محمد گنجی/ انقلاب اسلامي در طول چهار دهه گذشته پويايي و بالند‌گي خود را حفظ کرده و توانسته بر مشکلات متعددي فارغ آيد و در مسير تحقق ارزش‌ها و آرمان‌ها و آرزوهاي بزرگ گام بردارد. انقلاب حرکت و صيرورتي است که دائم در حال تحول و شدن است که اگر اين حرکت استعلائي خود را از دست دهد، هويت خود را از دست داده و در سراشيبي سقوط قرار گرفته است.
فرارسيدن چهل سالگي انقلاب هرچند موجب تحقق آمال و آرزوي بخشي از مجاهدان راه حق و موجب يأس و نااميدي و هراس دشمنان است، اما تا تحقق کامل اهداف و آرمان‌هاي انقلاب هنوز مراحل دشوار ديگري باقي مانده است که بايد براي عبور از آن تلاش کرد.
تلاش براي پيشبرد انقلاب و تحقق آرمان‌ها مهم‌ترين مسئوليتي است که بر دوش انقلابيون گذاشته شده است. نبايد فراموش کرد که انقلاب به واسطه اين تلاش است که هويت خود را حفظ خواهد کرد، وگرنه انقلاب نشده تا افرادي بروند و افراد ديگري جايگزين شوند و قدرت را در اختيار بگيرند! به واقع مشروعيت مسئولان نظام اسلامي نيز در گرو تلاش براي تحقق اين اهداف اعتبار مي‌يابد.
رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز در ديدارشان با دانشجويان با تأکيد بر اين حقيقت که «ما به سمت جلو داريم حرکت مي‌کنيم»، به شروط لازم براي تحقق کامل آرمان‌هاي انقلاب اسلامي پرداختند و از جوانان خواستند که به اين الزامات توجه کنند. در بحث پيرامون الزامات لازم براي تحقق آرمان‌ها مي‌توان به موارد زير اشاره کرد:
1ـ اولين شرط، درک عمومي اين حقيقت است که تحقق آرمان‌ها جز به حفظ و تقويت روحيه انقلابي در جامعه ممکن نخواهد بود؛ لذا بايد تلاش کرد روحيه انقلابي‌گري در کشور به مثابه يک ارزش قلمداد شود، سبک زندگي انقلابي در جامعه تبليغ شود، به جوانان انقلابي اعتماد شود و امور اداره کشور در اختيار انقلابيون قرار گيرد! نبايد فراموش کرد که جوانان به مثابه پيشران و موتور محرک جامعه بايد در صحنه‌هاي مختلف به کار گرفته شوند تا توان جواني يک ملت در خدمت تحقق آرمان‌هايش قرار گيرد.
2ـ تحقق آرمان‌ها نيازمند برنامه‌ريزي طولاني‌مدتي است که بايد با صبر و حوصله انقلابي و تدبير و برنامه‌ريزي همراه باشد. تعجيل و شتابزدگی در تحقق آرمان‌ها نه تنها کمکي به اين امر نمي‌کند، بلکه معمولاً نتيجه عکس داده و زمينه‌هاي سرخوردگي و واگرايي انقلابيون را فراهم خواهد کرد. برنامه‌ريزي در اين عرصه نيز نيازمند تدبير بزرگان و مسئولان ذي‌صلاح است. بايد در اين مسير معضلات و مشکلات با نگاه دقيق و کارشناسي شناخته شود و با توجه به ظرفيت‌ها و سرمایه‌های موجود، گام به گامِ دستيابي به اهداف طرح‌ریزی شود! 
3ـ يکي از عوامل مؤثر در پيشبرد اهداف و آرمان‌ها خود حکومت اسلامي است. حکومت اسلامي اگر جهت‌گيري تمام‌عيار خود را در تحقق آرمان‌ها بداند و اراده کارگزاران آن نيز چنين باشد، گام بزرگي در مسير دستيابي به اهداف برداشته شده است، اما اگر در اين ميان اختلالي پيش آيد و چنين هم و اراده‌اي در ميان نباشد، بی‌شک تحقق آرمان‌ها به تأخير خواهد افتاد! نباید فراموش کرد که حکومت براي تحقق همين اهداف شکل گرفته است، و اگر در اين ميان غفلتي دارد، بايد با مطالبه عمومي مواجه شود. فرقي هم ندارد اين سهل‌انگاري يا تخلف در دستگاه اجرايي باشد، يا دستگاه قانونگذار يا حتي دستگاه قضايي که خود بايد حافظ عدالت باشد!
4ـ حرکت به سوي اهداف و آرمان‌ها نيازمند نقش‌آفريني همه اقشار اثرگذار در جامعه است. آنهايي که از قامت يک فرد بيرون آمده و جمعي را متأثر از خود مي‌بينند و مي‌توانند ديگران را با خود همراه و هم‌نظر کنند. در اين ميان مي‌توان به اقشاري چون دانشگاهيان، حوزويان، ورزشکاران، هنرمندان و... اشاره کرد. اين جمع بايد شرايط امروز انقلاب را شناخته و در فرهنگ‌سازي و بسيج جامعه و افکار عمومي براي دستيابي به آرمان‌ها نقش‌آفرین باشند.
5ـ شناخت موانع دروني نيز ملاحظه ديگري است که بايد مورد توجه قرار گيرد. موانعي چون درست نفهميدن مسائل و مشکلات کشور، درست نشناختن محيط، بي‌ارادگي، سرگرم شدن به امور بي‌ارزش و اغواگر و گمراه‌کننده، اختلاف‌افکني، دوقطبی‌سازی‌هاي دروغین و مواردي از اين قبيل نيز توان و انرژي جامعه را به هدر داده و از قرار گرفتن در مسير واقعي باز مي‌دارد. 
6ـ موانع بيروني ايجاد شده با تلاش بيگانگان و دشمنان ملت نيز که خود سرفصلي طولاني دارد و اين روزها در قالب تحريم اقتصادي، ايجاد اغتشاش و درگيري، القای نااميدي و اختلاف‌افکني و... جلوه‌گري مي‌کند! و تلاش دارد تا دستيابي به آرمان‌ها را ناممکن جلوه دهد!
سخن پاياني آنکه، بايد توجه داشت حرکت در مسير آرمان‌هاي الهي و تلاش براي گسترش امنيت و عدالت و معنويت، حرکتي الهي است که بی‌شک با نصرت الهي براي مؤمنان و انقلابيون همراه خواهد بود، به این شرط که اين عمل صالح با اخلاص همراه بوده و با هدف قرب الهي دنبال شود.

