضد انقلاب و حاميان فتنه 88 بار دیگر بر طبل فتنه مي‌کوبند. اکبر گنجي، ضد انقلاب بار ديگر نظام را به تقلب در انتخابات متهم کرده است! 
اردشير اميرارجمند ضد انقلاب حامي سران فتنه نيز با اتهام قانون‌شکني به نظام اسلامي، از تقلب در انتخابات سخن گفته است. در واقع اکنون شاهد تکرار سناریوی تقلب و القای بی‌توجهی به خواست مردم  هستیم . در این راستا اين افراد برخي نامزدها را پیش از برگزاری انتخابات و اعلام نظر مردم پيروز انتخابات معرفي مي‌کنند تا اگر رأی ملت به سمت ديگري جريان پيدا کرد، نظام را به تقلب متهم کنند.

دکتر حجت‌الله عبدالملکی در گفت‌وگو با صبح‌صادق
حسن فلاح/ «من مسئله‌ اشتغال را هم مطرح کنم. مسئله‌ اشتغال یک مسئله‌ وسیع‌تری از مسئله‌ کارگری است. اشتغال مسئله‌ مهمّی برای کشور است. هر مسئولی و هر کسی که مسئول کشور یا مسئول دولت یا مسئول بخش‌های اقتصادی دولت در دولت آینده بشود، بایستی از روز اوّل، همّت خود را بگمارد به مسئله‌ اشتغال، بین اشتغال و تولید ملّی ارتباط وجود دارد. اگر ما بخواهیم اشتغال در کشور به وجود بیاید، باید به تولید ملّی ـ تولیدِ به‌ معنای عامّ کلمه؛ تولید صنعتی، تولید کشاورزی، تولید خدمات ـ اهمّیّت بدهیم؛ همه‌ اینها بایستی مورد توجّه قرار بگیرد و برای اینها برنامه‌ریزی بشود. اینها چیزهایی نیست که جایز باشد ما اینها را تأخیر بیندازیم، باید در اوّلین فرصت‌ها مسئولان ذی‌ربط ـ هر که مسئول است و مسئول خواهد بود ـ به این مسئله بپردازد. بنابراین، این مسائل، جزو مسائل اولویّت‌دار و درجه اوّل نظام است.» امام خامنه‌ای(10/2/1396) برای تبیین سخنان رهبر معظم انقلاب در زمینه اشتغال و تولید، خبرنگار صبح صادق گفت‌وگویی را با حجت‌الله عبدالملکی اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) انجام داده است . مشروح مصاحبه خبرنگار صبح ‌صادق با این استاد اقتصاد را در موضوع اهمیت نامزدهای انتخاباتی با توجه به ظرفیت‌های داخلی در ادامه می‌خوانید.
* با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب تأکید دارند، نامزدها باید به ظرفیت‌های ملی اهتمام داشته باشند، بفرمایید این ظرفیت‌ها چیست و چگونه می‌توان آنها را فعال کرد؟
ایران تمام ظرفیت‌های لازم را برای تبدیل شدن به یک قدرت فرامنطقه‌ای دارد؛ بخشی از این ظرفیت‌ها به ظرفیت‌های اقتصادی، توانمندی‌های ژئوپلیتیکی و ظرفیت‌های جامعه‌شناختی و انسانی برمی‌گردد. در واقع، همه اینها تحت ظرفیت ویژه ایدئولوژیکی است که انقلاب اسلامی ایران ایجاد کرده است! کسی که می‌خواهد رئیس‌جمهور بشود در وهله اول باید این ظرفیت‌ها را بشناسد و برای آنها برنامه داشته باشد، برای اینکه از این منابع و توانمندی‌های بالقوه به نحو شایسته‌ای بهره‌برداری بشود. در مقابل این تفکر، تفکری وجود دارد که ملت و کشور را در موضع ضعف می‌بیند و با آن نگاه در واقع پروژه وابستگی را پیش می‌برد. 
کسی که متوجه نشود ملت ایران چه قدرت هنگفتی دارد، هم به لحاظ جمعیتی (که ما داریم) و هم به لحاظ پیشینه تاریخی و اعتقادات دینی و انگیزه‌های انقلابی، یا کسی که ظرفیت‌های اقتصادی کشور را در بعد منابع طبیعی، سرمایه‌ای و عرصه‌های علم‌ و فناوری و حوزه زیرساخت‌های صنعتی، کشور را به قهقرا بکشاند، همچنین کسی که واقعیت جغرافیایی کشور را درک نکند و به تعیین‌کنندگی آن حداقل در معادلات منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و به قدرت ایدئولوژیک فوق‌العاده انقلاب اسلامی باور و اعتقاد نداشته باشد و نداند که این توانمندی‌ها و قدرتمندی‌ها به پشتوانه تفکر اسلام ایجاد شده، در نهایت کشور را حراج می‌کند و پروژه وابستگی را در دستور کار خود قرار می‌دهد. اما اگر این موفقیت‌ها و توانمندی‌ها دیده بشوند، مسیر عزت، رفاه و پیشرفت کشور طی می‌شود و اگر دیده نشود، مسیر ذلتی است که در نهایت به بردگی ملت منتهی خواهد شد؛ یعنی در واقع در پروژه وابستگی این رفاه ملت نیست که تأمین می‌شود.

* در این میان، افکار عمومی که می‌خواهند به یک شناخت مناسبی از نامزدها برسند باید چه کار کنند؟
افکار عمومی طبیعتاً باید در وهله اول به گفتار آن نامزد انتخاباتی توجه کنند و در گام بعدی رفتار، عملکرد و خط مشی مدیریتی و کاری او را در نظر بگیرد. بالاخره کسی که در میدان رقابت انتخاباتی، هجمه وارد می‌کند، با یک ادبیات، استدلال و محتوایی در بیان صحبت می‌کند. محتوا مهم است، یک وقت کسی هجمه می‌کند می‌گوید کسی که الان سرکار است چرا به ظرفیت‌های ملی و عزت مردم توجه نمی‌کند؟! چرا باعث شده ساختار نظام متزلزل شود و به معیشت، آسایش و رفاه مردم لطمه وارد آید؟! یک نمونه هجمه دیگر این طور اتفاق می‌افتد که چرا شما نمی‌خواهید ملت به غرب وابسته بشوند و نمی‌گذارید ما بیاییم با غرب تعامل کنیم؟ چرا نمی‌گذارید پای آمریکا به ایران باز شود؟ اینها همه هجمه است. در هیجان گفت‌وگوها و مناظرات ممکن است از هر لحنی استفاده شود؛ اما محتوایی که در هر یک از این گفتارها وجود دارد، به علاوه عملکرد نامزد مربوطه می‌تواند نشان دهد که می‌خواهد مبتنی بر ظرفیت‌ها کار کند، یا مبتنی بر یک وابستگی!

* ایستادگی رئیس‌جمهور بر منافع ملی چقدر می‌تواند کشور را به اهدافش نزدیک کند؟ 
اگر رئیس‌جمهور در رأس قوه اجرایی بخواهد از ظرفیت‌ها استفاده کند و باور و شناخت داشته باشد، طبیعتاً می‌تواند مسیر کشور را به نوعی تنظیم کند. حتی اگر یک قوه در اختیار او باشد، می‌تواند راه خودش را در مسیر پیشرفت هموار سازد. یک وقتی هست رئیس‌جمهوری نخواهد ظرفیت‌ها را درک کند، یا در واقع مخالفت کند حتی اگر قوای دیگر و توده مردم هم تلاش کنند، طبیعتاً خیلی سخت می‌توان به پیشرفت و تعالی رسید. رئیس‌جمهور خوب می‌تواند کل کشور را یکپارچه کند و رئیس‌جمهور بد هم می‌تواند به راحتی مانع همین حرکت‌ها و اقدامات شود. 
* به نظر شما انتخاب یک رئیس‌جمهور سست‌نهاد، در معادلات بین‌المللی چه هزینه‌هایی به کشور تحمیل خواهد کرد؟
طبیعتاً رئیس‌جمهور نماینده یک ملت است. او در مجامع مختلف حضور پیدا می‌کند و در صورت ضعیف بودن تداعی یک ملت ضعیف را به همگان دارد. رئیس‌جمهوری که خودباخته است و به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های داخلی و ملی باور ندارد، دقیقاً تداعی آن را دارد که مجموعه ملت این طور هستند. رئیس‌جمهور به مثابه نماد یک ملت در عرصه‌های جهانی و بین‌المللی می‌تواند عزت مردم را بالا ببرد و حتی باعث ذلت‌شان بشود.

* چرا برخی نامزدها از آمریکا و غرب می‌ترسند، راهکار مقابله با این ترس چیست؟
ترس آنها به این دلیل است که توانمندی‌ها و ظرفیت‌های داخلی را باور ندارند و تصور می‌کنند اگر غرب همراهی نکند و آمریکا نخواهد، امکان پیشرفت وجود ندارد. در واقع تفکر وابسته باعث می‌شود که همه این ظرفیت‌ها و توانمندی‌ها بدون استفاده بماند و بر روی آن تأکید نشود. 

* به نظر شما کسی که می‌خواهد در مسند ریاست‌جمهوری قرار بگیرد باید کدام چارچوب اقتصادی را در دستور کار خود قرار بدهد؟
نظریه مبنایی برای پیشرفت کشور، اقتصاد مقاومتی است. این نظریه می‌گوید اگر سازوکارهای اداره کشور و نوع نگاه به ظرفیت‌ها و روش‌های بهره‌برداری از منابع اصلاح بشود؛ مثلاً نظام بانکی، الگوی مالیاتی، نظام تجارت بین‌الملل و ساختارهای اداری و اجرایی تکمیل و اصلاح بشوند، ظرفیت‌های کل کشور به فعلیت درمی‌آید و ما در بلند‌مدت می‌توانیم یکی از کشورهای قدرتمند بشویم و در کوتاه‌مدت هم می‌توان مسئله معیشت مردم را با سرعت بسیار بالا و حل کرد تا کشور بر مسیر پیشرفت بلندمدت قرار بگیرد.

