«سعدالله زارعی» سازوکار اینستکس را برجام جداگانهای دانست و تصریح کرد: «در اینستکس تعهدات سنگینی متوجه ایران میشود؛ در حالی که طرف اروپایی هیچ هزینهای را نمیپردازد. بر اساس این ایران وادار میشود تا تمام درآمدهای نفتی خود را که در دنیا به دست میآورد به شماره حساب خاصی در بانکی اروپایی واریز کند و در اختیار اروپاییها باشد تا از این درآمدها در اندازهای که اروپاییها میخواهند و تصمیم میگیرند، برای دارو و غذا هزینه شود.
فردا بهانه نکنید!
«حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران در مصاحبهای با تذکر به کسانی که میگویند نمیگذارند کار کنیم یا اختیاراتمان کم است، گفت: «الآن به آنها میگوییم در همین ساختار آقای روحانی تصمیم گرفت رئیسجمهور شود، پس میدانسته شورای نگهبان هست؛ سردار سلیمانی و سپاه قدس و نیروهای مسلح و اطلاعات سپاه هست، همه را میدانسته با وجود این، تصمیم گرفته رئیسجمهور شود و در چنین شرایطی قرار گرفته است. از آقای عارف گرفته تا آقای جهانگیری و محمد شریعتمداری و آقای حسین دهقان و دکتر هاشمی، وزیر سابق بهداشت و درمان که میخواهند نامزد ریاستجمهوری شوند، همه بدانند که با همین نیروهای مسلح، همین مجلس و همین قوه قضائیه قرار است کشور اداره شود، اگر میتوانید بیایید، اگر نمیتوانید آمدنتان اشتباه است. وقت ملت را نباید گرفت. مگر ما چقدر وقت داریم که هر فردی بیاید هشت سال از وقت ما را بگیرد و برود.» جملاتی که به نظر میرسد در ادامه تلاش برای فضاسازی علیه نهادهای قانونی کشور و رفع مسئولیت از نمایندگان اصلاحطلب است.
تحریمها و پایداری ایران
هفتهنامه «اشپیگل» در مطلبی مناقشات اتمی بین ایران و آمریکا را بررسی کرده و نوشته است: «دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا عاشق این است که به عنوان یک سوپرمن ارزیابی شود. حدود هشت ماه پیش این قدرتمندترین مرد جهان به گفته خودش سختترین تحریمها را علیه ایران تصویب کرد. آمریکا تا حد زیادی تجارتهای بین ایران و اروپا را متوقف کرده و صادرات نفت را که مهمترین منبع درآمد در ایران است، دشوار کرده است؛ اما همه این اقدامات تا به حال تأثیرات سیاسیای که ترامپ امیدوار به تحقق آن بود، نداشته است.» «والتر پوش» از کارشناسان مسائل ایران در اتریش در این باره گفته است، این تحریمها علیه ایران تأثیر میگذارد؛ اما نه آنگونه که ترامپ میخواهد و امیدوار است؛ بلکه این تحریمها نظام در ایران را پایدار میکند.
چرایی عقبنشینی!
روزنامه عربی «الاخبار» درباره نحوه عقبنشینی امارات از مخاصمه با ایران نوشته است: «با ساقط شدن پهپاد آمریکایی به دست نیروهای سپاه پاسداران ایران، واشنگتن آرزوهای همپیمانان عرب خود را نقش بر آب کرد. در ادامه، اماراتیها دریافتند که آمریکا پشتیبان قابل اتکایی برای آنان نیست؛ از این رو، ابوظبی به ناچار در سیاستهای خود انعطاف نشان داد و از استراتژی قدرت نظامی به استراتژی صلح روی آورد. مسئولان اماراتی تصمیم دارند در سیاستهای منطقهای خود یک تجدید نظر کلی داشته باشند و در همین راستا، از قاهره خواستهاند برای ارتباط میان امارات و سوریه، میانجیگری کند و از مسکو خواستهاند تا میان ابوظبی و تهران میانجیگری کند و تا کنون دو سفر به تهران داشتهاند. امارات همچنین در حال خروج از یمن است.»
کاهش اختیارات ترامپ
کنگره آمریکا طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن اختیارات رئیسجمهور آمریکا را برای جنگ با ایران محدود میکند. به گزارش «نیویورکتایمز»، رئیسجمهور این کشور اجازه ندارد بدون دریافت مجوز از کنگره هیچ جنگی را علیه ایران یا منافع کشور ما به راه بیندازد. این طرح که به نوعی اصلاحیه «قانون اختیارات دفاع ملی» آمریکا به شمار میآید، از سوی «رو خانا» عضو دموکرات مجلس نمایندگان این کشور و با همکاری همقطار جمهوریخواه وی «مت گیتز» پیشنهاد شده بود و با 251 مقابل 170 رأی به تصویب رسید. برخی تحلیلگران معتقدند، تصویب این اصلاحیه آغاز فرایندی است که کنگره اختیارات وسیع جنگافروزانه را از قوه مجریه آمریکا بازپس میگیرد.
حسن خدادی/همانگونه که در یادداشت شماره قبل ذکر شد، یکی از مهمترین حوزههای بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی عدالتخواهی است. در این شماره، با مقایسه عملکرد عدالتخواهی میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم پهلوی، سنجشی واقعی از عملکرد جمهوری اسلامی ایران در این حوزه ارائه میشود. اینکه عدالت و تلاش برای تحقق آن در رژیم پهلوی چه جایگاهی داشت و انقلاب اسلامی در 40 سال گذشته چگونه توانسته است مسئله عدالتخواهی را در حوزههای مختلف اجتماعی پیگیری کند، موضوع اصلی این یادداشت است.
