احمدرضا هدایتی/مدت‌هاست این موضوع، ذهن نگارنده را به خود مشغول کرده است که علت اصلی برخی از نابسامانی‌های موجود در جامعه چیست؟ آیا توطئه‌های مستمر و متعدد بیگانگان، عامل بروز ناهنجاری‌های مورد اشاره است؟ آیا ناهنجاری‌های اجتماعی موجود، حاصل تأثیر فرهنگی ماهواره‌هاست؟ اصولاً نقش توطئه‌های دشمنان از جمله؛ جنگ تحمیلی، تحریم‌ها و ترورهای صورت گرفته از سوی معاندان، در این رابطه در چه حد بوده است؟
چرا با اینکه تمامی مبانی، احکام و اصول ارزشی اسلام، یا حتی اسناد بالادستی تنظیم شده در کشور و نیز بیانات و رهنمودهای رهبری، وفق مصالح کشور و منافع مردم و هم‌راستا با آرمان‌های بلند و ارزشی انقلاب و افراد جامعه است، همچنان با رشد تدریجی پدیده‌های نامطلوبی مانند؛ اختلاس، ارتشا، رانت‌خواری یا فساد اخلاقی و اجتماعی در کشور مواجه هستیم؟
آیا ارائه نکردن فراگیر و اصولی منابع اسلامی و بی‌توجهی جامعه نسبت به کسب فضائل و معارف اسلامی در بروز مشکلات تأثیرگذار نبوده است؟ آیا می‌شود همه مشکلات را فقط ناشی از ناکارآمدی، کم‌کاری و بعضاً سوءاستفاده و خیانت احتمالی برخی مدیران و مسئولان دانست؟ 
در پاسخ باید گفت که بی‌شک، توطئه‌ها و اقدامات خبیثانه دشمن در بروز این مشکلات بی‌تأثیر نبوده است و شاید اگر هر کشور دیگری جای جمهوری اسلامی ایران قرار داشت و با این همه توطئه خارجی مواجه می‌شد، نه ‌تنها حکومتش دگرگون می‌شد؛ بلکه احتمالاً خاک کشور خود را نیز از دست می‌داد. 
با این‌حال؛ به یقین هیچ‌یک از این عوامل و دیگر عوامل مشابه که از ذکر آنها اجتناب شده است، به اندازه نظام آموزشی معیوب و ناکارآمد موجود، به کشور خسارت تحمیل نکرده باشد؛ چرا که توطئه دشمنان و مزدوران داخلی آنها یا ناهنجاری‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی، هنگامی مؤثر واقع می‌شود که نظام آموزشی و تربیتی کشور، به شکل نهان و آشکار و محسوس و نامحسوس، دچار ضعف و نقصان باشد. 
البته، طی سال‌های گذشته تلاش فراوانی برای اصلاح نظام آموزشی کشور در مقاطع و سطوح مختلف صورت گرفته است، اما به ‌نظر می‌رسد، این اقدامات بیشتر و البته به شکل غیر مؤثر، پوسته و قالب کار را دستخوش تغییر کرده است. تغییر چند باره‌ مقاطع تحصیلی در آموزش و پرورش از 5، 3، 4 به 6، 3، 3 یا مزین کردن متون آموزشی مدارس و مراکز آموزش‌عالی به آیات و روایات اسلامی، نمونه‌ای از این اقدامات است.
این در حالی‌ است که اولاً، اسلامی کردن و بهبود بخشیدن محتوایی متون درسی، لزوماً با افزودن آیات و روایات اسلامی به متون آموزش، محقق نمی‌شود، ثانیاً، تا عوامل تغییر محتوا و نیز مدرسان این متون، خود به آنچه می‌نویسند یا تدریس می‌کنند، اشراف و باور قلبی نداشته باشند، نتیجه لازم عاید نخواهد شد. ثالثاً، آموزش بدون توجه به مفاهیم و مطالب پرورشی و تربیتی، نمی‌تواند نتیجه مطلوبی داشته باشد.
 در واقع، چنانچه نظام آموزشی کشور (در مقاطع و سطوح مختلف) نتواند، همزمان و در کنار تربیت افراد متخصص، افراد مؤمن، متعهد، مسئولیت‌پذیر، پاسخگو، متفکر، آرمانگرا، هدفمند، خلّاق، خودباور و خوداتکا، اهل مطالعه و تحقیق و با قدرت و قابلیت برنامه‌‌ریزی و کارآفرینی و در نهایت، دلسوز برای حال و آینده کشور به جامعه تحویل دهد، نباید تردید کنیم که چرخه‌ آموزشی ما، معیوب است.
