فرماندهان سپاه از اولین ساعات وقوع زلزله در مناطق زلزله‌زده غرب کشور حضور یافتند و یگان‌های‌ عمل‌کننده در امدادرسانی به مردم زلزله‌زده استان کرمانشاه را سازمان‌دهی و مدیریت کردند. هواپیماها و بالگردها، تعداد شش بیمارستان مجهز سیار، امکانات مهندسی و چندین یگان واکنش سریع به منظور امدادرسانی و کمک به زلزله‌زدگان از نخستین ساعات وقوع زلزله در منطقه حضور داشته و همچنان به به مردم منطقه خدمت‌رسانی می‌کنند.


گفت‌وگوی صبح صادق با رزمنده مدافع حرم تیپ زینبیون در آستانه هفته بسیج
 حسن ابراهیمی/ شیعه نیجریه‌ای که در سفر اربعین حاضر شده بود‌، از شیخ ابراهیم زکزاکی و ارادتش نسبت به او صحبت می‌کرد. او می‌گفت: شیخ ابراهیم، شاگرد مکتب امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای است. بسیار مشتاق تفکر بسیج بود. جوان دیگری هم از یمن در این سفر بود که تفکرش کاملاً انقلابی و با روحیه جهاد و مبارزه بود و اعتقاد فراوانی به بسیج داشت. جوانان عراقی هم امروز هویت جهادگرانه خود را در حشدالشعبی یافته‌اند. بسیجیان سوریه نیز به مدد همت شهید همدانی، حماسه‌ها آفریده‌اند. رأس همه اینها رزمندگان حزب‌الله لبنان هستند. پاکستانی‌ها و افغانستانی‌ها همگی گل کاشته‌اند؛ اما همه اینها یک وجه مشترک دارند، همه خود را بسیجیان انقلاب امام خمینی(ره) می‌دانند که می‌خواهد مقدمه‌ساز انقلاب امام مهدی(عج) شود و هدفش نابودی رژیم صهیونیستی است، بنا به وعده زعیم و امام‌شان که فرمودند تا 25 سال آینده دیگر رژیم صهیونیستی وجود نخواهد داشت. 
در آستانه هفته بسیج به بهانه نگاهی به صدور انقلاب و تفکر بسیجی، پای صحبت یکی از بسیجی‌های جهان اسلام با ملیت پاکستانی از اهالی ایالت «پنجاب» نشستیم که بعد از سال‌ها مشتاقی برای جهاد توانسته در کسوت رزمنده تیپ زینبیون، مدافع حرم شود. وی را که جانباز هم شده است با نام مستعار «عمار» می‌خوانیم، به امید اینکه در آینده نزدیک دیگر مشکل بیان هویت چنین نیروهایی را نداشته
 باشیم.
* برای ما از نحوه آشنایی با فرهنگ انقلاب اسلامی بگویید.
من هشت ساله بودم که با شهدایی مانند چمران، بابایی و همت آشنا شدم و عکس‌شان را روی دیوار اتاقم می‌زدم. عکس امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای را هم همیشه داشتیم و می‌بردیم در راه‌پیمایی‌ها و برنامه‌های مختلفی که برگزار می‌شد، نگه می‌داشتیم. ما درباره دفاع مقدس مطالعه داشتیم. انقلاب اسلامی در واقع با دفاع مقدس و همین فرهنگ بسیجی وارد پاکستان شده است. آنجا در مساجد و حسینیه‌ها فعالیت داریم؛ ولی آنجا نمی‌گوییم «بسیج» با نام‌های دیگر این فعالیت‌ها انجام می‌شود. برای نمونه هیئت داریم و فعالیت‌های مختلف فرهنگی انجام می‌دهیم. من کتاب‌های مربوط به شهدا را از ایران می‌بردم و در پاکستان در جزوه‌هایی به اردو ترجمه می‌کردیم و می‌دادیم دیگران بخوانند. 

* پس شما هیئت هم دارید، درباره هیئت‌های‌تان بگویید.
