خدایا!  به من بیاموز دعا کنم، عمل کنم و شجاع باشم
به من بیاموز تا دشواری‌های راه را بپیمایم
و سرانجام در نور بیکران تو محو شوم
معبودم
در خاموشی به سوی تو می‌آیم
سکوت ستایش من است
سکوت نیایش من است
سکوت آیه‌های ستایشی است که برای تو می‌خوانم
تو صدای سکوت مرا می‌شنوی و پاسخ تو سکوت است
سکوتی پر معنا و روشن
اگر تو بر همه چیز آگاهی
پس باشد که من نیز به اقیانوس آگاهی روحت بپیوندم...
پیامبر اعظم(ص) می‌فرماید:
سفارش مى‌كنم شما را كه 
با جوانان به خوبی و نيكى رفتار كنيد، 
چرا كه آنان نازك‌دل‌ترند.
خداوند وقتی مرا به پيامبرى برانگيخت، 
اين جوانان بودند كه به من گرويدند 
و يارى‌ام كردند؛ 
اما بزرگسالان به مخالفت با من برخاستند.
سفینه‌البحار، ج ۲، ص ۱۷۶


گزارش اختصاصی صبح صادق از چند و چون نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

 مجتبی برزگر/ نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران 31 ساله شد، با این حال همچنان مشکل مکان برگزاری آن باقی است. از قبل از برپایی نمایشگاه معلوم نبود که برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب امسال قصد دارند نمایشگاه را در مجموعه شهر آفتاب برپا کنند، یا پس از سال‌ها به محل نمایشگاه‌های بین‌المللی برگردند و یا جایی که برای اقامه نماز ساخته شده است! به عقیده صاحب‌نظران حالا دیگر با وجود مجموعه بزرگ شهر آفتاب کسی نمی‌تواند بگوید مکانی مناسب و جایگزین مصلا وجود ندارد. در بازدید میدانی از سی‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران این نکته را ناشران و مردم در قالب نقد مطرح کردند که بازگشت نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران پس از دو سال هجرت به مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب به مصلا مهم‌ترین حاشیه پیش از برگزاری سی‌و‌یکمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است. گفتنی است، نمایشگاه امسال با شعار «نه به کتاب نخواندن» از ۱۲ تا ۲۲ اردیبهشت برپا شد.

جزئیات نمایشگاه امسال
پس از پرس‌وجو موفق شدم با یک مسئول اجرایی مطلع و مشرف به جزئیات برگزاری گفت‌وگو انجام دهم. حسین صفری، مدیر کمیته اجرایی این دوره از نمایشگاه کتاب تهران گفت: «هزار و 147 ناشر عمومی، 113 ناشر آموزشی، 228 ناشر کودک و نوجوان در این دوره حضور دارند که در فضایی 130 هزار مترمربعی از مصلی جانمایی شده‌‌اند.»
به تعبیر رئیس سی‌و‌یکمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ناشران در نخستین روز از بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور استقبال دور از انتظاری را تجربه کردند. صفری‌ نیز درباره حضور بازدید‌کنندگان به غرفه‌های شلوغ بخش ناشران کودک و نوجوان اشاره کرد. اظهار‌نظر این دو مقام مسئول در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره میزان استقبال کتاب‌دوستان از نمایشگاه کتاب امسال پس از کش‌وقوس‌های فراوان درباره آمادگی مصلی برای میزبانی از بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور پس از دو دوره از سوی برخی از ناشران عمومی نیز تکرار شد.

پای حرف ناشران
در ادامه گفت‌وگوهای میدانی با چند ناشر هم داشتیم؛ ریحانه بخش مدیر غرفه «آوند دانش» درباره میزان استقبال، حضور مردم را قابل توجه اعلام کرد و گفت: «هرچند نخستین روز از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران تعطیل رسمی بود، اما مردم حضور پررنگی داشتند. در واقع نزدیکی مکان برگزاری نمایشگاه کتاب تهران با مرکز شهر از مهم‌ترین دلایل حضور پرشور مردم از نمایشگاه کتاب به شمار می‌آمد.»
غلامرضا نادری‌پور، مدیر انتشارات اسلامیه هم معتقد است: «شهر آفتاب به دلیل ارزانی رفت و آمد برای ناشران مکان بهتری برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران است.»
پرویز بیگی، مدیر انتشارات «فصل پنجم» نیز گفت: «با وجود تعطیلی روز نخست استقبال مردم چشمگیر بود.» وی همچنین امیدوار بود که این دوره از نمایشگاه جبران مافات باشد. این فعال حوزه نشر معتقد است: «برگزاری دو دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب چندان به نفع ناشران و مخاطبان نبود.»
بیگی اظهار داشت: «که نخستین و مهم‌ترین دلیل استقبال مردم از این دوره، به دلیل جابه‌جایی مکان نمایشگاه است.» وی گفت: «مصلا بهترین مکان برای برگزاری نمایشگاه است؛ چرا که وسایل حمل‌و‌نقل از ‌جمله مترو و اتوبوس و تاکسی زمینه تردد آسان مردم را فراهم کرده است.»
مدیر انتشارات فصل پنجم آشنایی مردم با بافت مصلا را یکی دیگر از دلایل استقبال مردم از نمایشگاه دانست. از نظر وی اعتبار و  مرکزیت مصلا مهم‌ترین مزیت‌ مصلا برای میزبانی از نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است.
این فعال حوزه نشر ایجاد امکانات رفاهی برای افراد کم‌توان، از ‌جمله جانبازان و معلولان و حتی افراد مسن علاقه‌مند به کتاب را برای افزایش مخاطبان کتاب پیشنهاد کرد.
توجه به چیدمان شهری برای استراحت بازدیدکنندگان پیشنهاد دیگر بیگی است. این فعال حوزه نشر معتقد است: «احترام مخاطب کتاب احترام به کتاب است.»
حمید‌رضا صالحی، مدیر انتشارات معین نیز استقبال روز نخست از نمایشگاه را قابل توجه ارزیابی کرد و معتقد است: «برای برگزاری بهتر و ایجاد نظم بیشتر بهتر است ناشران براساس موضوع کتاب‌هایی که منتشر می‌کنند، چیدمان شوند.» وی ابراز امید‌واری می‌کند که نمایشگاه بین‌المللی کتاب در مکانی با تعریف نمایشگاهی برگزار شود.

