خدایا برای دلم «امن‌یجیب» بخوان
تا آرام شود این مضطر
تا آرام گیرد این قلب ناآرام
خدای من
به حضورت
به نگاهت
به یاری‌ات نیازمندم
اِلهی وَ رَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ
بیایید «اِلهی وَ رَبّی مَنْ لی غَیْرُک» را
زمزمه شبانه‌روزی خود کنیم
آن وقت هیچ‌کس را نمی‌بینیم و
فقط و فقط «ایاک نعبد و ایاک نستعین» را
به معنای واقعی باور خواهیم کرد

حضرت امام علی(علیه‌السلام) فرمودند: 
چهار چیز است که مقدار کم آنها هم بسیار است؛ آتش، خواب، بیماری و دشمنی. 
یعنی اینکه مقدار کم هر یک از این چهار را ناچیز تلقی نکنید، بلکه مقدار کم آنها نیز بسیار است و می‌تواند منشأ آثار ناخوشایند زیادی باشد.
بحارالانوار، ج 14، ص264

به بهانه فیلم «مادر قلب اتمی»
 مهدی امیدی/  دوازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری خیلی سریع‌تر از آنچه پیش‌بینی می‌شد بر عرصه فرهنگ و هنر و به‌ویژه بر سینمای ایران تأثیر گذاشت. هنوز چند روزی از برگزاری انتخابات و استقرار دوباره دولت بنفش بر مصدر اجرای امور کشور نگذشته بود که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار نامه سرگشاده‌ای خطاب به رئیس سازمان سینمایی خواستار رسیدگی به فیلم‌های توقیف شده در محدوده زمانی دو ماه شد. نکته تأمل‌برانگیز این است که تمام فیلم‌هایی که هم‌اکنون جزء آثار توقیفی محسوب می‌شوند، با تدبیر دولت یازدهم به این وضعیت دچار شده‌اند. این دولت همواره شعار آزادی بیان می‌داد، اما در توقیف و توقف نمایش فیلم‌های سینمایی و مستند صاحب رکورد است. این میزان از توقیف فیلم، در هیچ دولتی سابقه نداشته است. البته، می‌توان این فرضیه را هم تصور کرد که دولت طی چهار سال گذشته، تعمداً این تعداد از فیلم را توقیف کرد تا شب انتخابات با وعده رفع توقیف این آثار، حمایت سازندگان آنها را جلب کند!
نخستین فیلمی که از توقیف رها شد، «مادر قلب اتمی» بود. اکران عمومی این فیلم، اتفاق معناداری است. اینکه اولین ارمغان دولت پس از انتخابات برای سینمای ایران چنین فیلمی است، می‌تواند مصداق حکایت «سالی که نکوست از بهارش پیداست»، باشد. اما «مادر قلب اتمی» چگونه فیلمی است و چرا اکران این اثر در قالب نخستین اقدام عملی سازمان سینمایی دولت، پس از انتخابات، اهمیت دارد؟
«مادر قلب اتمی» دومین فیلم علی احمدزاده است. فیلم اول وی با نام «مهمونی کامی» به حدی ضعیف و مضحک بود که حتی خود سازندگان فیلم هم ترجیح دادند آن را برای عموم مردم نمایش ندهند! البته، فیلم جدید این فیلمساز نیز وضعیت بهتری ندارد. این فیلم در ساختار به قدری عقب‌مانده و ضعیف است که اصلاً ارزش تحلیل محتوا ندارد. ما با فیلمی مواجه هستیم که در اوج پیش‌پاافتادگی، بی‌ساختاری و فقدان فرم هنری، ادا و اطوارهای شبه‌پست‌مدرن و هنری درمی‌آورد. فیلمی که ظاهراً برای تمسخر برنامه هسته‌ای کشورمان ساخته شده است، اما جای نگرانی نیست! چون این فیلم به طوری آشکار، به تمسخر گروه سازنده آن می‌پردازد و کوچک‌تر از آن است که بتواند خدشه‌ای به آرمان‌های بزرگ یک ملت وارد کند. جای شگفت است که بازیگران پر مدعایی چون ترانه علیدوستی و پگاه آهنگرانی چطور تن به نقش‌آفرینی در چنین فیلمی داده‌اند؟!
«مادر قلب اتمی» نه داستانی برای تعریف کردن دارد و نه منطق و عقلانیتی که بتوان آن را نقد کرد. یک فیلم، پایین‌تر از مبتذل‌ترین سریال‌های تلویزیونی که  افشاکننده نگاه نازل سازندگان، بازیگران و آنهایی است که به این فیلم مجوز ساخت و نمایش دادند! جای سؤال است، سازمان سینمایی چگونه به فیلمی که حداقل الزامات یک اثر سینمایی را ندارد، مجوز ساخت داده است؟ چطور یک فیلمساز که نه فیلم اولش و نه فیلم دوم او ابتدایی‌ترین شاخصه‌های یک فیلم را نداشته‌اند به راحتی مجوز کارگردانی می‌گیرد؟ این مسائل، گویای ضعف در مدیریت سینمایی دولت است. هر چند که رفع توقیف این‌گونه فیلم‌ها از این نظر مثبت است که نشان می‌دهد آثار توقیفی تا چه حد نازل و بی‌خاصیت هستند.
«مادر قلب اتمی» نماد و نمودی از سیاست‌های دولت در عرصه سینماست. فقط کافی است به فهرست فیلم‌های اکران شده در سال 96 توجه کنیم تا بتوانیم عمق فاجعه‌ای که سینمای ما به آن دچار شده است را بهتر درک کنیم. «مادر قلب اتمی»، «نهنگ عنبر 2»، «گشت 2» و... در مدتی کمتر از دو ماه، بخش اعظم فضای سینمای ما را دربرگرفتند. در چنین فضایی، آثاری چون؛ «ویلایی‌ها»، «تیک‌آف»، «نبرد خلیج فارس» و... مظلوم واقع می‌شوند و حداقل فرصت نمایش را پیدا می‌کنند. پروژه رفع توقیف‌سازی، یک تاکتیک شکست‌خورده برای دادن نشانی غلط به مردم و اهالی سینماست. وقتی مدیریت سینمایی دولت هیچ برنامه، راهبرد و چشم‌اندازی برای سینما ندارد، مجبور است کارزارهای تبلیغاتی راه بیندازد و نتیجه‌اش هم نمایش فیلم‌های سخیف و موهنی چون «مادر قلب اتمی» است. در حالی که بسیاری از هنرمندان متعهد و دلسوخته این سرزمین مجال فیلمسازی و فعالیت هنری نمی‌یابند، عرصه برای فیلم‌های جعلی باز می‌شود. جهت‌گیری مدیریت فرهنگی دولت به گونه‌ای است که فیلم‌های انقلابی در محاق مهجوریت و مظلومیت قرار می‌گیرند و فیلم‌های قلابی، پادشاهی می‌کنند. قطعاً این داستان سر دراز دارد و باید منتظر ماجراهای دیگری از جنس «مادر قلب اتمی» بود.