در پاکستان شیعه‌ها و سنی‌ها در مراسم‌ هم شرکت می‌کنند و ما در کنار هم هستیم. ما مراسم‌ عزاداری اباعبدالله را برگزار می‌کنیم و نسبت به ائمه(ع) تعصب بسیاری داریم. هیئت‌های ما هم درس مبارزه به ما می‌دهد، همین چیزی که شما در ایران می‌گویید؛ هیئت باید سیاسی باشد و سیاست‌زده نباشد.

* شما در کسوت مدافع حرم هم بودید، چه اتفاقی افتاد که وارد این جرگه شدید؟
همان‌طور که گفتم ما نسبت به ائمه(ع) تعصب بسیاری داریم. زمانی که حرم اهل بیت(ع) مورد اهانت قرار گرفت همه ما مشتاق شرکت در جهاد علیه این تکفیری‌ها بودیم و خدا نصیب ما کرد تا بتوانیم در این مسیر قدم برداریم و به هر جهت با همکاری‌هایی که سپاه داشت، توانستیم در جمع مدافعان حرم حاضر شویم. 

* در دفاع مقدس رزمندگان ایرانی حضور داشتند، عده‌ای هم از مجاهدان عراقی، عده محدودی افغانی و عده‌ای هم لبنانی، عده خیلی کمی هم پاکستانی بودند، از نظر شما چه شد که آن عده کم دیروز، امروز به تیپی به نام حضرت زینب(س) تبدیل شده است؟
ببینید شما، یعنی ایرانی‌ها در سپاه در دفاع مقدس از لشکرهای مختلف بودید. اصفهانی، تهرانی، شیرازی، تبریزی و... محدوده مبارزه شما مرزهای خودتان بود؛ اما امروز یک جبهه گسترده به مدد فعالیت‌هایی که دفاع مقدس و فرهنگ جهاد و شهادت و انقلاب اسلامی را ترویج داد، از ملت‌های مختلف شکل گرفته است. لشکر استان‌ها تبدیل شده به سپاه ملت‌ها، یک بخش از این جبهه ایرانی‌ها، یک بخش حزب‌الله لبنان، یک بخش حشدالشعبی و نجبای عراق، یک بخش فاطمیون افغانستان، یک بخش زینبیون پاکستان و یک بخش هم انصارالله یمن است. بدانید که این جبهه روز به روز در حال گسترده‌تر شدن است. 

* امید دارید که بتوانید زینبیون را در خاک پاکستان سازماندهی کنید؟
الان که با شما سخن می‌گویم از دو جهت مشکل دارم؛ یکی از این جهت که نباید مشخصات و هویت من فاش شود که چه کسی هستم تا بتوانم در زینبیون بمانم و دوباره به دفاع از حرم بروم و دوم اینکه اگر دستگاه اطلاعاتی پاکستان من را بشناسند، خانواده‌ام را اذیت می‌کنند و من دیگر نمی‌توانم پایم را به پاکستان بگذارم؛ اما به هر جهت چند سالی است که تحولاتی در پاکستان رخ داده و زمانی که فرماندهان ارتش پاکستان دیدند که با همکاری و همراهی با آمریکایی‌ها تنها هزینه ماجراجویی‌های آمریکایی‌ها را داده‌اند و هیچ چیز نصیب‌شان نشده، عملاً رفته‌اند در جبهه مخالفت با آمریکا و فرمانده فعلی ارتش و نفر پیش از او افرادی مخالف آمریکا هستند. مدتی است که خیلی کم در پاکستان انفجار و حرکت‌های تروریستی داریم. آنها چند ماهی است که به شدت در مخالفت با آمریکا سخن گفته‌اند و به تازگی هم به تهران آمده و برای همکاری‌های نظامی و امنیتی با ایران اعلام آمادگی کرده‌اند، حتی پیشنهاد «سردار جعفری» را برای تشکیل بسیج پذیرفته‌اند که احتمال می‌دهم تا چند سال آینده ما هم در پاکستان، بسیج داشته باشیم.