تفاوت‌های ایستگاه سی‌ویکم
دهقانی معاون اجرایی نمایشگاه کتاب درباره تفاوت‌های این دوره از نمایشگاه با سال گذشته می‌گوید: «اضافه شدن فضاهای مسقف یکی از ویژگی‌های این دوره از نمایشگاه است. سال گذشته در شهر آفتاب ۳۵ درصد از ناشران در فضای مسقف و ۶۵ درصد زیر چادرها جانمایی شده بودند، اما امسال در مصلا ۷۰ درصد ناشران در فضای مسقف و تنها ۳۰ درصد زیر چادرها جانمایی شده بودند که این خود یک ویژگی خوب محسوب می‌شود.»

برنامه‌های بخش داخلی و بین‌المللی
دهقانی ضمن ارائه توضیحاتی درباره برنامه‌های فرهنگی بخش داخلی و بین‌المللی می‌گوید: «امسال ما ۱۲۰۰ ناشر عمومی، ۱۰۰ تا ۱۲۰ ناشر آموزشی و ۳۵ ناشر کودک داشتیم. در بخش بین‌الملل قرار بود ۱۳۹ غرفه داشته باشیم که به دلیل حادثه برای کامیون کتاب‌های ۱۶ ناشر که به نمایشگاه نرسیدند، به ۱۲۳ غرفه کاهش پیدا کرد. با این حال در مجموع ناشران هفت کشور جهان به ‌صورت مستقیم و تعداد دیگر نیز به ‌صورت نمایندگی در این دوره از نمایشگاه حضور داشتند.» معاون اجرایی نمایشگاه درباره فعالیت‌های فرهنگی سی‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران نیز خاطرنشان می‌کند: «کمیته علمی و فرهنگی شش سالن با عنوان‌های کارنامه نشر، سرای اهل قلم، سالن بین‌الملل و سالن نهادها داشت که این بخش غیر فروشگاهی نمایشگاه به شمار می‌رفت. انجمن‌های دوستی و تصویرگران و... هم بخش غیرفروشگاهی بخش بین‌الملل بودند.»
دهقانی درباره انجام تعهدات کمیته تبلیغات در قبال نمایشگاه کتاب نیز گفت: «امسال تبلیغات نمایشگاه به صنف واگذار شد و کمیته تبلیغات نمایشگاه متعهد شد حداقل چهار میلیارد تومان به نمایشگاه کمک کند که بخش عمده‌ای از این کمک‌ها وصول شده و بقیه نیز به زودی وصول خواهد شد که البته می‌توان گفت ۷۵ درصد این تعهدات انجام شده است.»
خوب و بدِ نمایشگاه کتاب تهران
ابراهیم حسن‌بیگی یکی از نویسندگان فعال که معمولاً او را در نمایشگاه کتاب زیاد می‌بینیم در گفت‌وگویی با هفته‌نامه صبح صادق با ارزیابی برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران می‌گوید: «برگزاری نمایشگاه به رونق بازار کتاب و صنعت نشر کمک می‌کند و تردیدی در این موضوع وجود ندارد که نمایشگاه کتاب تهران و نمایشگاه‌های استانی با این هدف برگزار می‌شوند. نمایشگاه‌های کتاب کشورهای پیشرفته بیشتر محل نمایش و تبادل آثار است تا فروش، اما نمایشگاه ما فروشگاه بزرگ کتاب است.»
او می‌افزاید: «فروش کتاب در نمایشگاه فی‌نفسه اشکالی ندارد، اما اینکه صرفاً کتاب فروخته شود و نمایشگاه به فروشگاهی بزرگ تبدیل شود، با اهداف برگزاری نمایشگاه تناسبی ندارد. اصل برگزاری نمایشگاه خیلی خوب است در حدی که می‌توان پیشنهاد کرد بیش از یک بار در سال برگزار شود تا کتاب‌خوانی رونق بیشتری بگیرد.»
حسن‌بیگی با بیان اینکه مشکل دوم نمایشگاه کتاب مکان برگزاری آن است، اظهار دارد: «محل نمایشگاه همیشه مورد انتقاد ناشران، نویسندگان و مراجعه‌کنندگان بوده است. با گذشت بیش از ۳۰ سال از برگزاری نمایشگاه کتاب، نمایشگاه هنوز محل ثابت برگزاری ندارد. نمایشگاه مدتی در مصلای امام خمینی(ره) برگزار می‌شد و چند سالی به شهر آفتاب منتقل شده بود که امسال نیز در مصلا برگزار می‌شود. درست است که دسترسی به مصلای امام خمینی(ره) راحت‌تر است، اما این مکان ساختار نمایشگاهی مناسبی ندارد و برای این کار ساخته نشده است. نمایشگاه شهر آفتاب با  اینکه برای نمایشگاه ساخته شده اما امکانات و زیرساخت‌های مناسبی نداشت. اعتقادی به دور بودن محل آن نداشتم، به خصوص اینکه نمایشگاه‌ها مانند فرودگاه‌ها باید دورتر از شهر باشند، اما امکانات دسترسی به آنجا را باید افزایش داد.»

مراجعه تخصصی به نمایشگاه
او برای بهتر برگزار شدن نمایشگاه کتاب پیشنهاد می‌کند: «نمایشگاه اتفاقی است که یک بار در سال می‌افتد، اما در طول سال، ۱۱ ماه و ۲۰ روز دیگر، باید برای ترویج کتاب و کتاب‌خوانی برنامه‌ریزی کنیم. واقعیت این است که مردم ما مردم کتاب‌خوانی نیستند. نمایشگاه یکی از راه‌هایی است که مردم علاقه‌مند به کتاب، به آن دسترسی پیدا می‌کنند، اما اینکه صرفاً نمایشگاه، مردم را به کتاب‌خوانی علاقه‌مند کند جای تردید دارد. اگر بخواهیم مراجعات به نمایشگاه کتاب را تخصصی‌تر کنیم تا علاقه‌مندان واقعی به کتاب به نمایشگاه مراجعه کنند باید در طول سال برنامه‌ریزی درستی داشته باشیم تا توجه مردم را به مطالعه و خواندن جلب کنیم.» برنامه نداریم! این نویسنده با اشاره به برنامه‌های جنبی نمایشگاه کتاب مانند نشست و دیدار با نویسندگان می‌گوید: «اصل و پایه نمایشگاه، کتاب و خواندن آن است که متأسفانه ما برای گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی برنامه‌ چندانی نداریم. برای بازدید از نمایشگاه و تهیه کتاب مردم از سراسر کشور مراجعه می‌کنند، اما اگر فرهنگ کتاب‌خوانی را در جامعه گسترش دهیم دیگر به صرف هزینه رفت‌وآمد و ازدحام جمعیت نیازی نیست و مردم می‌توانند نیاز خود را با مراجعه به کتاب‌فروشی‌ها و از طریق شیوه‌های الکترونیک و سفارش خرید تأمین کنند و این‌گونه مشکل کتاب‌فروش‌ها هم حل می‌شود.»

