در پنجمین همایش بزرگ سلحشوران دفاع مقدس و یادمان سردار احمد متوسلیان مطرح شد
  حسن ابراهیمی/  پنجمین همایش بزرگ سلحشوران دفاع مقدس به مناسبت همزمانی با روزهای اسارت چهار دیپلمات ایرانی به دست مزدوران رژیم صهیونیستی در لبنان یادمان سردار جاویدنشان احمد متوسلیان نام گرفت. در این همایش که در محل باغ موزه دفاع مقدس و ترویج فرهنگ مقاومت برگزار شد، سرلشکر صفوی، حجت‌الاسلام شهیدی‌محلاتی، سردار رستگارپناه و برادر حاج‌احمد متوسلیان سخنرانی کردند که در ادامه خلاصه‌ای از سخنرانی هر یک را می‌خوانید.

نیروی قدس اهرم قدرت سیاست خارجی ما در منطقه است
سردار سرلشکر سیدیحیی صفوی، دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در این همایش،‌ اظهار داشت: «آشنایی بنده با حاج‌احمد از اول اردیبهشت سال ٥٩ شروع شد و تا شهریور سال ٥٩ و بعد هم دفاع مقدس و عملیات فتح‌المبین و الی‌بیت‌المقدس و زمان اعزام ایشان به لبنان ادامه داشت.»
وی افزود: «متوسلیان در اندیشه و تفکر انسانی خدامحور و تربیت شده مکتب قرآن بود و نسبت به خطر صهیونیست‌ها و آمریکا علیه اسلام از کینه زیادی برخوردار بود و بر دشمنان همچون طوفان می‌غرید و باصلابت و قاطعانه برخورد می‌کرد.»
دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا تصریح کرد: «عملکرد متوسلیان در پیوستن به سپاه و در غائله کردستان و مریوان قابل توجه است، او از نبوغ مدیریتی بالایی برخوردار بود و کارنامه عملیاتی درخشانی دارد.»
سردار صفوی ادامه داد: «در زمینه اعزام حاج احمد و یارانش به لبنان ما چیزی نداشتیم که به آنها بدهیم. درباره سپاه خطاب به ملت عرض می‌کنم که برخی‌ها با تهمت و دروغ و افترا می‌خواهند سپاه را تضعیف کنند.»
وی همچنین یادآور شد: «سپاه حافظ انقلاب و کشور و سپر دفاع از کشور و از ارکان قدرت ما در برابر تهدیدات است. اگر آمریکا و رژیم صهیونیستی سپاه را تضعیف کنند، طبیعی است؛ چون دشمن ما هستند، اما اگر در داخل کسانی با تهمت و دروغ سپاه را تضعیف کنند، غیر عقلانی است و تضعیف سپاه تضعیف کشور، سیاست خارجی و اقتصاد است.»
وی تأکید کرد: «قاسم سلیمانی‌ها توانستند با سپاه دشمنان از جمله آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان، ترکیه و... را شکست دهند. اهرم پیش‌برنده قدرت ما در منطقه و سیاست خارجی همین نیروی قدس سپاه است و دشمنان هم این را به خوبی می‌فهمند.»
دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: «افراد به دنبال تضعیف سپاه که مظهر قدرت ملی است، نباشند. امیدواریم از این کار دست بردارند.»

اعتقاد وزارت خارجه بر زنده بودن احمد متوسلیان است
حجت‌الاسلام سیدمحمدعلی شهیدی‌محلاتی، رئیس سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران که دیگر سخنران این مراسم بود، اظهار داشت: «هر چه درباره احمد متوسلیان صحبت کنیم، نمی‌توانیم او را خوب بشناسیم. رهبر معظم انقلاب درباره ایشان فرمودند که من او را از نزدیک می‌شناسم؛ احمد متوسلیان یکی از برجستگان دفاع مقدس بود.»
شهیدی با اشاره به فعالیت احمد متوسلیان در مبارزه با رژیم ستمشاهی و نیز حضور او در جبهه کردستان، خاطرنشان کرد: «ایادی رژیم منحوس صهیونیستی سرانجام احمد متوسلیان سرانجام را دستگیر کردند و تا امروز از سرنوشتش خبری نیست؛ اما وزارت خارجه معتقد است احمد متوسلیان زنده است. هر چند اگر او شهید هم شده باشد، برای ما زنده است.»
رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در پایان گفت: «یک بار که به همراه رئیس‌جمهور به آسایشگاه جانبازان رفتیم، یکی از جانبازان قطع نخاعی به رئیس‌جمهور گفت تنها خواسته من از شما این است که رهبری را رها نکنید.»

سبک مدیریت متوسلیان نمونه عینی مدیریت جهادی است
سردار حسن رستگارپناه، دبیر پنجمین همایش سلحشوران حماسه دفاع مقدس یادمان سردار جاویدالاثر احمد متوسلیان، نیز گفت: «حاج‌احمد متوسلیان بر اساس اعتقاد راسخ خود به جهاد و مبارزه با دشمنان خدا پرداخت.»
وی با بیان اینکه حاج‌احمد در این راه هیچ مانعی را نمی‌دید و موانع را با سخت‌کوشی و تلاش‌های صادقانه رفع می‌کرد، افزود: «حاج‌احمد سبک مدیریتی را به یادگار گذاشت که این می‌تواند راه‌گشای بسیاری از مشکلات فراروی انقلاب اسلامی ایران باشد؛ در واقع تفاوتی که سبک مدیریتی حاج‌احمد با مدیریت دیگران داشت، در حرکت و تلاشی بود که از خود نشان می‌داد؛ این تلاش و حرکت را به صورت ابزار با ارزش‌ها قرار نمی‌داد؛ بلکه مدیریت جهادی او بر اساس خودباوری و ادای تکلیف بود.»
سردار رستگارپناه ادامه داد: «مدیریت حاج‌احمد مدیریتی بود که با استقامت، صبر و بردباری توانست موانع را از فراروی خود بردارد؛ لذا متوسلیان نمونه عینی برای مدیریت جهادی است، چون فرماندهی کارآمد بود.»
وی با بیان اینکه حاج‌احمد هیچ‌گاه خلق‌وخوی تندی نداشت، تأکید کرد: «متوسلیان هر آنچه را انجام تکلیف می‌دانست، انجام می‌داد و در این راه با هیچ کس هم مماشات نداشت؛ از این رو افتخارات او می‌تواند درسی برای آیندگان باشد؛ به ویژه جوانان که سبک مدیریت او را سرلوحه خود قرار دهند.»

خانواده‌های چهار دیپلمات 
در رنج هستند
برادر جاویدالاثر احمد متوسلیان نیز در این همایش با بیان اینکه خانواده چهار دیپلمات ربوده شده در رنج به سر می‌برند، گفت: «اگر کسی مدعی زنده بودن آنها است، سند یا عکسی نشان دهد و اگر هم شهید‌ شده‌اند، بگویند.»
امیر متوسلیان ضمن بیان خاطراتی از دوران کودکی و نوجوانی حاج‌احمد متوسلیان، درباره سرنوشت او و سه نفر دیگر از همراهانش اظهار داشت: «خانواده‌های ما از بلاتکلیفی در رنج هستند و ما مطالبه سرنوشت چهار دیپلمات‌مان را از رژیم صهیونیستی داریم و از مسئولان می‌خواهیم تکلیف آنها را مشخص کنند.»

سرلشکر قاسم سلیمانی گفت: دشمن به این نکته که قدرت ایران ده‌ها برابر افزایش پیدا کرده، اعتراف می‌کند و این نتیجه سیاست، حکمت و حمایت به حق ایران از مردم مظلوم منطقه است. بزرگ‌ترین خیانت به کشور پاشیدن بذر تردید نسبت به اصول اساسی پایه‌های نظام است. صحنه‌های زیادی از موشک‌باران‌ها، از جمله موشک‌های آمریکایی را دیده‌ام؛ اما این پاسخ کوبنده سپاه به معنای حقیقی «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَـکِنَّ اللهَ رَمَى» بود. اگر کسی پایش را از گلیمش درازتر کند، جمهوری اسلامی برخورد سختی خواهد کرد.


