آیت‌الله محسن اراکی*
همه بشر دارای امام هستند، اما باید دید که هر طایفه‌ای چه امامی دارد، امیرمؤمنان از طعام این دنیا هر روز به دو قرص نان جو اکتفا می‌کرد و از پوشاک دنیا به دو پاره پارچه به صورت یک دست لباس رضایت داشتند، در تعابیر وجود دارد که حتی حضرت برای استفاده و تکه کردن نان جوی سخت از زانوهای خود کمک می‌گرفتند و اجازه نمی‌دادند که کسی برای‌شان چیز دیگری بیاورد.

نمونه بارز عدالت
این سبک عدالت علی(ع) با این همه رنج در مقیاس بشری برای این بود که یک نمونه بارز عدالت وجود داشته باشد تا همه بتوانند آن را درک کنند، بسیاری هستند که اگر عدالت برای آنها تفسیر شود، با ذهن خود چیزی را می‌گیرند، اما با دل متوجه مسئله نمی‌شوند.
عدالت باید به گونه‌ای ترسیم و تبیین شود و در جامعه برجسته شود که برای همیشه تاریخ و برای همه نوع آدم جا بیفتد، این کاری است که امیرمؤمنان در مدیریت اجتماعی خود انجام دادند تا این روش ضرب‌المثل شود.

وارونگی قلب 
نباید گناهان کوچک سبک شمرده شود، دل کسانی که بر معصیت مداومت می‌کنند و بر آن اصرار دارند سیاه می‌شود تا آنجا که دچار وارونگی می‌شود. شخصیت انسان قابل وارونگی است و کاملاً وارونه می‌شود و وقتی وارونه شد، خوب را بد دیده و بد را خوب می‌بیند.
وقتی دل انسان وارونه شود به هر جنایتی دست می‌زند، هیچ جنایتی برای چنین انسانی سنگین نخواهد بود و این کیفر رفتارهای زشت قبلی او است، قرآن می‌فرماید جنایتکاران گمان نکنند که اگر فرصتی به آنها داده می‌شود از خوبی آنان است و خوبی آنان را خواسته‌ایم؛ بلکه این فرصت نوعی کیفر به شمار می‌رود.
حضرت امام(ره) می‌فرمود مرگ بر صدام ملت ایران برای او دعا محسوب می‌شود؛ چرا که هر چه زودتر بمیرد برای خودش بهتر است، چون فرصت بیشتر برای او کیفر خواهد بود، برخی نیت بدی می‌کنند تا کاری را انجام دهند، اما موفق به آن نمی‌شوند و چنین انسانی هنوز از چشم خدا نیفتاده است، اما اگر خدا انسان را رها کند تا جنایت انجام دهد بسیار خطرناک است.
انسان باید از خدا بخواهد که نعمت‌ها و توفیقات را از او سلب نکند، یک نوع کیفر برای انسان‌های زشت رفتار این است که خدا آنها را به حال خود رها می‌کند که از بدترین کیفرهای الهی به شمار می‌رود و کار به جایی می‌رسد که فرد خدا را منکر می‌شود.
در انقلاب کسانی را داشتیم که ابتدا با امام(ره) یا رهبر معظم انقلاب مخالفت کوچک کردند، اما بر مخالفت خود اصرار داشتند، ابتدا می‌گفتند ولایت فقیه و ولایت امام  با همه در این باره دعوا می‌کردند، اما بعد وضعیت تغییر کرد، به گونه‌ای دیگر موضع می‌گرفتند.
دلیلی برای استغفار معصوم
اینکه در دعای اهل بیت(ع) با وجود اینکه معصومان گناه نمی‌کنند این اندازه اقرار به گناه وجود دارد، به این دلیل است که خداوند بینشی به آنها می‌دهد که وقتی رفتار خوبی انجام می‌دهند و آن را بررسی می‌کنند به این نتیجه می‌رسند که بهتر از آن را هم می‌توان انجام داد.
این عبارت اقرار به گناه نزد خداوند متعال تعلیم دادن به انسان‌ها است که همواره درباره آنچه انجام می‌دهند تفکر کنند و به آن بنگرند که آیا خوب بوده یا بد محسوب می‌شود، این تربیت اهل بیت(ع) نسبت به مسلمانان است.
