علی حیدری
سردبیر
انقلاب اسلامی ایران 40 ساله شد. نهضت اسلامی ملت ایران از بهمن 1357 تا بهمن 1397 چهار دهه پر فراز و نشیب، پیچ و خم‌های فراوان و موانع و سختی‌های بی‌شمار را پشت سر گذاشت و با وجود اراده و خواست دشمنان ملت ایران، به دوران بلوغ و پختگی رسید و در حالی وارد دهه پنجم عمر پر برکت خود می‌شود که کوله‌بار سنگینی از دست‌یافته‌های ارزشمند و ماندگار را برای ایران اسلامی به ارمغان آورده است. انقلاب بی‌نظیر مردم ایران به رهبری امام خمینی(ره) که عالمی شجاع، آگاه، زمان‌شناس و با تدبیر بودند، با در نظر گرفتن شاخصه‌های منحصر به فردش نه تنها در تاریخ معاصر، بلکه در طول تاریخ بشریت کم‌نظیر و حتی بی‌نظیر بوده است.
انقلاب اسلامی و به تبع آن نظام جمهوری اسلامی که یادگار ارزشمند حضرت روح‌الله(ره) است، بنیان تفکر و اندیشه والای اسلامی و انسانی را پایه‌گذاری کرد که در همان اوان پیروزی و سال‌های تثبیت آن به مثابه یک  الگو برای حرکت و خیزش ملت‌های مسلمان و آزادی‌خواه در برابر ظلم و استبداد در نقاط گوناگون جهان شد. انقلابی که طنین آن از مرزهای جغرافیایی ایران فراتر رفت و کشورها و قاره‌های گوناگون را درنوردید و نویدبخش یک انقلاب و تحول بزرگ در مناسبات جهانی شد. 
اما راز دشمنی استکبار جهانی و قدرت‌های سلطه‌گر با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی چه بود؟ شاید پاسخ به این پرسش اساسی مطلب جدیدی نباشد؛ اما پس از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب و در کنار آن چهل سال دشمنی غرب به ویژه آمریکا با این انقلاب، مرور آن خالی از لطف نیست. انقلاب اسلامی در شرایطی به وقوع پیوست که دو بلوک شرق و غرب، بر همه جهان سیطره داشتند و و رمز ادامه حیات دولت‌ها و ملت‌ها تبعیت و وابستگی به دو جریان قدرت بود. ملت ایران در چنین شرایطی، انقلاب خود را با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» به پیروزی رساند و بر اصل استقلال به منزله مؤلفه زیربنایی ایجاد حکومت مردم‌سالار تأکید کرد و در طول چهار دهه گذشته با تأکید بر جمهوریت و اسلامیت نظام، مردم را به صحنه‌گردان واقعی کشور تبدیل کرد. ایجاد روحیه خودباوری و اتکا به دانش و توان فرزندان این مرز و بوم سبب شد تا در صحنه‌های گوناگون، از جمله علمی، فرهنگی، دفاعی، ورزشی و... با درخششی بی‌نظیر پله‌های ترقی و سکوهای پیروزی و قهرمانی را درنوردند و قله‌های سربلندی را فتح کنند. 
اما امروز و در جشن تولد 40 سالگی انقلاب و آغاز دهه پنجم آن، تداوم‌بخش مسیری هستیم که 40 سال پیش با مجاهدت مردان و زنان ایران اسلامی حاصل شده و در طول زمان با ایستادگی و پایمردی ملت بزرگ ایران از گردنه‌های سخت دفاع همه‌جانبه نظامی و امنیتی، تهاجم بی‌وقفه فرهنگی و جنگ تمام‌عیار اقتصادی عبور کرده و می‌رود تا در ادامه راهی که آغاز کرده، قله‌های پیشرفت، آبادانی، سربلندی و سرافرازی را یکی پس از دیگری فتح کرده و به جایگاه واقعی خود در منطقه و جهان دست یابد. بدون شک، در این مسیر همچنان با سنگ‌اندازی‌ها و دشمنی‌های حاکمان زر و زور مواجه خواهد بود؛ اما عبور پیروزمندانه از این مقطع حساس و به فرموده رهبر فرزانه انقلاب «پیچ تاریخی» جمهوری اسلامی را در شرایط مطلوبی قرار خواهد داد که با وحدت و همراهی بیش از پیش مردم با نظام اسلامی و همت و تلاش مسئولان برای حل مشکلات مردم نویدبخش پیروزی‌های بزرگ‌تر خواهد شد.   

  گروه سیاسی‌/  مردم ایران، ‌پس از خروج آمریکا از برجام در نه ماه گذشته، شاهد انواع تهدیدها، بلوف‌ها و موضع‌گیری‌های دولتمردان آمریکا علیه کشورشان بودند. تهدیداتی که از نظر ماهیتی قصد داشت 22 بهمن امسال را هدف قرار دهد و عملاً آنچه در لابه‌لای اظهار نظرات مقامات آمریکایی شنیده می‌شد، این بود که نگذارند ملت ایران جشن 40 سالگی انقلاب را تجربه کنند. ‌پروژه‌ای که به شکل رسمی به یک شکست بزرگ برای آمریکا و سایر متحدانش تبدیل شد. تحرکات آمریکا در طول این مدت را می‌توان به سه بخش تقسیم کرد:
1ـ ناکامی در به صفر رساندن فروش نفت ایران:‌ به کار بردن لفظ شدیدترین تحریم‌ها از سوی ترامپ علیه کشورمان با در نظر گرفتن تحریم نفت به کار برده شد؛ از این رو برایان هوک، مسئول کارگروه ایران در دولت آمریکا مأمور اتخاذ تدابیر تحریمی علیه کشورمان به ویژه در حوزه نفت شد. برایان هوک اعلام کرد: «هدف آمریکا به صفر رساندن صادرات نفت ایران است و در این زمینه ایالات متحده به پایبندی کشورها امیدوار است.» این در حالی است که اکنون پس از گذشت چند ماه از اظهارات آمریکایی‌ها، ‌فروش نفت ایران همچون گذشته ادامه دارد و البته نباید از نقش عربستان سعودی به منزله حامی آمریکا در اتخاذ تحریم نفتی علیه کشورمان غافل شد؛ ولی به اعتراف خالدالفالح، وزیر انرژی عربستان ‌این کشور نمی‌تواند خلأ کاهش صادرات نفتی ایران در بازارهای جهانی را جبران کند. بنابراین اولین شکست آمریکا در حوزه انرژی به ثمر رسید. 
2ـ شکست پروژه تابستان داغ با محوریت افزایش قیمت کالاهای اساسی: طیف وسیعی از دشمنان انقلاب از غربی‌ها گرفته تا منافقان و سلطنت‌طلبان و جریان ضد انقلاب با در اختیار داشتن انبوهی از رسانه‌های مجازی، ‌تصویری و مکتوب تلاش کردند با محور قرار دادن افزایش قیمت‌ها، ناکارآمدی نظام اسلامی را به مخاطبان و مردم القا کنند. جالب است در این میان رسانه‌های ضد انقلاب وضعیت امروز را که حاصل بی‌تدبیری افراد و برخی از جریان‌های سیاسی است، به کل نظام تعمیم دادند؛ از این رو آمریکا همه توان خود را به کار گرفت که فضا را برای شکل‌گیری اعتراضات و اغتشاشات در داخل کشور مهیا کند؛ اما مردم با بصیرت‌ انقلابی که داشتند، این بار نیز تو دهنی محکمی بر دهان آمریکا زدند و دومین شکست را برای این کشور ثبت کردند.
3ـ سازماندهی گروهک‌های منافقین، ضد انقلاب و سلطنت‌طلبان: تأسیس گروهی سلطنت‌طلب به نام فَرَشگَرد با محوریت فرزند شاه معدوم پهلوی،‌ حضور جان بولتون در بین منافقین برای سازماندهی ضد انقلاب‌ها به منظور ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران بود. دو قطبی‌سازی مردم و مسئولان، ‌برجسته‌سازی شعارهای ضد ایدئولوژی و... اهداف آمریکا در این مرحله به شمار می‌رفت. که نظریه‌پردازان آمریکا آن را در دستور کار خود قرار داده بودند.
امیدواری آمریکا به منافقین به قدری جدی بود که بولتون در 11 دی ماه 1397 با اطمینان کامل از براندازی جمهوری اسلامی سخن گفت. شکست آمریکا در این مرحله نیز ناشی از ضعف اطلاعاتی آمریکا و اطمینان به اخبار و توانمندی کذب منافقین برای آلترناتیو جمهوری اسلامی بود. بنابراین، بار دیگر جامعه بین‌المللی شاهد ضعف آمریکا و قدرت روزافزون جمهوری اسلامی ایران بودند؛ از این رو آمریکا برای سرپوش گذاشتن بر ناکامی‌های خود،‌ طرح مفصلی را به کار برد و تئوری تابستان داغ را با لفظ دیگری برای پاییز مطرح کرد و پس از ناکامی در پاییز، این بار زمستان سخت را به کار برد. 
هر چه به ایام پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن و روز بزرگ جشن 40 سالگی مردمی آن در سراسر وطن نزدیک‌تر شدیم، ‌نگرانی‌های آمریکا از شکست چهارم که همانا حضور میلیونی و تماشایی‌تر از گذشته مردم در راه‌پیمایی عظیم 22 بهمن با وجود تمام کاستی‌ها و گلایه‌هاست، ‌بیشتر شد و این پیروزی تحقق یافت. آمریکا و همه متحدانش همه گزاره‌های عملیات روانی و رسانه‌های خود را به کار بسته بودند تا از طریق فضای مجازی بتوانند تأثیری را بر مردم به وجود آورند که این توطئه نیز با هوشیاری و با حضور مردم انقلابی در رستاخیز بهمن خنثی شده و به فرصتی استثنایی به منظور برملا کردن قدرت پوشالی آمریکا تبدیل خواهد شد.

آیت‌الله جنتی


آیت‌الله جنتی با اشاره به چهل ساله شدن انقلاب اسلامی ایران گفت: «انقلاب اسلامی نعمت بسیار بزرگی بود که خداوند به وسیله آن دشمنان خود را ذلیل و دوستان خود را عزیز کرد.»
دبیر شورای نگهبان در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه، این انقلاب شکوهمند ذلت تحمیلی به مسلمانان را گرفت و عزت را به آنان برگرداند، افزود: «همه دنیا با انقلاب و حکومت اسلامی مخالف بودند؛ چراکه آن را نمی‌فهمیدند و به همین دلیل از آن ناراضی بودند و این مخالفت‌ها و نارضایتی‌ها به صورت‌های مختلف بروز پیدا می‌کرد که بزرگ‌ترین آن جنگ تحمیلی بود.»
وی تحول جوانان را از دیگر برکات عظیم انقلاب اسلامی برشمرد و تصریح کرد: «این انقلاب جوانان را به گونه‌ای متحول کرد که در اوج فداکاری و ایثارگری، عاشق شهادت بودند و این روحیه ایثارگری توطئه بدخواهان را بی‌اثر کرد.»
آیت‌الله جنتی همچنین با شکرگزاری از درگاه الهی برای چهل ساله شدن انقلاب اسلامی، اظهار داشت: «دشمن با به کار بستن همه توطئه‌ها نمی‌خواست ملت شریف ایران چهل ساله شدن قیام بزرگ خود را ببیند.»
دبیر شورای نگهبان در پایان به گوشه‌ای از تلاش‌های امام ‌خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی برای برپایی این قیام عظیم اشاره کرد و یادآور شد: «ما باید قدردان و شکرگزار این نعمت بزرگ باشیم و البته در این زمینه انجام وظیفه، پاسداری و دفاع از حدود و ثغور انقلاب اسلامی ضروری است؛ چرا که دشمنان خارجی و ایادی داخلی آنان درصدد توطئه هستند.»