وقتی در برخی از مراکز آموزشی روند و ساختار کار به شکلی است که؛ فقط به امر آموزش در حد رفع تکلیف اکتفا می‌شود و بدتر از آن اینکه؛ باورهای دینی و اصول و ارزش‌های اعتقادی و اجتماعی جوان ایرانی، پس از ورود به محیط آموزشی، متزلزل و روزبه‌روز تضعیف می‌شود، باید پذیرفت که نظام آموزشی ما دچار بیماری خطرناکی است که آینده کشور را در معرض خطر جدی قرار داده و تغییرات رفرمیک به عمل آمده، نتوانسته مشکل آن را برطرف کند.
بی‌شک وقتی مبانی اعتقادی دانشجوی جوان و متدین ما (هرچند در موارد محدود) در دانشگاه مورد نقد و اهانت دیگران واقع می‌شود و حتی حضور وی در صف نماز جماعتِ محیط آموزشی، مورد تمسخر برخی از استادان و دانشجویان قرار می‌گیرد و رفتار و سلوک او به‌تدریج و تحت تأثیر رفتارهای ناهنجار دیگر دانشجویان، به فرهنگ مذموم غربی و شرقی گرایش پیدا می‌کند، باید بپذیریم که اِشکالی در کار وجود دارد. 
تردیدی نیست که وقتی برخی از استادان، معلمان و دیگر مربیان به مبانی دینی، اعتقاد قلبی و التزام عملی نداشته و از معارف دینی و اعتقادی بی‌بهره باشند، نمی‌توانیم از آنها انتظار داشته باشیم که بتوانند یک محیط آموزشی الگو و در تراز نظام اسلامی را ایجاد و دانش‌اموخته‌ای در شأن نظام اسلامی تربیت کنند.
این تأسفبار است که وقتی خبرنگار یک رسانه داخلی، بخشی از توصیه‌های مدیریتی امام علی(ع) را بدون درج نام در اختیار عده‌ای از جوانان ایرانی قرار می‌دهد و از آنان می‌خواهد که نام صاحب این جملات را بگویند، در کمال ناباوری، ابتدا احتمال تعلق آن به یک اندیشمند ایرانی یا اسلامی را ناممکن دانسته و سپس در قامت یک مدافع تمام‌عیار فرهنگ بیگانه، به شکل بعضاً ناقص و غلط، نام چند نفر از دانشمندان غربی را بر زبان می‌رانند.
این باعث تأسف است که بر اثر غفلت مسئولان نظام آموزشی کشور، نه‌ تنها سیره و سلوک رفتاری، علمی و عملی ائمه و اولیای دینی، بلکه شخصیت اخلاقی و دستاوردهای علمی بسیاری از دانشمندان ایرانی مانند غیاث‌الدین جمشید کاشانی و حتی دانشمندان معروفی چون ابن‌سینا، به درستی تبیین و عرضه نشده است.
به صراحت می‌توان گفت، اگر نظام آموزشی ما درست عمل می‌کرد، هم‌اکنون باید نسل‌های دوم و سوم جامعه، با رفتار و عملکرد خود، مانع از بروز مشکلات فعلی می‌شدند و ایران اسلامی، طعم شیرین پیشرفت و توسعه همه‌جانبه و رفاه و آسایش عمومی را، به مراتب بیش از آنچه تاکنون کسب کرده، می‌چشید، اما اینک این سؤال مطرح است که اگر عملکرد بخش تربیت و آموزش درست بوده، چرا برخی از دانش‌‌آموختگان نظام آموزشی ما، نمی‌توانند به یک الگوی کامل، در ابعاد مختلف معنوی، علمی و عملی برای دیگران تبدیل ‌شوند. 