حرف آخر
نمایشگاه امسال هم مانند دوره‌های گذشته از نقاط قوت و ضعف برخوردار بود که عمده آن در موضوع مکان برگزاری آن خودنمایی می‌کرد. از امروز متولیان امر کتاب یک سال فرصت دارند تا به شیوه و نحوه بهتر برپایی نمایشگاه از حیث مکان، امکانات و محتوای آن بیندیشند، تصمیم بگیرند و به مرحله اجرا درآورند.


 آرش فهیم/ سریال «کوبار» نمونه یک سریال بومی برای ذائقه عام است. کشور ایران از نظر جغرافیایی دارای تنوع بسیاری است. هر بخش از این سرزمین جلوه‌های تماشایی خود را دارد. با این حال، فیلمسازهای ما کمتر به این ظرفیت توجه می‌کنند و بیشتر فیلم‌های سینمایی یا سریال‌های تلویزیونی ما در تهران ساخته می‌شوند. توجه به نواحی گوناگون کشورمان در فیلم یا سریال‌ها افزون بر اینکه به جذابیت تصویری آثار کمک می‌کند، موجب تثبیت آداب و رسوم قومی و بومی هم می‌شود. 
«کوبار» سریالی است که نقش لوکیشن بومی در افزایش جذابیت یک سریال را نشان می‌دهد. این سریال از نظر داستانی و محتوایی متوسط است؛ شاید اگر مضامین و ماجراهای این سریال در تهران رخ می‌داد، چندان تماشایی به نظر نمی‌رسید؛ اما انتخاب یک فضای بکر و روستایی آن هم در استان زیبا و سرسبز گیلان و همچنین توجه به برخی مؤلفه‌های قومی و محلی مانند لهجه جالب مردم این منطقه سبب شده است تا این سریال تماشایی به نظر برسد. به ویژه اینکه فریدون حسن‌پور، کارگردان سریال «کوبار» خودش زاده همان منطقه است و عشق و علاقه‌اش به آن خطه موجب شده است نتیجه کارش‌ـ با همه نقاط ضعفی که در آن دیده می‌شودـ دارای رنگ و روحی بانشاط و تأثیرگذار از آب در بیاید.
این سریال، گرچه دچار تشتت قصه و فقدان انسجام روایی است؛ اما هم برای کودکان و نوجوانان مناسب است؛ چون بخش زیادی از داستان‌های آن در مدرسه و خوابگاه دانش‌آموزان اتفاق می‌افتد، هم برای جوانان تناسب دارد؛ چراکه به آسیب‌شناسی انتخاب همسر و عشق‌های بدون عقلانیت می‌پردازد و هم کهنسالان با آن ارتباط برقرار می‌کنند و برای آنها نوستالوژی سرباز معلم و سپاه دانش را زنده می‌کند. 
بزرگ‌ترین نقطه ضعف سریال «کوبار» روایت کلیشه‌ای و سطحی تضاد سنت و مدرنیسم است. این مضمون در قالب رابطه عاطفی ستار و نامزدش از ابتدا بر محتوای این سریال سیطره یافته است. ستار از خانواده‌ای به ظاهر سنتی است و نامزدش از یک خانواده ظاهراً مدرن. اما نه خانواده ستار به معنای واقعی سنتی هستند و نه خانواده نامزدش مدرن! همچنان که پزشک روستا با بازی پژمان بازغی نیز دچار چنین وضعیتی است و از نظر شخصیت‌پردازی، نامفهوم و مبهم به نظر می‌رسد؛ یعنی هویت مشخصی ندارد. هم او و هم ستار در نقش کاراکترهای مثبت سریال، شخصیت نامعلومی دارند و نمی‌توانند برای مخاطب الگوسازی کنند. در نهایت، به نظر می‌رسد، قهرمان اصلی «کوبار»، طبیعت بکر و زیبایی است که در این سریال می‌بینیم.

حمله دوباره به حاتمی‌کیا توسط داعشی‌های مجازی
هفته گذشته یک گروه نمایشی با گریم‌هایی شبیه شخصیت‌های گروه تروریستی داعش در فیلم به وقت شام، در اقدامی هماهنگ و با اعلام عمومی قبلی، وارد پردیس کوروش شدند تا فیلم را تبلیغ کنند.نمایش تبلیغاتی گروه مذکور حین اجرا با مشکلی همراه نبود، اما در شبکه‌های خبری، فیلم‌های کوتاه و بریده‌شده‌ای رد و بدل می‌شد و از ترس و اعتراض چند نفر به این حرکت حکایت داشت. اما اعتراض چند نفر باعث شد تا کینه کهنه باز هم سر باز کند و در فضای مجازی همان چند فیلم تقطیع شده به تدریج به هجمه‌ای علیه فیلم «به وقت شام»، «سازمان اوج» و شخص حاتمی‌کیا تبدیل شود. این در حالی است که حاتمی‌کیا برای این ماجرا عذرخواهی کرد.

