«مرتضي ميرباقري» معاون سيماي رسانه ملي ميگويد: «رسانه ملي» به عنوان رسانهاي كه بيشترين ضريب نفوذ و گستره مخاطب را در سراسر كشور دارد، تلاش براي اتحاد و مقابله با تفرقه را به عنوان يكي از مأموريتهاي اصلي و سياستهاي راهبردي خود سرلوحه عمل قرار داده است. تعهد به اصل وحدت و احترام به ارزشهاي اهل سنت، منجر به برخورد قاطع سازماني در عاليترين سطح و نيز طرح شكايت از مداح هتاك عامل جسارت به مقدسات اهل سنت در يك برنامه زنده تلويزيوني شد.
محبوبه ابراهيمي/ اين روزها پاي درد دلها و دغدغههاي والدين كه بنشيني، بيشترشان از يك ماجراي تكراري و مشترك گله دارند و دنبال راهكاري براي حل مسئلهاند. در آشفته بازار مشكلات اقتصادي، كه خرجهاي اوليه و اصليشان را با سختي همراه كرده، هر روز با درخواستي جديد و پر خرج از سوي فرزندانشان مواجه ميشوند. چه وقتي كه اسباب بازي جديدي را دست كودكي ميبينند يا از جلوي مغازه اسباببازي فروشي رد ميشوند يا زماني كه تبليغ سرگرمي جديدي را در تلويزيون ميبينند، بهانههايشان شروع ميشود و به قول معروف زمين و زمان را در هم ميريزند تا به خواستهشان برسند. پدر و مادرها هم كه اين روزها قدرت خريدشان پايين آمده، نميدانند چطور اين تقاضا را در فهرست خريدهايشان قرار دهند. اما اين همه ماجرا نيست؛ حتي اگر قدرت خريد هم داشته باشند، اين داستان آنقدر برايشان تكراري شده كه راحت ميتوانند پايانش را پيشبيني كنند. ميدانند اتاق كودكشان پر از اسباببازيهايي است كه روزي برايش اشك ريختند و بهانه گرفتند؛ اما خيلي زود دلشان را زده و از چشمشان افتاده در گوشهاي از اتاق خانه خاك ميخورد... . عروسكهايي كه مانند مهمان، بالاي كمد نشستهاند و هيچ وقت كسي نخواسته است با آنها بازي كند؛ تفنگها و ماشينهاي گرانقيمتي كه فقط روز اول ورودشان به خانه جذاب بودند؛ جورچينهايي كه هنوز به هم نريختهاند و انواع و اقسام وسايل بازي جذاب و رنگارنگ ديگر همه و همه روزي با كلي ذوق به خانه آمدند و حالا فقط اتاق را شبيه مغازهها و فروشگاههاي اسباببازيفروشي كردهاند. با اين حال پدر و مادرها با ديدن اصرار بچهها هرچند مطمئنند اسباببازي جديد هم به همان سرنوشت مبتلا ميشود؛ اما متأسفانه ته دلشان نگران ميشوند كه مبادا با نخريدن اين وسيله، فرزندشان از بقيه دوستانشان عقب بماند! با اين فكرها ميان خريدن و نخريدن سرگردان ميشوند و اين سرگرداني آغاز خريدنهاي پياپي يا نخريدنها و دعوا و جنجالهايي است كه خيلي از خانوادهها را خسته و ناراحت كرده است؛ اما چاره چيست؟ صنعت پررونق و پيشرفته اسباببازي كه تعطيل نميشود و بر عكس هر روز با فناوري نوين و تنوع و جاذبههاي بيشتر جلوه ميكند و بعيد نيست نه فقط بچهها، بلكه بزرگترها هم هوس خريدن جديدترينهايش را داشته باشند. بيراه نيست كه اين صنعت به يكي از سودآورترين تجارتهاي جهاني تبديل شده است؛ اما نميتوان و نبايد همپاي او حركت كرد. چقدر و تا كجا ميتوانيم دنبال اين تنوع بدويم و روز به روز از فلسفه اصلي خريدن اسباببازي دور شويم؟ ميدانيم كه بازي در رشد ذهني كودك مؤثر است و قرار است با دستورزي و بازي و تجربههاي مهيج، كودكياش را شاد سپري كند و ذهنش فعالتر شود؛ نه اينكه فقط بر مبناي چشم و همچشمي و هوسهاي زودگذر تقاضاي اسباببازي جديد كنند و كلكسيوني از انواع آن را در اتاقشان جمع كنند. از همين كودكي بايد درست خرج كردن و به اندازه خريدن را تمرين كنند.