بازنگاهی متفاوت به دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر فرزانه انقلاب

  امین پناهی/  یکی از دیدارهای به یادماندنی و جذاب رهبر معظم انقلاب در طول سال، همنشینی صمیمانه ایشان با قشرهای گوناگون دانشجویی است که همه ساله در ایام ماه مبارک رمضان شاهد آن هستیم. در این ضیافت، امام جامعه اسلامی و ولی امر مسلمین در جایگاه بالاترین مقام نظام اسلامی پای صحبت کسانی می‌نشینند که به طور قطع فردای انقلاب اسلامی و میهن اسلامی در دستان آنهاست.
گفت و شنودی بی‌تکلف که سبب می‌شود دغدغه‌مندترین افراد جامعه بتوانند حرف‌شان را به گوش رهبرشان برسانند. حرف‌هایی که البته بسیاری از آنها حرف دل خود رهبری نیز هست و هر جا که به فراخور سن و موقعیت، حرف‌های‌شان مرزهای منطق و استدلال را رد می‌کند، با تذکری پدرانه از سوی معظم‌له مواجه می‌شود.
البته این جلسه یک جلسه پرسش و پاسخ نیست. در این جلسه چند ساعته رهبر معظم انقلاب به دقت و با نکته‌سنجی پای صحبت‌های فرزندان خود می‌نشینند، یادداشت بر می‌دارند و در برخی موارد با توجه به ضرورت، دستورات مقتضی را در همان جلسه صادر می‌کنند. برای نمونه فرمان آتش به اختیاری که امام خامنه‌ای(مدظله‌العالی) مطرح کردند، در یکی از همین جلسات و در رمضان سال 96 بود. البته ایشان در سخنرانی‌های بعدی‌شان این موضوع را شرح و بسط دادند و آن را برای جامعه هدف تبیین کردند.

