سردار حسین سلامی گفت: در دوران شکوهمند هشت ساله دفاع مقدس اعتقاد، دانش، علم، فن و هنر با یکدیگر تلفیق شد و پیروزی‌های ارزشمندی را به ثمر رساند. هنر اصلی این است که معارف این مقطع سراسر شکوه و عظمت به پیکره جامعه منتقل شده و در تاریخ به عنوان داستان باقی نماند. آموزه‌ها و معارف دوران دفاع مقدس همواره به مثابه سرمایه بی‌بدیل معنوی و تاریخ‌ساز برای ملت ایران اعتبار، منزلت، اقتدار و عزت را به همراه داشته است.
در آیین تکریم و معارفه مدیر عامل موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مطرح شد
 حسن ابراهیمی/   ششم مهر ماه امسال با تصویب اعضای هیئت‌‌امنای موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و با حکم سردار سرلشکر «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح و مدیر عامل موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، «علی‌اصغر جعفری» به سمت مدیر عامل جدید این موزه معرفی شد.
 بر این اساس، آیین معارفه علی‌اصغر جعفری در سمت مدیر عامل جدید و تکریم جواد خضرایی‌راد مدیر عامل سابق و اعضای هیئت مدیره سابق این موزه برگزار شد.

قالیباف ضرورت ترویج فرهنگ دفاع مقدس را درک کرد
 در ابتدای این مراسم سردار «محسن انصاری» به نیابت از اعضای هیئت‌مدیره قدیم و جدید موزه اظهار داشت:
«از تلاش‌های دکتر قالیباف شهردار سابق تهران که برابر رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، ضرورت ترویج فرهنگ و ارزش‌های دفاع مقدس را درک کرد و در راستای انتقال حماسه‌آفرینی‌ها و ارزش‌های دفاع مقدس به نسل جدید تلاش کرد، تشکر و قدردانی می‌کنم.»
انصاری ادامه داد: «موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تاکنون با هدف تحقق فرامین و رسالت ذاتی خود گام‌های بزرگی را برداشته است. احداث و اداره این مجموعه کار بسیار بزرگ و سنگینی بود که سردار خضرایی عزیز در این مدت تلاش‌های لازم را برای اداره این مجموعه مبذول داشتند.»
مشاور فرمانده ناجا گفت: «سابقه آشنایی بنده با سردار خضرایی به 25 سال پیش برمی‌گردد. مدیریت ایشان در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نماد مدیریت جهادی و انقلابی بود.»
 وی با اشاره به فعالیت‌های فرهنگی موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در دوره مدیریتی سردار خضرایی گفت: «این مجموعه در دوران مدیریت ایشان توانست با بهره از محققان و پژوهشگران، 80 عنوان پژوهشی را در ارتباط با حماسه‌آفرینی‌های دفاع مقدس برای نسل‌های آینده منتشر کند.»
 انصاری خاطرنشان کرد: «انتصاب دکتر جعفری را که خود از رزمندگان دوران دفاع مقدس بودند و در عرصه‌های مدیریتی مختلفی حضور داشتند نیز تبریک می‌گوییم.»

کار در دو جبهه 
ارائه بصری و مفهومی
جواد خضرایی‌راد مدیر عامل سابق موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیز در این مراسم اظهار داشت: «در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، جنگ از دو منظر «رویکردهای تاکتیکی و واقعیت‌های میدان نبرد» و «رویکردهای رفتاری و اخلاقی رزمندگان» قابل بررسی است؛ زیرا با وجود آنکه جنگ مظهر خشونت است، دفاع مقدس بعد از جنگ‌های صدر اسلام، اولین جنگ در تاریخ است که رأفت، مهربانی، ایثار و گذشت در آن موج می‌زند.»
وی افزود: «امروز در جامعه ما دفاع مقدس مظلوم است؛ زیرا کمتر توانستیم از آن تعاریف والا و اخلاقی دفاع مقدس بهره بگیریم؛ همچنین مدعیان این فرهنگ در اجرای برخی وظایف خود دچار کوتاهی و رفتارهای ناپسند شدند.»