اما فارغ از جنبه اقتصادي و تربيتي مسئله، آسيبهاي متعدد روانشناختي و روحي و اخلاقي اين قضيه هم قابل تأمل است. براي نمونه محققان در سالهاي اخير بررسيها و پژوهشهايي را بر روي كودكان انجام دادهاند و به اين نتيجه رسيدهاند كه اسباببازي زياد نه تنها فايدهاي ندارد؛ بلكه حتي با ضررهاي متعددي هم همراه است. داشتن اسباببازيهاي متعدد سبب آشفتگي و سردرگميشان ميشود؛ رشد فكريشان را با اختلال مواجه ميكند و خلاقيت آنها را در حد قابل توجهي پايين ميآورد. دقيقاً به همين دليل است كه در گذشته بچهها با اين همه كلافگي و آشفتگي ذهن مواجه نبودند و والدينشان را هم كلافه نميكردند. پسرها با يك توپ پلاستيكي ساده يا كاميوني كه نخي به آن وصل بود ماهها و سالها بازي ميكردند و حوصلهشان سر نميرفت. دخترها هم تمام داراييشان يك عروسك معمولي و چند قابلمه بود كه همه كودكي و خاطرات شيرينشان را با آنها ميساختند؛ اما كودكهاي اين دوره هم خودشان كلافهاند و هم والدين را كلافه ميكنند كه بر اساس تحقيقات، حاصل همين زيادهروي در خريد اسباببازي است. ميتوان اين آشفتگي را از ذهنهايشان دور كرد و دستشان را براي خلاقيتهاي بزرگ باز گذاشت؛ فرصت گردش و بازي را برايشان فراهم ميكنند. تنهاييهايشان را پر كنيم و كمك كنيم لذت بازيهاي جمعي با دوستان را بچشند، تا كمتر بهانه اسباببازيهاي مختلف را بگيرند؛ درست مانند بچههاي قديم كه لذت دوستيها و بازيهاي دستهجمعي را چشيده بودند و دلهايشان خالي از بهانه بود.
ليلا وطنخواه/پرسش: پسر 17 سالهاي دارم كه با وجود تلاش بسيار در تربيتش، اصلاً رابطه خوب و مناسبي با من و پدرش ندارد. هميشه به دنبال رفقايش ميرود. نميدانيم چطور او را به طرف خود جذب كنيم؟ لطفاً راهنمايي كنيد.
پاسخ: دوره نوجواني، يكي از مهمترين مراحل زندگي انسان و آخرين دورهاي است كه نوجوان به هويت و استقلال خويش دست مييابد؛ از اين رو شناخت آن اهميت ويژهاي دارد. نوجواني پيش از هر چيز در جستوجوي هويت خويشتن است. همچنين برزخ ميان كودكي و بزرگسالي و دورهاي انتقالي است كه طي آن فرد فضاي روحي كودكي را ترك ميكند و وارد مرحله ديگري ميشود. در اين مرحله، نوجوان علاوه بر اينكه با تغييرات بيولوژيكي، شناختي و رشد جنسي روبهروست، بايد خود را با انتظارات والدين، مدرسه و گروه همسالان نيز سازگار كند؛ زيرا الگوهاي خود را در جاي ديگري مييابد؛ به ويژه اينكه در برابر اقتدار و ارزشهاي خانوادگي مقاومت ميكند. بعضي مواقع، مخالفتهاي بزرگسالان به دليل آشنا نبودن آنها با ويژگيهاي اين دوره، به درگيري ميان اين دو نسل منجر ميشود و در نتيجه، بر شدت سرپيچي نوجوان ميافزايد. حال آنكه اگر بزرگسالان ويژگيهاي اين دوره را بشناسند و با نوجوانان برخوردي مناسب داشته باشند، هم نوجوانان به هويت خويش دست مييابند و هم بزرگسالان كمتر احساس نگراني ميكنند. بر اساس، تعليمات آسماني، نبي مكرم(ص) به اين دوره از تحول و همچنين دوره پيش از آن اشاره ميكنند و ميفرمايند، كودك هفت سال اول، سيد و فرمانرواست. او را آزاد بگذاريد تا استقلال در عمل پيدا كند. در هفت سال دوم، آمادگي خاصي براي الگوپذيري دارد؛ از اين رو سعي كنيد در اين دوره، الگوهاي مناسبي در اختيارش قرار دهيد و محيط تعليمي و تربيت او را هرچه بيشتر غني و اصلاح كنيد در مورد مسائل گوناگون زندگي با او مشورت كنيد تا اعتماد به نفسش تقويت شود، احساس امنيت و آرامش كند و اضطراب، كه اصليترين عامل رفتار پرخاشگرانه است. همچنين با نوجوانان به گونهاي برخورد كنيد كه احساس امنيت كنند و اعتمادشان جلب شود. به نظر ميرسد استفاده از آموزههاي ديني و يافتههاي علمي در حوزه علوم روانشناختي و تربيتي، دو عامل بسيار مهم براي دستيابي به هدف فوق است. پرسشگر گرامي، اكنون به منظور پيشگيري از بياحترامي فرزندتان به نكات زير توجه كنيد:
ـ سعي كنيد از اين پس به استقلال او احترام بگذاريد. هيچ گاه به شخصيت او بياحترامي نكنيد و به ياد داشته باشيد كه او فردي مستقل است و با هر رفتاري كه اين استقلال را به خطر بيندازد مقابله ميكند.