قطعاً همان‌گونه که اشاره شد، باید ریشه همه این مسائل و مشکلات را در کاستی‌ها و نواقص نظام آموزشی، (از مدرسه و دانشگاه تا حوزه‌های علمیه و دیگر مراکز آموزشی) جست‌وجو کرد؛ لذا شایسته است، پیش از اینکه بیش از این فرصت‌ها را از دست بدهیم، از طریق؛ بازنگری و اصلاح محتوایی متون تربیتی و آموزشی، فرهنگ‌سازی عمومی، قانون‌گذاری مناسب و دیگر اقدامات مشابه، این بخش را به طور اساسی و اصولی درمان کنیم. 

آیت‌الله یزدی در واکنش به اظهارات لاریجانی درباره اظهارنظر شورای نگهبان ناظر به خلاف شرع دانستن بخشی از قانون انتخابات شوراهای اسلامی، گفت: من بدون تعارف یک مقدار تقصیر را به آقای لاریجانی می‌دهم. از کسی که فضای کلی علوم حوزوی را می‌شناسند و روحانی زاده‌اند، تعجب می‌کنم که کوتاه می‌آیند و نظر غیر دقیق می‌دهند. صرف رئیس مجلس بودن کافی نیست که هرچه به ذهن‌شان می‌رسد مطرح کنند.
 مهدی پرچمی‌پور/ طی روزهای اخیر شبکه صهیونیستی انگلیسی‌زبان «آی 24 نیوز»، بر اساس داده‌ها و مصاحبه‌ها با تحلیلگران صنعتی، فاش کرد که رژیم صهیونیستی در سال جاری میلادی، خریدار اول نفت از اقلیم کردستان عراق بوده است. 
این در حالی است که به تازگی شرکت آمریکایی«کلیپرداتا» که محموله‌های نفتی جهان را رهگیری می‌کند، طی گزارشی اعلام کرده است، کمتر از نیمی از نفت خام استخراج‌ شده از کردستان عراق به اراضی اشغالی می‌رسد؛ به طوری که این میزان، حجم صادرات نفت به ایتالیا (دومین خریدار نفتی اقلیم کردستان) را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. 
جالب آنکه، در حالی که عمده منابع نفتی شمال عراق در اشغال گروه تروریستی «داعش» قرار داشت، حکومت اقلیم کردستان حدود 500 تا 600 هزار بشکه نفت خام خود را روزانه از طریق خط لوله‌ای که به بندر سیحان در جنوب ترکیه می‌رسید، به بازار جهانی صادر می‌کرد که بخش زیادی از آن در اختیار دلالان نفتی صهیونیستی قرار می‌گرفت. در این زمینه، «مت اسمیت»، مدیر تحقیقات کالا در شرکت «کلیپرداتا» با اشاره به رهگیری این شرکت آمریکایی در مقصد نهایی کشتیرانی نفتی اقلیم کردستان از بندر سیحان، می‌گوید: «ما دریافت روزانه حدود 300 هزار بشکه را برای اسرائیل به ثبت رساندیم که تقریباً نیمی از آنها مارک «کرکوک» بر آن درج شده است؛ بنابراین کردهای عراق، بزرگ‌ترین تأمین‌کننده محموله‌های دریایی نفت به اسرائیل هستند.»
این در حالی است که فهرست منتشر شده‌ای از جنبش «گوران» (یک حزب مخالف در کردستان عراق) نشان می‌دهد، شرکت‌های صهیونیستی، در ماه سپتامبر سال 2017 دست‌کم 3 میلیون و 800 هزار بشکه نفت خام از اقلیم کردستان خریداری کرده‌اند.
اما آنچه در این میان مهم است اینکه این تجارت به علت اختلافات حقوقی حل‌ نشده بین اربیل و بغداد، تا حدود زیادی مخفی است و مقامات صهیونیستی نیز جزئیات واردات نفت خام خود را در وبگاه داده‌های تجارت خارجی خود (foreign trade data) درج نمی‌کند و از سویی هم مقامات کردستان عراق تلاش دارند تا صادرات نفت به رژیم صهیونیستی را پنهان نگه دارند؛ به طوری که الن مهتدی، مشاور شرکت‌های نفتی در کردستان عراق به تازگی در اظهاراتی مضحک اعلام کرده است که رژیم صهیونیستی، نقش خاصی در کمک به فروش نفت اقلیم کردستان ندارد و آنها این نفت را از طریق اتاق‌های بازرگانی بین‌المللی و معامله‌گران نفتی خریداری می‌کنند. 
