جعفر ساسان- داوود عسگری/
در شماره گذشته در بررسی بخشی از تعالیم فرقه ضاله بهائیت، اصل صلح عمومی و ضرورت اتحاد دول مختلفه برای دستیابی به این هدف، در حالی از سوی بهاء و عبدالبهاء بهمنزله یک اندیشه مترّقی مطرح شد که اولاً، پیامبران الهی و خردمندان نیز بر آن تأکید داشتهاند و موضوع جدیدی نیست؛ ثانیاً، اصلیترین عاملان جنگافروزی و نقض صلح در جهان امروز، حامیان بهائیت، یعنی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی هستند و درست پس از دیدار عبدالبهاء از اروپا و آمریکا در سالهای 1913 ـ 1911م و طرح این شعارها با جنگ جهانی اول در سال 1914م آغاز و مشخص شد که رهبران این دین جدید، هیچ جایگاهی در دنیا، حتی نزد اربابان خود ندارند، ولی از جایگاه رهبری عالم حرف میزنند؛ ثالثاً، رهبر و بانی بهائیت، گویا مردم را واجد هیچ صلاحیتی نمیداند؛ چرا که در این حکم و احکام مشابه، تنها سلاطین را منشأ اثر و قدرت در اجتماع دانسته و برای تودههای مردم هیچ ارزش و اهمیتی قائل نشده است. در ادامه این نوشتار با دیگر تعالیم و احکام بهائیت آشنا میشویم.
تعدیل اقتصاد
عبدالبهاء درباره این اصل میگوید: «از جمله اساس بهاءالله، تعدیل معیشت است... . اصلاح معیشت، از برای بشر لازم؛ نه آنکه مساوات باشد؛ بلکه اصلاح لازم است؛ والا مساوات ممکن نیست... .»(1)
فرقهای که ربا را تجویز کرده و از قماربازی مدرن، یعنی لاتاری، به دنبال درآمدزایی است و درباره آن چنین میگوید: «یاران را در این خصوص، آزاد و مختار گذارند تا منبعد تکلیف قطعی شود؛ ولی امر لاتار، منحصر در امور خیریه باشد»(2)، چگونه ادعای نسخهپیچی برای اقتصاد عمومی دارد؟
حصر جهاد به لسان و بیان
فاضل مازندرانی، مورخ بهائی، در خصوص خطابات عبدالبهاء مینویسد: «در خطاب به میرزا محمود زرقانی، که امر فرمودند جناب مستر حشمتالله باید ترجمه الواح نماید، تعالیم بدین ترتیب مسطور میباشد: 1.2. ... 12. حصر جهاد به لسان و بیان.»(3)
به عبارت دیگر، دوازدهمین و آخرین تعلیم فرقه بهائیت به پیروان خود، حصر جهاد به لسان و بیان است. این حکم نیز با عملکرد بهائیت، که قتل و شورش در کارنامه آنان بهوفور یافت میشود و خود بهاءالله در اقدامات خشن و تروریستی دخالت داشته، در تضاد است و هدف آن تسلیم در برابر زورگویان و چپاولگران بینالمللی و تنها نصیحت آنان است، تا حامیان بهائیت بدون هیچ مانعی بتوانند ایران و ممالک محروم دیگر را به چنگ خود درآورند؛ در حالی که یکی از مسائل مهم و حیاتی در دین مقدس اسلام، بحث جهاد و دفاع است. این معنا در جان منحصر نیست، بلکه مفهوم وسیعی دارد؛ یعنی مسلمانان میتوانند با مال و ثروت خویش نیز در راه خدا و برای خدا جهاد کنند. اهمیت جهاد از دیدگاه و منظر اسلام را باید در آیات الهی جستوجو کرد. با مراجعه به آیات قرآن كریم، مشاهده میشود که در ۴۵ آیه به موضوع قتال و در ۲۹ آیه به موضوع جهاد اشاره شده است؛ که جهاد، نسبت به قتال و جنگیدن، معنای عامتری دارد.
این آیات شریف، دیدگاه وسیعی به مجاهدان و مسلمانان میدهد و جهاد را وسیله رستگاری، بهترین تجارت با خدا، برتری جهادگران، عظیمترین درجات، سبب هدایت و اخلاص، آزمایش الهی و... معرفی میکند. برای نمونه، خداوند در آیه 11 سوره مبارکه صف، ایمان به خدا و رسول و جهاد در راه خدا با مال و جان را از هر تجارتی سودمندتر میداند.