  علیرضا جلالیان/ رمضان امسال رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان انقلابی و نسل بعدی مدیران کشور پس از شنیدن سخنان آنها، تعبیری جدید را به کار بردند که هر چند اولین بار بود، اما به نظر می‌رسید این نام‌گذاری به فعالیتی در طول دهه‌های اخیر پس از پیروزی انقلاب مربوط بود. ایشان برای تقرب ذهن در امور فرهنگی و اجتماعی همواره از اصطلاحات و واژگان نظامی استعاره می‌گیرند که نمونه‌های آن تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، قرارگاه فرهنگی و... است. عبارت «آتش به اختیار» هم دیگر تعبیر نظامی ایشان است که روی فعالیت‌های فرهنگی بسیار پربار گروه‌های غیر رسمی و تشکل‌های عمدتاً دانشجویی در برابر انحرافات و تحرکات نادرست در جمهوری اسلامی ایران نهادند. اما به نظر می‌آید این تحرکات در حوزه آتش به اختیار عمدتاً از سوی نیروهای انقلابی بوده است که مرتبط با بسیج بوده‌اند و در قالب بسیج مستضعفان احساس وظیفه کرده و در این تشکیلات نیز حضور دارند. اگر چه فعالیت آتش به اختیار در سازماندهی بسیج وجود نداشته است؛ اما برنامه‌های امروز بسیج در بسیاری از حوزه‌ها فعالیت آتش به اختیاری بوده که در نقاط مختلف کشور صورت گرفته است که در این میان می‌توان به فعالیت صالحین در استان خوزستان و تسری آن به مثابه یکی از برنامه‌های اصلی بسیج در سطح پایگاه‌ها، اردوهای راهیان نور، اردوهای جهادی و فعالیت‌های محرومیت‌زدایی، برپایی هیئت‌های مذهبی، اشتغا‌ل‌زایی و... اشاره کرد. بسیاری دیگر از برنامه‌های رایج در مجموعه بسیج که امروز به صورت برنامه سالیانه در بسیج تنظیم می‌شود، همگی فعالیت‌های آتش به اختیار بسیجیان بوده است. از سویی سپاه هم با مأموریت پاسداری از انقلاب، آتش به اختیار عمل کرده است. ورود جدی سپاه به موضوع محرومیت‌زدایی روندی بوده که پیش از آن یک عملکرد آتش به اختیار وجود داشته، ورود سپاه در حوزه هنر و فرهنگ هم دیگر مصداق این موضوع است. امروز نیز نیاز اساسی کشور در حوزه اشتغال و تولید بر مبنای اقتصاد مقاومتی است. سپاه پاسداران می‌تواند به دور از نگاه سازمانی خود و با یک نگاه نهادی و تکوین‌یافته مبتنی بر عمل برای بقای انقلاب اسلامی اقدام به ایجاد تحولات مالی با ایجاد مجموعه‌هایی مبتنی بر عملیات مالی بدون ربا کرده و با هدف الگوگیری در سطح کشور، این امر را در سطح سپاه و بسیج تسری دهد. ایجاد صندوق‌های قرض‌الحسنه در سطح محلات و مساجد، ایجاد مؤسسات تخصصی سرمایه‌گذاری مبتنی بر مضاربه و... از سویی عملکرد سپاه در خدمت‌رسانی و مردمی کردن امنیت در مرزهای جنوب شرقی هم آتش به اختیار بود که خود یک الگوی موفق برای تمام کشور و در سطح جهانی شد. در مجموع، می‌توان نتیجه گرفت اصولاً عملکرد سپاه و بسیج در بسیاری از حوزه‌ها که امروز الگو شده است، آتش به اختیار بوده و به نظر می‌رسد فرمانده محترم و عزیز کل سپاه در این فرصت تمدید شده سه ساله حکم مسئولیت خود می‌تواند توجه بیشتری به این امور داشته باشد.
همسر شهید مدافع حرم اصغر فلاح‌پیشه
 احسان امیری/ شهید اصغر فلاح‌پیشه مدافع حرمی بود که برای تحقق آرمان‌های مردی که در قرن بیستم نور را در جهان تاریک گستراند، در 22 بهمن سال 94 حین دفاع از اسلام ناب محمدی و حراست از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید. آنچه می‌خوانید صحبت‌های طاهره رحمانی همسر شهید مدافع حرم اصغر فلاح‌پیشه است. خانم رحمانی از زندگی مشترک‌شان چنین می‌گوید:
46 سال پیش در محله فلاح تهران و در یک خانواده پرجمعیت که سه دختر و پنج پسر داشت متولد شدم. البته پدر و مادرم هر دو اهل ساوه بودند. ما با خانواده شهید فلاح‌پیشه سی سال همسایه بودیم. پدرم سال 66 برای مأموریتی از طرف بسیج به مشهد رفت که همانجا سکته قلبی کرد و فوت شد. چند ماهی پس از فوت پدرم بابای اصغر با او در جبهه تماس می‌گیرد و می‌گوید، می‌خواهیم برای دختر عزیز آقا به خواستگاری برویم، به نظرم مناسب شماست. 