انسان خوب کسی است که تا یک گناه و لغزشی از او سر زد زود توبه کند و برگردد، در روایت آمده که خداوند دوست دارد که بنده بعد از گناه استغفار کند، اگر انسان اشتباهی انجام داد و بر آن اصرار کرد، بسیار خطرناک است؛ چرا که همین اشتباه او را به جای بد می‌کشاند. گاهی امتحان و نتیجه آن یک عمر طول می‌کشد و این‌گونه نیست که به سرعت همه چیز انجام شود.
به انسان توصیه شده که از هیچ کار نیکی دریغ نکند و آن را کم نشمرد. انسان دستگیری و کمک به دیگران را باید برای خود فرصتی خوب بداند، نه اینکه بگوید دیگران به او کمک خواهند کرد، چون فرصتی طلایی را از دست می‌دهد، انسان از اوقات بیکاری خود می‌تواند بیشترین بهره را ببرد، برای نمونه می‌تواند ذکر الهی بگوید، اگر انسان فرصت‌ها را غنیمت بداند، کارهای خوب برایش به سرمایه تبدیل می‌شود.
این سرمایه می‌تواند انسان را در تصمیمات و لحظات حساس کمک کند، این سرمایه کمک می‌کند که انسان در شرایط حساس و تعیین کننده درست تصمیم بگیرد، شهادتی که نصیب شهدای کربلا شد دستیابی این گروه به یک مقام عشق بود که هیچ کس نمی‌توانست به آن برسد.

تحول کربلا در جامعه بشری
عشق و محبت مراتبی دارد و کار امام حسین(ع) در روز عاشورا غوغا است و حضرت در مکتب عشق بار آمده است. به اندازه‌ای شخصیت سیدالشهداء(ع) برجسته است که گاهی از افراد دیگری که در کربلا نقش ایفا کردند غفلت می‌شود، کربلا عرصه عشق بازی الهی است.
جریان عاشورا یک حادثه تاریخ‌ساز و تحول بنیادین در مسیر جامعه بشر است، این تحول تا جامعه بشر را به مقصد نرساند از حرکت باز نخواهد ایستاد.
جامعه‌شناسان باید در این زمینه تحقیق کنند که این تحول که سیدالشهداء(ع) در جامعه بشر به راه انداخت از کجا شروع شد و در جامعه بشر چه کرد، از وقتی که خون سیدالشهداء(ع) بر زمین ریخته شد، تا به امروز بشر و جامعه اسلامی آرامش نداشته است.
هر جا ظالمی سر بلند کرده در برابر او یک قهرمان پرچم بلند می‌کند و در برابر او می‌ایستد، این مسئله را خون و حرکت عظیم سیدالشهداء(ع) در جامعه به وجود آورد.

انرژی ایمانی
اینکه رهبر معظم انقلاب گاهی به مسئولان تأکید می‌کنند که بر خدا تکیه کنید و به خدا و وعده‌های الهی اعتماد داشته باشید می‌خواهند بفرمایند انرژی در اختیار شما است که اگر از آن استفاده شود می‌توان همه گره‌ها را باز کرد، مسئولان باید متوجه باشند چه قدرتی در اختیار آنان قرار گرفته است، چرا به این قدرت پشت می‌شود و می‌خواهند به آمریکا تکیه کنند، این چه اشتباهی است که مرتکب می‌شوند. انرژی ایمانی معرکه می‌کند، اگر جوان متعهد دانشگاهی با انرژی ایمانی درس بخواند می‌تواند همه مشکلات علمی را حل کند، گاهی که بوعلی سینا برای حل معادلات به مشکل برمی‌خورد بعد از خواندن دو رکعت نماز به راه‌حل دست پیدا می‌کرد و این مسائل افسانه نیست، ما از انرژی‌ای بهره می‌بریم که جای دیگر آن را ندارد و با همین انرژی می‌توان اقتصاد مقاومتی را تحلیل کرد، با همین انرژی می‌توان نظام را بر اساس تربیت اسلامی بار آورد و نباید کفران نعمت کرد.
*دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی 

آیت‌الله سیدابراهیم خسروشاهی(ره)
انسان تا وقتی که خود را خالص نکند، نمی‌تواند عمل صحیح انجام دهد و این مجاهده با نفس می‌خواهد. چرا؟ برای اینکه می‌خواهد یک افطاری بدهد، به ویژه اگر شب قدر و شب جمعه هم هست. در محله همه سر و صدا می‌کنند که فلان حاج آقا یک افطاری دادند و از همه دعوت کردند. زن و مرد بیایند. خب این سر و صدا و آبرو اهمیت دارد و خیلی کار خوبی است؛ اما به یک شرط! آن این است که وقتی شنید که مردم قدردانی نکردند، برایش فرقی نکند و بگوید من این کار را برای مردم نکردم. وقتی همان موقع که دعوت کرد، دید فقیری هست که باید اینها را به او برساند، از اینها عذر می‌خواهد و به او می‌دهد. اینها شرایط یک کار خالص است. 
آدم هست که در محرم می‌خواهد خرج بدهد، می‌خواهد در مدارس دینی فلان کار خداپسندانه را انجام بدهد؛ اما می‌فهمد که در جایی یک جمعیت گرفتاری هستند و کسی هم به آنها نمی‌رسد. همان وقت که می‌خواهد همه‌ این کارها را بکند و همه این دعوت‌ها را کرده، جلویش را می‌گیرد و همین را برای آنها می‌فرستد؛ ای آقا! حاج آقا چرا دروغ گفت و چرا نداد؟ چرا میهمانی را به هم زد؟ همه‌ اینها را به خودش می‌خرد. چرا؟ برای اینکه او برای خاطر خودش این کارها را نکرده بوده که مردم او را بشناسند؛ حاج آقا و آقا و اینها برایش پیغام بیاید! عکسش را بیندازند و رادیو اسمش را ببرد. هیچ چیز این حرف‌ها برای او یک کاه هم فرقی نمی‌کند. 
خب این جهاد با نفس است. جهاد از شهادت بالاتر است. از جبهه رفتن و تیر خوردن اهمیتش بیشتر است؛ چون آن تیر خوردن هم به شرط جهاد، قبول است و الّا بعضی‌ها که به فشار یا رو در بایستی می‌روند، تیر هم می‌خورند، ظاهرش هم مردم خیال می‌کنند که اینها شهیدند، ولی واقعاً شهید نیستند؛ چون شهادت در درون است، نه در برون.
اگر انسانی چنان پیروز شد که هیچ مسئله‌ای او را به خود مشغول نکرد، غیر از خواست پروردگار، این ارزش دارد و این به آسانی گیر کسی نمی‌آید. در هر دوره‌ای گاهی پنج نفر یا ده نفر پیدا می‌شوند که چنین سعادتی را می‌برند. آن‌‌وقت به خاطر آنهاست که اجتماع محفوظ می‌ماند و مساجد برپاست و سینه‌زنی‌ها برپاست. اینها خیال می‌کنند برای خاطر خودشان است، نه! اگر یک بنده صالح خالص در یک جا زندگی کرد، آثار برکات او آنجا را خیلی وقت‌ها تأمین می‌کند و خیلی وقت‌ها زلزله عقب می‌رود. خیلی وقت‌ها طوفان جلو نمی‌آید، بیماری‌ها جلو نمی‌آید. اینها همه آثار خلوص است. 
بنابراین انسان باید رساله‌ خلوص داشته باشد، غیر از رساله‌ عملیات و عبادات. رساله‌ اینکه روزه خالص چگونه است؟ اطعام خالص چگونه است؟ زیارت کربلای خالص چگونه است؟ مرحوم شیخ زاهد، شیخ مرتضی (ره) جدّ آقای جاودان، ایشان تا پیر شده بود و از حرکت هم افتاده بود، جلسات شبانه را رها نمی‌کرد! شماری از بازاری‌های تهران، وجوهات‌بده‌ها، خیرخواهان، اینها تحت تربیت او بودند. شنیدم که به او گفته بودند که آقا شما چرا کربلا نمی‌روی؟ فرموده بود: «هر شب که من جلسه می‌روم، یک کربلا حساب می‌کنم.»