کتابی که با تقریظ
رهبر معظم انقلاب پُر فروش شد
کتاب «سرباز کوچک امام» پس از تقریظ رهبر معظم انقلاب یکی از پرفروش‌‌ترین کتاب‌های نمایشگاه کتاب تهران شد.
کتاب «سرباز کوچک امام» خاطرات مهدی طحانیان است. او به عنوان جوان‌ترین اسیر جنگی در زمان اسارتش به شدت کانون توجه بعثی‌ها بود. نقطه اوج این اتفاق‌ها ماجرای امتناع او از مصاحبه با «نصیرا شارما» یک زن خبرنگار هندی بی‌حجاب است.
این کتاب به قلم فاطمه دوست‌کامی، چند سال پیش منتشر شده بود. اما تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره آن به تازگی رونمایی شد و همین اتفاق استقبال بسیار زیاد از این کتاب را در
پی داشت. 
سریال «پسران سفیدرود» با موضوع انقلاب تولید می‌شود
تصویربرداری سریال «پسران سفیدرود» به کارگردانی پرویز شیخ طادی تابستان امسال آغاز خواهد شد.
به گزارش هفت راه، تصویربرداری سریال «پسران سفیدرود» تابستان امسال در شمال کشور آغاز می‌شود و لوکیشن اصلی آن در گیلان خواهد بود.
اگر سازمان براساس قرارداد به تعهدات مالی‌اش عمل کند، این سریال برای پخش در دهه فجر امسال آماده خواهد شد.
«پسران سفیدرود» داستان نوجوانی به نام «امیرحمزه» از خانواده‌ای انقلابی و متدین در شمال کشور است که به دلیل دستگیری برادرش «امیرعلی» درگیر حوادث و ماجراهایی می‌شود.مجموعه ۲۶ قسمتی سریال «پسران سفیدرود» برای مخاطبان نوجوان تولید می‌شود. 
نشان چهلمین سال پیروزی انقلاب رونمایی شد
نشان گرامیداشت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی که مسعود نجابتی آن را طراحی کرده است،‌ در بنیاد فرهنگی روایت فتح رونمایی شد. در این مراسم عزت‌الله مطهری (عزت‌شاهی) مبارز انقلابی، احسان محمدحسنی مدیرعامل بنیاد فرهنگی روایت فتح، مسعود نجابتی مدیر گروه هنرهای تجسمی بنیاد و سیدمسعود شجاعی طباطبایی مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری حضور داشتند.نجابتی در این مراسم گفت: برای هماهنگی بیشتر برنامه‌های ویژه چهلمین سال گرامیداشت پیروزی انقلاب اسلامی، یک نشان واحد طراحی شد. این نشان با الهام از فرمایش رهبر معظم انقلاب طراحی شده و دارای 40 پرّه به عنوان نمادی از چهل سالگی انقلاب است.

جوهر داشت
از همان‌ها که از پس هر کاری برمی‌آیند
و در هر امری سرآمدند
در مرام و معرفت حرف اول را می‌زد
و در بردباری حق مطلب را خوب ادا کرده بود
آه در بساط نداشت
اما برای سهمی بیشتر از جیفه دنیا
به این در و آن در هم نمی‌زد
به قضا رضا داده بود
و قناعت پیشه داشت
همه سعی‌اش را بر این گذاشته بود که
دینش را به دنیایش نفروشد
و نفروخته بود...
ملایم بود و معتدل
چون خوب می‌دانست که «خیر الامور اوسطها»
همه صفات خوب را یکجا داشت
او شب و روزش را گره زده بود به کسی که
می‌دانست درمان درد بشر است
او فارغ از دنیا، همه فکر و ذکرش مولایش بود
همو که چشم‌ها خیر به راه دارد...

 هادی محمدی/ یکی از سرفصل‌های دکترین امنیتی صهیونیست‌ها که در مرزهای لبنان به دلیل اقتدار و بازدارندگی حزب‌الله متوقف شده، ولی هنوز از سوی مقامات امنیتی و سیاسی این رژیم در سوریه استفاده می‌شود،‌ راهبرد اقدام پیش‌دستانه است. با تکیه به این راهبرد عملیاتی، رژیم صهیونیستی به خود اجازه می‌دهد در محیط امنیتی خود قواعد بازی نظامی و امنیتی را تحمیل کرده و به بهانه جلوگیری از حضور ایران در سوریه یا جلوگیری از انتقال تسلیحات به حزب‌الله به عملیات نظامی دست بزند. صهیونیست‌ها از این قاعده‌سازی با استقرار تروریست‌های داعش و النصره در قنیطره و جولان و جلوگیری از پاک‌سازی آنها به دست ارتش سوریه بهره می‌گیرند. اکنون که نفس‌های پروژه تروریسم تکفیری- وهابی به شماره افتاده است و حاصل این پروژه خطرناک که قرار بود مرزهای سیاسی و ژئوپلیتیک منطقه را تغییر دهد،‌ معکوس شده و نظام سوریه و محور مقاومت با توان و جایگاهی قدرتمندانه خود را اثبات کرده‌اند، بازنده اصلی در منطقه رژیم صهیونیستی است. این رژیم با هر تلاشی به دنبال درگیر کردن آمریکا، اروپا و دیگر شرکای منطقه‌ای آنها در منطقه از طریق گره زدن امنیت خود به تحولات و رفتار دیگر بازیگران در سوریه است.