* شما معتقدید نظریه حال حاضر کشور، اقتصاد وابسته است که این نظریه در تعارض با اقتصاد مقاومتی است، در نظریه اقتصاد وابسته اساساً جایگاه مردم چگونه تعبیر و تفسیر شده است؟
 نظریه توسعه وابسته به رفاه مردم منجر نمی‌شود. نظریه اقتصاد وابسته حتی در صورت موفقیت هم سبب افزایش رفاه درصد اندکی از جامعه می‌شود که در نظام سرمایه‌داری و در جنبش‌های اخیر اسم آن را «یک‌درصد» گذاشته‌اند. هدف نظریه توسعه وابسته، رفاه توده مردم نیست. هدف این نظریه رشد اقتصادی است که این رشد عمدتاً بین نیروهای محدودی توزیع می‌شود، اما آنچه مایه تأسف است اینکه ما با این نظریه دولتی هم به رشد چندانی نرسیدیم. در این دولت ضریب جینی افزایش یافته و درآمد نابرابرتر شده است؛ یعنی ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقیرتر شده‌اند و بیکاری هم بسیار افزایش پیدا کرده است. نرخ بیکاری در این دولت ۷/۱۲ درصد اعلام شده است که این حجم بیکاری در پنج یا شش سال گذشته بی‌سابقه بوده است. افزایش بیکاری به معنای سخت‌تر شدن زندگی مردم است. افزایش ضریب جینی نیز نشان می‌دهد درآمد‌ها ناعادلانه توزیع می‌شود. در همین راستا ۷۰۰ هزار میلیارد تومان سرمایه از نظام بانکی در طول سه سال و نیم گذشته در بین اقشار بسیار محدودی که چند هزار نفر بیشتر نیستند، توزیع شده است و توده مردم برای یک وام ازدواج ۱۰ میلیونی باید معطل بمانند و آخر معلوم نیست تعلق بگیرد یا خیر. وام مسکن که بیشتر اقشار ضعیف به دنبال آن هستند با نرخ مؤثر نزدیک به ۳۱ درصد به مردم پرداخت می‌شود. اینها نشان می‌دهد الگوی اقتصادی دولت، مردم‌مدار نیست؛ چرا که اولاً، راهبرد آن تعامل با غرب است و ثانیاً، هدف آن گروه‌های محدود و کوچک در اقتصاد است.

* یک سال و چند ماه است که از برجام می‌گذرد و باید منابع آزادشده از این توافق در اقتصاد تأثیر خود را می‌گذاشت، از سویی در زندگی مردم هم نه برجام و نه سیاست‌های اقتصادی دولت تأثیر محسوسی نگذاشته است؛ آیا دولت با این شرایط و رویکرد می‌تواند گام‌های مؤثری در حوزه اقتصاد مقاومتی بردارد؟
 دولت جدید باید این نظریه اقتصادی معیوب و بیمار را به طور کامل کنار بگذارد و به نوعی اقتصاد را درمان کند و به نظریه اقتصاد اسلامی و اقتصاد مقاومتی که برآمده از الگوی انقلاب اسلامی است، روی آورد. دولت باید نوع نگاهش را به اقتصاد غرب تغییر دهد و بپذیرد غربی‌ها و حتی شرقی‌ها برای ما کار خاصی نمی‌کنند. اگر ما با اتکا به منابع داخلی و با توکل به خدا جلو برویم،‌ حتماً موفق می‌شویم و اگر بخواهیم به اتکای دشمنان‌مان برنامه‌ریزی و حرکت کنیم به جایی نخواهیم رسید. دولت باید نظریه‌اش را به طور کامل تغییر دهد. البته بنده بعید می‌دانم این دولت با این خط مشی اندیشه‌ای و مدیران فعلی آن که ده‌ها سال با این تفکرات زندگی کرده‌اند، این اتکال را بپذیرند. 


  وام انتخاباتی
پس از اعلام خبری در رسانه‌ها مبنی بر تهدید روستاییان از سوی برخی حامیان حسن روحانی که «این دولت حتماً دو دوره‌ای است و اگر رأی اول در هر روستا، حسن روحانی نباشد بودجه و رسیدگی به آن روستا در دور بعدی قطع خواهد شد»، حالا موضوع وام فوری شب انتخاباتی به دهیاران مطرح شده است. بر اساس نامه شماره 100/90/ مورخ 11/2/96 مدیر عامل پست بانک ایران، به کلیه دهیاران کشور اعم از پاره‌وقت و تمام‌وقت با قید فوریت مبلغ 100 میلیون ریال تسهیلات از طریق شعب پست بانک ایران پرداخت خواهد شد. این ابلاغیه بر اساس نامه شماره 4814 در تاریخ 13/2/96 پیرو برگزاری همایش ملی «اقتصاد مقاومتی و توسعه روستایی» در فروردین ماه سال جاری و با دستور حسن روحانی و پیگیری وزیر کشور صادر شده است. 

کاهش وجهه و مقبولیت
واشنگتن‌پست در گزارشی از انتخابات ایران نوشت: «ابراهیم رئیسی قصد دارد عظمت را برای ایران بازگرداند، به مردم قشر ضعیف کمک کند و برای مردم ایجاد اشتغال داشته باشد. محمدباقر قالیباف، شهردار تهران نیز وعده داده است در صورت انتخاب، پنج میلیون شغل ایجاد کند.» واشنگتن‌پست در ادامه نوشت: «وجهه و مقبولیت آقای روحانی در افکار عمومی دچار مشکل شده است؛ خرید هواپیماهای گران‌قیمت بوئینگ و ایرباس از یک سو و بی‌توجهی به میزان یارانه پرداختی به قشر ضعیف از سوی دیگر، از عوامل تحت فشار قرار گرفتن روحانی شمرده شده است.»

انتخابات به دور دوم می‌کشد!
بی‌بی‌سی در یک پیش‌بینی از انتخابات ایران نوشت: «آرای روحانی به اندازه‌ای نیست که در دور اول پیروز شود. مجموع رأی قالیباف و رئیسی بیش از آرای روحانی و جهانگیری است؛ بنابراین اگر انتخابات به دور دوم کشیده شود، برای روحانی خطرآفرین است. بزرگ‌ترین بلوک رأی امروز ایران گروه سنی 30 تا 44 سال است که اتفاقاً از روحانی ناراضی هستند. رئیسی و قالیباف اکنون به ‌درستی روی این گروه سنی متمرکز شده‌اند.»

به گزارش‌ها اکتفا نکنید
اولین گفت‌وگوی رئیسی با روحانی پس از مناظره این بود که رئیسی به روحانی گفت: «پیشنهاد می‌دهم با هم سفری به نقاط مختلف کشور داشته باشیم تا شما از نزدیک وضع مردم را ببینید. بیایید تا کارخانه‌های تعطیل شده، جوانان بیکار و مردمی که در انتظار حداقل کرامت هستند، را از نزدیک ببینید. به گزارش‌ها اکتفا نکنید.»

نیروی فرانسوی در دانشگاه!
دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به حضور سفیر فرانسه در این دانشگاه و دیدار وی با رئیس دانشگاه، گفت: «دیدار جاسوس فرانسوی یک هفته مانده به انتخابات و ردّ مکرر درخواست دیدار دانشجویان انقلابی از سوی سرپرست دانشگاه در نوع خود بسیار تأمل‌برانگیز است.» حامد عبیری افزود: «سه هفته مانده به انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، سرپرست دانشگاه به همراه هیئتی دانشگاهی شامل بعضی رؤسای دانشگاه‌های کشور به اروپا رفت و با برخی اروپاییان دیدار کرد.» عبیری تأکید کرد: «پس از بازگشت، یک هفته نگذشت که مدیر ارشد جاسوسی فرانسه درخواست دیدار با وی را داشت. دانشگاه شهید بهشتی تهران که افتخار حضور استادانی چون شهید شهریاری را در خود دارد، میزبان نیروی اطلاعاتی فرانسه بود.»

ردّ صلاحیت مردمی
فاطمه دانشور، عضو شورای اسلامی شهر تهران در همایشی درباره اصلاحات، خطاب به عارف گفت: «الآن بنده را شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان ردّ صلاحیت کرد. آقای عارف دست شما درد نکند، شما اخلاق را سر بریدید.» وی ادامه داد: «بنده قبول ندارم که شما گفتید بین 150 نفری که رزومه کاری فرستادند، بنده نمره کسب نکردم.» دانشور تصریح کرد: «شما اصلاح‌طلبان، بنده را ردّ صلاحیت کردید؛ بترسید از روزی که مردم شما را ردّ صلاحیت کنند.»


  محمد گنجي/ يکي از شاخصه‌هاي انتخابات شايسته نظام اسلامي آن است که فرايند انتخابات به گونه‌ای باشد که در نهايت شايستگان و افراد اصلح بر مسند قدرت تکيه بزنند. اين مسئله رمز تعالي و ارتقاي نظام اسلامي است که در آموز‌ه‌هاي ديني نيز فراوان بر آن تأکيد شده است. معيارها و اوصاف گزينه اصلح نيز از سوی بزرگان ديني و در رأس آنها رهبر معظم انقلاب اسلامي تشريح و تبيين شده است که مهم‌ترين آنها، داشتن تقوا و عدالت، پاکدستي و صداقت، تيزهوشي و عقلانيت، اهل کار جمعي و مشورت بودن، کارآمدي و توانايي مديريت کشور، ساده‌زيستي و آمادگي براي خدمت به مردم و محرومان، داشتن روحيه انقلابي و باور به توانايي ملت براي حل مشکلات کشور، برخورداری از شجاعت لازم براي ايستادگي در برابر دشمن و مبارزه با فقر، فساد، تبعيض و... است. در اين ميان پرسش آن است که با توجه به داشتن معيارها، چگونه فرد اصلح را از غير آن تشخيص دهند؟
 در پاسخ به اين پرسش بايد به نکات زير توجه کرد:
1ـ يکي از مسائل قابل توجه در نظام مردم‌سالاري ديني آن است که تشخيص و انتخاب اصلح به مردم واگذار شده است، نه به مسئولان و نخبگان! در واقع فرد فرد جامعه که شرايط لازم را براي شرکت در انتخابات دارند، هم حق دارند و هم مکلفند که از ميان نامزدها يکي را که تشخيص مي‌دهند بهترين است، برگزینند. رهبر معظم انقلاب اسلامي به اين وظيفه خطير مردم در نظام مردم‌سالار ديني چنين اشاره دارند: «در نهايت، رأی مردم تعيين‌كننده است. آنچه كه اهميت دارد، تشخيص شما و رأي شما است. بايد خودتان تحقيق كنيد، ملاحظه كنيد، دقت كنيد، از انسان‌هاي مورد اعتمادتان بپرسيد، تا به اصلح برسيد و اصلح را انتخاب كنيد.» (92/1/1)
اين تعبير البته به معنای آن نيست كه توده‌هاي ملت نيازمند راهنمايي و مشورت با نخبگان و آگاهان نيستند؛ بلکه به آن معناست که قرار نيست نخبگان به جاي توده‌ها تصميم بگيرند و ملت در امر انتخابات مقلد نخبگان شوند!
2ـ انتخاب کردن صحيح و شرعي فرايندي آگاهانه و عقلاني است که مبتني بر علم و تحقيق حاصل مي‌شود. اين قاعده در مسئله انتخابات نيز حاکم و جاري خواهد بود. در انتخابات براي شناخت و تشخيص گزينه اصلح و رأی دادن به وي بايد حجت شرعي داشته و مبتني بر معيارهاي ناصواب يا عدم شناخت و تحقيق و تنها مبتني بر ظواهر و احساسات و فارغ از معيارهاي غيرعقلي عمل کرد. به واقع بايد گفت، انتخاب اصلح از فرايندي عقلاني حاصل خواهد شد. رهبر معظم انقلاب اسلامي در آخرين رهنمودهاي انتخاباتي خود تأکید داشتند: «مردم سرسري به مسئله‌ انتخابات نگاه نکنند؛ رأی را از روي فکر و از روي تأمل بدهند؛ فکر کنند. وقتي ما بر اساس يک منطقي فکر کرديم، يک انتخابي کرديم و رأی‌مان را بر اساس آن انتخاب تنظيم کرديم، پيش خداي متعال معذوريم؛ ممکن هم هست اشتباه کنيم، [ولي] باز پيش خداي متعال معذوريم. اگر بي‌ملاحظه، بي‌دقّت، بي‌تفکّر عمل کرديم، پيش خدا که مسئوليم هيچ، پيش خودمان هم مسئوليم؛ بعد خواهيم گفت که عجب، ديديد ما روي اين مسئله درست فکر نکرديم!» (96/2/10)
3ـ طبيعي است که حجت شرعي در اين موضوع يا از طريق يقين فردي حاصل مي‌شود يا با مشورت با افراد امين و صاحب صلاحيت. به واقع يا رأی‌دهنده خود نامزد مورد علاقه خود را شناخته و با عملکرد و توانايي و برنامه‌ها و صلاحيت‌هاي اخلاقي وي آشناست و طبق تشخيص خود فردي را مناسب براي اين امر مي‌داند يا آنکه براي اين کار به مشاورانی که از نگاه وي صاحب صلاحیتند، مراجعه کرده و از ايشان در شناخت نامزد اصلح ياري مي‌گيرد. نتيجه حاصل شده براي رأی‌دهنده حجت شرعي داشته و وي با آسودگی خاطر مي‌تواند به پاي صندوق رأی رفته و رأی دهد. سخن رهبر معظم انقلاب مؤید اين مسئله است. ايشان در اين زمينه تأکید دارند: «اگر مي‏توانيد، تشخيص بدهيد؛ اگر نمي‏شناسيد، از ديگري كه مي‏تواند امين باشد، سؤال كنيد.» (80/2/28)

