سازمان بین‌المللی مهاجرت اعلام کرد سوری‌هایی که در پی جنگ داخلی این کشور دچار آوارگی شده‌اند، به شکل گسترده‌ای در حال بازگشت به خانه و کاشانه خود هستند. این سازمان که مقر آن در ژنو است، اعلام کرد که حدود 603 هزار پناه‌جوی سوری در هفت‌ماهه ابتدایی سال جاری میلادی به شهرها و روستاهای خود بازگشته‌اند. این آمار، شامل سوری‌های پناه‌جویی است که به دیگر نقاط سوریه رفته و به کشورهای ترکیه، لبنان، اردن و عراق پناه برده بودند.


  محمدرضا بلوردی/ هفته گذشته عبدالله دوم،‌ پادشاه اردن، سفری کوتاه و چند ساعته به کرانه باختری داشت که در این سفر با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، ملاقات و گفت‌وگو کرد. هرچند پادشاه اردن از زمانی که محمود عباس به ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین رسیده است (1999) تاکنون پنج مرتبه به کرانه باختری رفته است،‌ اما سفر اخیر زمانی جلب توجه می‌کند که بدانیم وی در پنج سال گذشته در کرانه باختری ملاقاتی با محمود عباس نداشته است. در همین راستا، برخی بر این باورند که سفر اخیر می‌تواند با اهداف متعددی صورت گرفته باشد؛ به ویژه‌ اینکه در ماه گذشته میلادی درگیری‌هایی در مسجد‌الاقصی بین فلسطینیان و صهیونیست‌ها صورت گرفت و در پی آن روابط بین امان و رام‌الله هم به نوعی با سستی و سردی مواجه شد.
روابط بین اردن و تشکیلات خودگردان فلسطین از این نظر اهمیت پیدا می‌کند که در رسانه‌ها از اردن به مجرایی برای تنفس و راهی برای رهایی فلسطینیان از محدودیت‌های رژیم صهیونیستی نام برده می‌شود؛ به همین دلیل انتظار همگان این است که روابط بین دو طرف در چارچوبی از هماهنگی و انسجام دائمی دنبال شود. این در شرایطی است که گفته می‌شود همزمان با تحولات اخیر در سرزمین‌های اشغالی و درگیری‌های مسجد‌الاقصی، مقامات اردنی در ارتباطاتی که با ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی داشتند، فلسطینیان و تشکیلات خودگردان را به حاشیه رانده بودند. با این حال، به نظر می‌رسد سفر پادشاه اردن گامی در جهت هماهنگی‌های دوجانبه برای پیگیری موضوعات مربوط به قدس و مسجدالاقصی و نیز ازسرگیری مذاکرات سازش باشد. 
سفر ملک عبدالله به رام‌الله را از زاویه‌ای دیگر هم باید مورد توجه قرار داد و آن، تنش بی‌سابقه‌ای است که در روابط بین این کشور با رژیم صهیونیستی به وجود آمده است و علت آن هم حادثه‌ای است که در سفارت رژیم صهیونیستی در امان رخ داد و بر اثر تیراندازی نگهبان سفارت دو شهروند اردنی کشته شدند و به دنبال آن خشم افکار عمومی در اردن و فلسطین برانگیخته شد. هنوز هم تقریباً هر روز تظاهراتی علیه رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف اردن برگزار می‌شود؛ تظاهراتی که سبب نگرانی‌ نظام حاکم بر این کشور شده است. 
اما با وجود تنشی که در روابط بین اردن و رژیم صهیونیستی به وجود آمده، به نظر نمی‌رسد اردن بخواهد اقدامی در جهت دامن زدن به این تنش‌ها انجام دهد؛‌ از همین رو امان اعلام کرد یکی از اهداف سفر عبدالله به کرانه باختری تلاش برای راه‌اندازی دوباره تحولات مربوط به روند سازش و مطرح کردن اردن به منزله یکی از طرف‌های اصلی این روند است. 
