رسول سنائی‌راد/  دومینوی اقدامات ضد ایرانی کاخ سفید در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، به تصویب طرح تحریم‌های جدید علیه برنامه موشکی کشورمان رسید که با 423 رأی موافق در مقابل 2 رأی مخالف در مجلس نمایندگان، نشان‌دهنده اتفاق‌نظر هر دو حزب سیاسی آمریکا در مخالفت علیه توان دفاعی کشورمان است.
پیش از این هم مجلس نمایندگان آمریکا،‌ تحریم‌های جدیدی علیه حزب‌الله لبنان تصویب کرده بود که شخصیت‌ها و دولت‌هایی که از حزب‌الله لبنان حمایت مالی و نظامی کنند، هدف تحریم‌های آمریکا قرار گیرند. 
همچنین نمایندگان آمریکا طی مصوبه‌ای از اروپا خواسته بودند که حزب‌الله را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داده، یا به عنوان تروریسم معرفی کنند. 
به این ترتیب، ثابت شد که تنها ترامپ و گروه همراه او نیستند که با مؤلفه‌های قدرت ملی مخالفت و دشمنی می‌کنند؛ بلکه تمامی حاکمان کاخ جور و سیاه آمریکا چنین موضع و رویه ظالمانه‌ای را علیه کشورمان داشته و دارند و در اوضاع فعلی ترامپ در جایگاه رئیس‌جمهور آمریکا این مواضع را با ادبیات سخیف و گانگستری خود و با وقاحت کابویی اعلام می‌دارد. 
ضمن آنکه مسکوت گذاشتن برجام در تحریم‌های جدید و بهانه‌های موشکی و نفوذ منطقه‌ای کشورمان برای حفظ لاشه برجام و در عین حال اعمال تحریم‌ها و فشار بر کشورمان با فرسایش مؤلفه‌های قدرت و واداشتن به مذاکره، هدف‌گذاری شده است.
مواضع و اقدامات اخیر آمریکا در حالی که داعش و سایر تروریست‌های تکفیری آخرین نفس‌های نحس‌شان را می‌کشند، گویا نگرانی آمریکا و متحدان منطقه‌ای و اروپایی آن از تغییر معادلات منطقه‌ای و قدرت‌یابی جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت است. 
بنابراین مجلس نمایندگان آمریکا که به دنبال عدم تأیید پایبندی ایران به اجرای برجام از سوی رئیس‌جمهور مأمور به بررسی و اتخاذ تصمیمات جدید شده بود،‌ با درک هزینه‌های اعلام لغو برجام، با عبور از برجام، بر توان موشکی و ظرفیت‌های مولد نفوذ و عمق منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران تمرکز کرده و تحریم‌هایی علیه آن به تصویب رساندند که احتمالاً از سوی مجلس سنا نیز تأیید و به قانون تبدیل خواهد شد. 
اما دنباله‌روی مجلس نمایندگان آمریکا از سیاست‌های اعلامی دونالد ترامپ و همراهی آنان با او برای اعمال تحریم و فشار علیه کشورمان،‌ حداقل منافع زیر را برای ما رقم می‌زند:
1ـ اثبات دشمنی ظالمانه کلیت نظام سیاسی آمریکا علیه کشورمان و کم‌رنگ بودن برخی تفاوت‌های ظاهری و روشی بین جمهوریخواهان و دموکرات‌ها و امثال ترامپ و اوباما.
2ـ اعتمادناپذیر بودن نظام سیاسی ظالمانه حاکم بر آمریکا که با وجود تأییدات مکرر آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای مبنی بر پایبندی جمهوری اسلامی ایران به رعایت تعهدات آمریکایی‌ها با نادیده گرفتن این تأییدات و پس از نقض‌های مکرر امروز به دنبال تحمیل تحریم‌های جدید برآمده‌اند. 
3ـ بی‌نتیجه بودن خط مصالحه و مذاکره با آمریکا و اثبات ماهیت‌ ظالمانه و زورگویانه آمریکایی‌ها که حتی پس از توافق برجام همچنان از حربه تحریم و تهدید علیه مردم و کشورمان استفاده می‌کنند.
بنابراین در چنین وضعیتی که نوعی اجماع شناختی و تحلیلی و آن هم در سطح ملی نسبت به ماهیت استکباری و ظالمانه آمریکا رقم خورده است،‌ انتظار می‌رود، مسئولان نظام موارد زیر را برای کمک به آماده‌سازی کشور در عبور از اوضاع پیش‌رو، مورد توجه قرار داده و رعایت کنند:
1ـ بیان موارد نقض برجام و پایبند نبودن آمریکا و حتی دیگر متحدان آن به اجرای تعهدات خود ما‌به‌ازای اقدامات و عمل به تعهدات کشورمان. 
2ـ اقدام به مقابله به مثل به ویژه تقویت و توسعه توان موشکی و صیانت از عمق راهبردی نظام با حمایت مؤثر از مقاومت در منطقه. 
3ـ مجاب‌سازی تروئیکای اروپایی به ضرورت حمایت عملی از اجرای برجام و عدم همراهی ترامپ در اقدامات و تحریم‌های ظالمانه هسته‌ای و غیر هسته‌ای. 
4ـ اثبات حقوقی حمایت آمریکا از تروریسم تکفیری و جابه‌جایی نیرو و تجهیزات داعش در کشورهای افغانستان، عراق و سوریه در مجامع و محافل بین‌المللی.
5ـ اثبات حقوقی نقش آمریکا در نقض حقوق بشر با پشتیبانی رژیم‌های کودک‌کش و متجاوزی چون رژیم صهیونیستی و آل‌سعود و بسیج جهان اسلام برای پیگیری آن در سطح بین‌المللی.
6ـ تقویت اقتصاد ملی و رفع شکنندگی‌هایی که مشوق دشمن در بهره‌گیری از حربه کثیف و ظالمانه تحریم علیه کشور می‌شود. 
و آخر اینکه این اشتباه راهبردی سران کاخ سفید را باید به فرصتی به نفع فرهنگ مقاومت و صیانت از عزت ملی تبدیل کرد و از نخوت و روحیه استکباری آمریکا برای معرفی ذات گرگ‌صفت و ظالمانه آن استفاده کرد. شناختی که نسل اول انقلاب از آمریکا داشت، اکنون قابلیت تکرار و تکثر  پیدا کرده و 13 آبان نیز مجالی برای بروز و ظهور آن و دادن پیام به سران مستکبر کاخ سفید است. 



  عبدالله گنجی/ پس از عربده‌کشي هیئت حاکمه آمريکا و تکاپوي آنان براي فشار چندجانبه بر ايران، به صورت طبيعي بايد گزينه‌هاي متناظر و متقابل را در ايران مشاهده کنیم. ممکن است دولتمردان راه‌هاي مختلفي را در ذهن داشته باشند؛ اما دعوت آقای روحاني از رئيس‌جمهور فرانسه نشان مي‌دهد، شاید «برجام اروپايي» يا برجام «منهاي کدخدا» يکي از گزينه‌ها باشد. آيا تحقق عيني برجام در حوزه گشايش‌هاي اقتصادي بدون آمريکا و با تکيه بر اروپا امکان‌پذير است؟ براي فهم عميق و صحيح مسئله بايد مواجهه تاريخي اروپا با انقلاب اسلامي و عملکرد اروپا در برجام را مطالعه کنیم؛
1‌ـ تاريخ چهل ساله انقلاب اسلامي نشان مي‌دهد، تاکنون اروپايي‌ها حاضر نشده‌اند براي ايران (یا هر کشور ديگری) مقابل آمریکا بایستند. نگاه مادي‌گرايانه اروپا و بزرگي اقتصاد آمريکا دو شاخصه هستند که اروپا را از همه دور و به آمريکا نزديک مي‌کند. در همه تنش‌هاي انقلاب اسلامي و آمريکا اعم از جنگ تحميلي، حصر اقتصادي، مسائل حقوق بشري، به رسميت شناختن مخالفان نظام در کشورهاي خود و ... اروپا کنار آمريکا بوده و گاهی تقسيم کار نيز کرده‌اند.
2‌ـ حرف اروپایی‌ها اين است که برجام را حفظ، اما قدرت منطقه‌اي و موشکي را بايد تعديل کنیم. حرف آمريکايي‌ها نيز دقيقاً همين است. ترامپ معتقد است برجام بايد توانسته باشد ايران را در همه زمينه‌ها مهار کند؛ اما برجام مانع توسعه‌طلبي و قدرت روزافزون ايران در خاورميانه نشده است. بنابراين حرف ترامپ، ماکرون، مرکل و ترزا مي يکي است؛ اما تفاوت در لحن و بيان است. اروپايي‌ها عربده نمي‌کشند و مؤدبانه زياده‌خواهي مي‌کنند؛ اما ترامپ عربده مي‌کشد.
3‌ـ در دو سال گذشته که از توافق ما با اروپايي‌ها و آمريکايي‌ها در برجام مي‌گذرد، تفاوت اروپايي‌ها با آمريکایی‌ها در اجراي برجام چيست؟ مگر ظريف چندی پیش اعلام نکرد که پس از برجام حتي نتوانستيم يک حساب در انگليس باز کنيم. امروز کدام بانک بزرگ اروپايي با ما همکاري مي‌کند؟ توتال تنها شرکت اروپايي در ايران است که اعلام کرده در صورت خروج آمريکا از برجام، ايران را ترک مي‌کند. بنابراين در اجراي برجام بين اروپا و آمريکا هيچ تفاوتي وجود ندارد و اشتراک اروپا و آمريکا بر سر حذف قدرت منطقه‌ای و موشکي ايران نيز به طور رسمی و علنی اعلام شده است.
بنابراين، برجام اروپايي صرفاً سرابي است که پيشاپيش از سراب بودن آن مطلع هستيم. 
مسیر دیگری که دولتی‌ها در مواجهه با اروپا مزمزه می‌کنند، بازی با مفاهیم «گفت‌وگو» و تفاوت آن با «مذاکره» است. آقای روحانی در مراسم چهلمین سالروز شهادت حاج‌آقا مصطفی خمینی گفت: «کسی نمی‌تواند (درباره) قدرت نظامی کشور که بر مبنای قانون اساسی و مبنای تدابیر دفاعی و دکترین دفاعی طراحی شده حرفی بزند.»
وی در ادامه همین جمله گفت: «برخی دوست دارند با ما حرف بزنند؛ تشریف بیاورند حرف بزنند ببینیم چه کسی ضرر می‌کند»؛ این دیالوگ همان بازی با ادبیات برای گیج کردن افکار عمومی است و گشودن بابی به عنوان «گفت‌وگو» به جای «مذاکره» است؛ به این معنا که حرف می‌زنیم؛ اما «معامله و بده بستان» سر برنامه موشکی و قدرت منطقه‌ای نمی‌کنیم.
این شروع می‌تواند با شیبی ملایم به سمتی برود که قابل پیش‌بینی نیست. چرا طرف مقابل باید حرف شما را بشنود و قانع شود و برود؟ او هدف خود از مذاکره(از نگاه روحانی گفت‌وگو) را از پیش روشن کرده و بعد سراغ شما می‌آید. مگر او دنبال بحث‌های استدلالی و اقناعی است؟
وقتی سپاه بیش از هزار شهید در همین پنج سال در راه مبارزه با تروریسمی که آنها درست کرده‌اند، داده است؛ اما به حمایت از تروریسم متهم است، متهم‌کنندگان منتظر جلسه برای شنیدن منطق دو دوتا، چهارتای روحانی هستند؟ گویا به ریل 1392 برمی‌گردیم و آن فیلم را از نو بازی می‌کنیم.
راه چاره فقط اجراي اقتصاد مقاومتي و مقابله گام به گام در تحريم هسته‌اي است. مقابله گام به گام، نه خروج از برجام است که اجماع جهاني عليه ما درست کند و نه انفعال است که غرور ملي را خدشه‌دار کند.
مقابله گام به گام، يعني در مقابل هر تحريم يکي از عقب‌نشيني‌هاي انجام شده در برجام را جبران کنیم و به نقطه قبلي برگرديم؛ اما آنچه اهمیت اورژانسی یافته است، تجربه تلخ معطل نگه داشتن کشور و چشم دوختن به دروازه‌های ورودی است که این انتظار باید به سرعت پایان یابد.

