آیت‌الله نوری‌همدانی گفت: از حدود 90 سال پیش و پس از اینکه فرقه تکفیری وهابی با تخریب قبور ائمه بقیع (علیهم‌السلام) و ارتکاب جنایات قبیح در مسجد مدینه و در کربلا در ریختن خون‌ها و از بین بردن آثار اسلامی عقاید منحرفانه خود را ظاهر کرد، هر سال خاطره این مصیبت عظیم در قلوب مسلمانان تجدید می‌شود. به تازگی در میان کشورهای اسلامی هیچ کشوری به اندازه این رژیم از کشورهای غربی و همفکران آنها که هدفی جز ایجاد جنگ و اختلاف‌افکنی‌ها برای فروش سلاح‌های جنگی ندارند، سلاح جنگی نخریده است.


گفتاری از آیت‌الله شهید دکتر بهشتی
اسلام دینی است که فرد و جامعه را زنده می‌پروراند. هر جا آثار مرگ و بی‌جانی، بی‌جنبشی و بی‌تحرکی در هر فرد یا در هر جامعه مشاهده گردید، بدانید که اسلام با آن معنای عالی و پرارزش خودش در آنجا نیست اسلام در همان روزهای نخست موفق شد مردان و زنان زنده‌ای تربیت کند که در تاریخ بشریت و در جهان ابدیت زنده جاویدند.
اسلام از جامعه‌ای نیمه‌مرده، از مردمی نیمه‌مرده و پراکنده، جامعه‌ای زنده پدید آورد که از همان اوایل پیدایش درباره مسئله حیات و زندگی از آن به خوبی بروز کرد.
در دین حنیف اسلام به پیوندهای اجتماعی به عواملی که افراد را متشکل می‌کند و به صورت جامعه در می‌آورد، سخت اهمیت داده شده است.
جامعه پیکری است و افراد اجزا و اندام‌های آن. این پیکر مغز دارد، فکر دارد، اراده دارد، علم دارد، عمل دارد، حیات دارد و مرگ دارد. ولی آنچه حقاً باید مورد توجه قرار گیرد این است که جامعه، چون فرد، متولد می‌شود دوران کودکی جوانی، دوران کمال، سنین کهولت و پیری و بالاخره تحول و مرگ دارد، صحت و بیماری دارد، وقتی بیمار می‌شود روابط میان اعضایش متزلزل می‌شود و دیگر خوب کار نمی‌کند و چون پیوند میان اعضا درست و کامل نیست، حیاتش ضعیف می‌شود. در این موقع باید جامعه را درمان کرد، معالجه کرد، باید به داد او رسید، والّا می‌میرد.
اسلام به فعل و انفعالی که در امور اجتماعی هست، عنایت فراوان کرده و برای استوار ساختن پیوندهای اجتماعی و مصون نگه‌داشتن جامعه از گزند عوامل فساد تدابیر عالی اندیشیده‌ است. عنایت فراوان اسلام به تحکیم پیوندهای اجتماعی به دو صورت به چشم می‌خورد؛ یکی به صورت ایجاد یا تقویت عواملی که بر تشکل جامعه می‌افزاید و نظام اجتماعی را عالی‌تر و روابط اجتماعی را محکم‌تر می‌کند. یکی هم به صورت جلوگیری از اموری که پیوندهای اجتماعی را سست می‌کند و جامعه را بیمار می‌کند و به تشکل و نظام جامعه لطمه می‌زند.
اسلام مسلمان‌ها را به معاشرت و دید و بازدید و آمد و شد با هم دعوت کرد. گوشه‌گیری و کناره‌گیری از برادران مسلمان را ناپسند شمرد و اعلام کرد مسلمان باید به دیدار برادران مسلمانش رود و از حال و کار آنها با خبر باشد.
اسلام مسلمانان را وادار کرده که از کارهای عمومی جامعه مسلمین غافل نمانند، به فکر امور مسلمین باشند. اسلام نه تنها پرداختن به مسائل و مصالح اجتماعی و عمومی را بر مسلمانان لازم شمرده، بلکه پرداختن به احتیاجات عمومی برادران مسلمان را عبادتی بس بزرگ‌ و پرثواب دانسته است.