اما آنچه تردیدی درباره آن وجود ندارد، این است که عبدالله دوم درواقع روی اسب بازنده شرط‌بندی کرده است؛ چرا که صلح با رژیم صهیونیستی به امری ناممکن تبدیل شده است. حتی خود رهبران فلسطینی که طرفدار سازش هستند نیز متوجه این قضیه شده‌اند و درحالی که در آغاز به قدرت رسیدن ترامپ نسبت به احیای روند سازش امیدوار شده بودند، اکنون همین رهبران از دولت آمریکا و ناتوانی آن در کنترل رژیم صهیونیستی برای متوقف کردن شهرک‌سازی‌ها انتقاد می‌کنند.
نکته پایانی اینکه سفر پادشاه اردن به کرانه باختری را می‌توان تلاش این کشور برای آرام کردن اوضاع تل‌آویو‌ و البته از کانال تشکیلات خودگردان توصیف کرد؛ چرا که امان پیوسته نیازمند ثبات و آرامشی است که از طریق آن بتواند سرمایه‌های خارجی را جذب کند. این در حالی است که این کشور در حال حاضر ظرفیت ایجاد تنش‌های متعدد را دارد؛ چرا که هم اوضاع در مرزهای این کشور با عراق و سوریه ناآرام است و هم منطقه سنای مصر که با نقب در سرزمین‌های اشغالی فاصله‌ای ندارد، شاهد فعالیت گروه‌های تندرو و تروریستی است؛ به همین دلیل اردن تمایلی ندارد که جبهه دیگری (کرانه باختری) به این حوزه‌های پرتنش موجود اضافه شود.


   حسین عبداللهی‌فر/  در شرایطی که نزاع اصلاح‌طلبان و اعتدالیون بر سر کابینه به اوج خود رسیده، طرح این سؤال که «اصلاحات در اعتدال یا اعتدال در اصلاحات» قرار دارد، معلوم می‌شود که مفهوم آن تفهمی است، نه استفهامی، چرا که اصلاحاتی‌ها از همان اول به اعتدالی‌ها گوشزد می‌کردند «اعتدال» نه جریان مستقل است و نه می‌تواند یک گفتمان سیاسی باشد؛ بلکه تنها یک روش در اداره جامعه است.
افزون بر مسائل تئوریک، دو امر عینی نیز به اصلاح‌طلبان کمک می‌کرد تا ادعای خود نسبت به اعتدالیون را اثبات کنند. نخست، تعداد احزاب و گروه‌های اعتدال و غیر وابسته به دو جناح اصلی کشور بودند که به عدد انگشتان یک دست هم نمی‌رسیدند و دیگر اینکه جریان میانه نتوانسته بود در میانه دو جناح  چپ و راست قد علم کند. نکته مهم‌تر این بود که کارگزاران به منزله بزرگ‌ترین حزب این جریان موقعیت مستقل خود را حفظ نکرده بود تا جریان اعتدال و میانه را نمایندگی کند؛ از این رو گاهی در مقابل چپ و گاهی درون اصلاحات تعریف می‌شد. اگر چرخش کارگزارانی‌ها به نفع اصلاحات صورت نمی‌گرفت و این جریان جایگاه مستقل خود را حفظ می‌کرد، چه بسا حمایت اصلاح‌طلبان را جبران حمایت خودشان از چپ‌ها در دوم خرداد 76 تعبیر می‌کردند و مجبور به سهم‌دهی به آنها نبودند. 
حال که چنین نشده و اعتدال ناگزیر به پرداخت سهم اصلاحات است، آنچه مشکل‌ساز شده اختلاف بر سر میزان نقش اصلاحات در کسب آرای روحانی است که از 24 میلیون تا حدود شش میلیون در نوسان است. همین اختلاف شدید سبب شده است فشار اصلاح‌طلبان به دولت به ویژه تهدیدات آنها در عدم رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی با واکنش تند کارگزارانی‌ها مواجه شود. چنانکه کرباسچی این سهم‌خواهی را «دیکتاتوری مخفی» خواند.
