نمازهايم اگر نماز بود
موقع سفر، ذوق نمی‌کردم از شکسته شدنش
نمازهايم اگر نماز بود
رکعت آخرش این قدر کیف نداشت
نمازهایم اگر نماز بود
تبدیل نمی‌شد به نمایش پانتومیم
برای نشان دادن خاموش کردن شعله گاز
نمازهایم «نماز» نیست
اگر نمازهایم نماز بود
می‌شد مرهم... می‌شد پناهگاه...  
می‌شد شاه‌کلید...
خدایا! من از تو فقط یک چیز می‌خواهم
بر من منت بگذار و کاری کن نمازهایم، نماز بشوند...

امام صادق(ع) می‌فرمایند:
«سجده بر تربت قبر حسين(ع) تا زمين هفتم را نورباران مى‏كند و كسى كه تسبيحى از خاك مرقد حسين(ع) را با خود داشته باشد، تسبيح‌گوى حق محسوب مى‏شود، اگر چه با آن تسبيح هم نگويد.»
من لايحضره‌الفقيه، ج 1، ص 268/ وسائل‌الشيعه، ج 3، ص 608



زمینه‌سازی صحبت‌های ترامپ در سینمای آمریکا
 آرش فهیم/ یکی از تفاوت‌های سینمای آمریکا با سینمای دیگر کشورهای جهان در پیشگام بودن نسبت به سیاستمداران است. به این معنا که بسیاری از ایده‌ها یا اهدافی که دولتمردان این کشور مطرح می‌کنند، پیش از آنها در فیلم‌های هالیوودی به وقوع پیوسته است. برای نمونه، سال‌ها پیش از حمله آمریکا به عراق، فیلم‌های متعدد و مختلفی درباره عراق ساخته می‌شد. نمونه عینی‌تر، نمایش حمله به برج‌های دوقلو با هواپیما پیش از واقعه 11 سپتامبر در فیلم‌هایی چون «پرل هاربر»، «محاصره» و ده‌ها فیلم و انیمیشن دیگر بود.
تمرکز ویژه دولت آمریکا و بسیاری از جریان‌های ضدایرانی روی «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» نیز نمونه بارز دیگر پیشگام بودن سینما در عرصه عملگرایی سیاسی در آمریکا است. سخنان این روزهای رئیس‌جمهور آمریکا علیه ایران و همچنین ضد سپاه، پیش از این در هالیوود اتفاق افتاده بود. تقریباً در بیشتر فیلم‌های ضدایرانی هالیوود، می‌توان رد یا نشانی از سپاه را دید. در برخی از فیلم‌ها مانند «سنگسار ثریا» و «آرگو» این تصویرسازی کوتاه است؛ اما در برخی دیگر مانند «سپتامبرهای شیراز» محور اصلی فیلم، حمله به سپاه است. 
در فیلم «سنگسار ثریا» همسر ثریا که او را متهم و در نهایت سنگسار می‌کند، فردی انقلابی و علاقه‌مند به سپاه معرفی می‌شود. او در یکی از دیالوگ‌های فیلم به فرزندانش پیشنهاد عضویت در سپاه را می‌دهد. در فیلم «آرگو» نیز در سکانس پایانی فیلم، موقع فرار اعضای لانه جاسوسی آمریکا از ایران، نیروهای محافظ فرودگاه و با لباس سپاه با آنها درگیر می‌شوند و در نهایت ناکام می‌مانند. 