‌ از زاویه‌ای دیگر تحریک و تشویق‌های لابی‌های صهیونیستی‌ـ سعودی موجب شده است به جز مطالبه‌گری برجامی و فرابرجامی، موضوع موشکی و نفوذ و حضور منطقه‌ای ایران نیز در دستور کار آمریکا قرار گیرد. آنچه روشن است اینکه اروپا و احتمالاً ترامپ حاضر نیستند برای موضوعات فوق با ایران درگیر شوند. در نتیجه صهیونیست‌ها باید مقدمات این انگیزه‌سازی و درگیری را مهیا کنند. به همین منظور صهیونیست‌ها، با آگاهی از حضور نیروهای ایران در T4 به این پایگاه حمله کردند و این اقدام را سحرگاه پنج‌شنبه 20/2/97 نیز با تعدادی از هواپیماهای F15 و F16 و آتشباری توپخانه در محورهای نزدیک قنیطره یا شلیک موشک‌های زمین به زمین تکرار کردند و مراکزی از ارتش سوریه و برخی پایگاه‌های ایرانی را هدف قرار دادند.
صهیونیست‌ها که از زمان حمله به T4 با دلهره نسبت به پاسخ انتقامی ایران، در آماده‌باش کامل به سر می‌بردند، این‌گونه محاسبه کرده بودند که اگر عملیات آنها بدون پاسخ بماند، زمینه استمرار این فضای عملیاتی و پیش‌دستانه و تحمیل‌گر مهیا شده است و اگر پاسخ جدی‌ از سوی ایران به آنها داده شود، بهانه‌های جدیدی به آمریکا و غرب خواهند داد تا برجام هسته‌ای و پرونده‌های موشکی و منطقه‌ای با سرعت بیشتری در دستور کار  فعال آمریکا و غرب قرار گرفته و با قرار گرفتن در کنار صهیونیست‌ها،‌ زمینه‌های درگیری نظامی و باقیماندن عملیاتی در سوریه را تحریک خواهند کرد. پاسخ ارتش سوریه و مقاومت به اقدام اخیر صهیونیست‌ها با وجود اینکه در آمادگی به سر می‌بردند، دو ناکامی و شکست جدید را برای آنان ثبت کرد.
این پاسخ دردناک که ده هدف راهبردی در محور جولان را در بر گرفت و انفجارهای بزرگی در منطقه نهاریا در شمال فلسطین اشغالی را موجب شد، آنچنان کارکردی داشت که «لیبرمن» وزیر دفاع،‌ ضمن موفق جلوه دادن حمله ارتش رژیم صهیونیستی که بنا به اعلام وزارت دفاع روسیه،  با بیش از نیمی از موشک‌های آنان مقابله شده و بقیه نیز به اهداف پیش‌بینی شده دست نیافتند، درگیری را پایان یافته اعلام کرد. البته صهیونیست‌‌ها که نگران اقدامات وسیع‌تری هستند، با دست به دامن روسیه شدن سعی کرده‌اند از دامنه واکنش ارتش سوریه و مقاومت جلوگیری کنند.
 با اینکه ایران هرگونه دخالت خود در پاسخ به صهیونیست‌ها را تکذیب کرده، ولی صهیونیست‌ها اصرار دارند این واکنش‌ها را به ایران منتسب کنند و آن را پاسخ انتقامی در قبال T4 بدانند و به طور همزمان، به غرب و آمریکا انگیزه بدهند؛ از این رو اعلام کرده‌اند 20 موشک از سوی نیروهای ایرانی به اهداف گوناگون و راهبردی ارتش صهیونیستی در جولان شلیک شده است. اگر این موشکباران روی اهداف صهیونیست‌ها را پاسخ مقاومت به تجاوزات مکرر صهیونیست‌ها بدانیم،‌ پاسخ مستقل ایران نیز در راه خواهد بود و این به معنای شکست تحمیل قاعده‌سازی برای مداخلات و تجاوزات نظامی بعدی است. دومین شکست و ناکامی‌ صهیونیست‌ها،‌ پاسخ فعال و مؤثر ارتش سوریه به تجاوزهای نظامی صهیونیست‌هاست که از سال 1974، تاکنون سابقه نداشته و ارتش سوریه در شرایطی قرار دارد که ضمن خنثی کردن موشک‌های رژیم صهیونیستی، وارد مرحله جدیدی از توازن قدرت و پاسخ به صهیونیست‌ها شده است. با اینکه آمریکا و تعدادی از کشورهای اروپایی از حمله نظامی صهیونیست‌ها دفاع کردند و آمریکا حق مداخله و تجاوز برای ارتش صهیونیستی را مشروع اعلام کرده، ولی این مسئله پنهان نیست که آمریکا و غرب برای ماجراجویی‌های رژیم صهیونیستی آمادگی پرداخت هزینه‌های نامحدود و محاسبه شده را ندارند و حمایت خود را در سقف،‌ سیاست و اعلام و لجستیک ؟؟؟؟؟ می‌دانند.
می‌توان گفت که پاسخ ارتش سوریه و مقاومت که آغازی از پاسخ‌های دردناک برای صهیونیست‌هاست، در مسیر مفهوم‌سازی موازنه قدرت، بازدارندگی و متوقف کردن راهبرد پیش‌دستانه صهیونیست‌هاست و هر تلاش جدید صهیونیست‌ها،‌ یک پیک‌نیک تفریحی و متکبرانه نخواهد بود و باید هزینه‌های راهبردی برای آن پرداخت کنند.