 سعید مهدوی/ واردات اقلامي كه مشابه آنها در داخل كشور وجود دارد، چه از مسير غير قانوني و قاچاق و چه از طريق مبادی قانوني و رسمي، سم مهلك و كشنده‌ای براي اقتصاد، به ویژه توليدات داخلي محسوب مي‌شود. در هفته گذشته نامزدهاي رياست‌جمهوري براي انتقاد به دولت در زمینه واردات پوشاك به وسيله وزرا موضوعی را مطرح کردند، اما متأسفانه رئيس‌جمهور و معاون اول وی كه فرماندهي ستاد اقتصاد مقاومتي را در كشور به عهده دارند از اين امر با دلايلي بي‌ربط دفاع كردند؛ لذا با توجه به شعار سال 96 و اهميت موضوع واردات و توليدات داخلي، در ادامه گزارشي از وضعيت بازار پوشاك در ايران ارائه می‌شود؛ ضربه‌اي كه از طريق واردات به توليد داخلي، زده مي‌شود تا شما مخاطب محترم كلاه خود را در این محکمه قاضي كنيد!

وقتي مجري اقتصاد مقاومتي
 خود واردكننده مي‌شود!
در اسفند ماه 95 وزارت صنعت، معدن و تجارت دستورالعمل جديدي براي واردات پوشاك به صورت رسمي به گمرك ايران ابلاغ کرد كه مطابق آن واردات پوشاک از سوی دارندگان گواهی فعالیت نمایندگی شرکت‌های خارجی مورد تأیید امکان‌پذیر است(خبرگزاری مهر 20/12/95). علی‌آبادی‌فراهانی، مدیرکل دفتر مقررات واردات و صادرات وزارت صنعت، معدن و تجارت در نامه‌ای به معاون فنی و امور گمرکی گمرک ایران، ضمن اعلام اسامی واردکنندگان مجاز پوشاک اعلام کرد: «واردات پوشاک تنها از سوی دارندگان گواهی فعالیت نمایندگی شرکت‌های خارجی مورد تأیید مرکز امور اصناف و بازرگانان، امکان‌پذیر است.» با اين دستور‌العمل واردات قانوني منحصراً در اختيار شركت‌هاي خاصي قرار مي‌گيرد كه شركت واردكننده وزير آموزش‌وپرورش نيز از اين دست شركت‌ها مي‌باشد. جداي از اينكه هيچ يك از وزرا و معاونين دولت نباید در فعاليت‌هاي اقتصادي مشاركت كنند، موضوع ضربه به توليدات داخلي از سوي خود دولت كه مجري اقتصاد مقاومتي است جاي سؤال بسياري دارد؟!

چرا واردات کالاهای مشابه داخلی حرام است؟
در تبیین سیاست‌های اقتصاد مقاومتی به کرات بر توسعه ظرفیت‌های تولیدی و توانمندی‌های داخلی تأکید شده، اما متأسفانه همچنان شاهد واردات برخی از محصولات و کالاهایی هستیم که مشابه داخلی آن نیز وجود دارد. سال گذشته بود که رهبر معظم انقلاب از تولید ملی به امری مقدس و با ارزش یاد کردند و همه‌ آحاد و اقشار مردم را به تقویت آن به هر طریق ممکن فراخواندند. در این میان ایشان بر نقش مصرف‌کنندگان که تمامی مردم را دربرمی‌گیرد، تأکید ویژه‌ای داشتند و گفتند، عمده خود مردم هستند که باید راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند. اما در بیانات خود در ابتدای سال ۹۶ در حرم مطهر رضوی که به نوعی نقشه راه سال را نیز ترسیم می‌کند، ایشان با ذکر دو مسئله‌ مهم در تولید که عبارت بود از مسئله‌ واردات و مسئله‌ قاچاق، چنین فرمودند: «واردات کالاهایی که در داخل به ‌قدر کافی تولید می‌شود، بایستی به‌ صورت یک حرام شرعی و قانونی شناخته بشود.» به ‌نظر می‌رسد که در اینجا مخاطب در امر مبارزه با قاچاق و واردات، مسئولان نظام و به‌ویژه قوه‌ مجریه در مقام اجراست و نه عموم مردم. این به آن معناست که مطالبه از مردم به‌سمت مطالبه از مسئولان در بیان رهبر معظم انقلاب صورت پذیرفته‌ است که شاید از یک‌ سو، نشان‌دهنده توجه مردم در مصرف تولیدات داخلی و از سوی دیگر، اقدامات ضعیف مسئولان در این امر باشد.

روايت آماري از واردات
طبق آخرین آمار گمرک ایران، در طول 11 ماه منتهی به بهمن ماه سال 95، بیش از 38 میلیارد دلار کالا و محصولات خارجی وارد کشور شده که به واقع بیشتر از سال گذشته (بیش از یک میلیارد دلار) به نظر می‌رسد.
در دهه ٨٠ حجم واردات و قاچاق پوشاک رشد چشمگیری یافت و در پایان این دهه به بیش از شش میلیارد رسید و از همین رو حجم عظیم واردات و قاچاق که بین کالاهای مصرفی اولین رتبه را به خود اختصاص داد، به افت شدید صنایع پوشاک و همچنین صنعت نساجی و از دست‌ رفتن بین نیم تا یک میلیون شغل مولد منجر شد. و این در حالی است که در دهه گذشته صادرات رسمی پوشاک به ایران نسبت به دهه ماقبل آن بیش از ۲۵برابر و در سال ۱۳۹۰نسبت به سال ۱۳۷۰، ۲۱۵برابر شد.
همچنين بر اساس گزارش‌های ستاد مبارزه با قاچاق، حجم کالاهای قاچاقی ورودی به کشور در سال به 20 میلیارد دلار می‌رسد که محصولات نساجی (پارچه، پوشاک و پتو) با 3/2میلیارد دلار سهم بالایی در قاچاق دارد.
سیدمحمود نوابی معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت ورود قاچاق کالا به کشور را نگرانی عمده تولید‌کنندگان عنوان کرد و اظهار داشت: «در حوزه پوشاک شش میلیون دلار کالا از مبادی ورودی کشور وارد شده که ۲۵ میلیارد دلار قاچاق شده است.»

تقویت اقتصاد ملی
واردات محصولاتی که مشابه داخلی آنها وجود دارد از معضلاتی به شمار می‌رود که کم توجهی و استمرار این موضوع می‌تواند مسبب آسیب‌ها و خسارات جبران‌ناپذیر و دشواری برای حوزه اقتصادی شود. از سوی دیگر لازم است برای رفع نیازهای مادی و معنوی مسلمین در تمامی شئون، اقتصاد جامعه‌ اسلامی از قوت و ثروت فراوانی برخوردار باشد. بدون آن، نه نیازهای داخلی رفع خواهد شد و نه اقتدار و عزت جامعه‌ اسلامی رقم خواهد خورد؛ چرا که واردات کالاهایی که در داخل تولید می‌شوند و به واردات آنها نیازی نیست از سویی موجب ورشکستگی کارخانه‌های داخلی و در نتیجه بیکاری بخشی از جامعه‌ مسلمین می‌شود، و از سوی دیگر، موجب وابستگی بیشتر کشور به بیگانگان خواهد شد که همین امر، ممکن است زمینه‌ساز ضربه‌ زدن، نفوذ و تسلط بر کشور شود.

رشد واردات و قاچاق پوشاک
 به ایران
رشد واردات رسمی یا قاچاق پوشاک به داخل ایران که از سال‌های گذشته افزایش پیدا کرده است، تأثیراتی جدی بر صنعت پوشاک ایران گذاشته است. پوشاکی که به صورت رسمی یا قاچاق وارد کشور می‌شوند که در این موارد بیشترین سود را واردکننده می‌برد، ولی ضربه مهلکی بر جان تولیدکنندگان وارد می‌شود. تأمین 80 درصد نیاز بازار مصرف از واردات کشور سبب شده که در طی سال‌های اخیر، ظرفیت تولید کارخانه‌‌ها و کارگاه‌های نساجی و پوشاک کشور به نصف برسد و بسیاری از آنان اعلام ورشکستگی کنند. 