پیشینه و اهمیت حضور
سابقه حضور حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در میان دانشجویان به زمانی باز می‌گردد که پس از شهادت استاد شهید مطهری در جلسه‌ای امام خمینی(ره) از ایشان درخواست می‌کنند تا در بین دانشجویان حضور یابند. حضوری که هر چند پس از دوره زعامت امام خامنه‌ای با وجود مشغله‌های فراوان‌شان در شکل‌های گوناگون، از جمله حضور در دانشگاه‌ها در برخی مقاطع ادامه داشته؛ اما شاخص‌ترین آن دیدار رمضانی دانشجویان با ایشان است.
اما چرا این دیدارها تا این حد می‌تواند حائز اهمیت باشد در حالی که رهبری در دیدارهای گوناگون مسئولان و کارگزاران نظام نکات اساسی را درباره مسائل گوناگون بیان می‌کنند؟ این اتفاق می‌تواند دو دلیل عمده داشته باشد؛ اول اینکه رهبری در این جلسات صحبت‌ها را از کسانی می‌شنوند که خارج از نظام مدیریتی کشور هستند و نکاتی و ظرایفی را می‌توانند ببینند که افراد درون این نظام نمی‌توانند ببینند. دوم اینکه این قشر جوان متفکر و دغدغه‌مند آن مصلحت‌اندیشی‌هایی را که برخی از مدیران کشور به دلیل جایگاه خود و منافع حزبی و جناحی خود دارند، نادیده می‌گیرند.
با نگاهی به صحبت‌های رهبر معظم انقلاب در جمع دانشجویان در سال‌های اخیر درمی‌یابیم که نوع نگاه ایشان به کاری که این قشر باید انجام بدهند، با کاری که برای نمونه از یک نهاد یا یک مدیر انتظار دارند متفاوت است. به این معنا که درخواست ایشان از قشر دانشجو و دانشگاهی کشور کار بر سر مسائل زیربنایی کشور است، زیربنای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و...
از سوی دیگر، ایشان از دانشجویان می‌خواهند که نگاه سیاسی داشته باشند؛ یعنی تحلیل و فهم سیاسی که بتوانند مسائل را بفهمند و بیان کنند. در یکی از همین جلسات دیدار با دانشجویان در دوره دولت سازندگی بود که ایشان فرمودند: «خدا لعنت کند آن دست‌هایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند.» در واقع این نشان‌دهنده آن است که افراد مسئول و دست‌هایی هم وجود دارند که نمی‌خواهند دانشجو سیاسی باشد.

تریبون آزاد دانشجویان
هفته گذشته نیز یکی از همین دیدارها با دانشجویان در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور جمعی از دانشجویان و فعالان تشکل‌های دانشجویی با شور و شکوه فراوان برگزار می‌شود. در ابتدای جلسه دانشجویان بدون هیچ ترسی نقطه نظرات خود را درباره مسائل مختلف بیان می‌کنند. صحبت‌های دانشجویان بسیاری از مسائل روز کشور را در بر می‌گیرد؛ برخی نگرانی‌شان نبود آزادی بیان و عدم تعمیق دموکراسی است، مسئله رفع حصر تا گشت ارشاد را مطرح می‌کنند و رهبر معظم انقلاب را با لفظ «آقای خامنه‌ای» مورد خطاب قرار می‌دهند. برخی دیگر نگرانند فردای انقلاب با «نسخه پوسیده ژنرال‌های خسته جنگ کلاسیک» چگونه رقم خواهد خورد و در ذهن‌شان «تغییر معماری مرکز فرماندهی» دور می‌زند. یکی از همین دانشجویان دغدغه‌اش این است که دانشگاه دارد برای رژیم سکولار دانشجو تربیت می‌کند و نگاه مسئولان به دانشگاه را سیاست‌زده می‌داند. یکی دیگر نگران برجام اروپایی برخی مسئولان است که از شکست در برجام آمریکایی درس عبرت نگرفته و با دستگاه محاسباتی معیوب‌شان به دنبال توسل به اروپای آزمون پس داده‌اند.
انتقاد از نهادهای مختلف کشور که به زعم منتقدان برخی از آنها هم زیر نظر شخص رهبر معظم انقلاب اداره می‌شود فصل مشترک صحبت‌های دانشجویان است. البته صداوسیما و قوه قضائیه در این میان بیش از همه مورد انتقاد قرار می‌گیرند.
نماینده گروهی دیگر «نوگرایی در حکومت ضمن پایبندی به حاکمیت» را نسخه مناسب برای عبور از ارتجاع می‌داند. رویه «هزینه کردن از استقلال کشور» در مواجهه با دشمنان را رویه یک جریان سیاسی و مردود می‌داند و البته مسائلی همچون حمله به کارگردان فیلمی برای مدافعان امنیت کشور از سوی مدعیان آزادی را مطرح می‌کند. وی در نقد نگاه این‌چنینی می‌گوید: «صدها نشریه دارند و ده‌ها تریبون، مواضع نظام را نقد می‌کنند و سیاست‌های کشور را به تمسخر می‌گیرند. به حسینیه امام خمینی می‌آیند و چشم در چشم؛ رهبریِ نظام را نقد می‌کنند، اما از در که بیرون می‌روند می‌گویند آزادی نیست!»
یکی دیگر از این دانشجویان نیز به شکاف میان دارندگان و محرومان اشاره کرده و ابراز نگرانی می‌کند که این شکاف روز به روز بیشتر می‌شود. او نیز مانند دانشجویان پیش از خود به صداوسیما نقدهای جدی وارد می‌کند و البته قوه قضائیه را در عمل به دستورهای رهبری پیگیر نمی‌داند.
همه کسانی که در ابتدای این جلسه صحبت می‌کنند، چه آنهایی که خود را منتقد جدی عملکردهای حاکمیت و حتی شخص رهبری می‌دانند و چه دیگرانی که انتقادشان به بی‌عدالتی‌های برخی از نهادهای اجرایی کشور است، خود را صرفاً درون نظام اسلامی تعریف می‌کنند و تلاش می‌کنند این معنا را به خوبی بیان کنند.