   دکتر یدالله جوانی/ پس از مدت‌ها گمانه‌زنی رسانه‌ها و مقامات غربی مبنی بر خروج آمریکا از برجام به دستور ترامپ، در نهایت رئيس‌جمهور آمریکا راهبرد حفظ برجام با مختصات خاص را در پیش گرفت.
انصراف ترامپ از ایده خروج از برجام که به شکل‌های مختلف آن را بیان می‌داشت؛ به دلیل تأکیدها و تصریح‌های مقامات غربی و به ویژه آمریکایی بر منافع توافق هسته‌ای برای ایالات متحده است. چندی پیش «وندی شرمن» دیپلمات ارشد آمریکا در تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای سابق این کشور با انتشار یادداشتی در نیویورک‌تایمز از تصمیم احتمالی دونالد ترامپ برای خروج از برجام انتقاد کرد و هشدار داد: «پافشاری ترامپ برای خروج از برجام، پیامدهای جبران‌ناپذیری برای سیاست خارجی آمریکا خواهد داشت.» به دنبال این قبیل هشدارها بود که، نشانه‌های تغییر در رویکرد ترامپ مبنی بر حفظ برجام به مثابه عاملی تأمین‌کننده برای منافع آمریکا آشکار شد. خبرگزاری بلومبرگ چندی پیش به نقل از چند مقام آمریکایی نزدیک به ترامپ، خبر داد که ترامپ احتمالاً در راهبرد جدیدش در قبال ایران، توافق هسته‌ای را حفظ خواهد کرد. این افراد در مصاحبه با بلومبرگ گفتند که، ترامپ در حال بررسی راهبرد جدیدی در مواجهه با ایران است که ممکن است در حال حاضر توافق هسته‌ای را حفظ کند، اما از کنگره بخواهد قانون ناظر بر پایبندی ایران به این معاهده را سخت‌تر کند. در نهایت ترامپ با اعلام پایبند نبودن ایران به برجام، توپ را به زمین کنگره انداخت و کنگره را در مسیر اعمال تحریم‌ها و افزایش فشارها به ایران به ویژّه به بهانه نظارت‌های سنگین‌تر بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران به حرکت درآورد.
آمریکا‌یی‌ها با این راهبرد جدید به صورت همزمان چند هدف مهم را دنبال می‌کنند، از جمله:
۱ـ با حفظ برجام، می‌خواهند از یک سو فعالیت‌های هسته‌ای ایران را تحت محدودیت‌های تعریف شده در برجام نگه دارند. البته تلاش آ‌مریکایی‌ها با طرح مذاکره مجدد روی برجام، دائمی کردن این محدودیت‌ها است. از سوی دیگر، به دنبال آن هستند که از طریق فشار بر آژانس برای بازرسی از مراکز نظامی ایران، یا جمهوری اسلامی را وادار به پذیرش این بازرسی‌ها کرده و اشراف اطلاعاتی خود را نسبت به برنامه‌های نظامی کشورمان بالا ببرند، یا در صورت مخالفت با بازرسی‌ها، ایران را به نقض برجام متهم کند.
۲ـ آمریکایی‌ها با تفسیر خاص خود از برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، درصددند آزمایش‌های موشکی جمهوری اسلامی ایران را، نقض برجام و قطعنامه معرفی کرده، به این بهانه تحریم‌های جدیدی را اعمال کنند. از سوی دیگر آمریکایی‌ها با متهم‌ کردن ایران به انجام اقدامات ثبات‌زدا در منطقه، به دنبال تحریم سپاه بودند. و از این طریق، درصدد اعمال سنگین‌ترین تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران هستند. همچنین گفته می‌شود قانون مادر تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران در آستانه اجرایی شدن است.
با توجه به نکات پیش‌گفته، مشخص است که آمریکایی‌ها خواهان حفظ برجام برای اعمال محدودیت‌ها و انجام نظارت‌ها و بازرسی‌ها در زمینه برنامه هسته‌ای ایران هستند، لکن با اعمال تحریم‌های جدید و بازگرداندن تحریم‌های گذشته به بهانه‌های دیگر، نه تنها مانع برخورداری جمهوری اسلامی ایران از منافع برجام خواهند شد؛ بلکه تحریم‌های بیشتری را اعمال می‌کنند. حال این سؤال مطرح است که اگر برجام تأمین‌کننده منافع ملی نباشد، چگونه باید با آن برخورد کرد؟ هدف اصلی جمهوری اسلامی ایران از توافق هسته‌ای و پذیرش محدودیت‌ها در برنامه هسته‌ای، برداشته شدن تحریم‌ها و فشارها از روی اقتصاد ایران بود. اگر قرار باشد ایران محدودیت‌های برجامی را در قبال برنامه هسته‌ای خود بپذیرد، اما پذیرش این محدودیت‌ها برای کشور و ملت ایران هیچ فایده‌ای نداشته باشد، بر اساس کدام منطق باید به برجام بی‌خاصیت پایبند بود؟ به یقین این روند، نه تنها دیگر نمی‌تواند عنوان «برد ـ برد» را داشته باشد؛ بلکه «برد ـ باخت» آن قطعی خواهد بود. آمریکایی‌ها با راهبردی که در پیش گرفته‌اند، می‌خواهند چنین سرنوشتی را برای برجام و منافع ایران رقم بزنند.

نمایندگان مجلس در گفت‌وگو با صبح ‌صادق تبیین کردند
حسن فلاح/ رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان و افسران جوان فعال و پویای ارتش جمهوری اسلامی به اهمیت امنیت در همه حوزه‌‌ها اشاره کردند؛ به ویژه اهمیت ایجاد امنیت اقتصادی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، ضعف عمده بی‌ثباتی و تشدید تهدید از سوی دشمنان به علت روزنه‌های نفوذ در این حوزه است؛ چرا که ایران در حوزه مسائل دفاعی و نظامی به اوج خودش رسیده و به فرمایش فرمانده معظم‌ کل قوا، دشمنان نظام اسلامی عوامل اقتدار ملی کشور را عامل مزاحم خود می‌دانند و با آنها مقابله می‌کنند. بر همین اساس، با افزایش اقتدار جمهوری اسلامی ایران در میان ملت‌ها، منطقه و فراتر از منطقه مخالفند؛ اما آن قسمت از بیانات رهبر معظم انقلاب که به تیتر اصلی جراید کشورهای اروپایی و آمریکایی تبدیل شده است، همان اعلان با صراحت مذاکره نکردن در موضوع توان و امکانات دفاعی کشور است. ایشان فرمودند: «امکانات و قدرت دفاعی کشور قابل مذاکره و چانه‌زنی نیست.» به بهانه تبیین رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، لحظاتی را با دکتر کمال دهقانی‌ فیروزآبادی، نایب‌رئیس اول کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و سیدحسین نقوی‌حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به گفت‌وگو نشستیم. مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:
* در مقدمه بحث تعریفی از امنیت به معنای اعم داشته باشید و میزان اهمیت امنیت را تبیین بفرمایید.
دهقانی فیروزآبادی: امنیت به معنای سنتی، نبود تهدیدات نظامی خارجی تعریف می‌شود که تنها به امنیت نظامی برمی‌گردد. امروزه، امنیت به معنای موسع تعریف می‌شود؛ یعنی افزون بر نبود تهدیدات نظامی خارجی از چهار بعد دیگر نیز برخوردار است؛ از جمله امنیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی‌ـ اجتماعی و زیست‌محیطی. در حال حاضر، یکی از ابعاد اصلی و تأثیرگذار امنیت ملی، امنیت اقتصادی است؛ به این معنا که کشور بتواند به صورت خودکفا و براساس اقتصاد ملی خودش زندگی کند و آسیب‌پذیری‌اش نسبت به تهدیدات امنیت خارجی به مراتب کاهش یابد.
 نقوی‌حسینی: یکی از مؤلفه‌های مهم حیات هر جامعه‌ای، امنیت آن جامعه است که به دو حوزه امنیت داخلی و امنیت در مقابل تهاجمات خارجی(امنیت مرزی) تقسیم می‌شود. البته امروز موضوع امنیت به مرزهای یک کشور محدود نمی‌شود؛ یعنی هر کشوری که بتواند تهدیدات علیه کشور خودش را خنثی کند، می‌تواند احساس امنیت کند که این تهدید می‌تواند صدها کیلومتر خارج از مرزهای داخلی باشد یا اینکه ممکن است پشت دروازه‌های هر کشور باشد؛ حتی امکان دارد همین ناامن‌سازی را دشمنان در داخل جامعه ساماندهی و مدیریت کنند. 

* چه مؤلفه‌هایی سبب ایجاد امنیت و اقتدار و عزت پس از پیروزی انقلاب اسلامی شد؟
دهقانی فیروزآبادی: اگر ما امنیت را به معنای موسع آن تعریف کنیم، استقلال سیاسی و استقلال فرهنگی ابعاد کلی امنیت به شمار می‌روند؛ به ویژه در زمان قطع وابستگی به خارج! می‌دانید که امنیت به معنای آن است که کشور هرچه کمتر در قبال تهدیدات خارجی آسیب‌پذیر باشد. بنابراین، استقلال سیاسی، نظامی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران همه نشان می‌دهد، امنیت جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب تقویت شده است. بی‌تردید، از نظر دفاعی هم یکی از مهم‌ترین ابعاد امنیت ملی کشور پس از انقلاب و به ویژه پس از جنگ تقویت شده، توسعه بنیه دفاعی کشور بوده است. ما الآن جزء معدود کشورهایی هستیم که به نوعی به خودکفایی دفاعی دست پیدا کرده‌ایم.
 نقوی‌حسینی: منابع قدرت جمهوری اسلامی مبانی تأمین امنیت کشور هستند. این منابع عبارتند از: حضور و حمایت و پشتیبانی مردم از نظام و نهادهای انقلابی، مانند شورای نگهبان و دستاوردهای بسیار پیشرفته دفاعی کشور و فناوری و علمی که جمهوری اسلامی به آن اتکا دارد. همه این منابع قدرت جمهوری اسلامی است که امنیت کشور را تأمین می‌کند. 
* آیا مردم قدر امنیت و اقتدار و عزت موجود کشور را می‌دانند؟ چگونه این اهمیت را باید برای مردم تبیین کرد؟
دهقانی فیروزآبادی: از قدیم گفته‌اند دو نعمت است که در زمان وجود، مردم کمتر به اهمیت و جایگاه آن پی می‌برند؛ یکی نعمت سلامتی و دیگری نعمت امنیت است؛ به ویژه وقتی کشوری در امنیت به سر می‌برد، اعضای آن جامعه شاید کمتر آن را احساس کنند. مگر اینکه تهدید امنیتی وجود داشته باشد تا مردم درک ‌کنند پس جامعه امن بود که الآن به نوعی امنیت آن تهدید شده است. نیروهای حافظ امنیت باید بخشی را به دیپلماسی عمومی اختصاص دهند؛ به این معنا که ابعاد و شرایط امنیتی کشور را برای مردم توضیح بدهند. به نظر من، مردم ایران واقف هستند و وقتی ناامنی کشورهای پیرامونی‌مان را نگاه می‌کنند، به خوبی این موضوع را درک می‌کنند. 
نقوی‌حسینی: همان‌طور که اشاره کردم، یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های تأمین امنیت، مردم هستند. امروزه، همه ملت‌ها با دیدن ناامنی‌ها و سرنوشت ملت‌های دیگر به قدرت و امنیت جمهوری اسلامی واقف هستند و احساس امنیتی را که در کشور دارند، با دیگر کشورهایی که در خاک و خون می‌غلتند، مقایسه می‌کنند. فکر می‌کنم ملت ما بسیار آگاه و متوجه هستند که کشورمان یکی از امن‌ترین کشورهای منطقه محسوب می‌شود. 

* با توجه به اوضاع اقتصادی کشور و ریشه‌های تاریخی آن، یعنی اقتصاد وابسته به نفت از زمان پیش از انقلاب، اهمیت ایجاد امنیت اقتصادی در شرایط کنونی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
دهقانی فیروزآبادی: رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کرده‌اند که آسیب‌پذیری ما در بحث اقتصاد است. در حال حاضر، امنیت در حوزه‌های دفاعی و نظامی ما برقرار است. یکی از آسیب‌پذیری‌های کشور در حوزه اقتصاد است و هدف غایی طرح اقتصاد مقاومتی این است که کشور به نوعی بتواند بنیه اقتصادی‌اش را تأمین کرده و در مقابل تهدیدات دشمنان مقابله کند. اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصاد آسیب‌ناپذیر که لزوماً به معنای قطع رابطه با دیگر کشورها نیست؛ بلکه به این معناست که ما در موضع برابر و یک قدرت پویا این تعاملات را برقرار کنیم و می‌توان گفت، ما هنوز نتوانستیم هم‌پای دیگر ابعاد امنیت، در بحث اقتصاد کار کنیم. در اینجا بحث ضرورت تأکید بر اقتصاد مقاومتی و عملی کردن آن بیشتر به چشم می‌خورد. به نظر من، این اقتصاد نفت پایه می‌تواند مهم‌ترین عامل ناامنی اقتصادی باشد. 
 نقوی‌حسینی: من این تهدید امنیت اقتصادی مردم را در چارچوب دشمنی‌های دشمنان علیه ملت ایران می‌بینم؛ یعنی دشمن مردم را هدف قرار داده است؛ چون مردم از منابع مهم امنیت کشور هستند. آنها رهبری، سپاه،  اقتصاد کشور، توانمندی دفاعی و به طور کلی ملت ایران را هدف قرار داده‌اند؛ به همین دلیل می‌خواهند این منبع قدرت جمهوری اسلامی را با اختلال روبه‌رو کنند؛ از این رو قصد دارند این امنیت اقتصادی کشور را برهم بزنند تا به نوعی نارضایتی ایجاد کرده و این مؤلفه امنیتی کشور را دچار اختلال کنند. 