خضرایی گفت: «ایجاد جامع‌ترین بانک اطلاعات دیجیتال دفاع مقدس، جامع‌ترین کتابخانه تخصصی دفاع مقدس، تغییر در بیش از 105 مورد از موضوعات محتوایی در تالارهای موزه دفاع مقدس و حمایت از پایان‌نامه‌‌های ارشد و دکترا بخشی از جمله اقداماتی است که طی این مدت در این موزه صورت گرفته است.»
وی ادامه داد: «موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس امروز در دو جبهه ارائه بصری در تالارهای موزه و ارائه مفهومی کارکردهای ارزشمند و اجتماعی جامعه ما مسئولیت دارد و به نظر می‌رسد بخش مفهومی ما از موزه به ماهو موزه پیشی گرفته است. جامع‌ترین بانک اطلاعاتی با بیش از 14 هزار ساعت فیلم و بیش از 28 ساعت صوت و نیز میلیون‌ها عکس و فیلم می‌تواند موزه انقلاب اسلامی را از منظر بصری تأمین کند، اما کارکردهای فرهنگی، تربیتی و اجتماعی است که می‌شود از دل دفاع مقدس استخراج کرد و در اختیار جامعه قرار داد؛ زیرا به فرموده رهبر معظم انقلاب؛ «این جنگ، گنج است»؛ لذا این هدفی است که در پیش روی اعضای جدید هیئت مدیره قرار دارد.»

بخش «انقلاب اسلامی» موزه تقویت می‌شود
 در این مراسم پس از قرائت حکم انتصاب علی‌اصغر جعفری از سوی سردار روشن، جعفری طی سخنانی گفت: «موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مجموعه‌ای از دستاوردها و نمایش بزرگی ملتی است که عزت و افتخار را به سپهر اسلام و شیعه بازگرداند؛ لذا امروز اسلام و شیعه به پاس این بزرگی‌ها قدر شناخته می‌شود.»
وی با اشاره به اینکه کارگروه‌های فکری در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تشکیل شده است، افزود: «در این موزه به همراهی پیشکسوتان، اندیشمندان، هنرمندان و اصحاب رسانه نیازمندیم؛ همچنین امیدواریم بتوانیم از ظرفیت‌های دانشگاه‌ها و مراکز نظامی و رسانه ملی و نیز دستگاه‌های فرهنگی برای نشر فرهنگ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و نیز ترویج اندیشه‌های بزرگ استفاده کنیم.»  وی در پایان بیان داشت: «در این موزه در بخش دفاع مقدس کارهای خوبی انجام شده که باید بخش انقلاب اسلامی را هم پا به پای آن جلو ببریم.»

تعامل با نهادهای فرهنگی، نظامی و موزه‌های جنگ جهان
در پایان این مراسم سردار «بهمن کارگر» رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، اظهار داشت: «از جناب آقای دکتر قالیباف شهردار سابق تهران که در طراحی، احداث و راه‌اندازی این مجموعه تلاش داشتند و با روحیه جهادی و حماسی در این عرصه همت گماردند، تشکر می‌کنم.»
 وی افزود: «همان‌گونه که سرلشکر باقری طی تقدیرنامه‌ای عنوان کردند، کار آقای قالیباف جهادی و انقلابی بود. همچنین در روز 30 شهریور و در مراسم قدردانی از پیشکسوتان جهاد و شهادت، سرلشکر باقری در سخنانی از آقای قالیباف به یک مدیر جهادی یاد کردند و از زحمات ایشان در رابطه با موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تشکر کردند.»
 رئیس هیئت‌مدیره موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در ادامه ضمن قدردانی از خدمات ارزنده سردار خضرایی مدیر عامل سابق این موزه بیان داشت: «با همکاری و توافقی که میان دکتر قالیباف و سرلشکر باقری صورت گرفت، قرار شد که باغ موزه دفاع مقدس و ترویج فرهنگ مقاومت شهر تهران با موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نیروهای مسلح ادغام شود که این مسئله خدمت رهبر معظم انقلاب گردش کار شد تا هزینه‌ای مجدد برای ساخت موزه در تهران صرف نشود و در این رابطه صرفه‌جویی صورت گیرد.»
