عثمان‌بن‌حنیف‌ـ 1

در تاریخ برخی افراد به دلیل عملکرد یا اتفاق خاصی که در زندگی‌شان می‌افتد، شهرت پیدا می‌کنند و به تعبیری زبانزد می‌شوند. گاه یک اتفاق کوچک خوب یا بد، درست یا نادرست سرنوشت تاریخی افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به همین دلیل است که انسان زیرک و شخص مؤمن در انجام هر کاری با عقلانیت و تفکر مشی کرده یا پیش از آن با بزرگ و عالم اهل فن مشورت می‌کند. با وجود این و نوع زندگی و معرفت دینی و اجتماعی افراد موجب می‌شود بصیرتی پیدا کنند که در بزنگاه‌ها تصمیم درست، منطقی، شرعی و اخلاقی اتخاذ کنند. 
یکی از افراد مشهور تاریخ اسلام جناب «عثمان‌بن‌حنیف» است که داستان شرکت او در یک مهمانی اشرافی و عتاب حضرت امیر(ع) به او سبب شده است تمام زندگی و شخصیت او تحت‌الشعاع این نامه قرار بگیرد و مجاهدت‌ها و خدمات مهم او غالباً مورد غفلت قرار گیرد. 
این نوشتار به طور مختصر زندگی فردی و سیاسی جناب عثمان را بررسی خواهد کرد و زوایای مغفول حیات این صحابه امیرالمؤمنین را شرح می‌دهد. 
نام کامل او «عثمان‌بن‌حنیف بن‌واهب اوسی انصاری» است که برادر او سهل‌ـ چنانچه پیشتر گذشت‌ـ از یاران صدیق حضرت امیر بوده است. مادر وی ‌ام‌سهل، دختر رافع‌بن‌‌قیس بن‌معاویه بن‌امیه بن‌زید بن‌مالک بن‌عوف بود. کنیه عثمان، ابوعبدالله است. برادر دیگر او عباد است که چندان در تاریخ شهرت ندارد. 
عثمان در جنگ احد و جنگ‌های پس از آن، شرکت داشت و روایتی را از پیامبر(ص) نقل کرده است. این نشان می‌دهد، او از سابقون پیوستن به دین اسلام بوده است. 
او از راویان حدیث نبوی نیز بوده است و در اسد الغابه از او نقل شده است که عثمان‌بن‌حنیف مى‌گوید: «در محضر پیامبر اکرم(ص) بودم، مرد نابینایى خدمتش آمد عرض کرد دعا کن خدا چشم من را به من بازگرداند. فرمود: چگونه است تو را به حال خود رها کنم؟ عرض کرد نه و چند بار اصرار کرد. پیامبر اکرم (ص) فرمود: وضو بگیر و در وضو گرفتن دقت کن و دو رکعت نماز بخوان و بگو: «اللّهُمّ إنّى أسْئَلُکَ وَأتَوَجَّهُ إلَیْکَ بِمُحَمَّد نَبِیِّکَ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ یا مُحَمَّدُ إنّى تَوَجَّهْتُ بِکَ إلى رَبّی فی حاجَتی هذِهِ لِتَقْضِىَ لی اللّهُمَّ فَشَفِّعْهُ فیّ»؛ خداوندا من از تو تقاضا مى‌کنم و به محمد پیامبرت، پیامبر رحمت متوسل مى‌شوم. اى محمد، من در حاجتى که به سوى پروردگارم دارم، به تو متوسّل مى‌شوم که این حاجتم را برآورى، خداوندا او را شفیع من قرار بده. 
عثمان مي‌گويد: ما در محضر رسول خدا بوديم، طولي نکشيد که اين پيرمرد بر ما وارد شد، گويي اصلاً نابينا نبوده است.» شبیه همین معنا در مسند احمد و مستدرک حاکم آمده است. حاکم پس از نقل این حدیث می‌گوید: این حدیث صحیح السندی است، هرچند بخاری و مسلم آن را نقل نکرده‎اند.
این روایت از جمله روایاتی است که توسل به حضرات معصومین را به صراحت تأیید می‎کند؛ به گونه‌ای که حتی در امور دنیوی مانند شفای امراض نیز می‌توان به ایشان توسل جست و از خدا خواست به برکت وجود ایشان حاجت‌ها را روا کند.
برخی گفته‌اند این حدیث از نظر سند آنچنان استوار است که افرادی همچون ابن‌تیمیه نیز به صحت آن اعتراف کرده‌اند؛ اما از آنجا که با عقاید آنها ناسازگار بوده، دست به تأویل حدیث زده‌اند و برای نمونه گفته‌اند این روایت بر توسل در زمان حیات پیامبر(ص) دلالت دارد و پس از رحلت ایشان توسل جستن به خود حضرت یا مزار ایشان و فرزندان معصوم او شرک و گناه است. البته این کلام صحیح نیست، چنانچه خواهد آمد.