چاره كار در چيست؟
بنابراین مسئولان و در رأس آنان دولتمردان و نمایندگان مردم در مجلس باید تمامی مقدمات لازم برای اجرای قاطعانه و سریع و دقیق حکم ممنوعیت واردات را فراهم آورند و از سوي ديگر مردم با خريد و استفاده از توليدات داخلي و پس زدن اجناس خارجي كه مشابه داخلي دارند، از صنعت ملي حمايت کنند، تا اینکه دیگر شاهد واردات کالاهای مصرفی غیرضرور، کالاهای دارای مشابه داخلی و دارای توان تولید داخل و نیز کالاهای ضروری و استراتژیک مورد نیاز که باید در داخل تولید شوند، نباشیم. همچنين فراموش نكنيم كه با اعطاي تسهيلات و حمايت از توليدكنندگان داخلي و به صرفه كردن امر توليد در كشور با به وجود آمدن فضاي رقابتي مي‌توانيم صنايع داخلي را براي رقابت با واردات خارجي واكسينه و ايمن كنيم.


 سید فخرالدین موسوی/  تیترهای انتخاباتی به اوج خود رسیده‌اند و تمام طول هفته گذشته بر صفحه اول روزنامه‌ها نشسته‌اند؛ روزنامه‌های منتقد دولت اتفاقات معدن یورت، واردات دختر وزیر و اتفاقات دیگر را تیتر یک کردند و روزنامه‌های حامی دولت نیز سخنان حسن روحانی در میتینگ‌های انتخاباتی‌اش؛ چنانکه «آرمان امروز» بر روی تصویری خندان از حسن روحانی در جمع هوادارانش در تهران تحت عنوان «شما اینها را نمی‌شناسید» به چند جمله مهم روحانی در سخنرانی‌اش، از جمله «چرا نمی‌گویید شما جوانان را تهدید می‌دانید، نه فرصت»، «شما می‌خواهید ما را به دوران تحریم برگردانید، ما برنمی‌گردیم»؛ «نمی‌گذاریم یک اقلیت با بلندگو جای اکثریت را بگیرد» اشاره کرد؛ این روزنامه نزدیک به دولت در شماره دیگر خود با چاپ تصویری مشابه، این بار «اگر زنان به صحنه بیایند» را تیتر کرد و دو جمله «چرا صحبت‌های‌تان را در جلسه‌های خصوصی آشکار نمی‌کنید» و «مگر شما به دنبال توقف اشتغال زنان نبودید؟» روحانی را مورد توجه قرار داد. روزنامه «آفتاب یزد» نیز درباره حسن روحانی نوشت:
«او روز یکشنبه به ارومیه سفر کرد و در دیار ترک‌زبان‌های عزیز اظهار داشت: «می‌گویند باید مالیات داد اما کسی نمی‌پرسد آیا در آنجایی که شما مدیریت می‌کنید، تاکنون مالیات داده‌اید؟ از اینکه در این چهار سال دکان کاسبان تحریم کساد شده، ناراحتید؟ شما از آزادی حرف نزنید، د‎ر ستادتان کسانی حضور دارند که هشت سال کشور را نابود کردند.» روحانی صبح دوشنبه در تجمع انتخاباتی در همدان با صدایی رسا اعلام کرد: «در روز انتخابات، هر نفر با 11 نفر پای صندوق برود، وگرنه در خیابان‌ها دیوار خواهند کشید، آیا می‌خواهید چهره مرحوم آیت‌الله هاشمی را همچنان مخدوش کنند.» اما این همه سخنان جنجالی حسن روحانی نبود، رئیس دولت یازدهم در همدان آنقدر سخنانی تند بر زبان آورد که حتی روزنامه‌های حامی دولت نیز از تیتر کردن آن اجتناب کردند و انتشار آنها را به پایگاه اینترنتی حامی دولت سپردند؛ 
جملاتی چون «دوران شما تمام شده است»، «چه شده سخنگوی یک نهاد سیاه‌نمایی دولت را یاد گرفته است؟»، «ملت حصر نمی‌خواهد»، «در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند»، «ما انحصارگرایان را نمی‌خواهیم. ما آنهایی که پشت میز نشسته‌اند و حکم صادر کرده‌اند، نمی‌خواهیم» و «از آزادی انتقاد و بیان سخن می‌گویند. یا للعجب! همان‌ها که زبان‌ها را بریدند و دهان‌ها را دوختند!» را پایگاه‌هایی چون انتخاب، ایسنا، آفتاب، عصر ایران و... در صدر اخبار خود قرار دادند؛ سخنانی که اگرچه با آب و تاب در رسانه‌های حامی دولت پخش شد، اما با هشدار و انذار سیاسیون روبه‌رو شد. احمد توکلی از چهره‌های اصولگرا در نامه سرگشاده با تذکری صریح به رئیس‌جمهور نوشت: «این سخنان فضاي كشور را در مسيري قرار خواهد داد كه بوي فتنه و آتش از آن به مشام مي‌رسد. خودكامگي براي جلب رأي،‌ نبايد به قيمت رقيب‌هراسي، ديو و دلبرنمايي،‌ احساساتي كردن جوانان و طرفداران و برانگیختن نفرت نسبت به رقیبان و طرفداران آنها و در نهايت به جان هم انداختن توده‌هاي مردم تمام شود.» پس از آن نیز الیاس حضرتی از چهره‌های اصلاح‌طلب در نامه‌ای مشابه به رئیس دولت یازدهم نوشت: «وقتی از «کسانی که در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند» سخن می‌گویید، عملکرد کل نظام در معرض اتهام قرار می‌گیرد؛ ولو آنکه هدف شما القای چنین امری نبوده باشد. وقتی می‌فرمایید جریان رقیب شما «می‌خواهد ناامنی را به کشور بازگرداند و آرامش منطقه را برهم بزند»، دشمنان سوءاستفاده می‌کنند و ادعاهای ناروای خود را علیه جمهوری اسلامی تکرار خواهند کرد که ایران عامل ناامنی منطقه است. با شما موافقم که بسیاری از رقبای شما طرفدار ممنوعیت و محدودیت هستند و آزادی را آن‌گونه که در شأن این آرمان انقلاب است، پاس نمی‌دارند؛ اما شایسته نیست که شما آنان را کسانی توصیف کنید که «زبان‌ها را بریدند و دهان‌ها را دوختند.»
شاید شما برای استفاده از این تعابیر استدلال داشته باشید و بنده هم حکم جزم نمی‌دهم که منظورتان چه بوده است؛ اما حق بدهید که بگویم برداشت عمومی از این سخنان شما «تندروی» بوده است.»

 رضا اشرفی/ 17 اردیبهشت 1396 (7 می 2017) دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه برگزار شد و ایمانوئل ماکرون که رهبر حزب تازه‌تأسیس «به پیش» است و به چهره‌ای میانه‌رو از طیف چپ لیبرال معروف شده،‌ توانست با کسب بیش از 66 درصد آرا از ماری لوپن، رهبر حزب ملی فرانسه پیش بیفتد و در 39 سالگی لقب جوان‌ترین رئیس‌جمهور فرانسه را به خود اختصاص دهد.دلایل زیادی برای چرایی پیروزی ماکرون وجود دارد؛ از جمله مشکلاتی که دیگر رقبا داشتند و شانس و اقبال که در مواردی به بعضی از سیاستمداران رو می‌کند،‌ به این معنا که فضای سیاسی کشور به سمتی پیش می‌رود که زمینه‌های پیروزی برای برخی چهره‌های تازه‌کار را فراهم می‌کند، در صورتی که تا پیش از آن کسی چنین تصوری از پیروزی آنها نداشت. برای نمونه، در فرانسه «فرانسوا فیون» از حزب محافظه‌کار در نظرسنجی‌ها همواره در جایگاه اول قرار داشت و پس از وی ماری لوپن بود که در صورت ادامه وضعیت می‌توانستند به دور دوم راه پیدا کنند؛ اما به دلیل افشای فسادهای مالی فیون جایگاه اولی وی با جایگاه سومی ماکرون عوض شد و همین موضوع شرایط لازم را برای پیروزی ماکرون فراهم کرد. برخی معتقدند مردم فرانسه خسته از سیاست‌زدگی دوران گذشته به دنبال چهره‌های ناشناخته‌ای هستند تا شاید آنها بتوانند در مسیری جدای از ساختار لیبرالیسم سرمایه‌داری حاکم بر اروپا که قدرت‌طلبی انحصاری را رقم زده، برای حل مشکلات گام بردارند.عوامل دیگر برای پیروزی ماکرون را باید در وضعیت اقتصادی فرانسه جست‌وجو کرد. در دوره‌ای که غرب و اروپا با بحران مالی و اقتصادی روبه‌رو هستند و هنوز نتوانسته‌اند از این شرایط خارج شوند،‌ هیچ‌یک از سیاستمداران گذشته نتوانستند معیشت شهروندان را سروسامان بدهند؛ بنابراین در اجرای قول‌ها و شعارهای انتخاباتی خود ناکام ماندند. عمده‌ترین دلیلی که فرانسوا اولاند در دور دوم انتخابات شرکت نکرد،‌ همین مسئله بود. در چنین شرایطی مردم با عبور از چهره‌ها و سیاستمداران تکراری به سمتی گرایش پیدا کردند که حزب و چهره جدیدی را آزمایش و راهی کاخ الیزه کنند. از سویی ایمانوئل ماکرون فردی با تفکرات اقتصادمحور است که هم وزیر امور اقتصادی و دارایی فرانسه بوده و هم در زمینه بانکی تخصص دارد،‌ به همین مناسبت مورد استقبال فرانسوی‌ها قرار گرفت. بنابراین دیده شد که در این انتخابات برای اولین بار هیچ یک از گروه‌های قدیمی و سنتی، مانند محافظه‌کاران و سوسیالیست‌ها در دور دوم انتخابات حضور نداشتند؛ زیرا مردم می‌خواستند به چهره‌های جدید این فرصت را بدهند تا برای نجات کشور بخت خود را آزمایش کنند.
اما در این میان نباید فراموش شود که مسئله و بحران اقتصادی،‌ پاشنه آشیل ماکرون است؛ زیرا وی از یک سو جوان و کم‌تجربه است و از سوی دیگر فرانسه هنوز با مشکلات اقتصادی فراوانی دست‌وپنجه نرم می‌کند که این مسئله مأموریت ماکرون را برای نجات فرانسه از اوضاع فعلی بسیار سخت می‌کند.
در کنار مسئله اقتصادی،‌ ماکرون با بحران بزرگ دیگری هم روبه‌رو است. تحولات چند سال گذشته که سبب بالا آمدن نیروها و چهره‌های تند و نژادپرست در اروپا و از جمله فرانسه شده،‌ به تهدیدی جدی تبدیل شده است. انتخابات هفته گذشته نیز نشان داد که این تهدید جامعه فرانسوی را به دو پاره تقسیم کرده است. اگرچه حزب ملی که نژادپرست و ضد اتحادیه اروپا است،‌ کمتر از 35 درصد آرا را به دست آورد؛ اما این آرا،‌ خالص متعلق به ملی‌گرایان تندروی فرانسوی است؛ در حالی که رأی 65 درصدی ماکرون متعلق به وی و جریان فکری او نیست؛ زیرا در دوره دوم انتخابات همه احزاب فرانسوی به ویژه محافظه‌کاران و سوسیالیست، به استثنای حزب چپ تندرو به رهبری ملانشون، پشت سر ماکرون قرار گرفتند تا ماری لوپن تندرو را شکست بدهند. این مسئله نشان می‌دهد شعارهای نژادپرستی و ضد مهاجرتی لوپن حدود 35 درصد پیرو خالص دارد که ممکن است در سال‌های آینده به میزان و تعداد آن افزوده شود. این دوپارگی جامعه فرانسه سبب شده است تا ماکرون در اولین سخنرانی خود و در واکنش به خشم هواداران ماری لوپن اعلام کند که او رئیس‌جمهور همه مردم فرانسه است و سعی دارد کشور را از این انشقاق و شکاف ایجاد شده نجات دهد و کشور را به سمت وحدت پیش ببرد. این اولین باری است که یک رئیس‌جمهور در فرانسه با چنین مسئله‌ای روبه‌رو می‌شود. همان‌طور که آمارها نشان می‌دهد، در آرای اعلام شده بیش از 11 درصد آرای باطله وجود دارد که برای اولین بار در تاریخ فرانسه چنین پدیده‌ای رخ داده است؛ یعنی افرادی هستند که هیچ‌یک از سیاست‌های جاری را قبول ندارند. این امر نشان‌دهنده فضای بی‌اعتمادی در قاره اروپا به عرصه سیاست و سیاستمداران است که خستگی و ناامیدی مردم از لیبرالیسم سرمایه‌داری را بیش از پیش آشکار می‌کند. به عبارتی جنبش 99 درصدی اکنون خود را در قالب ساختارهای انتخاباتی نشان می‌دهد؛ چنانکه در آمریکا مردم به ترامپی رأی دادند که در قالب هیچ‌یک از احزاب جمهوریخواه و دموکرات تعریف نمی‌شد.از این منظر ماکرون در آینده با مشکلات عدیده‌ای، از جمله بحران اقتصادی،‌ حفظ وحدت کشور،‌ آزادی شهروندان در برابر تفکرات افراطی،‌ چگونگی ادامه زیست سیاسی با اتحادیه اروپا،‌ چگونگی مواجه شدن با بحران‌های بین‌المللی و ملی، از جمله تروریسم و اختلافات سیاسی کلان همچون مسئله روسیه و... روبه‌رو است که آینده فرانسه و ماکرون را تهدید می‌کند.


