علامه جوادی‌آملی گفت: امام صادق(ع) فرمودند، جامعه را زندان و فشار اینها اداره نمی‌کند. ایشان فرمودند، شما شیعیان ما هستید، جامعه شیعه باید طوری زندگی کند که قولِ او از رهن او قوی‌تر باشد؛ این یعنی چه؟ اگر ما به کسی بدهکاریم، چک دادیم یا قول دادیم که در فلان فرصت من این دِین را ادا می‌کنم، ولی این به من اطمینان ندارد تا خانه یا زمین مرا رهن نگیرد اطمینان پیدا نمی‌کند، حضرت فرمودند، جامعه‌ای که آن رهن از این قول بالاتر است، این جامعه، جامعه شیعه نیست و من از آن بیزارم. 


گفتاری از شهید آیت‌الله محمدباقر حکیم
امام باقر(ع) نقش مهمی در یکپارچه‌سازي مراسم حج داشتند. امروز یکی از نشانه‌هاي وحدت مسلمین و امت اسلامی، همین مراسم حج است که مسلمانان، همه ساله از گذشته تا کنون به یک شکل و روش انجام می‌دهند. این در حالی است که حج با نماز فرق می‌کند. جلوه وحدت در نماز امری طبیعی است؛ چرا که نماز همه روزه در پنج وعده انجام می‌گیرد؛ پیامبر(ص) روزانه در پنج وعده نماز می‌خوانند و همچنان این عمل هر روز تکرار می‌شود. بنابراین، وجود این وحدت و هماهنگی در نماز با این تکرار روزانه‌اي که از سوي پیامبر(ص) انجام می‌گرفت، امري طبیعی است. 
روزه نیز عبادت بی‌سروصدایی است و جلوه‌اي ندارد و تنها با امساك از مفطرات انجام می‌گیرد؛ اما حج پیچیدگی‌هاي فراوانی دارد؛ اول اینکه، در طول سال فقط یک‌بار انجام می‌پذیرد. دوم اینکه، حج اشکال گوناگونی دارد، چون شامل حج تمتع، حج افراد و حج قران است. سوم اینکه حج شامل عبادات و اعمال بسیاري است که اوقات گوناگونی نیز دارد؛ مثلاً عمره در اوقات گوناگون انجام می‌گیرد و مختص به یک زمان نیست و در تمام ماه‌ها انجام می‌شود، حتی یک حاجی می‌تواند عمره تمتع خود را هر وقت بخواهد انجام دهد. 
بنابراین گرچه برخی از اعمال حج، مانند وقوف در عرفات و مشعر و منا در اوقات معینی انجام می‌گیرد؛ اما پس از اعمال منا، دیگر اعمال حج، مانند طواف و سعی یک زمان واحد ندارند و می‌شود در این روز یا روزهاي بعدش انجام بگیرند؛ اما با وجود این اعمال بسیار و شرایط مختلف، باز هم مسلمانان را در تمام اعمال اساسی حج متفق می‌یابیم.
برای نمونه، در حال حاضر تمام مسلمانان اتفاق نظر دارند که پنج میقات وجود دارد و در یک مکان آن را برپا می‌کنند، در حالی که اگر در مکان میقات‌ها با هم اختلاف داشتند، چه هرج و مرجی که به وجود نمی‌آمد! همچنین چگونگی طواف و سعی و محدوده عرفات و منا، وقت‌هاي مختلف اعمال، وقوف در عرفات و مشعر و محدوده مشعر و... امروزه تمامی این امور نزد مسلمانان محل اتفاق است. 
بر فرض اگر برخی از مسلمانان شروع طواف را از حجرالاسود در حالی که خانه خدا در سمت چپ‌شان باشد، بدانند؛ یعنی به همان‌گونه که در شرع آمده است و برخی نظرشان برعکس باشد به این صورت که شروع طواف را از همان‌جا بدانند؛ اما در حالی که خانه خدا سمت راست‌شان باشد، در این صورت حاجیان چه وضعی پیدا می‌کردند؟! همچنین اگر در عمل سعی اختلافی میان مسلمانان بود، مشکلات فراوانی براي حاجیان پیدا می‌شد. 