حسین عبداللهی‌فر
کارشناس مسائل سیاسی
چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرصتی ایجاد کرد تا اصحاب رسانه با اختصاص بخشی از فضای رسانه خود، از اصل انقلاب و رویکردهای کلان آن دفاع کرده و برخی عملکردها را آسیب‌شناسی کنند. در این میان، عجیب مقاله بلند یکی از روزنامه‌ها بود که ذیل عنوان 40 سالگی انقلاب اسلامی، به نقش دکتر محمد مصدق در انقلاب اسلامی پرداخته و در تیتر آن آورده بود: «نقش پیشوای ملت در پیروزی انقلاب اسلامی».
عجیب‌تر اینکه، در میان آن همه مطلبی که در تطهیر مصدق از همان اوان جوانی، از ابتدای کسب مقام مصدق‌السلطنه و قرار گرفتن در مناصب حکومتی از وزارت تا استانداری، نخست‌وزیری تا ماجرای ملی شدن نفت نگاشته شده است، هیچ نامی از انقلاب اسلامی به میان نیامده، الّا آنکه در سطر پایانی آمده است:
«صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که نوع مبارزات مصدق که باعث بیداری و مسئولیت‌پذیری روشنفکران و ملّیون ایرانی شد، بستر را برای پیروزی انقلاب اسلامی فراهم کرد.» 
این در حالی است که نقش ملی‌گرایان و مصدقی‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی واقعیات دیگری را نشان می‌دهد. به منظور جلوگیری از تحریف تاریخ به گوشه‌ای از آن اشاره قرار می‌شود:
از اواسط نیمه دوم سال 1356 که آمریکایی‌ها خود را از رویارویی با امواج قیام ملت ایران ناتوان دیدند، به فکر طراحی توطئه‌ای افتادند تا با استفاده از ملی‌گراها و برخی وزرای کابینه مصدق، از سقوط رژیم پهلوی جلوگیری کنند. 
اولین اقدام در این زمینه تلاش برای تغییر در شعارها و مسیرهای راه‌پیمایی مردم در تاسوعا و عاشورا و استفاده روحانیت از ظرفیت محرم بود؛ از این رو وقتی از برنامه روحانیت مبارز برای راه‌پیمایی بزرگ در محرم با خبر شدند، اولاً، از طریق بازرگان تلاش کردند تا روز دیگری را به جای عاشورا برای راه‌پیمایی اعلام کنند. بازرگان در مقام مسئول کمیته حقوق بشر، روز 14 محرم را که مصادف با روز جهانی حقوق بشر بود، برای مراسم اعلام کرد. اما با تأکید روحانیت بر روز تاسوعا و عاشورا، این توطئه برملا شد. 
گام بعدی آنها تحریف محتوای راه‌پیمایی از طریق وادار کردن برخی از عمال خود به حمل تصاویری از آیت‌الله شریعتمداری و مصدق بود؛ لذا هفتم محرم سنجابی و فروهر که به ظاهر بازداشت بودند، آزاد شدند و ساواک ملاقات شاه با سنجابی را برنامه‌ریزی کرد. سولیوان سفیر وقت آمریکا پس از راه‌پیمایی بزرگ عاشورا به زاهدی داماد شاه می‌گوید: «حامیان رژیم تلاش کرده بودند با حمل این تصاویر، آن را به میانه‌روی بکشانند.»
بر اساس اسناد سرّی ساواک با کریم سنجابی هماهنگ شده بود تا اگر تصاویر امام حمل شود، عده‌ای نیز به حمل تصاویر مصدق و برخی آیات اقدام کنند. با وجود این، شاه از طریق بالگرد به تماشای راه‌پیمایی پرداخته و به ازهاری می‌گوید: «فایده ماندن من در این مملکت چیست؟» چند روز بعد ساواک دوباره ملاقاتی را بین شاه و دبیرکل جبهه ملی برگزار می‌کند. کریم سنجابی در این دیدار می‌گوید: «ما ممکن است آخرین تیر در ترکش باشیم. اگر این تیر درست هدف‌گیری نشود، به هدف نمی‌رسد.»
نقش دیگر ملی‌گرایان مصدقی این بود که از یک سو به شاه قول می‌دادند سلطنتش را حفظ می‌کنند، از سوی دیگر به حضرت امام(ره) فشار می‌آورند تا از تغییر نظام شاهنشاهی صرف‌نظر کند. به گفته احسان نراقی مشاور شاه، داریوش فروهر در مهر ماه 57 به شاه قول می‌دهد که از رژیم شاه و حتی پسرش به شرط رعایت قانون اساسی مشروطه حمایت می‌کند. از آن طرف بازرگان هم در ملاقاتی که در مهر ماه 57 با امام در نوفل‌لوشاتو داشته به ایشان می‌گوید: «شما می‌گویید شاه باید برود. اولاً، کجا برود. شاه رفتنی نیست. به فرض که برود، با ارتش و آمریکا چه می‌کنید؟ فکر این دو رکن را کرده‌اید؟»  
اقدام دیگر غرب برای مصادره انقلاب ملت ایران و حفظ نظام سلطنتی، معرفی شخصیت‌های ملی‌گرا و دوستان مصدق به نخست‌وزیری بود که از جمله آنها می‌توان به شریف امامی، کریم سنجابی و شاپور بختیار اشاره کرد. این در حالی بود که ملّیون تلاش می‌کردند حمایت حضرت امام(ره) را جلب کنند؛ لذا از طریق بستگان ایشان رایزنی می‌کردند. اما امام امت به آیت‌الله پسندیده (برادر امام که از سوی ملی‌گرا واسطه جلب حمایت ایشان شده بود) می‌فرمایند: «اینجانب نمی‌توانم از جبهه‌ای‌ها و نه بزرگ‌شان (مصدق) اسمی ببرم و ترویجی بکنم، راه آنها با ما مختلف است.»۱
ناصر میناچی یار نزدیک بازرگان در دیدار با «استمپل» مأمور سفارت آمریکا می‌گوید: «بختیار مطمئناً در تشکیل دولت موفق خواهد شد، چون روحانیون میانه‌رو از تلاش‌های او به اندازه کافی طرفداری می‌کنند. شریعتمداری زنگ خواهد زد و او در 12 دی ماه در قم برای تحکیم حمایت میانه‌روها از کابینه، با بختیار ملاقات خواهد کرد. بازرگان هم در حد مخالفت نکردن با بختیار موافق خواهد بود.»
چند روز بعد میناچی در ملاقات با استمپل از برنامه گام‌به‌گام نهضت آزادی برای حفظ سلطنت خبر می‌دهد و مدعی می‌شود، به زودی آقایان طالقانی، منتظری و هاشمی‌رفسنجانی به پاریس می‌روند و امام را برای پذیرش طرح تشکیل شورای سلطنت، شکل‌گیری یک دولت ائتلافی و انجام انتخابات متقاعد می‌کنند. 
چندی بعد برخی از شخصیت‌های نهضت آزادی از موافقت حضرت امام با پذیرش بختیار در پاریس خبر می‌دهند و مدعی می‌شوند که قرار است بختیار در حضور امام استعفا دهد و مجدداً از سوی ایشان به نخست‌وزیری منصوب شود. با پخش این شایعات و بروز نگرانی در میان انقلابیون، حضرت امام طی پیامی می‌فرمایند: «به ملت ابلاغ فرمایید توطئه‌ای در دست اجراست و از این امور جاریه گول نخورند.»۲
پی‌نوشت‌ها:
۱ـ صحیفه امام، جلد 3، ص 439.           ۲ـ همان، جلد 5، ص 535.


صبح صادق سیاه و سفید فیلم‌های جشنواره ۳۷ و فقدان چارچوب نظری آن را بررسی می‌کند
   آرش فهیم/ سی‌وهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر برگزار شد و روزهای پرکاری را برای اصحاب هنر هفتم و نویسندگان و منتقدان این حوزه رقم زد که می‌توان طیفی از نظرات را در این زمینه مشاهده کرد؛ طیفی که در یک سر آن گروهی معتقدند جشنواره فیلم فجر همچنان رویدادی فاقد استراتژی و راهبرد فرهنگی خاص است و گروهی نیز آن را ستایش کرده‌اند. این در حالی است که همه جشنواره‌های فرهنگی و هنری در همه جای جهان، چارچوب و سیاست‌گذاری مدون و مؤثری دارند. هدف از راه‌اندازی و برگزاری یک جشنواره، ایجاد جریان‌سازی در یک عرصه است. به گونه‌ای که باید گفت، بخش قابل توجهی از آنچه هر سال در سطح سینمای جهان رخ می‌دهد، تحت تأثیر فعالیت و تأثیرگذاری جشنواره‌ها و مراسم‌های سینمایی، از جمله اسکار است. برای نمونه، جشنواره فیلم کن همواره پذیرا و مشوق نوع ویژه‌ای از فیلم‌هاست. این جشنواره، ویترین فرهنگی اتحادیه اروپاست و معمولاً سعی در حمایت از سینمایی مستقل از هالیوود را دارد. جشنواره کن همچنین سعی در تبلیغ سینمایی مخالف حاکمیت کشورهای گوناگون را دارد. دفاع از همجنس‌گرایی نیز از اصول جشنواره کن قلمداد می‌شود. با این اوصاف، هر کشور و فیلم‌سازی می‌داند که باید چه نوع فیلمی بسازد و به این جشنواره ارائه کند تا موفق شود. در نتیجه سیاست‌گذاری جشنواره کن و توجه به موضوعات مشخص، در بسیاری از کشورهای جهان، از جمله در ایران، هر سال تعداد زیادی فیلم با جهت‌گیری مورد علاقه جشنواره کن ساخته می‌شود. این وضعیت درباره جشنواره‌های دیگری، چون برلین، ونیز، ساندنس و مراسم‌هایی، چون اسکار، گلدن گلوب و... نیز صادق است.
اما در جشنواره فیلم فجر، هیچ‌گاه جهت‌گیری خاصی وجود نداشته است. این جشنواره، کارکردی فراتر از یک ویترین برای نمایش چکیده‌ای از تولیدات سالیانه سینمای ایران را ندارد؛ یعنی این‌گونه نیست که فیلم‌سازان برای راهیابی یا برنده شدن در آن، ترغیب شوند که به موضوعات یا فرم خاصی توجه کنند. در نتیجه این جشنواره برخلاف عنوان درخشان و هویت‌سازش، یعنی «فجر» یک رویداد سینمایی خنثی، بی‌هویت، فاقد چشم‌انداز و بدون قدرت جریان‌سازی فرهنگی است. هر سال نیز نحوه برگزاری جشنواره به سلیقه مدیریت آن تغییر پیدا می‌کند. حتی چرایی و چگونگی راه‌یابی فیلم‌ها به بخش مسابقه و همچنین انتخاب برگزیده‌ها، معیار و چارچوب معین و مدونی ندارد و صرفاً به نظرات و سلایق هیئت انتخاب و داوران جشنواره وابسته است. افزون بر این، بخش‌های جشنواره هر سال تغییر پیدا می‌کند، یعنی در هر دوره، بخش یا بخش‌هایی حذف یا به جشنواره اضافه می‌شود. برای نمونه، سال گذشته بخش فیلم‌های اول (نگاه نو) حذف شد؛ اما امسال دوباره همین بخش به جشنواره فجر اضافه شد! در این دوره اتفاق عجیب دیگری هم رخ داد؛ سه روز پس از شروع جشنواره، بخش خارج از مسابقه وارد جشنواره شد و در آن دو فیلم به نمایش درآمدند! این بی‌هویتی به رخدادهای عجیب هر ساله در افتتاحیه و اختتامیه جشنواره منجر می‌شود. 
نداشتن رویکرد و راهبرد برای جریان‌سازی در جشنواره فجر، بر همه اجزا و عوامل آن تأثیر گذاشته است. حتی امسال با اینکه برگزاری جشنواره فجر با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مقارن بود؛ اما هیچ ویژه‌برنامه و حتی هیچ فیلمی به این مناسبت در جشنواره وجود نداشت!
در ادامه بخش‌های گوناگون جشنواره فجر را بر اساس آنچه در سی‌وهفتمین دوره این گردهمایی سینمایی رخ داد، بررسی می‌کنیم. سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر، امسال دو روز زودتر از موعد همیشگی، 10 بهمن آغاز شد. به دلیل همزمان شدن با سالروز شهادت حضرت فاطمه(س)، روزهای 19 و 20 بهمن برگزاری جشنواره متوقف شد و پس از آن تا 22 بهمن ادامه یافت. این گزارش، پیش از اتمام جشنواره تنظیم شده و در آن، موضوعاتی چون نامزدها، برگزیدگان و مراسم اختتامیه تحلیل نشده است.

