حجت‌الاسلام علیرضا سلیمی نماینده مردم دلیجان و محلات در مجلس گفت: نمایندگان فراکسیون امید در رفتارها و عملکرد خود از زمان شروع مجلس دهم تاکنون دون شأن نمایندگی مجلس و ناهماهنگ با شعارهای‌شان در پرداختن به حل مشکلات مردم ظاهر شده و نتوانسته‌اند بروز و ظهوری در راستای وظایف نمایندگی ملت داشته باشد. در واقع، آنها در مواجهه با امور محوله و مسائل پیش‌رو در جامعه و در ارتباط با مردم دچار سردرگمی شده‌اند.
  محمدرضا مرادی/  رژیم صهیونیستی پس از شکست‌های منطقه‌ای و به ویژه ناکامی در سوریه، اکنون به دنبال ایجاد فنون جدیدی علیه ایران در جهان عرب است. هراس صهیونیست‌ها از نزدیک شدن نیروهای مقاومت به مرزهای جولان سبب شده است تا رژیم صهیونیستی تلاش‌های خود را در جهان عرب افزایش دهد. از سوی دیگر، مسئله فلسطین پس از گذشت هشت دهه هنوز حل نشده است و نتانیاهو تلاش دارد که این پرونده را برای منافع رژیم صهیونیستی به سرانجام برساند. به همین دلیل وی به دنبال بهبود روابط با کشورهای عربی است. در همین ارتباط   «عبدالفتاح السیسی» رئیس‌جمهور مصر و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در نیویورک دیدار کردند. در این دیدار که در مقر اقامت السیسی در نیویورک برگزار شد، درباره روند سازش بین فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها بحث و تبادل نظر شد. این اولین دیدار رسمی السیسی با یک مقام صهیونیستی از زمان به عهده گرفتن ریاست‌جمهوری مصر در سال 2014 میلادی به شمار می‌رود؛ البته پیش از این، رسانه‌ها گزارش داده بودند که نتانیاهو در سال ۲۰۱۶ در سفری محرمانه به قاهره رفته و با رئیس‌جمهور مصر در یکی از کاخ‌های ریاست‌جمهوری دیدار کرده بود. 
رژیم صهیونیستی در اوضاع فعلی به دنبال آن است تا از فرصت به وجود آمده برای حل مسئله فلسطین در راستای منافع خود استفاده کند. در وضعیت کنونی که کشورهای اسلامی همه درگیر مشکلات داخلی هستند، سبب شده است تا به اصطلاح رژیم صهیونیستی به دنبال ماهی گرفتن از آب گل‌آلود باشد؛ وضعیتی که این رژیم در شکل‌گیری آن نقش مهمی داشته است. اکنون تمرکز صهیونیست‌ها روی تلاش‌های مصر برای حل مسئله فلسطین واقع شده است. در واقع رژیم صهیونیستی سعی دارد با توجه به نقش و جایگاه مصر به اهداف خود دست یابد. درباره اهمیت و نقش مصر در موضوع فلسطین همین بس که حماس اعلام کرده؛ انحلال کمیته اداری در غزه در راستای حمایت از تلاش‌های ستایش برانگیز مصر و در رأس آن، سازمان اطلاعات این کشور اتخاذ شده است و این تلاش‌های قاهره نشانگر اهتمام آن به تحقق آشتی ملی و پایان شکاف داخلی در فلسطین و علاقه‌مندی آن به تحقق خواسته ملت فلسطین در زمینه برقراری وحدت ملی است. در واقع رژیم صهیونیستی در سه سال گذشته تلاش فراوانی کرد تا دولت السیسی که «دولت کودتا» نام دارد، بتواند از مشکلات داخلی عبور کند و برای ایفای نقش مهم خود در راستای منافع صهیونیست‌ها آماده باشد. 