اما فیلم «سپتامبرهای شیراز» که می‌توان آن را بیانیه سینمایی آمریکا علیه سپاه دانست، برگرفته از رمانی به همین نام نوشته «دیلا سوفر» است که به کارگردانی «وین بلر» ساخته شده است. این فیلم به روایتی از انقلاب اسلامی ایران می‌پردازد. در این فیلم برخلاف واقعیت ادعا می‌شود که بعد از انقلاب، مردم ایران برخورد خشونت‌آمیزی با یهودیان داشته‌اند. «سپتامبرهای شیراز» داستان زندگی یک خانواده یهودی را از سپتامبر 1981 تا سپتامبر 1982 در تهران روایت می‌کند. این داستان، وقایع سال‌های آغازین انقلاب را به شکلی تحریف‌آمیز غرق در خشونت، بی‌قانونی و کینه‌توزی انقلابیون توصیف کرده است؛ اما نوک پیکان اتهامات فیلم نیز به سوی سپاه است. در فیلم می‌بینیم که مردانی سلاح به دست که خود را از سپاه پاسداران انقلاب معرفی می‌کنند به دفتر شخصیت یهودی فیلم می‌روند و او را به زندان می‌برند و تحت سخت‌ترین شکنجه‌ها قرار می‌دهند و در نهایت نیز اموال وی را مصادره می‌کنند. 
سپاه در روزهای آغاز انقلاب با حضور نورانی و پاک‌ترین فرزندان این کشور شکل گرفت. مردانی چون چمران، همت، باکری، خرازی، متوسلیان و ... که همه مردم ایران آنها را اسوه‌های شجاعت، انسانیت و مهربانی می‌شناسند. انسان‌هایی که به دلیل بزرگی و تعالی، همیشه زیبا و پاک به نظر می‌رسند و تصاویر باقی مانده از آنها، دل‌ها را به لرزه درمی‌آورد؛ اما فیلم «سپتامبرهای شیراز» چگونه تصویری از این قهرمانان ملی ایران نشان می‌دهد؟
 این فیلم همان سبک و سیاقی که معمولاً در فیلم‌های سطحی هالیوودی نسبت به «دیگران» به کار می‌برد را برای تصویرسازی از نیروهای سپاه به کار بسته است. تصویر کلیشه‌ای هالیوود از نژادها، اقوام و انسان‌های غیرغربی، مردمی فاقد تمدن و غرق در توحش و خشونت است. ابتدایی‌ترین تمهیدی هم که برای این منظور به کار می‌رود، ساخت هیبتی زشت و هیولاگونه از غیرغربی‌ها است.
 این ترفند پیش پا افتاده در «سپتامبرهای شیراز» هم به کار رفته؛ یک طرف که خانواده یهودی هستند و گرایش به غرب دارند و مخالف انقلاب هستند، به طور افراطی خوب و دوست‌داشتنی به تصویر کشیده شده‌اند و در مقابل، همه نیروهای سپاهی و همچنین مردم انقلابی، افرادی به نمایش درآمده‌اند که حتی شکل و قیافه‌ای زشت و زننده دارند. همه ویژگی‌های منفی ضدقهرمانان هالیوودی نیز در این فیلم به سپاهی‌ها نسبت داده می‌شود. نکته تأمل‌برانگیز این است که تنها نهاد یا گروهی از انقلاب که در این فیلم هدف قرار گرفته، سپاه است. 
این هم که یک بازیگر صهیونیستی به نام «آلاون آبوتبول» ایفای نقش فرمانده سپاهیان فیلم را برعهده دارد، در نوع خودش چشمگیر است. 
علاوه بر فیلم‌های سینمایی، برخی از سریال‌های تلویزیون آمریکا نیز به تخریب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران پرداخته‌اند. ازجمله این سریال‌ها می‌توان به «میهن»(هوملند) اشاره کرد. در یکی از فصول این سریال که به ایران پرداخته، به حضور یک مأمور سپاه در امارات برای خرید غیر قانونی سلاح اشاره می‌شود. او فردی فاسد و بی‌بندوبار معرفی می‌شود که در نهایت، به استخدام موساد درمی‌آید.