صبح صادق ‌رهنمودهای انتخاباتی فرمانده معظم کل قوا در دانشگاه امام حسین(ع) را تبیین می‌کند
 علی قاسمی/ حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان افسری و تربیت پاسداری دانشگاه امام حسین(ع) در سخنان بسیار مهمی با اشاره به عوامل اقتدار کشور و ملت ایران، «اهداف کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت» دشمنان نظام اسلامی را تبیین کردند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این مراسم ضمن اشاره به عوامل اقتدار کشور و با تأکید بر اینکه دشمنان همواره نسبت به عوامل اقتداربخش جمهوری اسلامی ایران بغض و کینه داشته‌اند، فرمودند: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از عوامل اقتدار کشور است که نشانه خشم و ناراحتی از آن، در تبلیغات بین‌المللی و اظهارات سیاسیون استکبار کاملاً آشکار است. موارد بعدی «علم و پیشرفت علمی»، «اقتصاد قوی و مستقل»، «عناصر نظامی فداکار»، «ایمان، حیا و اخلاق جوانان» و همچنین «روحیه جهاد و مقاومت در ملت»، «مجموعه‌های حافظ امنیت» از جمله «نیروهای مسلح» از دیگر عوامل اقتدار هستند.» سخنان پر مغز امام خامنه‌ای به حدی محکم، منطقی و قابل پردازش و تحلیل بود که جا داشت تمام مباحث مطروحه تبیین شود؛ اما در حد مقدورات صفحه تنها چند فراز اساسی آن به اجمال واکاوی می‌شود.

الف‌ـ قدرت نظامی 
خط قرمز نظام
رهبر حکیم انقلاب اسلامی، به «قدرت نظامی» به مثابه یکی از عوامل اقتدار اشاره داشتند و خاطرنشان کردند: «جنجال‌های گسترده‌ای که در مورد توان موشکی جمهوری اسلامی به‌راه انداخته می‌شود، به دلیل خشم و کینه‌ای است که از این عامل اقتدار در دل دارند.» فرمانده کل قوا تأکید کردند: «ما موشک داریم و موشک‌های ما بسیار دقیق است و اهداف مورد نظر را از فاصله هزاران کیلومتری با دقت بالا، هدف قرار می‌دهد و این توانایی را با قدرت حفظ خواهیم کرد و با قدرت هم آن را افزایش خواهیم داد.» جمهوری اسلامی ایران بارها حتی در اوج مذاکرات هسته‌ای اعلام کرده دکترین و راهبردهای دفاعی بازدارنده و امنیت‌ساز خود را مستقل و بدون قدرت‌های مستکبر و بیگانگان طراحی و دنبال می‌کند و اجازه دخالت به احدی در این زمینه را نخواهد داد؛ زیرا مسائل حوزه دفاعی کشور از خطوط قرمز نظام است که در دوره مذاکرات هسته‌ای بعضی‌ها به دنبال برجام‌های بعدی مثل برجام 2 و 3 بودند. مسئولان و فرماندهان در قبال گستاخی‌های آمریکا، به ویژه وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده به موقع و قاطعانه واکنش نشان دادند و با اعلام وحدت راهبردی و اراده ملی در ایران اسلامی برای صیانت،‌ تقویت و توسعه ظرفیت‌های دفاعی و موشکی وجود هرگونه شکاف و دوگانگی در این زمینه را از ذهن مقامات آمریکایی پاک کردند؛ اما متأسفانه در ایام انتخابات برخی از نامزدها با پشت سر گذاشتن خطوط قرمز، به نوعی به دنبال دوگانگی جدید هستند. کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند، سابقه امنیتی دارند و خوب می‌دانند توان موشکی یکی از شاخص‌های امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بوده که در آن استفاده از هرگونه اقدام نظامی از سوی مقامات آمریکایی و هم‌پیمانانش را به یک رؤیا تبدیل کرده است.
در سه دهه اخیر همواره ایالات متحده آمریکا، ایران را به اقدام نظامی تهدید کرده و این موضوع ارتباطی به موضوع «دموکرات» یا «جمهوریخواه» ندارد و مقامات «کاخ سفید» در هر حزب و جناحی که بوده‌اند، جمهوری اسلامی ایران را به اقدام نظامی تهدید کرده‌اند؛ اما جمهوری اسلامی ایران به دلیل داشتن توانمندی موشکی، دشمنان را از هرگونه اقدام نظامی بازداشته است. همه به این باور رسیده‌اند که علت این آرامش در ایران سیستم بازدارندگی کشور است که بخش مهمی از این سیستم را سامانه موشکی کشورمان تشکیل می‌دهد. برای دشمن خارجی قابل مذاکره نبودن توان موشکی را جا انداختیم، ولی در داخل برخی‌ها به دلیل جمع‌آوری رأی مردم قدرت موشکی ایران را که جزئی از امنیت ملی جمهوری اسلامی محسوب می‌شود، زیر سؤال می‌برنند.

ب‌ـ مراقبت از ورود
 به گسل‌های قومیتی
اقوام مختلف در طول سالیان دراز با صلح و آرامش در کنار هم در ایران زندگی کرده‌اند؛ شایسته است نامزد ریاست جمهوری در طرح مباحث قومیتی این فضای آرام و مسالمت‌آمیز را به هم نزنند تا فرصت سوءاستفاده برای بداندیشان و بدخواهان ملت ایران فراهم نگردد و آنها از فضای ملتهب به نفع خود بهره‌برداری نکنند. به دلیل اهمیت بالای این موضوع، حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در بخشی دیگر از سخنان خود در دانشگاه امام حسین(ع) تأکید کردند: «آقایان کاندیداها مراقب باشند «گسل‌های اعتقادی، جغرافیایی، زبانی و قومی» را در کشور تحریک نکنند. دشمن، سال‌های متمادی به دنبال این هدف بوده است؛ اما مردم مؤمن کُرد، مردم غیور آذربایجان، مردم عرب خوزستان، و مردم بلوچستان و ترکمن به عنوان صاحبان انقلاب با مشت به دهان دشمن کوبیدند و در مقابل او با قدرت ایستادند.»
قومیت‌ها، همچون گسل‌هایی هستند که اگر با بی‌خردی و تصمیمات احساسی و قومی، آنها را تحریک کنیم، دهانه این گسل‌ها با بازتر شدن، روزگاری، همه مردمان چه ترک، کرد، لر، فارس و عرب را به درون خود خواهد کشید و چیزی به نام استقلال در عین تمامیت ارضی برای کشور باقی نخواهد ماند. برای درک بهتر عواقب این موضوع، تجربه کشورهایی همچون؛ عراق، سوریه و افغانستان را در برابر خود قرار دهند و متوجه باشند آسیب‌هایی که حکومت‌های کشورهای فوق و مردمان‌شان در سایه جنگ متحمل شده‌اند ناشی از ترکش‌های قومیت‌گرایی و تجزیه مردم به شیعه، سنی، ایزدی، عرب، کرد، دروزی و... است.
پیش از این هم حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در دیدار با مردم تبریز یک بار دیگر به توطئه دشمنان برای فعال کردن گسل‌های قومیتی اشاره کرده و اظهار داشتند: «دشمن همواره به ایجاد شکاف قومیتی چشم طمع دوخته تا به خیال خود از هر گسلی در کشور استفاده و زلزله ایجاد کند، در حالی‌که هیچ گسلی در کشور وجود ندارد و مردم، یکپارچه و متحد هستند. مردم ایران در جایی که پای اسلام، ایران، استقلال و ایستادگی مقابل دشمن در میان است، با همه وجود ایستاده و با یکدیگر متحد و مجتمع هستند. کشور ما متشکل از زبان‌ها و قومیت‌های مختلف است، این تنوع یک فرصت است. دشمن همیشه چشم دوخته است تا این را، وسیله شکاف قرار دهد. خود قومیت‌های بزرگ ایران و از همه بهتر مردم آذربایجان سینه سپر کردند و ایستاده‌اند در برابر سیاست خباثت‌آلود دشمنان. دشمن چشم دوخته است تا از هر «گسلی» که خیال می‌کند، می‌تواند یک زلزله ایجاد کند، استفاده کند برای منهدم کردن اساس استقلال این کشور. دشمن به خیال خودش می‌گردد «گسل‌ها» را پیدا می‌کند، در حالی که گسلی وجود ندارد. مردم یکپارچه و متحدند.»