امروز وضع مسلمانان تقریباً نقطه مقابل این تعالیم مقدس است. کمتر کسی است که اصولاً منافع و مصالح اجتماعی را بشناسد. چه بسیارند کسانی که اگر از آنها بپرسید آقا! آدمیزاد خوب است وقتش را صرف چه بکند؟ در جواب شما همه چیز را می‌شناسند اغلب جز مصالح اجتماعی را.
ما می‌مانیم و عده بسیار معدودی که به مصالح اجتماعی توجه دارند، اهمیت می‌دهند. اینها هم گاهی آنقدر دایره بینش و فکرشان محدود است که از مصالح شهری یا مصالح مملکتی آن طرف‌تر نمی‌روند و چه بسا مصالح مملکتی را بر مصالح عمومی و کلی امت اسلام مقدم بدارند. اما آنها که به فکر مصالح عمومی امت اسلام باشند و در راه آن کوشش کنند بسیار کم و تقریباً انگشت‌شمارند، این همان وضعی است که اسلام ما را از آن و از عواقب وخیم آن سخت برحذر داشته. مسلمانان با این رویه نه تنها انجام یک فریضه بزرگ الهی را به دست نسیان یا عصیان سپرده‌اند؛ بلکه با حساب روشن به دست خود نظام اجتماعی خود را مختل ساخته و مشکلات صعب‌العلاج در راه زندگی خود ایجاد کرده‌اند، همه باید بدانند که اگر افراد یک جامعه از نیرو، از وقت، از سرمایه و مال و از امکانات خودشان سهمی برای کارهای اجتماعی درنظر نگیرند و در این راه به مصرف نرسانند، کوشش و تلاش فردی آنان در راه‌های دیگر هم آنچنان که باید و شاید به ثمر نخواهد رسید.
در جامعه‌ای که افراد مسئولیت اجتماعی را حس نکنند؛ «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» نباشند، اصولاً آینه روشن و قابل اعتماد برای کسی نیست. هر آن احتمال می‌رود که طوفانی سهمگین در گیرد و همه چیزهایی را که افراد به عنوان تأمین آتیه برای خود و فرزندان‌شان ذخیره کرده‌اند، نابود کند و آتش آن خشک و تر را بسوزاند. «و اتقوا فتنه لاتصیبن الذین ظلموا منکم خاصه و اعلموا ان‌الله شدید العقاب» (انفال/ 25)
خود را از آن فتنه دور نگه‌دارید که فقط به ستمکاران شما نخواهد رسید و همه را دربرخواهد گرفت و بدانید که خدا بر کسانی که از جهاد در راهش سر باز زنند سخت می‌گیرد و آنان را به کیفر اعمال خود می‌رساند، در محیطی که به مسئولیت‌های اجتماعی اهمیت داده نشود، وظایف افراد در حفظ مصالح جامعه انجام نگیرد، عرصه بر مردم اصلاح‌طلب هم تنگ می‌شود و تلاش و کوشش آنان برای انجام اصلاحات کمتر به ثمر می‌رسد. این همان خطری است که مکرر در روایات امر به معروف و نهی از منکر به صورت تهدید مسلمانان اعلام شده؛ «لتامرون بالمعروف و لتنهون عن المنکر و لیستعملن علیکم شرارکم فیدعو خیارکم فلایستجاب» وگرنه حکومت به دست مردم نادرست و شرور خواهد افتاد. افراد ناصالح کارگردان امور اجتماعی خواهند شد و دیگر دعوت افراد صالح و اصلاح‌طلب شما به جایی نخواهد رسید و نه دعای‌شان در درگاه خالق مستجاب است و نه فریاد آنها به گوش و دل خلق می‌نشیند، به هر راه روند با موانع بی‌شمار روبه‌رو شوند و بی‌نتیجه بازگردند.
مردی نزد پیغمبر خدا(ص) آمد و خواست تا به او سفارشی کند، از جمله سفارش‌های پیغمبر(ص) به او این بود که «الق اخاک بوجه منبسط»؛ با برادر مسلمانت با روی گشاده روبه‌رو شو.
دروغگویی، پیوندهای اجتماعی را از ریشه می‌زند و اعتماد مردم را از یکدیگر سلب می‌کند، همین آفت بزرگ است که امروز در جامعه مسلمان ما راه یافته و پایه‌های جامعه ما را متزلزل کرده (است).