(به مناسبت روز صادرات)
دائماً از خویشتن آمار صادر می‌کند
از زبانِ مجریِ ‌اخبار صادر می‌کند
تا بدانی دقّتش را، با ممیّز سوی تو 
یک ‌عدد با ده رقم اعشار صادر می‌کند
این نمودار از چه رو می‌لرزد و غش‌ می‌کند؟
حال زارش را سویِ بازار صادر می‌کند؟
می‌کند در عرصه‌ تصدیر، مصدر شاهکار
بهر رشدِ صادرات آمار صادر می‌کند
با برنجِ وارداتی غصّه‌ها دَم می‌کند
بعد سویِ خوانِ  شالی‌کار صادر می‌کند
ز آن‌ طرف اما  «فلان» با حکم  «بهمان» مدتی است
ویژه‌خواری می‌کند؛ «بیسار» صادر می‌کند
سال‌ها شد دشمن بد‌طینتِ این مرزو‌بوم 
کارهایی زشت و ناهنجار صادر می‌کند
خود که آدم نیست زآن‌رو بهر داعش مدتی است
عدّه‌ای مزدورِ آدمخوار صادر می‌کند
بهر تکفیرِ مسلمانان، سپس کشتارشان
بر بِلادِ مسلمین، کفّار صادر می‌کند!
نرم‌‌نرمک در میان،  طرحی دگر می‌آورد  
جای جنگ‌افزار، نرم‌افزار صادر می‌کند
توی نِت بی‌منّتِ جنگنده‌هایِ  اِف‌ـ چهار
بمب را در قالبِ افکار صادر می‌کند
طبع من با «صادراتُن صادراتُن صادرُن»
در عروض از خود ادا‌ـ اطوار صادر می‌کند!
شرکتی دارد که از عهدِ گل‌آقا تا کنون
طنز را در قالبِ اشعار صادر می‌کند
سعید سلیمان‌پور (بوالفضول‌الشعرا)

 حسین کارگر/ افشاگری درباره سازمان‌های قاچاق دختر به دبی، تازه‌ترین مستند تولید شده جریان رسانه‌ای انقلاب است. چندی پیش طی مراسمی از فیلم مستند «پول و پورن» به کارگردانی مهدی نقویان و تهیه‌کنندگی مرکز مستند سوره و با همکاری سازمان مبارزه با جرایم سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رونمایی شد.
این فیلم به مافیای مدلینگ و نقش مخرب شبکه‌های اجتماعی در شکار دختران برای قاچاق به خارج از کشور و به ویژه دبی برای بردگی جنسی می‌پردازد. مستند «پول و پورن» با تصاویر ضبط شده از سوی گردانندگان شبکه قاچاق دختر و مصاحبه با زنانی که قربانی این شبکه شده‌اند ساخته شده است.
مهدی نقویان که پیش از این مستندهایی در حوزه تاریخ معاصر ساخته بود و آخرین اثر وی، مجموعه مستند «در برابر طوفان» با روایت تاریخ سیاسی اجتماعی پهلوی دوم با استقبال زیادی مواجه شده بود، این بار به یک موضوع ملتهب اجتماعی پرداخته است؛ موضوعی که بحث و بررسی آن در رسانه‌ها و محافل عمومی چندان ساده نیست. اما فیلم مستند این امکان را فراهم می‌کند که به جای اشاره مستقیم به برخی از مسائلی که شاید گفتن آنها شرم‌آور باشد، با ارائه اسناد و همچنین بازگویی صدمات قربانیان چنین پرونده‌هایی، هشدار داده شود.
مستند «پول و پورن» هم وسط معرکه‌ای رفته که نمایش آن در یک فیلم، شاید ناممکن به نظر برسد. اما این مستند نه تنها به دام ابتذال نیفتاده که بیشتر شبیه یک تراژدی و فیلم ترسناک است. از همه مهم‌تر اینکه «پول و پورن» نشان می‌دهد که فحشا، یک سازمان سیاسی و اقتصادی است که ریشه‌های آن را باید در کانون‌های زرسالار آن سوی آب دید. این جریان، یک شبکه جهانی و موسوم به شبکه عنکبوت است که متأسفانه شعبه‌های آن در ایران هم در قالب قاچاق دختر به مناطقی چون دبی فعال است. دبی، شهری به ظاهر پیشرفته با آسمان‌خراش‌ها و برج‌های چشم‌نواز و خیره‌کننده‌ای در قلب یک کشور شیخ‌نشین و عقب‌مانده است. اما در مستند پول و پورن می‌بینیم که زیر برج‌های شیک همین منطقه آزاد تجاری، سیاه‌چال‌هایی وجود دارد که محل آزار و اذیت و اسارت دخترهایی است که فریب خوردند. این مستند حتی نفوذ این سازمان‌ها را در داخل هم فاش می‌کند.
شاید نقطه ضعف فیلم، ساختار روایی آن باشد که آن را شبیه به گزارش‌های تصویری تلویزیون کرده است؛ یعنی ما با بسته‌ای فشرده از اطلاعات مواجه هستیم و به جای داستان یا سیر روایی، این تراکم وقایع و رخدادهای حول موضوع فیلم است که مخاطب را همراه می‌کند. بخش اعظم فضای این مستند را تصاویر و صداهای ضبط شده خود دست‌اندرکاران باند مذکور از خانه‌های تیمی و مراکزی که در آنها فعالیت می‌کردند تشکیل داده است که مصاحبه با برخی از قربانیان نیز چاشنی آن شده است. در مجموع، به لحاظ فرمی، مستند «پول و پورن» کار رو به جلو و مطلوبی نیست و حتی از سطح مجموعه مستندهایی چون «بیراهه» و «شوک» هم پایین‌تر قرار می‌گیرد، اما از نظر موضوع و رویکرد افشاگر خود می‌تواند برای مردم هشداردهنده باشد.