ج‌ـ امنیت 
و آرامش انتخابات
توصیه سوم رهبر معظم انقلاب اسلامی به نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری، «حفظ امنیت ملی و آرامش کشور» بود. ایشان با تأکید بر اینکه موضوع امنیت بسیار مهم است، افزودند: «کاندیداها مراقب باشند به خاطر خطای در تشخیص، طراحی نیمه‌کاره دشمن را تکمیل نکنند.» معظم‌له، مسئولان امنیت و آرامش کشور به ویژه قوه قضائیه، نیروی انتظامی و وزارت کشور را به مراقبت و حفظ کامل امنیت توصیه مؤکد کردند و گفتند: «اگر کسی بخواهد در انتخابات برخلاف امنیت کشور اقدامی انجام دهد، قطعاً با واکنش و سیلی سختی مواجه خواهد شد. نظام جمهوری اسلامی در موضع اقتدار است و تاکنون اقتدار خود را در منطقه و در بین کشورهای دنیا حفظ کرده است، بنابراین اگر در این انتخابات، نامزدی اقدامی انجام دهد که اقتدار نظام همچون انتخابات 88 خدشه‌دار شود، باید ضمن اقدامات پیشدستانه برخورد جدی صورت بگیرد.» با اینکه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با برگزاری انتخابات متعدد در بعد از پیروزی انقلاب با درصد مشارکت بالای مردم، بسیاری از توطئه‌ها را خنثی کرد و تنها در سال 88 حوادث ناگواری رخ داد و پیرو آن اتفاقات حماقتی، در حال حاضر حفظ امنیت و سلامت امری بسیار مهم محسوب می‌شود. پس در این دوره از انتخابات صرف حضور حداکثری کافی نیست، مهم آن است که تا پایان انتخابات در اجرا و اطاعت از قانون کوشا باشیم تا سلامت رأی مردم خدشه‌دار نشود. تنها با پذیرش نتیجه فرد منتخب، امنیت و آرامش به دست می‌آید و در نهایت اقتدار ملی افزایش پیدا می‌کند. برای تحقق این خواسته مهم رهبر معظم انقلاب، وظیفه مجریان و متصدیان انتخابات و نامزدها و کسانی که در دستور کار انتخابات هستند، اجرای مرّ قانون است و هیچ موضوعی بر قانون اولویت ندارد، همه باید به اجرای قانون ملتزم باشند.

د‌ـ ویژگی‌های
 دولت مقتدر
استكبارستيزي و مبارزه با ظلم يكي از آرمان‌هاي اصلي انقلاب اسلامي است. مبارزه با ظلم و ياور مظلوم بودن از جمله آموزه‌هاي ديني است كه به صراحت در نصوص دين آمده است. اسلام نه تنها ظلم را منع مي‌كند؛ بلكه پذيرش ظلم و زير بار ظلم رفتن را محكوم مي‌كند. امام خميني(ره) نيز حمايت از مظلوم و مقابله با ظلم و استعمارستيزي در هر گوشه و نقطه‌اي از جهان را از جمله آرمان‌هاي انقلاب اسلامي برشمرده است. بر همين اساس يكي از ویژگی‌هاي بارز حكومت‌هاي توحيدي فعاليت ويژه ضد استكباري است. تمامي انبيای عظام در تقابل با روحيه برتري‌طلبي حكام جائر از خود واكنش نشان داده و سر تسليم فرود نياورده‌اند. تأکید حضرت امام(ره) بر مبارزه با آمریکا و نظام سلطه سبب شد که اصل ۱۵۲ قانون اساسی به صراحت عنوان دارد: «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر پایه نفی هرگونه سلطه خارجی، سلطه‌پذیری، حفظ استقلال همه‌جانبه، دفاع از حقوق مسلمانان، حمایت از نهضت‌های آزادیبخش و اسلامی، عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه‌گر و روابط صلح‌آمیز متقابل با دولت‌های غیر محارب استوار است.» اما متأسفانه تحریف اندیشه و نگرش‌های حضرت امام که با رحلت ایشان در سال ۶۸ آغاز شده بود با روی کار آمدن دولت اصلاحات وارد مرحله جدیدی شد و تا جایی پیش رفت که یکی از نظریه‌‌پردازان نزدیک به دولت تأکید کرد، باید افکار امام به موزه تاریخ سپرده شود و بارها وابستگان این طیف از لزوم بهبود روابط با آمریکا و مستکبران دنیا سخن به میان آوردند. این جریان طی دو سال اخیر به سرکردگی برخی دیگر از شخصیت‌های باسابقه انقلاب با فرصت مناسبی که به واسطه روی کار آمدن دولت یازدهم فراهم شد، اقدامات خود را برای تغییر باورهای عمومی نسبت به نظام سلطه، وارد مراحل جدی‌تری کرد. حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای پس از برشمردن عوامل اقتدار و تبیین موضوع «دولتِ مقاومت»، گفتند: «امروز جمهوری اسلامی ایران، دولتِ مقاومت است و دولتِ مقاومت یعنی تسلیم زورگویی نشدن و در موضع اقتدار، ایستادن.» ایشان با تأکید بر اینکه دولت مقاومت با عنصر یا سازمان مقاومت در فلان کشور، قابل مقایسه نیست، خاطرنشان کردند: «دولتِ مقاومت دارای سیاست، اقتصاد، نیروهای مسلح، تحرک بین‌المللی و منطقه نفوذ وسیع است.» رهبر حکیم انقلاب با تأکید بر اینکه دولتِ مقاومت همواره از طرف قدرت‌طلبان و نوکران آنها هدف دشمنی قرار دارد، گفتند: «دولتِ مقاومت، نه اهل سلطه‌طلبی و دست‌اندازی به کشورها است و نه اهل قرار گرفتن در موضع دفاعی و انفعالی.»

 ه‌ـ ناکارآمد نشان دادن 
اقتصاد
رهبر حکیم انقلاب در بخش دیگری از سخنانش در دانشگاه امام حسین(ع) یکی دیگر از خروجی‌های اتاق فکر مخالفان نظام را ناکارآمد نشان دادن اقتصاد ایران دانستند و فرمودند: «هدف میان‌مدت آنها مسئله اقتصاد کشور است، مسئله معیشت مردم است. اقتصاد بایستی حرکت نکند، معیشت مردم بایستی لنگ بماند، کار و تولید باید در کشور پایین بماند، بیکاری باید به عنوان یک بلا در کشور عمومیت پیدا کند، مردم بایستی از جمهوری اسلامی و از نظام اسلامی به خاطر مشکلات معیشتی ناامید و مأیوس بشوند.»
در مقابل طراحی دشمن و برای حل این مسئله باید ظرفیت‌های خوبی که در کشور وجود دارد، مبتنی بر ساخت درونی آزادسازی صورت بگیرد و یک دولت کارآمد اهل کار با همت و پشتکار تشکیل گردد تا بتواند با آزادسازی ظرفیت‌ها علاوه بر تولید اشتغال، تغییری هم در معیشت مردم، به ویژه اقشار پایین جامعه که آمار بسیار بالایی را شامل می‌شود به وجود آورد، در غیر این صورت دشمنان به اهداف از پیش تعیین شده خود می‌رسند.

در بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه‌های فرهنگیان آمده است: سند آموزش 2030، فقط یکی از 17 هدفی است که در سند «توسعه پایدار 2030» ذکر شده است. اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه‌های فرهنگیان کشور، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی را خطاب قرار داده و اضافه کردند: چگونه می‌شود که بیش از یک سال از اجرایی شدن سند آموزش 2030 در ایران بگذرد و حتی ایران را به خاطر اجرا کردن آن، به عنوان کشور نمونه معرفی کنند و شما همچنان در خواب غفلت باشید؟! 


حمیدرضا مقدم‌فر در گفت‌وگو با صبح صادق
مجتبی برزگر/ در آستانه انتخابات و انتخاب عالی‌ترین مقام اجرایی کشور ضروری است انتخاب درستی انجام شود. قرآن می‌فرماید کسی را انتخاب کنید که تدین، امانت‌داری و ایمانش برای شما اثبات شده باشد. کسی را انتخاب کنید که به معنویات و ارزش‌ها توجه داشته باشد و با ضد ارزش‌ها مقابله کند. حمیدرضا مقدم‌فر استاد دانشگاه، کارشناس مسائل استراتژیک، مشاور فرهنگی و رسانه‌ای فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به نامه حضرت علی(ع) به مالک اشتر این‌گونه می‌گوید: «عدم دست‌درازی به بیت‌المال، رعایت عدالت در بین مردم و هم کاسه نشدن با دشمنان اسلام» سه ویژگی است که باید فرد اصلح برای رسیدن به مهم‌ترین جایگاه اجرایی کشور داشته باشد. او در ادامه با خبرنگار هفته‌نامه صبح صادق گفت‌وگویی خواندنی انجام داده که مشروح آن را می‌توانید در ادامه مطالعه کنید.
* حضرت‌آقا در دیدار با معلمان و فرهنگیان با تأکید بر مشارکت حداکثری، این بار از این عبارت استفاده کردند: «مشارکت حداکثری مردم نقش مصونیت‌بخش و حفاظت از منافع کشور را ایفا می‌کند.» به نظر شما، چرا رهبر معظم انقلاب(مدظله‌) آنقدر بر مشارکت حداکثری در انتخابات اصرار دارند؟
نکته‌ای که حضرت آقا از ابتدا بر روی آن به مثابه یک فصل اساسی تأکید داشته‌اند، مشارکت مردم بوده است. در مقاطعی حتی بزرگانی از مسئولان نظام مانند مرحوم هاشمی اصرار داشتند که مشارکت بالا چندان نباید مورد توجه باشد. مهم این است که این انتخابات انجام شود و شما نباید آنقدر بر مشارکت حداکثری اصرار داشته باشید؛ ولی رهبر معظم انقلاب بر این اصل اصرار داشتند و همواره نقش مردم را مؤثر دانسته‌اند. شاید یکی از عوامل این موضوع این است که اساساً ساختار و شاکله نظام جمهوری اسلامی متکی به مردم است؛ یعنی یک رکن اساسی جمهوری اسلامی حماسه حضور مردم است. البته ناگفته نماند که رهبر معظم انقلاب تأکید فرمودند جمهوریت و اسلامیت جدای از هم نیستند. اساساً جمهوریت در دل این اسلامیت نهفته است؛ یعنی تحقق آرمان‌های اسلامی و قوام و دوام این انقلاب وابسته به این است که مردم مشارکت داشته باشند. به عبارت بهتر، اگر نظام با آرای حداقلی در انتخاباتی که نماد و مظهر این جمهوریت است، شکل بگیرد و به نتیجه برسد، برای هویت و اساس این نظام ضعف به شمار می‌آید. این مشارکت یک عامل دوسویه است؛ یک سوی آن این انسجام و اتحاد ملی و تقویت بنیان‌های داخلی نظام و یک سوی دیگر آن بیرونی است. در بعد بیرونی این حضور و مشارکت خودش مصونیت‌آور است؛ یعنی در برابر تهدیدات نظامی که همواره تحت آماج حملات دشمنان داخلی و خارجی است، این حضور و مشارکت به صورت طبیعی مصونیت‌آفرین است؛ یعنی به عبارتی نظام جمهوری اسلامی را صاحب یک وجاهت و ابهتی می‌کند که نتوانند آسیبی به او برسانند.