علاوه بر این در وضعیت فعلی، مصر با بحران‌های داخلی مواجه است و السیسی تمام تلاش خود را برای انحراف افکار عمومی از این بحران‌ها به کار گرفته است. تروریست‌ها در سایه ضعف امنیتی مصر در «صحرای سینا» به صورت مداوم در حال انجام عملیات‌های تروریستی هستند، سرکوب نیروهای وابسته به اخوان‌المسلمین سبب شده است که این جنبش از احتمال تحریم انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده خبر دهد، احتمال سلب تابعیت محمد مرسی، نخستین رئیس‌جمهور منتخب مصر از سوی دادگاه این کشور وجود دارد و مهم‌تر از همه اینکه آمریکا به تازگی بخشی از کمک‌های مالی خود به مصر را محدود کرد. تمام این مسائل در کنار مشروعیت نداشتن السیسی در سمت رئیس‌جمهور برآمده از کودتا، وی را به این نقطه رسانده است تا با بازیگری در پرونده فلسطین، به نوعی افکار عمومی مصر را از مشکلات داخلی منحرف کند. نتانیاهو نیز به خوبی به این نیازِ السیسی واقف شده است و برای همین سعی دارد که از مصر برای حل بحران فلسطین بهره‌برداری کند. در واقع السیسی اکنون به منزله ابزار جدید رژیم صهیونیستی برای پرونده فلسطین انتخاب شده است. به همین دلیل عبدالفتاح السیسی در هفتادودومین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، مدل روابط صهیونیست ـ مصر را «فرصتی واقعی برای نوشتن صفحه‌ای درخشان در تاریخ منطقه و حرکت به سوی صلح» توصیف کرده و خواستار سازش فلسطین با رژیم صهیونیستی شد. السیسی همچنین با هیئتی از رهبران یهودی و صهیونیست در نیویورک دیدار و از همکاری‌های صهیونیست‌ ـ مصر قدردانی کرد. این مسائل نشان‌دهنده این است که تعبیری که رسانه‌های صهیونیستی از السیسی با عنوان «گنج جدید استراتژیک اسرائیل» دارند، کاملاً با واقعیت منطبق است.

   حسین عبداللهی‌فر/ رئیس فراکسیون اصلاح‌طلبان از اختلاف راهبردی اصلاحات و اعتدال، پرده برداشت و اعلام کرد؛ ائتلاف میان این دو جریان، پایان گرفته و در انتخابات سال 98 اصلاح‌طلبان به شکل مستقل به رقابت خواهند پرداخت. این موضع راهبردی، اگرچه به شکل رسمی از سوی رئیس فراکسیون اصلاح‌طلبان در مجلس اعلام شد؛ اما آنقدر غیرمنتظره و حائز اهمیت بود که به سرعت از سوی برخی اصلاح‌طلبان تکذیب شد و آن را نظر شخصی عارف خواندند. این در حالی است که دلایل فراوانی نشان می‌دهد که پایان حمایت اصلاح‌طلبان از دولت آقای روحانی اجتناب‌ناپذیر بوده و امکان ادامه ائتلاف تاکتیکی وجود ندارد. از این‌رو، به دلایل فراوانی باید تصمیم اخیر اصلاح‌طلبان را پایانی راهبردی بر ائتلاف تاکتیکی این دو جریان توصیف کرد.
یکی اینکه ائتلاف اصلاحات و اعتدال از ابتدا تاکتیکی بوده و براساس نیازهای موقتی دو جریان به یکدیگر شکل گرفته است، بنابراین پایان آن عجیب نیست. این ائتلاف نانوشته و یکجانبه در سال 92 زمانی اعلام شد که اصلاح‌طلبان به علت نگرانی از موفقیت عارف، از او خواستند تا به نفع آقای روحانی کناره‌گیری کند و ناگزیر به حمایت از وی پرداختند. حجت‌الاسلام روحانی نیز به دلیل نداشتن پایگاه اجتماعی وسیع، از حمایت اصلاح‌طلبان استقبال کرد؛ اما هرگز خود را مدیون آنها ندانست تا درصدد ادای این دین باشد. 
با این وجود جریان اصلاحات در سال 96 نیز به حمایت از رئیس‌جمهور پرداختند و بر این گمان بودند که وی متفاوت از دور اول، عمل کرده و زمینه بازگشت اصلاح‌طلبان به قدرت را فراهم خواهد ساخت. این در حالی است که آقای روحانی با بی‌توجهی به خواست اصلاح‌طلبان در چینش کابینه، ثابت کرد، مایل نیست نقش دوربرگردان را برای اصلاح‌طلبان بازی کند. 
