حمله کردها به رقه، ورود نیروهای نظامی ترکیه به شمال سوریه، کنار رفتن محمد علوش از گروه معارضان سوری و وقوع برخی تحولات میدانی، همگی از سناریویی جدید علیه سوریه حکایت دارد. سناریویی که از ابتدا با محوریت عربستان و حمایت همهجانبه این کشور صورت گرفته است. عادل الجبیر در مواضعی که بهتازگی درباره سوریه گرفت، اعلام کرد: عربستان آماده است در راستای فرماندهی آمریکا به صورت زمینی به سوریه حمله کند. این سخنان مقام سعودی و تحریک معارضان، همچون علوش به کنارهگیری از روند مذاکرات نشان از دو رویکرد عربستان برای آینده سوریه دارد:
۱ـ عربستان به نوعی سیاست وقتکُشی را در دستور کار خود قرار داده است؛ یعنی نه میخواهد منازعه در سوریه پایان یابد و نه به دنبال حل بحران سوریه از طریق سیاسی است. عادل الجبیر در سخنان اخیر خود آشکارا به این موضوع اشاره کرد که به حمایتهای خود از معارضان مسلح ادامه خواهند داد. این موضعگیری به این معناست که ریاض به دنبال پایان بحران سوریه نیست و درگیری میدانی تنها راه پایان این بحران است. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که ریاض تا پایان ریاستجمهوری اوباما و روی کار آمدن رئیسجمهور جدید خواهان حل بحران سوریه نیست و با توهم ریاست جمهوری کلینتون و هم پیمان بودن خانواده وی با پادشاهی آلسعود، درصدد است به ایفای نقش بهتر و مؤثرتر در منطقه و سوریه بپردازد.
۲ـ عربستان به دنبال گرفتن امتیازی خارج از حد متعارف است. از این رو به دنبال برکناری بشار اسد است و در صورت ناکامی، قصد دارد طرح دولت انتقالی را به اجرا بگذارد. دولت انتقالی مورد نظر عربستان نیز دولتی بدون حضور بشار اسد و تلفیقی از معارضان مسلح و معارضان داخلی است. در بحث دولت انتقالی، همین کشورها نیز به نوعی با یکدیگر اجماع ندارند؛ زیرا برخی کلاًً منکر وجود حضور دولت فعلی هستند و برخی دیگر به دنبال قدرتیابی معارضان در دولت انتقالی هستند. به هر حال، عربستان تا جایی که امکان دارد بر مواضع خود پافشاری میکند تا بتواند به حداکثر امتیاز دست پیدا کند.
حال باید به این پرسش نیز پاسخ داد که برکناری «محمد علوش» از مذاکرات اخیر در راستای همین سناریوهای عربستان بوده است؟ آیا ارادهای غیر از اراده علوش در پشت پرده این امر قرار دارد؟
علوش که مذاکرهکننده ارشد گروه مخالفان مسلح ریاض و مورد حمایت عربستان سعودی و نماینده گروه تروریستی جیشالاسلام است، علت استعفای خود را «عقیم ماندن» مذاکرات صلح در سوریه بیان و اعلام کرد که این مذاکرات نتیجهای برای انتقال سیاسی بدون بشار اسد نداشته است.
اما در بحث چرایی استعفای علوش، بیشتر تحلیلگران کارشکنی عربستان را عامل این امر میدانند. در همین زمینه میخائیل بوگدانف، معاون وزیر خارجه روسیه واکنش نشان داد و گفت: «حذف علوش از مذاکرات دارای نتایج سازندهای خواهد بود؛ چرا که این افراد به طور کلی موضعی غیرسازنده اتخاذ میکردند و نمیخواستند درباره موضوعی سازنده به توافق برسند.» جیشالاسلام که رهبری آن برعهده علوش است، گروهی مورد حمایت ریاض و حاکمان فاسد سعودی است. بنابراین، نمیتوان گفت که علوش تنها به دلیل بحث مذاکرات کنار کشیده است. به یقین ارادهای خارج از اراده وی پشت این کنارهگیری قرار دارد.
عربستان امروزه با مهرهچینی وسیع و گسترده در داخل سوریه، تجهیز مخالفان و اعلام حمایت از معارضان به نوعی افسار این گروهها را در دست دارد. مهمترین پیام ریاض از کنارهگیری علوش، نشان دادن قدرت ریاض در نقش بازیگر اصلی در تحولات سوریه است. به نوعی عربستان این پیام را به روسیه و حتی آمریکا داده است که توافقاتی همچون آتشبس یا مذاکرات سیاسی بدون حضور ریاض و حمایت این کشور امکانپذیر نیست.
عربستان بر پایه سیاست تفرقهافکنی و جلوگیری از تغییر موازنه قوا به سود ارتش و همچنین پیشرویهای اخیری که در منطقه منبج رقه از سوی کردها صورت گرفته، بازیگران خارجی سوریه را به تکاپو انداخته است که به هر صورت ممکن موازنه را به نفع خود و معارضان برگردانند.