در سال 1391 رهبر معظم انقلاب در اجتماع مردم اسفراین مقایسه جالبی میان جایگاه عدالت در جمهوری اسلامی ایران و رژیم پهلوی ارائه کرده و فرمودند: «ما اگر بخواهیم پیشرفت كنیم، در درجه اول، یكی از شاخصههای مهم، عدالت است. ادعای بنده این است كه ما در این زمینه پیشرفت كردهایم؛ البته نه به قدری كه میخواهیم. اگر خودمان را با وضع قبل از انقلاب مقایسه كنیم پیشرفت كردهایم؛ اگر خودمان را با بسیاری از كشورهای دیگر كه با نظامهای گوناگون زندگی میکنند مقایسه كنیم، بله پیشرفت كردهایم؛ اما اگر خودمان را مقایسه كنیم با آنچه اسلام به ما گفته است و از ما خواسته است، نه، ما هنوز خیلی فاصله داریم و باید تلاش كنیم. این تلاش به عهده كیست؟ این تلاش به عهده مسئولان و مردمـ با همـ است.»(بیانات در تاریخ 22/7/1391)
در رژیم پهلوی اول و دوم، به تدریج و به ویژه با افزایش درآمدهای نفتی شاهد شکافی طبقاتی در کشور هستیم که در آن طبقه کوچکی قرار دارند که بیشتر موقعیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در دست گرفتهاند؛ در حالی که بیشتر جامعه ایران این موقعیت را ندارند؛ برای نمونه مهمترین شخص رژیم در دوره اول یعنی رضاخان (که پیش از رسیدن به حکومت در حد نگهبان سفارتخانه غربیها در تهران بود) هنگامی که سلطنت را واگذار کرد، ۱۰ درصد کل اراضی (که از مرغوبترین اراضی کشور بود) و حدود ۷ هزار روستا را به طور کامل به تصرف خود درآورده و به نام خود ثبت کرده بود. این رشد چشمگیر ثروت و قدرت در خاندان پهلوی با هیچ گروه، حکومت و فردی قابل مقایسه نیست. همین وضعیت در دوره دوم و به شکل توسعه دربار ادامه داشته و میزان ثروت خارج شده از کشور از سوی دربار پهلوی در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی گویای این حقیقت تلخ است که رژیم پهلوی تمام ثروت و ظرفیتهای اقتصادی کشور ایران را متعلق به خود و شخص شاه میدانست.
آنچه از نظر اقتصادی این وضعیت را تلختر جلوه میکند، شرایط اقتصادی کل کشور است. علاوه بر شکاف اقتصادی در مراکز شهری میان طبقات مرفهنشین و حاشیهنشین شهرهایی مثل تهران و شیراز، شکاف اقتصادی بین مرکز و پیرامون این شرایط و بیتوجهی به عدالت را سختتر کرده است. شهرهای مرزی و پیرامونی در غرب، شرق، شمال و جنوب کشور هیچگونه توجهی از سوی دربار نداشتند و همین وضعیت سبب تشدید حرکتهای تجزیهطلبانه در این مناطق شده بود که شاهد اصلی آن علاوه بر تحرکات آنها در دوره پهلوی، زمان سقوط این رژیم است که آتش زیر خاکستر را آشکار کرد. این شرایط بیعدالتی اقتصادی در کشور در حوزههای سیاسی و اجتماعی و به ویژه در عرصه تحرک اجتماعی برای افراد نیز وجود داشت.
نخستین اقدام جمهوری اسلامی ایران در حوزه عدالتخواهی تلاش برای تدوین مبانی عدالت در قانون اساسی بود که برگرفته از موازین شرعی دین مبین اسلام است. در قانون اساسی ذکر شده است که «مردم ایران از هر قوم و قبیلهای باشند، از حقوق مساوی برخوردارند. رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود».(قانون اساسی اصل19) علاوه بر عدالت قومی و قبیلگی، در زمینه جایگاه جنسیتی نیز قانون اساسی ذکر میکند که «همه مردم اعم از زن و مرد یكسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند»(همان اصل20). در بخشی از اصل سوم نیز تصریح شده كه دولت مكلف به رفع تبلیغات ناروا و ایجاد امكانات عادلانه برای همه در تمام زمینههای مادی و معنوی است. (همان اصل3).
در حوزه عمل نیز جمهوری اسلامی ایران هم در پی کاهش شکاف طبقاتی مرکز و پیرامون و هم درصدد ارتقای جایگاه اجتماعی گروههای حاشیهنشین و روستاییان بوده است. وضعیت آمارهای موجود در زمینه زیرساختهای روستایی و در شهرهای مرزی گویای همین واقعیت است که در چهل سال گذشته تلاشهای زیادی به ویژه بعد از جنگ تحمیلی در این عرصه صورت گرفته است که نماد بارز آنها اقدامات محرومیتزدایی جهاد سازندگی در اوایل انقلاب اسلامی و قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء در دهههای اخیر است؛ بنابراین جایگاه عدالت در جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با قبل از انقلاب و بسیاری از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای پیشرفت و حرکتی رو به جلو داشته است؛ اما همین عدالت در مقایسه با جایگاه آن در اسلام و آنچه در قانون اساسی ذکر شده در جمهوری اسلامی ایران محقق
نشده است.