محمدرضا عارف، رئیس شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان با انتقاد از عملکرد هم‌طیفانش پس از پیروزی در انتخابات‌های اخیر و عملکرد ضعیف نمایندگان این جریان گفت: در مقطع فعلی نگرانیم. اعضای شوراهای شهر و روستا به ویژه در کلان‌شهرها توجه کنند که رمز پیروزی ما وحدت بود. نباید اعضای شوراها به دنبال سهم‌خواهی باشند؛ چرا که سهم‌خواهی تجربه ضربه به گفتمان اصلاحات را تکرار می‌کند.

عدالت در پرتو ولایت‌ـ ۳


  عزیز غضنفری/ در ادامه مباحثی که درباره عدالت در دو شماره پیشین ارائه شد، در این بخش به موانعی که در جامعه بر سر راه تحقق عدالت اثرگذار هستند، اشاره می‌کنیم. عدالت از آن نظر که از آرمان‌های بشری و جزء محوری‌ترین حرکت‌های پیامبران و ائمه معصوم(علیهم‌السلام) محسوب می‌شود، به طور طبیعی مخالفان جدی دارد. شاید اگر گفته شود علت دشمنی با رسولان الهی و امامان معصوم شیعه، ترویج شعار عدالت و تلاش برای تحقق عملی مصادیق آن در جامعه خود بوده، سخنی به گزاف نباشد.
در این بخش ما به دو دسته از موانع و مخالفان عدالت‌گرایی در جامعه اسلامی اشاره می‌کنیم و نظر به اهمیت و ضرورت بحث دسته دوم، درباره نظرات آنها با قدری تفصیل بحث خواهیم کرد.
گروه نخست کسانی را شامل می‌شود که از اساس با طرح شعار عدالت مخالفند؛ زیرا تحقق عدالت آرزوها و منافع آنان را به چالش می‌کشد. از این رو، کسانی که به دست‌اندازی به حقوق مردم عادت کرده و از قضا مناصب و جایگاه‌هایی را که اشغال کرده‌اند و منفعت‌ها و سرمایه‌هایی که اندوخته‌اند، از مسیر بی‌عدالتی و دور زدن عدالت بوده، طبیعی است با عدالت‌خواهی و مبلغان و مجریان عدالت از در کینه‌توزی و مخاصمه درآیند. کم نیستند کسانی که در تاریخ اسلام و انقلاب این‌گونه ظاهر شده‌اند و به دلیل عناد با عدالت، جامعه، فرصت‌ها و امکانات عمومی را قربانی منفعت‌طلبی‌های شخصی خود کرده‌اند.
گروه دوم از کسانی که در مسیر اجرای عدالت مانع ایجاد می‌کنند، افراد و دسته‌های فکری و سیاسی هستند که شعارشان عدالت‌طلبی است، اما فی‌الواقع بیشترین ضربه را به اجرای عدالت وارد می‌کنند. در موضوعات اسلامی زیاد شنیده‌ایم که برخی امور معنوی، بعضی از فضیلت‌های اخلاقی و حتی برخی از عباداتی که انسان انجام می‌دهد، خود در نقش حجاب ظاهر می‌شوند و انسانی را که در پی کمال است، از حقیقت دور می‌کند. در ماجرای خلقت حضرت آدم، ابلیس به پشتوانه شش هزار سال عبادت دچار «ولایت‌گریزی» شد؛ این دشمنی با «ولی خدا» به دلیل این بود که ابلیس استکبار ورزید و خود را برتر از آدم دانست. 
یا وقتی به مقطعی دیگر از تاریخ نگریسته می‌شود، به مصادیق و حوادثی برمی‌خوریم که عده‌ای با اینکه شعارشان عدالت‌خواهی بوده، اما در مقابل ولی خدا به نقطه شک و تردید یا تقابل شدید می‌رسند. خوارج که هیچ‌گاه درک درستی از حقیقت ولایت نداشتند، با همین شعار عدالت‌گرایی عرصه را بر امام علی(ع) تنگ کردند و کار را به «جنگ با ولایت» کشاندند و آخرالامر حضرت علی(ع) به دست همین جماعت مدعی در محراب نماز به جرم بی‌توجهی به عدالت به شهادت رسیدند، در حالی که امام علی(ع) در عدالت کاملاً شدید و سخت‌گیر بود.
