سعید مهدوی/ مشكلات و كمبودهاي بسیاری در جامعه وجود دارد كه با روي كار آمدن دولت دوازدهم بررسی و رفع آنها باید در اولويت قرار گيرد. بسياري از كارشناسان و صاحبنظران در زمينه اقتصادي بر روي اولويتهاي زير براي دولت دوازدهم اتفاقنظر دارند.
1ـ پايبندي
به الگوي اقتصاد مقاومتي
تاکنون الگوي موفق اقتصاد مقاومتي در دولت و بخشهاي اجرايي آن به معناي واقعي انجام نشده است. با وجود ابلاغ سياستهاي اقتصاد مقاومتي، در سالهای فعالیت دولت تدبیر و امید اجراي آن سیاستها تنها در حد حرف و شعار باقی ماند و شرایطی را فراهم کرد که رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها از بیتوجهی حسن روحانی و یارانش به آن انتقاد کردند.
2ـ خروج غيرتورمي از ركود
رکود اقتصادی به معنای از نفس افتادن فرایند تولید و در نتیجه ایجاد نشدن اشتغال متناسب یا حتی کاهش میزان اشتغال در جامعه است. رشد اقتصادی در ۹ ماهه اول سال ۹۵ دو رقمی شد و به 6/11 درصد رسید؛ اما بار اصلی این رشد بر دوش تولید نفت بوده است و تنها 9/1 درصد آن به بخشهای غیرنفتی اختصاص دارد. به عبارتی، میتوان گفت از سویی نقش اصلی رشد اقتصادی سال ۹۵ به رشد تولید نفت وابسته است که در سال ۹۶ اثر آن کاهش خواهد یافت و از سوی دیگر بنگاههای کوچک و متوسط در جایگاه بخش اشتغالزای اقتصاد همچنان با رکود همراه هستند.
3ـ ساماندهي بازار ارز
با تكنرخي كردن
يكي از اولويتهاي اقتصادي دولت يازدهم حركت به سمت ارز تكنرخي بود. ثبات نرخ ارز و تكنرخي شدن آن از شاخصههاي مهم كسبوكار و سرمايهگذاري در اقتصاد به شمار ميرود. ثبات اقتصادی کشور، شرایط مناسب برای سرمایهگذاری و مدیریت قیمتها به شدت به ثبات در بازار ارز وابسته است. از سوي ديگر، اين شاخص به صورت مستقيم بر حجم توليد داخلي و صادرات و در مقابل بر ميزان واردات به كشور تأثیر میگذارد. وجود نظام ارز دو يا چند نرخي بستر مناسبي را براي رانت، تبعيض و فساد فراهم ميكند.
4ـ تلاش براي حل معضل بيكاري
با توجه به شتاب افزایش جمعیت از دهه ۶۰ تاکنون در ایران، موضوع اشتغال و افزایش نرخ بیکاری یکی از چالشهای جدی کشور در سال جاری به شمار میآید. آخرین گزارش مرکز آمار ایران، افزایش 4/1 درصدی نرخ بیکاری در سال ۹۵ را نسبت به سال ۹۴ نشان میدهد. طی تحقیقات به عملآمده، مهمترین چالش جهان در ۵۰ سال آینده، بیکاری در کشورها خواهد بود؛ در حالی که این موضوع با شدت بیشتری در کشور ما با توجه به جمعیت جوان آشکار شده است. ادامه روند صعودی نرخ بیکاری یکی از موضوعهای چالشبرانگیز دولت خواهد بود. بررسی وضعیت نیروی کار طی بهار 90 تا بهار 95 نشان میدهد، نرخ بیکاری بهار 95 با 2/12 درصد بیشترین میزان بیکاری طی سه سال اخیر بوده است. نرخ بیکاری در بهار 92 برابر با 6/10، بهار 93 برابر با 7/10 و بهار 94 برابر با 8/10 درصد بوده و این رقم در بهار 95 به 2/12 درصد افزایش یافته است.
5ـ بحران بانكداري
نظام بانکی اکنون با حجم بالای مطالبات معوق و مشکوکالوصول مواجه است. از سوی دیگر، سرمایهگذاری در بخش املاک و مستغلات به انجماد داراییهای آنها منجر شده است؛ به همین دلیل رقابت بانکها بر سر جذب سپرده به افزایش نرخ سود بانکی فراتر از سطح واقعی اقتصاد انجامیده است. افزون بر این، در سال ۱۳۹۶ موضوع روابط بینالمللی بانکها نیز حائز اهمیت و تعیینکننده خواهد بود؛ چراکه بانکها پس از رفع تحریمهاي ادعايي از سوي دولت به دلیل عقبماندگی از استانداردهای روز بانکداری هنوز موفق به برقراری روابط مطلوب با بانکهای بینالمللی نشدهاند، بنابراین اقتصاد ایران مهمترین رکن برقراری ارتباطات بینالمللی را به طور مطلوب در اختیار ندارد.
