پس از فروپاشی جهان کمونیسم، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی(ناتو) به منزله بازوی نظامی صهیونیسم بینالملل در گسترش به شرق، بهویژه حوزه دریای مدیترانه و غرب آسیا نقش ویژهای برای خود تعریف کرد. این موضوع بهویژه پس از عملیات ۱۱ سپتامبر و با افزایش تبلیغات ائتلاف غرب علیه جریان اصیل اسلامی و معادل دانستن آنان بهمثابه تروریسم بینالمللی و تهدیدات نامتقارن نمود بیشتری یافت.
به همین منظور، ناتو در چهارچوب راهبرد گسترش به شرق، برنامه راهبردی «گفتوگوهای مدیترانهای» با اولویت سازوکارهای امنیتی ـ سیاسی را که از سال 1994 در دستور کار قرار داده بود، اجرایی کرد. در اجرای این طرح، کشورهای مصر، اردن، تونس، الجزایر، مراکش و موریتانی به همراه رژیم غاصب صهیونیستی حضور داشتند. این طرح راهبردی بر پایه افزایش دیدارهای سیاسی میان کشورهای فوق، تبادل اطلاعات و فناوریهای نظامی و برگزاری رزمایشهای نظامی ـ امنیتی و تبادل اطلاعات در زمینه مبارزه با جریان خودخوانده تروریسم بینالمللی قرار داشت و عملاًً در چهارچوب آن پروژه عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی به نتیجه میرسید.
اما مهمترین اقدام راهبردی و مؤثر ناتو و رژیم صهیونیستی در جهت اهداف کلان این برنامه راهبردی، در سال ۲۰۰۱ با امضای پیمان رفع موانع امنیتی آغاز شد که با انعقاد این قرارداد، رژیم صهیونیستی اجازه یافت در برنامههای دفاعی ناتو مشارکت کند. دستاورد خاص رژیم غاصب صهیونیستی از حضور در این پیمان خروج نسبی از بحران مشروعیت و کسب وجهه بینالمللی ـ حداقل در میان کشورهای غربی ـ بود. افزایش دامنه قدرت رژیم اشغالگر صهیونیستی که نتیجه دیگر این پیمان امنیتی بود؛ سران غاصب صهیونیستی را بر آن داشت تا در سیاستهای فرامنطقهای خود راهبردهای امنیتی ناتو را مدنظر قرار دهند؛ به گونهای که تمایل هر دو طرف ناتو و رژیم صهیونیستی برای حضور در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی را به دنبال داشت و برگزاری رزمایشهای مشترک و ارسال تجهیزات و ادوات نظامی به کشورهایی، چون گرجستان، ازبکستان و آذربایجان از سوی رژیم غاصب صهیونیستی از نمودهای عملی آن بود.
طرح گسترش ناتو بهویژه با طرح ناموفق خاورمیانه بزرگ آمریکایی اهمیت بیشتری یافت؛ به گونهای که ایالات متحده طی نشست امنیتی سران ناتو در استامبول(2004) بسیار تلاش کرد تا اعضای ناتو را در سیاستگذاریهای خاورمیانهای خود کاملاًً مشارکت دهد.
این مسئله از آنجا دغدغههای امنیتی بیشتری را برای تحلیلگران سیاسی ایجاد میکند که به تازگی و برای اولین بار در چند دهه گذشته، رژیم اشغالگر صهیونیستی دفتری را در بروکسل، یعنی در مقر پیمان ناتو راهاندازی کرده است تا تمهیدات عضویت خود در ناتو را فراهم کند.
حال پیوستن رژیم اشغالگر صهیونیستی به نیروهای دریایی ناتو، فرصت حضور در پهنههای دوردست آبی را به این رژیم میدهد، بدون آنکه هیچ گونه حساسیتی نسبت به این حضور صورت گیرد. این موضوع پرسشهای بسیاری در زمینههای نظامی، سیاسی و حتی راهبردی درباره پیامدهای عضویت این رژیم در این پیمان نظامی ایجاد کرده است، از جمله اینکه موضوع عضویت رژیم غاصب صهیونیستی در ناتو چه تأثیری بر وضعیت نابسامان منطقه دارد و هر کدام از دو طرف (ناتو و تل آویو) چه سودی از این عضویت احتمالی میبرند؟ برای پاسخ به پرسشهای فوق و نیز تبیین دقیق مسئله عضویت رژیم صهیونیستی در ناتو، آن هم در چنین شرایطی، ذکر چند نکته مهم ضروری است:
اول، مقامات رژیم غاصب صهیونیستی به خوبی این نکته را درک کردهاند که صهیونیسم بینالملل و همپیمانان غربیاش به دنبال حفظ سلطه و سیطره خود بر منطقه راهبردی غرب آسیا هستند و روند حوادث منطقه ـ به ویژه پس از شعلهور شدن جنگ در منطقه و قرار گرفتن شماری از کشورهای عربی در صف بانیان جنگ ـ نشان میدهد، ناتو مهره کلیدی صهیونیسم و مشت فولادی آن در اجرای سیاستها، تحقق رویاها و دسترسی به اهدافش در این منطقه پرتنش و حساس است.
دوم، در اوضاعی که با تلاشهای مجاهدانه جریان مقاومت، پروژه داعش و نوسازی جغرافیای سیاسی منطقه به شکست منجر شده است و با وجود برخی اختلافات در داخل ناتو، منافع در هم گره خورده صهیونیسم بینالملل و دول غربی سبب شده است تا مسئله عضویت رژیم صهیونیستی در ناتو شکل عملی و رسمی پیدا کند. به همین دلیل، کاخ سفید شرایط لازم را فراهم میآورد تا ناتو و تلآویو نقش مهم خود را در مناقشات آتی و احتمالی در منطقه غرب آسیا ـ البته در صورت وقوع ـ ایفا کنند و حضور نیروهای ناتو و کشتیهای جنگی این نهاد در غرب آسیا و افغانستان و در مرزهای سوریه و ایران شاهدی بر این مدعاست.
نکته پایانی اینکه، باید دانست ناتو بازوی نظامی صهیونیسم بینالملل بوده و مسئله عضویت رژیم صهیونیستی در ناتو چیزی جز سناریوی فریبنده سیاسی نخواهد بود. سناریویی که اهدافی جز تأمین هر چه بیشتر امنیت رژیم غاصب صهیونیستی و عادیسازی روابط این رژیم با دول خودفروخته عربی را به دنبال نخواهد داشت.