ـ با او به گونهاي رفتار كنيد كه احساس كند در كنار او هستيد نه در مقابل او.
ـ در طول هفته زماني را درباره موضوعات مختلف با او صميمانه صحبت كنيد.
ـ هرگاه از او اشتباهي ديديد، سعي كنيد به صورت مستقيم به او تذكر ندهيد.
ـ هفتهاي يكبار همراه او به تفريح برويد.
ـ همانطور كه در بالا هم گفتيم، فرزند شما در سني نيست كه توقع داشته باشيد از شما اطاعت كند؛ پس چنين توقعاتي ميتواند روابط شما و فرزندتان را با مشكلات زيادي روبهرو كند.
«برادرجان» مهمان سفرههاي افطارمان است. در اين يادداشت قصد پرداختن به سريال را نداريم كه در مجالي ديگر به آن خواهيم پرداخت. آنچه نگارنده را واداشت تا اين يادداشت را آماده كند، بازي بينظير بازيگري است كه بيش از 60 سال از حضورش در عرصه بازيگري گذشته است، بازيگري كه صد البته ديگر بازيگران بر همبازي بودن با او بر خود ميبالند.
گفته ميشود يك فيلمنامه خوب كارگردان متوسط را بالا ميكشد، حالا ميتوان با ديدن بازي علي نصيريان در سريال «برادرجان» با قاطعيت گفت او نه مردي گيشهپسند، بلكه بازيگر بزرگي است كه فيلمنامه را ارتقا ميدهد. حضور علي نصيريان در حالي كه هم اكنون 84 سالگي را ميگذارند، توانست از «برادر جان» سريالي ماندگار بسازد، چرا كه كريم بوستان به دليل بازي نصيريان ماندگار شد.
بازي علي نصيريان در «سريال برادرجان» تحسين بسياري از بازيگران و منتقدان سينما را برانگيخت.
اين ستايشها از علي نصيريان تنها متعلق به كساني كه در كسوت همكار يا شاگرد اين هنرمند هستند، نبوده؛ بلكه همه مخاطبان ميتوانند به راحتي اين متمايز بودن را درك كنند، حتي اگر كسي سررشتهاي از بازي و بازيگري نداشته باشد، البته اين دليلي بر ضعف يا توانمند نبودن بقيه بازيگران اين سريال نيست؛ بلكه مصداق اين ضربالمثل است كه چون صد آمد نود هم پيش ما است.
كيوان كثيريان، منتقد سينما و تلويزيون هم در يادداشتي درباره علي نصيريان پس از بازي در نقش كريم بوستان نوشت: «مگر ميشود اين همه مدتـ بيش از 60 سالـ در تئاتر و سينما و تلويزيون در صدها اثر درخشيد و يك كار بيكيفيت بيرون نداد؟ با كمترين لغزش و بيهيچ كمفروشي. اين همه شخصيت متنوع و اين همه فيلم متفاوت طي اين شصت و چند سال، كارنامه او را به يك فهرست درخشان تبديل كرده است.»