 حمایت بی‌دریغ اصلاح‌طلبان از آقای روحانی، سرنوشت دولت دوازدهم را با آینده اصلاحات گره زده و این در حالی است که آنها نقش چندانی در توفیق یا نبود توفیق نداشته و به خوبی می‌دانند که تقابل آنها با رئیس‌جمهور به وخامت وضعیت خود آنها کمک می‌کند. بنابراین اگر مقصود اصلاح‌طلبان از اعلام جدایی از دولت، اعمال فشار به دولت نیز باشد؛ به نظر می‌رسد مسیر درستی انتخاب نکرده و به امتیازدهی آقای روحانی منجر نخواهد شد. از این‌رو، به نظر می‌رسد، اصلاح‌طلبان راهی جز جدا کردن مسیر خود از دولت نداشته و آن را تنها راه کاهش هزینه و ریزش پایگاه اجتماعی خود می‌دانند که به دلیل عمل نکردن رئیس‌جمهور به وعده‌های انتخاباتی‌اش آغاز شده است.
از همین رو، حتی مخالفان جدایی اصلاحات از اعتدال با کلیت آن مخالفت نکرده؛ بلکه آن را عجولانه و زودهنگام می‌دانند. چنانچه تاج‌زاده یکی از مخالفان این طرح می‌گوید: «نظر شخصی من تداوم ائتلاف است، همان‌گونه که نظر شخص عارف نيز نبود ائتلاف است؛ البته ما تا سال ۹۸ با حوادث و شايد با تغییرات مهمی مواجه شويم. پس تصمیم نهایی را در آن زمان و براساس خرد جمعی خواهیم گرفت. اینکه امروز بگوییم ائتلاف می‌کنیم یا نمی‌کنیم، به باور من بحث زودهنگام و غیرضروری است که می‌تواند به جبهه بزرگ اصلاح‌طلبان و اعتدالیون، زیان‌هایی برساند.»
نکته مهم‌تر اینکه؛ ادامه ائتلاف و حمایت اصلاح‌طلبان از دولت، نه تنها مشکلی از این جریان را حل نخواهد کرد؛ بلکه سهم آنها در توفیق نداشتن دولت را بیشتر خواهد کرد. به ویژه آنکه مشکل اصلی اصلاح‌طلبان رویکرد آقای روحانی به جریان اصولگرایان معتدل است. آنها به روشنی در جریان رأی اعتماد مجلس دریافتند که آقای روحانی بیش از اصلاح‌طلبان با لاریجانی هماهنگ شده و وزرایی می‌توانند به کابینه راه پیدا کنند که به تأیید همزمان آقای روحانی و لاریجانی رسیده باشند. پیام این هماهنگی، نوعی ارتباط راهبردی میان رئیس مجلس با رئیس دولت می‌باشد که ادامه آن، عبور دولت از جهانگیری و تمایل به لاریجانی است. و این همان خط قرمز اصلاح‌طلبان است. چراکه عبور آقای روحانی از جهانگیری، مقدمه عبور اصلاح‌طلبان از آقای روحانی است. «احمد نقیب‌زاده» در این باره می‌گوید: «در وضعیتی که انتخاب، بین فردی مانند جهانگیری و لاریجانی باشد، به یقین اولویت با جهانگیری است، برای آنکه اساس ذهن لاریجانی، اصولگرایی است. اینکه نیروهای اصلاح‌طلب تا چه حد بتوانند به لاریجانی نزدیک شوند؛ من فکر می‌کنم، این تصمیم باید بسیار محتاطانه صورت بگیرد.» 

