امین پناهی/ یکی از دیدارهای به یادماندنی و جذاب رهبر معظم انقلاب در طول سال، همنشینی صمیمانه ایشان با قشرهای گوناگون دانشجویی است که همه ساله در ایام ماه مبارک رمضان شاهد آن هستیم. در این ضیافت، امام جامعه اسلامی و ولی امر مسلمین در جایگاه بالاترین مقام نظام اسلامی پای صحبت کسانی مینشینند که به طور قطع فردای انقلاب اسلامی و میهن اسلامی در دستان آنهاست.
گفت و شنودی بیتکلف که سبب میشود دغدغهمندترین افراد جامعه بتوانند حرفشان را به گوش رهبرشان برسانند. حرفهایی که البته بسیاری از آنها حرف دل خود رهبری نیز هست و هر جا که به فراخور سن و موقعیت، حرفهایشان مرزهای منطق و استدلال را رد میکند، با تذکری پدرانه از سوی معظمله مواجه میشود.
البته این جلسه یک جلسه پرسش و پاسخ نیست. در این جلسه چند ساعته رهبر معظم انقلاب به دقت و با نکتهسنجی پای صحبتهای فرزندان خود مینشینند، یادداشت بر میدارند و در برخی موارد با توجه به ضرورت، دستورات مقتضی را در همان جلسه صادر میکنند. برای نمونه فرمان آتش به اختیاری که امام خامنهای(مدظلهالعالی) مطرح کردند، در یکی از همین جلسات و در رمضان سال 96 بود. البته ایشان در سخنرانیهای بعدیشان این موضوع را شرح و بسط دادند و آن را برای جامعه هدف تبیین کردند.
پیشینه و اهمیت حضور
سابقه حضور حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در میان دانشجویان به زمانی باز میگردد که پس از شهادت استاد شهید مطهری در جلسهای امام خمینی(ره) از ایشان درخواست میکنند تا در بین دانشجویان حضور یابند. حضوری که هر چند پس از دوره زعامت امام خامنهای با وجود مشغلههای فراوانشان در شکلهای گوناگون، از جمله حضور در دانشگاهها در برخی مقاطع ادامه داشته؛ اما شاخصترین آن دیدار رمضانی دانشجویان با ایشان است.
اما چرا این دیدارها تا این حد میتواند حائز اهمیت باشد در حالی که رهبری در دیدارهای گوناگون مسئولان و کارگزاران نظام نکات اساسی را درباره مسائل گوناگون بیان میکنند؟ این اتفاق میتواند دو دلیل عمده داشته باشد؛ اول اینکه رهبری در این جلسات صحبتها را از کسانی میشنوند که خارج از نظام مدیریتی کشور هستند و نکاتی و ظرایفی را میتوانند ببینند که افراد درون این نظام نمیتوانند ببینند. دوم اینکه این قشر جوان متفکر و دغدغهمند آن مصلحتاندیشیهایی را که برخی از مدیران کشور به دلیل جایگاه خود و منافع حزبی و جناحی خود دارند، نادیده میگیرند.
با نگاهی به صحبتهای رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان در سالهای اخیر درمییابیم که نوع نگاه ایشان به کاری که این قشر باید انجام بدهند، با کاری که برای نمونه از یک نهاد یا یک مدیر انتظار دارند متفاوت است. به این معنا که درخواست ایشان از قشر دانشجو و دانشگاهی کشور کار بر سر مسائل زیربنایی کشور است، زیربنای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و...
از سوی دیگر، ایشان از دانشجویان میخواهند که نگاه سیاسی داشته باشند؛ یعنی تحلیل و فهم سیاسی که بتوانند مسائل را بفهمند و بیان کنند. در یکی از همین جلسات دیدار با دانشجویان در دوره دولت سازندگی بود که ایشان فرمودند: «خدا لعنت کند آن دستهایی را که تلاش کردهاند و میکنند قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند.» در واقع این نشاندهنده آن است که افراد مسئول و دستهایی هم وجود دارند که نمیخواهند دانشجو سیاسی باشد.
تریبون آزاد دانشجویان
هفته گذشته نیز یکی از همین دیدارها با دانشجویان در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور جمعی از دانشجویان و فعالان تشکلهای دانشجویی با شور و شکوه فراوان برگزار میشود. در ابتدای جلسه دانشجویان بدون هیچ ترسی نقطه نظرات خود را درباره مسائل مختلف بیان میکنند. صحبتهای دانشجویان بسیاری از مسائل روز کشور را در بر میگیرد؛ برخی نگرانیشان نبود آزادی بیان و عدم تعمیق دموکراسی است، مسئله رفع حصر تا گشت ارشاد را مطرح میکنند و رهبر معظم انقلاب را با لفظ «آقای خامنهای» مورد خطاب قرار میدهند. برخی دیگر نگرانند فردای انقلاب با «نسخه پوسیده ژنرالهای خسته جنگ کلاسیک» چگونه رقم خواهد خورد و در ذهنشان «تغییر معماری مرکز فرماندهی» دور میزند. یکی از همین دانشجویان دغدغهاش این است که دانشگاه دارد برای رژیم سکولار دانشجو تربیت میکند و نگاه مسئولان به دانشگاه را سیاستزده میداند. یکی دیگر نگران برجام اروپایی برخی مسئولان است که از شکست در برجام آمریکایی درس عبرت نگرفته و با دستگاه محاسباتی معیوبشان به دنبال توسل به اروپای آزمون پس دادهاند.