هر چند که بر همگان مسجل شده است که اساس حمایت منحصربه‌فرد مقامات جانی صهیونیستی از استقلال اقلیم کردستان، چیزی جز تأمین نفت ارزان و حفاظت از ترانزیت امن منابع نفتی شمال عراق به اراضی اشغالی نیست، اما جا دارد تا از زاویه‌ای دیگر به حضور برنامه‌ریزی شده داعش در منابع نفت‌خیز شمال عراق و تبانی حکومت اقلیم کردستان در قاچاق نفت عراق نگاه شود. به همین منظور ذکر چند نکته مهم ضروری است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. 
نخست اینکه، اشغال میدان‌های نفتی شمال عراق از سوی گروه تکفیری صهیونیستی داعش به خوبی نشان داد که یکی از اهداف اصلی جریان صهیونیسم در ایجاد و حمایت از داعش، بر پایه کنترل و سیطره بر منابع غنی نفتی عراق قرار داشته است. اقدامات داعش در قاچاق نفت عراق به بازارهای جهانی گواه متقنی بر این ادعاست.
دوم اینکه، بازار نفت مسروقه داعش یکی از بازتاب‌های جانبی بازار سیاه جنگ است که در کنار بازارهایی مانند تجارت اعضای بدن و قاچاق انسان‌ها و غارت آثار باستانی عراق و سوریه رشد و نمو یافت و آنچه رشد و نمو این بازارها را درپی داشت، سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌گیری‌های انجام شده در پس آن بود تا این تجارت را به تجارتی هدفمند تبدیل کند. 
نکته پایانی اینکه، اسناد استخراج و صادرات نفت داعش نشانه دامنه بسیار گسترده همکاری مقامات و عوامل داعش با دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی ترکیه و رژیم صهیونیستی است که تانکرهای نفتی مسروقه داعش، راهی بیش از دو هزار کیلو‌متری را از دریا و زمین طی می‌کرد تا وارد بازارهای جهانی شود. بی‌سبب نیست که «رجب طیب اردوغان»، رئیس‌جمهوری ترکیه و«بنیامین نتانیاهو»، رئیس دولت جعلی صهیونیستی تا این اندازه بر محافظت از این خط انتقالی و تأمین امنیت آن اهتمام داشتند.


 مهرداد تاجیک/ براي درک بهتر مفهوم مديريت دانش، آشنايي با برخي مفاهيم اصلي مانند؛ داده، اطلاعات و دانش، لازم و ضروري است. از آنجا که مفهوم داده، اطلاعات و دانش به يکديگر نزديک بوده و تمايز بين آنها مشکل است، ابتدا تعاريف مربوط به هر مفهوم بيان مي‌شود و پس از آشنايي با روابط بين آنها، مفاهيم مرتبط با مديريت دانش به طور مفصل بررسي می‌شود.
داده
داده‌ها، اولين سطح مديريت دانش را تشکيل مي‌دهند و عبارتند از؛ ارقام، نمودارها و مانند اينها که به خودي خود توليد معنا نمي‌کنند. (ابطحي، صلواتي، 1385، 5) 
داده از فعل لاتين do,dare به معناي «دادن» مشتق شده است و مناسب‌ترين کاربرد را براي بيان حقايق غيرمنظم و ناآگاهانه دارد. داده‌ها، رشته واقعيت‌هاي عيني و مجرد درباره رويدادها هستند.
اطلاعات 
دومين سطح مديريت دانش را اطلاعات تشکيل مي‌دهند. اين سطح، داده‌هاي کمي خلاصه شده را در برمي‌گيرد که گروه‌بندي، ذخيره، پالايش و سازماندهي شده‌اند تا بتوانند معنادار شوند. اين داده‌ها هم دانش را نشان نمي‌دهند. آنها نشانگر آغاز مديريت اطلاعات هستند، اطلاعاتي که مدير مي‌تواند به کار گيرد تا کاري بيش از پردازش مراوده فردي انجام دهد. اطلاعات غالباً از ارقام، کلمات و گزاره‌هاي انباشته شده تشکیل گردیده است و معنايي را ارائه مي‌کند که بزرگ‌تر از آن چيزي است که از داده‌هاي خام مکشوف می‌شود؛ ولي نظريه‌پردازان و دست‌اندرکاران دانش همگي بر اين باورند که اين اطلاعات است، نه دانش. (ابطحي، صلواتي، 1385، 6) 
دانش
پيچيدگي مفهوم دانش موجب شده است که ديدگاه‌هاي مختلفي درباره آن شکل بگيرد. «رادينگ» معتقد است که براي برخي، دانش سازماني است که نتيجه يادگيري و تجربه است. «دانش» مخلوط سيالي از تجربيات، ارزش‌ها، اطلاعات موجود و نگرش‌هاي کارشناسي نظام يافته است که چارچوبي براي ارزشيابي و بهره‌گيري از تجربيات و اطلاعات جديد به دست مي‌دهد. دانش، در ذهن دانشور به وجود آمده و به کار مي‌رود.