چنین تعبیرات تندی سبب شده است نظریه‌پردازان اصلاحات ضمن هشدار نسبت به بروز خطر دودستگی در میان این جریان، به تئوریزه کردن سهم‌خواهی خویش برآیند. چنانکه محمدرضا تاجیک وارد میدان شده است و می‌گوید:
 «سهم‌خواهی، دموکراتیک‌ترین، طبیعی‌ترین، بدیهی‌ترین و مدنی‌ترین کنشی است که طرفین یک ائتلاف درون یک انتخابات می‌توانند از خود بروز و ظهور دهند. در تمامی جوامع دموکراتیک و سوپردموکراتیک جهان زمانی که احزاب با هم ائتلاف می‌کنند، سهم‌ خود را نیز مشخص می‌کنند. اگر یک حزب می‌تواند 20‌ درصد در فضای قدرت تأثیر داشته باشد، به همین مقدار و سایرین نیز به همین ترتیب. این یک هم‌افزایی و بازی مشترک است و قرار نیست از حیاط تا باغ خانه از آن من و از باغ خانه تا ثریا از آن تو باشد. قرار نیست از کف جامعه تا دم در پاستور از آن ما و از پاستور به بعد برای آقایان باشد. قرار نیست بعد از هر انتخابی یک عده راهی اوین و عده‌ای راهی پاستور شوند، بلکه این یک ائتلاف مشترک است. آیا در فردای پیروزی هم آنچه حاصل می‌شود باید مشترک باشد یا خیر؟ این یک خواست دموکراتیک نیست؟»
همین نگاه سبب شده است اصلاح‌طلبان برای یادآور شدن وزن خود از دیگر نظریه‌پرداز اصلاحات سعید حجاریان که همیشه به حمایت از روحانی توصیه می‌کند، بخواهند تا نسبت اعتدال و اصلاحات را زیر سؤال «اصلاحات در اعتدال یا اعتدال در اصلاحات» تعریف کند که او در پاسخ می‌گوید: «بدون شک هر دولتی که در ایران بر سر کار آمده، از پشتیبانی گروه‌های سیاسی برخوردار بوده است؛ اما در این دوره شرایط متفاوت است و ظاهراً تعامل با اصلاح‌طلبانی که مدعی ایفای مهم‌ترین نقش در پیروزی روحانی در انتخابات اردیبهشت هستند، چیزی جز مشورت نخواهد بود. جریان اصلاحات خود را در رأی 24 میلیونی در سال 96 و رأی به او در سال 92 صاحب نقش بزرگی می‌داند و انتظار استفاده از افراد این طیف در کابینه خواسته‌ای منطقی و معمول در سیاست است؛ اما ظاهراً کسانی که در چیدن لیست وزرای کابینه نقش داشته‌اند، به آن توجه کافی نداشته‌اند و هر روز که زمان معرفی کابینه نزدیک می‌شود، نگرانی فراموش شدن حامیان اصلی روحانی شدت می‌گیرد.»

روحانی حتی وقت ندارد به حرف‌های ما گوش کند
یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب با انتقاد از رفتار دولت با زنان گفت: «بارها تلاش کردیم با آقای روحانی دیدار داشته باشیم، اما ایشان حتی وقت ندارند حرف‌های ما را گوش کنند.» وی افزود: «ما از رئیس‌جمهور گله داریم؛ چرا که در دولت یازدهم و همین طور در دولت کنونی، با وجود تماس‌های متعدد گروه‌های فعال در حوزه زنان به ویژه فراکسیون زنان مجلس، هیچ وقتی را به شنیدن حرف‌های ما اختصاص نداده‌اند.» نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی چنین رفتارهایی را اهانت به جامعه بزرگ زنان دانست و افزود: «تا آخر پای مطالبات خود خواهیم ایستاد.»

نگرانی یک رئیس‌جمهور
آیت‌الله موحدی‌کرمانی امام جمعه موقت تهران در خطبه‌های عبادی ـ سیاسی نماز جمعه با نقل خاطره‌ای از شهید محمدعلی رجایی درباره اهتمام به احتمال مؤاخذه از سوی مردم در روز قیامت به دلیل رأیی که به او داده‌اند، گفت: «شهید رجایی نگران بود و می‌گفت که 11 میلیون مردمی که به من رأی داده‌اند، مبادا روز قیامت مرا مؤاخذه کنند، گاهی امام زمان(عج) ممکن است دامان ما را بگیرد و در روز قیامت مؤاخذه کند.»