پشت پرده، یک عروسک ساخته، پرداختند
از ترامپ بی‌هویت، یک مترسک ساختند
نقش او بی‌منطقی، همراه با دیوانگی است
قلدری با یاوه‌گویی، همره پرچانگی است
او توانسته بترساند، شیوخ مست را
حاکمان و نوکران و بزدلان پست را
آمده رقصیده غارت کرده، پول نفت را
شادمانانه ربوده گنج، در این ماجرا
لیک طراحان آمریکا عبث پنداشتند
اینکه تخم ترس را، در کل عالم کاشتند
بینوایان، مردم ایران‌زمین نشناختند
در چهل سال گذشته، تاختند و باختند
امتحان کن، ما سلحشوران باران دیده‌ایم
هشت سالی بی‌امان، ما با شما جنگیده‌ایم
پاسدارانیم، ما ایرانیان سرفراز
آزمایش کن دوباره، در مصاف ما بباز
ما همه هستیم گوش جان، به امر رهبری
هر دغل‌بازی سزاوار است گیرد کیفری
پاسداران مفتخر هستند بر جنگ و جهاد
نیک‌مردان خدا‌جویند، قابل اعتماد
نوجوانان وطن، امروز هم فهمیده‌اند*
در مصاف دشمنان، چون آتش تفتیده‌اند
بیش از این ای پهلوان‌پنبه، دگر یاوه مگو
مرد میدان نیستی، ای راهزن، از روبه‌رو
عصبانی هستی از عجز و غم و غصه بمیر
ای ترامپ خیره‌سر، دامان شیطان را بگیر
عبدالمجید فرائی
* شهیدمحمدحسین فهمیده

کاش سری بود مرا
کاش از جنس جنون بال و پری بود مرا
مثل سیمرغ از اینجا سفری بود مرا
«از همان کوچه که سر می‌شکند دیوارش»
باز در حالت مستی گذری بود مرا
رقص زلفت سرِ نِی دیدم و با خود گفتم
بین هفتادودو سر کاش سری بود مرا
هیچ پروا دلم از دغدغه راه نداشت
چون تو ای عشق اگر همسفری بود مرا
پیشتر زآن که رسد مرگ، بمیری هنر است
کاش، ای کاش! که روزی هنری بود مرا
ایوب پرندآور