مبحثی درباره اهمیت و جایگاه عدالت در اسلام و انقلاب اسلامی


 الماس نصر/ یکی از اهداف مهم نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) عدالت اجتماعی بود. به تبعیت از امام(ره) یکی از دغدغه‌های مهم حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای‌ نیز عدالت اجتماعی و اجرای آن در جامعه است. ما در این نوشتار کوتاه مطالبی را درباره عدالت و ابعاد گوناگون آن از منظر قرآن و روایت بیان می‌کنیم.

جایگاه و اهمیت عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی در اندیشه دینی از چنان جایگاه ویژه‌ای برخوردار است که هیچ امر دیگری با آن قابل مقایسه نیست. این عدالت برخاسته از عدلی کلی است که حاکم بر همه چیز است. عدل به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود که مبنای همه امور است. مولی‌الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج‌البلاغه در حکمت 437 می‌فرمایند: «العدلُ یَضُع الاُمور مواضِعَها»؛ عدالت کارها را در جای خودش می‌نهد.
خداوند متعال همه چیز را بر عدل استوار کرده است. برپایی همه امور به عدل و استواری همه چیز به آن است؛ چنانکه در حدیث نبوی آمده است؛ «بالعدلِ قامت السّماوات و الارض». (المفردات، ص 325‌/ تفسیر صافی، ج 2، ص 638)
در نظام دین، نه تنها همه چیز بر عدل استوار است؛ بلکه عدل مقیاس همه چیز است. 
استاد شهید مرتضی مطهری در این باره می‌گوید: «در قرآن کریم، از توحید گرفته تا معاد و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت. از آرمان‌های فردی گرفته تا هدف‌های اجتماعی، همه بر محور عدل استوار شده است. عدل قرآن، همدوش توحید، رکن معاد هدف تشریع نبوت، فلسفه زعامت و امامت، معیار کمال فرد و مقیاس سلامت جامعه است.» (مرتضی مطهری،‌ عدل الهی، انتشارات حکمت، ص 38)
پس عدل هدف و معیار و مقیاس است. همه چیز با عدل سنجیده می‌شود. عدالت، اصلی اساسی است که ارسال رسل و انزال کتب برای آن است ‌و از مبارزه رسولان و هدف اجتماعی‌ـ سیاسی پیامبران و مصلحان با آن محقق می‌شود. جان رسالت آنان عدالت بوده است که دین و امکان آن به عدالت زنده است. مولی‌الموحدین امیرمؤمنان علی(ع) فرموده است: «العدل حیاءُ الاحکام»؛ اجرای عدالت سبب زنده ماندن احکام دین است. (غررالحکم، ج 1، ص20/ مستدرک‌الوسائل، ج 11، ص 318)
دین و احکام دین و شریعت بدون عدالت روح ندارد. عدالت جان شریعت است. جان دین است. دین فارغ از عدالت،‌ دین نیست‌. دین منهای عدالت، وسیله‌ای است برای به بند کشیدن انسان‌ها در رفتن‌شان به سوی حق‌، عدالت اصلی بنیادین است که ملاک تشخیص حق و باطل و مقیاس سنجش همه چیز از جمله دین است.
اصل عدالت از مقیاس‌های اسلام است که باید دید چه چیز بر او منطبق می‌شود. عدالت در سلسله علل احکام است، نه در سلسله معلولات. نه این است که آنچه دین گفت عدل است؛ بلکه آنچه عدل است دین‌ می‌گوید. این معنای مقیاس بودن عدالت است برای دین.
قیام و مبارزه و حکومت انبیا برای خدا و تحقق عدالت و حق بوده است. چنانکه خداوند متعال به حضرت داود(ع) فرمودند:
«یا داوودُ انّا جعلناک خلیفته فی‌الارض فاحکم بین‌الناس بالحّق»؛ ای داوود، ما تو را در زمین خلیفه و جانشین گردانیدیم، پس میان مردمان به حق داوری و حکم کن.(ص 26)
ارزش و بزرگی عدالت در سطح اجتماع به حدی است که به صورت اصلی بنیادین بدل‌ناپذیر مطرح شده و خداوند به طور قاطع به آن فرمان می‌دهد. در همین راستا، به جامعه اسلامی متذکر می‌شود که بدی‌ها و دشمنی‌های مخالفان نباید شما را از راه عدالت بیرون برد، حتی با دشمنان‌تان با عدالت رفتار کنید؛ «ولا یَجر منک شنآن قوم علی تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی»(مائده/ 8)
بر همین اساس، یکی از اهداف عمده پیامبران را اقامه عدل و قسط می‌شمارد؛
«ولقد ارسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»؛ به راستی که پیامبر انسان را با دلایل روشنی روانه کردیم و با آنان کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردمان به دادگری برخیزند. (حدید/25)
نظر به همین و بزرگی کارکرد عدالت در جامعه، قرآن کریم آن را در زمینه‌های متعدد تعمیم داده است. لزوم رعایت عدالت در شهود، عدالت در گفتار، عدالت به هنگام داوری و قیام به عدالت در همه مراحل زندگی، بیان‌کننده این اهمیت است و هیچ چیز نمی‌تواند جای آن را بگیرد که امام علی‌(ع) می‌فرمایند: «العدل یصلح البریه.»؛ عدالت سبب صلاح مردم است. این عبارت به خوبی می‌رساند که عدالت و پرهیز از ظلم در جامعه ایجاد الفت، همدلی و همسازی بین ‌گروه‌ها، بخش‌ها و اصناف جامعه است؛ از این رو خداوند هر چه را موجب فساد و تباهی و بر هم خوردن روحیه عدالت شود، فسق و خروج از عدالت نامیده است. 
در جامعه متعادلی که همه افراد از مهم‌ترین ارزش‌های اجتماعی، مانند قدرت، ثروت و موقعیت به طور یکسان برخوردار شوند و موقعیت‌ها و ثروت‌ها در اختیار افراد خاصی نباشد، بین آحاد افراد جامعه همدلی و روحیه اخوّت برقرار می‌شود. از امام علی‌(ع) نقل شده که «العدل مألوف»؛ عدالت دلپذیر و عامل الفت است.