درکِ چیستی و مصداق عدالت آنقدر حساس و تعیین‌کننده است، تا جایی که مالک اشتر هم گاهی به دلیل رعایت عدالت، امیرالمؤمنین علی(ع) را مورد سؤال قرار می‌دهد که «آقا! این عدالت است که ابن‌عباس را که فامیل شماست، بر سر کار گذاشتی؟ البته حضرت در مقام پاسخگویی به مالک اشتر برمی‌آیند و می‌فرمایند که «قَالَ لَمَّا وَلَّی عَلِی بَنِی الْعَبَّاسِ... فَهَلْ وَلَّیتُ حَسَناً أَوْ حُسَیناً أَوْ أَحَداً مِنْ وُلْدِ جَعْفَرٍ أَخِی أَوْ عَقِیلًا أَوْ أَحَداً مِنْ وُلْدِهِ... وَ بَعْدُ فَإِنْ عَلِمْتَ أَحَداً هُوَ خَیرٌ مِنْهُمْ فَأْتِنِی بِهِ»؛ اولاً من که حسن و حسینم یا فرزندان برادرم جعفر یا عقیل را نگذاشتم که از بستگان نزدیک من هستند، اگر تو از ابن عبّاس بهتر سراغ داری، او را بیاور.»(شرح ابن ابی‌الحدید، ج15، ص99)
از این رو در فرهنگ اسلامی پذیرفته شده نیست که افراد یا برخی گروه‌ها اراده کنند به دلیل عدالت‌طلبی با ولی خدا وارد تقابل شوند. باید باور کرد که فلسفه رسالت و ولایت اولیای خدا استقرار عدالت است و آنها خود بیش از همه دغدغه اجرای قسط را دارند؛ اما عدالت به فرمایش رهبر معظم انقلاب با عقلانیت و معنویت در هم تنیده است. از نگاه رهبر حکیم انقلاب، اگر عدالت از عقلانیت و معنویت جدا شد، دیگر عدالتی در کار نخواهد بود. ایشان وجود عقلانیت را به این دلیل مهم دانستند که اگر عقل و خرد در تشخیص فهم و مصادیق عدالت به کار گرفته نشود، انسان را به گمراهی می‌کشاند.

  مهدي سعيدي/ آنچه از گذشته بشر در دفتر تاريخ گرد آمده است، مي‌توان شرح ماجراي مصاف اراده‌ها دانست! اراده‌هايي دروني که تلاش کرده‌اند محيط اجتماعي را مطابق با فهم و خواست خود تغيير دهند و جهان را آن‌گونه که خواسته‌اند، بنا بگذارند و دگرگون کنند! 
در تحليل پديده‌هاي اجتماعي اعتبار و جايگاه اراده‌هاي بازيگران و نسبت آن با ساختارهاي سياسي در قالب نظريه ساختار‌ـ کارگزار بررسي شده است. برخی از نظریه‌پردازان معتقدند، اين اراده بازيگران نيست که تحولات سياسي‌ـ اجتماعي را رقم مي‌زند! بلکه اين جبرهاي ساختاري هستند که اراده و تصميمات افراد را مديريت و مهار مي‌کنند. در اين نگاه، اراده‌ها چندان نقش‌آفرين نيستند و آدمی در برابر روندهاي اجتماعي حالت انفعالي دارد و روح محافظه‌کاری بر جهان حاکم است!
دسته ديگر معتقدند، هر چند وجود محدوديت‌هاي ساختاري مي‌تواند اختيار و انتخاب آدمي را محدود کند، اما اراده آدمي بزرگ‌تر از آن است که در حصارها بماند! اراده‌هاي بزرگ حصار ساختارها را برشکسته و آنها را دگرگون کرده و طرح نو در می‌اندازند و اهداف دست‌نايافتني را محقق می‌کنند! حاصل اين رويکرد، محوريت انسان در اجتماع و تقويت روحيه انقلابي است! جامعه‌اي در حال «شدن» و دگرگوني‌هايي که حاصل بازيگراني است که با اراده‌ بزرگ خود روند تاريخ را تعيين کرده‌اند و سرنوشت آينده بشري را نيز رقم خواهند زد!