* از اینکه مدافع حرم هستید، چه احساسی دارید؟
هدف ما همان چیزی است که امام خامنه‌ای فرمودند، این غده سرطانی تا 25 سال آینده دیگر نیست و ما می‌خواهیم این وعده را زودتر محقق کنیم که کل جهان اسلام علیه رژیم صهیونیستی اقدام کنند. این در دوران دفاع مقدس هدفی مهم بود که رزمنده‌ها داشتند. یادم می‌آید که چقدر مشتاق بودم در دوران دفاع مقدس کنار رزمنده‌ها بودم و می‌جنگیدم، امروز که در این موقعیت هستم خیلی خوشحالم و امید دارم که ان‌شاء‌الله مقدمات ظهور امام زمان(عج) را فراهم کنیم تا صهیونیست هر چه زودتر از صحنه روزگار محو
 شود.


  علیرضا جلالیان/ زلزله کم‌سابقه اخیر در استان کرمانشاه بار دیگر ضرورت توجه به مسئله مدیریت بحران‌های غیر مترقبه و اهمیت آن را به مسئولان کشور گوشزد کرد. در این میان تجربه‌ای تکرار شد که همه کشور باید از آن درس بگیرند. با وجود تجهیز و سازماندهی نهادهای خدمت‌رسان در چنین بحران‌هایی؛ اما به علت ناکارآمدی این دستگاه‌ها، در مراحل اولیه بحران باز این نیروهای مسلح بودند که وضعیت منطقه را از لایه بحرانی خارج کرده و با امدادرسانی فوری وضعیت را به یک لایه پایین‌تر از بحران رساندند و در تداوم کار در کنار نهادهای امدادی در حال مدیریت وضعیت هستند. با وجود اینکه حجم عظیمی از امکانات در اختیار دستگاه‌های دولتی مستقر در استان‌ها است؛ اما عملاً در گیرودار دیوان‌سالاری اداری، عمده این توان در زمانی که به آن نیاز است بی‌استفاده باقی می‌ماند و باز نیروهای مسلح به دلیل ماهیت مأموریت واکنش سریع، اولین گروه‌هایی هستند که به منطقه بلادیده می‌رسند. این ناکارآمدی دستگاه‌های امدادی در لحظه‌های ابتدایی بلایا، چند علت دارد که مهم‌ترین آن آمادگی نداشتن برای مقابله است. انجام ندادن رزمایش‌های لازم، بررسی نشدن تجهیزات برای لایه‌های مختلف یک بلا و...
بر این اساس به نظر می‌رسد واگذاری مدیریت نهادهای امدادرسان به نیروهای مسلح، راهکار مناسبی برای عملیاتی شدن و بالا رفتن توان آنها در حوادث و بلایا است. سازمان پدافند غیر عامل می‌تواند مدیریت مطلوبی بر نهادی همچون هلال‌احمر داشته باشد؛ البته هلال‌احمر، سازمانی وابسته به دولت است؛ اما به همان نسبت که نیروی انتظامی بخشی از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی هستند که در اختیار وزارت کشور قرار گرفته‌اند، می‌توان مدیریت هلال احمر را با مالکیت دولت به ستاد کل نیروهای مسلح یا سازمان پدافند غیر عامل واگذار کرد تا بتواند عملیات واکنش سریع صورت داده و تجهیزات نیروهای مسلح را در ایام صلح برای تمام کشور به خدمت گرفته یا کمک کار امداد غیر نظامی باشد.