سردار کارگر ادامه داد: «لذا برای صرفه‌جویی و انجام کارهای موزه در یک مجرا و کنترل و نظارت بهتر بر آن فعالیت‌ها، اساسنامه‌ای نیز تنظیم شد که مورد استقبال رهبر معظم انقلاب قرار گرفت و ایشان اساسنامه را تصویب و برای اجرا، ابلاغ فرمودند.»
در آیین تکریم و معارفه مدیرعامل موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از سه اثر فرهنگی و هنری جدید نیز رونمایی شد. 
همچنین در این مراسم ضمن قرائت متن تقدیرنامه سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از «محمدباقر قالیباف» شهردار سابق تهران، از اعضای سابق هیئت‌مدیره موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، فرزند شهید یاسینی و تعدادی از خلبانان و حماسه‌آفرینان دوران دفاع مقدس تجلیل شد.

  علیرضا جلالیان/ زمانی که از تهدید رژیم صهیونیستی سخن به میان می‌آید اولین چیزی که به ذهن متبادر می‌شود، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. در واقع، اصلی‌ترین نهادی که عزم مقابله با این رژیم تروریست را دارد و در وجه خارجی و فراملی خود یک نیرو سازماندهی کرده که از قضا نامش نه نیروی برون‌مرزی و بلکه نیرویی با آرمان قدس و نابودی صهیونیست جهان‌خوار بوده، همین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ اما چند سالی است که تلاش دشمنان به ویژه رژیم صهیونیستی، مشغول‌سازی این نیرو به داخل مجموعه جهان اسلام و تمرکز نداشتن روی موضوع اصلی تشکیلش است. به همین منظور در طراحی‌های پیچیده براساس تجربه جنگ‌های 30 ساله مذهبی در اروپای قرون وسطی، طرح ایجاد گروه‌های تکفیری را به مثابه مدل استحاله شده‌ای از جهاد و شهادت مبتنی بر تخریب چهره اسلام و درگیرسازی داخلی پیش گرفتند و پس از پیروزی‌های ایران و جبهه مقاومت در راستای طرح خاورمیانه جدید خود، دوباره موضوع جدایی‌طلبی‌ها را در دستور کار قرار داده‌اند که اصلی‌ترین گزینه آغاز این امر در اقلیم کردستان عراق بود. پس از این به طور حتم موضوع جدایی‌طلبی دیگر اقوام و تجزیه بقیه کشورها را هم در برنامه دارند.
اما در این میان نیروی قدس سپاه به عنوان هماهنگ‌کننده بین بازوهای جبهه مقاومت و در حال پایان دادن به حضور داعش در عراق و سوریه است و به دلیل تحرکات تکفیری‌ها در افغانستان نیم‌نگاهی هم به این سمت دارد. نیروی قدس مانند بازوی خارجی انقلاب اسلامی در کشور عراق، یکی از مهم‌ترین یاریگران مردم کرد سوریه و عراق برای مقابله با داعش تکفیری بوده است. از طرفی در جریان جنگ تحمیلی ارتش بعث عراق، بخش عمده‌ای از معارضان کرد که مشی ضد انقلاب نداشتند، در پناه ایران و تحت مدیریت بخشی از سپاه که بعدها در نیروی قدس تلفیق شد، اقدام می‌کردند و حتی معارضان کرد در قالب دو گروه به سرکردگی «مسعود بارزانی» و «جلال طالبانی» در برخی موارد وضعیت را برای نیروهای ایران با هدف نفوذ به عمق عراق و وارد کردن ضربه به پایگاه‌های نظامی ارتش بعث فراهم می‌کردند. این همکاری‌ها سبب شد تا صدام، مردم کرد عراق را بمباران شیمیایی کرده و حتی از زیر تیغ سازمان منافقین بگذراند؛ اما رژیم صهیونیستی هم در منطقه کردستان بیکار ننشسته بود و اقدامات اساسی برای نفوذ را پی گرفته بود.  