در آموزه‌های اسلامی نقش همت و اراده آدمي به منزله نيروهاي فعال و اثرگذار و تاريخ‌ساز، مورد توجه قرار گرفته است! این رویکرد را می‌توان در کلام رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی نیز مشاهده کرد. تأکيد بر محوريت اراده‌ها در تقابل بين نظام اسلامي و استکبار جهاني در همه ميدان‌هاي رويارويي، کليدواژه‌اي است که در طول ساليان اخير بارها مورد تأکيد رهبر معظم انقلاب اسلامي قرار گرفته است. معظم‌له سال‌ها پيش تعبير عجيبي را به کار بردند و چنين فرمودند که «جغرافياي سياسي دنيا را اراده و ايمان انسان‌ها در آينده تعيين خواهد کرد.» رهبر معظم انقلاب در سال 1386 نيز در جمع دانشجويان تأکيد ورزيدند، «در دنيا يك جنگ عظيم و يك چالش بزرگ برپاست؛ جنگ توپ و تفنگ نيست، اما جنگ اراده‌ها و عزم‌ها و سياست‌ها و تدبيرهاست.» در آغاز به کار دولت اعتدال نيز رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار با مسئولان نظام اسلامي بر اين حقيقت تأکيد ورزيدند که «در عرصه‌هاي گوناگون جهاني، درگيري‌ها غالباً جنگ اراده‌ها است؛ هر طرفي كه اراده‌اش زودتر ضعيف شود، شكست خواهد خورد.» 
صحنه مواجهه چهل ساله جمهوري اسلامي و نظام استکبار جهاني را می‌توان تجلی عینی «مصاف اراده‌ها» دانست! که در عرصه‌هاي نظامي، امنيتي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي خودنمایی کرده است و آخرین آن تقابل دو اردوگاه در ماجرای برجام است. در این مصاف، از یک‌سو رئيس‌جمهور ديوانه‌اي قرار دارد که به هيچ پيمان و تعهد بين‌المللي پايبند نيست و تلاش دارد با زياده‌خواهي روز افزون، مناسبات قدرت را به نفع خود رقم زند و جمهوری اسلامی را مقهور خود کند. از دیگر سو، ملتی مستقل که چهار دهه در برابر زیاده‌خواهی جبهه گسترده استکبار جهانی ایستاده و ترفندهای متعدد آنان را خنثی کرده و اکنون استوارتر از گذشته بر دفاع از حقوق حقه خود پافشاری می‌کنند! 
سردمداران جبهه باطل حربه تهديد و ارعاب را برای تحميل اراده خود بر جبهه حق به کار برده تا آنان را به کرنش، انفعال و تسليم وا دارند و اراده مؤمنان را سست کنند! اما نباید فراموش کرد که در مصاف اراده‌ها، اردوگاهی که از تهدیدات پوشالی دشمن نهراسد و بر اهداف خود استوار باشد و به ظرفیت‌ها و سرمایه‌های درونی خود اعتماد بورزد، پیروز میدان خواهد بود! و این ویژگی جبهه مؤمنانی است که مبتنی بر سبک زندگي توحيدي زندگی کرده‌اند و با مؤلفه‌هايي چون اخلاص و ايمان، فاصله گرفتن از دنياگرايي، اميدواري و اطمينان خاطر به تحقق وعده نصرت الهي و شوق به جهاد و شهادت مأنوس شده‌اند.


   حسن خدادی/ همه می‌دانند امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) اندیشمند بزرگی است و اندیشه ایشان، مانند هر متفکر بزرگی وجوه متعددی دارد که قرائت‌های گوناگونی از آن متصور می‌شود و ورود ایشان به عالم سیاست بر پیچیدگی آن افزوده است. در شکل‌گیری شخصیت امام، مبانی فقهی، عرفانی، فلسفی، تاریخی و کلامی نیز مؤثر بوده است و همین امر پیچیدگی شخصیت ایشان را نشان می‌دهد؛ از این رو اندیشه سیاست خارجی ایشان مبتنی بر گفتمان «رشد محور» است. اندیشه‌ای که جهان‌بینی توحیدی و رویکرد فلسفی خاصی نسبت به نظام هستی و انسان داشته و بر همین اساس متفاوت از مقام مقایسه با دیدگاه‌های دیگر رهبران سیاسی و مذهبی جهان در حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل است. 