سیمرغ عربی!
اما از عجایب جشنواره فیلم فجر، ساخت تندیس‌های این جشنواره در یک کشور عربی است، که از قضا حاوی نمادی ملی هم هست! «سیمرغ» به منزله یکی از نشانه‌های افسانه‌های ایرانی از سال‌ها پیش، روی تندیس‌های برندگان جشنواره فجر، لانه کرده است؛ اما چندی پیش یکی از مقامات جشنواره فاش کرد، این تندیس در امارات ساخته می‌شود! نکته مهم این است که نشان سیمرغ افزون بر اینکه جلوه‌ای از فرهنگ و تاریخ سرزمین ماست، در مراسم اختتامیه، روز 22 بهمن همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به برگزیده‌های جشنواره اعطا می‌شود، یعنی روز ملی استقلال. اما ساخت این جایزه به کشور دیگر سفارش داده شده که این اقدام خودش با استقلال فرهنگی ما تضاد دارد. همچنین کشوری که ساخت تندیس سیمرغ را برعهده گرفته، همواره چشم به بخشی از خاک سرزمین ما‌ـ جزایر سه‌گانه در خلیج‌فارس‌ـ دارد و امروز از متحدان عربستان در جریان کشتار مردم یمن محسوب می‌شود. از طرفی، امسال به نام «حمایت از کالای ایرانی» نامگذاری شده، اما در شب جشن سینمایی سالگرد پیروزی انقلاب یک کالای خارجی به دست منتخبان جشنواره فجر داده می‌شود! یعنی این حرکت، از هر نظر دهن‌کجی به استقلال، هویت و فرهنگ ایرانی‌‌ـ اسلامی ما به حساب می‌آید. 
هر چند این اتفاق، از یک نظر معنادار است؛ از این نظر که ساخت نشان جشنواره در کشوری بیگانه، خود استعاره‌ای از بی‌هویتی و دور بودن بخش اعظم آثار این جشنواره با مبانی اعتقادی و فرهنگی ایران است. جشنواره‌ای که ویترینش با آثاری اغلب سیاه و سخیف و بی‌مایه پر شده، لابد سیمرغش هم باید کار دیگران باشد.

افتتاحیه یا افتضاحیه؟
اما پرده دیگری از آشفته بازار جشنواره فجر امسال، مراسم افتتاحیه‌ای نه در شأن سینمای ایران بود. افتتاحیه‌ای پرحاشیه که در آن به جز سخنرانی دبیر جشنواره، هیچ نشان دیگری از بزرگداشت 40 سالگی پیروزی انقلاب اسلامی دیده نمی‌شد! حداقل انتظار می‌رفت در مراسم، از خانواده شهدا یاد شود، از چند هنرمند شهید که تعدادشان هم کم نیست، تجلیل به عمل آید و تصاویری از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی زینت‌بخش در و دیوار مراسم باشد؛ اما نه تنها این حداقل وجود نداشت که اتفاقاتی دور از شأن انقلاب رخ داد. یکی از این حاشیه‌ها، بزرگداشت افرادی بود که جایگاه آنها در حدی نبود که همزمان با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و در آیین آغازین جشنواره فجر تجلیل شوند.
اصولاً باید افرادی در آغاز یا پایان یک جشنواره مورد تکریم قرار گیرند که یا مناسبتی با آن رویداد داشته باشند یا دستاورد و موفقیتی؛ اما افرادی در مراسم شروع سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر تجلیل شدند که نه تناسبی با این مقطع از برگزاری جشنواره دارند و نه اینکه سال‌هاست افتخاری به دست آورده‌اند؛ مانند فاطمه معتمدآریا که مدت‌هاست در هیچ فیلم بزرگی حضور نداشته و بازی چندان چشمگیری انجام نداده است. طبیعی است وقتی به چنین بازیگری میدان خودنمایی روی صحنه مراسم داده شود، او عقده‌گشایی می‌کند. این قضیه درباره عباس گنجوی نیز صادق است. دقیقاً افرادی که شایستگی تجلیل در این مراسم را نداشتند، آن را به حاشیه بردند.
افزون بر این، در مراسم افتتاحیه این دوره از جشنواره فیلم فجر نمایشی روی صحنه رفت که نمایش‌های اخیر این کارگردان علیه انقلاب بوده‌اند و نگارش یک نمایشنامه علیه برخی ارزش‌های مذهبی را هم در کارنامه‌اش دارد! نمایش اجرا شده از سوی محمد رحمانیان، محتوای مناسبی برای این مراسم نداشت. 

عامل ورود فیلم‌های ضعیف
یکی از مسائلی که هر سال، میهمانان و مخاطب‌های جشنواره فجر را آزار می‌دهد و امسال نیز به طور پررنگ و مضاعفی وجود داشت، حضور پرتعداد فیلم‌های ضعیف و بی‌رمق است. آمار تولید سالیانه سینمای ایران حدود 100 فیلم است که از این تعداد حدود 30 اثر در جشنواره نمایش داده می‌شود؛ اما برای همه جای سؤال است که چرا بخش زیادی از آثار جشنواره، کیفیتی زیر متوسط دارند؟ شدت نازل بودن کیفیت ساختاری و محتوایی برخی از فیلم‌ها به قدری بود که عده‌ای این پرسش در ذهن‌شان نقش بست که هیئت انتخاب جشنواره فجر بر چه اساسی به ورود آنها به جشنواره رأی داده است؟
اما وقتی فهرست این هیئت را بررسی می‌کنیم، حضور فیلم‌های کم‌رمق و بی‌محتوا، چندان هم عجیب به نظر نمی‌رسد. آنچه اتفاق افتاده، این است که گزینش اعضای این هیئت، دور از اصول یک جشنواره استاندارد است. در جشنواره‌های مطرح جهان رسم است که افرادی داور یا انتخاب‌گر می‌شوند که یک یا دو سال قبل از جشنواره، موفقیت یا درخششی را کسب کرده باشند، یعنی حداقل اینکه فیلم خوبی از آنها دیده شده باشد؛ اما در هیئت انتخاب سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر افرادی منصوب شده‌اند که بیشتر آنها دوران رکود خود را می‌گذرانند و نام برخی از ایشان برای سینمادوستان آشنا نیست!
وقتی گروه انتخاب و داوری جشنواره به شیوه‌ای غیراصولی و با فاصله از استانداردهای جهانی منصوب می‌شوند، اکران بیش از حد آثار سخیف و بی‌مایه نیز چندان دور از انتظار نیست. برای ارتقای آثار راه یافته به بخش مسابقه جشنواره فجر، چاره‌ای نیست جز اینکه وضعیت هیئت انتخاب جشنواره دگرگون شود و چهره‌های موفق، متخصص و متعهد به آن وارد شوند. 
گاف‌های هیئت انتخاب
فیلم «تیغ و ترمه» ساخته جدید کیومرث پوراحمد را به یقین باید گاف بزرگ هیئت انتخاب دانست. پذیرش فیلمی با داستانی تکه‌پاره و غیرحرفه‌ای در جشنواره از آن اتفاقات شگفت‌انگیز است. شخصیت اصلی فیلم، یعنی ترمه، متوجه می‌شود که شوهرش به وی خیانت کرده است. برای انتقام، تابلوهای نقاشی شوهرش را آتش می‌زند. ناگهان، داستان به سه ماه پیش بر‌می‌گردد و در ادامه، ماجرای درگیری‌های ترمه با مادر و عمویش روایت می‌شود، بدون اینکه با قصه اول فیلم ربطی داشته باشد! در سراسر فیلم نیز، صحنه‌های جدا و بی‌ارتباط با روایت اصلی وجود دارد. برای نمونه در بخشی از فیلم، ترمه پس از دیدن یک پسر دستفروش، با او صمیمی می‌شود و سیگارش را به او می‌دهد! اصلاً معلوم نیست که چنین صحنه‌ای وسط فیلم چه می‌کند؟! از فیلمنامه بی‌در و پیکر «تیغ و ترمه» که بگذریم، کارگردانی فیلم به قدری ضعیف است که حتی یک بازی یا موقعیت درست و سنجیده هم در فیلم نمی‌بینیم. کارگردانی به حدی در سطح پایین انجام شده که فیلمی تراژدی، از میانه به یک طنز ناخواسته تبدیل می‌شود!
فیلم «یلدا» به کارگردانی مسعود بخشی نیز یک تله‌فیلم سطح پایین و نزدیک به صفر است. گویی برنامه «ماه عسل» که هر سال در ماه مبارک رمضان از تلویزیون پخش می‌شود، روی پرده سینما آمده است. برای همه جای شگفتی بود که چرا این فیلم به بخش مسابقه فیلم‌های اول راه یافته و اینکه هیئت انتخاب چه نکات ارزشمندی در آن دیده‌ است؟!
فیلم «زهرمار» نیز یک کپی دست چندم از آثار مسعود ده‌نمکی است. این فیلم به کارگردانی جواد رضویان که قرار بوده کمدی باشد، اما به ندرت خنده مخاطب را برمی‌انگیزد، پر از اتفاقات غیرمنطقی است. همچنین حجم بالای اشارات و کنایات غیراخلاقی، این فیلم را واقعاً به یک زهرمار تبدیل کرده است!
فیلم‌های دیگری چون؛ «روزهای نارنجی»، «مردی بدون سایه»، «بنفشه آفریقایی» و... نیز آثاری زیر سطح متوسط بودند که شایسته حضور در بخش مسابقه جشنواره به نظر نمی‌رسیدند.