این نفوذ به دلیل همسایگی اقلیم با ایران و نیز وجود ضد انقلاب فراری کرد ایرانی برای آنها اهمیت داشت؛ چرا که همزمان با نفوذ ایران در مرزهای شمالی رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان آنها هم برای نفوذ به مرزهای ایران برنامه داشتند.  
امروز بحث تهدید تشکیل یک اسرائیل جدید در مرزهای ایران است. این امر به صورت مستقیم متوجه سپاه است. از طرفی روشنگری هم‌میهنان کرد و مردم کرد دیگر کشورها و دوم برخورد سخت با همکاران رژیم صهیونیستی در منطقه به عنوان دوستان دشمن اصلی کشور و در نهایت پایان دادن منطقی به مسئله مشکلات بین اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق باید اولویت‌های سپاه باشد.

مادر شهید مدافع حرم، سعید علیزاده
 احسان امیری/ شهید سعید علیزاده 16 آذر ماه سال 94 برای دفاع از حرم ‌حضرت زینب(س) عازم سوریه شد و 15 بهمن ماه همان سال زمانی که قرار بود به آغوش خانواده بازگردد، پیکرش را تحویل خانواده دادند. خانم زهرا تیموری، مادر این شهید بزرگوار از حال و هوای فرزندش می‌گوید: «سعیدم متولد 12 اردیبهشت ماه 1368 بود. 12 سال بیشتر نداشت که پدرش به رحمت خدا رفت. اگر چه سعید در کودکی یتیم شد، اما با توکل به ائمه و توسل به اهل‌بیت(ع) توانست به خوبی مسیر زندگی‌اش را انتخاب کند. تحصیلاتش را پس از دیپلم در دانشگاه امام حسین(ع) ادامه داد و مدرک کارشناسی‌اش را گرفت. بیشتر اوقاتش را در هیئات می‌گذراند. کم‌حرف بود. هر چه کار خیر و خوب انجام می‌داد، ما متوجه نمی‌شدیم. خیلی خندان و خوش‌رو بود. هر خاطره‌ای که از سعید دارم، همراه با صدای خنده‌های اوست که در ذهن و خاطرم ماندگار شده است. سعید عاشق گمنامی بود. همیشه می‌گفت: تمام اجرها در گمنامی است. واقعاً پس از شهادتش فهمیدیم چقدر در کارهای خیر نقش داشته است. ارادت و عشق عجیبی به خانم حضرت‌زهرا(س) داشت. روضه‌های حضرت‌زهرا(س) همیشه حالش را دگرگون می‌کرد. اولین شهید عملیات آزادسازی دو شهر شیعه‌نشین «نبل» و «الزهرا» شد که به نام مقدس حضرت‌زهرا(س) نام‌گذاری شده بود. سعیدم در شب عملیات و هنگامه شهادت سربند یا‌زهرا(س) به پیشانی‌اش بسته بود. به عموی شهیدش محمدرضا علیزاده خیلی علاقه داشت. از عمویش الگو گرفته بود. آخرین شب جمعه‌ای که قرار بود سعید به سوریه برود، به سر خاک عمویش و شهدای دیگر رفت و با مزار عمویش آخرین عکس یادگاری را گرفت. عموی شهیدش در 16 سالگی در سال 1362 به شهادت رسیده بود.