ستیز آشتی‌ناپذیر امام خامنه‌ای با آمریکا نیز از سویی در رویکرد ایشان نسبت به جهان هستی و انسان ریشه دارد و از سویی دیگر ناشی از بدذاتی و بدعهدی این شیطان بزرگ است. از این منظر، می‌توان گفت در اندیشه الهی معظم‌له ایالات متحده نماینده حی و حاضر شیطان رجیم محسوب می‌شود. به عبارتی، در تفکرات ایشان اولاً، آمریکا به عنوان شیطان سرچشمه همه ناپاکی‌ها و رذیلت‌ها در جهان هستی است و ثانیاً، شیطان دشمن آشتی‌ناپذیر خدا و انسان است و مقابله شیطان با انسان تا روز قیامت ادامه دارد. در حقیقت، این تأکیدی بر وجه آشتی‌ناپذیری خود با آمریکا است و آن را سازش‌ناپذیری بین اسلام و کفر می‌داند. این خصوصیت ستیزه‌جویانه با آمریکا یکی از راهبردهای سیاست خارجی معظم‌له با آمریکا است که تحت هیچ شرایطی مگر اینکه یک مصلحت عالی ایجاب کند، نه می‌توان آن را تقلیل داد و نه از آن عدول کرد. عملکرد امام خامنه‌ای در زمینه روابط ایران و آمریکا نیز در چارچوب اصول و مبانی ایشان درباره سیاست خارجی قابل بحث است. ایشان همچون امام خمینی(ره) با نظام سلطه جهانی که بر سرنوشت کشورهای اسلامی (دارالاسلام) حاکم شده بود، به شدت مخالف بودند و آن را با اصول نفی سبیل و حفظ دارالاسلام در تضاد می‌دیدند. مظهر اصلی این سلطه، در مقطع کنونی آمریکا است. از نظر معظم‌له، آمریکا افزون بر گرایش‌های سلطه‌طلبانه بر جهان اسلام، بزرگ‌ترین دشمن اسلام نیز محسوب می‌شود. «آمریکایی‌ها سعودی‌ها را تحریک می‌کنند. خب چرا صهیونیست‌ها را تحریک نمی‌کنید؟ چون می‌خواهند جنگ مسلمان با مسلمان راه بیفتد. اگر این کشورها عقل داشته باشند با جمهوری اسلامی درگیر نمی‌شوند؛ اما اگر با ایران سینه ‌به ‌سینه شوند، قطعاً شکست خواهند خورد. [آمریکایی‌ها] می‌خواهند هزینه‌ مقابله با ملت مقتدر ایران را خودشان متحمل نشوند. آنکه باید پایش از منطقه قطع شود آمریکاست.»(10/2/1397)
بر همین اساس معظم‌له پیروی از سیاست خارجی و ایجاد روابطی را که به ضعف ملت در برابر ابرقدرت‌ها منجر شود، به صلاح ندانسته‌اند. معظم‌له در دیدار خود در جمع دانشجویان دانشگاه فرهنگیان نیز در این باره فرمودند: «از روز اول بارها گفتم به آمریکا اعتماد نکنید. گفتم اگر می‌خواهید قرارداد ببندید، تضمین لازم را بگیرید و بعد ببندید... یکی از شروطی که گفتم این بود که رئیس‌جمهور آمریکا باید امضا کند. مسئولین محترم زحمت کشیدند و عرق ریختند و خب، نتوانستند... دو سال‌ونیم است که ما در حال انجام این قرارداد هستیم و حالا این مردک می‌گوید من قبول ندارم.»(19/2/1397)
در نهايت مي‌توان گفت، ديدگاه امام خامنه‌ای در زمينه سياست خارجي برگرفته از تفكري فراگير و همه‌جانبه است كه محوريت آن را «عزت‌طلبی» تشکیل می‌دهد. در همین راستا، معظم‌له درباره خروج شیطان بزرگ از برجام فرمودند: «مسئولین کشور در امتحان بزرگی هستند: آیا عزت ملت را حفظ خواهند کرد یا نه؟... گفته می‌شود با سه کشور اروپایی ادامه می‌دهیم. من به این سه کشور هم اعتماد ندارم؛ به اینها هم اعتماد نکنید. اگر می‌خواهید قرارداد بگذارید، تضمین عملی بگیریم وَالّا اینها همان کار آمریکا را خواهند کرد. اگر نتوانستید تضمین قطعی بگیرید، دیگر نمی‌شود برجام را ادامه داد.»(همان)

 چهار شرط پس از برجام
زمانی‌نیا، معاون بین‌المللى وزیر نفت اعلام کرد: «برجام در صنعت نفت تا زمانی که نفت‌مان را بفروشیم و بازارمان را حفظ کنیم، عواید حاصل از فروش نفت را بدون مشکل دریافت کنیم، تجهیزات نفتی مورد نیاز صنعت نفت را خریداری کنیم و بتوانیم برای پروژه‎هایی که تعریف کردیم، تأمین مالی کنیم، معتبر است.» به گفته وی، اگر این چهار شرط برای ایران عملیاتی باشد، برجام برای صنعت نفت ایران معتبر است، در غیر این صورت برجام معنایی ندارد.