رد پای سفارش‌های غربی 
یکی از مسائل سینمای ایران که کمتر به آن توجه شده است، ساختن فیلم‌های سفارشی از خارج است. همان‌طور که در ابتدای این گزارش نیز اشاره شد، جشنواره‌های غربی، با هدف جریان‌سازی و تأثیرگذاری بر سینمای جهان برگزار می‌شوند. آنها با دعوت از فیلمسازان و اهدای جایزه به فیلم‌هایی خاص از سینمای ایران یک خط تولید ویژه را ایجاد کرده‌اند؛ یعنی طیف به نسبت گسترده‌ای از فیلمسازان با هدف اینکه در جشنواره‌های غربی بدرخشند، فیلم‌هایی باب طبع آنها می‌سازند. مضامین این‌گونه فیلم‌ها، عمدتاً ضد خانوادگی و علیه ارزش‌های انقلابی و دفاع مقدسی و با هدف ترویج و عادی نشان دادن سبک زندگی و ضد ارزش‌های غربی است. یکی از مضامینی که در فیلم‌های شبه‌روشنفکرانه این دوره از جشنواره فیلم فجر آشکار بود، منفی نشان دادن شخصیت پدرها و مادرها بود.
از جمله این‌گونه فیلم‌ها می‌توان به فیلم «درخونگاه» اشاره کرد. این فیلم به کارگردانی سیاوش اسعدی، درباره خانواده‌ای است که یکی از فرزندانش در جنگ تحمیلی مفقود شده است و دیگری برای کار، هشت سال به ژاپن رفته و برگشته است. در تمام طول فیلم، بارها به کنایه از «هشت سال سیاه و ویرانگر» در زندگی این خانواده سخن گفته می‌شود. البته محور این حرف‌ها، هشت سالی است که یکی از پسرها در ژاپن گذرانده بود، اما کنایه از هشت سال دفاع مقدس دارد. در این فیلم همچنین خانواده‌ای به نمایش درآمده که حتی به فرزندان خود نیز رحم نمی‌کند. مقام مقدس مادری در این فیلم به جایگاهی منفی تنزل یافته است. 
«طلا» هم از دیگر آثار بحث‌برانگیز سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر است. این فیلم به کارگردانی پرویز شهبازی، در کنار ضعف مفرط در ساختار فیلمنامه، محتوای سیاهی دارد. جای سؤال است که چگونه دستگاه نظارت و ممیزی سینما اجازه داده که در یک فیلم، موضوع ازدواج سفید و بچه‌دار شدن نامشروع، امری عادی جلوه داده شود؛ فیلمی که باز هم کلیشه‌هایی چون خانواده‌های فروپاشیده، پدرهایی که با فرزندان خود دشمن هستند و مهاجرت جوانان به خارج را دستمایه قرار داده است.
در فیلم «بنفشه آفریقایی» به کارگردانی مونا زندی، رابطه عاطفی یک زن متأهل با همسر سابقش نمایش داده می‌شود. طوری که این زن، شوهر سابق خود را از آسایشگاه به خانه می‌آورد و همراه با وی و شوهر کنونی‌اش، سه نفری زیر یک سقف زندگی می‌کنند! در فیلم «تیغ و ترمه» همه خانواده‌ها از هم پاشیده‌اند و بیشتر شخصیت‌های داستان به همسرشان خیانت می‌کنند. این فیلم شاید اولین فیلم سینمای ایران باشد که در آن فحاشی به مادر و ضرب و شتم وی از سوی دخترش نمایش داده می‌شود. در فیلم «مردی بدون سایه» نیز مردی به همسرش شک می‌کند و در نهایت وی را به قتل می‌رساند. در «قصر شیرین» نیز ماجرای پدری روایت می‌شود که خانواده‌اش را رها کرده و از فرزندان و همسرش نفرت دارد و...  

اقلیت قدرتمند جشنواره فجر
یکی از نقاط ضعف بارز سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر، حداقل حضور سینمای انقلاب و دفاع مقدس است. طوری که در این جشنواره حتی یک فیلم در ارتباط مستقیم با انقلاب اسلامی شرکت نکرد. همچنین تنها فیلم دفاع مقدسی این رویداد «23 نفر» است. هر چند که فیلم «رد خون» نیز به دلیل ارتباطش با عملیات مرصاد، می‌تواند در دایره فیلم‌های دفاع مقدسی قرار گیرد و در ضمن، موضوعی انقلابی هم دارد. فیلم «تختی» نیز به هیچ‌وجه یک اثر انقلابی به معنای واقعی کلمه نیست، اما در آن به ظلم و ستم‌های رژیم پهلوی اشاراتی کوتاه شده است. اگرچه فیلم‌های ارزشی در سی‌وهفتمین جشنواره فیلم فجر در اقلیت بودند، اما توانستند اعتبار این رویداد را حفظ کنند. چون برترین آثار این دوره از جشنواره فجر، آثاری با مضامین انقلابی و دفاع مقدسی هستند.
«23 نفر» به کارگردانی مهدی جعفری که تنها فیلم با موضوع دفاع مقدس است و به طور مستقیم به وقایع جنگ تحمیلی می‌پردازد، از روی کتابی با همین عنوان تولید شده است. کتابی که خاطرات یک گروه از نوجوانان را روایت می‌کند که پیش از عملیات الی بیت‌المقدس و آزادسازی خرمشهر در سال 1361 به اسارت رژیم بعث صدام درآمدند. این فیلم همچنین از معدود آثار اقتباسی این دوره از جشنواره فجر است. ماجرای 23 نوجوان دلاوری که با مقاومت خودشان، دستگاه نظامی و امنیتی صدام را به ستوه آوردند، یکی از مقاطع جذاب دوران جنگ هشت ساله است که جای ساخت فیلم سینمایی درباره آن در سینما خالی بود. بنابراین به تصویر کشیدن این ماجرا در قالب یک فیلم سینمایی، اقدامی هوشمندانه بود؛ چرا که سوژه‌ای است که هم مملو از جنبه‌ها و لحظات دراماتیک است و می‌توان با حداقل هزینه و بودجه، یک فیلم دفاع مقدسی مؤثر و تکان‌دهنده ساخت و هم اینکه هویت و واقعیت راستین مقاومت هشت ساله ملت ایران را به جهانیان و نسل‌های آینده نشان داد.
در فیلم «23 نفر» تقابل کودکان و نوجوانان به مثابه تبلور راستی و پاکی با خشم و خصم نیروهای صدام، عصاره و خلاصه‌ای است از آنچه در طول جنگ هشت ساله گذشت. نقطه قوت فیلم، همین سوژه درخشان و کم‌نظیر و روایت پرالتهاب و تماشایی فیلم است. به همین دلیل هم با وجود کارگردانی و ساختار متوسط آن، اما فیلمی، دلنشین است و تصویری واقعی و در عین حال حقیقت‌طلبانه از ماهیت و هویت دفاع مقدس نشان می‌دهد.
قسمت دوم «ماجرای نیمروز» که با عنوان «رد خون» ساخته شده است، ادامه مقابله گروهی از نیروهای اطلاعات سپاه با سازمان منافقین است. روایت فیلم، با عملیات مرصاد ارتباط دارد. «رد خون» به کارگردانی محمدحسین مهدویان نسبت به قسمت اول این فیلم، داستانی پیچیده و معمایی‌تر هم دارد؛ فیلمی که هم شجاعت و ذکاوت نیروهای امنیتی و دفاعی کشور را به زیبایی نمایش می‌دهد و هم عمق زشتی جنایات تروریست‌ها را برملا می‌کند. فیلمی که البته برخلاف قسمت اول، بیش از حماسه، آمیخته با تراژدی است.
«شبی که ماه کامل شد» ساخته جدید نرگس آبیار هم به دلیل پرداختن به ماجراهای گروهک تروریستی ریگی، از آثار قابل توجه این دوره از جشنواره فیلم فجر است. با اینکه کارگردانی این فیلم را یک زن برعهده داشته، اما یک فیلم مردانه و پر از لحظات نفس‌گیر و اکشن است. یکی از صحنه‌‌های فیلم که تقابل نیروهای دفاعی ایران با گروهک ریگی را نمایش می‌دهد، از صحنه‌های طلایی این دوره از جشنواره است. با این حال، فیلمنامه کار ضعف‌هایی دارد که به آن لطمه زده است.
«دیدن این فیلم جرم است» نیز اولین فیلم رضا زهتابچیان است که توانست توجه بسیاری از منتقدان و مردم را در جشنواره جلب کند؛ فیلمی که از آن به «آژانس شیشه‌ای2» یاد می‌شود و به خروش اعتراضی یک بسیجی علیه یک ظلم می‌پردازد. رویکرد انتقادی فیلم، تند و گزنده به نظر می‌رسد، اما قهرمان فیلم، یک حزب‌اللهی دلسوخته و پاکباخته است و اینکه فیلم، به هیچ‌وجه وطن‌فروشی نمی‌کند و برای مردم داخل کشور ساخته شده است.
با توجه به برتری ساختاری و هنری اغلب فیلم‌های ارزشی این دوره از جشنواره فیلم فجر، باید منتظر ماند و دید آیا در مراسم اختتامیه داوران آزادگی خود را حفظ می‌کنند، یا مانند دوره‌های گذشته، باز هم برخی از آثار انقلابی، قربانی سیاست‌های خاص جریان غربگرا در سینما می‌شوند؟