اما می‌بینیم که حج، شکل و سیاقی واحد دارد، با اینکه مسلمانان نسبت به امور گوناگون عبادي با یکدیگر اختلاف نظر دارند، حتی در نماز و وضو نیز با هم اختلاف دارند، چنانچه می‌بینیم مسلمانان به دو گونه وضو می‌گیرند. اگر در حج نیز این‌گونه اختلافات وجود داشت، اختلاف و شکاف بزرگی در میان مسلمانان واقع می‌شد، چرا که نماز را می‌توان در خانه و به تنهایی خواند؛ ولی حج یک عمل گروهی است و اگر اختلافی در آن راه یابد، درگیري و جدایی و مشکلات فراوانی به وجود خواهد آمد. 
این وحدت به فضل خداوند متعال و برکت وجود پیامبر اکرم(ص) است که این دین حنیف را به ارمغان آورده و آن را به مردم آموخت.
اما کسی که این وحدت را حفظ کرد، امام باقر(ع) است. پیامبر(ص) در میان مسلمانان حضور داشتند و شریعت را براي آنها تبیین کردند، ولی باز مسلمانان در اثر وضعیتی که برای‌شان پیش آمد در جزئیات شریعت اختلاف پیدا کردند؛ اما انسجام و هماهنگی مراسم حج به فضل امام باقر(ع) بود. 
در این زمینه در «صحاح» اهل سنت روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که ایشان شیوه حج رسول خدا(ص) را از جابربن‌‌عبدالله انصاري نقل می‌کنند؛ یعنی امام(ع) درباره حج رسول خدا(ص) روایتی نقل می‌کنند که سندش جابربن‌عبدالله انصاري است. ایشان همین حج معروف نزد مسلمانان را روایت کردند و در نتیجه تمام مسلمانان، حج را با این جزئیاتش از امام باقر(ع) و ایشان از جابربن‌عبدالله انصاري و ایشان از رسول خدا(ص) یاد گرفتند. 
البته پیروان اهل بیت(ع) این حج را بر اساس را‌ه‌هاي ویژه‌شان از امام باقر(ع) گرفته‌اند، چرا که ایشان امام باقر(ع) را امام معصومی می‌دانند که از روي هواي نفس سخن نمی‌گوید و دانش را از سرچشمه و منبع درستش اخذ می‌کند، در نتیجه پیروان اهل بیت(ع) به این حدیث استناد می‌کنند و در برابر آن کاملاً تسلیمند، فقط به این دلیل که از امام باقر(ع) است و امام باقر(ع) جز از منبع درست، چیزي نمی‌گیرد؛ اما دیگر مسلمانانی که چنین ایمان و اعتقادي به امام باقر(ع) ندارند، باز حج را از امام باقر(ع) نقل می‌کنند، ولی در مقام کسی که روایتی را با سند درستش از پیامبر(ص) نقل کرده است؛ این حجی که مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند، بر اساس روایتی است که از امام باقر(ع) روایت می‌کنند و معناي روایت شنیدن امام(ع) از جابر نیز همین است. 
البته شاید امام باقر(ع) بی‌نیاز از جابر است؛ چرا که خود جابر در حق امام(ع) شهادت می‌دهد که ایشان شکافنده علمند. پس نیازي به اینکه از جابر یا غیر او روایت کنند، ندارند؛ اما شاید امام باقر(ع) به عمق تاریخ و وضعیت مسلمانان نگاهی کردند و در نتیجه این روایت را از جابر و سپس از رسول خدا(ص) نقل کردند و آن را براي مسلمانان بیان نمودند تا در این عبادت مهم و گروهی وحدتی ایجاد شود؛ عبادتی که از جنبه گروهی بودن، منحصر به فرد است و هیچ عبادتی از این جهت همتاي او نیست؛ حتی نماز جمعه یا نماز عید نیز با جماعتی محدود به شهر یا روستایی انجام می‌گیرد؛ اما اینکه مسلمانان از هر سو و هر سرزمینی دور هم جمع شوند و یک عبادت را بجا بیاورند، در غیر از حج یافت نمی‌شود. اگر در این عبادت اختلافی پیش آید، چنانکه در غیر آن پیش آمده، فاجعه‌اي براي مسلمانان خواهد بود؛ اما امام باقر(ع) از راه حفظ وحدت شعائر حج، نقش بسیار بزرگی در حفظ وحدت مسلمین داشتند و این مطلب مورد اتفاق تمام مسلمانان است.