پس از پایان دوره کارشناسی از دانشگاه امام حسین(ع)، در سپاه سمنان مشغول به کار شد. حتی یک‌بار هم از کار و سختی راهش گلایه نکرد. سعید در مأموریت‌های زیادی شرکت می‌کرد. از یک سال پیش از شهادتش به دنبال اعزام به سوریه بود. دو بار هم برنامه‌اش هماهنگ شد؛ اما در لحظات آخر کنسل شده بود. به کربلا رفت تا در همایش پیاده‌روی اربعین شرکت کند. چند بار دیگر هم به کربلا رفته بود؛ اما این سفر کربلا با بقیه فرق داشت؛ چراکه برات شهادتش را در همین سفر از اربابش حسین(ع) گرفت. هنوز 48 ساعت از بازگشتنش از کربلا نگذشته بود که تلفنش زنگ خورد. صحبتش که تمام شد، انگار سعید دیگر آن سعید همیشگی نبود، ذوق و شوق شهادت را در چشمانش می‌دیدم. 16 آذر ماه سال 1394 عازم دفاع از حرم خانم حضرت زینب(س) شد. حدود 58 روز در سوریه بود و تقریباً هر سه روز یک‌بار زنگ می‌زد. مأموریت سعید 45 روزه بود. زمان حضورش تمام شده بود و باید برمی‌گشت؛ ولی عملیاتی در پیش داشتند و سعید به همین دلیل ماند؛ اما ما منتظر آمدنش بودیم. حتی خانه را برای استقبالش آماده کرده بودیم. سعید، گفته بود که پنج‌شنبه 15 بهمن برمی‌گردد. قول داده بود و سر قولش ماند و 15 بهمن پیکر مطهرش برگشت. همیشه به شوخی می‌گفت من سالم برمی‌گردم یا افقی یا عمودی. مجروح نمی‌شوم. واقعاً همینطور هم شد...»

«رستاخیز پاوه» کتابی کوچک و داستانی درباره واقعیات غائله شهر پاوه در مرداد ماه 1358 است. در این داستان سعی شده تا گوشه‌ای از جنایات نیروهای ضد انقلاب در این شهر مرزی به تصویر کشیده شود.همه حوادث این کتاب بر اساس اسناد و مدارک موجود و تحقیقات گسترده‌ای تنظیم شده و به نگارش درآمده است. داستان به شیوه شخصیت اول و با زبانی عامیانه نوشته شده تا وانمود شود که خواننده خود در بطن حادثه حضور داشته است. این نوع داستان‌گونه به همان اندازه که می‌تواند تازگی داشته باشد، ممکن است به شکست داستان منجر شود؛ اما حجم کم کتاب این نقیصه را برطرف کرده و عامیانه بودن به ویژگی خوب آن تبدیل شده است. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «همه جای شهر شلوغ بود. در خونه‎ها باز بود و همه دم خونه‌ها ایستاده بودن؛ ولی مغازه‌ها بسته بودن. محمد از کاک رحمان پرسید: چه خبره همه‌توی خیابونن؟
سلیم جواب داد: به خاطر تظاهراته.
سلیم به نظر، مرد خوبی می‌اومد. محمد به خودش گفت: خدا رو شکر با آدم‌های خوبی آشنا شدم وگرنه با این شلوغی چی کار می‌کردم؟
توی همین فکر و تماشای شهر بود که به ساختمونی که اطراف اون خیلی شلوغ بود، رسیدن. کاک، شال کمرش را سفت کرد و گفت: اینجا فرمانداریه. ما می‌ریم داخل ببینیم چه خبره. سبحان کجاست؛ چیکار می‌کنه. جایی نری. از تو ماشین تکون نخور. کاک رحمان و سلیم رفتن و محمد داخل ماشین موند. نزدیک فرمانداری خیلی شلوغ بود و هر لحظه شلوغ و شلوغ‌تر می‌شد. همه اونهایی که با کارهای ضد انقلابیون مخالف بودن و از دست اونا به تنگ اومده بودن...»
«رستاخیز پاوه» در 104 صفحه مصور به قلم «محترم استکی» نوشته شده و نشر «ستارگان درخشان» آن را با همکاری «مرکز مطالعات ملی امنیت پایدار»، منتشر و روانه بازار کتاب کرده است.

او نه تنها جنگجویی دلاور و توانا و بي‌باک بود؛ بلکه سخنوري توانمند و بليغ بود که با گفتار شيوا و عالي، روح و جان رزمندگان و نيروهاي تحت امرش را آماده نبرد با متجاوزان بعثي مي‌کرد و حلاوت اطاعت از پروردگار لايزال و پيروي محض از ولايت امر مسلمين و مبارزه با نفس اماره را بر کام وجودشان مي‌نشاند و نيروهاي تحت امرش نيز حرمت و احترام ويژه‌اي براي شهيد کشاورز قائل بودند و او را بسيار دوست داشتند.
