الماس نصر/ یکی از اهداف مهم نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) عدالت اجتماعی بود. به تبعیت از امام(ره) یکی از دغدغههای مهم حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای نیز عدالت اجتماعی و اجرای آن در جامعه است. ما در این نوشتار کوتاه مطالبی را درباره عدالت و ابعاد گوناگون آن از منظر قرآن و روایت بیان میکنیم.
جایگاه و اهمیت عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی در اندیشه دینی از چنان جایگاه ویژهای برخوردار است که هیچ امر دیگری با آن قابل مقایسه نیست. این عدالت برخاسته از عدلی کلی است که حاکم بر همه چیز است. عدل به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود که مبنای همه امور است. مولیالموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) در نهجالبلاغه در حکمت 437 میفرمایند: «العدلُ یَضُع الاُمور مواضِعَها»؛ عدالت کارها را در جای خودش مینهد.
خداوند متعال همه چیز را بر عدل استوار کرده است. برپایی همه امور به عدل و استواری همه چیز به آن است؛ چنانکه در حدیث نبوی آمده است؛ «بالعدلِ قامت السّماوات و الارض». (المفردات، ص 325/ تفسیر صافی، ج 2، ص 638)
در نظام دین، نه تنها همه چیز بر عدل استوار است؛ بلکه عدل مقیاس همه چیز است.
استاد شهید مرتضی مطهری در این باره میگوید: «در قرآن کریم، از توحید گرفته تا معاد و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت. از آرمانهای فردی گرفته تا هدفهای اجتماعی، همه بر محور عدل استوار شده است. عدل قرآن، همدوش توحید، رکن معاد هدف تشریع نبوت، فلسفه زعامت و امامت، معیار کمال فرد و مقیاس سلامت جامعه است.» (مرتضی مطهری، عدل الهی، انتشارات حکمت، ص 38)
پس عدل هدف و معیار و مقیاس است. همه چیز با عدل سنجیده میشود. عدالت، اصلی اساسی است که ارسال رسل و انزال کتب برای آن است و از مبارزه رسولان و هدف اجتماعیـ سیاسی پیامبران و مصلحان با آن محقق میشود. جان رسالت آنان عدالت بوده است که دین و امکان آن به عدالت زنده است. مولیالموحدین امیرمؤمنان علی(ع) فرموده است: «العدل حیاءُ الاحکام»؛ اجرای عدالت سبب زنده ماندن احکام دین است. (غررالحکم، ج 1، ص20/ مستدرکالوسائل، ج 11، ص 318)
دین و احکام دین و شریعت بدون عدالت روح ندارد. عدالت جان شریعت است. جان دین است. دین فارغ از عدالت، دین نیست. دین منهای عدالت، وسیلهای است برای به بند کشیدن انسانها در رفتنشان به سوی حق، عدالت اصلی بنیادین است که ملاک تشخیص حق و باطل و مقیاس سنجش همه چیز از جمله دین است.
اصل عدالت از مقیاسهای اسلام است که باید دید چه چیز بر او منطبق میشود. عدالت در سلسله علل احکام است، نه در سلسله معلولات. نه این است که آنچه دین گفت عدل است؛ بلکه آنچه عدل است دین میگوید. این معنای مقیاس بودن عدالت است برای دین.
