کبري فرشچي/ با آمدن فصل تابستان و گرم شدن هوا بدپوششيها هم وارد ابعاد جدیدی ميشود. به طوری که وقتي وارد خيابان میشویم و به اماکن عمومي میرویم، با افرادي مواجه میشویم که انگار مرزي بين حريم خصوصي خود و حريم عمومي قائل نيستند، نه حرمت حريم خصوصي خود را حفظ میکنند و نه حرمت حريم عمومي را نگه میدارند.
چنين رفتارها و پوششهايي در حالي رخ ميدهد که قوانين متعددي در حوزه عفاف و حجاب وجود دارد، اما گویا اين قوانين بر روی کاغذ ماندهاند و عزمي براي اجراي آنها وجود ندارد. با تمام اينها اگر از بيرونيترين سطح جامعه عبور کنيم و به لايههاي درونيتر برسيم، درمييابيم همچنان حجاب مطالبه عمومي اکثريت مردم جامعه ايران است و بخش مهمي از بدحجابيها بازتاب عملکردهاي نادرست و کمکاريهاي صورت گرفته است. به خصوص اينکه حجاب يکي از جديترين عوامل مصونيت اجتماعي و امنيت رواني زنان و در درجه بعدي تمامي ارکان جامعه است و در حوزه مصوبات مرتبط با منع خشونت عليه زنان مباحث در زمینه حجاب ميتواند نقش مؤثری در پيشگيري از خشونت عليه آنان داشته باشد. با اين پيشزمينهها به سراغ دکتر لاله افتخاري دکتراي علوم قرآني و نماينده ادوار مجلس شوراي اسلامي رفتیم تا موضوع را از منظر اين استاد دانشگاه و فعال حوزه زنان واکاوي کنیم.
* خانم دکتر افتخاري با نگاهي به سطح جامعه درمییابیم بد حجابي و بد پوششي به سطح نامطلوبي رسيده است و اين موضوع به خصوص در برخي ايام سال شرايط نامناسبتري پيدا ميکند، به نظر شما آيا رسيدن به چنين وضعيتي در حوزه عفاف و حجاب ناشي از خلأهای قانوني است؟
خير مشکل قانون نيست. ما قانون کم نداريم؛ قوانين مشوق، قوانين بازدارنده، قوانين براي تبيين چرايي و دستاوردهاي حجاب، اما چند درصد از اين قوانين اجرا ميشود؟ چيزي شبيه قانون منع استعمال دخانيات در مکانهاي عمومي که اجرا نميشود. اما اگر همه خودشان را مسئول بدانند اين کار انجام ميشود.
* اگر خلأ قانوني نداريم، چرا در اين بخش مشکل وجود دارد؟
به این دلیل که 95 درصد از مسئولان ما در سازمانها و نهادها و حتي مردم به وظيفهشان در این حوزه عمل نکردهاند که اگر عمل ميکردند کار به اينجا نمیرسید. در اين میان دستگاههاي فرهنگي و متوليان اين حوزه نقش بسيار پررنگتري دارند و میتوانند با بهرهگیری از هنر، حجاب را آنطور که شایسته است تبيين کنند. برای نمونه کتابهاي خوبی در اين حوزه داريم که تبلیغ نميشود. همه کمکاري کردهاند. آييننامه انضباطي مربوط به آرايش، پوشش و زينت در سراسر دنیا وجود دارد و دانشجويان با هر پوشش و آرايشي نميتوانند رفت و آمد کنند. اما در دانشگاههاي کشورمان خيلي راحت در اين زمینه قانونشکني ميشود.
* اما برخي از دستگاهها مانند نيروي انتظامي حضور پر رنگي در اين بين داشتهاند، نمونه بارز آن گشت ارشاد، شما اينطور فکر نميکنيد؟
بله در اين ميان نيروي انتظامي کارهايي انجام داده است. اما مشکل اينجاست که به دليل کمکاري دستگاههای دیگر عملکرد نيروي انتظامي بازتاب چندانی نداشته است. در واقع، عملکرد نيروي انتظامي مثل دستهايي است که به دليل رشد نکردن دیگر اعضاي بدن نامتناسب جلوه ميکند و انگار بيش از حد بزرگ شده، در حالي که اين دستها کار خودشان را ميکنند و ايراد به فقدان رشد دیگر بخشهاي بدن باز ميگردد. چون سر و تن و پاي اين آدم درست رشد نکرده است، دست کار آنها را انجام ميدهد؛ يعني قوه مجريه، قوه مقننه و قوه قضائيه ما وظایفشان را به درستي انجام ندادهاند.