پیشنهاد ضرغامی به جمنا!
عزت‎الله ضرغامی در کنایه‌ای به جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در کانال خود در شبکه‎های مجازی نوشت: «حزب‌الله لبنان، با اقتدار برنده انتخابات پارلمان لبنان شد و دنیای مقاومت را بیش از گذشته به ادامه راه امیدوار کرد. حریف هم شکست را پذیرفت و با صدای بلند اعلام کرد. پیشنهاد می‌کنم جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (جمنا) یک دوره کارآموزی نزد برادران لبنانی بگذرانند.»
تصمیم ملی در فرودگاه!
حجت‌الاسلام ذوالنوری با اشاره به قول رایج تصویب شدن برجام در عرض 20 دقیقه در مجلس شورای اسلامی، عنوان کرد: «پرونده برجام طی چند ماه به ‌وسیله کمیته ویژه به ریاست آقای زاکانی بررسی و خط به خط مطالعه شد.» نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: «رئیس مجلس دستاوردهای این کمیته ویژه را مورد بی‌توجهی قرار داد و موضوع به‌ جای دیگری منتقل شد؛ آنچه در مجلس در عرض 20 دقیقه به تصویب رسید، به جز دستاوردهای این کمیته ویژه بود.» وی بیان کرد: «غربی‌ها برای ایران ضرب‌الاجلی را تعیین‌ کرده بودند که این موضوع با سفر رئیس‌جمهور همزمان شد. به همین دلیل مسئولان ذی‌ربط از جمله رئیس مجلس و رئیس‌جمهور، در فرودگاه برای برجام تصمیم‌گیری کردند که این امر برای تصمیم‌گیری در جهت سرنوشت یک ملت مناسب نیست.»
نامه ترامپ چگونه به ایران رسید؟!
نیویورک‌تایمز با اشاره به سخنان (19 اردیبهشت) رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران درباره خروج ترامپ از برجام، نوشت: «آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران روز چهارشنبه علناً اعلام کرد که نامه اول وجود دارد... البته او اشاره‌ای نکرد که متن این نامه چگونه به دستش رسیده است.» کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا از پاسخ به پرسش نیویورک‌تایمز درباره این ارتباط محرمانه ترامپ و شیخ‌نشین‌های عرب امتناع کردند. اما یک مقام دولتی آمریکا به روزنامه واشنگتن‌پست گفت که نامه اول حدود دو هفته قبل ارسال شده است. «تئودور کاراسیک» مشاور ارشد یک اندیشکده آمریکایی تأکید کرد: «اینکه رهبر ایران توانسته متن نامه را مطالعه کند، مسئله بسیار مهمی است؛ زیرا در آن نکات مهمی درباره اینکه ایران با چه اقداماتی از سوی آمریکا روبه‌رو خواهد شد، آمده است.» کاراسیک همچنین احتمال داد که این نامه را یکی از قدرت‌های منطقه‌ای که رابطه چندان بدی با ایران ندارد، مثل قطر، کویت، عمان، اردن یا حتی یک کشور خارجی مانند روسیه به دست ایران رسانده باشد.
کمک‌های آمریکا و چین چقدر است؟
اطلاعات ۴۳۰۰ پروژه در ۱۴۰ کشور جهان نشان می‌دهد، روش چین برای وام‌دهی بیش از آمریکا مورد توجه کشورها قرار گرفته است. مجموع کمک‌های مالی چین به کشورهای هم‌پیمان خود ۳/۳۵۴ میلیارد دلار و مجموع کمک‌های مالی آمریکا ۶/۳۹۴ میلیارد دلار بوده است. اگرچه مجموع کمک‌های مالی آمریکا در سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ میلادی بیش از چین است، اما در چهار سال آخر، این رتبه‌بندی معکوس شده است. از مجموع ۳۵۰ میلیارد دلار کمک مالی چین به کشورهای مختلف، عمده آن در حوزه انرژی بوده و پس از آن، حمل‌ونقل و مخازن و سپس معادن و ساخت‌وساز؛ یعنی دقیقاً حوزه‌هایی که می‌تواند پایه رشد اقتصاد چین باشد، اما کمک‌های آمریکا عمدتاً به شکل وام توسعه بوده است.