18 ساله بودم، یک روز مادرم مرا صدا زد و گفت مادر فلانی آمده خواستگاری، پرسیدم برای کدام پسرش؟ گفت اصغر. ما سه سال اختلاف سن داشتیم و او از من بزرگ‌تر بود.
اصغر آقا زمانی که از جبهه به تهران آمد، با توجه به اینکه تا حدودی از هم شناخت داشتیم و خانواده‌ها با هم اشنا بودند، بلافاصله عقد کردیم.
از سال 63 وارد سپاه شده بود. در ماجرای مقابله با فتنه 88 فعالیت زیادی داشت. مهر سال 68 اولین فرزندمان به دنیا آمد و پدرش نام او را مرضیه انتخاب کرد، چون از القاب حضرت فاطمه(س) بود. دختر دیگرمان هم سال 73 متولد شد که او را هم محدثه نامید، به همان دلیل که از القاب حضرت زهرا(س) بود. معنای اسم بچه‌ها بسیار برایش مهم بود. فرزند سومان پسر بود که سال 80 متولد شد. من خیلی دوست داشتم نامش را حسین بگذارم، اما اصغر دلش می‌خواست اسم برادرش امیر که شهید شده بود را روی پسرمان بگذارد که امیرحسین انتخاب شد، تا نظر هر دوی‌مان باشد. از بچه‌های مخابرات لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) بود و اغلب در جبهه می‌ماند. مدت کوتاهی هم بیسیم‌چی احمد متوسلیان شده بود. در عملیات والفجر 8 تیر خورد و تمام عصب پایش قطع شد، دکترها گفتند 50 درصد احتمال دارد پای او خوب شود، او را در بیمارستان طالقانی عمل کردند، گاهی لنگ می‌‌زد، دستش ترکش داشت، ولی بیشتر از ناحیه پا آسیب دیده بود و به این دلیل زود، یعنی سال 83 بازنشسته شد. البته بسیج می‌رفت و سال 89  هم برای خدمت به عتبات رفت. حضور در عتبات خیلی بر رفتار و کردار او تأثیر گذاشته بود. سال 94 قرار شد به سوریه برود، ۱۳ دی اولین باری بود که می‌رفت. آخرین تماسش را 19 دی گرفت. در تماس آخرش که 22 بهمن بود، گفتم خواهرت اینجاست، تماس بگیر با او صحبت کن، گفت باشه. گذشت تا  دو روز بعد (24 بهمن) دخترم محدثه در گروه‌های تلگرامی خبر شهادت پدرش را دید. پیکر او هم برنگشت.

کتاب‌های مجموعه خاطرات رزمندگان دفاع مقدس طرفداران خاص خود را دارد؛ چه اینکه این کتاب‌ها مجموعه‌ای از خاطرات رزمندگان یک شهر را بیان کند. کتاب «نمی از ایثار» مشتمل بر مجموعه خاطرات دوران دفاع مقدس رزمندگان شهرستان ابرکوه است، که به قلم «محمدرضا بابایی‌ ابرقویی» به رشته تحریر درآمده و اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان یزد آن را منتشر کرده است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «12 تیر سال 62 به جبهه اعزام شدم. در گردان، مسئولیتم آرپی‌جی‌زن بود. در عملیات والفجر 2 در منطقه حاج عمران عراق به اسارت دشمن درآمدم. البته مدت اسارتم 48 ساعت بیشتر طول نکشید. وقتی از ناحیه پای راست بر اثر اصابت تیر مستقیم مجروح شده بودم، به دست دشمن اسیر شدم. هرچند محمدرضا بخشنده‌پور در آن حجم آتش زیاد، پای مرا پانسمان کرده بود، اما عراقی‌ها دست‌های مرا بستند و هیچ‌گونه مداوایی برایم انجام ندادند، البته در حد بسیار کم غذای بخور و نمیری به ما دادند. نحوه آزادی من این‌طور بود؛ بعد از مرحله اول عملیات، رزمندگان اسلام در حال پاک‌سازی سنگرهای دشمن بودند. متوجه شدیم که به طرف ما می‌آیند. با ایجاد سر و صدا توجه آنان را به خود جلب کردیم، وقتی متوجه شدند چند نفر ایرانی در سنگر عراقی‌ها محبوس هستند به سراغ‌مان آمده و آزادمان کردند...»