به دنبال همکاری شبکه‌ای
شهیندخت مولاوردی، دستیار ویژه رئیس‌جمهور با اعتراف به نادیده گرفتن حق زنان در دولت دوازدهم گفت: «گروه‌هایی برای ارتقای زنان مدیر تشکیل شده است. وزرا را ملزم کردیم که یک معاون زن داشته باشند و با وزارت کشور نیز تفاهم‌نامه داشتیم. به نظر می‌رسد با اجرای این برنامه دیگر توجیهی برای کنار گذاشتن زنان نداریم. دیداری با معاون اول رئیس‌جمهور داشتیم که در آن نشست گفتند ما مطالبات زنان را می‌دانیم. لیستی از زنان خواستند که ارائه شد. من شاهد هستم که تلاش‌های زیادی برای به کارگیری زنان انجام گرفت، اما چه کنیم که نشد و هنوز نقطه سر سطر هستیم. همکاری شبکه‌ای را بین مردان به خوبی مشاهده می‌کنیم که باید این ویژگی در زنان هم وجود داشته باشد.»

جشن‌های سریالی پیروزی روحانی!
با آنکه نزدیک به سه ماه از پیروزی آقای روحانی گذشته و وی کابینه دولت خود را هم معرفی کرده، در اصفهان شاهد جشن پیروزی یا تجلیل از فعالان ستادی برای چندمین مرتبه هستیم. هفته گذشته نیز جشن دیگری به بهانه تجلیل از فعالان ستادی انتخابات شوراها برگزار شد که حواشی جالبی داشت؛ از جمله انداختن حلقه گل بر گردن یکی از نامزدهای شهرداری اصفهان. ظاهر امر اینگونه است که عده‌ای می‌خواهند به طور مرتب به دولت یادآور شوند که ما مسبب پیروزی تو در این استان بودیم و پیش‌بینی می‌شود با این عمل می‌خواهند بر روی روند انتخاب استاندار و شهردار تأثیر بگذارند.

برخی‌ها قامت وزارت را ندارند
محبی‌نیا با انتقاد از لیست کابینه دوازدهم گفت: «خوشبختانه روحانی علم مذاکره را به اهتزاز درآورده است، اما متأسفانه بهره‌ای از این مشورت و رایزنی‌ها نبرد. ما مشکل‌مان با برخی از وزرا فقط بر سر برنامه آنها نیست که بخواهیم با برنامه قانع شویم، معتقدیم برخی از آنها مشکلات فردی دارند؛ یعنی برای وزارت قامت‌شان کمی کوتاه است!

روحانی اعتنا نمی‌کند
رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری با بیان اینکه اکنون جلساتی برای بررسی کابینه برگزار می‌شود، گفت: «درباره تک‌تک وزرا مثل دولت قبل فراکسیون امید با بررسی گزارشی محرمانه به روحانی فرستاد که ایشان یا تصادفاً یا عمداً به برخی از این بررسی‌ها اعتنای کمی داشت.»


   حسن خدادی/ رهنمودهای اخیر بسیار مهم ولی امر مسلمین در دیدار با کارگزاران مراسم حج (8/5/96) که مملو از نکات کلیدی و تأمل‌برانگیز برای دولت‌های اسلامی و مسلمانان جهان است، در حالی بیان شد که نزدیک به دو سال از فاجعه خونین منا می‌گذرد؛ فاجعه‌ای که در نتیجه بی‌مسئولیتی، مدیریت ناصحیح و ضعف حکام پیر و فرتوت آل‌سعود رخ داد و در نتیجه آن هزاران حاجی از اقصی نقاط جهان که برای ادای فریضه واجب حج در سرزمین منا جمع شده بودند، در اوج مظلومیت و در غربت در کنار حرم امن الهی بال در بال ملائک گشوده و به دیار باقی شتافتند؛ فاجعه‌ای سهمگین بود که دل‌ صدها میلیون مسلمان را در پهنای گیتی جریحه‌دار کرد و عید بزرگ امت نبوی(ص) را در نتیجه سهل‌انگاری، بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی آشکار آل‌سعود که خود را خادمین حرمین شریفین می‌نامند، به عزای جانسوز تبدیل کرد.