پای صحبت‌های امام
پس از پایان این بخش نوبت گوش سپردن به سخنان رهبر فرزانه انقلاب است. معظم‌له مانند هر زمان دیگری صحبت‌های‌شان را با امید به آینده و فردایی بهتر برای ملت ایران آغاز می‌کنند و سپس می‌فرمایند: «خب، به خیلی از مسائل کشور شماها اعتراض دارید و بسیاری از این اعتراض‌ها هم وارد است‌ـ نه اینکه نیست‌ـ منتها یک تفاوتی که بین شمای جوان و پرشور با منِ روزگارِ فراوان گذرانده هست این است: دیر بماندم در این سرای کهن من/ تا کهنه‌ام کرد صحبت دی و بهمن».
البته معظم‌له بسیاری از اشکالات وارده را درست می‌دانند؛ اما تأکید می‌کنند که «رفع این اشکالات به این آسانی نیست، کار لازم دارد، تلاش لازم دارد، مقدمات لازم دارد.»
ایشان ابتدا مباحث مطرح شده مربوط به نهاد تحت مدیریت‌شان را بیان می‌کنند، ایشان نیروهای مسلح را تحت مدیریت خود می‌دانند، در حالی که چنین گزاره‌ای را درباره نهادهایی همچون صداوسیما و قوه قضاییه صحیح نمی‌دانند: «بله، رئیس قوه قضائیه را رهبری می‌گذارد، اما رهبری قوه قضائیه را مدیریت نمی‌کند، باید بین اینها تفاوت قائل شد. صداوسیما را رهبری مدیریت نمی‌کند، البته شما بدانید که من در مواجهه با صداو‌سیما همیشه موضع انتقادی دارم.»
رهبر معظم انقلاب در بخش دیگری از صحبت‌های‌شان به انقلابی ماندن و انقلابی حرکت کردن اشاره می‌کنند و آن را لازمه تشکیل تمدن اسلامی می‌دانند و با اشاره به این تفکر که برخی انقلاب را تا زمان تشکیل نظام می‌دانند آن را نفی می‌کنند.
معظم‌له همه آرمان‌ها و آرزوهای که بیان می‌شود را نیز در سایه انقلابی ماندن و انقلابی حرکت کردن می‌دانند، رسیدن به آرمان‌های انقلاب اسلامی مانند عزت ملی که «اگر چنانچه در کشوری از بین برود و نابود شود هویت آن ملت نابود می‌شود»، اعتمادبه‌نفس ملی که «اگر وجود داشت ملت احساس نمی‌کنند که به وابستگی نیاز دارند»، استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که «اگر چنانچه وجود داشته باشد ملت مجبور نمی‌شود زورگویی و تحمیل را از زورگویان و زیاده‌خواهان عالم تحمل کند» و البته رسیدن به آزادی و آزادی اندیشه که اینها همه جزو آرمان‌های انقلاب اسلامی هستند.

قابل توجه مسئولان!
این تنها بخشی از جلسه چند ساعته رهبر معظم انقلاب با دانشجویان و فعالان تشکل‌های دانشجویی است. اتفاقی متفاوت همراه با شوخی و جدی و نقد از تفکرات یکدیگر و البته در نهایت نشاطی که رهبر حکیم انقلاب با صحبت‌های‌شان در این دانشجویان ایجاد می‌کنند. امام‌خامنه‌ای در جایگاه عالی‌ترین مقام نظام اسلامی رو در روی دانشجویان می‌نشینند، مورد انتقادهای مختلف قرار می‌گیرند، اما بدون آنکه از این انتقادها عصبانی شوند به بسیاری از آنها پاسخ می‌گویند. چقدر خوب است که مسئولان دیگر از جمله رؤسای قوا پای حرف‌های این قشر دغدغه‌مند بنشینند، از انتقادهای‌شان عصبانی نشوند و به آنها خوب گوش فرا دهند و آنها را برای رفع نواقص و بهتر شدن به
 کار بندند.

فراکسیون اصولگرایان مجلس دهم که‌ـ از ابتدای آغاز به کار این مجلس و برخلاف دو مجلس هشتم و نهم‌ـ نتوانسته بود از زیر چتر ژله‌ای لاریجانی خارج شود، این بار دست به کار بزرگی زد و خطر کرد. آنها تصمیم گرفته بودند همزمان دو هدف را دنبال کنند. نخست هویت‌بخشی به جریان خود از طریق ایجاد شفافیت کامل در آرایش سیاسی جریان‌های مجلس و دوم ممانعت از تصاحب ریاست یکی از قوای سه‌گانه کشور به دست معاون اول دولت اصلاحات.