در کنار این مسئله واحدهای بهداشت و درمان نیروهای مسلح به ویژه سپاه، بسیج جامعه پزشکی و بهداری ارتش هم می‌توانند با هم‌افزایی با هلال احمر، بزرگ‌ترین سازمان امدادی منطقه و جهان را برای مقابله با هرگونه بلایایی سامان دهند که حتی می‌تواند در صحنه‌ منطقه‌ای و بین‌المللی حضور مقتدرانه‌ای داشته باشند. هلال احمر و نیروهای مسلح هیچ‌یک نهادهای سیاسی و حیاط خلوت احزاب و جریان‌های سیاسی نیستند و موضوع مدیریت واحد دستگاه‌های امدادی در نیروهای مسلح را نباید با نگاه سیاسی تخریب کرد؛ چرا که صحنه عمل، کارایی این مدل را اثبات کرده و تخریب چنین موضوعی بیشتر به حماقت شبیه است تا یک تحلیل سیاسی. این مهم هم باید مورد توجه قرار گیرد که زلزله‌های اخیر عملاً نشان داده که سازمانی به نام «سازمان مدیریت بحران» هیچ نقشی در مهار بحران‌های این‌چنینی نداشته و تنها یک نقش تشریفاتی است؛ بنابراین بازنگری در این سازمان‌ و قرار گرفتن مدیریت بحران در دست مردانی که در نیروهای مسلح از دل بحران فرصت می‌سازند، یک الزام است. 

همسر مدافع حرم شهيد سالاري
 احسان امیری/ عبدالحمید شیعه بود، اما از شهداي گروه نبويون (از مدافعان حرم اهل سنت سيستان‌وبلوچستان) شد. او برحسب رفاقتي كه با اهل تسنن داشت همراه اين گروه راهي ميدان جهاد شد. مريم سالاري، همسر این شهید بزرگوار درباره وی می‌گوید: 
«همسرم خيلي دوست داشت براي دفاع از حرم راهی شود، اما چون از سپاه بندرعباس اعزامش نمي‌كردند، به واسطه يكي از دوستانش از ايرانشهر اقدام كرد و همراه بچه‌هاي نبويون راهي ميدان جهاد شد. من تا زمان شهادت همسرم اطلاعي از نبويون نداشتم. بعد از شهادت عبدالحميد متوجه شدم كه نبويون رزمندگان اهل سنت سيستان‌وبلوچستان را شامل می‌شود. عبدالحميد همراه يكي از دوستان اهل تسنن كه رفاقت خيلي زيادي با هم داشتند و به هم وابسته بودند، راهي شد. جز من و خواهران شهيد کسی از اعزامش اطلاع نداشت. به من گفت موضوع را با بچه‌ها مطرح نكنم تا ذهن‌شان درگیر نشود. بچه‌ها تازه زمان شهادت پدر متوجه شدند كه ايشان براي دفاع از حرم راهي شده است. پدر و مادرش نیز يك هفته قبل از شهادتش متوجه اعزام او شدند. عبدالحميد در آخرين روزهاي حياتش با پدر و مادرش تماس گرفته و گفته بود كه در منطقه است. او براي جهاد دو بار از ديارش هجرت كرد؛ يك‌بار به سيستان رفت و بار دیگر عازم سفر سوريه شد. او پسر خاله‌ام بود. هر دو هم اهل و ساكن بندر هستيم. من متولد 1356 هستم و همسرم عبدالحميد سالاري متولد 1355 بود. سال 1379 با مهريه 14سكه با هم ازدواج و زندگي مشترك‌مان را آغاز كرديم. ايشان نظامي بود، اما چند سالي قبل از شهادت از كارش استعفا كرده بود و شغل آزاد داشت. پدرم نظامي بود. با مسائل زندگي نظامي آشنا بودم. عموي خودم هم شهيد شده است. بعد از ازدواج با عبدالحميد متوجه ارادت ايشان به شهدا شدم. خوب به ياد دارم هر سال زمان تحويل سال سفره هفت‌سين‌مان را كنار مزار عموي شهيدم پهن مي‌كرديم. عمويم فرمانده گردان ادوات بود كه در عمليات كربلاي 4 شهيد شد. وقتي سر مزار عمو مي‌رفتيم، عبدالحميد خيلي گريه مي‌كرد و بي‌تاب مي‌شد. همیشه به حال شهدا غبطه می‌خورد. وقتي صحبت رفتن به سوريه شد، اصلاً مخالفتي نكردم. فقط گفتم مي‌ترسم اسير شوي. ما دو فرزند داریم و همسرم خيلي روي تربيت بچه‌ها تأكيد داشت. مي‌گفت مراقب تربيت ديني و مكتبي بچه‌ها باش.