بازنگاه صبح صادق به زمینه‌ها، اهداف و علل خروج آمریکا از توافق هسته‌ای

 عزیز غضنفری/  سه‌شنبه 8 مه از منظری آغازگر مرحله تازه‌ای در تاریخ مناسبات سیاسی ایران و آمریکا شده است. در حالی که دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا تا ۱۲ مه (۲۲ اردیبهشت) فرصت داشت درباره پایبند ماندن ایالات متحده به برجام تصمیم بگیرد؛ اما هفتم‌ مه در صفحه توئیتر خود نوشت: «من فردا ساعت دو بعدازظهر از کاخ سفید تصمیم را درباره توافق با ایران اعلام می‌کنم.» 
اما درباره تعجیل چند روزه ترامپ نظرهای گوناگونی قابلیت طرح دارد؛ ممکن است این گونه فرض شود که چون ترامپ تصمیم خود را قطعی اتخاذ کرده بود، به تأخیر و اعلام آن در موعد تعیین شده، یعنی 22 اردیبهشت نیاز نداشت. فرض دیگر آن است که روز6 مه اعلام خبر پیروزی محور مقاومت و حزب‌الله لبنان در انتخابات پارلمانی بازتاب گسترده‌ای در فضای رسانه‌ای جهان داشت، اما تیم سیاسی ترامپ با تعجیل در اعلام موضع خود در پی آن بودند با فرافکنی و انتقال افکار و تحلیل‌ها، ذهنیت‌ها و فضای تبلیغاتی را به سمت موضوع برجام سوق دهند؛ چرا که برآوردها حکایت از پیروزی مقاومت در لبنان داشت و خبر این پیروزی برای سیاست خارجی آمریکا که سال‌هاست می‌کوشد فضای سیاسی و اجتماعی آنجا را به نفع خود تغییر دهد، یک ناکامی بزرگ محسوب می‌شد. البته این تعجیل و فرافکنی تغییری در واقعیت موضوع ایجاد نمی‌کند، ضمن آنکه در 12 مه انتخابات پارلمانی عراق برگزار می‌شود که پیش‌بینی‌ها از پیروزی قابل توجه جریان مقاومت و شیعی حکایت می‌کند و حال باید این سؤال را مطرح کرد که آمریکا با این اتفاق مهم چه خواهد کرد، آیا فرافکنی و سرپوش گذاشتن بر ضعف‌های خود و اقتدار مقاومت در غرب آسیا، دردی از مشکلات و اوضاع شکننده آمریکا در منطقه درمان خواهد کرد؟
زمینه‌های خروج آمریکا
 از برجام
در ایام تبلیغات انتخاباتی آمریکا از زمانی که ترامپ اعلام کرد توافق هسته‌ای کشورهای 1+5 با ایران را قبول ندارد و وعده داد چنانچه رئیس‌جمهور آمریکا شود آن را پاره خواهد کرد، توجه کارشناسان سیاسی را متوجه خود کرد و از آن ایام نگرانی‌های بسیاری را درباره بودن یا نبودن آمریکا در برجام به وجود آورد. اما به نظر می‌رسد این اقدام ترامپ مبتنی بر یک سری بسترها، زمینه‌ها و دلایلی است که می‌توان به برخی از آنها به شرح زیر اشاره کرد:
1‌ـ پیشروی اقتدار منطقه‌ای ایران
آمریکایی‌ها انتظار داشتند که توافق هسته‌ای و محدودیت‌هایی که درون و خارج از برجام با حفظ و توسعه تحریم‌ها علیه ایران برقرار کرده بودند، رفتار سیاسی ایران را در سطح منطقه به سمت «نرمالیزه شدن» سوق دهد؛ رؤیایی که هیچ‌گاه برای آمریکایی‌ها رنگ واقعیت به خود نگرفت و از قضا روند نفوذ منطقه‌ای ایران در مدار صعودی قرار گرفت. در این زمینه شورای روابط خارجی آمریکا مدعی می‌شود که توافق هسته‌ای و دیپلماسی اجبار ایالات متحده در دوره اوباما، در قبال رفتارهای ایران به قدری ضعیف و ناتوان بوده که نه تنها سبب مهار رفتار منطقه‌ای ایران نشده، بلکه به تهاجمی‌تر شدن رفتارهای منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران انجامیده است. 
مطابق با اذعان این شورا، رهبران ایران طی سال‌های گذشته، به ضعف آمریکا پی برده و آن را به یک باور داخلی و فرصتی برای گسترش هژمونی منطقه‌ای خود تبدیل کرده‌اند. این نهاد مهم تصمیم‌ساز در آمریکا در ادامه گزارش خود به این موضوع هم اشاره می‌کند که حتی ادبیات تند و خشن ترامپ نیز نتوانسته رفتار ایران را مهار کند. این در حالی است که این ترامپ بود که صحبت از پاره کردن برجام و اعمال تهدیدات تند و جدید علیه ایران داشت. این تحلیل نشان می‌دهد که خروج آمریکا از برجام کنشی فعال از سوی ترامپ نیست؛ بلکه واکنشی انفعالی به اقتدار و قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و حاصل ناکامی و ضعف جدی آمریکا برای مانع‌سازی پیشروی این اقتدار در معادلات منطقه‌ای و جهانی از طریق برجام بوده است. 
جدای از ارزیابی شورای روابط خارجی آمریکا، رویدادها و روندهای موجود در غرب آسیا نیز‌ـ چه در بخش تحولات نظامی و میدانی و چه در عرصه رخدادهای سیاسی‌ـ به روشنی گویای این واقعیت است که شرایط و سمت و سوی این تغییرات به نفع جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران در حال رقم خوردن است. سرانجام این وضعیت آمریکا را به این جمع‌بندی رساند که برجام باید بازنگری شود؛ به همین دلیل ژنرال مک مستر، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ، در نطق خود در نشست امنیتی مونیخ اعلام کرد فعالیت‌های منطقه‌ای ایران به حدی رسیده که اکنون زمان آن است به نواقص موجود در توافق هسته‌ای با ایران رسیدگی کنیم.
2‌ـ ناکامی آمریکا در مهار ایران از طریق برجام
اساساً برجام با سوء‌ظن تمام و با هدف مهار جمهوری اسلامی ایران در دستور کار غرب به ویژه آمریکا قرار گرفت. اما آنها با تلاشی که تیم هسته‌ای ما داشتند نتوانستند به تمام اهداف خود نائل شوند. در زمان اوباما به این کاستی‌ها اشاره می‌شد، اما ترامپ با صراحت به نقایص برجام پرداخت و حتی شروطی را برای اصلاح برجام تعیین کرد که در صورت اعمال نشدن آنها تهدید به خروج از برجام کرد. در واقع، مطلوب و اولویت نخست آمریکا برای مهار رفتار منطقه‌ای ایران از طریق بازنگری در برجام سیاست‌گذاری شد، اما چون این تصمیم با واکنش قاطعانه جمهوری اسلامی ایران مواجه شد، به زعم ترامپ و تیم سیاسی وی تنها راه باقی‌مانده برای آمریکا برای اینکه رفتارها و اقدامات ایران را در منطقه غرب آسیا «نرمال» کنند، خروج از برجام و طراحی «سناریوهای جدید» تلقی شد. 
البته در این زمینه، اروپایی‌ها نیز با آمریکایی‌ها اشتراک هدف دارند و انتظار و توقع حقیقی اروپایی‌ها از برجام چیزی جز استانداردسازی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با استانداردهای مد نظرشان نیست، با این تفاوت که آنها به دنبال پیگیری بحث‌های معطوف به نرمال کردن رفتار منطقه‌ای و توان موشکی ایران با حفظ برجام هسته‌ای و طرح بحث برجام‌های زنجیره‌ای در دیگر حوزه‌ها هستند.
3‌‌ـ ریخت‌شناسی شخصیتی ترامپ   
به زمینه‌سازی‌های دیگری نیز برای خروج ترامپ از برجام می‌توان اشاره کرد که یکی از آنها که بسیار هم مورد توجه برخی از تحلیلگران از جریان خاص قرار می‌گیرد، «تیپو‌لوژی شخصیتی» شخص دونالد ترامپ است. البته، در تحلیل وقایع خیلی نباید به پررنگ‌سازی شخصیت فردی وی پرداخت و اینکه ترامپ غیر قابل پیش‌بینی بوده و توجهی به ساختارها در تصمیم‌گیری‌ها ندارد، که با مثال‌های نقیض فراوان قابل خدشه است. مثلاً پیگیری‌های اخیر قاضی مولر درباره مداخله روسیه در انتخابات آمریکا افزون بر اینکه مانع نزدیکی بیشتر ترامپ به روسیه وفق وعده انتخاباتی‌اش شد، قدرت ساختار کنترلی قضایی این کشور بر رئیس‌جمهور آمریکا را نیز نشان داد. همچنین فرمان اجرایی پیشین ترامپ در زمینه ممنوعیت صدور روادید ورود به آمریکا برای اتباع هفت کشور اسلامی از طریق قاضی یک دادگاه محلی کان‌لم‌یکن شد. 
آنچه در باب تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌ها در همه مقاطع و برهه‌ها در آمریکا مهم و مؤثر بوده و به نوعی خود آمریکایی‌ها بر آن اصرار دارند و حتی به آن افتخار می‌کنند، تعیین‌کننده بودن نظام و ساختار حاکمیتی این کشور است. اما در مقاطعی هم نمی‌توان از نقش کارگزاری رئیس‌جمهور که اختیارات گسترده‌ای دارد، غافل شد. از این منظر زمینه‌های شخصیتی ترامپ نظیر؛ محاسبه‌گری، سوداگری، تجارت‌پیشگی، عجول و بلندپرواز بودن وی را در بسترسازی برای خروج از برجام باید به اندازه خودش مورد توجه قرار داد، نه بیشتر. مبتنی بر این نگاه، هیچ‌گاه در آمریکا مشابه دوران کنونی تا این اندازه نقش «اراده فردی و کارگزاری» مؤثر نبوده است. مثلث نتانیاهو، بن‌سلمان و مشاورانی نظیر جان بولتن که هسته اصلی گردهمایی آنها در ویژگی «ضد ایرانی» بودن آنهاست، نیز در اقدام ترامپ برای خروج از برجام بی‌تأثیر نبوده است.