شايد اغراق نباشد اگر بگوييم اين داستان «برادرجان» نبوده است كه نقش كريم بوستان را ماندگار كرده؛ بلكه اين علي نصيريان در نقش «كريم بوستان» است كه موجب شده تا سريال «برادر جان» بيش از پيش مخاطب جذب كرده و نام سريال را در ذهنها ماندگار كند.
كريم بوستاني كه نقش اول داستان است و حقش را خوردهاند، از حقش نميگذرد؛ اما حرمت رفيق خود و خانواده او را نگه ميدارد.
مدتها بود علي نصيريان، كمتر در قاب جادويي تلويزيون حاضر شده بود؛ اما انگار اين نقش و اين داستان توانست او را براي بازگشت به تلويزيون ترغيب كند. محمدرضا آهنج كارگردان «برادر جان» در اين باره گفته است، آقاي نصيريان بعد از سالها و با انگيزه بسيار به تلويزيون برگشته است و اينها همگي نقطه مثبت همكاري با او است. آقاي نصيريان در ابتدا زياد با گروه و حتي من آشنا نبود و متن قصه و طراحي درست شخصيتها تنها چيزي بود كه از همان روز اول به اين كار دلگرمشان كرد.
حضور اين بازيگر به دور از حواشي، در سريال «برادرجان» به مخاطب يادآوري كرد، تفاوت بسياري است بين هنرمندي كه با تجربه و زحمت و فعاليت بسيار به چنين جايگاهي رسيده است تا شخصي كه به واسطه تيپ و قيافه يا جنجال و حواشي بازيگر شده و نقش را خريده و حتي سفارش شده بوده است.
از طرفي علي نصيريان به عوامل فيلمساز و مديران رسانهها يادآوري كرد كه مخاطب هنرمند واقعي را ميشناسد و نبايد از اين هوش هنري مخاطب و استفاده كردن از هنرمندان واقعي غافل ماند.
شهناز سلطاني / چند سالي است كه با شروع فصل گرم سال تغييرات محسوسي در نوع و شكل پوشش برخي افراد جامعه ايجاد ميشود كه نگاهها را به موضوع حجاب و عفاف ميكشاند. اين شكل و شمايل پوشش در زنان محسوستر است تا مردان. البته در برابر اين مسئله برخوردهايي هم از سوي پليس انجام ميگيرد، اما ظاهر امر نشان ميدهد سال بعد دوباره روز از نو و روزي از نو. سؤال اساسي اينجاست كه ريشه آن كجاست و چرا برخوردها اثربخش نيست؟
تأثير فردي و اجتماعي
حجاب مسئلهاي چندوجهي است كه هم بعد فردي دارد و هم بعد اجتماعي و اگر به درستي انجام شود از آن به مثابه يك نشانه در سلامت و پويايي جامعه ياد ميكنند. به اين معنا كه رعايت حجاب يا رعايت نكردن آن آثاري را روي فرد و جامعه توامان دارد. تصور كنيد يك فرد مطابق قوانين جامعه ما و دين اسلام پوشش دارد و با آن در جامعه ظاهر ميشود. اين شكل مطلوب از حجاب سبب ميشود او راحتتر و در مصونيت بيشتر به كار و فعاليت خود بپردازد و از آنجايي كه پوشش او نگاهها را به خود جلب نميكند، براي ديگراني كه او را ميبينند هم مسئلهاي ايجاد نميكند، حالا اگر عكس اين پوشش اتفاق بيفتد، نه تنها خود آن فرد كه افراد ديگري هم از جامعه با مشكل مواجه ميشوند.
قوانين نوشته و نانوشته
هر جامعهاي براي نوع و شكل حجاب و پوشش قوانين نوشته و نانوشتهاي دارد كه بايد رعايت شود. فرقي هم نميكند كه شما بومي و زاده آن جامعه باشيد يا نه. مهم اين است كه شما پا به هر جامعهاي كه ميگذاريد موظف به رعايت قوانين آن جامعه هستيد. مانند زنان توريست خارجي كه وقتي وارد ايران ميشوند بايد روسري داشته باشند. بنابراين براي ورود به هر كشوري توجه و رعايت و پايبندي به قواعد آن اهميت دارد؛ پس قوانين روي كاغذ آمده يا نيامده ايران هم در اين باره نياز به توجه دارد.