نگاه‌های گریزان از هم مردمم را می‌توانستم از کیلومترها تشخیص دهم؛ نگاه‌هایی که به گوشه‌ای می‌خزیدند و از شکستن سکوت ناامنی، هراسان بودند. غمی بر دلم نشست، آنجا که مردمم را از یکدیگر دور می‌دیدم و فریادی پر از درد که در سکوت‌شان موج می‌زد.
پلک‌هایم را از صحنه‌ای می‌بستم و به صحنه‌ای دیگر می‌گشودم، در حالی که مردم را در بهتی عمیق نظاره‌گر بودم. صحنه‌ها یکی پس از دیگری جلوه‌گری می‌کردند و من در میان انبوه ذهن‌ها گم می‌شدم، اما با دیدن فضای ترک‌خورده، به خودم می‌آمدم که زندگی در جریان است. آنگاه ترسی بر دلم حاکم می‌شد که مبادا امید از خانه ما رخت بربندد و سفری دور و دراز را پیشه راهش کند.
ترک خوردن فضا، آنچنان در لحظه بود که ما را احاطه کرد و آنی نگاه ما را از افق بازداشت. اما نگاه ما به افق بود؛ چرا که عشق را در افق انسانیت معنا کرده‌ایم و این چنین فضا را با عطر رمضان دوباره گره زدیم و پیچک ایمان‌مان را با تنه درخت خیال به دروازه الهی پیچ نمودیم.
نیروهای انتظامی اسلحه به دست را دیدم که حسی مرا به سوی‌شان می‌کشاند، که باید مراقبم باشند. نیروهایی که تا چند وقت پیش، از دست‌شان گریزان بودم، اکنون با وجود اسلحه، به سوی‌شان خیز برمی‌دارم و هر بار واژه امنیت، دوباره برایم معنا می‌شود.
در عرض چند ثانیه به دنیایی پرتاب شدم که زندگی را در آن بیشتر درک می‌کردم و معنای امکان وجود و عدم وجود را به تمام تفسیر می‌نمودم و حسی غریب، مرا به سوی عشق در فراسوی کره خاک سوق می‌داد.
ناامنی سکوتش را شکست، اما نه در حرم و نه در خانه ملت؛ بلکه در درون دل‌ها. گسلی در دل‌ها شکل گرفت که دوست آشنایش غصه بود؛ غصه‌ای به عمق کرانه‌های آرامش. دل‌ها لرزید، فضا گرگ و میش شد؛ اما افق گم نشد. صدای لرزش دل‌ها، ترانه‌ای را در آلبوم هستی به یادگار گذاشت به نام «خدا با ماست».
ترقه‌بازی‌ها همچون شب چهارشنبه‌سوری، درونم را می‌پیچاند، اما به خیر گذشت. آری به خیر گذشت که هنوز امید در دل‌های‌مان می‌جوشد؛ به خیر گذشت که هنوز زندگی حیات دارد و موج زندگی مرا با خود می‌برد.
حسن مرادخانی


