عبدالله عبادی/ قرقیزستان کشوری محصور در خشکی در آسیای میانه است که پایتخت و بزرگترین شهر آن «بیشکک» نام دارد. جمعیت این کشور بر اساس سرشماری سال 2009، حدود 5/5 میلیون نفر بوده است. قرقیزستان به همراه قزاقستان تنها کشورهای آسیای میانه هستند که زبان رسمی آنها روسی است؛ البته در قرقیزستان زبان قرقیزی هم جزء زبانهای رسمی به شمار میآید. باید افزود، حدود 80 درصد مردم این کشور مسلمان و بقیه پیرو کلیسای ارتدکس هستند.
اگرچه این کشور منابعی از طلا و اورانیوم و فلزهای کمیاب دارد؛ ولی اقتصادش عمدتاً به تجارت و صدور کالاهای بومی و به ویژه به صدور کالاهای چینی به جمهوریهای آسیای میانه وابسته است. گفتنی است، از زمانی که قزاقستان در اجرای شرایط مربوط به اتحادیه گمرکی با روسیه و بلاروس، عوارض گمرکی را برای کالاهای کشورهای غیر عضو افزایش داد، قرقیزستان بزرگترین بازار صادراتی خود را از دست داد.
آغاز روابط با آمریکا
به دنبال فروپاشی شوروی سابق در سال 1990، قرقیزستان توانست استقلال خود را کسب کند و پس از آن آمریکا در سال 1992 این کشور را به رسمیت شناخت. با توجه به فقر حاکم بر دولت و مردم این کشور که ناشی از نبود منابع غنی طبیعی بود، آمریکا کمکهای اقتصادی خود به قرقیزستان را آغاز کرد که نقش مهمی در گسترش نفوذ آن در این کشور آسیای میانه داشته است. وضعیت اقتصادی این کشور به نوعی سبب شد تا آمریکا در سال 1998 با عضویت قرقیزستان در سازمان تجارت جهانی (WTO) موافقت کند.
پس از حوادث 11 سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان در جنگ علیه تروریسم، مسئولان کاخ سفید از عسکر آقایف، رئیسجمهور این کشور درخواست کردند پایگاه هوایی ماناس را در اختیار ارتش آمریکا قرار دهد؛ این در حالی بود که آمریکا همزمان پایگاه (خانآباد) در ازبکستان را نیز مورد توجه قرار داده بود.
رهبران ازبکستان و قرقیزستان که هیچ یک پایگاه مردمی خوبی نداشتند؛ به این درخواست آمریکا جواب مثبت دادند تا در سایه حضور آمریکا بقای حکومت خود را تضمین کنند.
آنها نه تنها آمادگی خود برای همکاری با جرج بوش را اعلام کردند؛ بلکه همراه با نیروهای ناتو در جنگ علیه مردم فقیر و مظلوم افغانستان شرکت کردند. در این میان، دولت عسکر آقایف که از گسترش ناامنی در کشورش از سوی گروههای اسلامگرای تندرو هراس داشت، احساس کرد که به پشتیبانی آمریکا نیاز مبرمی دارد؛ از این رو حاضر شد با حضور نظامی آمریکا در کشورش موافقت
کند.
در دسامبر 2001، پارلمان قرقیزستان موافقت خود را با استقرار نیروهای نظامی آمریکا در پایگاه ماناس اعلام کرد و سپس نیروها و تجهیزات آمریکایی در این پایگاه مستقر شدند.
رهبران قرقیزستان بسیار امید داشتند که بتوانند از راه همکاری نظامی با آمریکا کمکهای اقتصادی بیشتری دریافت کرده و مشکلات اقتصادی را که عامل بسیاری از ناهنجاریهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی در کشورشان بود، از میان بردارند. همچنین از آنجایی که قرقیزستان نظامی غیر دموکراتیک دارد، رهبران آن امیدوار بودند در سایه پشتیبانی آمریکا از آنها از شدت انتقادهای بینالمللی درباره وضع حقوق بشر در آن کشور کاسته شود.
اما از آنجایی که حضور آمریکا در کشورهای توسعه نیافته با هدف حل مشکلات این کشورها نبوده و دامن زدن بر مشکلات است، به فاصله چند ماه پس از حضور نظامی آمریکا در قرقیزستان، مسئولان این کشور متوجه شدند که مشکلات نه تنها کاسته نشده؛ بلکه بسیاری از آنها به چالش تبدیل شدهاند. برای نمونه، از آنجایی که یکی از مشکلات بزرگ قرقیزستان ورود مواد مخدر از افغانستان به این کشور بود، بر خلاف انتظار، خروج طالبان از صحنه سیاسی نه تنها تأثیری در کاهش ورود مواد مخدر به این کشور نداشت؛ بلکه از اواخر سال 2002 به بعد شمار معتادان به هروئین در قرقیزستان به طور چشمگیری افزایش یافت؛ به گونهای که شهروندان این کشور از اینکه آمریکا بتواند جلوی کاشت مواد مخدر در افغانستان را بگیرد، به طور کامل ناامید شدند.
از سوی دیگر در خلال این سالها و با وجود نیروهای نظامی آمریکا در منطقه آسیای میانه حرکت اسلامی ازبکستان که به نوعی وامدار اندیشههای سلفیگری و وهابیت بوده و همواره به مثابه تهدیدی برای امنیت قرقیزستان مطرح بوده، نه تنها ضعیف نشد؛ بلکه بسیار قویتر از قبل عمل کرد. به گفته کارشناسان، مشارکت در خشونتها و درگیریهای خونین قومی در استانهای «اوش» و «جلالآباد» در جنوب قرقیزستان و همچنین حمله به کاروانهای نظامیان تاجیک و قتل 24 نظامی این کشور نشانه قویتر شدن این جریان تکفیری در منطقه است.
یکی از نکات مهم درباره حضور آمریکا در قرقیزستان روابط نظامی بین وزارت دفاع این کشور و پنتاگون است. قرقیزستان مانند دیگر کشورهای آسیای میانه، ارتش چندان بزرگ و قدرتمندی ندارد. گفتنی است، کل نیروهای مسلح و نیروهای شبهنظامی و امنیتی این کشور حدود ۲۰ هزار نفر است که آنها نیز با مشکل پایین بودن سطح آموزشها و همچنین جنگافزار و تجهیزات لازم روبهرو
هستند.
افزون بر این، قرقیزستان بودجه نظامی بسیار محدودی دارد که هیچگاه به بالای یک میلیارد دلار نرسیده است. در نتیجه پس از تحکیم روابط آمریکا و قرقیزستان، آموزش و تجهیز ارتش این کشور در دستور کار پنتاگون قرار گرفت. طی 15 سال گذشته، آموزش نظامیان قرقیزی به طور ثابت در تقویم آموزشی پنتاگون قرار داشته و آمریکا سالیانه چندین هزار دلار برای آموزش نظامیان این کشور هزینه میکند تا در مواقع لزوم به جای ارتش کشورش، نظامیان قرقیزستان از منافع این کشور در منطقه حمایت کنند.