* دلیل نفوذ منطقه‌ای ایران و ناراحتی و عصبانیت دشمن در این باره چیست؟ چه راه‌هایی برای مقابله با مخالفت دشمن وجود دارد؟
دهقانی فیروزآبادی: دشمنان قدرت و روابط و نظام بین‌الملل را بر حسب قدرت‌های بزرگ تعریف می‌کنند و اصلاً خوشایندشان نیست که قدرت‌های دیگری بتوانند هم از خودشان دفاع کنند و هم حوزه نفوذ مشروعی داشته باشند. به هر حال، نفوذ منطقه‌ای به معنای هژمونی‌طلبی و تجاوزگری نیست؛ بلکه جمهوری اسلامی به دلیل برخورداری از منابع قدرت و امنیت ملی یک قدرت منطقه‌ای محسوب می‌شود و قدرت منطقه‌ای به معنای قدرتی است که برد امنیت ملی‌اش فراتر از کشور خودش است. وقتی سلطه‌طلبان قصد دارند در منطقه قدرت‌نمایی نامشروع و مداخله‌جویانه داشته باشند و دنبال بی‌ثباتی هستند، به طور قطع با یک کشوری که در امتداد سیاست‌های آنها نباشند، موافق نیستند. همان گونه که رهبر معظم انقلاب هم فرمودند، هیچ ارزشی بدون امنیت حاصل نمی‌شود؛ یعنی بقیه ارزش‌های ملی را در صورتی خواهیم داشت که بتوانیم امینت ملی را برقرار کنیم؛ بنابراین به تقویت و تبلیغات دشمنان در حوزه دفاعی نباید توجه کرد؛ بلکه باید مصمم‌تر شد تا بنیه دفاعی و نظامی را بیشتر تقویت کنیم.
 نقوی‌حسینی: آمریکایی‌ها صددرصد دشمن ملت ایران و جمهوری اسلامی ایران هستند. آنها با برجام و توافقات دیگری سر مصالحه و آشتی با ملت ایران در نخواهند آمد؛ چون از ملت ایران سیلی خورده‌اند. آمریکایی‌ها قصد داشتند سوریه را تجزیه و عراق را تصرف کنند، اما بینی‌شان به خاک مالیده شد. با داعش توافق کرده بودند که داعش بیاید حرمین اهل‌ بیت(ع) ما را با خاک یکسان کند و آمریکا هم نفت عراق را ببرد. جمهوری اسلامی این توافق را نابود کرد و آمریکایی‌ها آنجا شکست خوردند. در یمن نیز در باتلاق گرفتار شدند. در لبنان و فلسطین هم با مشکل روبه‌رو شدند که همه اینها به دلیل حضور و فعالیت جمهوری اسلامی است. ما باید بدانیم اینها در تقابل با ما هستند و راه‌های مقابله را بیابیم. 

* چرا مذاکره درباره توان و امکانات دفاعی کشور که زمینه‌ساز اقتدار، امنیت و عزت کشور است، امکان‌پذیر نیست؟
دهقانی فیروزآبادی: از قدیم گفته‌اند و در متون کلاسیک روابط بین‌الملل هم وجود دارد، منافع حیاتی هر کشور قابل مذاکره نیست‌؛ بنابراین در روابط بین‌الملل منافع دفاعی که منافع وجودی است، به هیچ وجه قابل مذاکره نیست به دلیل اینکه هر کشوری باید بتواند از خودش دفاع کند. بنابراین مذاکره در توانایی‌های دفاعی هیچ جایگاهی ندارد و هیچ کشوری مذاکره نمی‌کند. مگر در زمان جنگ که درباره کاهش تسلیحات بحث می‌کردند؛ بنابراین هیچ کشوری در نظام بین‌الملل مذاکره نمی‌کند؛ چون دنبال کاهش قدرت هستند و دیگر حاکمیت ملی معنا پیدا نمی‌کند. 
 نقوی‌حسینی: قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران یکی از منابع قدرت کشورمان است. توان دفاعی یکی از این مؤلفه‌هاست که قدرت ایران را تأمین می‌کند؛ کشوری که به صورت علنی تهدید می‌شود. همین آمریکایی‌ها می‌گویند گزینه نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران روی میز است و رئیس اطلاعات رژیم صهیونیستی چند روز پیش می‌گوید ما به ایران حمله نظامی می‌کنیم. بارها ایران را به بحران تهدید کردند؛ آیا ایران در چنین شرایطی باید دست روی دست بگذارد و تماشا کند؟ طبیعی است شرع و عرف ایجاب می‌کند که ما در حوزه دفاعی به این توانمندی برسیم که هر تهدیدی که هر گوشه‌ای از جهان علیه ملت ما وجود داشت، در نطفه خفه کنیم. ما نمی‌توانیم منتظر تهدیدها باشیم. برای اینکه بتوانیم تهدیدها را در نطفه خفه کنیم، باید توانمندی موشکی داشته باشیم. راهبرد ما دفاعی است و نه تهاجمی. از دولت و ملت و امنیت کشورمان دفاع می‌کنیم و دفاع حق مسلم همه کشورهاست. ما در قدرت و توانمندی دفاعی‌مان با هیچ کشوری مذاکره و چانه‌زنی نمی‌کنیم و منتظر نظر هیچ کشوری هم نمی‌مانیم.

شاخصه‌های امروز استکبارستیزی در گفت‌وگوی صبح‌صادق با حسن عابدینی و بهروز نعمتی
مجتبی برزگر/ سیزدهم آبان یادآور استکبارستیزی مردم ایران است، در این روز مردم مؤمن ایران همچون همیشه باید فریاد نفرت و انزجار خود را از ستمگران عالم سر داده و دشمنی همیشگی خود را با استکبار و استعمار جهانی که در رأس آن آمریکای خائن قرار دارد، ثابت کنند. روز سیزدهم آبان روزی ماندگار در تاریخ انقلاب عاشورایی ملت بزرگ ایران و روز فریاد، مبارزه و اقدام عملی علیه استکبار جهانی و روز بزرگ مرگ بر آمریکاست. همان‌طور که می‌‌دانید در این روز دانشجویان مسلمان پیرو خط امام برای همیشه دست آمریکا را از منافع ملی ایران قطع کرده و کانون توطئه را در تهران تسخیر کردند. از همان روز، مبارزه ضد آمریکایی مردم ایران ابعاد جدیدی یافت، تا امروز که مردم از لحن گفتمان رئیس‌جمهور جدید آمریکا و ایادی‌اش می‌توانند خوی استکباری‌شان را بهتر از دیروز لمس کنند؛ چرا که همواره استکبار به دنبال نفوذ و تحقیر ملت‌ها بوده است. به گفته کارشناسان، استکبار از دو راه تحقیر ملت‌ها و بهشت جلوه دادن غرب بر روی افکار مردم تأثیر می‌گذارد و هدف آنها جز تسخیر اذهان مردم و ضعف ملت‌‌ها نیست. همان‌گونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ عزتمندی ملت در گرو مبارزه با استکبار و عزت ملت در گرو اتحاد و انسجام اسلامی است. به بهانه این رویداد بزرگ و بررسی ابعاد جدید استکباری دشمنان به ویژه آمریکا به سراغ دکتر حسن عابدینی کارشناس مسائل سیاسی و قائم‌مقام خبرگزاری صداوسیما و دکتر بهروز نعمتی سخنگوی هیئت‌رئیسه دهمین دوره مجلس شورای اسلامی رفتیم و با آنها به گفت‌وگو نشستیم، مشروح این مصاحبه در ادامه از نظرتان می‌گذرد.
*امام(ره) و رهبر معظم انقلاب با چه شاخصه‌هایی یک دولت را استکباری می‌دانند؟
عابدینی: استکبار و مستکبر دو واژه قرآنی هستند؛ بنابراین ریشه در ارزش‌های دینی ما دارند و طبیعتاً هم  امام خمینی(ره) و هم رهبر معظم انقلاب اسلامی وقتی که واژه‌سازی می‌کنند، اینها را از مبانی دینی به ویژه قرآن کریم عاریه می‌گیرند. هم حضرت امام(ره) و هم حضرت آقا به صراحت این موضوع را بیان می‌کنند که خوی استکباری برگرفته از سلطه‌جویی که در نظام سلطه متبلور است، در موضوع استکبار هم تبلور پیدا کرده است. به نظر می‌رسد بهترین تعریفی که می‌توانیم برای واژه استکبار داشته باشیم، همان هژمون نظام سلطه در دهه دوم قرن بیست‌ویکم است؛ یعنی یک دولتی با تمام ویژگی‌های خودش تلاش می‌کند دیدگاه‌های مداخله‌جویانه‌اش را در قبال کشورها و ملت‌های دیگر اعمال کند و این بحثی است که ما به صراحت در دیدگاه‌های حضرت امام(ره) و رهبر حکیم انقلاب مشاهده می‌کنیم.
نعمتی: بنده فکر می‌کنم یکی از مباحثی که همیشه روحیه استکباری را در برخی از دولت‌ها ایجاد کرده تمامیت‌خواهی است که برای خودشان قائل هستند و خودشان را برتر از مجموعه‌های دیگر می‌دانند، ولی در فضاها و دوره‌های مختلف دیدیم که مبادی استکبار با شکست مواجه شدند. شما ببینید در دوران مختلف چه آن زمانی که آمریکایی‌ها به ویتنام حمله کردند، یا در موارد دیگر با توجه به بیداری مسلمانان و ملت‌ها با شکست مواجه شدند. آمریکایی‌ها، غربی‌ها و انگلیسی‌ها با نقشه‌هایی که صهیونیست‌ها دارند، حضور پررنگ‌تری با لباس مداخله‌جویانه داشته‌اند، آنها با خوی استکباری و برتری‌طلبی به دنبال این هستند نقشه جدیدی را در منطقه ایجاد کنند؛ اما رزمندگان ما با عملکردشان ثابت کردند که زهی خیال باطل! و دیدیم با حضور رزمندگان اسلام و مشاوران ارشد نظامی ما در مناطق مختلف، در عراق و سوریه آمریکایی‌ها با چه بن‌بست مفتضحانه‌ای روبه‌رو شدند و قطعاً هم پس از این راه به جایی نخواهند برد. 

*با توجه به بی‌اعتمادی که نسبت به آمریکا پس از برجام ایجاد شد، آیا جای آن نیست که موضوع استکبارستیزی جدی‌تر گرفته شود؟
عابدینی: موضوع تعارض میان استکبار و نظام جمهوری اسلامی ایران یک اختلاف ماهوی است و ربطی به موضوع هسته‌ای، یا موشکی و یا حقوق بشر و مؤلفه‌هایی از این دست ندارد؛ بلکه اینها نمود عینی پیدا می‌کند. اگر موضوع هسته‌ای بود، طبعاً این انتظار می‌رفت که با پایان مباحث هسته‌ای، نظام سلطه، خصومتش با جمهوری اسلامی ایران را کنار بگذارد، اما چون نظام سلطه و نظام دینی و اسلامی اختلافات ماهوی دارند؛ بنابراین در موضوع برجام یا غیر برجام فرقی نمی‌کند. اما امروز در موضوع برجام یک بیداری مجدد برای جوانانی که اوایل انقلاب، رژیم شاه،‌ دوران دفاع مقدس، کودتای پایگاه نوژه و کمک تسلیحاتی آمریکا به رژیم بعث را ندیدند، ایجاد شد. در موضوع برجام همه‌چیز مشخص شد و استکبار روی خصومت، بی‌تعهدی و نقض عهد خود را (در تفاهم‌نامه بین‌المللی) به همگان نشان داد. 
نعمتی: ملت‌ها به خوبی دریافته‌اند که دیگر حنای آمریکایی‌ها برای مردم رنگی ندارد. ممکن است با دولت‌ها ارتباط خوبی داشته باشند که به باج‌ها و لابی‌های سیاسی برمی‌گردد؛ اما با مردم این فضا را نخواهند داشت. در گذشته، در روز قدس به غیر از مردم ایران کسی برای حمایت از مردم مظلوم و مستضعف فلسطین راه‌پیمایی نمی‌کرد، اما امروز به مناسبت روز قدس در سراسر جهان شوری ویژه ایجاد می‌شود و اصلی‌ترین شعارها هم «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» است. من فکر می‌کنم در 13 آبان هم این طور بشود و کشورها و مردمان بیدار جهان قطعاً با توجه به این خوی استکباری و بیداری که ایجاد شده به میدان می‌آیند.

*با توجه به تحریم‌های جدید، باید در روز مبارزه با استکبار چه اقداماتی انجام شود و چگونه این رویداد بزرگ گرامی داشته شود؟ به عبارت دیگر، امسال همایش بزرگ 13 آبان چه تفاوتی با سال‌های گذشته دارد؟ 
عابدینی: تحریم‌های ایالات متحده ضد جمهوری اسلامی ریشه دیرینه‌ای دارد و قدمت آن به شکل‌گیری جمهوری اسلامی برمی‌گردد. اولین دور تحریم‌ها هفدهم یا هجدهم آبان ‌ماه سال 58 بود. بنابراین، تحریم‌ها موضوعی نیست که به الآن ارتباط داشته باشد. نکته بعدی دخالت‌ها و جاسوسی‌هایی است که آمریکایی‌ها به طور مستمر در موضوعات مختلف انجام می‌دهند؛ از جمله ترور شهدای هسته‌ای و حمایت از گروه‌های تکفیری‌ـ تروریستی که در کشورهای مختلف از جمله سوریه، لبنان و عراق تدارک دیدند. اگر اینها را به وضوح بیان کنیم، به نظر می‌رسد می‌تواند انگیزه کافی را برای مردم فراهم کند تا در حقیقت 13 آبان امسال با شکوه بیشتری برگزار شود؛ چراکه اساساً موضوع اصلی نظام سلطه با استقلال و آزادی و در حقیقت زیرسلطه بردن کشورها و ملت‌هاست. دفاع از استقلال، آزادی و کیان کشور، وطن و دفاع از ارزش‌های دینی از جمله موضوعاتی است که با فطرت انسان عجین شده است. به نظر می‌رسد، افکار عمومی از این موضوعات آگاهند؛ از این رو می‌توانیم 13 آبان را با شکوه بیشتری برگزار کنیم 13 آبان امسال، ما به اندازه کافی موضوعاتی داریم که برای افکار عمومی حالت عینی پیدا کرده است؛ برای نمونه موضوع نقض عهدی که در قبال مسائل هسته‌ای انجام دادند؛ صحبت‌های ترامپ و سیاست‌هایی که آمریکا در قبال نظام جمهوری اسلامی دنبال می‌کند و تحریم‌های مستمری که علیه ملت ایران تدارک می‌بینند. به نظر می‌رسد اگر این موضوعات را برای مردم شفاف‌سازی کنیم، می‌توانیم 13 آبان بسیار متفاوتی نسبت به سال‌های گذشته داشته باشیم. 
نعمتی: همواره ما در طول این سال‌ها تحت تحریم بوده‌ایم. هیچ‌گاه نبوده است که آمریکایی‌ها ما را تحت فشار و تحریم قرار نداده باشند؛ یک مواقعی شدیدتر و برخی مواقع‌ دیگر کمتر! آنها در زمان جنگ حتی سیم خاردار را برای ما تحریم کردند. بنابراین، این تحریم‌ها همیشه وجود داشته و دارد؛ حالا یک دیوانه‌ای به نام ترامپ موضوعاتی، همچون اعمال تحریم‌های جدید یا بازدید کارشناسان سازمان ملل از مناطق نظامی و غیرنظامی را مطرح می‌کند اینها بیهوده‌گویی است. نه به آنها اجازه خواهیم داد و نه این فرصت‌ها برای‌شان ایجاد خواهد شد. همواره در این چند سال فریاد انزجار و استکبارستیزی بنابر فضاهای سیاسی روز پیش رفته؛ به ویژه امروز که ترامپ فضای جنجالی ایجاد کرده است، حضور مردم به ویژه اندیشمندان، دانشجویان و دانش‌آموزان ما می‌تواند اثربخش‌تر باشد.