مسلمانان نباید نسبت به دیگران بدگمان باشند. گمان انسان آزاد نیست. پندار و گفتار و کردار هر سه محدود است آدمی حق ندارد هرچه به خاطرش رسید دنبال کند و تقویت کند.
اسلام می‌گوید؛ «ضع امر اخیک علی احسنه»؛ کار برادر مسلمانت را به بهترین وجه ممکن تفسیر کن، حمل بر صحت کن.
مسلمان نباید غیبت کند. پشت سر برادر مسلمانش حرفی نزند که او را برنجاند. مسلمان نباید به افتخارات نسبی و خانوادگی یا شخصی خود ببالد و آنها را به رخ دیگران بکشد.
اینها نمونه‌هایی از عنایت کامل اسلام به اتحاد و اتفاق و پیوند تزلزل‌ناپذیر مسلمانان با یکدیگر است.
پیغمبر(ص) فرمود مسلمانان نسبت به یکدیگر چون اجزای یک ساختمانند که هر جزئی پشتوانه جزء دیگر و مایه استحکام و استواری او است، اگر یک دانه از آجرهای زیر پایه این ساختمان را بیرون بکشند، پا به سر می‌غلتد و عمارت خراب می‌شود. مسلمانان باید به هم پیوسته باشند تا هم در تأمین نیازمندی‌های داخلی خود توانا باشند و مثل ملل اسلامی امروز برای کمترین احتیاجات خود دست نیاز به سوی دیگران دراز نکنند، در مقابل حملات دشمنان نیرو داشته باشند.
اسلام خواسته است مسلمانان با اجتناب از عوامل فساد و پراکندگی و نفاق جامعه‌ای متشکل و نیرومند به وجود آورند. در قوانین مختلف اسلام کوشش شده روزنه‌های اختلاف و دوئیت از اول بسته شود و این یکی از اصول عالی و پر ارزشی است که باید در بررسی حقوق و اخلاق اسلامی کاملاً مورد توجه قرار گیرد، اسلام می‌خواهد مسلمان‌ها هم در میدان جنگ متشکل باشند؛ «ان‌الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص» (صف/ 4) هم در حال نماز و پرستش خدا «و ارکعوا مع الراکعین» (بقره/ 43) و هم در میدان زندگی و نبرد حیات و فعالیت‌های اجتماعی.
یکی اینکه از عوامل مؤثر پیدایش شکاف و جدایی میان مسلمان‌ها اختلاف فاحش طبقاتی است. دیگر اینکه اختلاف رأی و سلیقه از موانع سیاسی همکاری‌های اجتماعی است. فرض کنیم همه مردم در یک محیط اصلاح‌طلب دارای فکر روشن و حسن نیت کافی باشند، ولی آیا ممکن است همه آنها یک جور فکر کنند، یک رأی و یک سلیقه داشته باشند؟ مسلّم نه. اگر صد نفر مسلمان دارای حسن نیت و اراده نیرومند و علاقه به اصلاحات دور هم جمع شوند تا کاری به کمک هم انجام دهند، چه بسا روزها و هفته‌ها و ماه‌ها بگذرد بنشینند و برخیزند بگویند و بشنوند و عاقبت نتوانند بر انجام یک کار اصلاحی اتفاق‌نظر پیدا کنند. در هر مطلبی و هر طرحی یک یا چند رأی مخالف وجود دارد. این طبیعی است و نمی‌توان بر آن خرده گرفت.
امت‌های زنده دنیا، به این مشکلات برخورده و برای حل آنها فکری کرده‌اند، راه‌هایی اندیشیده و رفته‌اند و تا حدود زیادی نیز موفق شده‌اند عامل اساسی پیشرفت و تفوق آنها نیز بیشتر حل همین معضلات اجتماعی است و اگر جامعه مسلمان ما هم بخواهد پیش برود باید آنها را بر طبق موازین ارزنده اسلام حل کند، نه اینکه پیر و جوان به هوسبازی و عیاشی رو آورند، پرده‌های عفت و تقوا را بدرند، سنن عالی انسانیت را که به نام دین و اخلاق پذیرفته بودند، یکجا ترک گویند.