عبدالحميد تك‌تيرانداز بود. در مرحله عمليات و تشديد در‌گيري در شهرك عزيزيه همرزمانش از ايشان خواسته بودند اسلحه ديگر دست بگيرد، اما مي‌گويد من تك‌تيراندازم. هوا هم تاريك بوده كه داعشي‌ها مانند نقل و نبات آتش روي سر بچه‌ها مي‌ريزند. در نهايت با اصابت خمپاره در نزديكي تپه محل استقرار رزمندگان، عده‌ای از دوستان عبدالحميد زخمي مي‌شوند و عبدالحميد به شهادت مي‌رسد. همرزمانش در تاريكي هوا و بحبوحه عمليات پيكر شهدا را به عقب مي‌آورند اما پيكر شهيد عبدالحميد سالاري در منطقه مي‌ماند. بعد از آمارگيري متوجه مي‌شوند كه عبدالحميد در ميان بچه‌ها نيست و تپه هم در دست داعشي‌هاست. بعد از يك هفته كه تپه آزاد مي‌شود، پيكر شهيد را در منطقه پيدا مي‌كنند، ابتدا به تهران مي‌آورند و بعد به بندرعباس منتقل مي‌كنند. پيكر عبدالحمید 14 آذر 94 در بندرعباس و عصر همان روز در حاجي‌آباد تشييع ‌شد. 15 آذر هم در روستاي سردر به خاك سپرده شد.»


 کتاب «مردی با آرزوهای دوربرد» یادبودی است برای شهید حسن طهرانی‌مقدم که ناگفته‌هایی از زندگی این شهید را بیان کرده است. این کتاب را فائضه غفار حدادی تدوین کرده و انتشارات لوح‌نگار در بهار سال 1392 در شمارگان 5000 نسخه برای دومین بار به چاپ رسانده است. نویسنده در این کتاب سعی کرده در 35 روایت، زندگی شهید سردار حاج حسن طهرانی‌مقدم را از جوانی تا شهادت روایت کند و البته سیر تاریخی در این نوشته‌های داستان‌گونه رعایت نشده، برای نمونه اولین روایت مربوط به روز شهادت حاج‌حسن و همراهانش است. در کتاب خبری از نام راوی خاطرات نیست؛ اما در هر روایت معلوم است که نویسنده از اطلاعات چندین راوی و از منظرهای مختلف بهره برده است. در معرفی کوتاه این کتاب آمده است: «کتاب حاضر، دربردارنده مستند نگاره‌هایی از زندگی شهید «حسن طهرانی‌مقدم»، (1390‌ـ1338) است.» در این کتاب بیوگرافی شهید به طور مستند، دوران نوجوانی و جوانی، شرکت در فعالیت‌های ضدّرژیم پهلوی، حضور فعّال ایشان در احداث هیئت‌های مختلف و فعالیت‌های مردمی بیان شده است. همچنین، فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و مبارزاتی ایشان در کمیتة انقلاب، جهاد سازندگی و حضور فعّال و حماسه‌آفرین شهید در جنگ و عملیات‌های مختلف جنگ تحمیلی به طور مختصر بازگو شده است. در بخش‌هایی از اثر، سجایای اخلاقی، اهداف خداپسندانه، دلاوری‌ها و رشادت‌های شهید و نحوه شهادت ایشان و حضور رهبر معظم انقلاب در مراسم تشییع ایشان و تأثیر شهادت ایشان بر مردم تهران و خانواده ایشان به تصویر کشیده شده است. کتاب، با هدف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و ارائه الگویی مناسب به نسل جوان و نشان دادن رشادت‌ها و فداکاری‌های شهیدان ایران تهیه شده است. در بین روایت‌های کتاب، عکس‌های رنگی از مقاطع مختلف زندگی شهید طهرانی‌مقدم درج شده و کل کتاب بر روی کاغذ گلاسه به چاپ رسیده است.