پس او می‌فهمد که کربلای امام حسین(ع) یعنی چه. می‌فهمد که اصلاً خود زیارت کربلا برای چه بنا شده است. می‌فهمد که چرا امام حسین(ع) در راه رضای خدا از همه چیز گذشت؛ همان‌گونه که اگر ما هم توی این راه بیفتیم، باید ما هم پیرو او بشویم، باید ما هم شیعه‌ او بشویم و یاد بگیریم این صفات و این کمالات را، این اسلامیت و این تشیع را.

یکی از توصیه‌های آیت‌الله مجتبی تهرانی این بود: این یک مأموریت الهی است که در هر محیط درسی و تعلیمی، باید بحث تزکیه و تربیت باشد. امام صادق(ع) فرمودند: «لا عِلْمَ إِلا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِي». اصلاً حضرت نفی علمیّت می‌کنند؛ یعنی اگر آن معلّم و استاد به تربیت الهی و انسانی تربیت نشده باشد، نمی‌تواند به تو علم بیاموزد. تا خودِ شخص موصوف به وصفی نباشد نمی‌تواند آن را به دیگری بدهد. به‌خصوص مقطع خاصّ سِنّی که از شش سالگی شروع می‌شود. در این مقطع خاص، روش رفتاری و گفتاری دادن، کمال اثر را روی انسان می‌گذارد و نقش سرنوشت‌ساز دارد.
 احسان آیتی/ توجه به امور مسلمین و اهمیت دادن به روابط اجتماعی با برادران ایمانی از نکات مؤکد در منظومه اخلاقی شیعه است و سفارش‌های مکرر و متعددی در این باره در روایات وجود دارد. اصولاً در شیعه، تهذیب نفس و رشد اخلاقی در بستر جامعه و ارتباط با دیگران شکل می‌گیرد و فردگرایی و رهبانیت به شدت مذموم است. 
حضرت امام زین‌العابدین(ع) که برای بیان معارف و تعالیم شیعه در دوران اختناق حکومت اموی، زبان دعا را برگزیده بودند، در دعای 38 صحیفه سجادیه در قالب دعا و اعتذار از خداوند بخش‌های مهمی از حقوق مؤمنان در برابر یکدیگر را عنوان کرده‌اند. 
ایشان به محضر پروردگار این‌گونه عرضه داشته‌اند: «خدايا من در پيشگاه تو عذر مى‏خواهم؛
1‌ـ از مظلومى كه در حضور من به او ستم رسيده و من او را يارى نكرده باشم.
2‌ـ از احسانى كه درباره من انجام گرفته و شكر آن را به جا نياورده باشم.
3‌ـ از بدكردارى كه از من عذر خواسته باشد و من عذرش را نپذيرفته باشم.
4‌ـ از فقيرى كه از من خواهشى كرده باشد و من او را به برآوردن حاجتش بر خويشتن ترجيح نداده باشم.
5‌ـ حق حق‌دار مؤمنى كه بر ذمه‏ام مانده باشد و آن را نپرداخته باشم.
6‌ـ عيب مؤمنى كه بر من پديد شده باشد و آن را نپوشانده باشم.
7‌ـ و از هر گناهى كه برايم پيش آمده باشد و از آن دورى نكرده باشم.»
وقتی این امور تحت عنوان پوزش از خدا مطرح می‌شود، به این معناست که باید از این امور اجتناب کرد و نقطه مقابل آن را بجا آورد و اگر مؤمن بی‌دلیل این مهمات را ترک کند، باید شرم‌زده و اندوهناک شود. روشن است، اگر چنین نباشد دیگر دعا برای عذرخواهی از ترک آنها معنا ندارد و در واقع اینها وظایف اخلاقی یک مؤمن در برابر دیگران است. 