عدالت هدف‌ غایی انقلاب اسلامی
حضرت امام خمینی(ره) به طور شفاف و علمی در فعالیت‌های گوناگون ایده و طرح‌ پی‌ریزی حکومتی مبتنی بر عدل و داد را بیان کرده‌اند. آنچه در این میان به سخنان امام (ره) برجستگی می‌دهد، آن است که تنها به آرزوی حکومت عدل یا صرف بیان چارچوب و مبانی آن در مباحث مربوط به ولایت فقیه اکتفا نکردند؛ بلکه کوشیدند هم این ایده را مقبولیت عمومی ببخشند و هم با یاری گرفتن از توده‌ای که تشنه عدالت و مساوات بودند، حکومتی اسلامی برای اجرای قانون و برپایی عدالت و قسط قرآنی بنیان نهند. البته پیداست استقرار عدالت فراگیر که هیچ‌گونه تصدی در آن صورت نپذیرد، کاری بسیار دشوار است و امام راحل(ره) کوشیدند تا در حد توان به این آرمان بشری جامه عمل بپوشانند.
یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و خلف صالح ایشان، امام خامنه‌ای، مسئله عدالت اجتماعی و ابعاد گوناگون آن در جامعه اسلامی است.
امام خامنه‌ای در تاریخ 29 بهمن 1396 در دیدار با مردم آذربایجان شرقی به مناسبت قیام 29 بهمن 1356 مردم تبریز مطالب مهمی را درباره عدالت اجتماعی فرمودند: «ما دهه چهارم انقلاب را دهه پیشرفت و عدالت نامگذاری کردیم و پیشرفت به معنای واقعی کلمه در کشور اتفاق افتاده است. عدالت را نمی‌گویم. در مورد عدالت ما عقب‌مانده هستیم. در این تردیدی نیست. خودمان اعتراف می‌کنیم، اقرار می‌کنیم‌ـ در دهه پیشرفت و عدالت بایستی هم در پیشرفت موفق می‌شدیم، ‌هم در عدالت‌ـ در پیشرفت به معنای واقعی کلمه موفق شدیم، واقعاً پیشرفت کردیم و در همه زمینه‌ها پیشرفت اتفاق افتاده است، اما در زمینه عدالت باید تلاش کنیم، باید کار کنیم، ‌باید از خدای متعال و از مردم عزیز عذرخواهی کنیم. در مورد عدالت مشکل داریم و ان‌شا‌ءالله با همت مردان و زنان کارآمد و مؤمن، در این ناحیه هم پیشرفت خواهیم کرد.»