   حسن خدادی/
5ـ شبکة مؤلفه‌های داخلی، پیاده نظام عملیاتی کردن نفوذ فرهنگی
امام خامنه­‌ای علاوه بر تأکید بر روش‌ها و ابزارهای نوین رخنه فرهنگی، بستر و عاملان این نوع تهدید را به منزله بعد دیگری از نفوذ فرهنگی مطرح می‌کنند. از نظر ایشان جدا از بیگانگان و نیروهای ضدنظام خارجی، مؤلفه‌های داخلی پایه­های اصلی نفوذ فرهنگی را تشکیل می‌دهند. رهبر معظم انقلاب برای روشن شدن این امر، مفهوم «استکبار نو» را مطرح کرده و در این باره می‌فرمایند: «امروز سیاست استکباری، استعمار فرانو است؛ ...یعنی دستگاه استکباری کاری کند که عناصری از ملتی که این مستکبر می‌خواهد آن را قبضه و تصرف کند، بدون اینکه بدانند، به او کمک کنند. دشمن، ایمان شما را سد مستحکمِ خود می‌بیند و دلش می‌خواهد این سد برداشته شود. حالا عناصری از میان خود ما بیایند و بنا کنند این دیوار را تراشیدن یا سوراخ کردن. اینها گرچه خودی هستند؛ اما دارند برای دشمن کار می‌کنند، دشمن هم روی اینها سرمایه‌گذاری می‌کند.»(12/2/1384)
اما نکته مهم در این باره توجه به حاملان و مجریان این نقشه‌ها است. ایشان نخبگان و متفکران جوامع را جبهه اصلی ناتوی فرهنگی دانسته و می‌فرمایند: «شبکه و ناتوی فرهنگی در مجموعه خود، بسیاری از این دانشمندان، متفکران، هنرمندان، ادبا و امثال اینها را هم دارد.»(18/8/1385)
6ـ تحمیل پیامدهای جبران‌ناپذیر و عمیق نفوذ فرهنگی
پیامدهای جبران­ناپذیر و عمیق، یکی دیگر از ویژگی‌های مفهوم نفوذ در گفتمان فرهنگی امام خامنه‌ای است. ایشان عواقبی را که نفوذ فرهنگی در جامعه ایران به وجود خواهد آورد، بسیار عمیق‌تر از پیامدهای دیگر دانسته و می­فرمایند: «با مسائل فرهنگی شوخی نمی­شود کرد، بی‌ملاحظگی نمی­شود کرد؛ اگر چنانچه یک رخنه‌ فرهنگی به‌ وجود آمد، مثل رخنه‌های اقتصادی نیست که بشود آن را جمع کرد، پول جمع کرد یا سبد کالا داد یا یارانه‌ نقدی داد؛ این‌جوری نیست، به این آسانی دیگر قابل ترمیم نخواهد بود، مشکلات زیادی دارد.»(15/12/1392)
 معظم‌له نفوذهای فرهنگی را بسیار خطرناک دانسته و ایمان و اعتقاد قلبی مردم را هدف اصلی آن می‌دانند: «هدف و آماج تحرّک دشمنان در زمینه‌ فرهنگ، عبارت است از؛ ایمان مردم و باورهای مردم. مسئولان فرهنگی، باید مراقب رخنه‌ فرهنگی باشند؛ رخنه‌های فرهنگی بسیار خطرناک است؛ باید حسّاس باشند، باید هشیار باشند.»(1/1/1393)
رهبر معظم انقلاب راهکار و روش مقابله با نفوذ فرهنگی را تشخیص مسیر نفوذ و ممانعت از گسترش آن می‌دانند و می‌فرمایند: «دشمن سعی می‌کند رخنه ایجاد کند؛ چشم‌ها را باید باز نگه داریم؛ نقطه‌ رخنه را ببینیم و مراقب باشیم این رخنه توسعه پیدا نکند. باید جلوی رخنه‌های فرهنگی و سیاسی را بگیریم.»(12/2/1384)
  7ـ فسادانگیزی در بین جوانان
در حال حاضر، پدیده تجردگرایی در كشور ما هم طبق آمارهای ازدواج و طلاق و سرشماری نفوس و مسكن، رو به رشد است، این در حالی است که در سایه توافق هسته‌ای و کم‌رنگ شدن برخی خطوط قرمز از طرف مسئولان دولتی، بیم آن می‌رود که این معضل تشدید شود. «از توطئه‌های دشمن، توطئه‌ فسادانگیزی است؛ نفوذ در نسل جوان، ایجاد فساد در میان سربازان واقعی اسلام، جوانان را به مسائل فسادبرانگیز سرگرم و مشغول کردن.»(30/5/1370)