به نقل از همرزمان شهید ابراهيم کشاورز
ابراهيم چهارم مرداد ماه سال 1335 در روستاي «لاشيدان»، لاهيجان ديده به جهان گشود. تحصيلات دوره ابتدايي را در لاشيدان سپري کرد. 10 ساله بود که پدرش را از دست داد. افزون بر ادامه تحصيل خود و اخذ ديپلم، در امر تعليم و تربيت برادران و تأمين مخارج زندگي آنها نيز تلاش کرد. آشنايي او با شهيد کريمي سبب شد تا با هدفي عالي و انگيزه‌اي راسخ در روشنگري افکار عمومي، عليه رژيم ستمشاهي تلاش کند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي با تشکيل انجمن اسلامي لاشيدان و پذيرفتن مسئوليت کتابخانه محل و پس از آن پايگاه مقاومت بسيج را تشکيل داد، با تشکيل حزب جمهوري اسلامي در لاهيجان به عضويت آن درآمد. مدت زماني را در فرمانداري لاهيجان و مدتي نيز در آموزش و پرورش در سمت مدير مدرسه خدمت کرد و به عنوان يک بسيجي فعال در سپاه لاهيجان زحمات زيادي کشيد. آبان ماه سال 59 ازدواج کرد. در دوران دفاع مقدس بارها در جبهه حضور یافت. 26 ماه حضور او در دفاع مقدس در عملیات‌هایی، همچون قدس، قادر، کربلاي 2، والفجر 6، کربلاي 5 و والفجر 8 برگ‌های زرین افتخارات اوست. در لشکر 25 کربلا و 16 قدس حضور داشت. تا اینکه 11 آبان ماه سال 1365 در شهرک «دوئیجی» بر اثر اصابت گلوله توپ دشمن به محل استقرار لشکر به درجه رفيع شهادت نائل آمد.

از دیدگاه شما، جمهوری اسلامی ایران
 تا چه زمانی باید به برجام پایبند باشد؟
همزمان با پیچیده شدن وضعیت برجام و مواضع دولت جدید آمریکا در قبال توافق هسته‌ای پرسش تریبونی این هفته را به این موضوع اختصاص دادیم که جمهوری اسلامی با وجود این کارشکنی‌ها باید تا چه زمانی به برجام پایبند باشد؟
نقض از طرف مقابل/ «محسن قاسمي» از نهاوند، «محمد صالح‌نيا» و «پاک» از تبريز، «محمد زارعي‌برآبادي» از خواف، «سميرا کريمي» از آشخانه، «سيدمحمد ميرنبي‌زاده» از محمودآباد، «فؤاد جميل‌پور» از کرج، «سيدمحمد خدايي» از اردکان، «مصطفي صالحي» از کهنوج، «علي مجيدي» از آذرشهر، «رضا گودرزي» و «علي شعبان» از بروجرد، «مجيد فياضي‌پور» از دهدشت، «محمد کريم‌زاده»، «عباسي» از چاراويماق، «حامد جعفري» از تنگستان و «سيدمحمدصابر عباسپور» از گيلانغرب نقض برجام از سوی طرف مقابل را دلیل پایبند نبودن ایران به ادامه برجام دانسته‌اند.
منافع ملی به خطر بیفتد/ منافع ملی و مصلحت‌های کشور و ملت موضوعی است که «هادى رضانژاد» از آذرشهر، «علي‌اکبر زرگري» از بيرجند، «محمد تاجي» از کرج، «تکتم يعقوب‌زاده» از بيرجند، «محمدرضا شعباني» از هنديجان، «شيرزاد صحرايي» از صحنه، «زهرا کريم‌زاده» از زرين شهر، «قاسمي» از گناباد، «حسين حسنوند» از کرمانشاه و «داوود کاوسي» از ايذه به مثابه حد یقف پایبندی به برجام از سوی ایران مطرح کرده‌اند.
خروج رسمی آمریکا/ اما «جواد آبي» از همدان و  «ابراهيم ديبائيان» از گچساران اعلام رسمی خروج آمریکا از برجام را لازمه این امر می‌دانند.