امن یجیب تو
رها شد در زلال آب‌های تشنه، سیب تو
کم آورده است دنیا زیر رگبار شکیب تو
کمی پیش از غروب آسمان در چشم‌های من 
کمی پیش از طلوع مرگ در ظهر عجیب تو 
کمی آن سوتر از تنهایی زینب در این صحرا
به روی نیزه می‌خواندیم روضه با حبیب تو
تو را از دور در گودال، در حال دعا دیدم
خدا می‌ریخت آمین در دل امن یجیب تو
حسین سنگری
 نظر هنرمندان درباره حرف‌های ضد ایرانی ترامپ
بسیاری از هنرمندان به حرف‌های رئیس‌جمهور آمریکا علیه ایران واکنش نشان دادند. هر چند بیشتر واکنش‌ها حول دفاع از عنوان «خلیج‌فارس» بود؛ اما نظرات متفاوت‌تری هم دیده می‌شد. 
ازجمله این نظرات می‌توان به حرف‌های جمشید جم، خواننده سرود «یار دبستانی من» و مدیر انجمن موسیقی بسیج هنرمندان اشاره کرد که در گفت‌وگو با «کیهان» بیان کرد: «چنین رفتارهایی از دولت آمریکا در 100 سال گذشته همواره تکرار شده است و مردم ما از این حرف‌های رئیس‌جمهور آمریکا جا نمی‌خورند؛ اما متأسف هستیم کسانی که داعیه‌دار مدیریت جهان هستند، حتی از ابتدایی‌ترین سواد هم بهره‌ای ندارند. ان‌شاءالله هر سال که از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، مردم همراه‌تر و منسجم‌تر از گذشته و به قول کسانی که حکم‌شان برای ما جلودار است، وحدت کلمه داشته باشند؛ به ویژه جوانان و دانشگاهیان که همه آنها یاران دبستانی من هستند.»
نیوشا ضیغمی، بازیگر سینما نیز در صفحه شخصی‌اش در فضای مجازی نوشت: «شرم به رئیس‌جمهوری که حتی سواد و شعور جغرافیا ندارد. تا کجا خودت را به عربستان فروختی؟»
حمید فرخ‌نژاد، بازیگر سینما با نگاهی طنز نسبت به صحبت‌های ترامپ واکنش نشان داد. او با انتشار عکس از بازی‌اش در فیلم گشت2، نوشت: «حملات 11 سپتامبر هم کار ما بوده، طوفان کاترینا هم کار ما بوده، آمریکا به جام جهانی صعود نکرد هم کار ما بود!»
مرضیه برومند، کارگردان سینما و تلویزیون نیز در گفت‌وگو با فارس ویدئو اظهار داشت: «ترامپ یک‌بار دیگر با حرف‌هایی که زد، مچ خودش را باز کرد و نشان داد که برخلاف آنچه ادعا می‌کند، اصلاً هم به فکر مردم نیست و مردم برای او کوچک‌ترین ارزشی ندارند و آنچه برای او اهمیت دارد، مناسبات و معاملاتی است که با قلدرهای دیگر دارد، خیلی هم نباید به آنها اهمیت داد.» وی تصریح کرد: «اما آنچه در این روزها برای من اهمیت داشت، این بود که مردم شریف ما با وجود مشکلات، پای مملکت و حکومت خود ایستادند و در فضای مجازی جواب ترامپ ابله را به خوبی دادند.»


«طیب» ده‌نمکی
 به تأخیر افتاد
مسعود ده‌نمکی که قصد دارد فیلم سینمایی «طیب» را در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب جلوی دوربین ببرد، با مشکلات مالی مواجه شد.
به گزارش سینماپرس، مسعود ده‌نمکی تلاش می‌کند تا این پروژه تاریخی را با جذب سرمایه از بخش خصوصی مانند دیگر کارهای پر مخاطب خود جلوی دوربین ببرد. 
این فیلم بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی است که نیاز به سرمایه‌گذاری درست و مناسب دارد. اگر مشکلات مالی پروژه حل نشود، مسعود ده‌نمکی فیلم دیگری را برای حضور در جشنواره امسال آماده خواهد کرد و برای چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی تولید پروژه «طیب» را به سال آینده موکول می‌کند. 