اگر در بخش فرهنگی در داخل کشور استحاله‌ای صورت گیرد و جریان حاکم بر کشور از نظر فرهنگی صبغه غرب را به خود بگیرد، به این مفهوم است که کشور هویت اصیل ملی و استقلال خود را از دست داده است و این به معنی از بین رفتن استقلال از مسیر استحاله فرهنگی است. اینجاست که رهبری دردمندانه می‌فرمایند؛ ناگهان چشم باز می‌کنیم، می‌بینیم چه کار خطرناکی صورت گرفته است. هوشیار باشیم، مسیر برای بستن راه نفوذ فرهنگی آمریکا روشن است. همچنین رهبر معظم انقلاب فرمودند: «مدیریت فرهنگ باید بر مبنای شعارهای انقلاب و مبانی انقلاب باشد؛ خوراک فرهنگی سالم و جلوگیری از خوراک فرهنگی ناسالم و مضر، اساس کار است. دولت اگر می‌بیند تئاتری، فیلمی، کتابی، نشریه‌ای و... با مبانی انقلاب و مبانی اسلام مخالف است، باید جلویش را بگیرد و با آن برخورد کند.»(4/6/1394)


مخالفت با کمک به هیات‌های  مردم نهاد در ماه محرم
زهرا صدراعظم نوری، فعال اصلاح‌طلب و رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر پنجم تهران با انتقاد از کمک شهرداری به هیئات مذهبی گفته است: «با وجود احترامی که برای همه تشکل‌ها و هیئت‌های مذهبی قائل هستم، با این رویه اساساً مخالف بوده و اعتقاد دارم مردم تهران وقتی منابع درآمدی شهرداری را از طریق پرداخت عوارض تأمین می‌کنند، مایل نیستند این عوارض به این نحو هزینه شود. وقتی مردم پولی برای عوارض می‌دهند نباید صرف خرج خرید برنج و روغن برای هیئت‌های مذهبی شود.» گفتنی است، خبرگزاری ایلنا، این مصاحبه را با تیتر «مالیات مردم نباید خرج خرید برنج و روغن برای هیئت‌های مذهبی شود» منتشر کرده است.
بی‌توجهی به ممنوعیت نگهداری ارز در خانه
اگرچه طبق دستورالعمل فروردین ماه امسال بانک مرکزی که به استناد مصوبه تیرماه سال گذشته هیئت دولت در زمینه مبارزه با قاچاق ارز صادر شده است، مردم فقط سه ماه فرصت داشتند با مراجعه به یکی از بانک‌ها و افتتاح حساب ارزی، نگهداری ارزهای بیش از سقف مجاز را قانونی کنند، گزارش یک نهاد مسئول نشان می‌دهد استقبال خاصی از این دستور نشده است.
شکستن ارزش دلار
 چه شد؟!
یک سال از صدور فرمان رهبر معظم انقلاب برای «شکستن ارزش و آقایی دلار» می‌گذرد؛ ولی گویا به جای تأکید مسئولان کشورمان بر انجام این دستور، دیگر کشورها اصرار بیشتری برای حذف دلار از مبادلات خود دارند. رهبر معظم انقلاب در 28 شهریورماه 95 فرمودند: «اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از «جادوی مالی و پولی دشمن» خلاص کنند و «ارزش و آقایی دلار» را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز نجات داده‌اند و برای آنها الگو خواهند شد.»
شکاف  یا اتحاد
برخی از روزنامه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاحات در ماه‌های اخیر با جنجال رسانه‌ای تلاش کردند این‌گونه القا کنند که به واسطه برجام میان اروپا و آمریکا شکاف ایجاد شده است. این در حالی است که کشورهای اروپایی عضو 1+5 تاکنون نه‌ تنها اعتراض ایران نسبت به نقض برجام از سوی آمریکا را نپذیرفته‌اند، بلکه به صراحت از تحریم‌های ضدایرانی هم حمایت کرده‌اند. کمیسیون مشترک برجام نیز تاکنون حداقل در سه جلسه، شکایت ایران درباره نقض برجام از سوی آمریکا را وارد ندانسته و مدعی شده است، آمریکا به تعهدات خود در برجام عمل کرده است. این گروه به ‌خوبی می‌دانند که علت اصلی دستاورد تقریباً هیچ برجام، عهدشکنی آمریکا و لغو نشدن تحریم‌ها و در نهایت ترس بانک‌ها و مؤسسات اروپایی از عواقب همکاری اقتصادی با ایران و واهمه از جریمه‌های سنگین وزارت خزانه‌داری آمریکاست؛ اما باز هم با اصرار بر استمرار خسارت محض توافق هسته‌ای مدعی می‌شوند که به واسطه برجام میان آمریکا و اروپا شکاف ایجاد کرده‌ایم.