 حسن مرادخانی/ انسان در زندگی برای اینکه انگیزه و امیدی برای آینده بهتر داشته باشد، به ناچار باید هدفی را برگزیند تا محرک او در همه کارهای شخصی یا اجتماعی باشد؛ از این رو تعیین هدف به منزله مهم‌ترین مسئله در زندگی فرد مطرح می‌شود که به نوبه خود ‌می‌تواند آثار و نتایج بسیار ارزشمندی در طول حیات فرد ایفا کند و شخص را یا در پرتگاه نابودی یا در اوج عزت و افتخار قرار دهد.
انسان برای اینکه از حالت ایستایی خارج شود و به سوی جلو قدم بردارد، باید در زندگی برای خود هدف تعیین کند که این هدف در واقع محرک او به سمت پیشرفت و تعالی است.
اهداف مادی در زندگی هر کسی می‌تواند وجود داشته باشد. به عبارت بهتر، این اهداف به مثابه اهداف کوتاه‌مدت در زندگی انسان‌ها تا حدودی نقش ایفا می‌کنند؛ اما تنها در صورتی می‌توان از آنها نهایت استفاده و بهره‌برداری را کرد که حالت گذرا و مقطعی داشته باشند و در مدیریت فرد قرار گرفته و عبور انسان از آن پس از بهره‌مندی، مسئله‌ای حل شده باشد.
اهداف متعالی ناشی از دغدغه‌ای است که انسان در ارتباط با هستی پیدا می‌کند و بر اساس این ساختارهای دنیا را در قالب خاصی که حاصل توجه فرد به مهم‌ترین مسئله عالم است، به تصویر می‌کشد. با این وصف، اهداف متعالی اگر در مسیر صحیح و درستی پیاده شوند، می‌توانند ملت یا امتی را در یک راستای جهان‌شمولی پیش ببرند که در واقع صلاح بشریت را در نظر دارد؛ البته در صورت انحراف از مسیر اصلی، بر ضد بشریت و انسانیت جلوه‌گر می‌شود، بنابراین چنین اهدافی در مرحله عملیاتی، مسیری پیچیده و حساس را به تصویر می‌کشد که فرد برای تحقق آن ممکن است تا مرحله از دست دادن تمام زندگی خود پیش رود و جان و زندگی خود را فدای هدف متعالی خویش کند که به باور چنین افرادی، فدا شدن در این مسیر، در جهت نجات انسان‌ها صورت می‌گیرد، به این ترتیب این‌گونه اهداف متعالی، خود به خود به ارزش تبدیل شده و انسان با اخلاص تمام در تحقق آن تلاش می‌کند.