باید به تعهد پایبند باشیم/ از سویی «‌الله‌قلي کوشکي» از خرمي در نظری متفاوت گفته است که ايران مطابق تعهداتش بايد عمل کند. 
از برجام خارج شویم/ عده زیادی از همراهان البته به دور از دلایل متقن حقوقی معتقد به خروج از برجام هستند. «فهيمه پولادوند» از تهران، «حسين کوشکي» از صفاشهر، «آبدوني» از بوشهر، «اميرحسيني» از سقز، «سيدسجاد هاشمي‌کيا» از گچساران، «عيسي ترک» از قزوين و «فرامرز الياسي» از «ثلاث باباجاني» بر خروج از برجام با دلایل مختلف اشاره کرده‌اند.
سایر نظرات/ «غلام‌رسول کريمي»: برجام را سرانجامي نيست؛ چون آنچنان که بايد به منويات امام خامنه‌ای توجه نشد. «رسول سليماني» از زنجان: تا موقعي که مسئولان از خواب غفلت بيدار شوند.
«مهرداد مرادي» از اصفهان: تا زماني که اکثريت بدنه جامعه چه خواص و چه عوام باور کنند که غرب قابل اعتماد نيست.
«شکوفه سليمي» از بادوله: هرچه دستور رهبري باشد، بايد تابع ولي امر باشيم. 
«اسدالله خرم» از شيراز: خروج از برجام بايد با حداقل هزينه براي ايران باشد تا اجماع جهانی درست نشود.
«ملکوتي»: با تحریم‌های جدید هسته‌ای، احیا شود.
«رضا خوش‌کلام» از بستان‌آباد: برجام از ابتدا از دستورات آقا انحراف داشت؛ ولی باید بر اساس تعهدات عمل کرد و یک‌طرفه هم نباید پایبند بود.
«حيدر بكاء عين‌الدين» از بستان: باید پاسخ بدعهدی را با غنی‌سازی داد.
«محسن کوشکي» از خرم‌بيد: مقابله به مثل مهم‌تر از پایبند بودن یا پایبند نبودن است.
«وحيد احمدي» از زنجان: واکنش دولتمردان مهم است.
برندگان تریبون دوازده
«حامد جعفري» از تنكستان / «اسدالله خرم» از شيراز 
 «سيدمحمد ميرنبي‌زاده» از محمودآباد
پرسش تریبون 13
 راه حل رفع مشکل مسکن در کشور چیست؟

سرلشکر باقری در دومین سالگرد شهید همدانی
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: «اگر بخواهیم افتخارات شهید حسین همدانی را لیست بکنیم، باید یک کتاب بنویسیم.»
سردار سرلشکر پاسدار «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در مراسم گرامیداشت سردار سرلشکر شهید مدافع حرم «حسین همدانی» که پنج‌شنبه شب (13 مهرماه) در تالار وزارت کشور برگزار شد، ضمن قدردانی از سپاه محمد رسول‌الله(ص) به منظور برگزاری مراسم گرامیداشت شهید همدانی، حضور در این مراسم و در جمع خانواده‌های ایثارگران را برای خود افتخار دانست و افزود: «شهید همدانی از ابتدای نوجوانی در راه اسلام حرکت، تلاش و خودسازی کرد و لحظه‌ای به فکر آسایش نبود و در نهایت با شهادت در راه خدا و در جبهه دفاع از حریم اهل‌بیت(ع) اجرش را دریافت کرد.»
وی ادامه داد: «فاصله نوشتن وصیت‌نامه شهید و شهادت وی اندکی بیش از دو هفته است. او چقدر باید اخلاص داشته باشد تا بداند که ایام پایانی عمرش است و باید وصیت‌نامه‌اش را بنویسد. شهید همدانی دریایی از معارف را در سینه داشت و آنچه در وصیت‌نامه‌اش آمده، شمه‌ای از آن است. خواندن وصیت‌نامه‌های شهدا همواره ضروری است و دانسته‌های ما را بیشتر می‌کند؛ در این بین وصیت‌نامه شهید همدانی ویژه است و باید بارها آن را بخوانیم؛ چرا که مملو از عرفان و بصیرت است.»