بعد از عملیات «بیت‌المقدس» ازدواج کرد؛ بنابراین به سوریه نرفت؛ اما زمانی که نیروهای لشکر از سوریه برگشتند سریع به جبهه رفت و در عملیات «رمضان» شرکت کرد. دلش طاقت نمی‌آورد در جبهه نباشد. برای انجام عملیات «زین‌العابدین» و «مسلم‌بن‌عقیل» هم همین‌طور شد، دلش طاقت نیاورد و خود را به جبهه رساند. 
به نقل از همرزمان شهید علی‌اکبر حاجی‌پور
«علی‌اکبر» در سال 1330 در شهر «آذرشهر» از توابع «تبریز»، دیده به جهان گشود. پدرش كارگر بود. سال اول ابتدايی را با موفقيت سپری كرد اما پدرش به علت كار فراوان، نقص عضو می‌شود و از كار مي‌افتد، بنابراین مجبور مي‌شود هم كار كند و هم درس بخواند. او در يك كارگاه قالی‌بافی مشغول كار مي‌شود. به اميد يافتن كار، به تهران سفر مي‌كند و وارد ارتش مي‌شود. در ارتش به دلیل تقید به فرایض دینی، چند بار بازداشت می‌شود. در سال 1356، همراه چند نفر از دوستانش، با تعدادی اسلحه و مهمات، از ارتش فرار مي‌كند. در روزهای پيروزی انقلاب فعالانه تلاش‌های انقلابی خود را گسترش مي‌دهد.
 مسئول كميته مسجد قبا مي‌شود. پس از تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عضويت اين نهاد انقلابی درمی‌آيد و به آموزش پاسداران می‌پردازد و عازم كردستان می‌شود. پس از شروع جنگ تحميلي، همراه با گردان تحت امر خود، عازم جبهه‌های جنوب مي‌شود. در عملیات‌های «فتح‌المبین» و «الی بیت‌المقدس» با مسئولیت فرمانده گردان تیپ 27 محمد رسول‌الله(ص) وارد عمل می‌شود. سال 61 با دختری مؤمن ازدواج می‌کند. در عملیات‌های رمضان، والفجر مقدماتی و... شرکت می‌کند تا اینکه در عملیات «والفجر 4» در مرحله دوم عملیات که برای شناسایی مواضع دشمن رفته بود، در دشت «پنجوین» هدف تیر مستقیم تانک دشمن قرار می‌گیرد و در تاریخ 14 آبان سال 1362 به فیض عظیم شهادت نائل می‌شود.

در هفته بسیج، جمع‌بندی این شماره از هم‌اندیشی تریبونی را که به موضوع کارکردهای بسیج برای جامعه امروز اختصاص داشت، جمع‌بندی می‌کنیم.
محرومیت‌زدایی/ محرومیت‌زدایی، موضوعی بود که پاسخ به این پرسش را «غلام رسول کريمي» از دلند، «پولادوند» از قم، «رحيميان» از شهرکرد، «محمدرضا شعباني» از هنديجان، «شيرزاد صحرايي» از صحنه، «رضا شمسي» از شازند، «علي‌حسن زارعي» از قزوين، «سيما ساريخاني» از خرمي، «حقيقي» از سمنان و «محمد زارعي برآبادي» از خواف مطرح کرده‌اند.
اقتصاد مقاومتی/ اما اقتصاد مقاومتی و فعالیت در این باره را «حليمه گلوي» از روستاي سرسبز قلميعلي، «شعبان» از بروجرد، «بهروز مسيب‌پور» از خلخال، «عباس حسين‌خاني» از رابر، «مجيد فياضي‌پور» از دهدشت، «محمدرضا محي‌آبادي» از کرمان، «رسول سليماني» از زنجان، «رضا رضايي»، «سيدحامد ارجمندپور» از بهمئي و «حليمه عابدي» از کرمان بیان
 داشته‌اند.