همکاری حزب‌الله لبنان
 و صداوسیما
در جریان سفر رئیس رسانه ملی به بیروت یادداشت تفاهم فرهنگی و رسانه‌ای میان حزب‌الله لبنان و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران امضا شد. این یادداشت تفاهم در محل تلویزیون المنار به امضای حجت‌الاسلام سیدهاشم صفی‌الدین، معاون اجرایی حزب‌الله و علی عسکری، رئیس سازمان صداوسیما رسید. بر اساس این تفاهم‌نامه، همکاری‌های فرهنگی و رسانه‌ای میان حزب‌الله لبنان و سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران گسترش می‌یابد و دو طرف از ظرفیت‌های مختلف خود برای تقویت جبهه رسانه‌ای محور مقاومت استفاده می‌کنند. رئیس سازمان صداوسیما پیش از امضا این یادداشت تفاهم از بخش‌های مختلف شبکه تلویزیونی المنار بازدید کرد و از نزدیک با فعالیت‌های این شبکه آشنا شد.


جشنواره راه‌پیمایی اربعین
 در ابهام!
برگزاری جشنواره «مسیر عشق» که قرار بود با موضوع راه‌پیمایی عظیم اربعین برگزار شود در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. در اطلاعیه روابط عمومی این جشنواره آمده است: «برخی بوروکراسی‌های اداری و عدم تأمین نقدینگی کافی تا زمان برگزاری جشنواره، مانع از برپایی کاملاً حرفه‌ای و در شأن جایگاه مقدس سالار شهیدان امام عاشوراآفرین حضرت امام حسین(ع) است؛ دبیرخانه جشنواره تا اطلاع ثانوی که طی روزهای آتی زمان دقیق آن اعلام خواهد شد، مجبور به تعویق زمان برگزاری است.» برگزاری تنها جشنواره فرهنگی و هنری که در عرصه بین‌المللی و با حضور هنرمندان 82 کشور قرار بود بایکوت خبری راه‌پیمایی اربعین را بشکند، درحالی نامشخص است که بسیاری از جشنواره‌های سینمایی که هیچ مشکلی ندارند.


پایان خوش یک فیلم ناتمام درباره منافقین
فیلمی ناتمام و تلخ درباره سازمان تروریستی منافقین، در نهایت با پایانی خوش مواجه شد.
کارگردان مستند «فیلمی ناتمام برای دخترم سمیه» که درباره دوری و جدایی فرزند یک خانواده و عضویت او در سازمان منافقین و تحت فشار قرار گرفتن این خانواده از سوی این گروهک تروریستی بود، با انتشار یادداشتی در فضای مجازی از پایان خوش این فیلم خبر داد و اعلام کرد که سمیه هم از شر منافقین رها شد و به کشور و نزد خانواده‌اش بازمی‌گردد.
مرتضی پایه‌شناس نوشت: «یعنی می‌شه بعد از ۲۰ سال دوباره این صحنه رو دید؟... دیروز «سمیه» به کمیساریای عالی پناهندگان در آلبانی رفت و از سازمان مجاهدین خلق اعلام جدایی کرد.»



تو سفیر آزادگی بودی
و البته شهامت
هزار و چهار صد سال است که پیام شهامتت
مخابره می‌شود به همه جان‌های بیدار
در همه زمان‌ها...
تو مگر چه خواسته بودی جز آزادگی
مگر نه اینکه حق هر انسان آزاده‌ای است 
که در بند نباشد
در بند کفر و الحاد
سکون و انجماد
در بند انقیاد
انقیاد از نفس
هر شمشیرت که به هوا خاست برای خدا بود و بندگی‌اش
به یقین مولا که بیاید برق شمشیرش
خیره خواهد کرد چشم خیره‌سران در بندِ
جان، ‌مال، نفس و مقام را
حسینی باشی یا مهدوی فرقی نمی‌کند
چرا که تو در لوای بیرق کسانی هستی
که هر دو یک هدف مشترک داشته و دارند؛
آزادی و آزادگی...