6ـ تحرک در پیشران مسکن
یکی از بخشهای محرک اقتصاد بخش مسکن است. توانایی ایجاد تعداد زیادی شغل به صورت مستقیم و غیرمستقیم، بخش مسکن را به یکی از کلیدیترین بخشها در اقتصاد ایران بدل کرده است. نتیجه این نقش پراهمیت این است که با ایجاد رکود در این بخش، سرعت حرکت رو به جلوی اقتصاد کم میشود. ماهیت بازار مسکن در طرف عرضه و تقاضا به گونهای است که خواسته یا ناخواسته، رکودهای متناوب در آن عملاً قابل پیشگیری نیست؛ اما تدوین سیاستهای مناسب میتواند در خروج سریعتر این بخش اقتصادی از کما مؤثر باشد. ایجاد قدرت خرید در سمت تقاضا از طریق تدبیر ابزار تسهیلات بلندمدت و با هزینه کم و متناسب با قدرت خرید تقاضاکنندگان اصلی مسکن، یعنی جوانان، در فرایند خرید میتواند راهکار خروج از این رکود و شکلگیری رونق باشد.
7ـ مديريت نقدينگي
در دولت یازدهم شاهد بودیم که رشد نقدینگی سه برابر دولت دهم و هفت برابر دولت نهم شد و به طور میانگین در هر ماه 175756 میلیارد ریال به حجم پول کشور افزوده شد و در پایان سال 95 کل میزان نقدینگی کشور به 1253 هزار میلیارد رسید که این میزان افزایش در طول چهار سال با توجه به رکود حاکم و رشد نداشتن تولید و بخشهای اقتصادی دیگر، مانند مسکن فاجعه است. زمانی افزایش نقدینگی قابل پذیرش است که لااقل در یکی از حوزهها، مانند مسکن رونق و رشد حاصل شود؛ اما چنین چیزی در هیچیک از حوزهها مشاهده نمیشود.
8ـ پرداخت ديون دولتي
کشور با مشکل بدهیهای بالای خارجی روبهرو نیست و همواره به علل گوناگون سطح بدهیهای خارجی پایین نگه داشته شده است؛ اما دولت در داخل بدهیهای سنگینی به بخش خصوصی، بانکها و بانک مرکزی دارد. آنچه در امر بدهیهای دولت مخاطرهآمیز است، دو نکته است؛ اول اینکه، دولت به پیمانکاران داخلی، مانند قرارگاه سازندگي خاتمالانبياء(ص) بدهی زیادی دارد که سبب میشود بخش مهمی از بدنه اقتصادی بخش خصوصی با کمبود منابع به منظور سرمایهگذاری مجدد روبهرو شود. دوم اینکه، نحوه تأمین مالی این دیون با توجه به اثرپذیری اقتصاد از شرایط بینالمللی نهچندان مناسب و دسترسی نداشتن به ابزارهای بدهی مناسب، با مشکل روبهروست.
9ـ سرمایهگذاری داخلی و خارجی
در حوزه سرمایهگذاری داخلی و حمایت از بخش خصوصی روند خصوصیسازی در دوران دولت یازدهم کند شده و دولت در عمل به شعار بهبود فضای کسبوکار هم نتوانسته است موفق عمل کند. قانون رفع موانع تولید هم از سوی دولت به مجلس رفته که از اقدامات خوب دولت به شمار میرود، ولی اجرای این قانون همچنان نمودی عینی در فضای اقتصادی کشور ندارد. در بخش سرمایهگذاری خارجی هم گزارش سازمان کسبوکار ملل متحد (آنکتاد) نشان از کاهش 50 درصدی سرمایهگذاری خارجی در کشور دارد.
10ـ ساماندهي
صندوقهای بازنشستگی
مشکل اساسی صندوقهای بازنشستگی ورودی کم و خروجی زیاد است. بدعت نامیمون برداشت دولتها از منابع این صندوقها نیز به منزله تیر خلاص به این صندوقها بوده است. نتیجه چنین روندی ورشکستهشدن تعداد زیادی از صندوقهای بازنشستگی کشور است که از آن به یکی از بحرانهای سالهای آینده یاد میشود و اثرات آن در سال ۱۳۹۶ نیز قابل مشاهده خواهد بود. همچنین راهحلهای خروج از بنبست صندوقها در سال ۱۳۹۶ مورد توجه و بحث و تبادلنظر خواهد بود. وضعیت بازار بورس، وضعیت تولید ملی و رکود حادث شده، وضعیت کشاورزی، حقوقها و اختلاسهای نجومی، واردات بيرويه قاچاق به كشور، افزایش سه برابری بودجه جاری دولت در سال 96در این میان بسیار مهم است.