تعالیم دیگر بهائیت
الف) مداخله نکردن در امور سیاسی: فرقهای که در یک بستر سیاسی شکل گرفته و از ابتدا مورد حمایت قدرتهای استعماری بوده است و رهبر آن، از همان ابتدای کار، به حمایت بیگانگان از خود اعتراف میکند، چنانکه مینویسد: «... و چون مظلوم از سجن، خارج، حسبالامر حضرت پادشاه ـ حرسهالله تعالی ـ مع غلام دولت علیه ایران و دولت بهیه روس، به عراق عرب توجه نمودیم.»(4) برای پاک کردن گذشته سیاه خود و ایجاد نکردن حساسیت، مردم را به مداخله نکردن در امور سیاسی فرا میخواند، که همان سکولاریسم غربی و جدایی دین از سیاست است. باید از رهبران و پیروان این فرقه پرسید: آیا حمایت دولت روسیه از بهاء و آزادی وی، یک امر سیاسی نیست؟ آیا پیوند بهائیت و رژیم صهیونیستی و حمایت علنی از آن، سیاسی نیست؟ آیا پذیرفتن مشاغل سیاسی، نظیر وکالت، وزارت و نخستوزیری در دوره پهلوی، سیاسی نیست؟ اگر اینها امور سیاسی نیستند، پس سیاست چیست؟
از ملاحظه مجموعه نواهی بهائیان از دخالت در امور سیاسی، میتوان نکته ظریفی را که در این آموزه وجود دارد، یافت و آن اینکه در حقیقت، این یک دستور کاملاً سیاسی از سوی تشکیلات رهبری فرقه و تاکتیکی سیاسی برای جلب نظر و استفاده از حاکمان و دولتمردان دیکتاتور و مخالفت با روحانیت است که داعیهدار دین و سیاست هستند.
ب) استفاضه از روحالقدس: در ارتباط با این اصل، عباس افندی گفته است: «تعلیم دوازدهم حضرت بهاءالله آنکه، عالم انسانی به قوای عقلیه و قوای مادّیه ترقی نکند؛ بلکه به جهت ترقی صوری و معنوی و سعادت فوقالعاده انسانی، نفثات روحالقدس لازم است و باید قوّه الهیه، یعنی روحالقدس، تأیید کند و توفیق بخشد تا آنکه هیئت بشر ترقیات فوقالعاده نموده، به درجه کمال برسد؛ زیرا جسم انسان، محتاج به قوای مادیه است؛ ولی روح انسان محتاج به نفثات روحالقدس است و اگر تأییدات روحالقدس نبود، عالم انسانی خاموش میشد و نفوس انسانی مرده بود.(5)
این تعلیم، کوششی برای توجیه ادعای پیامبری باب و بهاءالله است که پس از حضرت خاتمالانبیاء(ص) با داعیه بابیت و قائمیت و مظهریت، به نسخ اسلام و جعل شریعت جدید پرداختند؛ چرا که در حقیقت، شیعه نیز معتقد به فیض همیشگی الهی و قطع نشدن آن است؛ اما نه آنگونه که بهائیان تصور میکنند. آنان میگویند: «انسانها افزون بر نیاز مادی، نیازمند مواردی روحانیاند که فقط ممکن است به وسیله پیامبران مرتفع شود؛ از این رو، به تجدید ادیان نیاز است؛ زیرا هر دورهای، برای خود اقتضایی دارد و اقتضای هر زمانی، ایجاب میکند که خداوند مردمان را از فیض خود و متناسب با مقتضیات زمان بهرهمند سازد؛ از این رو، ختم رسالت و نبوت، به گمان بهائیت، منافی مقتضیات زمانه و تداوم همیشگی فیض الهی است.»
احکام بهائیت
باب و بهاء برای تشابه دین ادعایی خود به ادیان الهی و جذب پیرو، به تألیف کتاب، صدور احکام و تشریح اصول و عقاید خود پرداختهاند. کتابهای بیان باب و اقدس و ایقان بهاء از جمله این آثارند، که البته بهائیان آثار باب را به دلیل وجود مطالب بیمایه و سست و اغلاط فراوان، نابود کردهاند تا مانع از آبروریزی شود.
نمونههایی از این احکام، به این شرح زیر است:
1ـ طهارت
بهاءالله در اقدس مینویسد: «قد انغمستُ الاشیاء فی بحر الطهاره»؛ تمام اشیا را در دریای طهارت غوطهور کردم؛ یعنی از نظر فرقه بهائیت، همه چیز پاک است و نجاستی وجود ندارد؛ چون به دستور رهبر آنان، همه چیز تطهیر شده است.
2ـ وضو
وضوی بهائی چنین است: شستن دستها تا مچ و شستن صورت و قرائت دو دعای یک سطری.
3ـ نماز
بهاءالله در كتاب اقدس برای پیروان خود سهگونه نماز تشریع کرده است كه عبارتند از: نماز صغیر، نماز وسطی، نماز كبیر؛ كه البته هر سه واجب نیستند.(6) هنگامی که خواستید نماز بخوانید، صورتهای خود را برگردانید به سوی مقام مقدس من، که خداوند آنجا را محل طواف ملأ اعلا (ارواح و ملائکه) و محل توجه اهالی شهرهای بقا و مصدر امر برای کسانی که در آسمان و زمین هستند، قرار داده است.
* پینوشتها در دفتر هفتهنامه موجود است.