۱ـ ظرفیت معنوی و اجتماعی حج / رهبر معظم انقلاب در بخش آغازین پیام مهم خود به مسلمانان جهان به مناسبت فرا رسیدن حج می‌فرمایند: «حج، یک فریضه‌ بسیار مهمی است؛ شاید ما در بین فرایض مهمّ اسلامی، مثل حج فریضه‌ای دیگر نداریم. اولاً در این فریضه‌ بزرگ و وسیع، ظرفیت‌های معنوی بسیاری وجود دارد... معنویت می‌تراود، معنویت می‌بارد. اگر قدر بدانیم، اگر دنبال معنویت باشیم، ظرفیت حج از همه‌ واجبات دیگر بیشتر است. این یک طرف قضیه. در ‌عین‌ حال یک ظرفیت بی‌نظیر اجتماعی هم در حج وجود دارد؛ ببینید، این از خواص فرایض اسلامی است. اسلام این همه بر روی معنویت تکیه می‌کند، اما معنویت اسلامی به معنای انزوا و رهبانیت و گوشه‌گیری و جدایی و دوری از مردم نیست؛ همان واجب و فریضه‌ای که بیشترین ظرفیت معنویت را دارا است، همان واجب و فریضه بیشترین ظرفیت حضور اجتماعی را هم دارا است.»
۲ـ مطالبه جدی امنیت برای حجاج/ در این فریضه بی‌نظیر، امنیت زمان و مکان همچون نشانه‌ای آشکار و ستاره‌ای درخشان، دل انسان‌ها را آرامش می‌بخشد و حج‌گزار را از محاصره عوامل ناامنی که از سوی ستمگران سلطه‌گر، همواره آحاد بشر را تهدید کرده است، بیرون می‌کشد و لذت ایمنی را در دوره‌ای معین به او می‌چشاند. «امنیت خیلی مهم است! ایمنی حجاج از مسائل بسیار مهم است. ما قضایای تلخ حج سال ۹۴ را فراموش نمی‌کنیم. داغی در دل امت اسلامی و در دل ما ایرانی‌ها به وجود آمد که فراموش‌شدنی نیست، این زخم خوب‌شدنی نیست... این مطالبه‌ جدی و همیشگی ما است. امنیت حجاج باید حفظ بشود؛ همه‌ حجاج!.»
۳ـ زنده نگه داشتن آرمان فلسطین/ معظم‌له در فرازی دیگر اشاره‌ای به مسئله آزادی فلسطین اشغالی داشتند و گفتند: «مسئله‌ فلسطین مورد غفلت قرار نگیرد؛ مسئله‌ مهمی است. مسئله‌ فلسطین در این شصت هفتاد سال اخیر همیشه مطرح بوده است؛ گاهی بیشتر، گاهی کمتر؛ و امروز باز جزء آن مواردی است که بیشتر مطرح است، به‌ خاطر خباثت و مَلعَنتی که صهیونیست‌ها دارند نشان می‌دهند و به ‌خاطر خیانت بعضی از رؤسای کشورهای اسلامی. به ‌هر حال امروز محور عمده‌ مسائل جهان اسلام مسئله‌ فلسطین است، محور اصلی مسئله‌ فلسطین است.»
۴ـ موسم حج مظهر «اشداء علی‌الکفار رحماء بینهم»/ حج ابراهیمی که اسلام به مسلمانان هدیه کرده است، مظهر عزت، معنویت، وحدت و شُکوه است؛ حج اسلامی و توحیدی، مظهر «اَشِدّاءُ عَلَى‌الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم» است؛ جایگاه برائت از مشرکان و الفت و وحدت با مؤمنان است: «این مسئله‌ برائت که ما روی آن این همه تأکید کردیم و امام بزرگوار به این مضمون گفتند که قبول ندارند حج بی‌برائت را، رازش این است... . دولت‌ها ممکن است جور دیگری فکر کنند، جور دیگری عمل بکنند که می‌بینیم خیلی از دولت‌های مسلمان متأسفانه راهی غیر از خواست ملّت‌های‌شان در پیش می‌گیرند و حرکت می‌کنند؛ اما دل ملّت‌ها چیز دیگر است. اینجا جایی است که ملّت‌ها می‌توانند موضع خود را در قضایای مختلف ابراز کنند.»