 حسین کارگر/ پرداختن به عمق مسائل فرهنگی و اجتماعی و بیان صریح ناگفته‌های تکان‌دهنده و شگفت‌آور، سبب جذابیت و تفاوت برنامه گفت‌وگومحوری به نام «راز» شده است؛ برنامه‌ای که از هشت سال پیش با رویکرد اندیشه‌محور و محوریت چالش‌های انقلاب اسلامی پخش شد. اما سری هفتم این برنامه که از اول ماه مبارک رمضان آغاز شده، مباحث تازه‌تری را در دستور کار قرار داده است. برای نمونه، قسمت اول این برنامه، با حضور دکتر ابراهیم رزاقی، اقتصاددان و استاد دانشگاه و همچنین تورج کلانتری مستندساز، به نقد تأثیرات منفی لیبرال سرمایه‌داری بر اقتصاد و نظام اجتماعی پرداخت. در این برنامه همچنین بخش‌هایی از مستند «خفه‌خون» به کارگردانی تورج کلانتری پخش شد. این مستندساز با حضور در این برنامه درباره مستند «خفه‌خون» که به بیکاری کارگرها، در اثر سیاست‌های واگذاری کارخانه‌ها به بخش خصوصی اشاره می‌کند، توضیحاتی ارائه داد. نکته تأمل‌برانگیز در این برنامه، داشتن جسارت و محافظه‌کار نبودن در افشای مفاسد اقتصادی و معرفی برخی افراد و نهادهای متهم به فساد بود. 
همچنین یکی دیگر از قسمت‌های این برنامه با حضور آرش دریابندری، فرزند روشنفکر پرآوازه‌ای به نام نجف دریابندری که در آمریکا هم زندگی می‌کند، به نحوه علاقه‌مند شدن وی به انقلاب اسلامی پرداخت.
با اينكه برنامه‌هاي گفت‌وگومحور، در مقايسه با برنامه‌هاي نمايشي جاذبه كمتري دارند؛ اما اين برنامه به دلیل در پيش گرفتن خصلتي رازگشايانه درباره بسياري از پديده‌ها و اتفاقات دنياي اطراف ما، مخاطبي را كه پاي تماشاي آن نشسته را سخت مجذوب مباحث عميق و گاه تكان‌دهنده خود می‌کند، به ویژه که در برنامه امسال، کارشناسان خارجی نیز حضور دارند و هر شب با به کارگیری ابزارهای ارتباط از راه دور، تصویر و صدای نخبگانی از نقاط مختلف جهان به طور زنده و مستقیم پخش می‌شود.
يكي از عوامل پربار شدن برنامه راز حضور نادر طالب‌زاده در جایگاه مجري ـ كارشناس است؛ فيلمسازي كه خود از افرادي است كه در آمريكا حضور داشته و از ماهيت و هويت غرب باخبر است. ساير كارشناسان مدعو به اين برنامه نيز چنين خصوصيتي دارند كه نتيجه آن حاصل شدن بحث‌هايي چالش‌برانگيز و تلنگرزننده است.
برنامه راز بايد مقدمه‌اي براي فاصله گرفتن از برنامه‌هاي رسانه‌اي بي‌هويت و پررنگ‌تر كردن برنامه‌هاي آگاه‌كننده و افشاگر درباره سينما و رسانه‌هاي غربي باشد. بی‌شك با فعاليت مقطعي و هرازگاهي نمي‌توان به نتيجه مطلوب رسيد. جريان‌سازي رسانه‌اي عليه رسانه‌هاي سلطه‌گر و تقويت جبهه فرهنگي مقاومت، نيازمند استمرار و افزايش برنامه‌هايي چون «راز» است. به ویژه در اين اوضاع كه هجمه رسانه‌اي بر ضد مردم كشور ما رو به افزايش است و تركش‌هاي اين حملات حتي به خيال و خلوت ما نيز ريخته مي‌شود، وفور و تكثير اين‌گونه برنامه‌ها، به شكل‌ها و قالب‌هاي مختلف مي‌تواند تهديدها را به فرصت تبديل كند و نقاب از چهره‌ها براندازد.