*نگاه راهبردی آمریکا به موضوع انقلاب اسلامی، «تغییر نظام» بود، به نظر شما چه عواملی سبب شده است که پس از چهار دهه توفیقی حاصل نکرده‌اند؟
عابدینی: از ابتدای انقلاب اسلامی ایالات متحده در برخورد با جمهوری اسلامی یا هر کشور و ملتی که خواهان استقلال است و نمی‌خواهد زیرسلطه شرق و غرب برود، به راهکارهای گوناگونی متوسل می‌شود؛ از جمله حمایت از گروه‌ها، نهادها یا افرادی که در داخل و خارج از کشور زمینه برای استحاله نظام را فراهم کنند. این استحاله در دو محور می‌تواند متبلور بشود؛ اول، سبب تغییر رفتار بشود و دوم، اگر تغییر رفتار را نتوانستند ایجاد کنند، منجر به تغییر رژیم یا ساختار بشود. بنابراین، تغییر رفتار و تغییر ساختار دو موضوعی است که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون مطرح شده است و آمریکایی‌ها چه در دوران جمهوریخواهان و چه در دوران دموکرات‌ها به صراحت بر این مسئله تأکید داشته‌اند؛ اما همواره در محاسبات‌شان درباره جمهوری اسلامی دچار اشتباه بوده‌اند؛ به همین دلیل نتوانستند به اهداف خود برسند.
نعمتی: اینها از روز اول با انقلاب ما مخالف بودند و هشت سال جنگ را بر ما تحمیل کردند. صدام می‌توانست به مثابه یک سرباز به کشور ما حمله کند که آمریکایی‌ها این کار را کردند. موضوعاتی چون طبس، ترور شخصیت‌های والامقام و عالی‌رتبه نظام، مانند شهید بهشتی و رجایی را فراموش نکنیم. همه اینها طرح‌های آمریکایی‌ها بود. آنها در ادوار مختلف هزاران جنگ را علیه ما ایجاد کردند. گاهی هم بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردند. در واقع، هیچ‌گاه نبوده است که آمریکایی‌ها به دنبال تحریم و فشار و خوی استکباری نباشند. حالا اینها اندکی واضح‌تر این روحیه و راهبرد استکباری را مطرح کردند؛ اما رهبری‌های حکیمانه امام(ره) و رهبر معظم انقلاب و اتحاد و یکدلی ملت بزرگ ایران جلوی توطئه‌های آنها را سد کرده است.
*هرچند کاپیتولاسیون وجود خارجی ندارد؛ اما مدل‌هایی که اجرا می‌شود بی‌شباهت به کاپیتولاسیون نیست؛ مانند تشکیل سازمان‌های محدودیت‌ساز FATF یا اسنادی همچون 2030 و...، نظرتان را درباره این نوع رویکرد مستکبرانه بفرمایید.
عابدینی: موضوع کاپیتولاسیون، یعنی ارجح دادن دیدگاه‌های کشورهای خارجی و نظام سلطه بر یک کشور دیگر؛ درست است که الآن در ایران اسلامی ما نمی‌توانیم نمونه‌های آن را پیدا کنیم؛ اما در قبال ژاپن اعمال می‌شود. وقتی سربازان آمریکایی یک تجاوز یا نقض قانونی در خاک ژاپن انجام می‌دهند، به داخل مرزهای ملی ایالات متحده برمی‌گردد که این همان کاپیتولاسیون است. وقتی در عراق فاجعه‌ای تحت عنوان زندان ابوغریب ایجاد شد، آیا در دادگاه‌های عراقی رسیدگی شد؛ اگر نامش کاپیتولاسیون نیست، پس چیست؟ اما امروز نظام سلطه از طریق نهادسازی تلاش می‌کند دیدگاه‌های خود را بر دیگر کشورها مسلط کند. پس از جنگ جهانی دوم در حوزه اقتصاد می‌بینیم از طریق صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و الان سازمان تجارت جهانی، این هژمون خودش را بر دیگر کشورها مسلط می‌کند. در حوزه فرهنگی هم با بحث جهانی‌سازی، سیاست‌های خودش را اعمال می‌کند. در حوزه نظامی‌گری با ایجاد ناتو تلاش می‌کند دیدگاه‌های نظامی خودش را به دیگر کشورها مستولی کند. البته الآن موضوع FATF یک کاپیتولاسیون مدرن است که از طریق آن تلاش می‌کنند بر همه شریان‌های نظام پولی و مالی یک کشور مسلط شوند. این درست است که این کار به اسم شفاف‌سازی صورت می‌گیرد؛ اما در حقیقت قصد دارند اطلاعات همه شریان‌های مالی و پولی آن کشورهای دیگر را زیر سیطره خودش قرار بدهند یا در حوزه اسناد 2030 که در راستای جهانی‌سازی به مرحله اجرا درمی‌آید، کوشش می‌کنند تا نظام فرهنگی کشورها را به سوی چارچوب نظام فرهنگی استکبار سوق بدهند؛ یعنی به جای اینکه فرهنگ کشورها مبتنی بر فرهنگ‌های بومی، ارزش‌های دینی و مؤلفه‌های ملی باشد؛ تلاش می‌شود اینها براساس فرهنگ‌های غربی وارداتی و نظام سلطه شکل بگیرد که الآن با بسیاری از آنها مواجه هستیم. 
نعمتی: در بحث اسناد 2030، با توجه به اینکه کشور ما اسلامی است و نظام ما جمهوری اسلامی است، به طور حتم اجازه نمی‌دهیم فرزندان‌ ما تحت تأثیر فرهنگ و سبک زندگی آمریکایی‌ها قرار بگیرند، در موضوعاتی مانند FATF و... اگر جهان بخواهد به سمت‌وسویی حرکت کند که منافع کشور ما را درنظر نگیرند، به طور حتم ما هم از آن موضوعات حمایت نخواهیم کرد. ما ثابت کرده‌ایم که از بسیاری از کشورها دیپلمات‌تریم.

 ولي‌الله قاضي/ پدیده قاچاق كالا مدت‌هاست گریبان اقتصاد ايران را گرفته و پیامدهای مخرب آن متوجه مردم و اقتصاد داخلي كشور شده است. اين پديده افزون بر به چالش كشيدن اقتصاد داخلي، دلالان و کاسبان بسیاری را از قِبَل خود منتفع می‌کند. در اين ميان قاچاق گوشي تلفن همراه به دليل تعرفه بالايي كه براي آن وضع شده است، براي قاچاقچيان سود سرشاري را به همراه دارد، از اين‌رو اقبال مضاعفي به قاچاق اين كالاي الكترونيكي وجود دارد. براي مبارزه با پديده قاچاق تلفن همراه، «طرح رجيستري» برنامه‌ريزي و به اجرا گذاشته شده است.

منظور از «رجیستری»
 چیست؟
بنا بر طرح رجیستری، فقط تلفن‌های همراهی که شماره سریال آنها در سامانه گمرک به ثبت رسیده باشد، اجازه فعالیت دارند و به دیگر تلفن‌های همراه از سوی اپراتورها، خدماتی ارائه نخواهد شد. رجیستری به زبان ساده کد هر گوشی است که با ثبت آن در شبکه تلفن همراه، امکان رد‌گیری آن وجود دارد. در واقع هر گوشی تلفن همراه دارای کد ۱۵ رقمی منحصر‌به‌فرد با نام IMEI است که با استفاده از آن می‌توان گوشی را در شبکه، رجیستر یا آن را ردیابی کرد. این کد مشخصاتی از جمله شرکت و کشور تولید‌کننده تلفن همراه را دارد. در این طرح،IMEI  گوشی‌هایی که از طریق گمرک وارد کشور می‌شوند، ثبت شده و می‌توانند در شبکه‌ اپراتورهای تلفن همراه کشور فعالیت کنند و این به این معنا است که گوشی‌های قاچاق غیر فعال می‌شوند.
در طرح رجیستری تلفن‌های همراه لزوماً نیاز به وجود اطلاعات تلفن همراه در سامانه‌های گمرکی نیست؛ بلکه اگر عرضه‌کننده به صورت رسمی در ایران نمایندگی داشته باشد، مانعی برای کارکرد آن دستگاه‌ها وجود نخواهد داشت، اگرچه این موضوع درباره تلفن‌های همراه موجود در بازار صدق می‌کند و برای آینده قابل تعمیم نیست.

سابقه رجیستری
 از دولت نهم تا دوازدهم
نخستین بار در سال 85 وزارت صنعت و معدن دولت نهم، اجرای طرح رجیستری در بازار تلفن‌ همراه را مطرح کرد. این طرح به دنبال افزایش چشمگیر قاچاق گوشی در کشور، آن هم پس از افزایش تعرفه واردات تلفن همراه از 4 به 60 درصد به اجرا گذاشته شد؛ اما ثبت شماره سریال گوشی‌های وارداتی که ستاد مبارزه با قاچاق کالا آن را با نام رجیستر کردن به اجرا گذاشته بود، در نهایت بنا به دلایلي متوقف شد. این طرح بر اساس هماهنگی صورت گرفته بین وزارت ارتباطات، ‌ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، گمرک و وزارت صنعت قرار شد در مهر ماه سال 94 به اجرا گذاشته شود كه باز هم به سرانجام نرسيد. مرداد ماه سال 95 هم زمزمه اجرايي شدن آن بلند شد؛ ولي باز هم كنار گذاشته شد تا اينكه در نهایت این طرح از اول آبان ماه سال 96 به اجرا گذاشته شد.
ميزان حجم گوشي قاچاق 
موجود در بازار
براساس آخرین آمار ارائه شده از سوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا در حال حاضر نزدیک به 90 درصد حجم بازار تلفن همراه کشور را گوشي‌هاي قاچاق تشکیل می‌دهند. شاید ادامه‌دار بودن همین وضعیت نیز سبب شد دوباره پرونده بسته شده اجرای رجیستری تلفن همراه در کشور باز شود و مسئولان امر را مجبور به عملياتي كردن آن کند. 

عوارض جانبی
 طرح رجیستری
اولين عارضه اجراي اين طرح، اين خواهد بود كه اگر شركت عرضه‌کننده گوشي تلفن همراه به صورت رسمی در ایران نمایندگی داشته باشد، مانعی برای کارکرد آن دستگاه‌ها وجود نخواهد داشت؛ ولي اگر گوشي تلفن همراه با برند‌هاي خاص كه در حال حاضر در بازار ايران به وفور يافت مي‌شود، در داخل كشور نمايندگي نداشت، چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ با توجه به اعلام زمان اجرايي شدن اين طرح تا شروع عمليات اجراي آن، به هیچ ‌وجه امکان راه‌اندازی نمایندگی یک شرکت بزرگ در ایران وجود ندارد. بنابراین پیامدهای یک چنین تصمیمی، بزرگ و گسترده خواهد بود.
عارضه جانبي این موضوع، آن است که بهای گوشی‌های هوشمند آیفون و همه گوشی‌های هوشمند دیگر ساخت شرکت‌هایی که در ایران نمایندگی ندارند، به طور نامتعارف افزایش خواهد یافت. از سوي ديگر اگر قرار باشد پس از اجرای طرح رجیستری، دسترسی کاربران ایرانی به این گوشی‌های هوشمند قطع شود، قطعاً بازار سیاه گسترده و اساسی، پیرامون این محصولات شکل  خواهد گرفت.

طرح رجيستري
 در مقابل قاچاق يا...!
به نظر می‌رسد، شرکت‌هاي بزرگ توليدكننده گوشي تلفن همراه، با توجه به مشکلات تحریمی ایران به این زودی‌ به فکر راه‌اندازی نمایندگی رسمی در کشور نباشند. در اين صورت آنچه اتفاق خواهد افتاد، آن است که عده‌ای سودجو با استفاده از این موضوع و البته با رانت، اقدام به ایجاد نمایندگی‌های غیر رسمی در كشور کرده و در نتیجه دکان جدیدی برای این دست افراد و نهاد‌ها به راه خواهد افتاد.
موضوع مهم‌تر از همه، بار روانی است که این‌گونه اقدامات برای بازار گوشي تلفن همراه کشور ایجاد خواهد کرد. بدون شک، دردسر مشتریان برای خرید گوشی‌های مورد علاقه خود با اجرایی شدن این طرح و تصمیمات متعاقب آن، چندین برابر خواهد شد.

نگران گوشي‌هاي‌تان
 نباشيد
حمیدرضا دهقانی‌نيا، سخنگوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز درباره طرح رجیستری گفت: «اجرایی شدن این طرح برای تلفن‌هایی است که بعد از تاریخ اجرای طرح رجیستری عرضه می‌شوند و کاربران آیفون نباید درباره تلفن‌هایی که در حال حاضر از آنها استفاده می‌کنند، نگرانی داشته باشند. به این ترتیب اگر آیفون دارید و در حال استفاده از آن هستید، جای نگرانی نیست؛ اما اگر قصد خرید آیفون در آینده‌ نزدیک را دارید، بهتر است احتیاط بیشتری به خرج دهید.»