قیام و مبارزه و حکومت انبیا برای خدا و تحقق عدالت و حق بوده است. چنانکه خداوند متعال به حضرت داود(ع) فرمودند:
«یا داوودُ انّا جعلناک خلیفته فیالارض فاحکم بینالناس بالحّق»؛ ای داوود، ما تو را در زمین خلیفه و جانشین گردانیدیم، پس میان مردمان به حق داوری و حکم کن.(ص 26)
ارزش و بزرگی عدالت در سطح اجتماع به حدی است که به صورت اصلی بنیادین بدلناپذیر مطرح شده و خداوند به طور قاطع به آن فرمان میدهد. در همین راستا، به جامعه اسلامی متذکر میشود که بدیها و دشمنیهای مخالفان نباید شما را از راه عدالت بیرون برد، حتی با دشمنانتان با عدالت رفتار کنید؛ «ولا یَجر منک شنآن قوم علی تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی»(مائده/ 8)
بر همین اساس، یکی از اهداف عمده پیامبران را اقامه عدل و قسط میشمارد؛
«ولقد ارسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»؛ به راستی که پیامبر انسان را با دلایل روشنی روانه کردیم و با آنان کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردمان به دادگری برخیزند. (حدید/25)
نظر به همین و بزرگی کارکرد عدالت در جامعه، قرآن کریم آن را در زمینههای متعدد تعمیم داده است. لزوم رعایت عدالت در شهود، عدالت در گفتار، عدالت به هنگام داوری و قیام به عدالت در همه مراحل زندگی، بیانکننده این اهمیت است و هیچ چیز نمیتواند جای آن را بگیرد که امام علی(ع) میفرمایند: «العدل یصلح البریه.»؛ عدالت سبب صلاح مردم است. این عبارت به خوبی میرساند که عدالت و پرهیز از ظلم در جامعه ایجاد الفت، همدلی و همسازی بین گروهها، بخشها و اصناف جامعه است؛ از این رو خداوند هر چه را موجب فساد و تباهی و بر هم خوردن روحیه عدالت شود، فسق و خروج از عدالت نامیده است.
در جامعه متعادلی که همه افراد از مهمترین ارزشهای اجتماعی، مانند قدرت، ثروت و موقعیت به طور یکسان برخوردار شوند و موقعیتها و ثروتها در اختیار افراد خاصی نباشد، بین آحاد افراد جامعه همدلی و روحیه اخوّت برقرار میشود. از امام علی(ع) نقل شده که «العدل مألوف»؛ عدالت دلپذیر و عامل الفت است.
عدالت هدف غایی انقلاب اسلامی
حضرت امام خمینی(ره) به طور شفاف و علمی در فعالیتهای گوناگون ایده و طرح پیریزی حکومتی مبتنی بر عدل و داد را بیان کردهاند. آنچه در این میان به سخنان امام (ره) برجستگی میدهد، آن است که تنها به آرزوی حکومت عدل یا صرف بیان چارچوب و مبانی آن در مباحث مربوط به ولایت فقیه اکتفا نکردند؛ بلکه کوشیدند هم این ایده را مقبولیت عمومی ببخشند و هم با یاری گرفتن از تودهای که تشنه عدالت و مساوات بودند، حکومتی اسلامی برای اجرای قانون و برپایی عدالت و قسط قرآنی بنیان نهند. البته پیداست استقرار عدالت فراگیر که هیچگونه تصدی در آن صورت نپذیرد، کاری بسیار دشوار است و امام راحل(ره) کوشیدند تا در حد توان به این آرمان بشری جامه عمل بپوشانند.
یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و خلف صالح ایشان، امام خامنهای، مسئله عدالت اجتماعی و ابعاد گوناگون آن در جامعه اسلامی است.
امام خامنهای در تاریخ 29 بهمن 1396 در دیدار با مردم آذربایجان شرقی به مناسبت قیام 29 بهمن 1356 مردم تبریز مطالب مهمی را درباره عدالت اجتماعی فرمودند: «ما دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم و پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتفاق افتاده است. عدالت را نمیگویم. در مورد عدالت ما عقبمانده هستیم. در این تردیدی نیست. خودمان اعتراف میکنیم، اقرار میکنیمـ در دهه پیشرفت و عدالت بایستی هم در پیشرفت موفق میشدیم، هم در عدالتـ در پیشرفت به معنای واقعی کلمه موفق شدیم، واقعاً پیشرفت کردیم و در همه زمینهها پیشرفت اتفاق افتاده است، اما در زمینه عدالت باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. در مورد عدالت مشکل داریم و انشاءالله با همت مردان و زنان کارآمد و مؤمن، در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد.»