بررسی وضعیت کتب درسی در گفت‌وگوی صبح‌صادق با دکتر فاضلی و دکتر تقی‌آبادی:
مجتبی برزگر/ طرح تغيير کتاب‌هاي درسي دانش‌آموزان از چند سال پیش در مقاطع مختلف تحصيلي شروع شده که با توجه به تجربه جديد آن، محتوا و حجم جديد اين کتاب‌ها مشکلاتي را براي معلمان، دانش‌آموزان به همراه داشته است، به طوري که در برخي موارد به اصلاحاتي در سال‌هاي پس از تغيير منجر شده است؛ تغییراتی که در پی آن برخی از ارزش‌ها هم فراموش‌ شده‌اند. در یک مصداق بارز، درس مقاومت و ایثار در پرتو چهره دوست‌داشتنی نوجوان سال‌ها پیش این سرزمین، شهید فهمیده و خیلی ارزش‌های دیگر نیز حذف شده است! همزمان با مهر و آغازین روزهای سال تحصیلی بر آن شدیم تا این موضوع را واکاوی کنیم. با بسیاری از کارشناسان دیگر و حتی وزرای آموزش و پرورش دولت‌های گذشته تماس گرفتیم تا در این باره صحبت کنند، اما یا نخواستند، ‌یا مانند خیلی از اتفاقات دیگر در جریان نبودند و یا هراس داشتند از اینکه پای تبیین سند 2030 به میان بیاید، از این رو با دکتر سیدنصرت‌الله فاضلی معاون سابق سازمان پژوهش کتب درسی و دبیر فعلی شورای هماهنگی و علمی این سازمان و دکتر سعید تقی‌آبادی از مدیران سابق آموزش و پرورش و کارشناس حوزه آموزش در این باره به گفت‌وگو نشستیم.
*تهیه و تنظیم کتب درسی تابع چه اصول و اساسنامه‌هایی است؟ و کتب درسی بر اساس چه قوانین و مقررات و چارچوبی تهیه
 می‌شود؟
فاضلی: کتاب‌های درسی براساس راهنمای برنامه‌های درسی تدوین می‌شود و سیاست‌گذاری کلان آن در سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی تعیین شده است، برای نمونه اینکه دانش‌آموزان چه علومی را باید بیاموزند در ۱۱ حوزه تصمیم‌گیری شده است که شامل حوزه زبان و ادبیات فارسی، حکمت و معارف اسلامی، ریاضی، علوم تجربی، علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، آداب و مهارت زندگی و خانواده، فرهنگ و هنر، سلامت و تربیت بدنی، زبان‌های خارجی، کار و فناوری، قرآن و عربی است و در این اسناد تلقی از دانش‌آموز، محیط یادگیری، ارزشیابی و محتوا معین شده و در حوزه یادگیری ۱۱گانه ضرورت اینکه چرا بچه‌ها باید ریاضی و علوم و حوزه دیگر را بخوانند، تبیین شده است؛ برای نمونه ‌از آنجا که کار و اشتغال در آموزه‌های اسلامی مهم است و جوهر آدمی را شکل می‌دهد و خداوند انسان بیکار را دشمن می‌دارد و کار، مشارکت افراد را در زندگی اجتماعی افزایش می‌دهد، حوزه یادگیری کار و فناوری تعریف شده است، تا دانش‌آموزان در دوران تحصیل دست کم یک مهارت را یاد بگیرند. افزون بر ضرورت هر حوزه، ساماندهی محتوای مواد و رسانه‌های آموزشی سیاست‌گذاری شده که دانش‌آموزان برای آموختن مهارت‌های سطح یک تا سه به سه گروه اول، دوم و سوم برسند.
 برای پاسخ به این سیاست کتاب کار و فناوری در دوره ابتدایی و متوسطه اول پیش‌بینی شد و در دوره دوم متوسطه شاخه فنی و حرفه‌ای و کار و دانش برای تربیت دانش‌آموزان با مهارت‌هایی در زمینه صنعت، خدمات، ‌کشاورزی با رشته‌های متعدد پیش‌بینی شده و جداول دروس آنان در شورای‌عالی آموزش و پرورش مصوب و از سوی رئیس‌جمهور ابلاغ شد. به طور خلاصه اسناد مرتبط برای تولید مواد و رسانه‌های آموزشی، از جمله کتاب‌های درسی اهداف کلی دوره‌های تحصیلی مبتنی بر ساحت‌های شش‌گانه، سند تحول بنیادین، برنامه درسی ملی و حوزه‌های تربیت و یادگیری برنامه‌های درسی است که در یک فرآیند نیازسنجی، تولید محتوا، اعتباربخشی، اجرای آزمایشی و ارزشیابی پایانی کتاب‌های درسی تألیف و تجدیدنظر می‌شود. 