 «بمباران اطلاعاتی» سانسور جدید است
عزت‌الله ضرغامی در اختتامیه چهارمین همایش ملی فصل وصل اظهار داشت: «مصوبه آخر شورای عالی فضای مجازی بحث مفصلی درباره پیام‌رسان‌های فضای مجازی بود و پس از پنج جلسه چالشی و جدی، سندی آماده شد که تمامی مصوبات مورد تأیید رهبر معظم انقلاب است و به نظر من با وجود برخی کاستی‌ها کار خوبی است و می‌تواند زمینه‌ای برای کارهای بعدی باشد.» رئیس اسبق سازمان صداوسیما تصریح کرد: «عنوان این مصوبه «سیاست‌ها و اقدامات ساماندهی پیام‌رسان‌های اجتماعی» است که اهداف اصلی آن فراگیری پیام‌رسان‌های اجتماعی داخلی و ساماندهی پیام‌رسان‌های اجتماعی خارجی است.» وی ادامه داد: «با توجه به رشد جهشی فضای مجازی، همه چیز در فضای وب شکل  می‌گیرد. آنقدر باید توانمندی ما در پیام‌رسان‌ها و سایر برنامه‌ها افزایش یابد که اگر مردم در کنار تلویزیون بخواهند از اپلیکیشن‌ها و فضای وب استفاده کنند، سرویس‌های قدرتمند ما را انتخاب کنند‌.» ضرغامی با اشاره به اینکه بمباران اطلاعاتی، نوعی سانسور جدید است، گفت: «در این روش سرگردانی و میل به بی‌نظمی را افزایش می‌دهد و آنقدر به شما اطلاعات متنوع می‌دهند که حرف اصلی را فراموش می‌کنید. درست است که انسان تحت بمباران اطلاعاتی است؛ اما پس از مدتی مواردی را به ‌عنوان ایستگاه انتخاب می‌کند و این نکته مثبتی است. پس فکر نکنید مقهور یک شبکه عظیم و متکثر هستید؛ چرا که اگر کار خوب انجام شود، شما را انتخاب می‌کنند.»

شباهت انتخابات 96 با 88
عباسعلی کدخدایی، سخنگو و عضو حقوقدان شورای نگهبان قانون اساسی در برنامه «دست‌خط» به برخی شباهت‌ها و تفاوت‌های انتخابات 96 با 88  اشاره کرد و گفت: «انتخابات این بار را هم اگر از زاویه حقوقی نگاه کنیم، با بقیه انتخابات سال‌های 84، 88 و 92 فرقی نداشت؛ اما چون حالت دوقطبی پیدا کرده بود، شبیه سال 88 شد، اما نه به طور کامل. البته از جهت نگرش‌هایی که بود و نگرانی‌هایی که داشتیم، چیزی شبیه انتخابات 88 بود. در 88 یک طرف قضیه نظر را قبول نداشت و آن فتنه‌ای که نباید شروع می‌شد، شروع شد. خوشبختانه در 96 چنین مسئله‌ای را نداشتیم و طرفین نظر مراجع قانونی را تمکین کردند. بخشی از این تخلفات هم اگر بر انتخابات تأثیرگذار نباشد، دیگر در مسئولیت شورای نگهبان نیست؛ شکایت‌ها برای قوه قضائیه و محاکم دادگستری می‌رود و زمان هم ندارد. هر زمانی که رسیدگی شد، می‌توانند اعمال نظر کنند.» وی درباره رعایت چارچوب‌های اخلاقی و سیاسی هم گفت: «این دوره به نسبت 88 کمتر بود؛ ولی می‌توان گفت در مایه‌های سال 88 بود. فضا را ما هم به عنوان شهروند نپسندیدیم. اینکه حیثیت‌ها را بی‌جهت لکه‌دار کنیم یا حرف‌هایی را بزنیم که در دقایق حضور در مناظرات اثبات و نفی آن خیلی آسان نیست و یک ادعا است. مناظره باید روی برنامه‌ها و نگاه به آینده باشد.»