* یکی از نکاتی که امروز تنور انتخابات را گرم‌تر می‌کند، مناظرات است؛ ارزیابی شما از روند مناظرات چیست و این سبک چقدر موفق بوده است؟
اصل مناظره پدیده خوبی است که به مردم در انتخاب درست کمک می‌کند و به مردم قدرت تشخیص می‌دهد. وقتی نامزدها کنار هم قرار می‌گیرند، درباره موضوعاتی با هم بحث می‌کنند و نظرات‌شان را ارائه می‌دهند این مهم قدرت تشخیص مردم را بالاتر می‌برد؛ اما ضروری است ملاحظاتی را در نظر داشته باشیم. می‌دانید که مناظرات در کشورهای اروپایی و خارجی هم مرسوم است و عموماً در دو کشور آمریکا و فرانسه بیشتر نمود دارد؛ ولی آنها هیچ محدودیت و خط قرمزی را برای خودشان قائل نیستند و هر نوع اتهام اخلاقی، تمسخر و حرف‌های زشت و ناپسندی را در این فضا وارد می‌کنند؛ نمونه بارز آن مناظره ترامپ و کلینتون است که هر نوع افشاگری را بر روی سکوی مناظره همگان دیدند و شنیدند؛ اما در ایران به دلیل قداست نظام جمهوری اسلامی که در پی تقویت و توسعه اسلام ناب محمدی است، یک‌سری قواعد و اصول را باید رعایت کنیم که از جمله آنها توجه به آبرو و حیثیت شخصی افراد است. از سوی دیگر، برای اینکه مخاطب را جذب و آرایی را جلب کنیم، نباید به اساس و هویت 38 ساله نظام اتهاماتی وارد شود. متأسفانه، در همین سه مرحله مناظره جدای از شخص و طیف خاصی گاهی دیده شد خدمات 38 ساله نظام زیر سؤال رفت. افزون بر این، بحث امنیت ملی و منافع ملی است. دشمن این صحنه‌ها را می‌بیند، لذا ما باید این نکات را رعایت کنیم؛ یعنی مناظره‌ها به صحبت‌های دشمن شادکن تبدیل نشود.

* نظر جنابعالی درباره طرح مباحث نامتعارف از سوی نامزدها، همچون بحث شهر موشکی و حمله به سپاه و برخی از نهادهای دیگر با هدف رأی آوردن چیست؟
این بحث‌ها خوب نیست؛ چرا که این مباحث به امنیت ملی نظام برمی‌گردد و نباید برای جمع کردن چند رأی، از این مسائل مهم استفاده ابزاری بشود.

* جناب‌عالی اشاره کردید در انتخابات محور باید ارائه برنامه باشد و نه تخریب رقیب! اما متأسفانه امروز می‌بینیم برخی با رقیب‌هراسی و وعده‌هایی که در برخی شهرستان‌ها به مردم می‌دهند، دنبال جذب رأی هستند، نظرتان در این باره چیست؟
متأسفانه دیده شده در سخنرانی‌های استانی و شهرستانی و مجامع مختلف گاهی برخی از نامزدها شبیه معاندان نظام عمل می‌کنند؛ یعنی حرفی که باید از زبان دشمنان بشنویم و می‌شنویم اینها به کار می‌گیرند؛ اولاً اینکه خیلی زشت و ناپسند است. هر شش کاندیدا مسئولیتی در این نظام داشتند و هنوز هم برخی از آنها دارند. هر شش نامزد عضو حاکمیت نظام جمهوری اسلامی هستند و در طی 38 سال گذشته در مناصبی بوده‌اند، یا هستند. اینکه بیاییم برای جلب چند رأی بیشتر حرف‌هایی بزنیم که در وجاهت یک اپوزیسیون و ضد انقلاب است، واقعاً ارزش‌ها و آرمان‌های مقدس انقلاب را زیر سؤال برده‌ایم. گاهی آثار این رفتارهای سیاسی گریبان مردم را هم می‌گیرد، یا بعضاً دیده شده برخی حرف‌هایی که دوقطبی‌هایی را ایجاد می‌کند به میان آورده‌اند؛ دوقطبی‌هایی که معمولاً پدیده خوبی برای نظام نیست و رهبر معظم انقلاب از ایجاد این دوقطبی‌ها در نظام نهی کرده‌اند. تبلیغات انتخاباتی هم نباید در این راستا باشد، اما متأسفانه برای ایجاد این دوقطبی‌ها گاهی حرف‌هایی زده می‌شود که دل مردم را خالی و آنها را دچار رعب و وحشت می‌کند تا از مردم رأی بیاورند. این کار بسیار ناپسندی است. ترساندن مردم و به کارگیری الفاظ زشت و حرف‌های بدی که در حد یک ضد انقلاب است، در شأن نامزدی که در معرض رأی مردم در جمهوری اسلامی ایران قرار می‌گیرد، نیست.

* به نظر حضرت‌عالی رسانه‌ها چقدر توانسته‌اند مردم را در انتخاب نامزد در تراز انقلاب اسلامی اقناع کنند؟
نقش رسانه ملی بیش از سایر رسانه‌هاست. اینکه بگوییم توانستند این نقش را کامل ایفا کنند، نه این طور نیست. ولی حقیقتاً نقش همه رسانه‌ها به ویژه رسانه ملی مؤثر بوده است. خوشبختانه امروز شرایط و فضایی در رسانه‌ها داریم که دیگر همچون گذشته و تجربه فتنه 88 نگرانی ایجاد موج و جریان‌سازی از سوی دشمنان را نداریم؛ چرا که تا پیش از آن، دشمن معمولاً از رسانه و شبکه‌های اجتماعی بهره می‌برد تا بتواند یک فضای آلوده را ایجاد کند، اما امروز بحمدالله شبکه‌های اجتماعی مملو از حضور جبهه فرهنگی و رسا‌نه‌های انقلاب است که حضور بسیار فعالی دارند و تقریباً دشمن را ناامید کرده‌اند تا بتوانند در این میدان یکه‌تازی کنند. امروز میدان سایبری، شبکه‌های اجتماعی یک سویه در دست دشمن نیست. امروز حضور نیروهای انقلاب در این شبکه‌ها حضور فعال، مؤثر، ابتکاری، هنرمندانه و با سرعت است. این حضور بهنگام را در این دوره تجربه‌ کرده‌ایم؛ دوره‌های گذشته نیروهای انقلاب ضعف داشتند و از این دریچه آسیب و لطمه به ما وارد شد، اما این ابتکار و هنر رسانه‌های ما مقابله‌به‌مثل خوبی برای جلوگیری از این ضعف‌ها به شمار می‌آید.

* رسانه‌های بیگانه درصدد ایجاد یا دنبال چه رفتاری از مردم در انتخابات هستند؟
احساس می‌شود رسانه‌های بیگانه یک تقسیم کاری کردند و یک مقدار هوشمندانه‌تر از پیش عمل می‌کنند. در گذشته بر روی یک محور متمرکز می‌شدند و همه با هم پشت آن محور قرار می‌گرفتند، اما الان هوشمندانه‌تر عمل می‌کنند. برخی از آنها مأموریت ایجاد یأس و ناامیدی را دارند، برخی از آنها ایجاد اختلاف و شکاف را دنبال می‌کنند. برخی از آنها درصدد شایعه‌پراکنی، دروغ و فریب هستند. اما در میان همه این مأموریت‌های جداگانه هدف مشترک همه آنها تضعیف مشارکت مردم در انتخابات است و گاهی هم به گزینه‌های مدنظر خودشان در انتخابات می‌پردازند. اما درباره تاکتیک‌ها و تکنیک‌هایی که به کار می‌گیرند، تفاوت ملموس است. امروز هر کدام یک تقسیم کار و یک جریان را دنبال می‌کنند.

* راهبرد انقلاب اسلامی در مقابله با تأثیرات منفی رسانه‌های بیگانه و ضد انقلاب چیست؟
ما هم باید با همین هوشمندی عمل کنیم. باید در درجه اول دشمن‌شناس، خط‌شناس و محوریاب خوبی باشیم. بتوانیم مشت اینها را باز کنیم. بدانیم که اینها دنبال چه اهداف کلان و اهداف عملیاتی هستند و در وهله بعدی، تکیه‌گاه‌شان را بشناسیم که معمولاً در رشته‌های عملیات روانی است و تکنیک‌های رسانه‌ای نیست. معمولاً از عملیات روانی استفاده می‌کنند. بحمدالله امروز اوضاع ما در نیروهای انقلابی بهتر شده و برادران ما آشنایی و آگاهی‌شان نسبت به برخی از تکنیک‌های این افراد افزایش پیدا کرده است. به ویژه با تجربه‌ای که در سال 88 به دست آوردند. اگر این تکنیک‌ها را خوب شناختیم، باید متناسب با آن برای مقابله طراحی داشته باشیم که در رأس همه اینها اطلاع‌رسانی و بصیرت‌بخشی به جامعه حائز اهمیت است. این مهم می‌تواند در افکار عمومی مصون‌سازی کند. اگر ما اطلاعات بهنگام به مردم بدهیم، تکنیک‌های دشمنان بی‌اثر می‌شود و اهداف‌شان به شکست منتهی خواهد شد. دیدیم چند مورد را شروع کردند، اما اقدام سریع و بهنگام نیروهای انقلابی اجازه ایجاد موج و جریان‌سازی را به آنها نداد و نتوانستند این بار افکار عمومی را تحت تأثیر حملات جدی و شوم رسانه‌ای خودشان قرار دهند.