گزارش صبح صادق از نقش و تأثیر مشاوره در ازدواج موفق


 کبری فرشچی/ این روزها آمار و ارقام طلاق و جدایی به مرز هشدار رسیده و حدود یک‌سوم ازدواج‌ها عاقبت‌شان جدایی است؛ ازدواج‌هایی که در همان سال نخست، یا پنج سال اول زندگی به پایان می‌رسد و آغازی برای بسیاری از چالش‌ها و آسیب‌های اجتماعی است. بسیاری از این جدایی‌ها به دلیل انتخاب نادرست و همراه نبودن مشاوره‌ای مناسب برای ازدواج به چنین سرانجامی می‌رسند. این در حالی است که در سیاست‌های کلی خانواده ابلاغ شده از سوی رهبر معظم انقلاب بر ساماندهی نظام مشاوره‌ای و آموزش پیش، هنگام و پس از تشکیل خانواده و تسهیل دسترسی به آن بر اساس مبانی اسلامی‌ـ ایرانی به منظور استحکام خانواده تأکید شده است. با وجود این اما گویا بیمه خدمات مشاوره‌ای در بودجه سال 97 هم دیده نشده است. در بند (ج) ماده 102 قانون برنامه ششم توسعه، آموزش و مشاوره مستمر و مسئولانه نوجوانان و جوانان با اولویت خانواده‌ها پیش، هنگام و دست‌کم پنج‌سال پس از ازدواج از سوی همه دستگاه‌های ذی‌ربط، به‌ ویژه وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و ورزش و جوانان، سازمان بهزیستی، مؤسسات آموزشی عمومی و آموزش عالی دولتی و غیر دولتی، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره و دیگر نهادهای ذی‌ربط با برخورداری از خدمات مشاوره و روانشناسی از تسهیلات و مزایای بیمه‌های پایه و تکمیلی پیش‌بینی شده است که در انتظار اجراست.

تأثیر 90 درصدی 
مشاوره پیش از ازدواج 
محمدحسین توانایی مدرس دانشگاه با بیان اینکه در لزوم مشاوره پیش از ازدواج جای هیچ شک و تردیدی نیست، می‌افزاید: «اگر مشاور، متخصصی باشد که نسبت به کار و وظیفه خود تعهد دارد، تا 90 درصد مشاوره پیش از ازدواج می‌تواند به شناخت درست زوجین نسبت به یکدیگر کمک کند و به ازدواج موفق منجر شود.»
به باور وی بهترین روش، گفت‌وگو با زوجین است، اما اگر به پرسشنامه نیز نیاز باشد این امر صورت می‌گیرد و حداقل پنج جلسه مشاوره برای افراد پیش از ازدواج توصیه می‌شود.
وی معتقد است: «گفت‌وگو ابتدا باید با زن و مرد به صورت جداگانه صورت بگیرد و در این گفت‌وگو معیارها و هم‌کفو بودن زن و مرد از سوی مشاور سنجیده شود، هم‌کفوی و تناسب در معیارهایی چون؛ مذهب، میزان پایبندی به آن، فرهنگ، سن، هوش و خانواده مطرح است.»
وی با بیان اینکه مراکز مشاوره در برخی نقاط کشور توزیع مناسبی ندارد، تصریح می‌کند: «هزینه پنج جلسه مشاوره پیش از ازدواج برای برخی از خانواده‌ها سنگین است، اما در حالی که آمار طلاق در جامعه به شرایط بحرانی رسیده است لازم است هزینه‌های مشاوره پیش از ازدواج شامل بیمه شود.»

منتفی شدن بیمه مشاوره
 در کشاکش کمبود بودجه
اما بیمه خدمات مشاوره پیش از ازدواج حکایت تازه‌ای نیست و سال‌هاست در کشاکش بودجه‌ای همیشه مغلوب بوده است. حسن لطفی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی درباره سرنوشت بیمه خدمات مشاوره ازدواج در بودجه ‌سال جاری می‌گوید: «در بند (ج) ماده 102 قانون برنامه ششم توسعه بیمه خدمات مشاوره پیش از ازدواج پیش‌بینی شده است، اما در بودجه سال 97 ردیفی برای پرداخت آن وجود ندارد؛ بنابراین پرداخت این بیمه در سال 97 منتفی است.»
به باور وی یکی از مشکلات اساسی در کشور ما این است که تخصیص بودجه بر مبنای اصول علمی نیست و برای اجرای طرح‌ها، برنامه منسجمی وجود ندارد؛ ما آمار دقیقی از اینکه چه تعداد مشاوره ازدواج در سال باید انجام شود و تخمین هزینه بیمه آن، نداریم.
لطفی می‌افزاید: «برای اجرای برنامه ششم توسعه چهار سال دیگر وقت داریم و دستگاه‌های متولی همچون وزارت ورزش و جوانان باید آمار و زیرساخت‌های پرداخت این حق بیمه را فراهم کنند تا بتوانیم این تکلیف قانونی را در سال‌های آینده عملیاتی کنیم.»