 شریک غیر قابل اعتماد ایران
وزارت خزانه‌داری آمریکا، گروهی از شهروندان و شرکت‌های ایران را با همکاری نهادهای اقتصادی و امنیتی حاکمیتی امارات ذیل ادعای انتقالات مالی برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تحریم کرد و به طور علنی از مشارکت امارات در این اقدام پرده برداشت؛ اتفاقی که به منزله علنی شدن جنگ اقتصادی امارات متحده عربی علیه ایران است. پیش از این هم، امارات متحده عربی در همراهی با برنامه عربستان سعودی برای ضربه به ایران، تحرکات سیاسی داشت. دولت امارات در اقدامی دیگر در حوزه اقتصادی، تلاش کرد، همه مفرهای موجود برای دور زدن تحریم‌ها از سوی نهادهای ایران را شناسایی و مسدود کند. این تحرکات پس از آغاز دریافت مالیات بر ارزش افزوده در ابتدای سال 2018 شدت گرفت تا به این ترتیب فعالان اقتصادی نزدیک به ایران شناسایی و فعالیت‌های‌شان در امارات محدود یا متوقف شود. رد پای این جنگ اقتصادی را می‌توان در بازار ارز جست‌وجو کرد که تقریباً از اواخر دی ماه سال 1396، بر بازار ارز در ایران تأثیر گذاشت. امارات متحده عربی که دومین شریک تجاری ایران است،  قید گردش مالی چند میلیارد دلاری با ایران را زده، به طور علنی در همراهی با آمریکا و عربستان، با تمام توان به اقتصاد ایران ضربه بزند. از این منظر به نظر می‌رسد ایران باید در زمینه همکاری اقتصادی با امارات تجدیدنظر جدی داشته باشد. 

حوزه‌ها باید تمام‌قد از حکومت الهی و مردمی دفاع کنند
آیت‌الله یزدی با انتقاد از برخی زمزمه‌ها مبنی بر بازگشت حوزه‌های علمیه به فضای پیش از انقلاب، گفت: «متأسفانه برخی با لباس روحانیت می‌گویند که حوزه‌های علمیه باید به وضع پیش از انقلاب برگردند، توجیه‌شان این است که حوزه علمیه نباید به حکومت و دولت وابسته باشد، اما مگر ما طرفدار وابستگی حوزه به حکومت هستیم؟ حرف ما این است که باید از این حکومت الهی و مردمی که برای احیای احکام و سنت‌های اسلامی و برای استقلال و آزادی برپا شده، تمام‌قد حمایت کنیم. در این مسیر روحانیت هم وظیفه دارد با توجه به دینی بودن نهضت و با توجه به اینکه امام راحل از درون همین حوزه‌ها قیام خود را شروع کردند، راه ایشان را تا رسیدن به همه آرمان‌ها و شعارها ادامه بدهیم.» حجت‌الاسلام‌ محمود رجبی، قائم‌مقام مؤسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره ) هم در این باره گفت: «اگر حوزه بخواهد نگاه درستی به مسائل دینی داشته باشد، باید به این باور برسد که اجرای کامل و بهینه و دقیق تعالیم دینی وابسته به این است که نظام دینی حاکم باشد؛ یعنی ما نمی‌توانیم شکل ایده‌آل اجرای دین را در نظر بگیریم و بگوییم دستورها و آموزه‌های اسلام به طول کامل و جامع اجرا می‌شود، اما نظام حکومتی در آن نیست. این نشدنی است. دومین بُعد از رابطه‌ بین حوزه و نظام اسلامی، بُعد عاطفی آن است؛ اینکه حوزه در برابر تشکیل حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه احساس مسئولیت می‌کند و نگران نظام اسلامی است؛ چه به لحاظ تشکیل و چه به لحاظ حفظ و نگهبانی و چه به لحاظ تقویت و دفاع از آن.»