بحمدالله این روزها احساس می‌شود مسلمانان روشن‌ضمیر و با ایمان و علاقه‌مند به اصلاحات اجتماعی دیگر انگشت‌شمار نیستند... آیا می‌شود در مسلمانی خود از نماز، که فریضه بزرگ الهی است، از روزه، که فریضه بزرگ الهی و وسیله تقوا و تصفیه و تهذیب نفس است، از عبادت‌های دیگر که در پیشگاه خدا بجا می‌آورید البته باید بجا آورید، قدمی جلوتر بگذارید و به این مسائل اخلاقی و اجتماعی هم عنایت کنید؟ آیا می‌شود ما که خود را در یک راه می‌یابیم بکوشیم کمتر حرف بزنیم و بیشتر عمل کنیم؟ کوشش کنیم همدیگر را بهتر و بیشتر بشناسیم. روابط ما، دید و بازدیدهای ما، معاشرت‌های ما بیشتر و از تشریفات و تصنعات پاکتر و منزه‌تر باشد؟ در معاملات‌مان، در روابط تجارتی و روابط دیگر اجتماعی‌مان به سنن اسلام عمل کنیم و علاقه خود را با عمل نشان دهیم. مبادا فکر کنید چون همه عمل نمی‌کنند، چه سود که ما عمل کنیم؟
حضرت علی(ع) در آن هنگام که ضربت خورده و در بستر افتاده بود و در آن لحظات آخر حیات به فرزندانش به خانواده و نزدیکانش سفارش می‌کند که اگر دیگران از تعالیم اسلام رو گرداندند، آنها رو نگردانند و عمل کنند، به آنها می‌فرماید در طوفان‌های اجتماعی نگهدار یکدیگر باشید، به یکدیگر بپیوندید و در راه هم از بذل جان و مال مضایقه مکنید. در همین جامعه منحط ما اگر دسته‌ای همت کنند عمل نمونه عالی اسلام باشند بدون شک می‌توانند با همکاری یکدیگر دل اجتماع را بشکافند و پیش بروند.
از خدای متعال خواستارم، به همه ما توفیق عنایت کند بیشتر از پیش مرد عمل باشیم. بهتر از گذشته اسلام را بشناسیم و به اسلام شناخته عمل کنیم. بعد هم همدیگر را بهتر بشناسیم و با هم همکاری کنیم و از پرداختن به کارهای اجتماعی رو نگردانیم.

  مهدی عامری/ در اسلام خدمت بدون عبادت و تهجد بدون توجه به اجتماع ناقص است. به همین دلیل در آیات متعدد قرآن، صلات و زکات در کنار هم ذکر شده است، تا این مهم عیان شود که عبادت فردی همراه با خدمت اجتماعی هر دو مورد توجه الهی است. چنانچه در روایت شریفه ارکان اسلام این‌گونه معرفی شده است؛ «اسلام بر پنج پایه استوار شده است: گواهی دادن بر یگانگی الله و رسالت محمد(ص) و اقامه نماز و دادن زکات و حج خانه خدا و روزه رمضان.» بنابراین ترک زکات به منزله ویران کردن یکی از پایه‌های اسلام است؛ چنانچه امام رضا(ع) فرمودند: «خداوند عزوجل... امر به نماز و زکات کرده، پس هر کس نماز بخواند و زکات ندهد، نمازش قبول نمی‌شود...»
به تعبیر آیت‌الله جوادی آملی، فرمان به ادای زکات پس از فرمان به نماز از این روست که نمازگزاری که با برپایی نماز با خدای مُنعم ارتباط برقرار کرد و به او تقرب جست، از خلق خدا که «عیال‌الله» هستند، غافل نمی‌شود؛ لازمه غفلت نکردن از خلق، رفع مشکلات آنان و از جمله برطرف کردن نیازهای مادی و اقتصادی آنان است که این امر با پرداخت زکات و انفاق‌های مالی محقق می‌شود.
اگرچه از نظر بحث‌های جزیی و موردی هر یک از نماز و زکات، واجب مستقل است و هیچ ارتباط وضعی از نظر صحت و فساد بین آنها برقرار نیست، ولی از نظر جامع‌نگری و وحدت مکتب اسلام و پیوند ناگسستنی بین ارکان محوری دین، بین نماز و زکات و دیگر ارکان اصیل اسلامی ارتباط عمیق و عریق برقرار است.