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به همراهی سردار همدانی با روحانیت اظهار داشت: «او از ابتدا تابع و همراه روحانیت بوده است؛ در کنار شهید مدنی درس اخلاق و مشی انقلاب را آموخت و در کنار آیت‌الله نوری‌همدانی بود. تربیت اسلامی و قرآنی و پیروی از امام و رهبری در این شهید مدافع حرم موج می‌زد. وی از ابتدای شکل‌گیری انقلاب اسلامی در همدان، در ارتباط با قم و تهران، معارف امام(ره) و انقلاب را دریافت می‌کرد و تلاش می‌داشت تا جوانان همدانی را به صحنه بیاورد.»
وی اضافه کرد: «شهید همدانی جزء مؤسسان سپاه همدان بود و نقش اساسی در مقابله با کودتای نقاب، برقراری امنیت در کردستان، آزادسازی گردنه صلوات‌آباد در سنندج، فرماندهی در جبهه سرپل ذهاب، گیلانغرب و بازی‌دراز و حفظ خط سرپل ذهاب داشت.»
سرلشکر باقری ادامه داد: «در انتقال رزمندگان از جبهه غرب به جنوب به منظور شکل‌گیری تیپ 27 محمد رسول‌الله(ص) پیش از اجرای عملیات فتح‌المبین نقش مهمی داشت و همراه احمد متوسلیان و شهیدان همت و شهبازی بود. در شناسایی، طرح‌ریزی، فرماندهی و اجرا نیز بسیار تأثیرگذار بود. وی سطح به سطح از یک رزمنده تا یک فرمانده را طی و نقش‌آفرینی کرد. فرماندهی سپاه همدان و برخورد با منافقین در عملیات مرصاد نیز از دیگر افتخارات شهید همدانی است که اگر بخواهیم افتخارات وی را لیست بکنیم، باید یک کتاب بنویسیم.»
سرلشکر باقری عنوان کرد: «پس از دفاع مقدس شهید همدانی در نیروی زمینی سپاه، نیروی مقاومت بسیج و سازمان بسیج مسئولیت‌هایی را بر عهده داشت. در مقابله با فتنه 88 در سپاه حضرت محمد رسول‌الله(ص) تهران بزرگ، نقش بی‌بدیلی داشت و در حالی که 60 سال داشت، به فکر دفاع از حرم بود و در سال 90 در شرایطی که سوریه وضعیت خاصی داشت، به این کشور رفت. تروریست‌های تکفیری هیچ کمبودی نداشتند و در سراسر سوریه جبهه تشکیل داده بودند. ارتش این کشور نیز خسته و آسیب‌دیده بود و در ده‌ها جبهه می‌جنگید. شهرها در حال سقوط بود و خطر پیشروی تکفیری‌ها وجود داشت و در این بین، داعش وارد عراق نیز شد.»
وی گفت: «شهید همدانی با درس گرفتن از تجربه بسیج در دفاع مقدس، بسیج را در سوریه شکل داد و در این رابطه پیگیری و اصرار کرد و از فِرَق مختلف شیعه، سنی و علوی و غیر مسلمان به عضویت آن درآمدند که در سوریه دفاع وطنی نام گرفت. اگر دفاع وطنی نبود با معیارهای مادی قطعاً سوریه سقوط کرده بود.»

می‌گفت؛ در عملیات آزادسازی حلب حاج‌قاسم به مقرمان‌ها آمده بود برای سرکشی، داخل اتاق همه روی زمین نشسته بودیم، مهندس مجموعه وارد شد، حاج‌قاسم او را در آغوش گرفت، چهره خسته‌ای داشت، بوی عرق می‌داد، حاج‌قاسم گفت مهندس بوی شهادت می‌دهی، با همین جمله حاج‌قاسم چشم‌های‌مان همگی پر از اشک شد.
این مهندس وقتی به خانمش در اصفهان زنگ می‌زد و او گله می‌کرد که چرا نمی‌آیی، می‌گفت، فقط یک بولدوزر دیگر برای‌مان مانده، اگر این را هم بزنند بیکار می‌شوم و می‌آیم.