دانش از اطلاعات و داده‌ها ريشه مي‌گيرند. تبديل اطلاعات به دانش در عمل برعهده خود بشر است. اين   تبديل‌ها از طيف واژه‌هاي زير که در انگليسي همگي با حرف (C) شروع مي‌شوند، صورت مي‌پذيرند:
مقايسه (Comparision): اطلاعاتي که درباره شرايطي خاص داريم، چه تفاوتي با اطلاعات مربوط به وضعیت ديگر دارد؟
عواقب (Consequences): از اطلاعات موجود، چه استنباطي مي‌توان براي تصميم‌گيري و اقدام کرد؟
ارتباطات (Connections): اين بخش از دانش چه ارتباطي با ديگر بخش‌ها دارد؟
گفت‌وگو ( Conversion): آشکار است که اين عمليات دانش‌آفرين، بين انسان‌ها صورت مي‌گيرد. ما معمولاً داده‌ها را در پرونده‌هاي آماري و مبادلات و اطلاعات را در پيام‌ها مي‌يابيم؛ اما دانش را از افراد يا گروه‌هاي آگاه و حتي از روندهاي سازماني به دست مي‌آوريم. دانش از طريق رسانه‌اي ساختمند (مانند کتاب و مدارک) يا از شخصي به شخص ديگر (چه به صورت گفت‌وگو و چه به شيوه شاگرد و استادي) گسترش مي‌يابد.
(داونپورت و پروساک/ ترجمه رحمان سرشت، 1379)
خرد
و اما خرد كه در پرده ابهام قرار دارد، زماني به وجود مي‌آيد كه شخص اصول پاسخگويي و الگوهايي كه ماهيت دانش را ترسيم مي‌كنند، درك كند. خرد بيشتر از دانش به خلق زمينه خود مي‌پردازد. «بلينگر» معتقد است؛ توالي داده‌ها، اطلاعات، دانش و خرد يك پيوستار را به وجود مي‌آورد، به اين معنا که از هم جدا هستند؛ اما حركت و پيشرفت از داده‌ها به اطلاعات، از اطلاعات به دانش و نهایتاً از دانش به خرد در مراحل مجزاي رشد رخ نمي‌دهد. درك شخص در طول پيوستار رشد مي‌كند و هر مفهومي به مفهوم ديگري وابسته است. (عدلي، 1384، 5)


گفت‌وگوی صبح صادق با یک پرورش دهنده زالو
 اکبر کریمی/ درآمد روسیه از صادرات زالوی دریای خزر به اروپا چند برابر درآمدهای نفتی کشور است که متأسفانه به علت عملکرد ضعیف مسئولان دولتی، ایران نتوانسته در صادرات زالوی دریای خزر درآمدی کسب کند. 
امروزه به تناسب افزایش علاقه‌مندی جوامع به طب سنتی و زالو درمانی، پرورش زالو و آموزش این حرفه نیز علاقه‌مندان فراوانی پیدا کرده است. از دلایل عمده آن می‌توان به درآمد بالا، آسانی شغل و هزینه اولیه پایین و بازار فروش بسیار خوب زالو اشاره کرد. پرورش زالو برخلاف بسیاری از مشاغل، نه سروصدایی دارد و نه ایجاد بوی آزاردهنده می‌کند؛ بنابراین این شغل را می‌توان در محیط خانه نیز راه انداخت.
سیدروح‌الله جعفری‌سادیانی، ساکن کاشان است. او لیسانس کشاورزی دارد و تجربه موفق پرورش قارچ نیز داشته است؛ اما آشنایی با پرورش زالو سبب شده تا او به همراه دو نفر از دوستانش از دو سال پیش وارد این کار شوند. این تیم جوان علاوه بر پرورش زالوی طبی، از یک‌سال پیش کارآموزانی را در این شغل آموزش داده‌اند و به تازگی هم به صادرات این محصول فکر می‌کنند.