جنگ نرم/ «محمد صابري‌فر» از کردکوي، «محمدصابر عباسپور» از گيلانغرب، «محسن کريمي» از کردستان، «مقصودي‌فر» از خوانسار و « نورياني» از الوند فعالیت برای مقابله با جنگ نرم را مهم دانسته‌اند.
تربیت نیرو برای انقلاب/ «يوسف تاروردي‌زاده» و «سروري» از سلماس، مهم‌ترین مأموریت امروز بسیج را تربیت نیرو برای انقلاب می‌دانند.
دفاع از انقلاب/ «مجيد پاکار» از زنجان، «حسين حسنوند» از کرمانشاه و «حسن شفيعي» از شيراز دفاع از انقلاب اسلامی و ارزش‌های آن را مهم می‌دانند.
بصیرت‌افزایی/ بصیرت‌افزایی و افزایش آگاهی‌های بینشی و سیاسی مردم را هم «ياسر فولادي» از سمنان، «سيدمحمد خدايي» از اردکان، «سيدرضا موسوي‌شجاعي»، «ايمان‌آباد» از برازجان، «حسين کوشکي» از صفاشهر، «محسن کوشکي» از خرم‌بيد و «قاسمي» از گناباد بیان کرده‌اند.
صدور انقلاب اسلامی/ «مصطفي صالحي» از کهنوج به موضوع صدور انقلاب اسلامی اشاره کرده است.
ولایت‌مداری و ولایت‌پذیری/ «حيدر بكاء عين‌الدين» از بستان‌آباد، «علي مجيدي» از آذرشهر و «محمود نصيري» از شاهرود هم ولایت‌مداری و ولایت‌پذیری را بیان کرده‌اند و «منصوره بخشي» از مشهد، بسترسازي تمدن بزرگ اسلامي است را مطرح کرده است.
«احمد محمدي‌فرد» از آبيک، حفظ روحیه انقلابی و حضور داوطلبانه در صحنه‌ها را مهم می‌داند. دفاع از ارزش‌ها و مقابله با ضد ارزش‌ها را «محمد کريم‌زاده» از اصفهان بیان کرده و سازندگی اقتصادی، علمی و دفاعی را «محمود لعلي» از اصفهان بیان کرده است. توانمند کردن جامعه را «ولیزاده» از ارومیه مطرح نموده است و ایجاد روحیه انقلابی را «هادی رضانژاد» از آذرشهر بیان کرده است. «ندایی» از قم، حفظ روحیه انقلابی جامعه را مهم می‌داند. شکل دادن به فضای جهاد در بین جوانان را «جمال کشاورزي» از خرامه و «سعيد يزداني» از کرمانشاه مطرح کرده‌اند. «فرهادي» از قم، حرکت جهادی در فرهنگ و دانش را مهم
می‌داند.
برندگان تریبون 15
«منصوره بخشي» از مشهد/ «يوسف تاروردي‌زاده»
 «سروري» از سلماس
پرسش تریبون 16
چرا عده‌ای به دنبال کم‌رنگ جلوه دادن نقش سپاه 
در امدادرسانی هستند؟

با تفاهم قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) و بنیاد مسکن
تفاهم‌نامه همکاری بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه برای بازسازی مناطق زلزله‌زده استان کرمانشاه به امضای علیرضا تابش و سردار عبادالله عبداللهی رسید.
در راستای اهتمام جدی دستگاه‌ها و نهادها در زمینه بازسازی مناطق زلزله‌زده استان کرمانشاه و کاهش آلام هموطنان عزیز آسیب‌دیده از زلزله، نشست مشترک رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه به امضای تفاهم‌نامه همکاری منجر شد.
