حجت‌الاسلام قرائتي گفت: اينجانب بعد از 60 سال طلبگي متوجه شده‌ام كه هشت سال و نيم از عمرم به دليل تعطيلي پنج‌شنبه‌ها تلف شده است؛ در حالي كه مي‌توانستم با تغيير مكان و كار بهره‌ها ببرم. در تابستان حدود 100 روز فرصت ‌است كه نزديك به دوازده ميليون آموزش و پرورشي و حدود پنج ميليون دانشجو سه ماه تعطيل هستند و بسياري از نيازها و مهارت‌ها را مي‌توان در تابستان فراگرفت.

محبوبه ابراهيمي/ از نخستين روزهايي كه تلويزيون وارد خانه‌ها شد، كوچك‌ترها پاي ثابت آن بودند؛ يك تلويزيون 14 اينچي سياه و سفيد كافي بود تا با پخش تيتراژ شروع برنامه كودك، جلويش بنشينند و رأس ساعتي مشخص با كارتن‌ها وارد دنيايي تخيلي و كودكانه شوند. از سويي همپاي شخصيت‌هاي كارتني، موقعيت‌هاي زندگي و اتفاقات گوناگون را تجربه مي‌كردند و از سوي ديگر از ديدن محتواي مناسب سن و سال‌شان لذت مي‌بردند. اين لذت آنچنان پايدار و حقيقي بود كه با گذشت سال‌هاي زياد، هنوز هم با ديدن تصاوير يا حتي شنيدن آهنگ آن كارتن‌هاي قديمي، حس زيبا و دلنشيني به آنها منتقل شده و خاطرات شيرين كودكي براي‌شان زنده مي‌شود. با همه اين جذابيت، ساعت پخش برنامه كودك كه تمام مي‌شد بچه‌ها دوباره به حياط برمي‌گشتند و بازي‌ها و هيجانات‌شان را ادامه مي‌دادند. از آن روزها، سال‌ها گذشته و هنوز هم بچه‌ها پاي ثابت تلويزيون هستند. با اين تفاوت كه توليدات و شبكه‌هاي تلويزيوني توسعه چشمگيري يافته و كانال‌هاي گوناگون، 24 ساعته در حال توليد و پخش برنامه‌هاي متنوع هستند. در اين ميان چند شبكه تخصصي و ويژه كودك و نوجوان هم راه‌اندازي شده و زمينه توجه بيشتر بچه‌ها به اين قاب جادويي كاملاً فراهم ‌شده‌ است. بچه‌ها رأس ساعتي خاص تلويزيون را روشن نمي‌كنند؛ بلكه از ساعات اوليه بيداري‌شان به دنبال كنترل تلويزيون مي‌گردند و با بالا و پايين كردن كانال‌ها، گردش بي‌قاعده‌شان در شبكه‌هاي مختلف شروع مي‌شود! اين ماجرا گاهي تا پاسي از شب ادامه دارد و تأسف‌بارتر اينكه هيچ محدوديتي براي ديدن برنامه‌هاي شبكه‌هاي مختلف قائل نيستند و تماشاي همه محتويات تلويزيون را براي خودشان مجاز مي‌دانند! هدف‌شان سرگرم‌شدن است و براي‌شان هيچ تفاوتي ندارد كه كدام شبكه را انتخاب كردند و مخاطب آن شبكه چه قشري و با چه سني هستند. به تازگي برخي فيلم‌ها و سريال‌هاي تلويزيوني به دليل محتواي نامناسب با سن كودك و نوجوان، اين مسئله را به صورت زيرنويس هشدار مي‌دهند تا خانواده‌ها مانع ديدن فرزندان‌شان شوند، در حالي‌ كه متأسفانه فرزندان به راحتي و بي‌هيچ نظارتي آنها را دنبال مي‌كنند و مادرها حتي باخبر هم نمي‌شوند! ناگفته نماند كه بعضي والدين حتي اگر مطلع شوند، هيچ اعتراضي ندارند؛ چرا كه آرام و بي‌صدا بودن فرزندان را به هر‌چيزي