آتش به اختياريم
کشتی میان طوفان، آتش به اختیاریم
ما کل سرنشینان، آتش به اختیاریم
از هر طرف تهاجم، دریای پرتلاطم
فرمانده داده فرمان، آتش به اختیاریم
وقتی قرارگاهی، درگیر اختلال است
بی‌وقفه توی میدان، آتش به اختیاریم
دنیا و فرقه‌بازی، هر شب ترقه‌بازی
ما بچه‌های ایران، آتش به اختیاریم
دیگر بدون پرده، فرمانده امر کرده
ما اهل علم و ایمان، آتش به اختیاریم
با گفتمان نهضت، با عشق و با بصیرت
تا پای جان به قرآن، آتش به اختیاریم
ما را چه با غم خار؟ آهنگ قبل افطار؟
وقتی میان گرگان، آتش به اختیاریم
زیر گلوله‌باران، در هجمه‌های دوران
مثل دلیرمردان، آتش به اختیاریم
چون داغ تازه گرمیم، سرباز جنگ نرمیم
چون تیغ‌های بران، آتش به اختیاریم
گر منفعت‌طلب‌ها، گرم نظاره هستند
ما مثل سربداران، آتش به اختیاریم
حجت تمام گشته، غفلت حرام گشته
ما نسل هوشیاران، آتش به اختیاریم
نجمه پورملکی

ما را ز ترقه وحشتی نیست...
این آل‌سعود است به فرمان یهود
فکرش شده تنظیم به میزان یهود
اینان، همه هم‌قبیله و هم‌کیشند
گویید: به این فرقه، مسلمان یهود
ما آتش سوزنده و بگداخته‌ایم
ما تیغ برای اجنبی، آخته‌ایم
ما را ز ترقه وحشتی در دل نیست
ما موشک خود ساخته پرداخته‌ایم
داعش، به کنام شیرها آمده است
با فتنه، به دنبال جفا آمده است
بیچاره ندانسته، به دام افتاده
با پای خودش پی بلا آمده است

دگر باره امانت ندهیم
شعر زیر خطاب به «عادل جبیر» وزیر خارجه عربستان سعودی است که پس از سخنان وی مبنی بر اینکه ایران باید تنبیه شود، تحرکات داعشی‌ها در ایران را شاهد بودیم.