تهدید روحانی به نقد
طی روزهای اخیر، حجم کثیری از انتقادات اصلاح‌طلبان به سمت رئیس‌جمهور روحانی گسیل شده است. علی تاجرنیا، از فعالان اصلاح‌طلب به تازگی گفته است: «به صورت طبیعی حمایت اصلاح‌طلبان در شرایط کنونی و در دوسال آینده ادامه خواهد داشت. با وجود این، پس از دو سال و در نیمه پایانی دولت همراهی نقادانه اصلاح‌طلبان با دولت آغاز می‌شود و کم‌کم به سمت نقدهای جدی‌تری پیش خواهد رفت. البته این وضعیت در شرایطی به وجود خواهد آمد که عملکرد آقای روحانی به همین شیوه‌ای باشد که در پیش گرفته‌اند. اگر آقای روحانی در رویکرد خود نسبت به اصلاح‌طلبان تغییر ایجاد کند، شرایط متفاوت خواهد شد.»

 نظر عجیب عضو شورای شهر تهران درباره دفاع مقدس
حجت نظری، عضو شورای شهر تهران در توئیتی عجیب نوشته است: «جنگ تحمیلی بنامیم یا دفاع مقدس، تفاوتی در عمق فاجعه و رنجی که بر این مملکت و ملت گذشته ایجاد نمی‌کند، جنگ و جنگ‌طلبی مذموم است.» در همین حال، پرویز سروری در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به توئیتر سؤال‌برانگیز و عجیب حجت نظری، عضو شورای اسلامی شهر تهران درباره دفاع مقدس، اظهار داشت: «آنچه در پیام آقای نظری منتشر شده، اگر درست باشد اظهارات نگران‌کننده‌ای است که عضو شورای اسلامی شهر یکی از مهم‌ترین موضوعات و تاریخ کشور را به این شکل تحریف می‌کند.» وی تأکید کرد: «مسئله دفاع است؛ اگر یک نفر هم به منزل آقای نظری حمله کند، او باز می‌گوید که خشونت در هر شکلش محکوم است و دست فرد متجاوز را به گرمی می‌فشارد.» دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی تصریح کرد: «در زمان دفاع مقدس کشورمان هیچ حرکت تحریک‌آمیز و مبتنی بر جنگ‌طلبی انجام نداد، مردم ما سرگرم انقلاب خودشان بودند که عده‌ای با فشار نظام سلطه به ایران حمله و چند استان ما را اشغال کردند.» وی ادامه داد: «وزیر فرهنگ دولت اصلاحات آقای مهاجرانی از دفاع مقدس با عنوان برادرکشی نام برد؛ این‌گونه موضع‌گیری‌ها سابقه دارد، آقای نظری هم احتمالاً قصد دارد مسیر او را برود.»


23 میلیارد از حقوق‌های نجومی برگشت داده شد
حجت‌الاسلام محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور با اشاره‌ به پرونده حقوق‌های نجومی گفت: «در بررسی این موضوع باید گفت، به یک سری از موارد رسیدگی و مبالغ دریافتی مسترد شد؛ اما از نظر دادسرا جرمی منظور نشده است؛ چون اموال برگشته است و تعدادی نیز در دادسرا در حال رسیدگی و بررسی قرار دارد.» هفته گذشته نیز دیوان محاسبات اعلام کرد، تمام 23‌ میلیارد تومان حقوق اضافه مدیران به خزانه دولت برگشته است. در همین حال، خیلی‌ها از اینکه حکمی برای مدیران متخلف صادر نشده است، انتقاد داشتند. محمد خدابخشی، رئیس کمیته دیوان محاسبات کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در این باره می‌گوید: «برای مقابله با حقوق‌های نجومی در مرحله نخست ۳۹۷ نفر از مدیران که حقوق نامتعارف گرفته بودند، شناسایی شدند و بیش از ۲۴ میلیارد تومان به خزانه کشور بازگشت. در مرحله بعد، ۱١٧ پرونده تشکیل شد که تاکنون برای ٩٣ پرونده حکم قطعی صادر شده و به اجرا درآمده است که میزان ریالی این ۱۱۷ پرونده، بالغ بر هزار و ۴٠٠ میلیارد تومان بوده و مابقی پرونده‌ها نیز در مراحل نهایی صدور نهایی است.» دیوان محاسبات 11مهرماه 95 گزارش حقوق‌های نجومی را در صحن مجلس قرائت كرد. عادل آذر، رئیس دیوان محاسبات هنگام قرائت این گزارش اعلام كرده بود: «397 نفر از مقامات و مدیران بالغ بر 23 میلیارد تومان حقوق اضافه بر 20 میلیون تومان در‌ ماه دریافت كرده‌اند و 104 نفر نیز 24 میلیارد تومان وام اضافه بر 80 میلیون تومان گرفته‌اند.»