ترجيح مي‌دهند! به‌ همين دليل خودشان براي ساكت بودن بچه‌ها، به شبكه‌هاي مختلف و حتي ماهواره هم متوسل مي‌شوند! اما فارغ از اين عده، بيشتر خانواده‌ها از اين موضوع نگران و گله‌مند هستند و مي‌دانند كه اعتياد به تلويزيون و بدتر از آن، ديدن محتواهاي نامناسب سن فرزندان، آسيب‌هاي جبران‌ناپذيري را براي آنها و خانواده در پي خواهد‌ داشت. به نظر مي‌رسد راه حل اين مشكل و گريز از آسيب‌هاي آن در دست والدين باشد؛ پيش از هر ‌چيز لازم است قانون و قاعده خاصي را تعيين و محدوده زماني معيني را براي تماشاي تلويزيون مشخص كنند. قبل از اينكه محدوده زماني به پايان برسد، به فرزندان تذكر بدهند و درصورت بي‌توجهي آنها به قانون، آرام و بدون بحث و دعوا تلويزيون را خاموش كنند تا با تداوم اين روش، فرزندان به قانون تعيين شده پايبند شوند. از سويي با خاموش‌كردن تلويزيون پس از پايان برنامه‌ها، به فرزندان مي‌آموزند كه تلويزيون فقط براي ديدن برنامه خاص روشن مي‌شود و قرار نيست با بيدار شدن اعضاي خانواده روشن شود و با خوابيدن‌شان خاموش. نوع برنامه‌اي كه تماشا مي‌كنند هم بايد تحت نظارت والدين باشد؛ براي اين‌كار لازم نيست در كل زمان پخش برنامه، مثل ناظر بالاي سر فرزندان باشند؛ بلكه كافي است اجازه دهند فرزندان برنامه‌هاي مورد علاقه‌شان را اعلام كنند و آنها با شناخت قبلي و گفت‌وگوي منطقي، اجازه تماشاي چند برنامه را بدهند. راهكار مناسب ديگر اين است كه والدين به ويژه مادرها كه زمان بيشتري با فرزندان هستند، زمينه فعاليت‌هاي فكري، ورزشي و هنري را براي فرزندان به وجود بياورند و از اين طريق اوقات فراغت آنها را پر كنند تا از روي بيكاري و ناچاري به تلويزيون پناه نبرند. ساده‌ترين اقدام در اين زمينه، همراه شدن با فرزند در انجام فعاليت‌هاست تا اشتياقش بيشتر شود. فعاليت گروهي خانواده، گردش، تفريح، سفر، بازي‌ها و سرگرمي‌هاي دسته‌جمعي نيز از جمله راهكارهايي است كه به والدين كمك مي‌كند تا ساعت تماشاي تلويزيون براي فرزندان را كنترل كرده و لذت‌هاي ماندگارتري را براي‌شان به‌وجود آورند. نكته مهم و اساسي ديگر اينكه فرزندان ما از رفتارهاي ما الگوبرداري مي‌كنند؛ بنابراين اگر ببينند والدين، بي هدف كانال‌هاي تلويزيون را عوض مي‌كنند يا براي ديدن برنامه‌اي همه را وادار به سكوت كرده و با اشتياق آن برنامه را دنبال مي‌كنند، نتيجه مي‌گيرند كه لذت بي‌نهايتي در تلويزيون نهفته و پايبند تماشاي آن مي‌شوند. 

اين روزها كه تعطيلات تابستان و اوقات فراغت بچه‌ها شروع شده، زمينه اعتياد آنها به تلويزيون فراهم‌تر است. با همين اقدامات ساده اما كاربردي، مي‌توانيم فرزندان‌مان را از اعتياد به تلويزيون نجات دهيم و درنهايت خانواده را از آسيب‌هاي اين معضل جدي در امان نگه داريم.