همانطور که عرض کردم ما در حوزه قانون کمبود نداريم، اما در بحث اجراي اين قوانين و نظارت بر اجرا و به خصوص در بحث بودجهها مشکل داريم. بنابراين همه ما کمکاري کردهايم و زيباييهاي حجاب را نگفتهايم. دشمن هم از اين غفلت ما سوءاستفاده و مطالب خودش را القا ميکند. مسئولان ما بايد به اجراي احکام الهي توجه داشته باشند و اندکي از توجهي که به اجراي مصوبات سازمان ملل و ديگر سازمانهاي بينالمللي دارند را به اجراي احکام و قوانين خودمان معطوف کنند. فرهنگسازي جرمانگاري و همه اينها قانون دارند، اما کسي به اجراي آن توجهي نميکند.
* در حال حاضر آسيبهاي اجتماعي و اخبار مرتبط با تجاوز و شکستن حريم امنيت زنان و کودکان بيش از پيش شنیده ميشود و حکايت از جديتر شدن موضوع آسيبهاي اجتماعي دارد. از نگاه شما سهم بدحجابي و پوشش نامناسب خانمها در شکلگيري چنين آسيبهايي چه اندازه است؟ آيا عوامل ديگري نظير چالشهاي اقتصادي يا تهاجم فرهنگي هم در اين ميان سهم دارند؟
عوامل مختلفي در شکلگيري اين آسيبها نقش دارند. با توجه به جلسات و بررسيهايي که در اين باره داشتهايم، عوامل اقتصادي در شکلگيري آسيبهاي اجتماعي کمترين سهم را داشتهاند. بيشترين سهم مربوط به تهاجم فرهنگي و ناآگاهيهاست. از سوي ديگر به هر حال نفس انسان را به سوي کارهاي منفي ميکشاند. به خصوص خانمهاي جوان دوست دارند ديده شوند و تبرج داشته باشند. در واقع ممکن است اين عکسالعمل، بازتاب تحقيري باشد که در زندگي اين فرد صورت گرفته که به این طریق ميخواهد خودي نشان دهد. ضعف ايمان و ناآگاهي از آسيبهاي نحوه پوشش و تهاجم فرهنگي که ايمان افراد را هدف قرار ميدهد، اصليترين دلايل بدحجابي است. در اين میان دستگاههاي فرهنگي و صداوسيما نقش بسيار مهمي دارند. حتي کشورها و اديان ديگر که حجاب را به اين شکل ندارند، اين نوع از پوشش و آرايش را نمیپسندند. در عرف جهان افراد با آرايشهاي غليظ چندان خوشنام نيستند. اسلام ميخواهد کرامت، امنيت و شأنیت زنان حفظ شود تا نه فقط بيماردلان، بلکه افراد عادي هم درباره شخصيت خانمها دچار ترديد نشوند.
* با اين تفاسير پس میتوان اينطور نتیجه گرفت که رعايت حجاب و شئونات اسلامي ميتواند در پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي و خشونت عليه زنان نقش مثبتي داشته باشد؟
بله دقیقاً گاهي وقتها خود خانمها با رفتار، طرز برخورد، گفتار و پوشش خود موجب ميشوند تا نظر ديگران به سمت آنها جلب شود و گاهی رفتارهای خشونتآميز و تعرضات به زنان بازتابي از همين رفتارهاست. به همين دلیل هم در کشورهايي که آزادي بيشتري در پوشش دارند و حجاب در میان آنها وجود ندارد، آمار تعرضات بالاتر است. بنابراين ما ميتوانيم حجاب را يکي از عوامل مصونيت بدانيم.
اگر در جامعه ملاحظات در زمینه پوشش مناسب و متناسب با محیط رعايت شود، اجتماع مصونيت مییابد و با مصونيت اجتماع، افراد هم در مصونيت قرار ميگيرند و ضمن ایجاد امنیت، حقوق خانوادهها هم تأمین ميشود.