البته، به نظر بیشتر مفسران، زکات در این آیات به مطلق دستورهای مالی مانند انفاق، صدقه، خمس و... گفته می‌شود و فقط شامل زکات مصطلح فقهی نیست؛ لذا توجه به خالق بدون توجه به خلق بی‌معناست.

حجت‌الاسلام احمد پناهیان در گفت‌وگو با صبح‌صادق
مجتبی برزگر/ فضیلت ماه مبارک رمضان بر هیچ کسی پوشیده نیست و روایات فراوانی هم بر این امر صحه گذاشته‌اند به گونه‌ای که رسول خدا(ص) در خطبه شعبانیه فرموده‌اند که این ماه سرآمد تمام ماه‌های خداست؛ از این رو باید گفت که این ماه شریف بر روح و روان افراد و مسائل دینی و فرهنگی آنان می‌تواند تأثیر بسزایی بگذارد و افراد را در مسئله خودسازی و میل به معنویت‌گرایی یاری کند. ما در جامعه افرادی را داریم که شاید در طول سال خیلی اهل نماز و عبادت نباشند، اما در ماه مبارک رمضان روزه می‌گیرند، نماز می‌خوانند و نسبت به دنیا بی‌توجه می‌شوند. این را هم می‌توان از ظرفیت‌های وجودی این ماه شریف دانست. ماه رمضان موجب وحدت، مهربانی، رعایت حقوق مردم و دوری از گناه شده و باید دستاوردهای معنوی و اجتماعی آن در طول سال هم حفظ شود. امروز همه مؤمنان باید به واسطه عبادت خالصانه شکرگزار خداوند باشند و از اینکه در این ایام با دوری از گناه به تقویت معنویت در خود اقدام کرده‌اند، مسرور شوند؛ چرا که هر روزی که در آن گناهی نشود عید واقعی است و ماه رمضان به واسطه کم‌شدن گناه بندگان بهترین عید محسوب می‎شود. ماه رمضان دستاوردهای اجتماعی فراوانی دارد که وحدت و همدلی مردم و مسئولان، تقویت فضای معنوی در جامعه، دوری از اختلافات و افزایش مودت دینی بین خانواده‌ها مهم‌ترین دستاوردهای عبادت در ماه رمضان است. در این ماه قلم و زبان مؤدب و رحمت و مهربانی در جامعه جاری می‌شود و دل‌ها با نزدیکی به یکدیگر مسیر الهی را طی می‌کنند و رسیدگی به فقرا و توجه به نیازمندان در اولویت همه کارها قرار می‌گیرد. توجه به نیازمندان در ماه رمضان در اوج خود قرار می‌گیرد و اگر به این موارد در طول سال هم توجه شود می‌توان امیدوار بود که سایه شوم فقر و نداری به ‌تدریج از سر جامعه اسلامی برداشته شود. به مناسبت پایان ماه میهمانی الهی و ایام عید سعید فطر به سراغ حجت‌الاسلام والمسلمین احمد پناهیان از استادان حوزه و دانشگاه و واعظ برجسته کشور رفتیم و با وی درباره اینکه چطور روح معنوی ماه مبارک رمضان را در طول سال حفظ کنیم، به گفت‌وگو نشستیم. مشروح این مصاحبه در ادامه از نظرتان می‌گذرد.
* بفرمایید اینکه ایام روزه‌داری یک ماه در نظر گرفته شده چه فلسفه‌ای دارد؟
اصل این ماجرا داستان مفصلی دارد؛ وقتی حضرت آدم و حوا آن ترک اولی را انجام دادند، خداوند متعال با فرزندان آدم این قرار را گذاشت برای یک تنبیه روزه در نسل انسان باقی باشد تا برای فرزندان انسان آن کاری که پدر و مادرشان کردند و حرف خدا را نادیده گرفتند، تجربه و عبرت شود. در اصل این قرار برای ادیان دیگر 40 روزه بود، اما خود پیامبر اکرم(ص) برای امت اسلام 10 روز تخفیف گرفتند؛ چراکه می‌دانید اگر کسی به دنبال اثر ماندگاری است 40 روز ممارست می‌کند تا این اتفاق بیفتد یا از سوی دیگر اگر قرار باشد صفت و ویژگی‌ای نیز از بین برود، باز همین 40 نوبت ممارست بایستی تکرار شود. منتها با رحمتی که خدای متعال نسبت به امت پیامبر اکرم(ص) دارند، طول این ایام رمضانی به 30 روز رسید.