نسيم اسدپور/ چند وقتي است در هر جمع خودماني و دوستانه‌اي كه پا مي‌گذاريم يا حتي وقتي از كوچه و خيابان رد مي‌شويم، جسته گريخته، با مناسبت يا بي‌مناسبت اين عبارت طنزآميز را از زبان برخي افراد مي‌شنويم: «داره مي‌ريزه»! شايد در نگاه اول كسي باورش نشود كه اين عبارت طنزگونه و شوخي‌وار كه گاه و بي‌گاه موجب خنده افراد، به ويژه جوا‌ن‌ها مي‌شود، ترجيع‌بند شعر يك مداحي است كه در مجلس مولودي اهل بيت(ع) خوانده شده و حالا بنا به هر دليلي رسانه‌اي شده و البته خيلي راحت، دست‌مايه شوخي و حتي تمسخر برخي‌ها هم قرار گرفته است. وقتي اصل مداحي مورد اشاره را مي‌بينيم و در اشعار و ملودي آن دقت مي‌كنيم، بيشتر به فكر فرو مي‌رويم كه هدف از ارائه اين سبك براي مدح و منقبت اهل بيت(ع) چيست و آيا نمي‌شود بهتر از اين و هنرمندانه‌تر و وزين‌تر مدح اهل بيت پيامبر گرامي اسلام را بگوييم كه هم شأن آن بزرگواران حفظ شود و هم كسي از آن سوءاستفاده نكند؟! پاسخ حتماً مثبت است.

هرچند در ماجراي اخير مشخص شد اين كليپ مداحي مربوط به دو يا سه سال قبل است و مداح آن هم، ضمن پذيرش اشتباه خود در انتخاب اين سبك، با صداقت از مردم عذرخواهي كرد و حتي گفت: «معصوم نيستم و ممكن است من هم اشتباه كنم»، اما سواي اين مورد خاص، اين سؤال مطرح مي‌شود كه چرا گاهي در انتخاب شعر يا سبك مداحي اهل بيت(ع) چه در مجالس عزا و چه در محافل شادي ايشان، خواسته يا ناخواسته اينقدر بدسليقگي مي‌شود كه نه تنها تناسبي با شأن و منزلت خاندان وحي و نبوت ندارد كه حتي علما و بزرگان نيز به شدت آن را نكوهش كرده‌اند؟!

گاهي با غلو در بيان مقام اهل بيت(ع) و بيان جملات شرك‌آميز و گاهي با انتخاب سبك و ملودي سبُك و حتي تقليد از ترانه‌هاي مبتذل! در هر دو حالت، يك نتيجه بيشتر به دست نمي‌آيد و آن هم زير پا گذاشتن حرمت مجلس اهل بيت(ع) است.

البته ناگفته نماند كه انتخاب سبك‌هاي جديد و بديع براي قرائت اشعار مداحي بد نيست و گاهي يك سبك ابتكاري براي مدح يا مرثيه اهل بيت(ع)، باعث ايجاد جوش و خروش عمومي مي‌شود، اما به شرط آنكه به بهانه جذب مخاطب، ريشه‌ها و اركان مجلس آل‌الله را خراب نكنيم. 

همين چندي پيش بود كه رهبر حكيم انقلاب در ديدار با جامعه مداحان و در ميان رهنمودهاي‌شان توصيه‌اي هشدارگونه مطرح كردند و فرمودند: «من گاهي اوقات مي‌شنوم كه در جلسه‌ مداح صاحب هنر، نه شعر و نه مضمون در جهت معرفت‌افزايي نيست؛ اين گناه است، اين ظلم است. شما هنر داريد، توانايي داريد، امروز در جامعه‌ اسلامي فرصت داريد... از اين فرصت استفاده كنيد.»