در بخش دیگری از کتاب آمده است:‌ «در دوران سربازی با شهید محمدجواد آقایی آشنا شدم، دوست صمیمی هم بودیم. با هم به جبهه خوزستان اعزام و در عملیات فتح‌المبین ابتدا من مجروح شدم و سپس ایشان به درجه رفیع شهادت نائل آمد. زمستان سال 1362 در شیراز مشغول کار بنایی بودم که یک شب شهید آقایی به خوابم آمد و به من گفت: شما در شیراز سرگرم کار بنایی شده‌اید، در حالی که جبهه‌های جنگ به نیرو نیاز دارد. فردای آن روز تصمیم گرفتم به جبهه اعزام شوم.»

محمدرضا خیلی پاک بود، نمازش طولانی بود و هیچ ‌وقت قضا نمی‌شد. آخرای نمازش به گریه می‌افتاد و با گریه تمام می‌کرد، در اوج سختی‌ها خود را با نماز آرام می‌کرد. در همان نماز هم به خدا پیوست. خیلی دست‌ و دلباز بود، اگر مقدار کمی هم پول داشت با کسی که ندار بود پولش را نصف می‌کرد، خیلی آرام و ساکت بود. با ارتباطی که با اهل بیت(ع) برقرار کرده بود، در مقابل مشکلات زندگی مثل کوه می‌ایستاد. عاشق شهید بهشتی بود. وقتی ایشان به شهادت رسید، محمدرضا توی خیابان داد میزد و گریه می‌کرد، انگار برای خودش اتفاقی افتاده بود. به اتاقش رفت و شروع به نماز خواندن کرد، برایش خیلی سخت بود؛ نماز صبر او را زیاد می‌کرد.
محمدرضا گفته بود که من بیست‌وچهارم فروردین راه می‌افتم و بیست‌و‌هفتم تهرانم که با هم برویم دکتر. دقیقاً بیست‌وچهارم راه افتاد، بیست‌وهفتم هم رسید و در روز بیست‌وهشتم هم به خاک سپرده شد. به حرفی که زده بود عمل کرد: اما خبردار نشد که فرزندی در راه دارد.
به نقل از همسر شهید محمدرضا محمدخانی
شهید محمدخانی سال 1335 در خانواده‌ای مذهبی و متدین به دنیا آمد. وی ارادت خاصی به حضرت زهرا(س) داشت، هر وقت به مشکلی برمی‌خورد، با توسل به آن بانوی بزرگوار، خود را آرام می‌کرد. اگر کسی در زندگیش گرهی می‌افتاد، به او سفارش می‌کرد که به حضرت زهرا(س) توسل کند.
پیش از آغاز دفاع مقدس ازدواج کرد و یک‌سال پیش از شروع جنگ زندگی مشترک با همسرش را آغاز کرد. با شروع دفاع مقدس بقیه عمرش را در جبهه گذراند. کمتر به مرخصی می‌رفت. تا اینکه 24 فروردین 1362 در عملیات والفجر 1، هنگام اقامه نماز در اثر اصابت ترکش به یکی از چشم‌هایش به شهادت رسید.

در مراسم بزرگداشت شهید حجت‌الاسلام تقوی مطرح شد
مراسم گرامیداشت شهید حجت‌الاسلام سیدمهدی تقوی در مسجد الغدیر ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار شد. در این مراسم ضمن گرامی‌داشت نام و یاد شهید تقوی و بیان خاطرات و ویژگی‌های این شهید علیرضا زاکانی، دبیر شواری عالی بسیج کشور و حجت‌الاسلام ثقفی از دوستان شهید سخنرانی کردند.
