قاسم غفوری/ فضای درونی و بیرونی عربستان از زمان به قدرت رسیدن خاندان سلمان با دگرگونیهای فراوانی همراه شده است. اقدامات ملکسلمان برای موروثی کردن قدرت در کانون این دگرگونیها قرار دارد، چنانکه روند حذف دیگر شاهزادگان و حتی نادیدهگرفتن قوانین سنتی این کشور در همین راستا قابل ارزیابی است.
این روند به تازگی با ابعاد جدیدتری همراه شده که محور آن را تحرکات اقتصادی و نظامی تشکیل میدهد، در حالی که پیش از این نیز در حوزه اجتماعی اقداماتی صورت دادند که اعلام کاهش محدودیتهای اجتماعی برای زنان نمودی از آن است. در حوزه نظامی نیز محور اقدامات در قالب طراحیهای جدید در قبال یمن فعالیت بنسلمان شدت گرفته است. در همین چارچوب نشستی در ریاض با حضور وزرای خارجه و رؤسای ستاد مشترک ارتشهای کشورهای همپیمان عربستان در جنگ علیه یمن و ائتلاف موسوم به «حمایت از دولت قانونی یمن» برگزار شد. بررسی نیازهای مراحل آینده جنگ علیه یمن و تلاشهای اعضای ائتلاف کشورهای همپیمان عربستان در این جنگ، برای رفع این نیازها و همچنین تلاش برای جلوگیری از آنچه مداخلات ایران در منطقه نامیده میشود، از دیگر اهداف نشست وزرای خارجه و رؤسای ستاد مشترک ارتشهای کشورهای ائتلاف ضد یمن عنوان شده است. این نشست در حالی برگزار شد که وضعیت درونی یمن نکات چشمگیری را آشکار میکند. در یکسوی معادله سعودی و متحدانش قرار دارند که در طول دو سالونیم اخیر جز کشتار و جنایت در یمن اقدام دیگری صورت ندادهاند. سران سعودی در حالی ادعا داشتند که در کوتاهترین زمان ممکن میتوانند بر یمن مسلط شوند که بعد از دو سالونیم تنها دستاوردشان دهها هزار کشته و ویرانسازی زیرساختهای یمن بوده است. نکته مهم دیگر آنکه درون این ائتلاف اختلافات بسیاری ایجاد شده که نمونه بارز آن تنشها میان امارات و عربستان است، به گونهای که هر کدام علیه دیگری اقدامات نظامی و سیاسی بسیاری در یمن صورت دادند.
در طرف دیگر معادله، ارتش و نیروهای مردمی یمن قرار دارند که در برابر تجاوز ائتلاف سعودی نه تنها تسلیم نشدهاند؛ بلکه هر روز دستاوردهای نظامی و سیاسی جدیدی کسب کردهاند. از یکسو ارتش توانسته توان موشکی خود را ارتقا بخشد، چنانچه اکنون بسیاری از مناطق عربستان و حتی امارات در تیررس این موشکها قرار دارند و از سوی دیگر روند سیاسی در یمن با تشکیل پارلمان و دولت وحدت ملی روند رو به رشدی را نشان میدهد، حتی استفاده ائتلاف سعودی از گروههای تروریستی نیز نتوانسته مانع از استمرار این دستاوردها شود.
با توجه به وضعیت یاد شده میتوان گفت؛ محور نشست ریاض گردهمایی مجموعهای از بازندگان با اختلافهای شدید است که در ورای این نشست سعی دارند در فضای تبلیغاتی با پنهانسازی اختلافات درونی همگرایی خود برای ادامه جنگ در یمن را به نمایش گذارند، این فرایند در حالی است که کشورهای غربی به ویژه آمریکا، فرانسه و انگلیس برای حفظ منافع اقتصادی خود همچنان به حمایت از کشتار و جنایت در یمن ادامه میدهند، چنانکه «فالون» وزیر دفاع انگلیس رسماً اعلام میکند که نباید از عربستان انتقاد کرد، چرا که مانعی برای فروش تسلیحات به این کشور خواهد شد.
نکته مهم، سفر تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا به عربستان است که همچون مقامات انگلیسی به دنبال منافع اقتصادی راهی این کشور شد.