داعش براساس راهبرد رژیم صهیونیستی اقدام می‌کند
امیرسرتیپ پوردستان، جانشین فرمانده کل ارتش درباره نحوه مقابله ارتش با داعش می‌گوید: «در سال 93 که داعش در مرزهای ما آمد، خرداد ماه 93، به فاصله کمتر از یک ماه پنج استان را پشت سر گذاشتند. از استان الانبار به استان دیاله و تا سعدیه و جلولا آمد.
 بلافاصله پس از اطلاع در مرز حاضر شدیم و تا نزدیکی سعدیه و جلولا رفتیم. البته ما با ارتفاع پایین می‌رفتیم و آمادگی هم داشتیم. 
حتی یک سری توپخانه‌ها را آماده کردیم که اگر درگیری شد، پشت هدف را بزنند. این کار انجام شد و بلافاصله با نظر ستاد کل این خط قرمز 40 کیلومتر را ترسیم کردیم و گفتیم از این 40 کیلومتر هر نیرویی بیاید ما با او درگیر می‌شویم و می‌زنیم. نیروی هوایی خارج از 40 کیلومتر نقاط تجمعی داشتند که رفتند و بمباران کردند. 
تصمیم‌گیری چگونگی مقابله با داعش در سطح ستاد کل است و این نهاد هماهنگ‌کننده همه این عملیات‌ها است. هیچ یک از سازمان‌ها، یعنی نه ارتش و نه سپاه رأساً خودشان تصمیم‌گیری نمی‌کنند. یک کار دیگر داعش این است که چون به مقابله ما برخورد کرده است، براساس راهبردی عمل می‌کند که نتانیاهو مطرح کرده است.»

پروژه‌ مشترک ترامپ‌ و نتانیاهو، لغو یا اصلاح برجام؟!
رایزنی‌های فشرده مقامات آمریکایی با دیپلمات‌های اروپایی در زمینه توافق هسته‌ای همچنان ادامه دارد. نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نقطه آشکارساز تقابل برجامی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی با ایران است. مقامات آمریکایی درصدد بازتعریف برجام با گنجاندن بحث توان موشکی ایران، دسترسی آژانس به اماکن نظامی در ایران و استمرار محدودیت‌های هسته‌ای ایران پس از سال ۲۰۲۵ هستند. در کنار این موارد، ترامپ به فشارهای علنی خود به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به منظور بازرسی از اماکن نظامی کشورمان ادامه می‌دهد. به عبارت بهتر، ترامپ در حال اعمال فشار بر برنامه هسته‌ای ایران از چندین جبهه مختلف است. به تازگی دونالد ترامپ در پیامی به نشست سالیانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلام کرده است، اگر نظارت‌های آژانس به اندازه کافی شدید نباشد، واشنگتن از توافق هسته‌ای خارج خواهد شد! این اظهارات ترامپ، نوعی گروکشی از آمانو و همراهانش به شمار می‌آید. نکته تأمل‌برانگیز اینکه ترامپ این خواسته را صریح بیان کرده است. این موضوع نشان می‌دهد، لابی‌های پشت پرده و پنهان ایالات متحده با آژانس در این زمینه نتوانسته است سودی به حال ترامپ و همراهانش داشته باشد. مقامات کشورمان همواره تأکید کرده‌اند، بازدید از پایگاه‌های نظامی ایران خط قرمز است. یکی دیگر از مواردی که نتانیاهو و ترامپ درصدد تغییر آن هستند، محدودیت زمانی برجام است.