روح‌الله می‌گوید: «کارگاه پرورش‌مان را  با هدف تحقیق و مطالعه روی شیوه‌های پرورش زالوی مولد راه‌اندازی کردیم. در تحقیقات‌مان نیز توانستیم در حوزه کاهش مصرف آب و شیوه‌های تغذیه‌ای زالوی مولد به موفقیت‌هایی برسیم.»
زالو خواص درمانی زیادی دارد و از سردرد و سینوزیت گرفته تا میگرن و بیماری‌های عفونی را درمان می‌کند. علاوه بر این، از زالو و روغن آن در مصارف بهداشتی و تهیه لوازم آرایشی نیز استفاده می‌شود.

طول دوره بالغ شدن زالو
زالوها اواخر زمستان جفت‌گیری کرده و در فصل بهار و تابستان تخم‌ریزی می‌کنند. در اواخر تابستان و اوایل پاییز نوزادان زالو از داخل «کوکون» بیرون می‌آیند. حدود هشت ماه زمان نیاز است تا این زالوها به سن بلوغ برسند؛ بنابراین چرخه تخم‌ریزی تا رسیدن زالو به یک زالوی بالغ یک‌سال و چهار ماه طول می‌کشد؛ اما معمولاً هیچ تولیدکننده‌ای تمامی این مراحل پرورش زالو را اجرا نمی‌کند. به عبارت دیگر می‌توان گفت؛ پرورش‌دهندگان زالو به دو روش به پرورش زالو می‌پردازند.

پرورش زالوی مولد
پرورش‌دهندگان این روش، زالوی مولد نگهداری می‌کنند و با ایجاد شرایط محیطی مناسب برای زالوهای مولد، کوکون‌ریزی انجام می‌شود. زالو کیسه‌هایی را برای محافظت، دور تخم‌ها ایجاد می‌کند که به آنها کوکون گفته می‌شود. کوکون‌ها؛‌ کیسه‌هایی قهوه‌ای رنگ، حاوی حداقل 10 تخم زالو هستند. هر زالو به طور میانگین چهار کوکون تولید می‌کند. زالوهایی که از این تخم‌ها بیرون می‌آیند را «لارو» می‌گویند.
در بازار امروز زالوهای مولد بین چهار تا شش هزار تومان فروخته می‌شوند و قیمت فروش هر لارو نیز 800 تا 1000 تومان است؛ بنابراین در صورت اجرای درست مراحل پرورش، تولیدکننده به ازای هر زالوی مولد به طور متوسط سود 30 هزار تومانی به دست می‌آورد. پرورش‌دهندگان برای رسیدن به سود بیشتر، معمولاً لاروها را تغذیه می‌کنند تا به اندازه چوب کبریت برسند و سپس به پرورش‌دهندگان زالوهای طبی و آرایشی می‌فروشند.
فعالان این عرصه از اواخر فروردین ماه اقدام به خرید زالوی مولد می‌کنند. بعد از دو مرحله تغذیه در اردیبهشت ماه، زالو‌ها کوکون‌گذاری می‌کنند و در مهر ماه نیز لاروها از تخم بیرون می‌آیند. هر چند دو بار در سال امکان لاروگیری از زالوهای مولد وجود دارد؛ ولی این کار در کشور ما معمولاً در یک مرحله انجام می‌شود.
برای تهیه زالوهای مولد، دو روش وجود دارد؛ یک روش خرید زالوی مولد از صیادهای زالو است. محل زندگی زالو در مرداب‌ها و باتلاق‌هاست و عده‌ای نیز در فصل بهار اقدام به صید آنها می‌کنند. روش دیگر، خرید زالوی مولد از پرورش‌دهندگان زالو است.
زالو تغذیه روزانه ندارد. زالوهایی با جثه لارو و کبریتی معمولاً هر دو ماه یک‌بار تغذیه می‌شوند و به هر میزان که اندازه زالو بزرگ‌تر می‌شود، طول دوره تغذیه آنها نیز طولانی‌تر می‌شود. زالوهای مولد هر پنج ماه یک‌بار تغذیه می‌شوند. غذای زالو، خون پستاندارانی مانند گوسفند، گاو و شتر است که از کشتارگاه‌ها می‌توان تهیه کرد. جلبک‌های دریایی و آبزیان کوچک دریایی نیز از جمله غذاهای زالوها هستند؛ ولی زالوی مولد برای تولیدمثل و تخم‌گذاری باید غذای مقوی بخورد و خون حیوانات پستاندار، بهترین غذا برای این حیوان است.