دکتر علیرضا زاکانی در این مراسم اظهار داشت: «در فراق شهدا مویه و گریه می‌کنیم، در مرحله دوم شهدا را در بستر زمان بازخوانی می‌کنیم و به تعبیر شهید چمران مرد از نامرد مشخص می‌شود، مرحله سوم هم این است که شهدا برای ما اسوه و الگو خواهند بود.»
وی با بیان اینکه شهدای دوران جهاد اکبر و مقابله با فتنه‌های پس از دفاع مقدس تفاوت‌های جدی و اساسی با شهدای دوران جهاد اصغر در دفاع مقدس دارند، افزود: «شهید تقوی از جمله این شهدایی بود که تفاوت‌های جدی داشت؛ او از یک سری ویژگی‌های فوق‌العاده برخوردار بود، دغدغه‌های او برای انقلاب و کشور دغدغه‌های اساسی و نیازهای ضروری انقلاب بود که برای تحقق آنها تلاش می‌کرد.»
زاکانی در پایان با بیان افسوس و اندوه از دست دادن شهید تقوی خاطرنشان کرد: «فقدان او مایه افسوس برای ماست؛ اما از طرفی هم خون این شهید می‌تواند ظرفیت‌هایی را که او به دنبال تحقق آنها بود، به کمال برساند.»
حجت‌الاسلام علی ثقفی، مسئول نهاد فرایند تحقق اهداف انقلاب اسلامی در سپاه هم دیگر سخنران این مراسم بود. 
وی با بیان اینکه ویژگی‌های خاص همه شهدا انتخاب درست راه بود، افزود: «همه شهدا در مسیر الهی هستند؛ اما ویژگی شاخص شهید تقوی در میان شهدا تشخیص درست و گام برداشتن و استقامت ورزیدن در این مسیر بود.»
حجت‌الاسلام ثقفی در ادامه گفت: «از هنرهای شهید تقوی می‌توان به مواردی، چون تشخیص راه انقلاب اسلامی، تشخیص میدان‌های انقلاب اسلامی، توجه به ضرورت‌های مهمی که انقلاب در هر مرحله دارد و باید به آن توجه کند،‌ اشاره کرد.»
وی ادامه داد: «حرف همیشگی شهید تقوی گفتمان انقلاب اسلامی بود و اگر امروز می‌خواهیم بررسی کنیم که انقلاب اسلامی با چه مشکلاتی مواجه است، به نظر من این مسئله وجود دارد که هنوز نتوانسته‌ایم در مسیر پیش‌روندگی و پیش‌برندگی به سوی اهداف انقلاب دستگاه‌های انقلاب را با نیازهای آن تراز کنیم.»
 مسئول نهاد فرایند تحقق اهداف انقلاب اسلامی در سپاه در پایان سخنان خود درباره شهید تقوی گفت: «آنچه ایشان در این میان متوجه شده بود، این بود که دولت اسلامی طی مراحل پنج‌گانه انقلاب اسلامی، مبتنی بر این فرایندی که امروز وجود دارد، محقق نمی‌شود؛ لذا در این راستا تلاش‌های زیادی کرد و در مسیر همین مجاهدت‌ها بود که در حادثه تروریستی مجلس شورای اسلامی به شهادت رسید.»

رفتم تو جمع بازنشسته‌ها می‌گفتند؛ این جوان‌گرایی که توی سپاه راه انداختند داره سپاه رو داغون می‌کنه، ما رو به زور از سپاه انداختند بیرون.
یکبارهم تو جمع نیروهای جوان سپاه بودم، اونا می‌گفتند؛ این نیروهایی که بازنشستگی‌شون به تعویق افتاده باعث شدن، نه نیروی جدید استخدام بشه و نه اینکه ما بتونیم پیشرفت کنیم، به ما بها نمی‌دن و ما نمی‌تونیم تجربه کسب کنیم.
حالا موندم حرف کدوم‌شون رو قبول کنم، ولی خوب می‌دونم وقتی فرمانده یک تصمیمی می‌گیره، همیشه کلان‌تر از همه ما نگاه می‌کنه.