همسر شهید مدافع حرم محمد زهره‌وند
 احسان امیری/  فاطمه دربندی متولد 1373 همسر شهید محمد زهره‌وند است. از شهید زهره‌وند، نخستین شهید مدافع حرم اراک یک دختر به نام «ریحانه» به یادگار مانده که زمان شهادت پدر تنها یک سال و هشت ماه داشت.
همسرش درباره خصوصیات او و سال‌های زندگی مشترک با او می‌گوید: «زمانی که محمد برای خواستگاری به منزل ما آمد، مهم‌ترین موضوعی که روی آن تأکید ویژه‌ای داشت، رعایت حجاب و عفاف فاطمی بود؛ او به من گفت که اصلی‌ترین معیار ازدواج برای‌شان زندگی در کنار زنی است که به حجاب پایبند بوده و اولویت نخست آن باشد. پس از چندین جلسه آشنایی و صحبت با او به نتیجه قطعی برای ازدواج رسیدیم.
نخستین جلسه خواستگاری در رمضان سال 90 برگزار شد. شهریور همان سال به عقد او در آمدم و پس از گذراندن دو ماه از عقد در 23 آبان ماه با او راهی زندگی مشترک شدم.
نزدیک به چهار سال با محمد زیر یک سقف زندگی کردم و اخلاق و رفتار حسنه او برایم بزرگ‌ترین تکیه‌گاه زندگی بود. در سخت‌ترین شرایط زندگی روحیه‌اش را نمی‌باخت و همیشه توکل خود را بر اراده پروردگار می‌بست و توکل را به معنای حقیقی در زندگی‌مان جاری می‌کرد. دو سال گذشت که خداوند به ما هدیه‌ای به نام «ریحانه» بخشید. زمانی که محمد فهمید پدر شده، برق خوشحالی در چشمانش موج می‌زد. پس از مشخص شدن جنسیت فرزندمان از خوشحالی دیگر نمی‌دانست چه کند و هر لحظه حمد و ثنای خدا را به ‌خاطر ریحانه می‌گفت. 
تنها سفارش همسرم برای بزرگ کردن ریحانه‌ام این بود که او را با حجاب تربیت کنم. چند ماهی می‌شد که محمد در صحبت‌هایش از سوریه حرف می‌زد و می‌گفت هر زمان که شرایط اعزام مهیا شود، بی‌شک و بی‌درنگ راهی خواهم شد. به من گفت: «فاطمه! شهادت آرزوی قلبی‌ام است.»
بالاخره آرزوی دیرینه محمد محقق شد و با اعلام خبر اعزام‌ها در یک دوره پنج روزه به تهران اعزام شد و پس از فراگیری آموزش‌های مختلف و ویژه، دوباره به اراک بازگشت. 28 شهریور ماه روزی بود که محمد تمامی حرف‌های خود را در قالب وصیت‌نامه نوشت و در میان مفاتیح گذاشت و از من خواست تا زمانی که مطمئن نشدم به شهادت رسیده، آن را باز نکنم. 16 مهر 94 آخرین صحنه دیدار من و محمد و ریحانه بود. دو ماه از رفتن محمد گذشته بود و من در انتظار مسافرم بودم. فکر شهید شدن محمد تمام ذهنم را درگیر خود کرده بود تا اینکه، فهمیدم همسفر زندگی‌ام با نوشیدن شربت شهادت به دیدار لقاء‌الله شتافته است. محمد پیوند و ارتباط همیشگی و محکمی با پروردگار برقرار کرده و از تمام امتحانات الهی به سربلندی بیرون آمد. موسیقی آرام‌بخش نماز شب خواندنش آرامش ویژه‌ای به خانه‌مان می‌داد.
زمانی که در خانه یا حتی در میهمانی‌ها بودیم، اگر صحبت‌های رهبر معظم انقلاب از تلویزیون پخش می‌شد، محمد با تمام هوش و حواس به صحبت‌های ایشان گوش می‌داد و گاهی در برگه نکاتی را یادداشت می‌کرد. محمد به راستی پیرو و سرباز ولی فقیه بود.»


گفت‌وگو با کارگردان فیلم «ترمینال غرب»
 مهدی امیدی/ برنامه هسته‌ای ایران، گرچه امری علمی و در عین حال سیاسی است؛ اما یکی از محورهای آثار هنری و رسانه‌ای در سطح جهان بوده است؛ به گونه‌ای که تعدادی از فیلم‌ها و سریال‌های هالیوودی با موضوع برنامه هسته‌ای ایران ساخته شده‌اند؛ اما متأسفانه در کشور ما به جز تعداد انگشت‌شماری فیلم و سریال، کار چندانی درباره این موضوع در حوزه فیلم داستانی صورت نگرفته است. «ترمینال غرب» از معدود آثار داستانی ساخته شده درباره برنامه هسته‌ای ایران است که طی هفته‌های اخیر در اکران‌های مردمی جشنواره عمار به نمایش درآمده است. این فیلم داستانی ۷۰ دقیقه‌ای با حضور بازیگران حرفه‌ای و شناخته شده سینمای ایران و با لحنی بی‌پروا سیاست‌های دولت یازدهم را نقد می‌کند. همچنین، نسخه نمایش خانگی این فیلم نیز به تازگی در فروشگاه‌ها منتشر شده است. به همین بهانه با قربانعلی طاهری‌فر، کارگردان فیلم «ترمینال غرب» گفت‌وگو کردیم.
* ساخت فیلم درباره موضوعات سیاسی بسیار دشوار، حساس و پیچیده است. چرا تصمیم گرفتید فیلم «ترمینال غرب» را بسازید؟
قصه این فیلم پس از برجام و در تعامل با دانشمندان هسته‌ای و خانواده‌های آنها،-از جمله خانواده شهید احمدی روشن-شکل گرفت. دیدن دلسردی و ظلمی که به این گروه از نخبگان جامعه می‌شد، واقعاً برای من سخت بود. وقتی می‌دیدم دانشمند هسته‌ای ما که سال‌ها رنج و زحمت کشیده، بیکار شود یا در جایی که در شأن و شخصیت او نیست، کار کند، برای ما به یک دغدغه تبدیل شد؛ به همین دلیل احساس کردم در این زمینه کم کار کرده‌ایم. طی دو دهه اخیر، برنامه هسته‌ای یکی از مسائل اصلی جامعه ما بوده، اما میزان فعالیت فرهنگی ما در این زمینه تقریباً هیچ است.

* مراحل ساخت فیلم چطور انجام شد؟
من پیش از این، چند فیلم تلویزیونی از جمله «سرزمین مادری» و «دانه‌های سرخ انار» را برای سیمای استانی تولید کرده بودم. پیشنهاد ساخت «ترمینال غرب» را هم تهیه‌کننده آن، یعنی حامد بامروت‌نژاد مطرح کرد. او تماس گرفت تا فیلمی بسازیم، پیش از این ارتباط نزدیکی با هم نداشتیم؛ اما پس از این تماس اتفاقات اولیه افتاد؛ فیلم‌نامه را خواندم و از آن خوشم آمد. از سویی خودم را مدیون انقلاب می‌دانم و از سوی دیگر می‌بینم که برنامه هسته‌ای ما و حواشی آن ظرفیت زیادی برای ساخت فیلم دارد؛ البته همان‌طور که گفتم در این زمینه کار زیادی صورت نگرفته است؛ این بود که ساخت فیلم را شروع کردیم.

* داستان فیلم تا چه حد به واقعیت نزدیک است؟
قصه این فیلم بر اساس واقعیات شکل گرفته است. برای نمونه، قصه مربوط به شخصیت سروناز در این فیلم براساس ماجرای دختر دانشجویی خلق شده است که برای تحصیل به دانشگاه میشیگان می‌رود و با یک جوان دو رگه ایرانی ـ آمریکایی ازدواج می‌کند و بعد هدف ضرب و شتم او قرار می‌گیرد و به کما می‌رود. حتی اسامی آنها نیز عین واقعیت هستند. ماجرای دریاچه ارومیه هم که واقعی است. متأسفانه یکی از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری، چهار سال قبل در تبلیغات خود شعار داد که اگر انتخاب شود، مشکل دریاچه ارومیه را حل می‌کند؛ اما پس از پیروزی در انتخابات و طی چهار سال گذشته، کوچک‌ترین اقدامی را برای دریاچه ارومیه انجام نداد! افزون بر این در فیلم‌نامه من اشاره‌ای به دکتر خوانساری است که رئیس ‌پایگاه نطنز بود و بعد [در دولت یازدهم] به سازمان آب و فاضلاب اصفهان منتقل شد! باور این موضوع برای من واقعاً سخت بود. دائم با خودم می‌گفتم؛ واقعاً چنین اتفاقی افتاده؟ اولش هم نمی‌توانستم چنین چیزی را قبول کنم! اما بعد فهمیدیم چنین اتفاقی افتاده است. تراژدی خوانساری، قابلیت دراماتیک بالایی دارد و خودش به تنهایی می‌تواند سوژه یک فیلم شود. اگر این موضوع در آمریکا بود، هالیوودی‌ها چندین فیلم درباره‌اش می‌ساختند. چه برسد به شخصیت‌های هسته‌ای که ترور شدند. درباره موضوع ترور دانشمندان نیز هنوز کار جدی نشده است!

* فکر می‌کنید دلیل کم‌کاری هنرمندان ما در زمینه تولید چنین فیلم‌هایی چیست؟
به طور کلی ساخت فیلم درباره موضوعات انقلابی بسیار سخت است. بارزترین مصداق همین است که شما اگر بخواهید فیلمی با مضامین انقلابی بسازید، بسیاری از هنرمندان و بازیگران ما چون مطمئن هستند که پس از اکران آن فیلم با آزار و اذیت‌هایی مواجه می‌شوند، همکاری با چنین فیلمی را قبول نمی‌کنند. به محض اینکه فیلمی با چنین مضامینی به نمایش در‌‌آید، سازندگان و هنرمندان این فیلم‌ها باید منتظر عواقب سخت کار خود باشند. جالب اینجاست کسانی به این هنرمندان چنین فشارهایی می‌آورند که خودشان مدعی شعار «زنده باد مخالف من» هستند! البته ما در فیلم‌ خود به طور تلطیف شده به مسائل می‌پردازیم؛ وگرنه در حین نوشتن فیلم‌نامه «ترمینال غرب» به حقایقی برخوردیم که باورش برای‌مان سخت بود.