امام باقر(ع) از سویی نقش بسیار مهمی در تربیت خود شیعیان داشتند و حوزه علمیه‌اي را با محتوا و روش‌هاي آن براي آنها بنیان گذاشتند و از سوي دیگر نقش بسیار بزرگی در فرایند علمی تمام مسلمانان داشتند، چرا که ایشان به شهادت جابربن‌عبدالله انصاري، مرجع علم بودند و بر تمامی علما و فقهاي آن دوران و پیروان‌شان برتري داشتند و آنها نیز به ایشان ایمان داشتند.
«قتاده» که از مفسران بزرگ به شمار می‌رفت و او را به این عنوان می‌شناسند، هنگامی که نزد امام(ع) حاضر شد، امام(ع) از او سؤال‌هایی پرسیدند و گفتند: «آیا تو قرآن را تفسیر می‌کنی؟» گفت: «بله». امام(ع) فرمودند: «آیا تفسیر تمام قرآن را می‌دانی»؟ او گفت: «بله»، امام(ع) فرمودند: «آیا از تو سؤال کنم»؟ گفت: «بله، بپرس». آنگاه امام(ع) پرسیدند: «قرآن را از روي علم تفسیر می‌کنی یا جهل؟ آیا این تفسیر از نزد خود تو است یا از منابع حقیقی آن است»؟ او گفت: «نه، از نزد خودم است». امام(ع) فرمودند: «با این حال چگونه این تفسیر را به واقع و حقیقت منسوب می‌کنی؟!» سپس امام باقر(ع) سؤالاتی پرسیدند و قتاده در برابر سؤال‌هاي امام(ع) ناتوان ماند. آنگاه امام(ع) او را نکوهش کردند گفته شده است امام باقر(ع) هیبت «عکرمه» درست را به او آموختند.

 ضحاک‌بن‌قیس‌ـ1
ضحّاک‌بن‌قیس‌ از قبیله بنی‌فهر، یکی از رجال بانفوذ و کارآمد در دوران خلفای سه‌گانه، به ویژه معاویه برای پیش‌برد اهداف آنها بود.
ضحّاک‌ بن‌قیس‌ بن‌خالد بن‌وَهْب (وُهَیْب) بن‌ثَعْلَبه بن‌عمرو بن‌شیبان بن‌محارب بن‌فهر منتسب به بنی‌فِهْر بن‌مالک‌ بن‌نَضر، از تیره‌های قبیله قریش است؛ از این‌ رو، قرشی و فهری نسب یافته است. مادر او، اُمَیْمَه، دختر ربیعة بن‌حذیب ‌بن‌غانم بود و عمویش ابوعبیدة‌بن‌جراح بوده است.
از کنیه‌های او می‌توان به ابوانیس، ابوامیّه، ابوعبدالرحمان و ابوسعید اشاره کرد که ابوانیس از همه مشهورتر است. 
درباره تاریخ تولد ضحاک‌بن‌قیس فهری بین مورخان اختلاف ‌نظر است و در منابع، از حدود یک تا هفت سال پیش از وفات پیامبر(ص) ذکر شده است؛ اما از آنجایی که احادیثی نیز به او منتسب است، به نظر می‌آید دست‌کم هفت سال پیش از رحلت پیامبر(ص) به دنیا آمده باشد که این امر یکی از امتیازات او به شمار می‌آید؛ زیرا پیامبر(ص) را دیده و نام وی در زمره صحابه ذکر می‌شود. البته چنانچه مشخص است به دلیل اختلاف در تاریخ تولد او، صحابی بودن او نیز محل اختلاف است.
براساس گزارش برخی منابع وی از پیامبر اکرم(ص)، حبیب‌بن‌مسلمه فهری و عمربن‌خطّاب روایت کرده و افرادی چون تمیم‌بن‌طرف، حسن بصری و سعیدبن‌جبیر از او روایت کرده‌اند.
از جمله احادیثی که از ضحّاک‌بن‌قیس روایت شده، این است که پیوسته بر مردم، حاکمی از قریش است. حدیثی که ابوبکر در سقیفه آن را دستاویز خود قرار داد و با این حدیث بود که توانست مانع ادّعای انصار در جانشینی پیامبر(ص) شود. همچنین، نسایی نیز از وی یک حدیث درباره نماز بر میت روایت کرده است. اگر چه این منابع ضحّاک را صحابی پیامبر(ص) دانسته و احادیثی را نیز به او منسوب می‌کنند؛ اما چنانکه پیش از این ذکر شد، از آنجا که وی در خوش‌بینانه‌ترین حالت همزمان با رحلت پیامبر(ص) حداکثر هفت ساله بوده است، به نظر می‌رسد پیامبر(ص) را درک کرده باشد؛ اما به دلیل کمی سن نمی‌توانست حدیثی را از ایشان به یاد داشته باشد و این احادیث را از دیگر اصحاب پیامبر(ص) شنیده است؛ ولی راویان در سلسله سند خود نام راوی اصلی را نیاورده‌اند.