علت رفتارهای دوگانه غرب در موضوع حقوق بشر چیست؟
در روزگاری که سازمان‌های بین‌المللی تحت سلطه صهیونیسم جهانی مدعی حقوق بشر هستند، یک دوگانگی در مواضع این سازمان‌ها دیده می‌شود؛ مقابله با مخالفان استکبار جهانی به بهانه نقض حقوق بشر و سکوت در مقابل بزرگ‌ترین ناقضان حقوق بشر و جنایتکارانی که دوستان آنها هستند؛ از این رو در این شماره از هم‌اندیشی پیامکی تریبون علت این دوگانگی را از شما همراهان گرامی جویا شدیم، جمع‌بندی نظرات‌تان را با ما بخوانید.
عمل بر اساس منافع جهان استکبار
اصلی‌ترین علتی که در پیام‌های همراهان گرامی یافت می‌شد، عمل مبتنی بر منافع کشورهای استکباری بود که بر این اساس عرفان «عباسقلي‌پور» از املش، «محسن قاسمي» از نهاوند، «مصطفي اکبري» از داران، «الله‌قلي کوشکي» از خرمي، «رضا ولي‌پور» از ايوانغرب، «حسين کوشکي» از صفاشهر، «رضا گودرزي» از بروجرد، «موسي‌الرضا حيدري» از مشهد و «طاهر پرويزي» از اردبيل بر این نظر تأکید داشتند.
سرپوش گذاشتن روی ظلم‌ها
تبعیض و سرپوش گذاشتن روی ظلم‌ها و پنهان کردن هویت ظالمانه آنها و عوض کردن جای متهم و مدعی دیگر دلیلی بود که همراهانی چون؛ «عليرضا فيروزي» از خرمدره، «سبزپوشان» از بوشهر، «حسن رضایی‌مقدم» از بردسکن و «محمد غياثي» از شيروان بیان کردند.
مقابله با ایران
اما عده‌ای دیگر به نگاه حقوق بشری غرب نسبت به ایران توجه دارند و معتقدند جایگزینی معیارهای غربی به جای معیارهای اسلامی هدف این کارهاست. «سميرا فيروزي» از خرمدره، «عباس حسينخاني» از رابر، «دلفروز» از مراغه، «محمد زارعي‌برآبادي» از خواف، «جهانگير ديدبان» از مراغه و «علي شعبان» از بروجرد نظراتی اینگونه داشته‌اند.
استعمار نوین
عده‌ای دیگر از همراهان هم معتقدند، این نوعی از استعمار نوین است که با توطئه قدرت‌های استکباری در حال اجراست. «مؤمني» از تهران، «آبدونياز» از بوشهر، «فرامرز الياسي» از ثلاث‌باباجاني و «فرهادي» از قم نظراتی در این زمینه ارائه کرده‌اند.
سایر نظرات
حس استکباري غربی‌ها را «عيسي رحيمي‌نيا» از زاهدان، حقوق بشر براي منافع ثروتمندان و يک عده خاص را «مرضيه احمدي» از داران، فشار بر حکومت‌ها و ملت‌هاي مخالف سياست‌هاي آمريکا و غرب و تشويق و جلب حکومت‌هاي طرفدار آمريکا را «پاک» از تبريز، مکارگی سران غرب و ساده‌انگاری برخی مسئولان در کشورهای دیگر مثل ایران و دولت ایران را «حميده محمدي‌کردعليوند» از خرم‌آباد، بهانه‌ای برای وضع تحريم عليه مخالفان‌شان را «هاشم حيدري‌نيا» از بهمئي، حقوق بشر بهانه‌اي براي پيشبرد اهداف غربي‌ها در ساير کشور را «مجيد فياضي‌پور» از دهدشت و رفتار دوگانه غرب و آمريکا از روي مکار بودن و روباه‌صفتي‌شان را هم «علي پورفتحي» از خرم‌آباد مطرح کرده است. «محسن کوشکي» از خرم‌بيد و «شکوفه سليمي» از جزيره خارک هم در این هم‌اندیشی همراه ما بودند.
برندگان تریبون ششم
علي پورفتحي از خرم‌آباد/ سبزپوشان از بوشهر
 موسي‌الرضا حيدري از مشهد
تذکر: جوایز برندگان 18 برنده تریبون نوروزی تا تریبون پنجم
 به شماره کارت اعلامی از طرف آنها واریز شده است.
پرسش تریبون 7:
چرا عده‌ای به دنبال جابه‌جایی مسائل اصلی و فرعی هستند؟