انتقاد از نهادهای مختلف کشور که به زعم منتقدان برخی از آنها هم زیر نظر شخص رهبر معظم انقلاب اداره میشود فصل مشترک صحبتهای دانشجویان است. البته صداوسیما و قوه قضائیه در این میان بیش از همه مورد انتقاد قرار میگیرند.
نماینده گروهی دیگر «نوگرایی در حکومت ضمن پایبندی به حاکمیت» را نسخه مناسب برای عبور از ارتجاع میداند. رویه «هزینه کردن از استقلال کشور» در مواجهه با دشمنان را رویه یک جریان سیاسی و مردود میداند و البته مسائلی همچون حمله به کارگردان فیلمی برای مدافعان امنیت کشور از سوی مدعیان آزادی را مطرح میکند. وی در نقد نگاه اینچنینی میگوید: «صدها نشریه دارند و دهها تریبون، مواضع نظام را نقد میکنند و سیاستهای کشور را به تمسخر میگیرند. به حسینیه امام خمینی میآیند و چشم در چشم؛ رهبریِ نظام را نقد میکنند، اما از در که بیرون میروند میگویند آزادی نیست!»
یکی دیگر از این دانشجویان نیز به شکاف میان دارندگان و محرومان اشاره کرده و ابراز نگرانی میکند که این شکاف روز به روز بیشتر میشود. او نیز مانند دانشجویان پیش از خود به صداوسیما نقدهای جدی وارد میکند و البته قوه قضائیه را در عمل به دستورهای رهبری پیگیر نمیداند.
همه کسانی که در ابتدای این جلسه صحبت میکنند، چه آنهایی که خود را منتقد جدی عملکردهای حاکمیت و حتی شخص رهبری میدانند و چه دیگرانی که انتقادشان به بیعدالتیهای برخی از نهادهای اجرایی کشور است، خود را صرفاً درون نظام اسلامی تعریف میکنند و تلاش میکنند این معنا را به خوبی بیان کنند.
پای صحبتهای امام
پس از پایان این بخش نوبت گوش سپردن به سخنان رهبر فرزانه انقلاب است. معظمله مانند هر زمان دیگری صحبتهایشان را با امید به آینده و فردایی بهتر برای ملت ایران آغاز میکنند و سپس میفرمایند: «خب، به خیلی از مسائل کشور شماها اعتراض دارید و بسیاری از این اعتراضها هم وارد استـ نه اینکه نیستـ منتها یک تفاوتی که بین شمای جوان و پرشور با منِ روزگارِ فراوان گذرانده هست این است: دیر بماندم در این سرای کهن من/ تا کهنهام کرد صحبت دی و بهمن».
البته معظمله بسیاری از اشکالات وارده را درست میدانند؛ اما تأکید میکنند که «رفع این اشکالات به این آسانی نیست، کار لازم دارد، تلاش لازم دارد، مقدمات لازم دارد.»
ایشان ابتدا مباحث مطرح شده مربوط به نهاد تحت مدیریتشان را بیان میکنند، ایشان نیروهای مسلح را تحت مدیریت خود میدانند، در حالی که چنین گزارهای را درباره نهادهایی همچون صداوسیما و قوه قضاییه صحیح نمیدانند: «بله، رئیس قوه قضائیه را رهبری میگذارد، اما رهبری قوه قضائیه را مدیریت نمیکند، باید بین اینها تفاوت قائل شد. صداوسیما را رهبری مدیریت نمیکند، البته شما بدانید که من در مواجهه با صداوسیما همیشه موضع انتقادی دارم.»
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از صحبتهایشان به انقلابی ماندن و انقلابی حرکت کردن اشاره میکنند و آن را لازمه تشکیل تمدن اسلامی میدانند و با اشاره به این تفکر که برخی انقلاب را تا زمان تشکیل نظام میدانند آن را نفی میکنند.
معظمله همه آرمانها و آرزوهای که بیان میشود را نیز در سایه انقلابی ماندن و انقلابی حرکت کردن میدانند، رسیدن به آرمانهای انقلاب اسلامی مانند عزت ملی که «اگر چنانچه در کشوری از بین برود و نابود شود هویت آن ملت نابود میشود»، اعتمادبهنفس ملی که «اگر وجود داشت ملت احساس نمیکنند که به وابستگی نیاز دارند»، استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که «اگر چنانچه وجود داشته باشد ملت مجبور نمیشود زورگویی و تحمیل را از زورگویان و زیادهخواهان عالم تحمل کند» و البته رسیدن به آزادی و آزادی اندیشه که اینها همه جزو آرمانهای انقلاب اسلامی هستند.
قابل توجه مسئولان!
این تنها بخشی از جلسه چند ساعته رهبر معظم انقلاب با دانشجویان و فعالان تشکلهای دانشجویی است. اتفاقی متفاوت همراه با شوخی و جدی و نقد از تفکرات یکدیگر و البته در نهایت نشاطی که رهبر حکیم انقلاب با صحبتهایشان در این دانشجویان ایجاد میکنند. امامخامنهای در جایگاه عالیترین مقام نظام اسلامی رو در روی دانشجویان مینشینند، مورد انتقادهای مختلف قرار میگیرند، اما بدون آنکه از این انتقادها عصبانی شوند به بسیاری از آنها پاسخ میگویند. چقدر خوب است که مسئولان دیگر از جمله رؤسای قوا پای حرفهای این قشر دغدغهمند بنشینند، از انتقادهایشان عصبانی نشوند و به آنها خوب گوش فرا دهند و آنها را برای رفع نواقص و بهتر شدن به
کار بندند.