تسریع در عملیات تخریب و آواربرداری واحدهای آسیب‌دیده، تأمین مصالح، کمک به حمل مصالح و همکاری در تأمین اسکان و سرپناه موقت از اقداماتی است که از سوی بنیاد مسکن به قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه در قالب این تفاهم‌نامه سپرده شده است.
در این تفاهم‌نامه مقرر شده است؛ پس از تشکیل پرونده از سوی بنیاد مسکن، قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) سپاه از طریق تأمین ماشین‌آلات سنگین مورد نیاز، تأمین نیروی انسانی متخصص، کمک به مردم برای جمع‌آوری اسباب و اثاثیه و بازیافت تفکیک مصالح، احداث اسکان موقت را انجام دهد.
فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) در این نشست با اشاره به اقدامات این قرارگاه در زمینه خدمت‌رسانی به زلزله‌زدگان، گفت: «از زمانی که نسبت به زلزله اطلاع‌رسانی شد، دستور آماده‌باش و به کارگیری ماشین‌آلات و نیروی انسانی برای امدادرسانی و خدمت‌رسانی به زلزله‌زدگان صادر شد.»
وی با بیان اینکه براساس تقسیم‌بندی مناطق بین دستگاه‌ها، نهادها و سازمان‌ها، قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) عهده‌دار رسیدگی به 74 روستا با جمعیتی بیش از 14 هزار نفر از شهرستان سرپل ذهاب تا شهر ازگله شد، افزود: «علاوه بر مشارکت در امدادرسانی وآواربرداری، بیش از شش هزار تخته چادر، 10هزار تخته پتو و روزانه  12 تا 15 هزار غذای گرم در بین زلزله‌زدگان از سرپل ذهاب تا ازگله توزیع شده است.»
سردار عبداللهی ادامه داد: «با توجه به استقرار کارگاه‌های ما در استان کرمانشاه به دلیل انجام پروژه طرح جمع‌آوری روان آب‌های غرب کشور و وجود ماشین‌آلات و نیروهای متخصص در آن استان، در زمینه احداث اسکان روستاییان زلزله‌زده مشکلی وجود ندارد.»
وی با اعلام آمادگی قرارگاه خاتم‌الانبیاء(ص) برای احداث همزمان اسکان موقت و اسکان دائم خانواده‌های زلزله‌زده گفت: «به فضل الهی کار احداث اسکان موقت روستاییان را آغاز خواهیم کرد.»
رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در این نشست با قدردانی از اقدامات قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء(ص) در همکاری‌های گذشته به ویژه در بازسازی مناطق زلزله‌زده «ورزقان» آذربایجان شرقی اظهار داشت: «پیرو مصوبه دولت مبنی بر واگذاری مسئولیت بازسازی مناطق زلزله‌زده استان کرمانشاه و تأمین اعتبار لازم در قالب وام و واگذاری آن به بنیاد مسکن، ستادها را برای تشکیل پرونده برای مناطق زلزله‌زده مستقر کردیم که با حضور در آن مناطق برای هر خانوار تشکیل پرونده می‌دهند.»
گفتنی است؛ این تفاهم‌نامه به دنبال سپرده شدن مسئولیت اسکان زلزله‌زدگان به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و اعلام آمادگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای مشارکت و نقش‌پذیری در این راستا، امضا شده است.

یک برنامه یک هفته‌ای تدارک دیده بودیم. قرار بود در پنج روز از این برنامه که صبح تا شب ادامه داشت، یک نشست دو ساعته برگزار شود. برنامه‌ریزی کردیم، اما یک روز خالی موند، هرچه تلاش کردیم نه سخنران پیدا شد و نه موضوعی برای برگزاری نشست. اما دم دست‌مون توی همکاران برگزارکننده یک رزمنده جانباز دفاع مقدس که هم مدافع حرم و هم راوی دفاع مقدس بود، داشتیم و از او غافل شده بودیم. سریع پیشنهاد دادیم با موضوع مدافعان حرم خود او سخنرانی کند. خودش همانجا گفت کار شما مصداق این است که می‌گویند: «هیچ کس نبود این آمد.»