پاسخگو باشید
حمید ابوطالبی، مشاور رئیس‌جمهور و معاون سابق سیاسی رئیس‌جمهور در توئیت خود در واکنش به اظهارنظر دکتر جلیلی با عصبانیت نوشته است: «شما شش سال پیش پشت فرمان این ماشین بودید؛ آنقدر از چراغ قرمز گذشتید، ورود ممنوع رفتید، توقف مطلقاً ایستادید و... تا خسارت‌ها و جریمه‌های آن هزار برابر قیمت ماشین شد، سپس ماشین را به دره فصل هفت منشور انداخته و گفتید اینها کاغذ پاره است. این ارثیه دوران شوم ماشین‌بازی و تمرین رانندگی جناب‌عالی است.» برخی تحلیلگران در عین حال از آقای ابوطالبی خواستند در مورد ضعف‌های عدیده برجام، خروج بی‌هزینه آمریکا از این سند، هدررفت پنج سال از عمر گرانبهای کشور و سرنوشت گلابی‌های برجامی به ملت ایران گزارش دهد. در نهایت خوب است مشاور آقای روحانی به این پرسش مهم پاسخ دهد که چرا خبر مذاکره موشکی دولت آقای روحانی با اروپاییان که از زبان مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه نقل شده، تکذیب نمی‌شود؟

برکات جلسه شاعرانه
ناصر فیض، شاعر و مدیر دفتر طنز حوزه هنری ضمن اشاره به معیارهای انتخاب شاعران برای حضور در جلسه دیدار با رهبر معظم انقلاب، گفت: «بدون تردید این جلسات بر تمام جریان‌های شعری کشور تأثیر می‎گذارد؛ چون به همه شیوه‌های شعری توجه می‌شود.» فیض با بیان اینکه جلسه دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب آغازگر اتفاقات خوب دیگر در حوزه شعر خواهد بود، افزود: «برخی از شاعران که قبلاً به آنها توجه نمی‌شد، بعد از این دیدار معرفی می‌شوند. این جلسه برکات بسیاری دارد و سبب می‌شود شاعران خود را به تراز بالاتری برسانند تا بتوانند در این جلسات حضور داشته باشند.»

تحریم های بی اثر
خبرگزاری «بلومبرگ» در گزارشی تأکید کرد قدرت تحریمی واشنگتن دچار محدودیت شده و بازیگران اقتصادی، انگیزه فراوانی برای دور زدن آمریکا دارند. جارت بلانک، از مقامات ارشد وزارت خارجه دولت باراک اوباما در زمینه مسائل هسته‌ای ایران و محقق کنونی مؤسسه صلح بین‌الملل کارنگی، به این خبرگزاری می‌گوید: «دولت کنونی (دولت ترامپ) به نوعی درباره قدرت تحریم‌ها دچار مستی شده است. آنها نمی‌فهمند که ابزار تحریم‌ها، محدود و شکننده است.»

نگرانی سیستان
سردار محمد مارانی همزمان با ایام ولادت امام حسن مجتبی(ع) اظهار داشت: «رهبر معظم انقلاب درباره عقب‌افتادگی‌هایی که در استان سیستان‌وبلوچستان وجود دارد، نگران هستند؛ به همین دلیل این دغدغه به نیروهای سپاه استان منتقل شده است. ما به جز ایران اسلامی در جایی از دنیا سراغ نداریم که نیروهای مسلح به فکر کمک به مردم در زمینه‌های مختلف باشند و این عنایت ویژه خداوند است که این امر در جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاده است. اهدای یک هزار جهیزیه هم به مردم شیعه و سنی سیستان‌و‌بلوچستان نماد وحدت در این استان است.»