تقی‌آبادی: براساس سند تحول بنیادین، برنامه درس ملی تدوین شده است و برای تدوین کتب درسی یک راهنمای برنامه درسی در شورای سازمان پژوهش کتب درسی محسوب می‌شود که براساس آن مؤلف یا شورای مؤلفان در درس مربوط عمل می‌کنند.
 البته، در 90 درصد موارد، مبنای تألیف ذهنیات مؤلف یا مؤلفان است و برنامه‌ای از شورای سازمان ارائه نمی‌شود؛ لذا روند مذکور صرفاً روی کاغذ باقی مانده است.
* با توجه به منابعی که اشاره شد، در نهایت چه کسانی درباره محتوای کتب درسی تصمیم می‌گیرند؟
فاضلی: سیاست‌گذاری کلان را شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و شورای‌عالی آموزش و پرورش که سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی و حوزه‌های یادگیری نمونه‌ای از آن است، صورت می‌دهند.
 در داخل سازمان پژوهش شورای هماهنگی علمی نقش تصویبی و پیشنهادی نسبت به اسناد واسطه‌ای و اسناد ملی را دارد و هر یک از حوزه‌های یادگیری ۱۱‌گانه دارای گروه درسی است که نقش برنامه‌ریزی، تألیف و نظارت را با اشراف مدیران کل تألیف ریاست سازمان بر عهده دارد. همه اینها در شناسنامه و صفحه حقوقی کتاب درسی آمده است.
تقی‌آبادی: با توجه به مراحل پیش‌بینی شده تهیه محتوای کتب درسی نظام‌مند است، اما در عمل مؤلف یا مؤلفان برنامه خود را عملیاتی می‌کنند و روند مذکور تحت‌الشعاع نظر شخصی مؤلف یا مؤلفان است و آن‌طور که باید نظارت محتوایی در این بخش صورت نمی‌گیرد.

*به طور طبیعی و به فراخور زمان و اقتضائات آن برخی از درس‌ها باید تغییر پیدا کند، ولی در سال‌های اخیر برخی از درس‌ها مانند درس شهید فهمیده که قهرمان دفاع مقدس ما محسوب می‌شوند، حذف شده است به نظر شما علت آن چه بوده است؟
فاضلی: یکی از ملاک‌های تعیین محتوای کتاب‌های درسی افزون بر نیاز فرد، جامعه حال و آینده، ترویج و تحکیم ارزش‌های اسلام و انقلاب اسلامی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و مطالبات رهبر معظم انقلاب است. کتاب‌های کار و فناوری، تحلیل فرهنگی، تفکر و پژوهش، تفکر و سبک زندگی و تفکر و سواد رسانه‌ای در همین راستاست؛ در واقع همه کتاب‌ها به تناسب محتوا، فرهنگ ایثار و شهادت را ترویج می‌کنند؛ برای نمونه کتاب ریاضی در طرح مسئله‌های ریاضی و کتاب فارسی در بحث مقاومت و دروس معارف فرهنگ شهادت را تبیین و ترویج می‌کنند. همه کتاب‌ها در گروه‌های متفاوت به حماسه، جهاد و شهادت توجه دارند. برای نمونه، کتاب‌های فنی و حرفه‌ای خلاقیت جبهه و جنگ در ساختن پل و امور دیگر را معرفی می‌کند. درباره درس شهید فهمیده هم باید گفت که این درس حذف نشد؛ بلکه عنوان درس از «رهبر کوچک» به «سرزمین‌های سبز» تغییر کرد و متن درس ارتقا یافت. شهید فهمیده با یکی از شهدای کربلا به مثابه یک فعالیت برای پژوهش و تحقیق بچه‌ها طراحی شد؛ اگرچه نباید عنوانش تغییر می‌کرد.
تقی‌آبادی: برنامه سند به اصطلاح ملی 2030 که برگرفته از سند توسعه پایدار، مصوبه سند چارچوب عمل پاریس و بیانیه اینچئون کره جنوبی است، باید ضامن جدایی تعالیم دینی از آموزش ملی باشد؛ از این رو طبیعی است که در راستای جهانی کردن آموزش براساس نگاه اومانیستی غرب، حذف مبانی دینی و ارزشی الزام‌آور شود. با این اوصاف، درس شهید فهمیده از پایه سوم، درس شهید نواب صفوی از پایه نهم و شعر قیصر امین‌پور حذف می‌شود.