۸۰ درصد اقتصاد کشور در دست دولت بی‌تفنگ
حمیدرضا فولادگر، رئیس کمیسیون اصل ۴۴ قانون اساس گفت: «تأثیر برجام بر تولید در حد انتظار نبود؛ دولت دو سال در انتظار برجام و دو سال در پسابرجام در انتظار سرمایه‌گذاران خارجی بود.» عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس افزود: «دولتی‌ها که پیش از این در جایگاه منتقدان قرار داشتند، به واگذاری بنگاه‌ها و مؤسسات عمومی انتقاد می‌کردند؛ اما این روند در دولت یازدهم نیز ادامه پیدا کرد. رئیس‌جمهور در افطاری فعالان اقتصادی فقط متعرض نیروهای مسلح و سپاه شدند و دولت با تفنگ و بی‌تفنگ را مطرح کردند. واگذاری‌های دولت به بنگاه‌های وابسته به سپاه کمتر از شش تا هفت درصد است، بقیه بخش شبه دولتی حدود ۳۵ درصد واگذاری‌ها را به خود اختصاص داده است.» وی اعلام کرد: «تنها ۷ درصد از واگذاری‌ها به بنگاه‌های اقتصادی سپاه صورت گرفته است و همچنان ۸۰ درصد اقتصاد کشور در دست دولت بی‌تفنگ است. دولت پس از چهار سال باید حمایت از تولید داخل را در اولویت خود قرار دهد. سال‌هاست که در صنعت حضور دارم و با تولید آشنا هستم و پای درد و دل تولیدکنندگان نشسته‌ام. با اطلاع می‌گویم اگر به بسیاری از زمینه‌های تولید بها داده می‌شد و از تولید داخل حمایت می‌شد، زودتر به نتیجه می‌رسیدیم تا منتظر سرمایه‌گذار خارجی باشیم.»

روزانه ۶۰ میلیون دلار ارز مسافرتی از کشور خارج می‌شود
اصغر سمیعی، کارشناس بازار ارز و رئیس اسبق کانون صرافان با اشاره به خروج سالیانه ۲۰ میلیارد دلار ارز مسافرتی از کشور، خاطرنشان کرد: «ارزی که به سفر حج تعلق می‌گیرد، (هر حاجی رقمی حدود ۳۰۰ دلار) یک هزارم این رقم هم نیست، بنابراین خیلی نمی‌توان گفت این موضوع بر افزایش نرخ ارز مؤثر باشد؛ اما مسئله این است که اگر ما بخواهیم در این ۲۰ میلیارد صرفه‌جویی کنیم، خیلی راحت می‌توان با بالا بردن عوارض خروج از کشور این ۲۰ میلیارد را به ۱۰ یا حتی پنج میلیارد دلار رساند.» وی در پاسخ به این پرسش که عده‌ای وجود چنین رقمی را واقعی نمی‌دانند، اظهار داشت: «این رقم ۲۰ میلیارد دلار کاملاً موثق است؛ برای نمونه اگر شما تعداد پروازهایی را که ما به خارج از کشور داریم، بررسی کنید و به طور متوسط فرض کنیم هر مسافری که به خارج از کشور سفر می‌کند، فقط دو هزار دلار از کشور خارج کند، می‌توان گفت روزی ۶۰ میلیون دلار ارز از کشور خارج می‌شود.» این کارشناس بازار ارز درباره روند نرخ ارز در کوتاه‌مدت و بلندمدت تصریح کرد: «به نظر بنده اگر تصمیم مقامات اقتصادی کشور این باشد که  قیمت دلار طبق مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام معادل تفاضل نرخ تورم داخلی و خارجی افزایش یابد، این امر مبارک، صحیح و منطقی خواهد بود.»