   فرامرز رضوی / پس از پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، همان‌طور که وی در جریان تبلیغات انتخاباتی هم مکرر از پاره کردن برجام سخن می‌گفت، شروع به تهدید توافقنامه برجام و خروج از آن کرد، به نحوی که بیشتر صاحبان تحلیل و اندیشه معتقد بودند که در نهایت خروج از برجام اتفاق می‌افتد؛ چرا که اساس مذاکره همان‌طور که منتقدان در طول مذاکرات به صورت دلسوزانه می‌گفتند برمبنای صداقت نبود. در مجموع مذاکره را برای مهار ایران در عرصه‌های گوناگون، از جمله دفاعی، سیاسی، علمی، منطقه‌ای و... می‌دانستند.
حال با توجه به خروج آمریکا از برجام و اعلام مواضع رسمی از نظام از سوی دولتمردان به نظر می‌رسد یک سری اقدامات برای خنثی کردن توطئه‌های غرب علیه ملت بزرگ ایران از سوی دولتمردان اجرایی شود. 
1ـ اگرچه رئیس‌جمهور از ادامه برجام با پنج کشور سخن گفته است، اما سابقه سه کشور اروپایی در مواجهه با برجام و سایر موارد بین‌المللی همواره مؤید این نکته است که آنها آمریکا را شریک راهبردی خود تلقی می‌کنند و هیچ‌گاه خلاف سیاست‌های آن عمل نخواهند کرد؛ بلکه با تقسیم ‌کار، نقش پلیس بد و خوب را بازی می‌کنند و لذا باید کاملاً حساب شده و با برنامه برای همکاری با جمهوری اسلامی ترغیب شوند.
2ـ مجلس شورای اسلامی در اوضاع کنونی، وظیفه‌ای بس خطیر دارد و در آزمونی بسیار مهم قرار گرفته است. از این رو، لازم است با ترجیح منافع ملی و عزت کشور بر منافع سیاسی گروهی، با ارائه طرحی دولت را مکلف کند که اقدامات مشخصی را به فوریت انجام دهد، به نحوی که برای جلوگیری از هرگونه بهانه جدید مطابق قوانین و مقررات بین‌المللی باشد، تا حداقل دولت‌های پنج‌گانه طرف برجام باور کنند که ایران در برابر اقدامات احتمالی آنها منفعل نخواهد بود. اگرچه شایسته بود از همان ابتدای شکل‌گیری برجام با طرح‌های محکم و بازدارنده مانع از اقدامات بعدی شوند، ولی حالا هم می‌توان با اقدامی مناسب از همراهی کشورهای  پنج‌گانه با آمریکا جلوگیری کرد.
3ـ انسجام و وحدت ملی می‌تواند در این شرایط در ثبات داخلی و یأس دشمنان نقش مؤثری را ایفا کند.
 4ـ در نهایت بصیرت دینی و انقلابی همه آحاد در شناخت دشمن و توطئه‌های آنها به ایستادگی و مقاومت در برابر کاستی‌ها و تلاش برای تحقق اقتصاد مقاومتی و ایجاد روحیه امید در جامعه به نوبه خود در ناکامی دشمنان نقش برجسته‌ای خواهد داشت.


بازارگرمی برای طرف بیگانه
آمار اشتغالزایی تلگرام هر روز آب می‌رود و در آخرین اظهارات، اشتغالزایی که میلیونی القا می‌شد، به ۳۵ هزار شغل رسیده است. وزیر ارتباطات که هفته‌هاست در حال اصلاح آمارهای عجیب و غریب اشتغال تلگرام است، به تازگی اعلام کرده کم‌وبیش همه کسب‌وکارهایی که در این پیام‌رسان وجود داشته، قابلیت انتقال به پیام‌رسان‌های داخلی را دارند؛ البته کسب‌وکارهای غیرقانونی در تلگرام نمی‌توانند به پیام‌رسان‌های داخلی منتقل شوند و اعتراضات بعضی‌ها بی‌ارتباط با این موضوع نیست. وزیر ارتباطات باید بداند که این کسب‌وکارها به یک شبکه‌ اجتماعی وابسته نیستند؛ بلکه به شبکه‌های اجتماعی، یعنی محل اجتماع مردم در یک نقطه وابسته‌اند. 
تکذیب  یک دیدار
مدیرعامل بنیاد باران خبر دیدار سیدمحمد خاتمی با رهبری را تکذیب کرد؛ اما در همین حال گفت اگر چنین اتفاقی بیفتد، حتماً او (رئیس دولت اصلاحات) از آن استقبال می‌کند.
 جواد امام گفت: «دیداری بین آقای خاتمی و رهبری صورت نگرفته است، چندی پیش هم بعضی شایعه کردند که آقای خاتمی درخواست دیدار با رهبری کرده است که چنین خبری صحت ندارد و درخواستی صورت نگرفته است.»

دارایی دولت هم پیش‌خور شده بود
چنانچه طلب نفتی ایران از هند دریافت شده باشد، حدود شش میلیارد دلار دارایی کشور پس از مذاکرات در اختیار بودجه کشور قرار گرفته و بقیه ارقامی بوده که دارایی یک شرکت نفتی مانند نیکو بوده است.
 اگرچه، طبق قواعد حدود شش میلیارد دلار دارایی آزادشده دولت، باید به حساب بانک مرکزی می‌رفت و پس از برجام به بودجه کشور کمک می‌کرد؛ اما برخی شواهد، حکایت از آن داشت که دولت این مقدار دارایی را هم پیش‌خور کرده است؛ یعنی بانک مرکزی، پیش از دریافت دلارهای نفتی در حساب‌های خود، ما‌به‌ازای ریالی آن را تحویل دولت داده بود. بنابراین عملاً پول جدیدی قابل تزریق به
 اقتصاد نبود.