قرار قبلي است؟
اما چرا قوانين ما در زمينه حجاب به ويژه در سالهاي اخير مورد بيمهري قرار گرفته است. هرسال در اين فصل سال اشكالي از لباسهاي زنانه و مردانه البته بيشتر هم زنانه روانه بازار مصرف ميشود و به سرعت و شدت هم مورد پسند و استفاده قرار ميگيرد. نمونه بارز آن مانتوها و شالهايي است كه به شكل قابل توجهي با آنچه مناسب يك جامعه اسلامي است، تعارض دارند. گويا همه توليدكنندگان اين نوع پوشاك با يك قرار قبلي به طراحي و توليد انبوه و وارد كردن آن به بازار دست ميزنند؛ چرا كه در يك چشم برهم زدني به فراواني ديده ميشوند. البته در سالهاي اخير سعي شده نسبت به اين رفتار توليدكنندگان هم نظارت شود، اما آنچه هويداست، موفق نبودن در برخورد با آنها است.
عقدههاي حقارت و ديگر آزاري
اما چه كساني بيشتر پوششهاي زننده و نامناسب دارند؟ طبق نظر روانشناسان برخي افراد وجود دارند كه دچار اختلال رواني هستند. عقدههاي حقارتي دارند كه حالا سرگشوده و علاقهمند شدهاند با پوششهاي عجيب و غريب عشوهگري و جلب توجه كنند، گاهي هم انتقامجويي ميكنند. آنها ميخواهند انتقام ناكاميهايي كه داشتهاند را به اين شكل از جامعه بگيرند. برخي هم ديگر آزاري دارند، يعني نامتعارف ميپوشند كه عدهاي با ديدن آنها اذيت شوند، البته اين را هم بايد گفت كه افزايش سن ازدواج هم به اين آشفته بازار دامن زده است. عدهاي كه به ارضاي خواستههاي جنسي نياز دارند، با نيمهعريان كردن خود به واسطه لباسهاي زننده به اين شكل بخشي از نياز خود را پاسخ ميدهند.
عوامل مؤثر در حجاب و بيحجابي
اما چه عواملي در نوع پوشش و حجاب ما تأثيرگذار است؟ براساس يك پژوهش انجام گرفته قيد و بند ديني خانواده، تعارض رفتاري درون خانواده، سطح تحصيلات مادر، تأكيد خانواده بر نوع پوشش و هماهنگي حجاب با خانواده مهمترين عوامل در داشتن يا نداشتن حجاب مناسب زنان و دختران ايراني است. البته ناگفته نماند كه ماهواره و اينترنت هم كه امكان دسترسي آنها روز به روز فزوني ميگيرد، در بدحجاب شدن افراد جامعه تأثير گذاشته است و الگوبرداري از آنها به شدت وجود دارد.
در چند سال اخير سعي شده است با استقرار گشت ارشاد يا همان پليس حجاب در مكانهاي مختلف شهرها با دارندگان پوشش نامناسب برخورد شود؛ اما اين برخوردها كه از نوع آمرانه و دستوري بوده، به هيچ عنوان كارساز نبوده است. پس چه بايد كرد و مشكل كار كجاست؟
الگوي فكري را تغيير دهيم
وقتي در جامعه اجازه داديم هر نوع حجابي توليد و مصرف شود، در واقع اين اجازه را صادر كردهايم كه ورود به حريم ديگران ممكن است و حيا و پاكدامني ميتواند خدشهدار شود. اينگونه قبح بدحجابي از بين ميرود و ما بايد منتظر عواقب بعدي باشيم؛ اما واقعيت اين است كه در همان برخوردهاي كم و ناقصي هم كه صورت گرفته ما در ظاهر گرفتار بودهايم و به عمق ماجرا راه نيافتهايم. اصرار و پافشاري كردهايم كه ظاهرتان را درست كنيد؛ اما چرايي آن را نگفتهايم. رفتار وقتي تغيير ميكند كه الگوي فكري تغيير كند. ما بايد روي تغيير الگوهاي فكري جامعه تلاش كنيم. در خانواده، جامعه، رسانه، مدرسه و دانشگاه ما بايد روشن و صريح و ساده اين مسئله را باز كنيم كه چرا حجاب مهم است و چرا بايد آن را رعايت كنيم. اگر رعايت كنيم يا نه چه پيامدهايي براي ما و خانواده و جامعه پيش ميآيد. در واقع، بايد از برخوردهاي تند، سطحي و بيمحتوا بپرهيزيم و جديتر و همه گيرتر و درست و اصولي با حجاب و بد حجابي روبهرو شويم.