 درباره شغل پدر ضحاک در زمان جاهلیت گفته شده است، روزی عقیل‌بن‌ابی‌طالب نزد معاویه بود و معاویه از او خواست که درباره یارانش سخنانی بگوید و آنها را وصف کند. عقیل در سخنان خود درباره قیس (پدر ضحّاک) گفت، او در زمان پیش از اسلام حیوانات نر را بر حیوانات ماده می‌جهانید و از این راه امرار معاش می‌کرد.
وی در روزگار خود بزرگ بنی‌فهر و یکی از والیان شجاع بود. از فرزندان وی می‌توان عمرو، محمد، عبدالرحمن و حبیب را نام برد.
از دوران کودکی و نوجوانی ضحاک اطلاع چندانی در دست نیست. تنها در برخی موارد به ندرت به دوران کودکی و نوجوانی او یا فعالیت‌های پدرش پیش از اسلام اشاراتی شده است. برای نمونه، براساس روایت طبری از ابومخنف، حضرت علی در اثنای جنگ صفین که برخی ویژگی‌های معاویه و اصحاب او، از جمله ضحّاک‌بن‌قیس را بیان می‌کند؛ می‌فرماید، آنها اصحاب دین و قرآن نیستند. من بهتر از شما آنها را می‌شناسم. من در کودکی و بزرگسالی همراه آنها بوده‌ام. آنها در کودکی شرورترین اطفال و در میان‌سالی شرورترین مردان بودند. اگرچه چنین جملاتی آگاهی‌های چندانی از دوره نوجوانی و کودکی او به دست نمی‌دهد؛ اما همین قدر می‌توان دریافت که وی از جوانی در زمره گروه بنی‌امیه بوده است.


  آیت‌الله علی‌اکبر سیفی‌مازندرانی/ زندگی ابدی آخرت را نمی‌توان با زندگی دنیوی مقایسه کرد؛ زیرا دنیا جایی است که انسان باید جایگاه ابدی خود را تأمین کند. یکی از مسائلی که در عهد الهی مطرح می‌شود، تزکیه انسان است که خداوند متعال در یک جای قرآن 11 قسم می‌خورد که اگر کسی تزکیه ‌نفس کند، قطعاً رستگار خواهد شد؛ این قسم‌های مکرر نشان‌دهنده اهمیت این موضوع است.
هدف پیامبران الهی تزکیه بود، تزکیه قبل از تعلیم کتاب و حکمت است، چون نفس بدون تزکیه، پذیرای علم و حکمت نیست. مقصود از علم، علم دین و معرفت است. حکمت؛ علومی است که با متن واقع مو نزند. حکمت قرآن مجید؛ علمی است که هرگز تخلف نداشته و احتمال کذب در آن وجود نداشته باشد.
علم بدون تزکیه نمی‌شود، تا نفس تزکیه نشود علم دین و حکمت به معنای واقعی در آن نفس ورود پیدا نمی‌کند و اصلاً پذیرا نیست، خداوند می‌فرماید: «به عهدی که با خدا بستید وفا کنید و من هم به عهد خود با شما وفا می‌کنم.»
عمده هدف انبیای الهی، اقامه دین الهی بود و این اقامه دین مبارزه با طاغوت را به دنبال دارد؛ چون تا زمانی که طاغوت باشد، دین الهی اقامه نمی‌شود. اگر می‌خواهیم نصرت الهی شامل حال ما شود و ادامه‌دار باشد، باید به عهدی که با خدا بسته‌ایم وفا کنیم، از این‌رو باید به احکام الهی عمل کرده و جامعه را نیز به آن دعوت کنیم.
عنصر انقلابی در نظام جمهوری اسلامی در دو موضوع تزکیه ‌نفس و اقامه دین الهی خلاصه می‌شود. ابتدا باید احکام دین را در وجود شخصی خود پیاده کنیم و تزکیه داشته باشیم و سپس جامعه را به این راه دعوت کنیم.
