امین پناهی/ سهشنبه 5 دی ماه روز ملی ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی است. هر کشوری ناگزیر به رویارویی با پدیدههای طبیعی است. ایران نیز از این قائده مستثنا نیست و کمابیش با پدیدههایی مواجه میشود که گاهی سبب ایجاد خساراتی در نقاط مختلف کشور میشود؛ اما مهمتر از نفس وقوع چنین پدیدههایی، نوع روبهرو شدن با این پدیدهها است. در واقع باید گفت؛ این پدیدهها به طبیعت زمین و آب و هوایی برمیگردد که در آن زندگی میکنیم و نمیتوانیم مانع آنها شویم؛ ولی میتوانیم خسارات ناشی از آن را به حداقل برسانیم. همانگونه که نمونه آن در برخی از کشورها تجربه شده و نتیجه داده است.
اما ابتدا باید بدانیم که زمان مواجهه با یک پدیده طبیعی که خاصه در این نوشته به دلیل نزدیکی زمانی با زلزلههای اخیر در استانهای مختلف به ویژه زلزله اخیر تهران اشاره میشود، از چه زمانی شروع میشود.
متأسفانه بر اثر عادت ناشی از غفلت، مدیریت بحران را از زمانی آغاز میکنیم که بحران اتفاق میافتد. در حالی که باید برای مدیریت بحران از خود بحران پیشی بگیریم. درباره زلزله شاید اولین مرحله از مدیریت بحران حاصل از آن در رعایت ایمنی و استانداردها ساخت منازل باشد. امروزه شاهد آن هستیم که در کشورهایی همچون ژاپن که یکی از زلزلهخیزترین کشورهای جهان است، با این حال کمترین خسارت را از آن میبیند؛ چرا که خود را برای مواجهه با این پدیده آماده کرده است.
حوادث ماههای اخیر و زلزلههایی که نقاط مختلفی از کشور را تحت تأثیر خود قرار داد، نشان میدهد کشور ما در برابر زلزله اصلاً آمادگی ندارد. نه درباره مدیریت بحران پیش از وقوع آن و نه پس از آن نمیشود روی زیرساختها و امکانات حاضر حساب کرد.
در واقع ساختمانها در بسیاری از نقاط کشور دارای استحکام مناسب در برابر زلزله نیستند و این بدترین نکتهای است که باید به آن اشاره کرد، البته این نکته درباره بسیاری از نقاط تهران نیز صدق میکند و البته نتایج این در تهران در برابر زلزله میتواند بسیار فاجعهبارتر از روستاها و شهرهای کوچک در گوشهای از کشور باشد؛ چرا که تراکم جمعیت در برخی از نقاط به حد بیرویهای وجود دارد و این میتواند به فاجعهای منجر شود که برونرفت از آن ممکن نخواهد بود.
یکی دیگر از معضلاتی که درباره وقوع زلزله احتمالی در تهران به وجود خواهد آمد؛ این است که از آنجایی که تمامی وزارتخانهها و ادارات مهم کشور در پایتخت متمرکز است، اداره امور مملکت به کلی مختل خواهد شد که این مسئله میتواند تبعات سیاسی و امنیتی به دنبال داشته باشد و بهترین راه این است که تمرکززدایی ساختار امور اداری کشور را در دستور کار قرار دهیم.
اما در رابطه با وقوع زلزله یا هر پدیده دیگری کار بسیار مهمی که باید دستگاههای فرهنگساز به آن همت گمارند، آن است که آموزشهای لازم برای مواجهه با چنین حوادثی به مردم داده شود. در روزهای اخیر شاهد بینظمی و دستپاچگی مردم در برابر زلزله بودیم. این یعنی اینکه مردم آگاهی لازم را در این باره ندارند و این نداشتن آگاهی سبب میشود هر چند زلزله خسارتبار نباشد؛ اما رفتارهای عجولانه موجب آسیبهای بیشتر جانی و... شود.
و نکته پایانی اینکه باید تمامی دستگاههایی که پیش، حین و پس از وقوع چنین حوادثی میتوانند به حل بحران کمک کنند، وظایف خود را بشناسند و برای وقوع حوادث آماده باشند، یعنی طوری نباشد که این دستگاهها غافلگیر شوند مانند آنچه که در سرپل ذهاب رخ داد؛ به طوری که هنوز هم برخی زلزلهزدگان آن خطه اسکان مناسبی ندارند و مجبورند سرما را تحمل کنند.
به یقین اگر چنین نکاتی برای رویارویی با زلزله به کار گرفته شود، حوادث طبیعی به ویژه زلزله کمترین خسارت و خرابی را به بار میآورد و از وقوع فاجعه جلوگیری میشود.