* چه عوامل و نکاتی وجود دارد که ماه مبارک رمضان را از دیگر ماه‌های خدا متمایز می‌کند؟
یکی خود ماهیت این ماه است؛ این وجوه تمایز را از خود کلام امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه بیان می‌کنم که رمضان نسبت به ماه‌های دیگر یک ویژگی برتر دارد. یکی اینکه روزه گرفتن و اقامه این ماه جزء خالص‌ترین فرایض الهی است؛ زیرا روزه خالص است و در آن ریا وجود ندارد. وقتی این تکلیف اقامه می‌شود معلوم است فضای معنوی در قلب و روح انسان اثر می‌کند. یکی از اتفاقاتی که در این ماه می‌افتد ارتقای ایمان است. در این ماه عبادت و صیام و بسیاری از محاسن و ثواب‌های دیگر زیاد شده و برکت پیدا می‌کنند. در این ماه گناهان و جرائم جای خودشان را به فضیلت می‌دهند. این ماه لیله‌القدری دارد که برتر از (هزار ماه) 80 سال فضیلت است که آن برکات خاص خودش را به دنبال دارد. عمل صالح در این ماه نسبت به ماه‌های دیگر افزایش می‌یابد و آرزوهای انسان در این ماه دست یافتنی‌تر می‌شود. این ماه ماهی است که دل اقبال بیشتری دارد و نرمی بیشتری پیدا می‌کند. این ماه انسان رفیقی پیدا می‌کند که با همراهی و یاری او در مقابل شیطان بایستد. این ماه راه رسیدن به احسان و کرامت الهی را هموار می‌سازد که این ویژگی در ماه‌های دیگر نیست. این ماه ماهی است که عیوب انسان پوشیده می‌شود و این ماه تأمین‌کننده امنیت و سلامت وجودی هر انسانی است. یکی از ویژگی‌های دیگر این ماه که امام سجاد(ع) بر روی آن تأکید دارند، این است که رمضان همچون یک میدان مسابقه است برای اینکه انسان به رضایت الهی دست یابد. 

* حاج‌آقا! ما در ماه مبارک رمضان با چشم‌پوشی از معصیت‌ها و حتی اشتباهات به یک حالت معنوی دست می‌یابیم، اما رفته‌رفته از این حال خارج می‌شویم، آیا واقعاً آن دستاوردهای معنوی را از دست می‌دهیم؟
ماه مبارک رمضان فضای رشد معنوی را برای ما فراهم می‌کند که اگر بتوانیم آثار و برکات ماه مبارک رمضان را حفظ کنیم، به اوج بالندگی معنوی و بندگی رسیده‌ایم. ما خودمان را در این ماه طی ساعاتی از خوردن و آشامیدن محروم می‌کنیم چون خدا دستور داده و واجب کرده است. اگر در ماه‌های دیگر با همین دقت به واجبات الهی و تکالیف‌مان عمل کنیم، این خود نگهداری‌ها را اگر بتوانیم در ماه‌های دیگر داشته باشیم این برکات به اوج خودش می‌رسد. البته برکات خاصه‌ای همچون شب‌های لیله‌القدر نخواهیم داشت، اما آن نرمش قلب و پاکی طهارت را شاهد خواهیم بود. البته این را هم بدانیم که خدای متعال در ماه‌های دیگر هم حضور دارد و هم می‌توانیم به برکات، ثواب و خیر دست یابیم. به عبارت دیگر اگر می‌خواهیم به اصل حفظ روحیه معنوی ماه رمضان در طول سال دست پیدا کنیم باید در ماه‌های دیگر هم این احساس را داشته باشیم که در میدان مسابقه از دیگران سبقت می‌گیریم تا رضایت خداوند را در همه ابعاد زندگی جلب کنیم.