آيا رجيستري 
آخرين راهكار است؟
 به نظر مي‌رسد طرح رجيستري آخرين راهكار نيست؛ چرا كه تجربه تقريباً‌ موفقي در گذشته براي مبارزه با قاچاق اين كالا صورت گرفته است كه مي‌تواند با رفع اشكالات توفيق بهتري در اين زمينه پيدا كند. در اواخر دولت دهم و در سال‌هاي ۹۰ و ۹۱ مدیران وقت ستاد مبارزه با قاچاق کالا موفق شدند با کاهش تعرفه واردات گوشی تلفن همراه به ۱۴ درصد و اتخاذ تدابیر ویژه، قاچاق این کالا را از ۹۵ درصد به ۴۰ درصد کاهش دهند و جلوي قاچاق افسار گسيخته اين كالا را بگيرند؛ البته با تغییر مدیران در سال ۹۲ تداوم اجرای آن تدابیر، ابتر ماند.
به نظر می‌رسد، می‌توان در وضعیت فعلي با تدبير و برنامه‌ريزي و اتخاذ روش مناسب، قاچاق این کالا را به حداقل مورد نظر کاهش داد و در صورت دست نیافتن به نتیجه و منحصر شدن اقدام در اين حوزه به اجراي طرح رجیستر، نسبت به اجرای آن اقدام کرد.

  محمدرضا مرادی/ رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا هفته گذشته در سفری شش روزه وارد خاورمیانه شد و در نخستین دیدار به عربستان رفت و همراه ملک‌سلمان، پادشاه سعودی و حیدرالعبادی، نخست‌وزیر عراق در نشست هماهنگی دو کشور شرکت کرد. سفر تیلرسون به عربستان در اوضاع کنونی بسیار پرمعنا و حساس بود؛ چرا که مدت کمی پس از سخنرانی ترامپ مبنی بر پایبند نبودن ایران به برجام صورت گرفت. بنابراین کاملاً مشخص بود که هدف از این سفر مقابله با نفوذ ایران خواهد بود. 
دونالد ترامپ در سیاست خاورمیانه‌ای خود، اعتبار زیادی به عربستان داده است. این اعتبار نیز به دلیل نگاه ترامپ به خزانه عربستان است، از این رو وی سعی دارد با هزینه عربستان به اهداف خود در منطقه، جامعه عمل بپوشاند. در این مسیر یکی از اهداف سفر تیلرسون به منطقه ایجاد وضعیتی برای نزدیکی روابط عراق و عربستان و مقدمه‌سازی برای نفوذ ریاض در بغداد بود. بنابراین تیلرسون تلاش کرد با سفرش به ریاض و با شرکت در اولین نشست شورای هماهنگی عربستان و عراق به دنبال پیدا کردن «راه‌های بهبود روابط دو کشور» بود. هدف وزیر امور خارجه آمریکا از تلاش برای بهبود روابط ریاض با بغداد که از ماه‌ها پیش آن را دنبال کرده، «کاهش نفوذ رو به گسترش ایران در عراق» عنوان شده است. «فاکس‌نیوز» در این باره اعلام کرد که اتحاد عربستان سعودی و عراق می‌تواند از دامنه نفوذ رو به گسترش ایران، از خلیج‌فارس تا دریای مدیترانه بکاهد. روزنامه‌ الاخبار نیز تأکید کرده که سفر رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا به عربستان و قطر اگر چه با هدف بحث و بررسی بحران محور سعودی با قطر و حل‌وفصل آن صورت گرفت؛ اما به دلیل رویکردهای دونالد ترامپ موضوع «رویارویی با نفوذ ایران» بر بررسی بحران عربی اولویت 
داده شد.
البته زمینه‌های بهبود روابط عربستان و عراق از ماه‌ها پیش فراهم شده بود. عادل الجبیر در مقام وزیر خارجه عربستان سعودی پس از ۱۴ سال در اسفندماه ۹۵ یعنی چند هفته پس از آغاز ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ به همراه هیئتی وارد عراق شد و با حیدرالعبادی، نخست‌وزیر و ابراهیم جعفری، وزیر خارجه این کشور، دیدار و گفت‌وگو کرد. این نخستین سفر یک دیپلمات ارشد سعودی به عراق از سال ۲۰۰۳ محسوب می‌شد. وی عربستان و عراق را «دو پاره یک تن» خواند و همچنین قول همکاری‌های گسترده اقتصادی و امنیتی دو کشور را داد. این مسئله بسیار مهم بود و اکنون دو کشور شورای هماهنگی تشکیل داده‌اند. نکته مهم این است که عربستان تلاش دارد با حمایت آمریکا در امر بازسازی عراق همانند شهر «رقه» همکاری کند. این مسئله می‌تواند به نفوذ عربستان در مناطق سنی‌نشین عراق که به شدت مستعد تنش و بحران هستند، بینجامد. در واقع آمریکا به دنبال آن است تا با تقویت جایگاه عربستان در عراق به نوعی یک نیروی موازنه‌‌دهنده در برابر نفوذ ایران در عراق ایجاد کند. واشنگتن هنوز مدعی است که پس از حمله به عراق در سال 2003 و صرف میلیاردها دلار هزینه برای نابودی صدام، ایران توانسته است بر عراق مسلط شود؛ بنابراین باید با نفوذ ایران مقابله کرد.
از سوی دیگر تیلرسون با سفر به منطقه تلاش فراوانی کرد که بحران قطر و عربستان را حل‌وفصل کند و با این کار به نوعی مقدمات جدایی قطر از تهران را فراهم کند که البته در این مسیر شکست خورد. در کل می‌توان گفت که سفر تیلرسون به منطقه، تلاشی برای عملی کردن تهدیدهای ترامپ درباره ایران بود؛ اما شواهد موجود نشان‌دهنده این است که این تلاش‌ها با ناکامی مواجه شده است؛ چرا که تیلرسون در دیدار حیدرالعبادی تلاش زیادی کرد تا بسیج مردمی، عراق را به حاشیه براند؛ اما حمایت قاطع نخست‌وزیری عراق، خط بطلانی برای این نقشه وی بود. آمریکا بارها ادعا کرده است که حشد‌الشعبی وابسته به ایران است و باید این نیرو به
 حاشیه برود.

 قاسم غفوری/ غرب آسیا همواره یکی از کانون‌های اصلی معادلات بین‌المللی شناخته شده است، هر چند که بازیگران و سیاست‌گذاران قدرت ورای این منطقه حضور دارند و در عصر حاضر شرق آسیا کانون تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی شناخته می‌شود؛ اما همچنان خاورمیانه نقش مهمی در چینش ساختار جهانی دارد. بر همین اساس قدرت‌های بزرگ به ویژه کشورهای اروپایی و آمریکا تلاش داشته‌اند تا نقش محوری را در این منطقه ایفا کنند. 
آنچه در سیر رفتاری این کشورها مشاهده می‌شود، بهره‌گیری از مؤلفه‌های امنیتی و نظامی برای حفظ یک‌جانبه‌گرایی در غرب آسیا بوده است. بر همین اساس کشورهای غربی گزینه نظامی را اصلی‌ترین محور برنامه‌های خود قرار داده‌اند که نمونه آن جنگ افغانستان و سپس اشغال عراق و به تبع آن اقدامات صورت گرفته در لیبی و حوزه شمال آفریقا بوده است. دکترین نظامی آمریکا چنان تعریف شده است که با لشکرکشی‌های گسترده در منطقه، می‌توان سلطه خویش را حفظ و گسترش دهد. این مؤلفه به دلیل هزینه‌های فراوانی که برای آنها در عرصه‌های داخلی و جهانی به همراه داشت با تغییراتی همراه شد و آن رویکرد به گزینه جنگ‌های نیابتی با ایجاد گروه‌های تروریستی بوده است.
بر اساس این راهبرد گروه‌های تروریستی از سراسر جهان تشکیل و به غرب آسیا گسیل شده‌اند، با توجه به جایگاهی که سوریه و عراق مانند پل ارتباطی میان مناطق راهبردی دارند، زمینه‌ساز آن شد که سیاست جنگ‌های نیابتی در این کشور به مرحله اجرا درآید. این راهبرد چنان طراحی شده که از یک‌سو تغییرات حکومتی در منطقه ایجاد شود، چنانکه حذف نظام بشار اسد در سوریه و دولت مرکزی عراق و بازگشت آن به دوران بعث از محورهای اصلی آن بوده است، از سوی دیگر تغییرات جغرافیایی با کوچک‌سازی کشورهای منطقه مورد توجه بوده است، چنانچه تمام کشورهای منطقه از سوریه و عراق گرفته تا ترکیه، لبنان، ایران، افغانستان، پاکستان و... به کشورهای چندپاره و ذره‌بینی تبدیل می‌شوند.
با وجود تمام اقدامات صورت گرفته، ناتوانی غرب در پیشبرد اهدافی که از آن یاد کردیم به ویژه با ورود همه‌جانبه جبهه مقاومت به عرصه مبارزه با تروریسم و گرایش دیگر کشورها از جمله روسیه به جبهه مقاومت موجب شد تا مدیریت تحولات از دستان غرب خارج و تبعات آن حتی وارد مرزهای اروپا و آمریکا شود که حملات تروریستی در کشورهای اروپایی و رویکرد مناطقی همچون کاتالونیای اسپانیا، برخی ایالت‌های ایتالیا و اسکاتلند به جدایی‌طلبی از دولت‌های مرکزی از تبعات آن برشمرده می‌شود.
با توجه به شکست پروژه جنگ‌های نیابتی در عملکرد کشورهای غربی معادلات جدیدی مشاهده می‌شود که در قالب‌های روابط جدید با بازیگران اصلی منطقه و رویکرد به تعاملات اقتصادی و فرهنگی صورت می‌گیرد. این رویکرد در چند قالب طراحی و اجرا می‌شود؛ بخشی از این مسئله به مهره‌های منطقه‌ای واگذار شده که تغییرات رفتاری در عملکرد عربستان و تلاش آن برای کاهش تنش‌ها با عراق، ایران و سوریه و رسیدن به راهکاری برای خروج آبرومندانه از یمن نمودی از آن است.
بخش دیگر معادلات مستقیماً از سوی کشورهای غربی در حال اجرا است که تغییر مواضع آنها مبنی بر محور نبودن تغییر نظام سوریه در معادلات این کشور و نیز حمایت این کشورها از دولت مرکزی عراق در مقابله با تجزیه‌طلبی اقلیم کردستان و همچنین تأکید این کشورها بر تعامل با ایران در مسائل منطقه‌ای در این چارچوب ارزیابی می‌شود.
هر چند که کشورهای غربی تلاش دارند تا این‌گونه تغییرات رفتارهای به وجود آمده را با نام رویکرد مثبت خود به منطقه غرب آسیا معرفی کرده و حتی خود را حامی صلح و ثبات و آبادانی این منطقه معرفی کنند؛ اما از این امر نمی‌توان غافل بود که هدف اصلی غربی‌ها از تغییرات راهبردی که در سیاست‌های خارجی خود داشته‌ا‌ند، ورای ادعای آنان در راستای منافعی است که آنها به واسطه این تغییر برای خود تعریف کرده‌‌اند.
بخشی از این تغییرات برگرفته از تقلای این کشورها برای پنهان‌سازی نقش خودشان در ایجاد تروریست و بحران‌هایی است که به واسطه این اقدام در منطقه غرب آسیا رخ داده، آنها می‌دانند که عمر گروه‌های تروریستی به روز‌های پایانی خود نزدیک می‌شود و افکار عمومی جهان خواستار محاکمه عاملان اصلی و پدید آورندگان بحرا‌ن‌هایی است که در غرب آسیا به وجود آمده که قطعاً نام بزرگان اروپا در کنار آمریکا در ردیف اصلی این فهرست قرار خواهد گرفت. بر همین اساس است که آنها با رویکرد مثبت به ناحیه‌ای که در آن ایجاد اختلال و آشوب داشتند، سعی در پنهان‌سازی پرونده سیاه خود و فرار از بازخواست جهانی را داشته و سیاست‌هایی که اکنون برنامه‌ریزی شده برای تأمین این اهداف است.
بعد دیگر سیاست این کشورها ورود به عرصه اقتصادی با محوریت بازسازی ویرانه‌‌های برجای مانده از سال‌ها فعالیت گروه‌های تروریستی را تشکیل می‌دهد. این رویکرد در کنار منافع اقتصادی که برای غرب به دنبال خواهد داشت، می‌تواند زمینه‌سازی نفوذ فرهنگی و اجتماعی در کشورهای غرب آسیا را فراهم کرده و در عین حال اروپا و غرب را هم از بحران اقتصادی نجات دهد. غرب بر این تصور است که با چنین رویکردی می‌تواند شکست‌های خود در حوزه نظامی و امنیتی را جبران و نفوذ منطقه‌ای خود را محقق سازد. این فرایند در حالی از سوی کشورهای غربی پیگیری می‌شود که نگاه منفی ملت‌های منطقه غرب آسیا به سیاست‌های مداخله‌جویانه و بحران‌ساز غرب، وجود مؤلفه‌ای کارآمد به نام جبهه مقاومت و البته رقابت شدید جهانی با حضور چین و روسیه برای نقش‌آفرینی‌های اقتصادی در منطقه، ابهامات بسیاری را در تحقق اهداف غرب ایجاد کرده است.