خداوند متعال پس از قرن‌های متمادی، نخستین‌بار بعد از امیرمؤمنان(ع) توفیق نصرت دین را به مردم ایران داد، خدای تعالی این نعمت را عنایت فرمود؛ اما این نعمت باید حفظ شود.

در هفتمین جشنواره مالک اشتر نیروی زمینی سپاه مطرح شد
دبیر اشراف فرماندهی کل قوا گفت اشراف و جشنواره مالک اشتر چرخه شایسته‌سالاری را در نیروهای مسلح تکمیل می‌کند، اشراف در واقع مبتنی بر زمینه‌های رشد و بسترهای آماده‌سازی برای شناسایی نیروهای کارآمد در صحنه عمل است.
سردار محمود تشکری، دبیر اشراف فرماندهی کل قوا در هفتمین جشنواره مالک اشتر نیروی زمینی سپاه که در ستاد این نیرو برگزار شد، با بیان اینکه اشراف بنا به تدبیر فرمانده معظم کل قوا به این منظور که فرماندهان بتوانند با یک نگاه وضعیت اجرایی خود را ارزیابی کنند، ایجاد شد، اظهار داشت: «موضوع اشراف متوجه فرماندهان است و در این زمینه باید ترتیبی اتخاذ شود که فرماندهان بتوانند با یک نظر وضعیت نیروها و رده‌های زیردست‌شان را متوجه شوند.»
وی افزود: «اشراف از رده‌ها و سرپنجه‌ها، تیپ‌ها تا بالاترین سطح نیروهای مسلح در ستاد کل برقرار است و در این قالب می‌توان مشکلات و مسائل نیروهای مسلح را به خوبی احصا کرد که شناسایی و رفع مشکلات یکی از مهم‌ترین ثمرات اشراف است.»
سردار تشکری با بیان اینکه موضوع جشنواره مالک اشتر، اشراف است، گفت: «اشراف در واقع مبتنی بر زمینه‌های رشد و بسترهای آماده‌سازی برای شناسایی نیروهای کارآمد در صحنه عمل است و جشنواره مالک اشتر در واقع خروجی اشراف است که لازم است انتخاب درست و تشویق درست در آن انجام شود.»
وی ضمن اشاره به این موضوع که هنوز در روند کار ضعف‌هایی وجود دارد، افزود: «در کلیت موضوع اینکه باید در دوره‌ای مشخص افراد شایسته شناسایی و تقدیر شوند و زمینه برای کمک به رشد آنها فراهم شود، رعایت می‌شود؛ اما ضعف‌هایی در این مسیر وجود دارد که هر سال با تجربیات بیشتر مرتفع می‌شود.»
 دبیر اشراف فرماندهی کل قوا با بیان اینکه اشراف و جشنواره مالک اشتر چرخه شایسته‌سالاری را در نیروهای مسلح تکمیل می‌کند، افزود: «گزارش‌ها نشان می‌دهد که نیروی زمینی سپاه بدون اغراق یک نیروی پیشرو، پیش‌رونده، پویا و فعال است که توانسته در همه صحنه‌های دفاع و پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی وارد شود و موفق عمل کند.»
وی افزود: «حضور در صحنه‌های جبهه‌های مقاومت و شهدایی که این نیرو تقدیم انقلاب کرده به این نیرو جایگاه ارزنده‌ای داده و در این میان تلاش نیروها و فرماندهان و نیز نقش مهم فرمانده نیرو سردار پاکپور را باید مورد توجه قرار داشت.»
سردا تشکری افزود: «حضور موفق در شمال‌غرب، جنوب‌شرق، ارتقای امنیت پایدار، ارتقای توان آمادگی دفاعی و آمادگی در تمام زمینه‌ها از ویژگی‌های نیروی زمینی سپاه است که گزارش‌های ارسال شده به ستاد کل نیروهای مسلح منعکس‌کننده این واقعیت است که نیروی زمینی در صحنه عمل توانسته به خوبی بدرخشد.»
 وی افزود: «انجام مأموریت‌های نیروی زمینی اگرچه موجب فرسایش تجهیزات و نیروی انسانی بوده، اما این نیرو توانسته با بهره‌وری و استفاده بهینه از امکانات خود بدرخشد و وارد عرصه‌های جدیدی از خدمت‌رسانی هم شود که به نظر بنده این بیشتر ناشی از حضور میدانی سردار پاکپور در صحنه‌ها است که اشراف خوبی را هم به وی داده است.»