گزارش ویژه صبح صادق از اولین کنگره فرهنگ و هنر سپاه در تبریز
علیرضا جلالیان/ نخستین کنگره فرهنگ و هنر سپاه در حوزه کشورهای محور مقاومت شامل هفتمین جشنواره فرهنگ و هنر سپاه، هفتمین کنگره شعر سپاه و هشتمین کنگره فرهنگیاران مداح سپاه در تبریز با شعار «افتخار به گذشته و امید به آینده» برگزار شد. در صبح روز اول این برنامه در بوستان شمیم پایداری تبریز (باغ‌موزه دفاع مقدس این شهر) هشتمین کنگره فرهنگیاران مداح سپاه برگزار شد. بعد از ظهر این روز هفتمین کنگره شعر سپاه برگزیدگان خود را معرفی کرد و در روز دوم شرکت‌کنندگان و مدعوان این برنامه در هفتمین جشنواره فرهنگ و هنر سپاه برگزیدگان حوزه تولیدات فرهنگی و هنری در این بخش را شناختند. اختتامیه این برنامه هم در تالار اجتماعات مصلای امام خمینی(ره) تبریز با حضور جمعی از میهمانان داخلی و خارجی و مردم ولایتمدار تبریز برگزار شد و افزون بر گرامیداشت سالروز تاریخی ورود امام خمینی(ره) به میهن در 12 بهمن ماه سال 1357 و جشن آغاز دهه فجر، میهمانان و شرکت‌کنندگان در کنگره شاهد برپایی اختتامیه باشکوه کنگره فرهنگ و هنر سپاه بودند. در ادامه گزارش خبرنگار اعزامی صبح صادق را درباره برنامه‌های سه روزه این کنگره می‌خوانید.
تجمیع سه برنامه
در مراسم افتتاحیه این برنامه که همزمان با برگزاری هشتمین همایش مداحان فرهنگیار سپاه بود، گزارشی از روند برگزاری این کنگره ارائه شد. همچنین دبیر ستاد برگزاری هشتمین همایش مداحان سپاه روند برگزاری این برنامه را برای میهمانان تشریح کرد. در این برنامه حاضران از مدیحه‌سرایی‌ها و سخنرانی‌های اعتقادی و اخلاقی و مباحث کاربردی درباره مداحی بهره بردند. این برنامه محفلی هم برای هم‌اندیشی و هم‌افزایی مداحان سپاه بود. 
بعد از ظهر این روز کنگره شعر سپاه برگزار شد که در آن برگزیدگان شعرخوانی کردند و دبیر هفتمین کنگره شعر سپاه گزارشی از روند برگزاری این کنگره و نحوه داوری و نیز برنامه‌های آینده کنگره ارائه داد. همچنین از شاعران برگزیده هفتمین کنگره شعر سپاه در پایان این برنامه بر اساس رأی هیئت داوران قدردانی شد. با وجود بالا رفتن کیفیت آثار ارسالی، با سختگیری هیئت داوران در برخی محورهای اعلام شده برای تولید آثار، نفرات برگزیده در رده‌های اول تا سوم وجود نداشت که این موضوع با توضیح دبیر کنگره مبنی بر سختگیری در داوری آثار منطبق بود.
در روز دوم این برنامه هم حاضران به تماشای هنرنمایی هنرمندان برگزیده جشنواره فرهنگی‌ـ هنری سپاه نشستند. دبیر این جشنواره نیز گزارشی از روند برگزاری، داوری‌ها و مسائل مرتبط با جشنواره ارائه داد و در نهایت از برگزیدگان هر بخش تجلیل شد. رشد کمّی و کیفی آثار و بالارفتن انگیزه پاسداران برای تولید آثار هنری به ویژه در حوزه سرود و نماهنگ در این جشنواره مشهود بود. 

اختتامیه‌ای با چاشنی جشن انقلاب
اختتامیه این کنگره که مهم‌ترین بخش آن بود، در مصلای امام خمینی(ره) تبریز برگزار شد. این مراسم که روز 12 بهمن ماه برگزار شد، علاوه بر اختتامیه کنگره فرهنگ و هنر سپاه، ویژه‌برنامه بزرگداشت ورود تاریخی امام خمینی(ره) به ایران نیز هم بود. 

نمایش اقتدار فرهنگی سپاه 
فرمانده سپاه عاشورای استان آذربایجان شرقی  در این کنگره گفت: «در جشنواره فرهنگی‌ـ هنری سپاه، اقتدار فرهنگی سپاه پاسداران را مشاهده کردیم.»
سردار عابدین خُرم در اختتامیه این کنگره اظهار داشت: «دهه فجر تجلی میثاق امت با ولایت است و مردم ولایتمدار تبریز هم در این دهه میزبان نمایش اقتدار فرهنگی سپاه بودند.»
وی افزود: «شما در شهری حضور پیدا کردید که دیار علامه‌ها، باکری‌‌ها و شهر اولین‌هاست. البته همه اولین‌های این شهر از جنس فرهنگ، هنر و قرآن هستند.»
فرمانده سپاه عاشورای استان آذربایجان شرقی درباره اتمام جشنواره فرهنگی‌ـ هنری سپاه گفت: «در این سه روز هر چه دیدیم، رویش‌های روح‌انگیز انقلابی در حوزه‌های گوناگون بوده است. در جشنواره فرهنگی‌ـ هنری سپاه، اقتدار فرهنگی سپاه پاسداران را مشاهده کردیم. اقتدار نظامی، دفاعی، موشکی و صحنه‌های دفاع مقدس را همه دیدند، اما این کنگره اثبات کرد بچه‌های سپاه اقتدار فرهنگی را هم از خود به یادگار گذاشته‌اند.»
سردار خرم با اشاره به اتفاقات رخ داده در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر، خاطرنشان کرد: «جشنواره فیلم فجر متعلق به این نظام است و ما آن را با انقلاب می‌شناسیم. با این حال می‌بینیم که در این مراسم متأسفانه یک کارگردان بد سابقه سخنان وقیحانه علیه انقلاب مطرح می‌کند.» 
وی تصریح کرد: «ساده‌اندیشی است که فکر کنیم برنامه‌ریزان تصادفی آنها را برگزیده‌اند. نفوذی‌های فرهنگی و هنری در داخل مدیریت فرهنگی وزارت ارشاد حضور دارند. آنها باید در پیشگاه ملت عذرخواهی کرده و در حضور خداوند از این عمل خود توبه کنند.»
فرمانده سپاه استان آذربایجان شرقی اهداف کنگره فرهنگی‌ـ هنری سپاه را تشریح کرد و گفت: «امام(ره) فرمودند: «شهادت هنر مردان خداست»؛ انسان‌سازی، تحول، حکمت، تهذیب نفس، زبان و فطرت از اهداف کنگره و آثار هنرمندان ما بود. این هنرمندان پیام‌های انقلاب را در قالب شعر انتقال دادند؛ اما سیاست در دنیای امروز از هنر استفاده ناشایست می‌کند.»
سردار خرم یادآور شد: «در این شرایط افتخار می‌کنیم رهبری داریم که یک هنرمند جامع و هنرشناس کامل به شمار می‌آید و یک روح تازه به هنر اسلامی دمیده است. خداوند را بابت این نعمت بزرگ شکر می‌کنیم.»

دشمن با نام هنر به جنگ انقلاب آمده است
نماینده ولی‌فقیه در سپاه از جمله سخنرانان اصلی این برنامه بود. وی گفت: «دشمن چون متوجه شده تنها راه ضربه زدن به انقلاب، استفاده از هنر است، با نام هنر به جنگ انقلاب آمده است.»
حجت‌الاسلام‌ والمسلمین دکتر عبدالله حاجی‌صادقی افزود: «در سالگرد روزی قرار داریم که امام خمینی(ره) مراحل پایانی انقلابی را رقم زد که حیات دوباره ایران بود.»
وی ضمن ابراز خشنودی ادامه داد: «به کوری چشم دشمنان و آنهایی که وعده می‌دادند انقلاب نمی‌تواند 40 سالگی خود را ببیند، ما نه تنها چهل سالگی‌ انقلاب‌مان را؛ بلکه پیشرفت‌ها و ذلت دشمنانش را هم جشن می‌گیریم. در این ۴۰ سال فراز و نشیب داشتیم، اما توقف نداشتیم.»
حجت‌الاسلام والمسلمین حاج‌صادقی با اشاره به برگزاری کنگره فرهنگی‌ـ هنری سپاه، یادآور شد: «طبیعت و آفرینش انسان طوری است که هم از هنر اثربخشی می‌پذیرد و هم از آن لذت می‌برد. امروز گفتمانی پیروز است که بتواند هنر را به استخدام خود درآورد. هنر سبک زندگی می‌سازد و هر کس هنر را فراگیرتر کند، به همه موفقیت‌ها می‌رسد. هنر به یک گروه خاص اختصاص ندارد و همه اقشار را پوشش می‌دهد و جامعه را به اهدافش می‌رساند. پیام این جلسه این است که؛ انقلاب اسلامی زنده است و چون زنده است، دشمن دارد.»
وی درباره اتفاقات رخ داده در افتتاحیه جشنواره فیلم فجر نیز گفت: «به نام انقلاب جشن گرفته و ۴۰ سال انقلاب را زیر سؤال می‌برند. بچه‌های انقلاب نمرده‌اند، زنده‌اند و نخواهند گذاشت این حلقه استکبار و نفوذی‌اش به جایی برسد. برگزاری این مراسم در تبریز این پیام را به همه مسئولان، هنرمندان و آنهایی که از سفره انقلاب به جایی رسیدند، می‌دهد که استاد انقلاب ما شهدا و امام است.»
نماینده ولی‌فقیه در سپاه بیان کرد: «مواظب باشید، دشمن از دریچه هنر می‌خواهد جان انقلاب را بگیرد، نگذارید. استکبار جهانی می‌خواهد سبک زندگی غربی را در قالب هنر دیکته کند. دشمن از دریچه هنر انقلاب را تهدید می‌کند، اما ما طبق فرموده رهبر معظم انقلاب باز هم مقابل آنها می‌ایستیم و دشمن را به عقب‌نشینی وادار می‎کنیم.»
حجت‌الاسلام‌ والمسلمین حاجی‌صادقی در ادامه گفت: «به کسانی که با انفعال در برابر فرهنگ غرب، هر روز با یک ادبیات خاص می‌خواهند ارزش‌های ما را مخدوش کنند، اخطار می‌دهیم. بدانند جوانان ما آگاه هستند، شهدا زنده هستند و ما هم نخواهیم گذاشت در این میدان به جایی برسند! ما استکبار جهانی را به شکست دیگری وادار خواهیم کرد. با قدرت عملی، با اطمینان به نفس، با انسجام و همراهی وارد شوید و بدانید که در این میدان هم جبهه حق پیروز است.»
وی تأکید کرد: «ای استکبار جهانی! مرگت باد. ما سر، دست و جان می‌دهیم، اما انقلاب نمی‌دهیم. در نظام علی(ع) هم مشکلاتی بود، اما در نظام علوی مردم هزینه‌ عزت را می‌دادند و در نظام غیر علوی، هزینه ذلت را.»
نماینده ولی‌فقیه در سپاه خطاب به هنرمندان گفت: «انقلاب به گردن شما حق دارد و همه خود را مدیون انقلاب می‌دانیم. کسی خودش را طلبکار انقلاب نداند. افسران مقابله با جنگ نرم دشمن باشید، نه سرباز جنگ نرم دشمن. جامعه هنرمندان، مواظب باشید سرباز دشمن نباشید. دشمن دنبال این است که فشار خود را با تهاجم هنر، جنگ روانی و فشار اقتصادی بر ما وارد کند، اما بزرگ‌ترین رسالت ما جهاد کبیر است.»
حجت‌الاسلام‌ والمسلمین حاجی‌صادقی با بیان اینکه، برگزاری کنگره فرهنگی‌ـ هنری سپاه یک پیام برای رهبر فرزانه و حکیم انقلاب دارد، عنوان کرد: «حضرت آقا، از خطه آذربایجان که مورد علاقه ویژه شماست، این پیام را می‌دهم که ما به معنای واقعی اهل کوفه و مدینه زمان پیامبر(ص) نیستیم. ما و مردم آذربایجان، با پیروی از رهبر عزیز، در میدان جدیدی که استکبار علیه ما باز کرده با قدرت تمام نخواهیم گذاشت دشمن به جایی برسد. هر چه از عمر انقلاب بگذرد حضور ما بیشتر و پررنگ‌تر خواهد شد.» 