پای صحبت‌های حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناصری، سفیر ایران در واتیکان
  وحید قاسمی/ در حالی که روز به روز شاهد تنزل فعالیت‌های فرهنگی کشورمان در داخل و خارج هستیم و بودجه‌ها کاهش می‌یابد، تولیدات فرهنگی کم‌رنگ می‌شوند و اعزام سفیران فرهنگی به خارج از کشور محدود و انگشت‌شمار می‌شود، شاهد‌ آن هستیم که واتیکان با هزینه‌های گزاف در حال ترویج مسیحیت است. درباره این موضوع با حجت‌الاسلام علی‌اکبر ناصری، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در واتیکان گفت‌وگو کردیم تا درباره این موضوع بیشتر توضیح دهد.

فعالیت‌های واتیکان
واتیکان دولت شهری است که مرکز جهانی یک میلیارد و دویست میلیون مسیحی کاتولیک است. امروزه پاپ رهبر مسیحیان کاتولیک جهان و همچنین رئیس دولت واتیکان با 180 کشور جهان روابط دیپلماتیک و تبادل سفیر دارد. واتیکان به رهبری پاپ کارهای مذهبی و فرهنگی مختلفی را در سطح جهان انجام می‌دهد و نزدیک به 50 میلیون دانش‌آموز و دانشجو را در سطح جهان مدیریت می‌کند. همچنین، حدود 200 هزار مراکز درمانی و کارهای خیریه را در سطح جهان زیر نظر دارد. واتیکان‌ها با بهره‌گیری از ارتباطات گسترده توانسته‌اند فعالیت‌های بسیار چشمگیر فرهنگی در میان پنج قاره جهانی انجام دهند؛ آنها از یک نظام خاصی برخوردار هستند و بودجه‌های خود را از طریق موقوفات، نذورات و شرکت‌های بزرگ اقتصادی که زیر سهم هستند، به دست می‌آورند. همچنین از 1000 در 8 مالیاتی که شهروندان اروپایی پرداخت می‌کنند، مجاز هستند به واتیکان کمک کنند. برای نمونه، یک سال در کشور آلمان افراد به صورت داوطلبانه 5 میلیارد یورو از 1000 در 8 مالیاتی که به دولت آلمان می‌دادند، به واتیکان کمک کردند. آنها بودجه‌های خوب، مهم و کلانی دارند. گفتنی است، پاپ، رهبر واتیکان را کاردینال‌ها انتخاب می‌کنند. وقتی پاپ انتخاب می‌شود، دیگر کاردینال‌ها بر پاپ نظارت ندارند. در واقع، پاپ را به منزله مقام عالیه دینی و همه کارهایی که براساس ثواب است، قرار می‌دهند. نخست‌وزیر، وزرا و بقیه افراد زیر نظر پاپ قرار دارند و مرکزیت واتیکان در شهر روم ایتالیا است.

سفر کاردینال به قم
ما در آنجا به حساب دو دین بزرگ ابراهیمی اسلام و مسیحیت، همایشی را با عنوان «رُم و قم» که دو مرکز جهانی اسلام اعتدالی تعاملی خردورز شیعی قم و مسیحیت کاتولیک روم است، برگزار کردیم و از این طریق رفت‌وآمدهای بسیاری صورت گرفت که این مسائل برای آنها بسیار جالب بود. آقای کاردینال توران، وزیر دیالوگ واتیکان که از کاردینال‌های عالی‌رتبه و باسابقه واتیکان است، در سفری که به قم داشته، از ملاقات‌های خود با شخصیت‌ها و مراکز دینی کشور صحبت می‌کند. وقتی کاردینال توران از ایران برگشته بود، در جلسات مختلفی که شرکت می‌کرد، می‌گفت استان قم جمهوری اسلامی ایران مکان بسیار مهمی است که از شخصیت‌ها و فرهیختگان بزرگی بهره‌مند است و ما باید از طریق ارتباطات، با آنها مسیحیت کاتولیک را مطرح کنیم.

خاطرات ورود به قصر واتیکان
وقتی با تشکیلات خاصی وارد قصر واتیکان شدیم و استوارنامه را تحویل دادیم، در جلساتی مواضع دیدگاه‌ها بین یکدیگر رد و بدل شد. صحبت‌هایی درباره آمریکا مطرح شد مبنی بر اینکه سال‌هاست آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران به دنبال جنگ و انواع توطئه است. جالب است که آقای پاپ گفت حق با شما است. وقتی موضوع مهم انرژی هسته‌ای را مطرح کردم، پاپ گفت بهره‌مندی جمهوری اسلامی ایران از انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز که زیر نظر آژانس، دوربین‌ها و بازرسی قرار دارد، اشکالی ندارد و انرژی هسته‌ای حق مسلم شما است. آقای معصومی‌نژاد، خبرنگار جمهوری اسلامی ایران مجموعه این رفت‌وآمدها را فیلم گرفته بود؛ از این رو موضوع تأیید انرژی هسته‌ای از سوی پاپ تیتر خبری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. خبر تأیید انرژی هسته‌ای از سوی پاپ که رهبر یک میلیارد نفر در جهان است، موضوع مهمی در جهان محسوب می‌شود. 

بیان احادیث امیرالمؤمنین علی(ع) در نزد کاتولیک‌ها
در همایشی به نام «مرکز انجمن احسان» به سخنرانی دعوت شدم؛ در آنجا با آقای سفیر پروفسور لوچانی صحبت شد که در سخنرانی درباره ابعاد وجود امام علی(ع)، شاخصه‌های اعتدالی و عهدنامه مالک اشتر صحبت شود که مورد توجه قرار گرفت.
در آنجا گفته شد که ایران یک مدل موفق هم‌زیستی مسالمت‌آمیز با ادیان و اقوام است و اقلیت‌های دینی در ایران حقوق شهروندی کاملی دارند تا جایی که با وجود نداشتن حدنصاب جمعیتی، سهمیه ویژه نمایندگی در مجلس را دارند. در حال حاضر، سه نفر از نمایندگان مجلس ایران از مسیحیت، یهودیت و زرتشت است،‌ برای نمونه نماینده یهودی‌ها با حدود دو هزار رأی نماینده مجلس شد. نماینده مسیحیت در داخل مجلس با رئیس مجلس و دیگران تفاوتی در طرح سؤال و ابراز نظر ندارد که این موضوع تجربه بسیار موفق در کشور ما محسوب می‌شود. در این زمینه، نمونه‌هایی از صدر اسلام آوردم که تأثیرات خوبی داشت. امروزه، با اینکه در آمریکا رنگی‌پوستان صاحبان اصلی آمریکا هستند؛ ولی متأسفانه در آمریکا تبعیض شدیدی بین سرخ‌پوست‌ها و سیاه‌پوست‌ها با سفیدپوستان وجود دارد که این طور ناروایی در قرن بیست‌ویکم نادر است. در این زمینه، امیرالمؤمنین علی(ع) فرموده‌اند که حقوق، کرامت و حق حیات باید برای همه حفظ شود.

فعالیت‌های خیریه و آموزشی 
برای کلیساهای واتیکان یک حوزه مشخصی تعریف می‌شود. برای نمونه اگر کسی در محله‌ای پانصد خانوار را خرجی دهد، به دلیل همین موضوع آن منطقه تحت پوشش کلیسا قرار می‌گیرد. آنها با چنین مجموعه‌ای ارتباط عاطفی، کاری، پیامی، تلگرامی و... برقرار می‌کنند. افزون بر این، در کنار کلیساها مراکز آموزشی، مانند دبستان وجود دارد؛ آنها در این زمینه بحث آموزش و کارهای مختلف را در حال و هوای دینی به نونهالان القا می‌کنند. پاپ در روزهای یک‌شنبه و سه‌شنبه در میدان سن‌پیترز رُم جلوی واتیکان که میدان بسیار بزرگی است، سخنرانی می‌کند. در گذشته پاپ بندیکت شانزدهم می‌گفت از اینکه اروپا از مذهب بومی خسته و د‌ل‌زده شد، متأسفیم؛ ولی به هر حال در تلاش هستند که ارتباط خود را با مردم حتی از طریق ایجاد مراکز درمانی و آموزشی حفظ کنند. آنها نشریات، روزنامه و کتاب‌های خود را با چهل زبان مختلف در سطح جهان توزیع می‌کنند. همچنین درباره مسائل اخلاقی، فرهنگی و کارهای رسانه‌ای به طور گسترده فعالیت می‌کنند. از نظر آموزشی، وزارت علوم واتیکان کارهای مربوط به مسائل دانشگاه و آموزش مدارس را انجام می‌دهد. حتی مشابه مدارس غیر انتفاعی در سطح جهان، دانشگاه‌های فراوان دارند. 

اعتقاد به شفادهندگی پاپ!
در این زمینه معلولان و کسانی که مشکل دارند، به جایگاه می‌آیند تا با دست کشیدن پاپ شفا پیدا کنند. وقتی پاپ با مردم ملاقات دارد، صف‌های طولانی معلول و مریض تشکیل می‌شود که پاپ دعا کند یا اگر فرصتی باشد، دستی بر صورت آنها بکشد.
معمولاً، دبیر سفرا کارهایی، مانند جلسات، نامه‌ها و مواضع پیام‌ها را تنظیم می‌کند. دبیر سفرا مربوط به سفیری است که سابقه سفارت بیشتری داشته باشد. در اروپا سفیر واتیکان را «دبیر سفرا» می‌نامند. متأسفانه، در مقابل سیاست‌های ظالمانه، سیاست نامعقول و نامشروع و ظالمی که در جهان سلطه‌گری دارد، سکوت می‌کند. رهبران دینی جهان مسئولیت دارند که در مقابل قضایای فقر و جنگ‌افروزی‌ها بایستند.

صبح صادق با ره‌توشه‌های راهبردی زائران حسینی را بدرقه می‌کند
  فرهاد مهدوی / اربعین، یکی از مؤلفه‌های قدرت شیعه است که اگر چه در طول سالیان متمادی به صورت یک عمل فردی تجسم عینی قدرت را به خود نگرفته بود، اما در سال‌های اخیر با عنوان یک طرح انقلابی در جامعه شیعه نمود و گسترش یافته و توانسته جایگاه عظیم خود را در هندسه جهان و فضای بین‌الملل بازیابی کند.

اربعین در سیره تشیع 
در سیره تشیع برای هیچ یک از ائمه معصوم(ع) مراسمی موسوم به اربعین وجود ندارد که هر سال تکرار شود؛ بیستم صفر برای شیعه یکی از حزن‌انگیزترین دوره‌های تاریخ است که پس از آنکه رأس مطهر حضرت امام حسین(ع) در دهم محرم از تن ایشان جدا و به پيكر مطهرش بازگردانده و همراه آن به خاك سپرده شد، در همين روز زيارت اربعين وارد شده است؛ در اهمیت زیارت اربعین همین کافی است که امام حسن عسكرى(ع)، زيارت اربعين امام حسين(ع) را به مثابه یکی از نشانه‌ها و علائم فرد مؤمن برشمرده است و همچنین براى اين روز زيارت مخصوصى از امام صادق(ع) نیز نقل شده است. 

اربعین و فرصت‌سازی
 برای سبک زندگی اسلامی
برگزاری مراسم اربعین در عراق همواره آرزوی شیعیان بوده است؛ اربعین حسینی در عراق دو فصل مجزا دارد؛ در زمان حکومت صدام یک حرکت تماماً عراقی بود که در گروه‌های یک یا چند نفره و به صورت مخفیانه و در بیراهه‌ها و مزارع  و بیابان‌ها به سمت حرم حضرت امام حسین(ع) برگزار می‌شد. شیعیان برای این مراسم نه تنها مال خود را فدا می‌کردند، بلکه با تحمل شکنجه‌ها و مصیبت‌ها و حتی مرگ این سفر را به گونه‌های مختلف برگزار می‌کردند. دلیل ترس صدام از مراسم اربعین قدرت گرفتن شیعه بود و به همین دلیل در ایام اربعین جاسوسان خود را به شکل زائر روانه مسیر کربلا می‌کرد تا زائران را شناسایی و دستگیر کنند. اما پس از سرنگونی حزب بعث، مردم به سرعت زیارت اربعین را با یک رویکرد اجتماعی و سیاسی آغاز کردند و در طول جاده‌های منتهی به کربلا، انواع موکب‌ها و زائرسراها برای زائران اربعین ساخته شد. عظمت این مراسم به گونه‌ای است که در مسیرهای بصره، نجف و بغداد انبوهی از انسان‌های عاشق بزرگ‌ترین کنگره جهانی جهان اسلام را تشکیل می‌دهند. با این توصیف، می‌توان به چند مشخصه بارز اربعین اشاره کرد:
1‌ـ امروزه اربعین به یک نوع سبک زندگی در عراق تبدیل شده است و شاید تمام زندگی برخی از افراد مقید به همین ایام خلاصه شود؛ زیرا آنها در طول سال فعالیت می‌کنند تا ثمره آن را برای اربعین هزینه کنند. در دیگر کشورهای شیعه نیز شاهد یک خیزش اجتماعی برای برگزاری اربعین هستیم و حضور خانوادگی مردم در این مراسم نشان‌دهنده بعد تربیتی و آمیخته شدن آن با زندگی روزمره مردم است.
2‌ـ اربعین فرصتی است برای خودسازی جامعه شیعی عراق؛ چرا که در این روز که دوره خدمات‌دهی آن تا ده روز به طول می‌انجامد، مردم عراق و مجاورین حرم با عبور از هرگونه تکبر و حب‌النفس خود را خادم‌الزوار نامیده و به بهترین شیوه‌ها از زوار پذیرایی می‌کنند. در سال‌های اخیر موکب‌های متعددی از ایرانیان، ترک‌ها و لبنانی‌ها در مسیر نیز ساخته شده است و فرهنگ بخشش و همدلی بیش از پیش در حال‌ تبلور است.

