احمدرضا هدایتی/ شایعهپراکنی، سیاهنمایی اوضاع و بزرگنمایی مشکلات راست و دروغ و تکرار و تأکید بر کاستیهایی که عمدتاً به واسطه شیطنت به مردم و کشور ما تحمیل شده، برخی از شگردهایی هستند که هر چند استکبار از آن استفاده میکند؛ اما متأسفانه برخی رسانههای داخلی نیز از آن بینصیب نماندهاند.
مشاهده شده که گاهی رسانههای داخلی نیز در دام این توطئهها گرفتار شده و با صحه گذاشتن و تأیید و بزرگنمایی بیش از حد مشکلات و مقصر جلوه دادن بیقید و شرط همه مدیران و مسئولان، ناخواسته دامنه انتظارات اجتماعی را افزایش داده و وخامت اوضاع را تشدید میکنند.
این در حالی است که مسائل و مشکلات، ترجیحاً و حتیالمقدور باید پیش از تبدیل شدن به یک معضل اساسی، شناسایی و اولویتگذاری شده و با همکاری متقابل مردم و مسئولان مربوط برطرف و در صورت لزوم پس از اخذ نتیجه لازم رسانهای شوند، تا از ایجاد نگرانی و ناامیدی بیمورد در جامعه جلوگیری شود.
برای نمونه، کم و بیش همه رسانههای کشور در جریان حوادثی، مانند سیل و زلزله، همواره فقط اشکالات کار دستگاههای گوناگون دولتی را بیان میکنند و معمولاً نقش خود مردم در پیشگیری از بروز حوادث و کاهش خسارات و تلفات نادیده انگاشته میشود؛ در صورتی که در بسیاری از موارد اگرچه دولت نقش و مسئولیت اصلی را بر عهده دارد؛ اما این مسئولیتها نافی نقش و وظیفه مردم در جلوگیری از کاهش اثرات حوادث نیست.
مقاومسازی و بیمه ابنیه و به ویژه منازل مسکونی پیش از بروز حوادث، واکنش نشان دادن و جلوگیری از تخریب محیطزیست از سوی افراد فرصتطلب و زیادهخواه، همکاری در بهینهسازی مصرف آب و دیگر موارد مشابه، نمونه برخی از اقداماتی هستند که جزء وظایف و مسئولیتهای شهروندان هم قرار دارد.
این نکته از آن رو حائز اهمیت است که بسیاری از شهروندان طبق یک عادت نامطلوب و حتماً ناخواسته، در هر شرایطی و حتی در صورت برخورداری از اوضاع مناسب مالی، در پاسخ به چرایی و علت عدم ایفای نقش شهروندی خود، همواره ناتوانی مالی یا ناآگاهی را دلیل اصلی کمکاری خود عنوان میکنند و در نهایت انتظار دارند دولت یک میز اداری با حقوق مکفی در اختیارشان بگذارد.
البته ضعف نظام آموزشی در فرهنگسازی و آگاهسازی عمومی و کمکاری رسانهها در اطلاعرسانی کامل و صحیح، انکارشدنی نیست؛ اما اخبار و اطلاعات منتشره گویای این نکته است که در بسیاری از موارد، ناتوانی مالی فقط بهانهای برای شانه خالی کردن از زیر بار وظایف و مسئولیتهای اجتماعی است که بر عهده هر یک از ما قرار دارد و نشانهها نیز بر صحت این نکته دلالت دارند.
موارد ذیل نمونه برخی از نشانههای بهبود تدریجی وضعیت معیشتی مردم طی سالهای پس از انقلاب اسلامی است؛ موضوعی که این روزها و به ویژه در ایام عید امسال، شاید بیش از گذشته در رسانهها انعکاس یافته و به راحتی برای افکار عمومی جامعه قابل تحلیل و تفسیر است.
یکی از خبرهای منتشر شده در این زمینه، افزایش حدود 20 درصدی تعداد سفرهای نوروزی و دیگر تعطیلات و مدت ماندگاری هموطنان در این مسافرتها (اعم از خارجی و داخلی) است و خوشبختانه این رفتوآمدها در انحصار قشر یا گروه خاصی از افراد جامعه نیست؛ چرا که معمولاً در طول سال و در ایام هر نوع تعطیلات، بلافاصله مناطق گردشگری و جادههای کشور مملو از انواع خودروهای عادی و ارزان یا لوکس و گرانقیمت میشود و این وضعیت، خود گویای بهبود نسبی وضعیت معیشتی مردم است.
افزون بر این، اظهارات مبنی بر رضایت اصناف از کسبوکارِ تجاری در مصاحبه ایام عید امسال آنها با رسانهها و نیز حجم خریدها و رفتار اسرافگونه برخی از هموطنان برای تعویض و دور ریختن اثاثیه و لوازم منزل، مانند انواع کمد، تختخواب، مبل، فرش، کابینت و سایر اقلام مشابه سالم و قابل استفاده در مناطق مختلف مرفهنشین و حتی مستضعفنشین، نه تنها بیانکننده افزایش مستمر قدرت خرید افراد است، بلکه در پارهای از موارد، مؤید تغییر نامطلوب سبک زندگی مبتنی بر فرهنگ تجملگرایی و صفتِ مذموم چشم و همچشمی است.
بنابراین، با توجه به وضعیت مورد اشاره، مطالبه شرایط بهتر نمیتواند بهانه مناسبی برای فرار از کار و تلاش مؤثر (کارآفرینی) و پوشش درستی برای ابراز نارضایتی از سوی گروههای عمدتاً برخوردار، در جهت دستیابی به توقعات بعضاً نابجایی باشد که گاهی ممکن است در تغییر سبک زندگی یا ناهنجاریهای رفتاری و اخلاقی آنها ریشه داشته باشد.
به عبارت دیگر، بخش عمده اعلام نارضایتی و ناسپاسی از وضعیت موجود، معمولاً از سوی قشر مرفه و برخوردار جامعه مطرح میشود و هموطنانی که در وضعیت اقتصادی سخت به سر میبرند، با وجود نیازهای ضروری و انتظارات بحقشان، همچنان در ردیف قانعترین و شاکرترین اعضای جامعه قرار دارند.
به یقین، مقایسه تصویری و تحلیلی شرایط پیش و پس از انقلاب اسلامی و نیز وضعیت جمهوری اسلامی ایران در قیاس با دیگر کشورهای منطقه یا کشورهای همتراز میتواند به درک بهتر این نکات کمک کرده و رشد جهشی و دستاوردهای ایران در بسیاری از علوم و صنایع را اثبات کند و این اقدامی است ضروری که رسانه ملی به راحتی قادر به اجرای
آن است.
ذکر مجدد این نکته ضروری است که بیشک مردم ایران به واسطه پرچمداری احیای اسلام ناب محمدی(ص) و با توجه به ظرفیتهای موجود و قابل دسترس، شایسته و سزاوار وضعیتی به مراتب بهتر و البته به دور از اسراف و تبذیر هستند و مسئولان نیز وظیفه دارند در راستای اجرای فرامین و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و اسناد بالادستی کشور، این شرایط را فراهم کنند.