رضا اشرفي/ راستگرايان افراطی و ميانه پيروز انتخابات پارلماني ايتاليا شدند تا ديگران را به اين باور برسانند كه اتحاديه اروپا برخلاف شعارها و رويكردهايي كه تاكنون داشته، به سمت راديكاليسم، ناسيوناليسم منفي و حتي فاشيسم، قومگرايي و شوونيسم پيش ميرود.
البته نبايد اين مسئله را ناديده گرفت كه در انتخابات شكل گرفته، هيچ یک از احزاب و حتي ائتلافها به طور قاطع پيروز نشدند. بنابراين، همچون دورههاي گذشته بايد شاهد یک دوره چانهزنيهاي مداوم در حالت بیثباتی در اين كشور بود؛ زیرا طيفهايي كه رأی بالايي آوردهاند، به راحتي نميتوانند كابينه تشكيل دهند؛ اما آنچه به طور قطع ميتوان نظر داد، اين است كه راستگرايان در دو طيف ميانه و تندرو دست بالا را دارند.
از اين منظر ضد مهاجران، مخالفان اتحاديه اروپا، دشمنان منطقه پولي يورو، مليگرايان مخالف ديگران از جمله مسلمانان و حتي ديگر كشورهاي اروپايي بسيار به قدرت نزديك شدهاند. «نيويوركتايمز» در اين باره نوشت: «انتخابات ایتالیا آخرین موج قدرتمند در جریان طغیان ضد مهاجرت، ضد اتحادیه اروپا و ضد دموکراتیک است که سیاست اروپا را ویران کرده است. این انتخابات مخالفت قاطعانه مردم با احزاب سنتی و رهبری ملی بود که از سیل مهاجران از آفریقا و خاورمیانه و سالها رکود به تنگ آمدهاند.»
در اين انتخابات كه احزاب چپ به همراه دولتمردان و مقامات پيشين و سنتي با شكست مواجه شدند، احزابي همچون «به پيش ايتاليا» كه رهبري آن را سيلويو برلوسكوني با گرايش راست ميانه در اختيار دارد، به همراه احزاب افراطي «ليگا» (ليگ شمال) به رياست ماتئو سيلويني و حزب «برادران ايتاليا» به رياست خانم جورجيا ملوني و جنبش «پنج ستاره» كه از سوي لوئیجی دی ماریو ۳۱ ساله رهبری میشود، به تشكيل دولت نزديك شدهاند. حزب «پنج ستاره» كه بيشترين آرا را به خود اختصاص داده، حدود 10 سال پيش به دست يك كمدين معترض ايتاليايي وارد عرصه سياسي شد.
پیش از هر چيز بايد يادآوري كرد كه در اين طيف اتحاد و همزيستي قاطعي وجود ندارد؛ برای نمونه حزب برلوسكوني بارها اعلام كرده است مخالف اتحاديه اروپا نيست؛ اما در ديگر مسائل از جمله ضديت با مهاجرت و... اتفاق نظر دارند. به همين دليل گفته ميشود ائتلاف راستگرايان نيز چندان مطمئن نخواهد بود. به گونهاي كه ميتوان اين انتخابات را به نمونه اتريش نزديك دانست كه در آن افراطگرايان با راستهاي ميانه دولت را تشكيل دادهاند و ميزان قابل توجهی از كرسيهاي كابينه را در اختيار گرفتهاند.
سطح و ميزان افراطگرايي در طيف انتخابات ايتاليا به اندازهاي است كه تنها اميد اتحاديه اروپا به سيلويو برلوسكوني است كه در سال ۲۰۱۱ به دلیل رسواییهای جنسی و مشکلات حقوقی از سمت نخستوزیری مجبور به استعفا شد.
يكي از بزرگترين مشكلات و چالشهاي اتحاديهگرايان اين است كه تمايلات واگرايي در اين اتحاديه از يك سو به شدت افزايش پيدا كرده و از سوي ديگر به شكل زنجيروار در كل اتحاديه اروپا حضور دارد. اين بحران هويت كه جوامع اروپايي را به سمت راديكاليسم پيش برده، بيش از اين در انتخابات هلند، فرانسه، آلمان و حتي انگليس و... خود را نشان داده است. برای نمونه، «ماتئو سالوینی» رهبر حزب ليگا يكي از علاقهمندان جدي مارين لوپن است كه در انتخابات فرانسه حتي تا مرحله دوم هم پيش رفت و عرصه را به مکرون، رئيسجمهور كنوني فرانسه باخت؛ اما كاملاً به آينده اميدوار است.
نبايد اين مسئله را فراموش كرد كه راديكاليسم ايتاليايي از نظر هويتي و تاريخي به فاشيسم نزديك است و اين ميتواند به معناي ضديت با دموكراسي هم باشد كه اتحاديه اروپا و به طور كل غرب آن را براي خود ارزش ميداند و نگران است كه مبادا چنين گرايشهايي گام به گام به سمت فروپاشي دموكراسي در اروپا و حتي غرب پيش برود. چالشي كه در آلمان نيز وجود دارد و حاميان نازيسم آلماني در جايگاه نئونازيها براي اولين بار پس از جنگ جهاني دوم وارد پارلمان آلمان شدهاند. آدلف هيتلر نيز از طريق انتخابات و نهادهاي دموكراتيك، قدرت را در اين كشور به دست گرفت.
تهديدي كه اگر چه نميتوان به راحتي گفت اروپا به آن سمت پيش ميرود، اما به هر حال چنين تمايلات اجتماعي كه تأثیرات سياسي كلان دارد، به طور کامل به چشم ميآيد و در انواع انتخابات خود را نمايان میکند. به نظر میرسد، چنين خواستهاي در حال تبديل شدن به ارزش در غرب است؛ به ویژه آنکه دونالد ترامپ در جايگاه رياستجمهوري آمريكا نيز به تازگی تمايلات رياست مادامالعمر را ابراز كرده است! تا مقدمهاي باشد كه دموكراسي عليه دموكراسي شكل بگيرد. بنابراين ميتوان گفت، در آينده بايد منتظر تنشهاي تمدني در غرب بود.
آنچه در روند تحولات اروپا مشاهده میشود، رویکرد مردم به جریانهای خارج از ساختار اروپایی است که نشاندهنده رشد ملیگرایی و البته نارضایتی مردمی از ادامه وابستگی به اتحادیه اروپایی است که نه تنها جایگاه جهانی برای آنها رقم نزده؛ بلکه موجب شده است به منزله وابستگان به آمریکا در مسیر انزوای جهانی قرار گیرند.