نکته: روایت است در زمان‌های قدیم دروغ و حقیقت با هم دو دوست بودند و لباس زیبایی به تن حقیقت بود که به آن مشهور شده بود. روزی در هوای گرم به برکه‌ای رسیدند. دروغ به حقیقت گفت: داخل آب شو و آب‌تنی کن، تا من هم کمی بعد به تو ملحق شوم و آن وقت با هم شنا می‌کنیم. حقیقت این کار را کرد؛ اما دروغ به محض آنکه حقیقت لباس‌هایش را درآورد و وارد آب شد، از فرصت استفاده کرد و لباس‌های او را دزدید و فرار کرد. از آن روز است که حقیقت، لباس به تن ندارد و از خجالت سرزنش، خود را مخفی می‌کند؛ ولی دروغ با لباس حقیقت همه جا حضور می‌یابد و همه جا خود را حقیقت معرفی می‌کند. متأسفانه این یک حقیقت تلخ است.
نظر: تبلیغات مسموم‌ترین و خطرناک‌ترین ابزارهایی بوده که در طول تاریخ جریان باطل از آن استفاده کرده است؛ اما جریان حق هیچ وقت مانند جریان باطل نمی‌تواند از تبلیغ استفاده کند، به دلیل اینکه اگر تبلیغات بخواهد به طور کامل ذهن‌ها را بپوشاند، به بازیگری، دروغ و فریب احتیاج دارد و جریان حق، اهل دروغ و فریب نیست و آن جریان باطل است که برایش هیچ چیز اهمیت ندارد...
در زمان امام حسن(ع)، جریان باطل یعنی معاویه، یک جا شدت عمل را به حدی می‌رساند که یاران حضرت را می‌کُشد و در جایی به پیرزنی که او را مورد انتقاد و بدگویی قرار می‌دهد، محبت می‌کند؛ تبلیغات همین است... و همواره دروغ لباس حقیقت را بر تن می‌کند.