مطمئن باش دگر باره امانت ندهیم
قدر یک پلک زدن نیز زمانت ندهیم
منتظر باش چنان صاعقه ریزیم سرت
بر نداریم ز تو دست، تکانت ندهیم
مهلت آه کشیدن به تو نادان ندهیم
فرصت آخ به تو بی‌سر و سامان ندهیم
عبدالمجید فرائی


  آمریکا باز هم هیچ غلطی نمی‌تواند بکند
به دنبال حمله دشمنانه تروریست‌های تکفیری‌ها در تهران، هنرمندان نسبت به این اقدام جنایتکارانه واکنش نشان دادند.
شهاب حسینی، رضا صادقی‌، کامبیز دیرباز، حامد بهداد، بهرام رادان، نوید محمدزاده، بهنوش بختیاری، محسن تنابنده، هومن حاجی‌عبداللهی، عبدالله روا، علی ضیاء، بابک جهانبخش، داریوش فرضیایی، لیلا اوتادی، اشکان خطیبی، علی‌رام نورایی، محراب قاسم‌خانی، ساعد سهیلی، اندیشه فولادوند، بهاره افشاری، رامبد جوان، احمد ایراندوست‌، محمد علیزاده و... هر یک در صفحات شخصی خود در فضای مجازی، به شکلی به محکوم کردن تروریسم و تأکید بر صلابت و غیرت و وحدت ملی تأکید کردند.
 در همین حال، حسن نجفی که در کارنامه‌اش ساخت آثاری علیه سلفی‌ها و گروهک‌های تروریستی به چشم می‌خورد، طی یادداشتی عنوان کرد: «... نه داعش، نه آمریکا و نه این کوچولو موچولوهای عرب هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند... خوشحالم از اینکه خیلی از این بی‌غیرت‌های داخلی در هر کسوت زبان در کام خویش خفه خواهند کرد! زمان شاعرانگی و هنرنمایی فرزندان غیور وطن رسید...»

زندگی‌نامه خود‌گفته یک شهید مدافع حرم منتشر شد
در میان کتاب‌ها و متونی که درباره شهدای مدافع حرم منتشر می‌شود، این بار کتابی به بازار آمده که زندگی یک شهید مدافع حرم را از زبان خود وی روایت می‌کند.
کتاب «ابوعلی کجاست؟» حاصل ۱۰ ساعت گفت‌وگو با مرتضی عطایی (ابوعلی) از رزمندگان لشکر فاطمیون است. این مصاحبه‌ها در مرداد 95 در شهر مشهد ضبط شد تا در کتاب خاطرات شهید مصطفی صدرزاده استفاده شود، اما با شهادت وی فرصتی برای چاپ خاطرات ابوعلی پیش آمد. «ابوعلی کجاست؟» عنوان کتاب زندگی‌نامه خود گفته شهید مرتضی عطایی معروف به «ابوعلی» است که به وسیله نشر معارف و از سوی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی منتشر شده است.
تحقیق این کتاب که نخستین کتاب از مجموعه کتاب‌های «تاریخ شفاهی جبهه مقاومت انقلاب اسلامی » است را محمدمهدی رحیمی و تدوین آن را نوید نوروزی انجام داده است.
در این کتاب 144 صفحه‌ای افزون بر زندگی‌نامه خود گفته شهید مرتضی عطایی، شعرهای این شهید و عکس‌هایی از دوران حیات و حضور او در جبهه مقاومت نیز به چاپ رسیده است.

نمایش فیلم «محمد رسول‌الله» در تلویزیون ترکیه
فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله» ساخته مجید مجیدی به زودی در یکی از شبکه‌های خصوصی ترکیه به نمایش درخواهد آمد. پس از نمایش در ترکیه، این فیلم در شبکه  نمایش خانگی ایران توزیع می‌شود. توزیع اثر یاد شده در شبکه خانگی احتمالاً، در یکی از روزهای نزدیک به عید سعید فطر صورت می‌گیرد.  فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله» روایتگر بخشی از دوران کودکی پیامبر گرامی اسلام است.  در این فیلم علیرضا شجاع نوری در نقش عبدالمطلب، مهدی پاکدل در نقش ابوطالب، ساره بیات در نقش حلیمه سعدیه، مینا ساداتی در نقش آمنه بنت وهب، محسن تنابنده در نقش ساموئل یهودی، داریوش فرهنگ در نقش ابوسفیان و... بازی کرده‌اند.