نمایی از
 راهبرد جدید آمریکا 
اگرچه واکاوی زمینه‌های انگیزشی پرتویی از روشنایی بر بخشی از موضوع خروج می‌تاباند، اما به این پرسش مهم که آمریکا مشخصاً با این اقدام به دنبال چیست؟ پاسخ کاملی نمی‌دهد. در واقع، این پرسش که ناظر بر اهداف آمریکا از اعلام خروج از برجام است، نیازمند شرحی مفصل است. اما به اجمال می‌توان گفت، برآورد و ارزیابی تیم سیاسی ترامپ اینگونه شد که آمریکا با بودن در برجام توانایی و امکان رسیدن به اهدافش را ندارد؛ لذا ضرورتاً باید خارج از برجام طراحی‌ها و اقدامات لازم علیه جمهوری اسلامی صورت گیرد.
مبتنی بر این نگاه، هسته مرکزی راهبرد جدید آمریکا در مقطع کنونی و در راستای تقابل با جمهوری  اسلامی، فعال کردن نارضایتی‌ها و شکاف‌های سیاسی و اقتصادی با هدف بی‌ثبات‌سازی اجتماعی در درون کشور از طریق شوک‌های تبلیغاتی و اعمال فشارهای اقتصادی است؛ برگرداندن فضای سیاسی و روانی کشور به سال‌‌های 82  به بعد، یعنی زمانی که ایران به بهانه ساخت سلاح اتمی مورد تحریم آمریکا قرار گرفت، هم اینک در قالبی جدید در حال تکرار است.
بی‌توجهی به محورهای تعیین‌کننده و راهبردهای راه‌گشای رهبر معظم انقلاب در زمینه اقتصاد مقاومتی و نداشتن اهتمام جدی به گره‌گشایی از مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم که در قالب تعیین نام سال‌ها و تحریض‌ها و تحذیرها در طول سال‌های گذشته از سوی معظم‌له شاهد بوده‌ایم، در بخش‌هایی از جامعه به ویژه جوانان زمینه‌ها و ضعف‌هایی را به وجود آورده که امروز دشمن بر همین زخم‌ها می‌نشیند و از آنها بهره می‌گیرد. بر اساس این، آمریکایی‌ها قصد دارند همزمان با تشدید تحریم‌ها، موضوعات موشکی و منطقه‌ای را به لایه‌های اجتماعی و سیاسی کشور بکشانند و نظیر بازی‌هایی که با دوگانه
«هسته‌ای‌ـ اقتصاد» در سال‌های پیشین انجام دادند، هم‌اکنون دوگانه‌هایی چون؛ «موشک‌ـ معیشت»، «امنیت‌ـ اقتصاد»، «عدالت‌ـ ولایت» و... را در حوزه اجتماعی ادراک‌سازی کنند. بی‌شک با تجربه‌ای که از گذشته وجود دارد نباید اجازه اجرای این سناریوی خطرناک را  به طرف آمریکایی داد.
پیامدهای خروج آمریکا
 از برجام
پرسش مهم دیگری که ذهن کارشناسان و تحلیلگران مسائل سیاسی و حتی افکار عمومی را به خود مشغول کرده، این است که خروج آمریکا از برجام و به تعبیر رایج این روزها «برجام منهای آمریکا» چه آثار و پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت؟ پاسخ سطحی یا ناصحیح و غرض‌ورزانه به این پرسش می‌تواند زمینه‌های نگرانی و چالش‌های متعددی در حوزه عملیات روانی و تبلیغات دروغین را به محیط سیاسی و اجتماعی ایران تحمیل کند و شرایطی را پیش آورد که در صورت بی‌توجهی به آن آثاری ناخوشایند بر اوضاع اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایران به جای بگذارد. در این باره در سه بخش گمانه‌هایی قابلیت طرح دارد:
1‌ـ عملیات روانی از طریق فضاسازی رسانه‌ای
نکته مهم در این باره از آن رو که به فضاسازی رسانه‌ای طی روزهای آینده معطوف است، بسیار حساس و سرنوشت‌ساز به نظر می‌رسد و آن، اینکه از هم اکنون، خط تبلیغاتی بخش رسانه‌ای و عملیات روانی آمریکا معطوف به ایجاد یا تقویت دودستگی در بین مردم و مسئولان خواهد بود؛ از این رو باید از هر گونه اقدام که مناسبات قدرت و سیاست در ایران را به سمت اختلاف‌افکنی سوق می‌دهد، اجتناب کرد. هدف دیگر خط تبلیغاتی و عملیات روانی نظام سلطه، کوشش برای القای پروژه ناامیدسازی مردم و تحریک به آشوب طبقات اجتماعی و نیز تغییر محاسبات مسئولان ایرانی است. بر اساس این، تلاش می‌کنند در نبود آمریکا در برجام، اروپا را ناجی و شریک قابل اعتماد معرفی کنند. در حالی که مطابق با بیان رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با دانشجو‌های دانشگاه فرهنگیان، به آنها نیز با توجه به سابقه گذشته نمی‌توان اعتماد کرد. 
2‌ـ افزایش محدودیت‌های اقتصادی
اساساً ابزار آمریکا در دوران خروج از برجام برای رسیدن به مقاصد خود اعمال فشارهای اقتصادی است؛ ترامپ با این قصد از توافق هسته‌ای خارج شد که مانعی برای اعمال دور تازه‌ای از سخت‌گیری‌های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران نداشته باشد. ایجاد مشکلات سرمایه‌گذاری خارجی، وجود مانع در فروش نفت ایران و تداوم معضلات بر سر راه تجارت خارجی و نظام مالی و بانکی ایران از اقدامات احتمالی است که آمریکا در وضعیت کنونی در پی آن است. اگرچه در این زمینه، طبق گفته رئیس بانک مرکزی و دیگر مسئولان دولت، برجام کمترین آثار مثبت اقتصادی را برای ایران به همراه داشته است؛ علی‌القاعده نباید نگرانی جدی برای آثار خروج آمریکا از برجام به وجود آید. اما لازم است مسئولان همه تلاش خود را برای تداوم اقدامات بازدارنده و کاهنده آثار تحریم به کار گیرند. در این زمینه نکته مهم و حیاتی برای کشور آن است که متولیان اقتصادی و بازیگران سیاسی اجازه ندهند سایه «آثار روانی» این خروج بیشتر از «آثار واقعی» آن بر اقتصاد ایران سنگینی کند.
3‌ـ اقدام نظامی علیه ایران
برخی از کارشناسان احتمال افزایش وقوع جنگ در صورت خروج آمریکا از برجام را مطرح می‌کنند. با این استدلال که حزب جمهوریخواه در آمریکا جنگ‌طلب است و چون افراد این حزب از سهامداران و کارتل‌های نفت و اسلحه هستند، تنش و درگیری برای آنان منافع حزبی خوبی به بار می‌آورد؛ اما در مقابل تحلیلگرانی دیگر بر این تصور هستند که ترامپ هر چند از حزب جمهوریخواه است، اما تجارت‌پیشه و اهل محاسبه سود و زیان است، به همین دلیل به اقدام نظامی دست نخواهد زد؛ اما در این بین نگاه سومی هم وجود دارد که از این رو که وقوع جنگ علیه جمهوری اسلامی را منتفی می‌داند، با دسته دوم مشابهت دارد. این انتفاء را نه فقط به دلیل حساب سود و زیانی که ترامپ می‌کند، بلکه به دلیل شرایط‌ شکننده و بغرنج آمریکا در منطقه از یک‌سو و توانمندی جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر، شرایط موجود اجازه چنین اقدامی را به دولت آمریکا نمی‌دهد. نکته مهم این است که تهدیدات رهبر معظم انقلاب در زمینه اقدامات احتمالی آمریکا علیه ایران، در نظام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری آمریکا «پاسخ و تهدید معتبر» تلقی شده است.