*اینکه می‌گویند به دلیل رعایت حقوق کودکان و منع به‌کارگیری آنها در صحنه‌های جنگ و درگیری، درس شهید فهمیده حذف شده، صحت دارد؟
فاضلی: زندگی شهید فهمیده حذف نشده و به شکل دیگری که عرض کردم، حداقل در کتاب‌های پیام‌های آسمانی و آمادگی دفاعی به آن پرداخته می‌شود.
تقی‌آبادی: دولت در سال ۹۵ لایحه پروتکل الحاقی کنوانسیون حقوق کودک درباره منع به‌کارگیری کودکان در منازعات مسلحانه را به مجلس ارائه کرد که خوشبختانه با روشنگری به موقع از دستور کار صحن علنی مجلس خارج شد. این در حالی است که کمیسیون حقوقی مجلس بدون درنگ این لایحه را برای طرح به صحن ارسال کرده بود. براساس این پروتکل اختیاری متعهد می‌شویم همه اقدامات لازم برای جلوگیری از به‌کارگیری افراد 18 سال به پایین در مناقشات مسلحانه را به کار گیریم و این یعنی حذف بسیج دانش‌آموزی، آموزش دفاعی مدارس و اردوهای راهیان نور؛ از این رو ارائه این پروتکل آگاهانه یا ناآگاهانه در راستای اهداف غرب از طریق سازمان ملل به منظور تغییر رفتار ایران محسوب می‌شود.

*مطلب دیگری که عنوان می‌شود، نگاه‌های سیاسی در حذف و اضافه دروس است. این مطلب را تأیید می‌کنید؟
فاضلی: نه خیر، فقط در حد سلیقه و تعیین اولویت‌ها در نوع طراحی موقعیت و تسهیل و تثبیت یادگیری می‌دانم.
تقی‌آبادی: حذف مبانی دینی و ارزشی با وجود تذکرات نهادهای نظارتی را نمی‌توان ناآگاهانه و اتفاقی فرض کرد؛ از این رو نفوذ فرهنگی شکل گرفته و اقدامات سیاسی در جهت تحقق خواست دشمن تلقی می‌شود.

*چند درصد از تغییرات کتب درسی با توجه به نیازهای روز دانش‌آموزان و فضای جامعه اعمال شده است؟
فاضلی: نیازهای دانش‌آموزان در شایستگی‌های پایه به تفکر و تعقل، ایمان و علم و عمل و اخلاق در دوره‌های عمومی سیاست‌گذاری شده و نیازها در اهداف کلان و اهداف عملیاتی و در بیانیه‌های حوزه‌های یادگیری مشخص شده است. از رویکرد رفتاری به رویکرد فطرت‌گرایی توحیدی با تلفیق پنج مؤلفه فوق در چهار عرصه ارتباط با خالق خود،‌ خلق و خلقت تعیین شده و میزان قابل توجهی از نیازهای دانش‌آموزان را ساختار هر علم تعیین می‌کند؛ برای نمونه ساختار علوم تجربی تعیین می‌کند که دانش‌آموزان برای کسب سواد علوم تجربی که امری جهانی است، چه چیزهایی را باید بخواند.
تقی‌آبادی: نیاز امروز دانش‌آموزان حیات طیبه اسلامی در جهت زندگی شهروندی براساس مدل حکومت دینی است که متأسفانه جایی در کتب درسی ندارد و روح تربیت اسلامی در مکتب ملاحظه نمی‌شود. از سویی تغییر رویکرد از حفظ محوری به فکر محوری و آموزش متناسب با بازار کار جامعه مورد توجه قرار نگرفته است؛ بنابراین تغییرات متناسب با نیاز امروز دانش‌آموزان نیست. 

*آیا در سند 2030 مقرراتی وجود دارد که درباره محتوای کتاب‌ها هم اعمال نظر کند؛ چه باید باشد و چه نباید باشد، یعنی برای ما تعیین تکلیف کند؟
تقی‌آبادی: هدف 2030 تغییر نظام فرهنگی جهان براساس نگاه اومانیستی غرب و تحت سیطره بودن افکار به منظور تغییر رفتار است؛ برای نمونه الزام برابری جنسیتی و... .