محسن کاظمپور/جنگ جهاني دوم در 15 اوت(25 مرداد) 1945ميلادي با تسليم ژاپن به پايان رسيد. پيش از آن حکومت آلمان هيتلري سقوط کرده بود. درباره مهمترين عوامل تسليم ژاپن، نظرات مختلفي وجود دارد؛ از جمله اینکه عدهای مهمترين آن را بمباران اتمي هيروشيما و ناکازاکي دانستهاند؛ اما مجله «فارن پاليسي» درباره اينکه دليل تسليم ژاپن در جنگ جهاني دوم حمله شوروي بوده، مقالهاي منتشر کرده است.
اين نظريه که حمله شوروي نقش مهمي در تسليم ژاپن داشت، قبلاً هم مطرح شده است؛ ولي «وارد ويلسون» در اين مقاله مينويسد، مقامات ژاپن اصلاً بمب اتمي را به حساب نياورده بودند و فقط به علت حمله شوروي حاضر به تسليم شدند! زمانبندي حوادث منجر به تسليم ژاپن اينگونه بود:
۶ اوت: ساعت هشت صبح بمب اتمي روي هيروشيما فرود ميآيد. فرماندار هيروشيما اعلام ميکند، دوسوم شهر تخريب شده و يکسوم مردم کشته شدهاند و از بمب جديدي در آن استفاده شده است. در خاطرات برخي فرماندهان نظامي ژاپن آمده است آنها بلافاصله پس از شنيدن خبر متوجه شدهاند که اين بمب اتمي بوده است.
۸ اوت: بعدازظهر وزير امور خارجه ژاپن از نخستوزير درخواست ميکند جلسه شوراي عالي براي بررسي بمباران هيروشيما تشکيل شود؛ ولي نخستوزير اين درخواست را رد ميکند. گفتنی است، شوراي عالي از شش نفر تشکيل ميشد که عملاً حاکم اصلي ژاپن بودند.
۹ اوت: ساعت ۴ صبح به توکيو خبر ميرسد نيروهاي شوروي در منچوري و ساخالين از مرز گذشتهاند. چند ساعت بعد جلسه شوراي عالي تشکيل ميشود که دستور کار آن بررسي «تسليم بدون قيد و شرط» است. ساعت ۱۱ صبح به ناکازاکي حمله ميشود. زماني که خبر حمله ناکازاکي به توکيو ميرسد، آرای موافق و مخالف تسليم ۳ به ۳ شده بود و همه اعضاي هیئت دولت به جلسه دعوت شده بودند.
۱۰ اوت: ژاپن به صورت غيرعلني به متفقين خبر ميدهد که آماده پذيرش تسليم است.
۱۵ اوت: امپراتور در راديو تسليم ژاپن را اعلام ميکند.
اين زمانبندي به روشني نشان ميدهد، جلسه شوراي عالي به دلیل حمله به هيروشيما نبود. حمله به ناکازاکی هم که بعد از آن صورت گرفت.
در واقع، بمباران هيروشيما براي ژاپنيها چندان شوکهکننده نبود. در آن زمان به ۶۸ شهر بزرگ ژاپن حمله هوايي شد که هيروشيما از نظر تلفات در رتبه دوم، از نظر وسعت تخريب در رتبه چهارم و از نظر درصد تخريب شهر در رتبه هفدهم قرار ميگرفت؛ يعني حمله هيروشيما دقيقاً مشابه بمبارانهاي متعارف بود که با دستههاي پانصد فروندي بمبافکنهاي بي ـ۲۹ انجام ميشد.
اگر قرار بود ژاپنيها بهدلیل بمباران حاضر به تسليم شوند، بايد پس از بمباران شب دهم مارس توکيو تسليم ميشدند که در آن ۱۲۰ هزار نفر کشته شدند. اين بمباران هم تلفات و تخریب بيشتري داشت و هم توکيو پايتخت و مهمترين شهر آنها و محل اقامت رهبران کشور و امپراتور بود. در سه هفته پيش از حمله به هيروشيما به ۲۶ شهر حمله شده بود که درصد تخريب هشت شهر بيش از هيروشيما بود و يکي از شهرها 5/99 درصد تخريب شده بود.
دليل تسليم نشدن ژاپنيها هم اين نبود که فکر ميکردند شانس پيروزي دارند. کمتجربهترین نظاميان هم ميدانستند شکست قطعي است و حتي به مردم هم اين موضوع اعلام شده بود که ما شانس پيروزي نداريم و براي شرافت و آبرو ميجنگيم.
آنها منتظر بودند تا متفقين از درخواست تسليم بي قيد و شرط دست بردارند؛ چون احتمال ميدادند همچون اتفاقي که براي آلمان افتاد، امپراتور را به دادگاه ببرند و ژاپن را به چند کشور تقسيم کنند. امپراتور براي آنها خدا محسوب ميشد و هيچ کس حتي صدايش را نشنيده بود. تسليم کردن امپراتور براي ژاپنيها وحشتناکتر از به صليب کشيدن عيسي براي مسيحيان بود. مردم هم به قدري از آمريکاييها ترسانده شده بودند که فکر ميکردند پس از تسليم در بهترين حالت برده خواهند شد و در نتيجه مرگ را به تسليم ترجيح ميدادند.
حال این پرسش مطرح میشود که چرا اينقدر از حمله شوروي ترسيدند؟ چون همه نيروهاي خود را در سواحل جنوبي مستقر کرده بودند. سنگرهاي چند لايه که در طول خط ساحلي ساخته شده بود، آذوقه و مهمات کافي داشت و بمباران شهرها مشکلي براي آنها ايجاد نميکرد. برآوردهاي نظامي هم نشان ميداد، در چند ماه آينده حمله آمريکا به خاک اصلي ژاپن ممکن نيست. در واقعيت هم حمله آمريکا براي روز اول نوامبر برنامهريزي شده بود.
اما هوکايدو تقريباً بدون دفاع بود و با توجه به اينکه ساخالين به هوکايدو چسبيده است، شوروي ميتوانست پس از ۱۰ تا ۱۴ روز به آن حمله کند؛ يعني پیش از اينکه ژاپنيها بتوانند در سواحل هوکايدو سنگرسازي کنند و نيرويي به آنجا منتقل کنند. اين کاملاً مشخص بود که نميتوان با دو ابرقدرت که از دو جهت مخالف حمله ميکنند، جنگيد.
افزون بر اين ژاپنيها در آن زمان به اين فکر ميکردند که بتوانند استالين را ميانجي کنند. آنها فکر ميکردند ممکن است استالين براي جلوگيري از افزايش نفوذ آمريکا حاضر به پادرمياني شود تا ژاپن با شرايط بهتري تسليم شود؛ اما با حمله شوروي اين اميد هم کاملاً از بين رفت.
***
بر اساس اين تحليل اينکه دليل تسليم ژاپن بمب اتمي بوده است، در واقع افسانهاي است که آمريکاييها و ژاپنيها ساختند تا اهميت حمله شوروي را کوچک کنند؛ اما در پايان این پرسش مهم باقي ميماند که
دليل حمله شوروي چه بود و چرا شوروي که تا آن زمان هيچ علاقهاي به درگيري به ژاپن نداشت، ناگهان موضع خود را تغيير داد؟
بر اساس همين زمانبندي بايد گفت، تنها عامل حمله شوروي بمب اتمي آمريکا بود. پس بمب اتمي آمريکا با يک واسطه به تسليم ژاپن منجر شد.