درس‌ها و عبرت‌ها
1ـ اگرچه برجام حدود سه سال توان زیادی از کشور و مسئولان گرفت، اما تجارب گرانقدر، درس‌ها و عبرت‌های مهمی برای مسئولان و مردم در داخل و حتی افکار عمومی و مسئولان دنیا داشته است که باید به مثابه فرصتی طلایی از آن در حوزه‌ها و ساحت‌های گوناگون، به ویژه در بسیج و اجماع‌سازی ملل مستضعف و تنفرپراکنی از خوی استکباری آمریکا در بین ملت‌ها و دولت‌ها استفاده کرد. 
2ـ مهم‌ترین موضوع در وضعیت کنونی آن است که با شناخت تجربیات تلخ و شیرین گذشته و درک هزینه‌هایی که کشور و مردم متحمل شده‌اند، مسیر حرکت آینده خوب تشخیص داده شود و بر اساس آن مدبرانه اقدامات لازم صورت بگیرد. مسیر طی شده برای حل و فصل موضوع هسته‌ای ایران در سال‌های پیشین (به ویژه از سال 92) براساس اعتماد به طرف مقابل و اخذ نکردن تضمین‌های لازم بوده است. درک این نکته برای مسئولان و صاحب نظران این رویکرد، دیگر نباید کار دشواری باشد که از این پس جهت‌گیری معطوف به ایده «ادامه برجام با اروپا» عقلانی و منطقی نیست، مگر مطابق با بیانات رهبر معظم انقلاب که با اخذ ضمانت‌های کافی منوط باشد. 
3ـ اوضاع حساس کشور و رعایت منافع ملی و مصالح عمومی اقتضا می‌کند که در سطح جامعه و به ویژه در بخش سیاسی از رویکردهای تقابلی اجتناب شود. دولت آمریکا پس از اعلام خروج از برجام در حال ارزیابی و رصد دقیق فضای سیاسی و اجتماعی ایران است، تا با سوء‌استفاده از کمترین اختلافات و شکاف‌های سیاسی و اجتماعی در محیط داخلی، به شکل دادن برخی دوقطبی‌های کاذب با هدف مقابل هم قرار دادن مردم و مسئولان مبادرت کنند. انسجام ملی حول منافع ملی و مسیری که رهبر حکیم انقلاب اسلامی معین کرده‌اند، نیاز فوری و ضروری جامعه امروز ماست. نباید برخی افراد و گروه‌های سیاسی با هجمه به قوه مقننه و مجریه، اتفاق پیش آمده را فرصتی برای به رخ کشیدن خطاهای گذشته آنان یا تسویه‌حساب‌های سیاسی تلقی کنند و فضای آرامش‌بخشی که اکنون به آن نیاز داریم، به مناقشه تبدیل شود؛ از آن سو بخش‌های سیاسی منسوب به دولت یا افراد و شخصیت‌های دولتی نیز نباید با طرح دیدگاه‌های حاشیه‌ای و انحرافی جامعه را به سمت اختلافات و منازعات داخلی بکشانند، کاری که مدت‌هاست در حال ارتکاب آن هستند.
4ـ عبرت دیگر، به نحوه رفتار و مواجهه ما با اروپا و نقش جدید آن پس از خروج آمریکا از برجام است. چه بسا اختلاف آمریکا و اروپا در بحث برجام پشت صحنه‌ای همانند تقسیم کار بین «پلیس خوب و بد» هم داشته باشد و در راستای تغییر محاسبات مسئولان ایرانی و در نبود آمریکا در برجام، اروپا ناجی و شریک قابل اعتماد معرفی شود تا آنچه را که آمریکا در زمینه توانمندی موشکی و منطقه‌ای ایران نشانه‌گذاری و طراحی کرده بود و به آن دست نیافته، در مرحله جدید از سوی اروپا پیگیری شود و به اجرا درآید. این سناریو دقیقاً همان وضعیتی است که کشورمان در آینده با آن روبه‌رو خواهد شد و لازم است مسئولان اجرایی و بخش قانون‌گذاری کشور با تجربه‌های متراکم و البته تلخی که اکنون پیش‌روی‌شان قرار گرفته، با هوشمندی و تدبیر با آن مواجه شوند؛ چرا که دیگر فرصتی برای خطا و اشتباه وجود ندارد.