هنوز خاطره مداحي‌هاي حماسي و پرشور و البته سرشار از مضامين عالي معرفتي در دهه‌هاي 50 و 60 از خاطر بزرگ‌ترها نرفته كه چطور ضمن برپا داشتن مجلس اهل بيت(ع)، سبب فتوحات بزرگ انقلاب و دفاع مقدس مي‌شد.

حالا هم مداحي اهل بيت عصمت و طهارت مي‌تواند همان اثرات سازنده را متناسب با ذائقه امروزي‌ها داشته باشد، به شرط آنكه متوليان امر از دستگاه‌هاي سياست‌گذار تا مجريان و دست‌اندركاران فرهنگي در حفظ و پاسداري از آن كوشا باشند.

ليلا وطنخواه / باسلام و احترام. فرزندم كلاس هشتم است و درس نمي‌خواند. تشويق و تنبيه هم اثري ندارد. راه چاره چيست؟

سير رشد همه ما انسان‌ها از دوران كودكي به نوجواني، جواني و ميانسالي در واقع نموداري از مراحل رشدي ما را نشان مي‌دهد. اين مراحل تنها جسمي نيست، بلكه شامل رشد رواني، اجتماعي و جنسي هم مي‌شود؛ پس همه ما در هر دوره‌اي از رشد، خصوصيات خاص آن دوران را انتظار داريم. هر چه سن بالاتر مي‌رود، رشد جسمي، اجتماعي و رواني نيز كامل‌تر مي‌شود و شخص مي‌تواند خود را با نيازهاي آينده‌اش متناسب كند. فرزندان ما در سنين نوجواني بسيار احساسي تصميم مي‌گيرند و عواملي كه به چشم ما نمي‌آيد موجب بي‌انگيز‌گي فرزند ما از درس خواندن مي‌شود. براي نمونه فرزند ما گاهي به دليل اينكه از معلم يا دوست خود در ذهنش اسطوره و الگويي تمام‌عيار ساخته است، با يك دلخوري از معلم يا دعوا با دوست خود ضربه روحي مي‌خورد و انگيزه فعاليتش كم مي‌شود. گاهي نيز بايد علت را در تربيت غلط والدين بيابيم كه هر آنچه فرزندان مي‌خواهند بدون تلاش و بي‌قيد و شرط در اختيارشان مي‌گذارند.

اگر شما براي انجام تكاليف فرزندتان به آنها باج بدهيد، در آينده نزديك نيز مجبوريد براي انجام امورات واجب و وظايف‌شان باج سنگين‌تري بدهيد و اين سبب زير سؤال رفتن والد بودن شماست.

بنابراين حتي در صورت تمكن مالي، بدون قيد و شرط تحصيلي و تلاش فرزندتان برايش هديه نخريد. همچنين بهتر است از تشويق و تنبيه بيجا پرهيز و از تقويت‌هاي افتراقي استفاده كنيد؛ يعني كار منفي ‌او را ناديده بگيريد و سعي كنيد اول كار نيك و پسنديده‌اش حتي در امور غيردرسي را تشويق كنيد و با تحسين انگيزه ادامه رفتار نيك و فعاليت بيشتر تحصيلي او را بدهيد. اگر از اين روش نتيجه نگرفتيد، به دليل پيامد منفي كار ناپسندش يا درس نخواندنش او را تنبيه كنيد؛ تنبيه به معناي محروميت از برخي لذت‌ها و امكانات و امتيازات (سفارش مي‌كنيم حتماً در خانواده پيشتر از اينها، بحث امتيازات را پررنگ كنيد؛ از جمله بردن به پارك، سينما، شهربازي بردن و همبازي شدن با فرزندان و مسافرت و... كه در اين‌صورت هم فرمانبري فرزندان بيشتر خواهد بود و هم در صورت نياز به تنبيه، بحث تحريم كردن از اين‌گونه امتيازات به كمك ما خواهد آمد.