هر چند زالو، موجودی مقاوم در برابر انواع بیماری‌ها است و تاکنون انتقال بیماری از طریق زالو به انسان گزارش نشده؛ ولی با این حال برای کاهش خطرات احتمالی، پرورش‌دهندگان زالو برای تغذیه زالوهای درمانی معمولاً از خون‌های پاک استفاده کرده و زالوهای مکنده خون انسانی را نیز معدوم می‌کنند.
زمان مفید زالوهای مولد برای تخم‌گذاری، دو سال است. در دوره اول تخم‌گذاری چون زالوها جوان هستند بیشترین بازدهی را دارند و در دوره بعدی میزان تخم‌گذاری کم می‌شود. مراکزی که زالوی مولد ارائه می‌دهند ممکن است به پرورش‌دهندگان، زالوهایی را بفروشند که یک یا دو بار تخم‌گذاری کرده‌اند. بنابراین پیشنهاد می‌شود خریداران این نوع زالوها از مراکز معتبر خرید کنند یا زالوهای پیش‌مولد خریده و خود اقدام به پرورش آنها نمایند تا از جوان بودن زالوی مولد اطمینان حاصل کنند.
در پرورش زالوهای کوکونی معمولاً زالوهای مولد را در حوضچه‌های بزرگ آبی نگهداری می‌کنند و یک روز در میان باید بیش از یک سوم آب این حوضچه‌ها تعویض شود. در این نوع پرورش، آب زیادی مصرف می‌شود. تیم جوان کاشانی با تحقیقاتی که انجام داده‌اند، توانسته‌اند میزان مصرف آب در پرورش زالوهای کوکونی را به میزان بسیار بالایی کاهش دهند.
پیشنهاد روح‌الله برای علاقه‌مندان حوزه پرورش زالوی مولد، شروع پرورش با 1000 تا 5000 زالو، زیر نظر مشاور است. 

پرورش زالوی طبی
در این نوع پرورش، پرورش‌دهندگان کار خود را با خرید و تغذیه زالوهای کبریتی شروع می‌کنند.
پرورش زالوی طبی در محیط منزل نیز امکان‌پذیر است. بهترین دما برای پرورش این نوع زالو معمولاً دمای 22 درجه است.
پرورش‌دهندگان این نوع زالوها نباید نگران فروش محصول خود باشند، چون تقاضا برای زالوی طبی در بازار بسیار بالا است. به گفته روح‌الله به هر میزان تولید این حیوان طبی افزایش یابد، باز پاسخگوی نیاز بازار نخواهد نبود.
برای پرورش زالو نیاز به گذراندن دوره تئوری طولانی مدت نیست و معمولاً کارآموز با یک دوره پرورش زالو زیر نظر مشاور به راحتی می‌تواند برای دوره‌های بعدی به تنهایی کار پرورش را انجام دهد.
برای تهیه گزارش از فعالیت‌های اقتصاد مقاومتی در استان خود با شماره تلفن 09193472981  تماس بگیرید.

دانسته‌ها و بایسته‌های حقوقی ـ ۶۱
 شهریار اقتصاد / آیا معامله نماینده با خود ممکن است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت، از آنجا که در انعقاد قرارداد وجود و اراده مستقل لازم است و عقد از توافق دو اراده ناشی می‌شود و چون در معامله با خود تنها یک اراده وجود دارد؛ از این رو این‌گونه معامله را باید باطل تلقی کرد؛ ولی این ایراد قابل رفع است، زیرا در معامله تعدد اعتباری طرفین وجود دو اراده بر حسب اعتبار موجب و به ‌اعتباری دیگر قابل است؛ چنانکه ایجاب را از جانب خود و قبول را به نمایندگی از دیگری واقع می‌کند و در تصدیق این گفته، می‌توان به ‌ماده 198 قانون مدنی استناد کرد که اشعار می‌دارد ممکن است طرفین یا یکی از آنها به ‌وکالت از غیر اقدام کند و نیز ممکن است یک نفر به ‌وکالت از طرف متعاملیه این اقدام را به‌ عمل آورد. آخر این ماده ناظر به موردی است که یک‌ نفر به ‌وکالت از جانب طرفین معامله انشاء عقد کند. 