هدف مقابله با جنگ نرم دشمنان است
رئیس ستاد عالی برگزاری کنگره فرهنگی‌ـ هنری سپاه پاسداران در اختتامیه این همایش گفت: «استکبار جهانی همواره جنگ نرم را علیه ما به کار گرفته و الآن بیش از پیش با جنگ فرهنگی به مقابله با انقلاب خدایی ما همت کرده است. برگزاری کنگره فرهنگ و هنر از برنامه‌های مقابله با این جنگ است.»
سردار سیدقاسم قریشی با اشاره به راه‌های مقابله با جنگ نرم، عنوان کرد: «انسجام، مهارت‌افزایی و طبق فرموده رهبر معظم انقلاب، «تشکیل جبهه فرهنگی» جزء راه‌های مقابله با جنگ نرم استکبار است. سپاه با انسجام و مهارت‌افزایی همان راهی را برگزیده که در دفاع مقدس با تشکیل لشکرهای مختلف انتخاب و شکست را بر دشمنان تحمیل کرد.»
وی ضمن تشکر از سپاه استان آذربایجان شرقی برای میزبانی از نخستین دوره این کنگره، یادآور شد: «با استقبال و اعلام آمادگی سپاه همیشه پیروز عاشورا، سرزمین سرداران حماسه‌ساز میزبانی این رخداد بزرگ را برعهده گرفت.»
سردار قریشی درباره اهداف کنگره فرهنگی‌ـ هنری سپاه گفت: «بزرگداشت چهل سالگی انقلاب با تأکید بر شعار «افتخار به گذشته و امیدوار به آینده»، جامه عمل پوشاندن به فرمایش رهبر معظم انقلاب مبنی بر تشکیل جبهه فرهنگی و تولید و تأمین محصولات فرهنگی‌ـ هنری مورد نیاز سپاه از اهداف این جشنواره بود.»

رویش‌های انقلاب بیش از ریزش‌های آن است
استاندار آذربایجان‌شرقی هم سخنران دیگر این مراسم بود. وی با بیان اینکه استقلال بی‌نظیر ایران از دستاوردهای انقلاب اسلامی است، گفت: «رویش‌های انقلاب بیش از ریزش‌های آن است.»
محمدرضا پورمحمدی با بیان اینکه بخشی از دستاوردهای انقلاب در قالب نمایشگاه چهل سالگی در تبریز به نمایش گذاشته شده، گفت: «دستاوردهای مادی، عمرانی و خدماتی یک سوی دستاوردهای انقلاب است، اما هویتی که انقلاب به ما ارزانی کرده و افتخاری که هر ایرانی به عنوان انسانی مستقل و آزاده در وجودش حس می‌کند، دستاوردی بس بزرگ و ارزشمند است.»
وی با اشاره به تعدد روزنامه‌ها و پایگاه‌‌های خبری در استان، گفت: «در کدام کشور به اندازه جمهوری اسلامی ایران، مردم‌سالاری وجود دارد؟»
پورمحمدی با تأکید بر اینکه چهل سالگی سن بلوغ است و ما تازه در ابتدای راه قرار داریم، افزود: «دشمنان از حربه چینی خسته شده‌اند و تاکنون نیز هر آنچه به فکرشان می‌رسید، انجام داده‌اند؛ اما مستأصل شدند و انقلاب چون طوفان در مسیر خود پیش می‌رود.»
وی با بیان اینکه انقلاب از بسیاری فراز و فرودها عبور کرده است، گفت: «در سایه دفاع مقدس، صنایع هوا و فضای کشور رشد کرد و تحریم‌ها نیز هرچند مشکلاتی ایجاد می‌کند، اما به طور قطع از این توطئه‌ها عبور خواهیم کرد و شرایط به نفع کشور تمام خواهد شد.» 

از ذلت ژاندارمی تا عزت جهانی
حجت‌الاسلام و‌المسلمین آل‌هاشم نماینده ولی‌فقیه در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز هم در این مراسم گفت: «یکی از مهم‌ترین اهداف مردم در این انقلاب، عزت‌طلبی و استقلال‌خواهی بود. ایران در دوران طاغوت، ژاندارم آمریکا در منطقه بود، اما امروز ایران در منطقه و جهان با اقتدار می‌درخشد.»
حجت‌الاسلام و‌المسلمین سیدمحمد علی آل‌هاشم، با تأکید بر اینکه پیروزی انقلاب اسلامی شگفتی بزرگی در تاریخ جهان بود، اظهار داشت: «انقلاب اسلامی در دورانی به پیروزی رسید که مکاتب بی‌دینی، از جمله مارکسیست و... در حال جولان دادن بودند.»
وی با بیان اینکه، برخی خواستند انقلاب اسلامی را با انقلاب‌های دیگر مقایسه کنند، اما این انقلاب تفاوت بسیاری با انقلاب‌های دیگر دارد، افزود: «موتور محرکه انقلاب ما، اسلام بوده و رهبری آن برعهده یکی از مردان کم‌نظیر تاریخ، حضرت امام خمینی(ره) بود.»
نماینده ولی‌فقیه در استان آذربایجان شرقی تصریح کرد: «تحولات قبل و بعد از انقلاب نشان می‌دهد سه عامل اساسی «رهبری، دین و مردم» چگونه در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی نقش داشتند. از دیدگاه بسیاری از اندیشمندان درباره علل پیروزی انقلابی، عامل مذهب و دین از اصلی‌ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی بود، اما در انقلاب‌های دیگر در برابر دین، موضع‌گیری وجود داشت و مسیر جدایی دین از سیاست را دنبال کردند که در همین ایام، انقلاب اسلامی ایران بر پایه دین استوار شد که امام راحل در جایگاه رهبری، بالاترین مقام دین، یعنی مرجعیت بود.»
امام جمعه تبریز ضمن اشاره به دستاوردهای فرهنگی انقلاب، گفت: «انقلاب اسلامی دستاوردهای فرهنگی بسیار بزرگی داشته که تنها یکی از آن دستاوردها معنویت‌گرایی بود.»
وی با بیان اینکه، انقلاب اسلامی بزرگ‌ترین تحول قرن بیستم بود، خاطرنشان کرد: «امام خمینی(ره) با قیام خود، عزت و عظمت را به این مردم بازگرداند؛ عزت و عظمتی که مورد بی‌توجهی قرار گرفته بود.»
‌آل‌هاشم یکی دیگر از دستاوردهای فرهنگی این انقلاب اسلامی را عزت و استقلال مردم دانست و گفت: «یکی از مهم‌ترین اهداف مردم در انقلاب، عزت‌طلبی و استقلال‌خواهی بود. ایران در دوران طاغوت، ژاندارم آمریکا در منطقه بود،‌ اما امروز در منطقه و جهان با اقتدار می‌درخشد.»
وی با اشاره به اینکه، احیای اسلام و بیداری اسلامی از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی است، افزود: «انقلاب توانست با تحت تأثیر قرار دادن مسائل راهبردی جهان، نقش تعیین‌کننده‌ای برای ایران در جهان داشته باشد.»
نماینده ولی‌فقیه در آذربایجان شرقی با تأکید بر اینکه، تغییر و تحولات و دستاوردهای انقلاب اسلامی به هیچ‌وجه با دوران طاغوت قابل مقایسه نیست، اظهار داشت: «فرهنگ عمومی مردم تحول اساسی پیدا کرد و موجب شد هنرهایی مانند سینما و تئاتر به فرهنگ و ارزش‌های دینی نزدیک شود که یکی از دستاوردهای این نزدیکی، تعهد هنرمندان به ترویج ارزش‌های دینی و اخلاقی از طریق هنر بوده است.»
امام جمعه تبریز افزود: «پس از انقلاب، هنرمندان ایران در برابر انسانیت و جامعه بشری احساس مسئولیت کردند و عدالت و اخلاق و مضامین انسانی را مورد توجه قرار دادند.»
وی به ثمر رسیدن انقلاب را مرهون وحدت و همدلی و پیروی از امام خمینی(ره) دانست و گفت: «تداوم انقلاب نیز نیازمند همین عوامل بوده و به دلیل گستردگی ترفندهای دشمنان، نیاز به تبعیت محض از ولی امر مسلمین جهان، حضرت امام خامنه‌ای عزیز است تا در سایه وحدت و همدلی حول محور ولایت و پیروی از انقلاب، شاهد رشد و شکوفایی انقلاب در جهان باشیم.» 

دستاوردهای نهان و محسوس انقلاب
معاون فرهنگی و تبلیغات نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه نیز در این کنگره گفت: «در دوران چهل سالگی انقلاب باید دستاوردهای انقلاب را ذکر کنیم؛ هر چند دستاوردهای نهان و دستاوردهایی که الآن خیلی محسوس نباشد، خیلی بیشتر از دستاوردهای محسوس است.»
سردار حسین محبی با اشاره به دستاوردهای انقلاب در حوزه فرهنگ، اظهار داشت: «یکی از دستاوردهای انقلاب این است که انقلاب هندسه فرهنگی جهان را تغییر داده است.»
وی در ادامه گفت: «جهان در ۳۰۰ سال گذشته به سمتی حرکت می‌کرد که دین را از زندگی مردم حذف کند و محور همه حرکات جهان را در سطح یک زندگی حیوانی قرار بدهد. انقلاب ما همه این برنامه‌ریزی و ۳۰۰ سال کار مادی‌گرایان را به هم ریخت و دین را به عرصه زندگی بشر کشاند.»
سردار محبی اضافه کرد: «دشمن خودش را نابود شده تلقی می‌کند و مسیرش را مسدود می‌بیند و بقای خود را در گرو مقابله با انقلاب می‌یابد.»
وی ادامه داد: «در سال‌های آخر حکومت پهلوی هزینه نظامی دولت ۳۷ درصد بود؛ اما الآن فقط ۳ درصد است. ما قدرت‌مندیم، اما قدرت ما به خاطر سلاح نیست، بلکه عامل اصلی فرهنگ ماست که برگرفته از فرهنگ اسلامی و خون شهداست. تا زمانی که ما در این مسیر حرکت می‌کنیم، پیروزی از آن ماست.»