هاشم میرزاخانی مدیر عامل انجمن سینمای انقلاب شد
«هاشم میرزاخانی» با حکم احسان محمد حسنی مدیر عامل بنیاد روایت، جایگزین محمدحسین نیرومند در انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس شد. 
میرزاخانی یکی از مدیران ارشد جبهه فرهنگی انقلاب است و حضور وی در بین هنرمندان و سینماگران دلبسته به انقلاب و نظام بارقه‌های امیدی را پدید آورده
 است. 
همچنین بر اساس احکام دیگری از سوی مدیر عامل بنیاد فرهنگی روایت فتح، احمدرضا درویش، شهریار بحرانی، پرویز شیخ طادی، مرتضی سرهنگی و سید احمد میرعلایی به سمت اعضای شورای سیاست‌گذاری انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس منصوب شدند.

روایت روحانیون جهادگر 
در یک مجموعه تلویزیونی
مجموعه مستند‌ «در امتداد فلق» با تلاش کارگردان‌های مشهور از ابتدای ماه مبارک رمضان از شبکه یک سیما روی آنتن رفته است.  این مستند 60 قسمتی حاصل تلاش شش کارگردان به نام‌های؛ جواد مزدآبادی، رضا ابوفاضلی، مهدی رمضانی، رضا عطار، مصطفی تقی‌زاده و مهران رستمی است که هر بار داستان یکی از روحانیونی را که زندگی خود را وقف پیشرفت زندگی مردم روستایی و مناطق محروم کشور کرده‌اند، به تصویر می‌کشد.
مجموعه مستند «در امتداد فلق» با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی و شبکه یک سیما ساخته شده است و عوامل تولید آن عبارتند از: تهیه‌کننده؛ مهران رستمی، گوینده و مجری طرح؛ عباس لهراسبی و نویسنده؛ عباس اکرمی.

یادی از محمدرضا آقاسی 
در «یادنامه»
فرزند محمدرضا آقاسی از گردآوری اثری با عنوان «یادنامه» به منظور شناساندن و معرفی شخصیت و خصوصیات فردی این شاعر خبر داد. غلامرضا آقاسی گفت: «مجموعه حاضر که در قالب «یادنامه» به چاپ خواهد رسید، دربردارنده خاطرات نزدیکان و دوستان زنده ‌یاد آقاسی درباره اوست. این کتاب سعی دارد که بیشتر بر زندگی شخصی آقاسی متمرکز باشد.» وی ادامه داد: «هنوز برای انتشار «یادنامه» با ناشر خاصی صحبت نکرده‌ایم، اما منتظریم بعد از جمع‌آوری کامل اثر را به چاپ برسانیم.» زنده‌یاد محمدرضا آقاسی از شاعران نام‌‌آشنای آئینی است که سروده‌هایش به دلیل سادگی و در عین حال حماسی و به هنگام بودن علاقه‌مندان بسیاری دارد. از او تاکنون آثاری چون «شیعه‌نامه» و «بر مدار عشق» منتشر شده است.


معتقد بود گاهی تغافل برای رهایی از بند برخی مسائل بد نیست
بنده خدا ساده‌لوح بود
انگار نمی‌دانست که لذایذ غفلت به شدایدش نمی‌ارزد
و دیر یا زود باید بهای آن را بپردازد
گفتم: پس، از تاوان تغافل بی‌خبری؟!
محکم گفت: نه!
تعجب کردم، یعنی او می‌دانست و این ‌چنین
دست روی دست گذاشته بود!
گفتم: چشمانت را باز کن
نگذار مُهر بی‌خردی بر تو حک شود
تغافل حرمان می‌آورد
تغافل بی‌اعتبار می‌کند تو را
دوراندیش باش، نگذار غفلت‌ها چشمان تو را بر روی واقعیات ببندند
با خودت رو راست باش!
نگاهم کرد و گفت:
«حرف حساب جواب ندارد!»
گفتم: مسافرمان در راه است 
تأخیر او رهاورد همین غفلت‌هاست
پرسیدم: آماده‌ای به استقبال او برویم و
اسباب آمدنش را مهیا کنیم؟
گویا به خود آمده بود
چون دست یاری‌ام را پس نزد...