اکراه چیست؟  اکراه در لغت به معنای به ‌زوری‌کاری واداشتن و ناخوش داشتن است؛ چنانکه گذشت یکی از شرایط اساسی برای صحت معامله قصد طرفین و رضای آنها است و اکراه یکی از موارد فقدان رضاست.  در اصطلاح حقوق، اکراه عبارت است از فشار مادی یا معنوی نامشروع که از سوی کسی به طرف معامله وارد شود و او را به انجام معامله وادار کند.  ماده 199 قانون مدنی اشعار می‌دارد که ارضای حاصل در نتیجه اشتباه یا اکراه موجب نفوذ، معامله نیست؛  چرا که اعمال اکراه نسبت به یکی از متعاملین آزادی او را در سنجش نفع و ضرر معامله سلب می‌کند و آزادی در اخذ تصمیم را از دست می‌دهد و در مقابل دو ضرر قرار می‌گیرد؛ یکی ضرر ناشی از اجرای تهدید و دیگری ضرر حاصل از انجام معامله و در نهایت کمترین ضرر، یعنی ضرر حاصل از انجام معامله را انتخاب کرده و این‌گونه قرارداد را منعقد می‌کند. 
اکراه چه شرایطی دارد؟  برای تحقق اکراه با توجه به ماده 202 قانون مدنی که اشعار می‌‌دارد، اکراه به اعمالی حاصل می‌شود که مؤثر در هر شخصی با شعوری بوده و او را نسبت به جان، مال یا آبروی خود تهدید کند؛ به ‌نحوی که عادتاًً قابل تحمل نباشد درباره اعمال اکراه‌آمیز سن و شخصیت و اخلاق و مرد یا زن بودن شخصی باید در نظر گرفته شود. 
با توجه به این ماده می‌توان شرایط تحقق اکراه را به شرح ذیل برشمرد:  ۱ـ اعمالی علیه معامله‌کننده انجام شود که او را تحت تأثیر قرار دهد؛ بنابراین اگر شخص بدون اینکه عملی از ناحیه دیگری انجام شود از او بترسد، اکراه انجام نشده است.  ۲ـ اعمال انجام شده باید عادتاًً در اشخاص باشد و مؤثر باشد تا بتوان اکراه را حاصل دانست.  پس اگر اعمالی انجام شود که معمولاًً در اشخاص اثر ندارد؛ ولی بر اثر ضعف بیش از حد معامله‌کننده تحت تأثیر قرار گرفته و اقدام به انجام معامله کرده باشد، قانوناًً اکراه حاصل نبوده و معامله کامل و معتبر خواهد بود.  این وضع از آن رو بوده است که مقنن خواسته است حتی‌المقدور معاملات را از حوزه تزلزل و بی‌ثباتی دور کند و به‌سادگی دستخوش عدم اعتبار نشود.  ۳ـ اعمال انجام شده باید بر شخص معامله‌کننده نیز اثر داشته؛ والّا اکراهی حاصل نمی‌شود. بنابراین، اگر اعمال انجام شده در نوع مردم مؤثر باشد؛ ولی به ‌جهات به خصوصی در شخص معامله‌کننده بی‌اثر باشد، معامله واقع شده را نمی‌توان تحت تأثیر اکراه دانست و عقد کامل معتبر تلقی می‌شود.  ۴ـ اعمال تهدیدآمیز باید به ‌وسیله امر قانونی نباشد.  مانند آنکه شخص دیگری را تهدید کند که اگر اتومبیلش را نفروشد، او را مضروب خواهد کرد. در صورتی که تهدید به‌ وسیله امر قانونی باشد، اکراه مخل به‌ معامله واقع نخواهد شد و معامله‌ای که تحت تأثیر آن انجام می‌شود، کامل و معتبر تلقی می‌شود؛ مانند آنکه طلبکاری بدهکار خود را تهدید کند که اگر خانه‌اش را به‌ او نفروشد یا به اجرا گذاردن اسناد طلبش اموال دیگر او را بازداشت خواهد کرد.