همه امیدها به انقلاب اسلامی است
حجت‌الاسلام حیدر الهاشمی، مسئول فرهنگی حشدالشعبی عراق نیز از مهمانان ویژه این مراسم از کشورهای محور مقاومت بود که در سخنانی گفت: «انقلاب اسلامی با یک فریاد حضرت امام(ره) شروع شد، بعد به یک نهضت تبدیل شد و سپس دولت آفرید و امروز به یک جبهه تبدیل شده که به وسعت عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، یمن، بحرین و... است.»
وی با اشاره به برخی مشکلات اقتصادی داخلی ایران، گفت: «امروز این مشکلات در داخل است؛ اما در خارج از ایران در جبهه مقاومت وضع خیلی متفاوت است و همه امیدها به ایران است و وضعیت به نفع انقلاب اسلامی است.»
الهاشمی با اشاره به هجوم تروریست‌های تکفیری از 82 کشور به سوریه، گفت: «آن زمان برخی بزرگان ایران، حتی برخی فرماندهان سپاه، حتی در لبنان و خیلی جاهای دیگر گفتند که دیگر کار سوریه تمام است؛ اما یک ندا آمد و گفت اجازه نمی‌دهیم و همان هم شد.»
وی افزود: «مردم ایران داعش را ندیده‌اند؛ اما ما در سوریه و عراق آن را دیده‌ایم. اگر آن فرمان نبود، امروز در صورتی که ما زنده بودیم، در تبریز به همراه شما در حال جنگیدن با داعش بودیم.»
مسئول فرهنگی حشدالشعبی عراق ادامه داد: «همدانی‌ها، مغنیه‌ها و صدری‌ها در عراق و سوریه با خون خود جنگیدند. همه آنها تحت ولایت فقیه بودند، ولایتی که هم برای ایران است، هم برای حزب‌الله، هم برای حشدالشعبی، هم برای انصارالله و بحرین و... . باید بدانیم جبهه مقاومت از مدرسه فیضیه شروع شد و امروز در نیجریه، حجاز، بحرین، عراق و لبنان امتداد پیدا کرده است.
وی تأکید کرد: «انقلاب صادر شد؛ اما نه با سلاح، بلکه با فکر و عقیده، امروز امید قدس کیست؟ ولایت. امید لبنان و عراق و سوریه و یمن هم ولایت است و ولایت باید حفظ شود.»
الهاشمی افزود: «من از مردم ایران تشکر می‌کنم که امام خمینی(ره) را به حاکمیت رساندند؛ چرا که زمانی در صدر اسلام حضرت علی(ع) تنها حضرت زهرا(س) و چهار صحابه یعنی سلمان، ابوذر، مقداد و عمار را در کنارش داشت؛ اما امروز با ولایتمداری شما این جبهه خیلی بزرگ شده است. بدانید خون باکری‌ها، همت‌ها، باقری‌ها و... به هدر نرفته است.»
وی در ادامه گفت: «سه سال پیش در بصره سخنران مراسم ارتحال امام خمینی(ره) در کاخ صدام بودم که شش هزار نفر عراقی در آن مراسم شرکت داشتند. در آن مراسم از ولایت فقیه گفتم و عکس‌های بزرگی از امام خمینی(ره)، امام خامنه‌ای، سیدحسن نصرالله و آیت‌الله سیستانی نصب شده بود. این یعنی خون شهدا به ثمر نشسته است.»
الهاشمی تأکید کرد: «امروز سیدحسن نصرالله، سیدعبدالملک الحوثی و همه رهبران و فرماندهان جبهه مقاومت در عراق، سوریه، لبنان، یمن و... همه فانی در ولایت هستند.» وی در پایان تأکید کرد: «امروز هرچه داریم، از عاشورا و امام خمینی(ره) است. روزی که امام خمینی(ره) دوباره ندای هیهات منّا الذله امام حسین(ع) را سر دادند، اسلام دوباره احیا شد و امروز هم فریاد ولایت یعنی امام خامنه‌ای همان ندای هیهات منّا الذله است.»

تقدیر از مهمان ویژه آذربایجانی
در اختتامیه این کنگره برگزیدگان هر بخش برنامه اجرا کردند. اهدای لوح یادبود به جمعی از خانواده‌های شهدای عرصه فرهنگ و هنر سپاه نیز از جمله برنامه‌های این اختتامیه بود. همچنین از کشور آذربایجان به یکی از بانوان نویسنده این کشور که در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس فعالیت داشت، جایزه اهدا شد.

قدر انقلاب را بدانید
این بانوی نویسنده آذربایجانی برای دقایقی پشت تریبون رفت و با زبان فارسی ضمن برشمردن عظمت انقلاب اسلامی، گفت: «قدر این انقلاب را بدانید؛ چون شما را از بندهای اسارت طاغوتیان رهانید، امروز که من با شما صحبت می‌کنم بسیاری از رهبران و برادرانم در زندان‌های آذربایجان اعتصاب غذا را در اعتراض به وضعیت بد کشور آغاز کرده‌اند.»
این نویسنده زن آذربایجانی افزود: «امروز بسیاری از دختران و زنان شیعه آذربایجان مشتاقند تا به ایران سفر کرده و در گلزارهای شهدای شما حاضر شوند و میثاقی از جنس همان میثاق شما با شهدا ببندند. بسیاری هم مشتاقند تا کتاب‌های پر فروش دفاع مقدس به زبان آذربایجانی ترجمه شود و مطالعه کنند.» وی افزود: «قدر انقلاب خود و رهبر معظم انقلاب اسلامی را بدانید. من که در کشوری همسایه که هنوز با مشکل خفقان و دیکتاتوری سروکار دارم، وقتی به این انقلاب می‌نگرم، ارزش این انقلاب را درک می‌کنم.»

وارسی جایگاه هنر پیش و پس از انقلاب با رهیافت اجتماعی

   شهناز سلطانی/ اهل هنر می‌گویند هنر در دل جامعه پدیدار می‌شود، اگرچه پدیدآورنده فرد است و معتقدند هنر بازگوکننده شرایط حاکم بر زندگی جمعی است. هنر نقش روانکاوی جامعه را بر دوش می‌کشد. در واقع، هنرمند با زبان و بیان متفاوت و اثربخش زبان گویای مردم می‌شود و آنچه را که در پس ذهن و زندگی آنها چالش‌برانگیز شده، بیرون می‌کشد. هنرمند رسالتی دارد که همواره او را دغدغه‌مند می‌کند. به بیان ساده‌تر، او می‌کوشد به شکلی هنرمندانه به تصویر بکشد آنچه را که بر مردم گذشته و می‌گذرد و همین‌طور آنچه را که آرزو می‌رود. اثرگذاری دوسویه هنر بر جامعه و جامعه بر هنر هم به خوبی گواهی می‌دهد، جامعه و مردم و هنرمند و اثر هنری به سختی و فشردگی مانند تار و پود یک فرش در هم تنیده‌اند و یکی بدون دیگری بی‌معنی می‌نماید. 

موسیقی 
پیونددهنده مردم 
وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ نقطه‌ای بود تا سرآغاز تحولی بزرگ باشد در عرصه‌های گوناگون هنر، مانند موسیقی، سینما و...؛ آنها دستخوش تغییراتی شدند که دور از انتظار نبود. 
موسیقی از آن دست هنرهایی بود که هر چه به روزهای پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می‌شدیم، حال و هوای جامعه را به خوبی وصف می‌کرد. سرودهای حماسی که مردم را با هم متحد و همسو کرده بود، هنوز هم بعد از نزدیک به نیم قرن در حافظه تاریخی مردم ما به خوبی ثبت شده است و در گذر زمان هنوز صدای تازگی آن شنیده می‌شود. سرودهای انقلابی که حالا به بخشی از تاریخ انقلاب تبدیل شده‌اند و به خوبی نشان می‌دهد چه پیوند عمیقی بین مردم جامعه و هنر وجود دارد. 
در دوره پیش از انقلاب به واسطه جوی که در جامعه حاکم شده بود، موسیقی نازلی هم به تبعیت از آن به گوش می‌رسید. برای نمونه، در «فیلم فارسی»ها لازم بود یک نوع موسیقی با آنها هماهنگ باشد یا در کاباره‌ها خوانندگان و نوازندگان دست چندمی بودند که خوراک مسموم! مورد نیاز این بخش از جامعه را تأمین می‌کردند. البته ناگفته نماند که در همان شرایط حاکم، هنرمندان قابلی هم بودند که با تولید آثار موسیقیایی فاخر رد پایی محکم از خود در تاریخ موسیقی برجای گذاشتند. 
در دوره پس از انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ تحمیلی علیه ملت و کشور، دوباره سرودهای حماسی جان تازه‌ای گرفت که این نیز گویای شرایط حاکم در دهه پس از انقلاب بود و رابطه تنگاتنگی بین جامعه و هنر پدید آمده بود. 
باید به جشنواره موسیقی فجر هم اشاره کرد که در سال‌های پس از انقلاب پایه‌گذاری شد و به صحنه‌ای برای رقابت در عرصه تولید موسیقی ملی و ایرانی و ارزشمند مبدل شد. البته تا چند دهه پس از انقلاب اسلامی تا حدی هنوز ترانه‌ها و اشعار موسیقیایی پیش از انقلاب مشتری داشت؛ اما در چند سال اخیر ذائقه مردم و به ویژه نسل جوان به خوبی شناسانده شده و منطبق بر آن هنرمندانی به عرصه آمده‌اند که به خلق آثاری دست زده‌اند که تقریباً تاریخ انقضای آثار سطح پایین موسیقیایی پیش از انقلاب را به پایان رسانده‌اند. 
سینمای غیر قابل دفاع
 پیش از انقلاب
سینمای پیش و پس از انقلاب تقریباً به هیچ وجه قابل قیاس نیستند. پیش از انقلاب فیلم‌فارسی‌هایی تولید می‌شدند که سال‌هاست دیگر نمی‌توانیم سرمان را بالا بگیریم و بگوییم این فیلم‌ها در جامعه ایرانی و اسلامی ما تولید شده‌اند؛ زیرا در آنها نقش‌ها، به ویژه نقشی که به زن‌ها سپرده شده است، به هیچ وجه قابل دفاع نیست. فیلم‌های نازل و سرگرم‌کننده پوچی که در اصل دستاوردی برای تاریخ سینمای ما نداشتند. در سال‌های پس از انقلاب جشنواره مهم فیلم فجر پایه‌گذاری شد تا عیاری باشد برای سنجش فیلم‌هایی که تولید می‌شود. «جنگ تحمیلی» و «انقلاب اسلامی» دو موضوع مهمی بودند که در سال‌های پس از انقلاب به آنها توجه شد؛ به ویژه محور دفاع مقدس که تلنگری بود در ذهن و توانمندی فیلمسازان هنرمند و متعهد که پا به عرصه گذاشتند تا پیوندی هنری بین مردم و جنگ برقرار کنند و زبان گویایی باشند برای مردم که جنگ با حال و روزشان چه می‌کرد. 
اما فیلم‌های پس از انقلاب به موضوعات دفاع مقدس محصور نشد و با بهره‌گیری از فضای مساعد و مناسب ایجاد شده در پرتو آزادی ایجاد شده در کشور، به موضوعات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... پرداخته و به رسالت خود در بیان واقعیت‌های موجود در جامعه می‌پردازد. خوبی‌ها و بدی‌ها، زشتی‌ها و زیبایی‌ها، شیرینی‌ها و تلخی‌ها به طور خلاصه، سیاه و سفیدها با بازی هنرمندانی از قشرهای گوناگون و با افکار و دیدگاه‌های متفاوت بر روی پرده نقره‌ای نقش می‌بندد. در این میان اگرچه از فیلم‌های کم‌اثر و ضعیف تا فیلم‌هایی که تنها سیاه‌نمایی می‌کنند، مشاهده می‌شود، اما فضای عمومی سینما نسبت به آنچه در دوران طاغوت وجود داشت، فضایی انسانی و با رعایت ارزش‌های حاکم بر جامعه است.
در کنار محتوای فیلم‌ها، فضای سینماها هم فضایی فرهنگی، سالم و امن برای تماشاگران و مخاطبانی است که علاقه‌مندند با هنر هفتم همراه باشند.
گسترش و توسعه سینماها و پردیس‌های سینمایی در نقاط مختلف کشور نیز نشانه جایگاه فرهنگ و هنر در جمهوری اسلامی ایران است.