 عبدالله حسینی/ انتخاب هیئت‌رئيسه مجلس امسال تأثیر چندانی بر ترکیب آن نداشت. چنانچه نه در کرسی ریاست و نه در سطح نواب رئیس تغییری ایجاد نشد. این در حالی بود که در نوع رقابت‌های درون مجلس و رویکرد فراکسیون‌ها تحولی متفاوت از گذشته رخ داده بود. 
گرانیگاه این تحول به عزم صد درصدی اصلاح‌طلبان مربوط می‌شد که می‌خواستند لاریجانی را از کرسی ریاست مجلس به زیر کشیده و عارف را به جای وی بنشانند تا منشأ تحولات بسیار بزرگ‌تری در صحنه سیاسی کشور شود. اگرچه امیدی‌ها با همه حمایتی که از جانب اصلاح‌طلبان بیرون مجلس شدند، در دستیابی به هدف نهایی خود ناکام ماندند؛ اما تلاش کردند تا خود را پیروز این میدان معرفی کنند. 
دلایلی که در رسانه‌های وابسته به این جریان برای موفق نشان دادن خود مورد اشاره قرار دادند، یکی تعداد آرای بیشتر عارف نسبت به لاریجانی در دور اول بود که تفاضل آن 114 به 101 بود. دیگری افزایش تعداد اعضای فراکسیون امید در هیئت‌رئیسه،  از سه نفر به پنج نفر است. اگر چه این مدعای رسانه‌های اصلاح‌طلبان صحت دارد؛ اما این همه واقعیت نیست. واقعیت‌ به مسائل عدیده‌ای در درون مجلس و بیرون آن مربوط می‌شد که به بخشی از آنها اشاره می‌شود:
اول اینکه اصولگرایان درون مجلس بنا به مسائل درون‌گروهی در دو فراکسیون ولایی و مستقلین فعالیت می‌کنند و نه تنها نمی‌توان اعضای فراکسیون مستقلین را کاملاً غیر اصولگرا خواند که نمی‌توان ادعا کرد 123 رأی به عارف نیز مختص اصلاح‌طلبان است؛ چرا که آنها وزن خود را در آزمون‌های گوناگون سنجیده‌اند و از وزن دقیق آن خبر دارند. ضمن آنکه در فراکسیون ولایی همه اعضا آرای یکدستی نداشته و تقریباً رأی آنها بین آقایان حاجی‌بابایی و لاریجانی تقسیم می‌شد. نکته مهم همین جاست که امیدی‌ها امید خود را به اختلاف اصولگرایان بسته بودند و فکر نمی‌کردند آنها در مقابل رقیب بیرونی اختلافات درونی را کنار می‌گذارند. 
موفقیتی که اصلاح‌طلبان در افزایش تعداد سهم خود در هیئت‌رئیسه به دست آوردند، دقیقاً بیان‌کننده همین نکته است که برای اصولگرایان کرسی ریاست مجلس اهمیت داشته و برای جایگاه‌های بعدی چنان ارزشی قائل نبوده‌اند که به اتحاد استراتژیک دست بزنند؛ ولی اگر چنین اراده‌ای داشتند، حتماً قادر به اجرای آن بودند. 
دوم اینکه، آنچه اصولگرایان مجلس را به دو فراکسیون ولایی و مستقلین تقسیم کرده، گرایش رئیس مجلس به سمت دولتی بوده که تماماً مورد حمایت اصلاحات قرار داشته است. دلخوری ولایی‌ها از لاریجانی به دلیل چرخش‌های متعدد وی به سمت دولت مورد حمایت اصلاحات است که نمونه بارز آن در انتخابات 96 نمایان شد و از همانجا معلوم بود که لاریجانی موقعیت خود در بین اصولگرایان و حتی پایگاه اجتماعی‌اش را به خطر انداخته که روحانی را بر جبهه مردمی نیروهای انقلاب ترجیح می‌دهد؛ اما عقل استراتژیک و گذشت اصولگرایانه ایجاب می‌کرد تا برای حفظ جایگاه راهبردی ریاست قوه مقننه بر برخی اختلافات و خطاها چشم بست. 
نکته سوم و مهم‌تر این است که چرا اصلاح‌طلبانی که در سنوات گذشته به حفظ لاریجانی تمایل داشتند؛ اکنون از وی عبور کرده و قصد تقابل با وی را کرده‌اند. آیا شخص رئيس مجلس و حامیان وی پیام این تحول رویکردی اصلاح‌طلبان را درک کرده‌اند و متوجه اتفاقاتی که در صحنه سیاسی کشور رخ داد، شده‌اند؟
روشن است که چرخش ناگهانی فراکسیون امید تابعی از تغییرات راهبردی است که در سطوح بالاتر میان اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان به وجود آمده است. از این رو اولین پیام این حرکت فراکسیون امید به دولت روحانی بود که به جای هماهنگی با اصلاح‌طلبان خود را با ریاست مجلس هماهنگ می‌کرد. اصلاح‌طلبان با این کار خود به دولت پیام دادند که بی‌توجهی به آنها می‌تواند مشکلاتی را برایش فراهم کند و از دست لاریجانی به دلیل دینی که به اصولگرایان دارد نیز کاری ساخته نیست.
دومین پیام این اقدام، ناخرسندی اصلاح‌طلبان از موقعیت فعلی‌شان است که ادامه آن می‌تواند در انتخابات بعدی مجلس و متعاقب آن انتخابات 1400 مشکل‌ساز باشد؛ از این رو اصلاح‌طلبان به طور رسمی از فعالیت‌های جدید انتخاباتی خود برای تغییر فضای رقابت‌ها پرده برداشتند و با یک تیر دو هدف را نشانه گرفتند. 
هدف اول متوجه دولت و جریان اعتدال بود که اگر بخواهند در پیوندی نانوشته وارد انتخابات بعدی شوند و تلاش کنند تا از نامزد اصلاحات عبور کنند، در ادامه راه خود با ناملایماتی مواجه خواهند شد که بخشی از آن به همکاری نکردن فراکسیون امید مربوط می‌شود و بخش‌های دیگر آن را باید در فضای رسانه‌ای و بیرون از مجلس دنبال کنند. 
هدف دوم این وزن‌کشی اصلاح‌طلبانه شخص لاریجانی بود که به دلیل برخی حمایت‌ها از دولت موقعیت خوبی در میان اصولگرایان نداشته و از طرفی طمع او برای پاستور می‌توانست خشم اصلاحات را در پی داشته باشد. پیام روشن اصلاح‌طلبان به لاریجانی این بود که از پایگاه اجتماعی و برنامه‌های آینده‌اش به خوبی اطلاع داشته و اجازه نمی‌دهند با زد و بندهای سیاسی با دولت و اعتدال به فکر موقعیت بهتر باشد و برای ادامه ریاست و برنامه‌هایش لازم است خود را با این جریان نیز هماهنگ کند.


سعید جلیلی گفت: سران سه کشور اروپایی باید جواب دهند بر چه مبنایی به جای محکومیت آمریکا و به جای اینکه رفتار آمریکا  در شورای امنیت محکوم کنند، گستاخانه به خود اجازه می‌دهند بیانیه بدهند و بگویند ایران باید انجام تعهدات خود را ادامه دهد؟ آنها باید تفهیم شوند که طبق بند 36 برجام حق ایران است که اجرای کلی یا جزئی تعهدات خود را متوقف کند و اگر دولت اجرای این تعهدات را به هر دلیلی ادامه می‌دهد، وظیفه ایران نیست.