برنامه‌های غرب
 برای تخریب آثار فرهنگی اربعین
دشمن به این نتیجه رسیده است که اربعین یک ظرفیت فراملی و فرامنطقه‌ای است؛ از این رو از طریق یک شبکه منسجم و هدفمند به دنبال تخریب آثار این رویداد مهم جهانی است. رفتارهای ضد اربعینی دشمن به شرح زیر است:
1‌ـ هدف قرار دادن رأس اربعین؛ دشمن تصور می‌کند که اربعین یک رهبریت و مرکزیت فکری راهبردی است و در صورت موفق بودن می‌تواند یک قدرت مافوق تصور شود و در این راستا با تشکیک در همه ابعاد اربعین در تلاش است‌ که رأس این حرکت را هدف قرار دهد. همچنین سعی می‌کند برنامه اربعین را یک سنت منسوخ و قدیمی یا یک اسراف اقتصادی قلمداد کند، تا انگیزه‌های حضور اربعین کاهش یابد.
2‌ـ ایجاد و تعمیق دوگانه عرب‌ـ فارس؛ در برنامه دشمن وحدت نداشتن شیعیان یک اصل مهم است؛ زیرا شیعیان باید در دسته‌بندی‌ها و قالب‌های خاص فعال باشند و از همگرایی و اندیشه متحد آنها جلوگیری شود. دشمن درصدد است برنامه اربعین را یک حرکت سیاسی‌ـ ایرانی برای رسیدن به اهداف خاص و کوتاه یا استعمار علیه عراق بنامد و با ایجاد اختلاف میان فارس‌ و عرب به اهداف خود برسد.
3‌ـ قدرت‌دادن به شیعه سکولار؛ دشمن درصدد قدرت دادن به برخی از شیعیان سکولار در کشورهای عراق، لبنان و... است تا بتواند قدرت سیاسی آنها را در مسائل حاکمیتی تنزل داده، یا از تصمیم‌گیری‌های مهمی که نیازمند وفاق است، جلوگیری کند. به همین دلیل برنامه اربعینی سکولارها را که بدون وابستگی سیاسی(البته وابسته به آمریکا) انجام می‌شود را مقبول‌تر جلوه می‌دهد.
4‌ـ نسبت اشغالگری به ایران؛ در یکی از برنامه‌های اندیشکده اینترپرایز آمده است: با توجه به وجود گروه‌های متفاوت شیعه در عراق،‌ باید برای دور کردن آنها از ایران، برنامه‌های متفاوتی اتخاذ کرد. این امر نشان می‌دهد دشمن درصدد است برنامه‌هایی را برای جدا کردن مردم ایران و عراق طراحی کند. به تازگی یکی از  مأموران  پیشین امنیتی آمریکا به نام «مایکل پریجنت» که برای اثرسنجی تبلیغات ضد ایرانی به عراق رفته است در اندیشکده هادسن شهر واشنگتن گفت: «من به تازگی از سفر چند هفته‌ای از عراق برگشته‌ام. با تعدادی از رؤسای قبایل عرب سنی صحبت کردم، به ویژه در اطراف شهر موصل. امیدوار بودم که آنها برای انجام اقدامات تلافی‌جویانه علیه ایران آماده باشند؛ اما آنها به نوعی از وضع موجود، یعنی حضور ایران در جایگاه قوی‌ترین نیرو در عراق راضی هستند. آنها می‌گویند آمریکا باید برای تغییر این وضعیت اقدام کند؛ اما آمریکا فعلاً تصمیمی ندارد. بله پل‌های زمینی ایران وجود دارد و ایران در حال استفاده از آنهاست.» آمریکا درصدد است با وارونه جلوه دادن اوضاع عراق، اشتباه‌های خود در زمینه اشغالگری، حمایت از تکفیری‌ها و نابسامان شدن اوضاع عراق را به ایران نسبت بدهد. در این زمینه فرصت‌هایی پیش می‌آید که رسانه‌ها به نقش همگرایی در مقابله با دشمن پرداخته و اهمیت این موضوع را برجسته کنند.
برنامه اربعین اگر به درستی و در شأن خود انجام شود، می‌تواند برنامه‌های تقابلی دشمن را خنثی کند و حتی سبب ایجاد یک محور قدرتمند حول مسائل راهبردی منطقه شود و می‌تواند پیروزی‌های درخشانی برای اسلام به ارمغان آورد؛ با توجه به حضور اهل سنت و مسیحیان و دیگر فرق در مراسم اربعین این امید در وجود همه زنده است که مقدمات ظهور با سفرهای اربعین در حال فراهم شدن است.

پیام‌های راهبردی اربعین
اربعین اکنون از مرزهای عراق هم فراتر رفته است و زوار آن تنها به کشورهای شیعه همسایه عراق منتهی نمی‌شود؛ بلکه افرادی از قاره‌های آمریکا، اروپا و آفریقا در آن شرکت می‌کنند. آنچه از پیام راهبردی اربعین باید مد نظر قرار داد، به شرح زیر است:
1‌ـ وارونگی در راهبرد غرب؛ فرهنگ شیعی دارای ظرفیت‌های فوق‌العاده فرهنگی است که می‌تواند جهان را نجات دهد و به همین دلیل است که امام دوازدهم شیعیان یگانه منجی عالم بشریت، خداوند تبارک و تعالی وعده ظهور او را در قرآن کریم مطرح کرده است، حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) سبب نجات جهان و مردم، از چنگال ستمکاران، جباران و مفسدان و اهتزاز پرچم یکتاپرستی و دین‌خواهی در پهنه زمین خاکی خواهد شد؛ ظرفیت فرهنگی این مکتب اکنون سبب ایجاد یک قطب فرهنگی یا ژئوکالچر شیعی در منطقه شده است و غرب برای مقابله با ابعاد سیاسی و فرهنگی این قضیه در حال تولید نظریه‌های رقیب است تا بتواند نظریه قرآنی نجات عالم با قیام مهدی موعود را مکتوم و معیوب نشان دهد. غرب در این زمینه، نظریه «برخورد تمدن‌ها» را مطرح کرده و هانتینگتون به نوعی نظریه مهدویت اسلامی را به چالش می‌طلبد. همچنین فرانسیس فوکویاما در «نظریه پایان تاریخ» تلقی خوش‌بینانه‌ای از آینده تمدن غرب برای غلبه بر حکومت آخرالزمان ارائه می‌کند. راهبرد «شیعه‌هراسی» نیز یکی از فعالیت‌هایی است که در مکاتب غربی برای مقابله با مهدویت و ترس از قدرت شیعه در جهان تشریح شده است. جهان غرب در این راستا با تولید ادبیات در فیلم‌های هالیوودی، مانند آرماگدون، نوشتن کتاب و اختصاص کرسی‌های متعدد درصدد مقابله با این تفکر برآمده است. در سال‌های اخیر فرهنگ اربعین و قدرت نرم میلیون‌ها انسان در میان امواج ناآرام تروریستی بدون کوچک‌ترین حادثه امنیتی برای غرب نیز مسئله‌ای لاینحل شده است و تقابل‌های عجولانه آنان بیان‌کننده ناتوانی در مقابله با پیوند مهدویت و اربعین است. راه‌پیمایی اربعین قدرت تشیع را به نمایش گذاشته و نظریات سابق آمریکایی دیگر در منتهی شدن جهان به لیبرالیسم کارایی ندارند.
2‌ـ مرکزیت قدرت تشیع؛ کربلا منبع تولید اقتدار است و دشمنان در طول سالیان متمادی بارها این حرم مطهر را به آتش کشیده‌اند، شخم زده‌اند و به آب بسته‌اند؛ اما از قدرت فرهنگی و سیاسی کربلا نه تنها چیزی کاسته نشده است؛ بلکه شاهد تبلور عینی قدرت در دوره‌های مختلف بوده‌ایم؛ به گونه‌ای که هنگام حمله آمریکا به عراق در سال 2003 شهر کربلا کمترین خسارات را در آن دوران اشغالگری دید. قدرت عاشورایی امروز یمن، سوریه، لبنان، عراق، ایران، افغانستان و پاکستان را برای دفاع از حرم در کنار یکدیگر قرار داده است، اگر چه دشمنان پیش از این اعلام کرده بودند که هلال شیعی در منطقه با محوریت ایران در حال شکل‌گیری است، در واقع قدرت شیعی با محوریت امام حسین(ع) شکل گرفته و غرب و کشورهای عربی توان و یارای مقاومت و مقابله با آن را ندارند. امروز این خون حسین(ع) است که سبب بازتولید قدرت سازش‌ناپذیری در منطقه شده و شکست‌های زنجیره‌ای را برای ایادی استکبار ایجاد کرده است. حضور در مراسم اربعین می‌تواند این قدرت را بیشتر و آن را تثبیت کند. حضور کودکان و زنان نیز می‌تواند توانایی تأثیر مادام‌العمر آن را افزایش دهد. 
‌3ـ نفوذ معنوی مرجعیت ضد استکبار؛ یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های قدرت تشیع نفوذ مراجع دینی در بین عامه مردم است. در سال‌های گذشته، آنچه سبب شده است قدرت راهبردی شیعه به نحو محسوسی موجب شکست و اضمحلال گروه‌های تکفیری و قدرت‌های استکباری شود، حضور مراجع تقلید در صحنه‌های سیاسی و اجتماعی و همراهی با مردم است. این حضور مرجعیت نشان می‌دهد که:
1‌ـ3‌ـ مرجعیت دینی در سال‌های اخیر تحولی اساسی داشته و برای حفظ کیان اسلامی وارد عرصه‌های سیاسی و اجتماعی شده‌ و با صدور برخی از فتاوی تمامیت ارضی بلاد اسلامی را در مقابل کفار و تکفیری‌ها تضمین کرده است؛ مانند فتاوی آیت‌الله سیستانی در مقابله با داعش و تجزیه عراق به دست بارزانی. در این زمینه رهبر معظم انقلاب با راهبردهای مؤثر زمینه‌ساز پیروزی‌های مکرری در کشورهای اسلامی علیه جبهه کفر و الحاد شده است.
2‌ـ3‌ـ مرجعیت دینی ضمن عبور از دعواهایی که استکبار برای تقابل شیعه و سنی درست کرده بود، خواهان ایجاد یک قطب اسلامی در منطقه شده‌اند؛ مانند استفتاء آیت‌الله‌العظمی امام خامنه‌ای درباره حرام بودن توهین به عایشه و هر یک از نمادهای اسلامی اهل تسنن یا نظرآیت‌الله سیستانی مبنی بر مغایر بودن هرگونه دشنام و لعن صحابه با آموزه‌های اهل بیت عصمت(علیهم‌السلام). این موضوع نشان می‌دهد، در راه اسلام عزیز مراجع تقلید شیعه که پرچمدار حفظ کیان اسلامی و حرمت ائمه هستند، با هرگونه تفرقه‌افکنی و دودستگی مخالف هستند و این قدرت باید در ایام اربعین به گونه‌ای بروز و ظهور یابد که سبب یأس دشمنان و محوریت مراجع دینی در موضوعات اساسی شود.
3‌ـ3‌ـ دشمنان درصدد هستند با توجه به شناختی که از قدرت مرجعیت دارند، با تنوع‌بخشی به رنگ مرجعیت در زیر لوای انگلیس زمینه بروز جریان‌های موازی قدرت شیعه را ایجاد کنند تا در آینده بتوانند این نقطه قوت را تضعیف کرده و جهان اسلام را با خطر تجزیه و اشغال روبه‌رو کنند. از آنجایی که مراسم اربعین زمان رویش بیداری و عشق و ارادت به اباعبدالله‌الحسین(ع) است، باید جریان‌های مؤثر انقلابی زمزمه‌های تفرقه‌آمیز را با نقش تبیین‌کننده خود و آگاهی‌دهی خاموش کنند و اجازه ندهند برخی از افراد بدون نگرش استراتژیک اربعین را زمینه تصفیه‌حساب جریان‌های وامدار غرب کنند.
4‌ـ حراست از گفتمان انقلاب اسلامی و مقاومت؛ نفوذ گفتمانی جمهوری اسلامی ایران سبب شده است که نظام سیاسی نماینده مکتب شیعی به جهان معرفی شود. از دیدگاه غرب، فرهنگ سیاسی شیعه در ایران در حال تأثیرگذاری بر کشورهای پیرامونی خود است. ایرانیان در این مراسم نماینده گفتمان مقاومت و انقلاب هستند و باید ضمن پاسداری از ارزش‌های انقلاب اسلامی، مراقب باشند که زیارت آنها کمترین ضرری به وجهه این مراسم وارد نکند.

سخن پایانی
اربعین فرهنگ مهربانی، سخاوت و بخشش است. از آنجایی که این فرهنگ همواره به مثابه یک خاطره در ذهن زائر اربعین نقش می‌بندد، باید از این مراسم باشکوه که تمام اقشار در آن حضور دارند، برای معرفی درست فرهنگ شیعه به جهانیان استفاده شود تا آن بازنمایی وارونه از چهره و تفکر شیعه در جهان از سوی مخالفان و دشمنان اصلاح شود؛ حقیقت آن است که رسانه‌ها و جریان‌های وهابی‌ ‌ـ صهیونیستی تصویری نادرست از شیعه ارائه داده‌اند و عده‌ای از شیعیان غافل نیز در این ورطه افتاده و بهانه به دست دشمنان می‌دهند. نگاه راهبردی به اربعین در یک جمله، به موازات انسان‌سازی در این مسیر نورانی و عاشورایی، رفع موهومات از فرهنگ عقلانی و وحیانی تشیع است.