رهایی هنرهای تجسمی
 از پوچ‌گرایی
انقلاب اسلامی در مسیر هنرهای تجسمی هم تغییرات محسوسی ایجاد کرد. این هنرها که پیش از این از ابتذال و سخیف بودن رنج می‌برد و بیشتر در گالری‌های محدود جا داشت، در واقع از دسترس مردم دور بود، نه از نظر مکانی که از نظر ارتباطی که بین این آثار و مردم برقرار نمی‌شد. این ‌گونه هنر در سال‌های پس از انقلاب به شدت متأثر شد از وقایعی که در جامعه به واسطه انقلاب رخ داده بود. این هنرها هم به ویژه در سال‌های جنگ و پس از آن با مردم ارتباط خوبی گرفت و در بین آنها جای خود را باز کرد برای نمونه، در سال‌های اخیر در و دیوار شهر را پر از آثار هنری می‌بینیم که در سال‌های پیش از انقلاب ردی از آنها دیده نمی‌شد. اتحاد و شهادت و جهاد و از خود گذشتگی در بیشتر آثار هنرمندان تجسمی پررنگ بود؛ در حالی که پیش از انقلاب به ظاهر پوچ‌گرایی در این آثار بارز بود. در این رشته نیز هنرمندان جوان و پر از خلاقیتی پا به عرصه
 گذاشتند. 
به هر حال، هنر که خاستگاهی مردمی دارد، در همه ادوار از جامعه تأثیر می‌پذیرد و با خلقی نو در جامعه ردی از خود می‌گذارد. هنر متعالی آن هنری است که این قرابت را نزدیک و نزدیک‌تر کند و وسیله‌ای باشد برای حرکت رو به جلوی جامعه باشد که متشکل از مردم است و به شیوه خود اگر نمی‌تواند دوای درد باشد، به قدر مرهمی اندک هم باشد، کفایت می‌کند.

ماهیت‌شناسی و نحوه استمرار انقلاب اسلامی‌ـ ۳۵


 دکتر عباسعلی عظیمی‌شوشتری/ 
در شماره گذشته اشاره کردیم که مردم در مشروعیت‌دهی به نظام سیاسی نقشی ندارند؛ ولی نمی‌توان نقش عمده و اساسی آنها را در نظام سیاسی مورد نظر انقلاب اسلامی نادیده گرفت. این نقش در حوزه‌های گوناگون خود را نشان می‌دهد که به ترتیب آنها را بیان می‌کنیم.

1‌ـ نقش مردم
 در تشکیل حکومت اسلامی 
تردیدی نیست که مردم تشریعاً به تشکیل حکومت اسلامی و پذیرش امام عادل مکلف هستند؛ اما همان‌گونه که گفتیم، تکویناً در این زمینه مختارند. اگر مردم نخواهند یا ظرفیت پذیرش حکومت امام عادل را نداشته باشند، حکومت اسلامی تشکیل نخواهد شد. همین امر موجب شد امام علی(ع) بیست‌وپنج سال استخوان در گلو و خار در چشم صبر کنند: «بار خدايا من بر (انتقام از) قريش و كساني كه آنان را يارى كردند از تو كمك مى‏طلبم، زيرا آنها خويشى و اتّصال مرا (با حضرت رسول) قطع كردند (و خلافتى را كه براى من تعيين فرموده ‏بود غصب نمودند) و ظرف (مقام و منزلت و آبروى حرمت) مرا ريختند و براى زد و خورد با من براى حقّى كه از ديگرى به آن سزاوارتر بودم، گرد آمدند و گفتند: آگاه باش كه حقّ آن است كه آن را بگيرى و حقّ آن است كه آن را از تو باز گيرند (حقّ را گرفتن و از دست دادن تو يكسان است، پس اگر والى گردى، ولايتت حقّ است و اگر غير تو هم والى گردد، او نيز حقّ است) پس با غصّه و رنج شكيبایى كن يا با تأسّف و اندوه بمير (در صورتي كه از غصب خلافت راضى نباشى، چاره‏اى ندارى مگر شكيبا بودن يا مردن) پس در آن هنگام ديدم مرا يار و دفاع‌كننده و ياورى نيست، مگر اهل بيتم كه دريغ داشتم از اينكه مرگ ايشان را دريابد (به زد و خورد راضى نشدم كه اهل بيتم تباه نشوند) پس چشم خاشاك رفته را بر هم نهادم و با استخوان‏ در گلو آب دهن فرو بردم و براى فرو نشاندن خشم صبر كردم به چيزى كه از حنظل (گياهى است بسيار تلخ) تلخ‏تر و براى دل از كاردهاى بزرگ دردناك‌تر بود.»1
امام حسن(ع) به دلیل حمایت نکردن مردم از ایشان و خیانت و دنیاطلبی یاران ناچار به صلح با معاویه می‌شود. نه تنها هیچ یک از ائمه معصوم(ع) به تشکیل حکومت موفق نشدند؛ بلکه یک به یک مظلومانه به شهادت رسیدند و مردم مسئولیت و تکلیف خود را انجام ندادند. سیره پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصوم(ع) نشان می‌دهد، هر گاه مردم به سمت آنها می‌آمدند، خود را به تشکیل حکومت مکلف می‌دانستند. کما اینکه امام علی(ع) می‌فرمایند: «اما و الذى فلق الحبة و برأ النسمة، لولا حضور الحاضر، و قيام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ الله على العلماء ان لا يقارّوا على كظّة ظالم و لا سغب مظلوم لألقيت حبلها على غاربها»؛2 به خدايى كه دانه را شكافت و جان را آفريد، سوگند كه اگر دعوت و حضور اين انبوه بيعت‏كنندگان نبود و اگر آمادگى ياران، حجت را بر من تمام نمى‏نمود و اگر خدا از دانشمندان و اصلاح‌گران و روشنفكران پيمان نگرفته بود تا ستمكاران شكم‌باره را برنتابند و به يارى و نجات ستمديدگان و گرسنگان بشتابند، بى‏گمان همچنان رشته كار را وامى‏نهادم و پايانش را بسان آغازش مى‏انگاشتم.
عملکرد امام حسین(ع) پس از اینکه هجده هزار نامه از کوفه برای ایشان ارسال شد و از وجود مبارک‌شان درخواست کردند که برای تشکیل حکومت قیام کرده و به کوفه مسافرت کنند، با وجود همه خطرها و تذکرات دوستان عازم کوفه شدند. امام(ع) پس از اینکه با سپاه حر روبه‌رو شد و نماز را با آنان اقامه کرد، به جهت اتمام حجت به آنان فرمود: «اما بعد ای مردم! اگر از خدا بیندیشید و حق مرا بشناسید که به اهل حق باید داده شود، موجب خشنودی خدا خواهد بود. ما خاندان پیامبر به این حق اولی و احق می‌باشیم که این کار به ما سپرده شود نه به مدعیان آن که با شما به جور ستم و تعدی رفتار می‌کنند. اگر شما ما را نخواهید، اکراه داشته باشید و عقیده شما غیر از آن است که نامه‌های شما متضمن آن شده و نمایندگان شما گفتند و خواستند، من از شما منصرف شده برمی‌گردم.»3 و صبح روز عاشورا نیز در مقابل کوفیان اعلام کردند: «مردم اگر مرا نمی‌خواهید بگذارید منصرف شوم و به یک پناهگاه از این زمین فراخ بروم.»4
اگر چه امام(ع) کاملاً از حوادث بعدی اطلاع داشتند، ولی برای اتمام حجت کوفیان را این‌گونه خطاب کردند. این گونه سخنان نشان از این داشت که امام به دلیل احساس تکلیف، به کربلا آمدند و هنگامی که کوفیان خیانت کردند، تکلیفی برای خود قائل نبودند، برای همین چنین می‌فرمودند. اقبال مردم به امام موجب بسط ید او می‌شود و در نتیجه امکان اعمال ولایت برای او را فراهم می‌کند و چون اداره جامعه در چنین شرایطی از تکلیف او محسوب می‌شود، حکومت اسلامی را تشکیل می‌دهد. نقشی این چنین موجب شد که امام علی(ع)  پس از حضور مردم در برابر خانه‌اش خواهان این شود که بیعت در مسجد و با حضور همه مردم صورت گیرد.5
رهبر معظم انقلاب در این باره نیز می‌فرمایند: «یک سر مردم‌سالارى عبارت است از اینکه تشکیل نظام به وسیلۀ اراده و رأى مردم صورت گیرد؛ یعنى مردم نظام را انتخاب مى‌کنند، دولت را انتخاب مى‌کنند، نمایندگان را انتخاب مى‌کنند، مسئولان اساسى را به ‌واسطه یا بى‌واسطه انتخاب مى‌کنند.»6 در مقدمه قانون اساسی هم آمده است: «قانون‌گذاري كه مبين ضابطه‌هاي مديريت اجتماعي است، بر مدار قرآن و سنت جريان مي‌يابد. بنابراين نظارت دقيق و جدي از ناحيه اسلام‌شناسان عادل و پرهيزگار و متعهد (فقهاي عادل) امري محتوم و ضروري است و چون هدف از حكومت، رشد دادن انسان در حركت به سوي نظام الهي است(والي‌الله المصير)(نور/ 42) تا زمينه بروز و شكوفایي استعدادها به منظور تجلي ابعاد خداگونگي انسان فراهم آيد (تخلقوا باخلاق‌الله) و اين جز در گرو مشاركت فعال و گسترده تمامي عناصر اجتماع در روند تحول جامعه نمي‌تواند باشد. با توجه به اين جهت، قانون اساسي زمينه چنين مشاركتي را در تمام مراحل تصميم‌گيري‌هاي سياسي و سرنوشت‌ساز براي همه افراد اجتماع فراهم مي‌سازد تا در مسير تكامل انسان هر فردي خود دست‌اندركار و مسئول رشد و ارتقا و رهبري گردد كه اين همان تحقق حكومت مستضعفين در زمين خواهد بود.» اصل ششم قانون اساسی نیز مقرر می‌دارد: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکای آرای‌ عمومی اداره شود، از راه انتخابات‌: انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی‌، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همه‌پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین ‌می‌گردد.»
نقش مردم در این خصوص زمینه‌سازی برای تحقق نظام سیاسی اسلام است و مشارکت آنها در اداره امور است. بدون حضور مردم و حمایت آنها، نظام و دولت اسلامی قادر به اجرای احکام اسلام و پیاده کردن برنامه‌های خود نخواهد بود.7 به همین دلیل در مکتب انقلاب اسلامی مردم در چارچوب قوانین و مقررات حق انتخاب خود را اعمال خواهند کرد.

پی‌نوشت‌ها: 
1ـ فیض‌الاسلام، نهج‌البلاغه، تهران: مؤسسه چاپ و نشر تأليفات فيض‌الاسلام‏، 1379، ج 4، ص 690‌ـ 689.
2ـ دشتی، محمد، نهج‌البلاغه، تهران: مشهور، 1379، ص 48.
3ـ ابن‌اثیر، عزالدین، الکامل، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خليلى، تهران: مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371، ج 11، ص 149.
4ـ همان، ج 11، ص 170.
5ـ همان، ج 9، ص 319.
6ـ بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با کارگزاران نظام، 12/9/1379.
7ـ اداره کل امور فرهنگی مجلس، مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی، ج 1، ص 358.