  امین پناهی/ داستان استقلال کردستان، داستان جدیدی نیست؛ بلکه سابقه‌ای طولانی دارد و همواره اقلیتی از میان کردها خواستار جدایی از حکومت مرکزی و داشتن حکومتی مستقل بوده‌اند. جدایی اقلیم کردستان از حکومت مرکزی عراق هیچ مبنای قانونی و عقلانی ندارد‌. نه حکومت مرکزی عراق و قانون اساسی این کشور اجازه چنین همه‌پرسی‌ای را به حزب حاکم این اقلیم می‌دهد و نه مردم عراق با این همه‌پرسی موافق هستند. این همه‌پرسی تصمیمی جناحی است که حزب دموکرات به ریاست مسعود بارزانی گرفته است و به جز رژیم صهیونیستی که آشکارا از این همه‌پرسی حمایت می‌کند و برخی کشورهای عربی که پنهانی از آن حمایت می‌کنند، هیچ دولتی از این همه‌پرسی حمایت نکرده است.
در چنین شرایطی، به رأی گذاشتن استقلال اقلیم کردستان پیامدهای گوناگونی دارد که مهم‌ترین آنها متوجه خود آن منطقه است که در درجه اول سبب بروز مشکلاتی برای مردم این بخش از کشور عراق خواهد شد. این پیامدها به شرح زیر است:
اول‌ـ اینکه امنیت این اقلیم از نظر نظامی بسیار شکننده است. شاهد این مدعا هم حمله اخیر داعش به این منطقه بود که اگر کمک‌های به موقع جمهوری اسلامی ایران نبود، قطعاً وضعیت به گونه دیگری رقم خورده بود. گفتنی است، اقلیم کردستان عراق خود ارتش قوی و مستقلی ندارد که بتواند در برابر تهدیدات خارجی از خودش محافظت کند.
دوم‌ـ هم دولت مرکزی عراق و هم دولت ترکیه این اقلیم را تهدید کرده‌اند که در صورت برگزاری همه‌پرسی به آنجا حمله خواهند کرد و جمهوری اسلامی نیز اعلام کرده است مرزهای خود را به روی این اقلیم خواهد بست که در این صورت قطعاً هیچ یک از کشورهای دیگر اجازه پرواز از حریم هوایی‌شان را نیز به این اقلیم نخواهند داد. البته باید گفت، جمهوری اسلامی همواره ثابت کرده که هیچ‌گاه و در هیچ کجا مخالف رأی اکثریت مردم نبوده است؛ اما همه‌پرسی کردستان یک حرکت جمعی نیست که برخاسته از دل آحاد مردم باشد؛ بلکه یک تصمیم حزبی‌ـ قبیله‌ای قدرت‌طلبانه است.
سوم‌ـ با توجه به صدور قطعنامه سازمان ملل مبنی بر برگزار نکردن همه‌پرسی از سوی حزب حاکم اقلیم کردستان، احتمالاً تحریم‌هایی علیه حکومت این اقلیم وضع خواهد شد که مضرات این اقدام نیز برای مردم آن اقلیم خواهد بود.
چهارم‌ـ همان‌طور که گفته شد، این همه‌پرسی نه خواست عمومی مردم اقلیم کردستان عراق که خواسته حزب دموکرات است که هدف‌شان داشتن حکومتی با درجه بالاتر از ریاست اقلیم است. پس در صورتی که این همه‌پرسی رأی بیاورد، بارزانی حکومت مادام‌العمری را برای خود و نزدیکانش تدارک خواهد دید که مردم هیچ حق رأیی در آن حکومت ندارند. در واقع، مردم شهرهای کردنشین عراق پس از خلاصی از یوغ دیکتاتور پیشین عراق، صدام، حالا در دام دیکتاتور و نظام دیکتاتوری جدیدی می‌افتند که شاید خلاصی از آن پیامدهای به مراتب سخت‌تر و سنگین‌تری برای‌شان داشته باشد.
پنجم‌ـ مسعود بارزانی امروز با همان‌هایی پیمان همکاری می‌بندد که دیروز با خلیفه داعشی بیعت کرده بودند و این نهایت بی‌تدبیری است که آزموده را دوباره بیازمایند و به کسانی اعتماد کنند که امتحان خوبی پس نداده‌اند. جدایی عراق مشکلات بسیاری را حتی برای نیازهای اولیه زندگی مردم کرد ایجاد خواهد کرد و کشورهای همسایه نیز به همین راحتی‌ها حاضر به مصالحه با آن اقلیم نخواهند بود؛ چرا که چنین عملی منافع ملی و تمامیت ارضی‌شان را به مخاطره می‌اندازد.