سردار تشکری در ادامه با اشاره به اینکه در نیروی زمینی سپاه ارتقای معنویت و روحیه ایثار و شهادت مشهود است، افزود: «باید در مسائلی مانند ارتقای آموزش‌ها، به‌روزرسانی تجهیزات و آماده‌سازی اماکن توجه بیشتری داشته باشیم. که بحمدالله در نیروی زمینی سپاه امروز با وجود اینکه در منابع کمبود داشتیم، اما این آمادگی‌ها حفظ شده است و امیدواریم روز به روز بر این آمادگی‌ها افزوده شود.» وی در پایان ابراز امیدواری کرد که بستر اشراف امکانی باشد تا روز به روز بر پیروزی‌ها افزوده شود.

وزن اقدامات را هم باید لحاظ کرد
سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه نیز سخنران دیگر این جشنواره بود. وی در ابتدای سخنان خود با یادآوری حضور سردار غلامرضا جعفری در این مراسم و مجاهدت‌های وی اظهار داشت: «سردار غلامرضا جعفری که امروز در دبیرخانه اشراف فرماندهی کل قوا به عنوان کارشناس اشراف در حوزه نیروی زمینی حضور دارد از چهره‌های شناخته شده و مهم دفاع مقدس است که به جرئت می‌توان گفت جای او امروز در بین شهدا خالی است و از نگاه بنده هیچ چیزی جز شهادت لیاقت او نیست، حضور او در این سمت به دلیل تسلط بسیار بالای وی به مسائل نیروی زمینی، یکی از مهم‌ترین نقاط قوت اشراف در بحث نیروهای زمینی است.»
وی با بیان اینکه اشراف می‌خواهد واقعیت‌های صحنه‌های عملی در یگان‌ها را در یک نگاه به سمع و نظر برساند، به چند نکته مهم درباره اشراف اشاره کرد.
مطابقت نداشتن گزارش‌های اشرافی که به ستاد کل نیروهای مسلح ارائه شد با صحنه‌های عمل اولین موضوعی بود که سردار پاکپور مطرح کرد و در این باره گفت: «به نظر می‌آید که باید در برخی شاخصه‌هایی که در اشراف برای نمره دادن مطرح شده بازنگری شود که این امر و برخی دیگر از مشکلات با توجه عزیزان در مجموعه‌های مختلف نیروهای مسلح و مانیتورینگ فعالیت‌ها در سند راهبردی مرتفع خواهد شد.»
سردار پاکپور در ادامه به وزن اقدامات اشاره کرد و افزود: «اگر بخواهیم در ارزیابی‌های اشراف پاسخ درستی از نمرات و بررسی‌ها داشته باشیم باید علاوه بر عدد اقدامات، وزن آنها را هم لحاظ کنیم تا برآوردها و بررسی‌ها دقیق‌تر شود.»
وی در ادامه گفت: «گاهی در ارزیابی‌های اشراف مواردی نمره داده می‌شود که عیب نیرو نیست، بلکه کمبودهایی است که از جانب دیگر دستگاه‌ها وجود دارد که این هم باید در ارزیابی‌ها لحاظ و مشخص شود که منبع عیب کجاست.»
سردار پاکپور با اشاره به برخی اقدامات نیروی زمینی در مأموریت‌های مردمیاری گفت: «برخی از فرماندهان بر ما خرده می‌گرفتند که چرا تجهیزات مهندسی نیرو را در این مأموریت‌ها دچار فرسایش می‌کنید؟ این تجهیزات باید برای مواقع درگیری نیروی زمینی با دشمن بماند که البته وقتی نتیجه اقدامات نیروی زمینی را دیدند، متوجه موضوع شدند.»
وی افزود: «حجم بالایی از تجهیزات مهندسی که در اختیار نیروی زمینی است را نمی‌توان در انبارهای یگان‌ها معطل گذاشت، ما به جای نگهداری این تجهیزات بخش عمده آن را مدیریت کردیم تا در مأموریت بالابردن امنیت در مناطق تحت نظر نیروی زمینی سپاه به کار گرفته شود که عمده این مأموریت‌ها مردمیاری و محرومیت‌زدایی بود و به ارتقای امنیت در مناطق کمک کرده که این را در جلسات مختلفی در ستاد کل توجیه کردیم.»