  اکبر معصومی/ دولت یازدهم از ابتدای فعالیت خود یکی از شعارهایش را تعامل با جهان برای حل ‌و فصل پرونده‌های ایران در مجامع بین‌المللی اعلام کرد. دولت تدبیر و امید با گره زدن حل مشکلات کشور به مذاکرات هسته‌ای با گروه ۵+۱ در چهار سال گذشته، به دنبال حل مشکلات داخلی از راهکارهای خارجی بود. حاصل چنین تفکری تعامل با آمریکا و چند کشور دیگر اروپایی بود که به توافق هسته‌ای برجام منجر شد. تعاملی که قرار بود دستاورد آن برداشتن تحریم‌های ظالمانه علیه کشورمان باشد، اما نه تنها تحریم‌ها برداشته نشد؛ بلکه پس از اجرای برجام تحریم‌های گسترده‌ای علیه کشورمان وضع شد که برای نمونه می‌توان به تحریم همه‌جانبه یا به اصطلاح تحریم مادر اشاره کرد. نکته‌ای که دولتمردان ما از آن غفلت کرده‌اند، این است که آمریکا و چند کشور اروپایی را نماد و نماینده جهان می‌دانند؛ در حالی که جامعه بین‌المللی بسیار گسترده‌تر از آمریکا و چند کشور اروپایی است؛ کشورهایی که با یک برنامه‌ریزی دقیق در دستگاه سیاست خارجی کشورمان، می‌توان از همه ظرفیت و توان آنها در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی در عرصه بین‌الملل بهره جست. در این زمینه کشورهای عدم تعهد از ظرفیت بالایی برخوردارند. ناگفته نماند که امروزه دیگر الگو و ارزش‌های جامعه غربی نمی‌تواند جامعه اسلامی ایران را به پیشرفت برساند.
«ولفانگ ایشینگر» (رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ) در سال گذشته در گزارش خود می‌گوید: «برخی از اساسی‌ترین ارکان‌ غرب و نظم بین‌المللی لیبرال ضعیف شده است؛ ولی کسی حاضر به دفاع از ارزش‌های لیبرالی نیست.» با عنایت به سخن ایشینگر می‌توان گفت، در حال حاضر جامعه لبیرالی به سمت ضعیف شدن حرکت می‌کند و دیگر نمی‌تواند الگویی برای توسعه ملت‌ها باشد. به عبارت دیگر، در حال ورود به دوران پسا غرب هستیم. در واقع، تجربه چهار سال گذشته مبین این نکته است که اگر در فهم جامعه بین‌المللی دچار اشتباه محاسباتی باشیم و همچنان به دنبال رابطه با آمریکا و چند کشور دیگر اروپایی باشیم، نه تنها مشکلات کشور حل نخواهد شد؛ بلکه هر روز با مانع‌تراشی بیشتری از سوی این کشور‌ها مواجه خواهیم شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران بارها درباره تعامل با آمریکا به مسئولان دولتی هشدار داده و فرموده‌اند: «مسئله با آمریکا مسئله روابط نیست، برای آنها روابط به معنای مقدمه برای تسلط است و به کمتر از آن نیز راضی نیستند. اسم روابط و تعامل را به عنوان شعار می‌آورند، اما رابطه بهانه است برای برگرداندن سلطه خود.» در واقع، برقراری ارتباط با آمریکا از دید خود آنها مقدمه‌ای برای تسلط بر آن کشور است. در این زمینه شاهد مثال‌های متعددی وجود دارد؛ از جمله می‌توان به تعامل و اعتماد معمر قذافی، پادشاه لیبی به آمریکا اشاره کرد که سبب سرنگونی خود قذافی و ویران شدن شهرهای لیبی شد.
نمونه دیگر می‌توان به حضور 105 هیئت خارجی در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور دوازدهم اشاره کرده که نشان می‌دهد بدون توجه به آمریکا و چند کشور اروپایی هم می‌توان با جامعه بین‌المللی تعامل گسترده داشت. ارتباط با تک‌تک این کشورها روز به روز موقعیت بین‌المللی ایران را ارتقا خواهد داد تا جایی که بدون حضور جمهوری اسلامی ایران جامعه بین‌المللی قادر به حل اختلافات نخواهد بود. کما اینکه امروز بدون حضور مؤثر ایران بحران منطقه غرب آسیا قابل مدیریت نیست. دولتمردان باید به این مهم توجه داشته باشند که نیاز اصلی کشور در جهانی کردن اسلام ناب و نجات جامعه بشری، ایجاد تعامل با همه کشورهای جهان است؛ چرا که به نظر می‌رسد ایستادگی در مقابل دشمنی‌های آمریکا با همراهی دیگر کشورها بسیار کم هزینه‌تر خواهد بود.