هزینه بالای مشاوره
اما اگر به سراغ هزینه‌های مشاوره پیش از ازدواج بروید با قیمت‌های تأمل‌برانگیزی مواجه خواهید شد که بدیهی است همه خانواده‌ها از پس تأمین چنین هزینه‌هایی بر نمی‌آیند.
حداقل مبلغی که یک زوج برای مشاوره پیش از ازدواج باید بپردازد برای یک جلسه یک ساعت و نیمه حدود 150 هزار تومان است که با در نظر گرفتن نیاز به حداقل 3 تا 6 جلسه برای هر یک از زوجین که البته میزان آن متغیر است، به عبارتی باید حداقل 900 هزار تومان ‌برای هزینه مشاوره پیش از ازدواج پرداخت کرد که اگرچه در قیاس با بسیاری از هزینه‌های ازدواج و حواشی و تجملات معمول این روزها مبلغ چندان زیادی نیست، اما همین مبلغ هم برای بسیاری از جوانان دم‌بخت و خانواده‌های آنان زیاد است. از سوی دیگر شاید مشاوره پیش از ازدواج و نقش مثبتی که می‌تواند در پایداری زندگی‌های مشترک داشته باشد چندان در میان مردم و خانواده‌ها جا نیفتاده باشد، لااقل به اندازه تشریفاتی چون سفره عقد و مراسم ازدواج! با همه اینها اما مسائل فرهنگی نیازمند فرهنگ‌سازی است و برای فرهنگ‌سازی باید هزینه‌هایش را هم پرداخت. 

فرهنگ‌سازی
 و در دسترس قرار دادن 
تا زمانی که کارآمدی مشاوره‌های پیش از ازدواج برای مردم اثبات نشده و آنهان برکات چنین‌ سازوکاری را در توفیق بیشتر زندگی مشترک درک نکرده‌اند، شاید انتظار چندان بجایی نباشد که خانواده‌ها و خود جوانان بر روی هزینه نسبتاً سنگین مشاوره پیش از ازدواج چشم ببندند و حتی آن را با هزینه‌های دیگر ازدواج جایگزین کنند. اگر مشاوره پیش از ازدواج در پایداری زندگی مشترک و حفظ کیان خانواده مؤثر تشخیص داده شده لازم است سازوکار لازم برای فرهنگ‌سازی و جاافتادن این موضوع در میان خانواده‌ها هم صورت بگیرد. بدیهی است، اجباری شدن و از آن مهم‌تر کاهش هزینه‌های این مشاوره‌ها این فرآیند را برای عامه جامعه در دسترس‌تر می‌کند، حتی اگر هزینه‌بر باشد. از سوی دیگر نباید فراموش کرد طلاق و جدایی زوجین از یکدیگر هزینه‌های زیادی را به جامعه تحمیل می‌کند؛ هزینه‌هایی که اقدامات پیشگیرانه‌ای همچون مشاوره پیش از ازدواج به مراتب کمتر از آنهاست.


 زهرا چیذری/  در اين ستون به سراغ شبکه‌هاي اجتماعي رفته‌ايم تا از دريچه نگاه فعالان فضاي مجازي حوزه‌هاي اجتماعي و گاهي با چاشني سياسي را رصد کنیم. انتشار اين ديدگاه‌ها در دريچه به معناي تأیید يا رد آنها نيست؛ بلکه تنها بررسي زاويه‌اي است که با فراگيري فضاي مجازي مي‌تواند گوياي بخشي از نبض جامعه باشد.
«عليرضا وهاب‌زاده» در صفحه شبکه اجتماعي خودش با هشتگ کمپين نذر مهرباني نوشت: 
 اگر تنها فایده سفر ۳۵۰۰ کیلومتری ما به مناطق #محروم #زابل‌ شناسایی و نجات همین چند کودک از تب و رنج بیماری بوده باشد، برای ما کافی است.
«حامد شاهميري» با انتشار اين تصوير در صفحه‌اش نوشت:
در جغرافیایی که حتی پروانه‌ها هم از کودکان بیشتر عمر می‌کنند، شما بگویید من چه شعری بنویسم؟