 فرمانده نیروی زمینی سپاه با توضیح اینکه اگر کارنامه‌های یگان‌ها به صورت عدد و رقم و در قالب گزارش اشراف به رؤیت فرمانده معظم کل قوا برسد مشکل‌ساز می‌شود، گفت: «بنده که عمده یگان‌های نیرو را به خوبی و از نزدیک می‌شناسم و اشراف دارم وقتی برخی از این کارنامه‌ها را مشاهده می‌کنم مطابقت نداشتن آن را متوجه می‌شوم؛ یعنی کارنامه گویای واقعیت‌های صحنه نیست؛ اما به لطف خدا این امر در سند راهبردی اشراف در حال مرتفع شدن است و امیدواریم روز به روز بهتر شود و اشراف به جایگاه واقعی خود برسد.»
وی افزود: «یک نکته خیلی مهم در گزارش‌های اشراف این است که این گزارش‌ها دوره‌ای ارائه می‌شود و همواره مبتنی بر برنامه و عملکرد قبلی سنجیده شده است، بر این اساس اگر عدد و نمره‌ای که در هر مورد داده می‌شود دقیق نباشد، در دور بعدی که عملکردها سنجیده می‌شود و نمره لحاظ خواهد شد، دچار مشکل خواهیم شد؛ لذا حتماً باید برآوردها دقیق باشد تا دقیقاً نقاط قوت و ضعف، یا رشد و عدم رشد مشخص شود و برآورد کلی دقیق ارائه شود.»
سردار پاکپور یکی از مشکلات نیروی زمینی در موضوع اشراف را ناتوانی معیارهای عددی برای بیان مسائل کیفی دانست و در توضیح گفت: «عملکرد نیروی زمینی سپاه را کمتر می‌توان نوشت، بسیاری از این عملکردها در نتیجه خود مهم هستند.»
وی افزود: «برای نمونه برای زیر ضربه بردن  فردی مانند جلیل قنبرزهی از سران تروریست‌ها در شرق کشور که یک پروژه عظیم بود ما حتی برای نوشتن گزارش این اقدام مشکل داشتیم؛ چرا که تمام ابعاد این مسئله قابل نوشتن نبود، در حالی که این اقدام در گزارش اشراف در قالب چند عدد جمع می‌شود.»
فرمانده نیروی زمینی سپاه در ادامه گفت: «در موضوع مدافعان حرم هم باید توجه داشت که همه یا عمده شهدای مدافع حرم از نیروی زمینی سپاه هستند و این نشان از حجم بالای مجاهدت‌های نیروهای ما در عرصه جبهه مقاومت دارد، اما حق رزمندگان نیروی زمینی سپاه در بیان این مجاهدت‌ها ادا نشده است.»
وی افزود: «شهید حججی این شهید مظلوم که شهادت او رسانه‌ای و جهانی شد، تنها یکی از رزمندگان نیروی زمینی سپاه بود که شما هم دیدید خیلی جاها آمدند وی را مصادره به مطلوب کردند، در حالی که او شهید نیروی زمینی و رزمنده لشکر ۸ نجف بود، که این خود یکی از مظلومیت‌های رزمندگان ما است.»
سردار پاکپور در بخش دیگر سخنان خود در موضوع اشراف ابراز امیدواری کرد: «اصل اشراف مبتنی بر این که نقاط ضعف آن شناسایی و مرتفع شده و نقاط قوت آن شناسایی و تقویت شود باید در نیروهای مسلح به ویژه نیروی زمینی ادامه پیدا کند تا راه‌گشای برنامه‌ریزی‌های آینده شود.»
وی در پایان تأکید کرد: «همه نیروی زمینی سپاه افراد زحمتکش و ممتازی هستند، اما ما توان این را نداریم که از همه تقدیر کنیم، از سویی باید افراد ممتازتر را هم شناسایی کنیم؛ لذا در این برنامه به نمایندگی از همه نیروی زمینی از عده‌ای که پیشرفت بیشتری داشته‌اند تقدیر می‌کنیم، در حالی که از نظر ما همه نیروی زمینی شایسته تقدیر هستند.»
در پایان این مراسم از فرماندهان، مدیران و نیروهای موفق‌تر در نیروی زمینی سپاه با اهدای لوح و جایزه تقدیر شد.