بعد دیگر طراحی سران سعودی در قالب اقتصادی است، چنانکه در اقدامی مهم، طرح ساخت شهری مدرن در شمال غربی عربستان سعودی از سوی «محمدبنسلمان» ولیعهد این کشور رسماً اعلام شد. براساس گزارشهای منتشره این طرح موسوم به پروژه «نئوم» برگرفته از سیاست سعودی برای ایجاد شهری مدرن با فناوری روز دنیا در وسعت 26 هزار و 500 کیلومتر مربعی است که به ادعای آنها زمینهساز تبدیل عربستان به یکی از قطبهای اقتصادی و گردشگری جهان میشود.
مرحله نخست این طرح در سال ۲۰۲۵ آماده خواهد شد که از جمله ویژگیهای پروژه نئوم، اشراف آن بر ساحل دریای سرخ است که شریان اقتصادی مهمی به شمار میرود و ۱۰ درصد از مسیر عبورومرور تجارت جهانی از آن میگذرد، هر چند که اهداف اقتصادی برای این طرح عنوان شده؛ اما بررسی ساختار درونی و بیرونی عربستان نکات دیگری را در خود دارد.
مهمترین مسئله برای ساختار حاکم بر سعودی با محوریت خاندان سلمان حفظ قدرت و تبدیل آن به نظام موروثی و حذف دیگر شاهزادگان است. این سیاست زمانی محقق میشود که در داخل و خارج عربستان از حمایت همگانی برخوردار باشد. بعدی از این طراحی در قالب ایجاد فضای باز اجتماعی، به ویژه برای زنان صورت گرفته است و بعد دیگر آن شامل اقدامات اقتصادی میشود. بنسلمان از زمان به قدرت رسیدن پدرش در سال ۲۰۱۵ اصل ترمیم چهره جهانی عربستان را در پیش گرفته و صدها میلیارد دلار نیز در این عرصه هزینه کرده است.
بر این اساس میتوان گفت که پروژه نئوم با محوریت بنسلمان میتواند اهدافی ورای مسائل اقتصادی را در خود داشته باشد. از یکسو این طرح که ادامه برنامه ۲۰۳۰ سعودی است، چهره یک اصلاحگر اقتصادی و اجتماعی را از بنسلمان به نمایش میگذارد که طرحهای بلندمدتی دارد و راه تحقق آن نیز حمایت از افزایش قدرت او عنوان شده است. از سوی دیگر، این طرح در کنار نشان دادن چهره جهانی مثبت از بنسلمان موجب تحقق اهداف اقتصادی سعودی در قبال غرب نیز میشود.
این امر برای عربستان مسلم شده که دیگر نقش آن منجی غرب در منطقه را ندارد و احتمال کنار گذاشتن آن نیز وجود دارد. سعودی با طرح اقتصادی ۵۰۰ میلیارد دلاری چند هدف اقتصادی را با هم انجام میدهد. بعدی از این طرح مقابله اقتصادی با ایران است به ویژه اینکه جهانیان اذعان دارند ایران میتواند قطب اقتصادی منطقه شود.
بعد دیگر این طرح درگیرسازی شرکتهای غربی است که در کنار خرید تسلیحات درآمدهای کلان برای غرب، بحران اقتصادی به همراه دارد. بعد مهم این پروژه تحقق طرح آمریکا برای مناسبات اقتصادی سعودی و عربی با رژیم صهیونیستی است که در لوای کارهای عمرانی صورت میگیرد، چنانکه واگذاری دو جزیره «صنافیر» و «تیران» مصر به سعودی در دریای سرخ در چارچوب این طرح بوده است.
گزارشها نشان میدهد که تعداد زیادی از شرکتهای صهیونیستی در مذاکرات برای شرکت در این طرح حاضر هستند. با این وضعیت میتوان گفت، طرح نئوم بیش از آنکه در چارچوب منافع ملی و خواست مردم عربستان باشد، در چارچوب اهداف سلطهگرایانه خاندان سلمان صورت میگیرد که در آن منافع غرب و شرکای آن محور اصلی است و مردم عربستان دستاوردی از آن نخواهند برد.