خانواده هسته‌ای یک نهاد متشکل از پدر، مادر و فرزندان است که همگی با هم زندگی می‌کنند و افراد در درون آن می‌توانند بدون نظارت و دخالت‌های دولتی برای زندگی خود تصمیم بگیرند و در گذشته نهاد زیربنایی جامعه آمریکا را تشکیل می‌داده است.
اما حالا خلأ ازدواج در آمریکا، تأثیر ایده‌های فمینیستی بر گسترش مهدکودک‌ها، اقتدار همجنس‌بازها در آمریکا و تأثیرگذاری آنان بر تصمیم‌گیری دولت‌ها، تأثیر معاهدات سازمان ملل بر تضعیف نهاد خانواده و نقش تربیتی والدین، تضعیف نقش پدران در خانواده و غیره ‌تنها بخش‌هایی از فضايي است که خانواده را در آمريکا تحت تأثیر خود قرار داده است.
نویسنده در کتاب «چه کسی خانواده آمریکایی را کشت؟» تحولات منفی خانواده آمریکایی را مورد نقد قرار می‌دهد؛‌ عواملی که خانواده هسته‌ای آمریکایی را دگرگون کرده و موجبات دخالت‌های دولت را برای انجام کارهایی که در گذشته خانواده انجام می‌داده، فراهم آورده است. در واقع، این کتاب توضیح می‌دهد که فمینیست‌ها، قضات، قانونگذاران، روانشناسان و استادان هر یک به چه دلیل و چگونه در مقابل خانواده آمریکایی که در گذشته می‌شناختیم، جبهه گرفتند و هر کدام از اقدامات ضد خانواده به خودی خود هر چقدر هم کوچک، بر وضعیت بحرانی جامعه آمریکا، دامن زده و نهاد خانواده را در این کشور دچار خطر کرده است.
کتاب «چه کسی خانواده آمریکایی را کشت؟» به قلم فیلیس اشلفلی شامل هشت فصل همراه با مقدمه نویسنده است.
این اثر را آزاده وجدانی و سمانه مدنی ترجمه کرده‌اند و نشر معارف در سال 1395 آن را به بازار کتاب عرضه کرده است.