* آیا برای حفظ و ذخیره دستاوردهای ماه مبارک رمضان برنامه عملی هم قائل هستید؟
شما در طول ماه مبارک شکم خودتان را نگه می‌دارید از اینکه هر چیزی نخورد یا هر وقتی نخورد. گوش انسان حفظ می‌شود تا هر چیزی نشنود یا زبان انسان حفظ می‌شود هر چیزی را نگوید. چشم انسان در این تمرین قرار می‌گیرد که هر چیزی را نبیند. یک روزه‌دار افکار خود را مراقبت می‌کند. اگر همه این مواظبت‌ها در طول سال نهادینه شود، قطعاً با ادای تکلیف الهی، رضایت خداوند را به دست خواهیم آورد. بحمدلله سایه ولایت فقیه بر سر ما است و به اقشار مختلف جامعه تکالیف‌شان را گوشزد می‌کنند تا هرکس تکالیف خودش را در وقت خودش انجام دهد؛ این اتفاق خوشبختانه توانسته است عملاً در ماه مبارک رمضان برکات این ماه را ماندگار کند.
* چه آفت‌هایی ره‌توشه معنوی ماه مبارک رمضان را به خطر می‌اندازد؟
این کلام را که شیطان در ماه مبارک رمضان دست بسته و غل و زنجیر می‌شود، همه شنیده‌اند؛ اما در ماه‌های بعد دوباره این غل و زنجیرها باز می‌شود. حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) فرمودند شیطان در وجود انسان رخنه کرده و بعد شیاطین دیگری را در وجود انسان ایجاد می‌کند. او مراقبت می‌کند تا این شیاطینی که در وجود انسان هستند، رشد کنند تا جایی که شیطان به وسیله او حرف بزند؛ چون اینها موالید شیطان در وجود انسان هستند. یکی از آفت‌های خیلی مهم خود شیطان است. یکی از آفت‌های دیگر نفس و منیت‌ است. آفت‌های دیگر که ممکن است انسان را در مسیر ولایت متزلزل کند، دنیاطلبی و ثروت‌اندوزی و حب جایگاه و مقام است. اگر یکی از این آفت‌ها و رذایل به سراغ انسان بیاید، انسان را برمی‌گرداند، مانند کسانی که در رکاب پیامبر(ص) بودند؛ ولی وقتی آلوده مظاهر دنیا شدند، برگشتند. آفت‌های دیگر هم ممکن است از سوی شیاطین انسی به انسان وارد شود. همان هجمه‌های فرهنگی رسانه‌های غربی که بنای‌شان این است که ایمان‌ها را سست کنند. اینها برای خانواده‌ها، مدرسه‌ها، دانشگاه‌ها، مساجد، هیئت‌ها و حوزه‌های علمیه برنامه‌ریزی کردند و مصادیق آن آشکار است. از این دشمن نباید غافل شد. دشمن انسانی هم یکی از آفات بسیار جدی است که باید با آن مقابله کرد.

* اهمیت و جایگاه عید فطر در فرهنگ و اعتقادات مسلمانان چیست و چگونه مسلمان می‌تواند عید واقعی در پایان ماه مبارک رمضان داشته باشد؟
عید سعید فطر جزء بزرگ‌ترین اعیاد مسلمین است؛ چرا که انسان یک تکلیفی را انجام داده و حالا محضر کسی می‌رسد که او را مجبور به ادای این تکلیف کرده و درخواست‌هایش را دارد. ضمن اینکه نماز عید فطر با اینکه دستور فرمودند، باید پشت سر امام امت یا نایب امام خوانده شود. افزون بر اینکه یک روز عبادی فردی ارزشمند است، فرمودند اگر شب‌های قدر کسی بخشیده نشد، امیدش عید فطر باشد. افزون بر این قداست و عظمت معنوی خود روز عید فطر، این روز جایگاه سیاسی و اجتماعی هم دارد؛ چرا که به واسطه آن، مسلمین دور هم جمع می‌شوند و محضر امام‌شان می‌رسند. مسلمین در روز عید فطر پس از عبادات و تضرع در خانه خدا و پوشیدن لباس تمیز، غسل و...، محضر امام می‌رسند و او تعیین تکلیف می‌کند. ما از یک تکلیف فارغ شده و وارد تکلیف بعدی می‌شویم. عید فطر از این رو اهمیت دارد که از یک تکلیف الهی فردی و اجتماعی فارغ شده و وارد عرصه جدیدی از زندگی می‌شوند. برنامه سال‌شان را با فرامین جدید امامی که در همان نماز عید فطر خطبه می‌خواند، می‌گیرند و این انسجام و اجتماع مسلمین نیز قدرت اسلام را به رخ همگان می‌کشد.