همایشی که به ابتکار فرمانده کل ارتش برگزار شد
 حسن ابراهیمی/  همایش همدلی و اتحاد ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به میزبانی نیروی زمینی ارتش در ستاد فرماندهی این نیرو برگزار شد.
در این مراسم سردار محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه؛ امیر کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش؛ سردار فروتن، رئیس دفتر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد حسنی، رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی و چند نفر از فرماندهان و مسئولان ارتش و سپاه حضور داشتند.
در این همایش، تعدادی از فرماندهان سخنرانی کرده و درباره راهکارهای ارتقای هم‌افزایی بین نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تبادل‌نظر کردند.

داعش در حال نابودی است
سردار محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه، طی سخنانی در این همایش اظهار داشت: «امیر حیدری(فرمانده نزاجا) در ابعاد مختلف تلاش می‌کند؛ به ویژه در بخش وحدت ارتش و‌ سپاه که قدم‌های زیادی برداشته است.»
وی ادامه داد: «در حال حاضر فضای مجازی در دل خانواده‌ها نفوذ کرده و دشمنان می‌خواهند بین بازوهای انقلاب اختلاف بیندازند؛ اما این تلاش‌ها تاکنون راه به جایی نبرده است.»
پاکپور با بیان اینکه سپاه، ارتش و ناجا از اول انقلاب با همکاری و هماهنگی جلوی همه توطئه‌های دشمنان ایستاده‌اند، گفت: «اینکه پس از عمیات بدر به صورت جداگانه عملیات می‌کردیم، به دلیل تقسیم محل‌ها بود، نه اینکه اختلافی داشته باشیم.»
وی ادامه داد: «تهدیدات دشمن روز به روز بیشتر می‌شود؛ از این رو ما نظامی‌ها باید به بالا بردن توان و آمادگی خود اقدام کنیم و آن را به دشمن نشان دهیم تا دشمن دچار خطای محاسباتی نشود.»
فرمانده نیروی زمینی سپاه با بیان اینکه همه طرح‌های دشمن برای خاورمیانه شکست خورده است، گفت: «چه کسی برنامه‌های آمریکا در سوریه، عراق و منطقه را برهم زد؟ آنها شرایط سوریه و عراق را دیدند و متوجه شدند در ادامه آن اثری از اسرائیل باقی نمی‌ماند؛ لذا داعش و گروه‌های تروریستی را به وجود آوردند.»
پاکپور افزود: «نیروهای مقاومت در کنار مستشاران ایرانی بر روی زمین در حال نابودی داعش هستند و وقتی آمریکا این تأثیرگذاری نیروهای ما را دید، گفت سپاه را در فهرست تروریست‌ها قرار می‌دهد و بعد یک پله پایین‌تر رفتند و گفتند سپاه را تحریم می‌کنیم که باز هم شکست خواهند خورد.»
وی اظهار داشت: «حال که داعش در حال نابودی است، آمریکایی‌ها موضوع همه‌پرسی کردستان عراق را راه انداختند؛ در حالی که جهان عراق یکپارچه را می‌خواهد.»

ساختن موشک‌های دو هزار کیلومتری در زمان تحریم 
امیر کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش نیز طی سخنانی در این همایش اظهار داشت: «با توجه به شرارت و گستاخی و سخنان دور از ادبی که از سوی آمریکایی‌ها علیه سپاه صورت گرفت، به دستور امیر سرلشکر موسوی بنا شد برنامه‌هایی طراحی شود که در سطح ملی و ‌بین‌المللی وحدت ارتش و‌ سپاه را نشان دهیم.»
وی تصریح کرد: «ما امروز کشور مقتدری هستیم و این اقتدار با دعا و اعجاز به دست نیامده است؛ اقتداری که امروز از آن برخورداریم؛ ابتدا رهین بصیرت امام و هوشمندی رهبری و بعد معرفت و بصیرت ملت ما است؛ مؤلفه سوم هم توانمندی و قدرت نیروهای مسلح کشورمان است.»
فرمانده نیروی زمینی ارتش ضعیف پنداشتن دشمن را اشتباه دانست و افزود: «امروز دشمن ما دشمن هوشیاری است. شاید در اجرای برخی برنامه‌های‌شان حماقت کنند که می‌کنند؛ اما حسابگرند و تفرقه انداختن بین ولایت و امت از اهداف آنهاست.»
حیدری خاطرنشان کرد: «باید بدانیم همان‌طور که امام(ره) فرمودند، اگر سپاه نبود کشور نبود؛ این یک اصل است.» وی خاطرنشان کرد: «روزی شهید چمران از اینکه توانسته بود تعدادی آر‌پی‌جی از حافظ اسد بگیرد، خوشحال بود. کاش الآن بود و می‌دید که آر‌پی‌جی‌ها به موشک‌های دو هزار کیلومتری تولید داخل تبدیل شده است.»
فرمانده نیروی زمینی ارتش تأکید کرد: «رهبری فرمودند عمر رژیم صهیونیستی ۲۵ سال است. باید به فضل خدا به گونه‌ای عمل کنیم که عمر این رژیم به این ۲۵ سال هم نرسد.» حیدری با بی‌اثر دانستن تحریم‌ها گفت: «مگر موشک‌هایی که امروز سپاه ساخته و رژیم صهیونیستی و منافع آمریکا در فاصله دو هزار کیلومتری را به مخاطره انداخته، در تحریم ساخته نشده‌اند؟»

قدرت دیپلماسی دفاعی
سردار فروتن، رئیس دفتر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هم که دیگر سخنران این همایش بود، اظهار داشت: «امروز قدرت نظام جمهوری اسلامی تنها به بخش سلاح و‌ تجهیزات معطوف نیست، چون دشمنان از این نظر بالاتر هستند و چندین برابر ما تخصص و اعتبار دارند؛ اما آنچه سبب اقتدار ماست، اعتقاد و‌ توکل به خدا و وحدت نیروهای مسلح است.»
وی افزود: «ارتش‌ و سپاه در کنار هم هستند و با هم رقابت نمی‌کنند. این دو نهاد هر یک مأموریت مجزا دارند.»
رئیس دفتر رئیس ستادکل نیروهای مسلح گفت: «وقتی قرار بود رئیس ستاد کل به ترکیه برود‌ـ ترکیه عضو ناتو است‌ـ برخی دوستان در وزارت خارجه گفتند اگر کمی سرد برخورد کردند، این عادت‌شان است و ناراحت نشوید؛ اما دیدیم که کاملاً گرم و با احترام برخورد کردند و حتی رئیس ستاد کل ترکیه به یک شهر دیگر برای بدرقه سردار باقری آمد.» وی افزود: «ایران در حوزه دیپلماسی نظامی قدرتمند شده است.»

ید واحده
حجت‌الاسلام محمد حسنی، رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش هم در این همایش اظهار داشت: «وحدت سپاه و ارتش یک ضرورت است که تا امروز حفظ شده و حفظ خواهد شد.»
وی افزود: «این خواست و فرمان امام(ره) بوده که همه باید به عنوان ید واحده در مقابل دشمنان باشند.»
حجت‌الاسلام حسنی با اشاره به تأکید رهبری در موضوع همدلی میان ارتش و سپاه، گفت: «افزایش صمیمیت بین ارتش و‌ دیگر نیروهای مسلح مورد تأکید رهبری است و در احکام صادره اخیر نیز دیده می‌شود.»
رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش خاطرنشان کرد: «این مشت و این ید واحده اگر به دهن هر متجاوزی بخورد، دندان سالمی در دهان او باقی نخواهد گذاشت.»
وی با بیان اینکه آنقدر که دشمن از وحدت ما می‌ترسد، از قدرت نظامی‌مان هراس ندارد، تصریح کرد: «ارتش و سپاه در کنار هم به مثابه دیوار سربی در برابر دشمن است و سبب امیدواری ملت و ترس دشمن می‌شود.»


نگاهی به فیلم «قهرمانان کوچک»
 مهدی امیدی/ فیلم «قهرمانان کوچک» فراتر از یک اثر سرگرم‌کننده است که برای مخاطب خردسال ساخته شده و به دور از شعارزدگی، مفاهیمی در خدمت منافع ملی را مطرح می‌کند.
هنر و ادبیات کودک و نوجوان یک حوزه استراتژیک در عرصه فرهنگی جوامع به شمار می‌آید. کشورهای مختلف و به ویژه آمریکا در این زمینه سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی می‌کنند؛ به گونه‌ای که سالیانه صدها رمان، انیمیشن و فیلم مخصوص برای کودکان و نوجوانان در این کشور تولید می‌شود که اغلب نیز مفاهیم خاص ایدئولوژیک و همچنین سبک زندگی را به بچه‌ها آموزش می‌دهند. این آثار همچنین جنبه فرامرزی دارند و به مثابه ابزار تبلیغاتی فرهنگ و سیاست آمریکا در اقصی نقاط جهان منتشر می‌شوند یا به نمایش در می‌آیند. با این حال، متأسفانه در کشور ما در این حوزه مهم و تأثیرگذار فرهنگی کمتر کار می‌شود. به جز دو دهه اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای کودک و نوجوان در کشور ما عملاً در اغما به سر می‌برد. بیشتر فیلم‌هایی هم که به عنوان کودک و نوجوان ساخته و به نمایش در می‌آیند، در اصل برای مخاطب بزرگسال هستند.
«قهرمانان کوچک» از معدود فیلم‌های قابل دفاع برای بچه‌هاست که می‌توان دیدن آن را به خانواده‌ها توصیه کرد. این فیلم افزون بر جذابیت و توان سرگرم‌سازی تماشاگرـ هم نونهال و هم بزرگسال‌ـ محتوایی قابل تأمل و مهم هم دارد. هر چند ضعف‌هایی در فیلمنامه آن دیده می‌شود؛ اما در قالبی بسیار ساده و سالم و قابل درک برای خردسالان، مفهوم و مضمون «اهمیت حمایت از تولید ملی» را مطرح می‌کند. به این معنا که این محتوا کاملاً در مسیر داستان و روایت فیلم ترسیم می‌شود و بدون شعارزدگی، می‌تواند ذهن و فکر بیننده را به خود معطوف کند. «قهرمانان کوچک» درباره دو کودک است که پدرشان تولیدکننده نوشت‌افزار است؛ اما چون بازار نوشت‌افزار با محصولات وارداتی و قاچاق که قیمت ارزان‌تری هم دارند قبضه شده است، پدرشان در آستانه بیکاری قرار دارد؛ به همین دلیل، آنها همراه با دوستان‌شان تصمیم می‌گیرند که با قاچاقچی‌ها مبارزه کنند. شاید پرداختن به این موضوع، کمی پیچیده و سنگین به نظر برسد؛ اما این فیلم با برانگیختن تخیل بیننده و کمک گرفتن از فانتزی و افسانه و در بستر کمدی، به هدف خود رسیده است. ترکیب افسانه‌های غول چراغ جادو و سندباد در قالب یک جادوگر نوجوان که از یک قوری قدیمی خارج می‌شود و به یاری قهرمانان فیلم می‌آید، ترفند هوشمندانه فیلمساز به منظور جذاب‌سازی یک موضوع اجتماعی برای کودکان است. همچنین، طرح ماجراهای رزمی هم به جلب توجه مخاطب کمک می‌کند؛ چون کودکانی که در این فیلم به مبارزه با قاچاقچی‌ها می‌روند، تکواندو کار هستند. یوسف کرمی، قهرمان تکواندو در المپیک هم در نقش واقعی خودش ظاهر شده و در پایان فیلم به کمک کودکان می‌آید. اینکه در بستری مفرح و خیال‌انگیز و پرجاذبه برای بچه‌ها، دائم بر اهمیت استفاده از کالای ملی و پرهیز از خرید اجناس خارجی تأکید می‌شود، به طور خود به خود بر ضمیر بچه‌ها تأثیر می‌گذارد؛ به ویژه آنکه این مضمون مهم و ملی، از زبان خود بچه‌ها مطرح می‌شود.
اما فیلم «قهرمانان کوچک» افزون بر نمایش موضوع تولید ملی، نکات مثبت دیگری هم دارد. این اثر از معدود فیلم‌های در حال اکران است که برای نهاد خانواده احترام و ارزش قائل شده است. در بیشتر فیلم‌های ما، چیزی به نام خانواده به معنای واقعی دیده نمی‌شود و بیشتر شاهد داستان‌هایی هستیم که در آن، اعضای خانواده با هم درگیر هستند، جدا می‌شوند یا فرزندان جوان از خانه‌های خود فرار می‌کنند! اما در این فیلم، گرمی و عطوفت خانواده نمایش داده می‌شود.قهرمان‌پردازی هم از دیگر شاخصه‌های فیلم «قهرمانان کوچک» است. ما با یک فیلم حماسی طرف هستیم که در آن بچه‌ها در عین مؤدب و محترم بودن، اهل مبارزه با بدی‌ها هم هستند. بیشتر فیلم‌های سال‌های اخیر سینمای ما یأس‌آلود هستند و به مخاطب خود، القای بن‌بست می‌کنند؛ اما این فیلم کودک و نوجوان، مملو از امید و هوشیاری است. نقد اجتماعی فیلم به جای سیاه‌نمایی، کاملاً منطقی و بجاست؛ یعنی در کنار طرح کژی‌ها و مشکلات، هم علت و ریشه مشکلات را نشان می‌دهد و هم راه حل آنها را.گفتنی است، فیلم «قهرمانان کوچک» به کارگردانی حسین قناعت ساخته شده است. این فیلم در سی‌امین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان جایزه پروانه زرین بهترین فیلم کودک را دریافت کرده بود. این فیلم از 12 مهر سال 96 در سینماهای کشور اکران شده و جزء پرفروش‌ترین فیلم‌های حال حاضر سینماهاست.