اندیشه‌ سیاسی مسلمانان ـ 440

 فتح الله پریشان/ از اساسی‌ترین پایه‌های حکومت در کنار شاخصه مشروعیّت، کارآمدی آن است. ضرورت و اهمیت این پایه تا آن حد است که در صورت بی‌توجهی و نپرداختن به آن شاخصه، پایه مشروعیّت نیز در بلندمدت به ضد خود تبدیل می‌شود. به همین دلیل برخی از محققان(1) به درستی کارآمدی را مشروعیّت عملی، مشروعیّت همیشگی یا مشروعیّت مصطلح پذیرفته شده می‌نامند. تفحصی اندک در منابع دینی، حکایت از اهمیت راهبردی موضوع کارآمدی در فرهنگ دینی و در منطق هدایتی و مدیریتی انبیای الهی دارد. 
به هر ترتیب، کارآمدی بر پایه اصول و شاخصه‌های دگرگون شونده‌ای شکل می‌گیرد که در این نوشته به دو محور از آنها اشاره می‌شود: 
۱ـ هدف: هیچ حکومتی نمی‌تواند هدف یا هدف‌هایی را دنبال نکند. روشن و شفاف بودن هدف، دستیاب بودن هدف و توان برآورده‌سازی حقوق انسان‌ها در اجتماع از مختصات ویژه این هدف‌هاست که هرگاه از هدف یا هدف‌ها ستانده شود، پیامد آن ناکارآمدی حکومت خواهد بود. این خصایص نه تنها برای حکومت‌کنندگان، بلکه بیش از آن برای مردم به سبب فعالیت و مشارکت سیاسی و اجتماعی آنها ضروری است؛ چرا که آنها هم در تصمیم‌گیری و روشنگری نسبت به تصمیم‌های گرفته شده و هم به حقیقت پیوستن هدف‌های حکومتی با کمترین میزان اشتباه و خطاپذیری نقش بنیادی و اجرایی دارند.(2)
در کلام نراقی محور هدف با شرح و روشنگری و بیانی که در اینجا از آن به عمل آمد ارزیابی نشده است، اما اصل روشن بودن و نقش مردم در به حقیقت پیوستن آن در قالب گزاره‌های اخلاقی این‌گونه آمده است: «پس سلاطین عدالت شعار و خواقین معدلت آثار از جانب حضرت مالک‌الملک برای رفع ستم و پاسبانی عرض و مال اهل عالم معیّن گشته... عدالت و رعیّت‌پروری باعث تحصیل دعای دوام دولت و خلود سلطنت می‌گردد.»(3)
2ـ مدیریت: از دیگر پایه‌ها و ستون‌های کارآمدی حکومت، وجود مدیریت قوی، سالم و انسان‌محور است. برای مدیریت هر چند سازوکارهای گوناگون لازم است و در هر قلمرویی ویژگی‌های سازوار با خود را خواستار است؛ ولی سه عامل و مؤلفه در مدیریت کلان جامعه به ویژه به دلیل نقش مردم در آنها پراهمیت می‌نمایند:
الف‌ـ اراده بر انجام کار: از دشوارترین مراحل مدیریت مرحله آهنگ انجام کار است، چون در این مرحله ناسازگاری‌های روانی و فشار مسئولیت‌پذیری دوچندان می‌شود و از همین جهت موج‌های بازدارنده فشرده و با انرژی بسیار زیاد آسیب‌های فراوانی بر مدیریت و در پی آن بر حکومت وارد می‌آورند. بنابراین درنگ و تلاش دو چندان لازم است تا از چنین لغزش‌هایی جلوگیری شود.(4)
در نگرش نراقی به نکته‌هایی برمی‌خوریم که تا اندازه‌ای نشان‌دهنده نقش مردم در تصمیم‌گیری‌هاست. او بر این باور است که در پاره‌ای از امور که به گونه‌ای از مسائل حکومتی و اجتماعی به شمار می‌آیند هر چند ممکن است ظاهر فردی و غیر حکومتی به خود بگیرند، تصمیم‌گیری آنها و حتی ولایت بر آنها که بالاتر از تصمیم‌گیری است، برعهده خود مردم است، مانند ازدواج، سرپرستی دارایی یتیمان، دیوانگان، نابخردان و غایبان. در این نمونه‌ها ولایت و دست‌یازی که به یک معنای پس از تصمیم‌گیری نمود می‌یابند به گروه‌های ویژه‌ای از انسان‌ها واگذار شده است.
ب‌ـ بازرسی: یکی دیگر از رکن‌های مهم مدیریت، بازرسی است. در اسلام با هدف ارزیابی و ارزشگذاری کارکردها به قصد افزایش توانش‌ها و جلوگیری از استبداد و فساد فریضه امر به معروف و نهی از منکر به مثابه یک سیستم پیش‌برنده ـ بازدارنده مورد تأکید فراوان قرار گرفته است. ملااحمد نراقی بر زنده نگه داشتن و همگانی شدن امر به معروف و نهی از منکر سخت پای می‌فشرد، تا جایی که معتقد است: پذیرش ولایت، حکومت و داوری حاکمان ستم با آنکه حرام است و نباید به آن تن داد، در صورتی که سبب احیا و اقتدار فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر بشود، به گونه‌ای که کاری برتر و شایسته‌تر پیامدش باشد و قصد هم همین باشد، مانعی ندارد.(۵) 
ج‌ـ برنامه‌ریزی: مهم‌ترین بخش و مرحله مدیریت، چه در سطح مدیریت‌های کلان و چه در سطح مدیریت‌های خُرد برنامه‌ریزی سازنده برای ساماندهی امور است. آنچه در برنامه‌ریزی در مدیریت کلان جامعه بسیار باارزش و حیاتی است، توجه جدی به مردم در پرتو بهره‌گیری از دو شاخصه عدالت اجتماعی و خرد جمعی است.
منابع: 
۱ـ ر.ک: «جایگاه مردم در حکومت از نظر محقق نراقی»، مجله حوزه، آذر و اسفند 1380، شماره‌های 107 و 108.              ۲ـ همان. 
۳ـ معراج‌السعاده، ملااحمد نراقی ص ۳۷۴ ـ ۳۷۱.
۴ـ همان، «جایگاه مردم در حکومت از نظر محقق نراقی»، مجله حوزه.
۵ـ مستندالشیعه فی احکام الشریعه، ملااحمد نراقی، ج14، صص۱۹۸ ـ ۱۹۲.