«محمد البرادعی» مدیر کل اسبق آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای خروج از توافق هستهای را در حالی که فعال بود، فاقد منطق، مبنای قانونی و هرگونه عقل سلیم دانست و گفت: «آنها (آمریکا) در حال اعمال روش غرق مصنوعی علیه ایران هستند. آنها در حال غرق کردن ایران بوده و سپس به آنها نگاه میکنند و میگویند بیایید بدون پیششرط با یکدیگر مذاکره کنیم. هیچ کشوری تحت فشار و شرایط تحقیرآمیز حاضر به همکاری نیست.»
واشنگتنپست: زمانی دیکتاتوری بیرحم و بیپروا از یک کشور عربی نفتخیز با وجود سیاستهای افراطی کاملاً اثبات شده و مستندش، در حالی مورد حمایت و تحسین آمریکا و دیگر دولتهای غربی قرار گرفت که جنایات او وحشتناک بود. این حاکم این پیام را شنید و نتیجه گرفت تا زمانی که نفت مورد نیاز غرب را تأمین کرده و با ایران مخالفت میکند آزاد است که مخالفان و همسایگانش را به قتل برساند. نام این فرد «صدام حسین» بود و آمریکا و متحدانش بر او شرطبندی کردند که این امر به حمله عراق به کویت در سال 1990 و پس از آن نیز به جنگهای بیپایان در خاورمیانه منجر شد. اکنون نیز سیاستمداران آمریکایی در حال تکرار همان اشتباه در مورد محمدبنسلمان هستند.
فواز جرجس: سه نماینده حامی مقاومت در پارلمان لبنان به دلایل زیر از سوی آمریکا تحریم شدهاند؛ حزبالله سپر ایران در مرزهای اسرائیل است و آمریکا به همین دلیل فشار شدیدی بر حاکمیت لبنان وارد میکند تا ارتباطات مالی و بانکی این گروه را قطع کند. حزبالله قویترین گروه سیاسی در لبنان و خاورمیانه است و هیچ نیروی سیاسی توان رویارویی با آن را ندارد. آمریکا به دلیل تقویت اسرائیل و تضعیف ایران، سعی دارد بالهای حزبالله را بزند.
یورونیوز: در فرانسه آمار بالای زنانی که به دست شریک فعلی یا قبلی زندگیشان کشته میشوند، به مرز بحران رسیده است. از ابتدای سال ۲۰۱۹ تاکنون، ۷۴ زن، قربانی خشونت زناشویی شدهاند. وضعیت کشته شدن زنان در فرانسه به قدری نگرانکننده شده که رسانهها مدام درباره آن مینویسند و گروههای مدافع حقوق زنان نیز کارزارهایی را برای مبارزه با این پدیده به راه انداختهاند.
مادرجونز: همزمان با تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران، شبکهای از کاربران در توئيتر فعال شده که پیامهای ضد ایرانی مشابهی را منتشر میکند. این شبکه بیش از 400 حساب کاربری در توئیتر را شامل میشود که از حسابهای کاربری واقعی، ربات و سایبورگ (حسابهای نرمافزاری) تشکیل شدهاند. این حسابها در پیامهای خود از سیاست تغییر نظام ایران حمایت میکنند.
گلوبال ریسرچ: هژمونی آمریکا در خاورمیانه دچار ضعف شدید شده است. توان قوی نظامی ایران و تحول در معاهدات نظامی از سال 2003 تاکنون عامل اصلی این ضعف به شمار میرود. متحدان سابق آمریکا اکنون با ایران متحد شدهاند و ناتو در شرایط بحرانی به سر میبرد. آمریکا دیگر به هیچ وجه توانایی حمله به ایران را ندارد.
رأی الیوم: ۱۹ سال پس از زمانی که دبیرکل حزبالله اعلام کرد «اسرائیل سستتر از خانه عنکبوت است»، عاموس گلعاد، ژنرال بازنشسته و رئیس پژوهشگاه «هرتزلیا» رژیم صهیونیستی اعلام کرد: «اسرائیل مانند خانهای است که با دیوارهای محکم حمایت میشود، اما موریانه از داخل در حال جویدن آن است».
اسرائیل هیوم: واقعیتها، نادرستی محاسبات آمریکا را ثابت کرده است. آنها توقع داشتند با تشدید تحریمها یا اقتصاد
واپایش آخرین اخبار منطقه و جهان
واشنگتنپست: زمانی دیکتاتوری بیرحم و بیپروا از یک کشور عربی نفتخیز با وجود سیاستهای افراطی کاملاً اثبات شده و مستندش، در حالی مورد حمایت و تحسین آمریکا و دیگر دولتهای غربی قرار گرفت که جنایات او وحشتناک بود. این حاکم این پیام را شنید و نتیجه گرفت تا زمانی که نفت مورد نیاز غرب را تأمین کرده و با ایران مخالفت میکند آزاد است که مخالفان و همسایگانش را به قتل برساند. نام این فرد «صدام حسین» بود و آمریکا و متحدانش بر او شرطبندی کردند که این امر به حمله عراق به کویت در سال 1990 و پس از آن نیز به جنگهای بیپایان در خاورمیانه منجر شد. اکنون نیز سیاستمداران آمریکایی در حال تکرار همان اشتباه در مورد محمدبنسلمان هستند.
فواز جرجس: سه نماینده حامی مقاومت در پارلمان لبنان به دلایل زیر از سوی آمریکا تحریم شدهاند؛ حزبالله سپر ایران در مرزهای اسرائیل است و آمریکا به همین دلیل فشار شدیدی بر حاکمیت لبنان وارد میکند تا ارتباطات مالی و بانکی این گروه را قطع کند. حزبالله قویترین گروه سیاسی در لبنان و خاورمیانه است و هیچ نیروی سیاسی توان رویارویی با آن را ندارد. آمریکا به دلیل تقویت اسرائیل و تضعیف ایران، سعی دارد بالهای حزبالله را بزند.
یورونیوز: در فرانسه آمار بالای زنانی که به دست شریک فعلی یا قبلی زندگیشان کشته میشوند، به مرز بحران رسیده است. از ابتدای سال ۲۰۱۹ تاکنون، ۷۴ زن، قربانی خشونت زناشویی شدهاند. وضعیت کشته شدن زنان در فرانسه به قدری نگرانکننده شده که رسانهها مدام درباره آن مینویسند و گروههای مدافع حقوق زنان نیز کارزارهایی را برای مبارزه با این پدیده به راه انداختهاند.
مادرجونز: همزمان با تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران، شبکهای از کاربران در توئيتر فعال شده که پیامهای ضد ایرانی مشابهی را منتشر میکند. این شبکه بیش از 400 حساب کاربری در توئیتر را شامل میشود که از حسابهای کاربری واقعی، ربات و سایبورگ (حسابهای نرمافزاری) تشکیل شدهاند. این حسابها در پیامهای خود از سیاست تغییر نظام ایران حمایت میکنند.
گلوبال ریسرچ: هژمونی آمریکا در خاورمیانه دچار ضعف شدید شده است. توان قوی نظامی ایران و تحول در معاهدات نظامی از سال 2003 تاکنون عامل اصلی این ضعف به شمار میرود. متحدان سابق آمریکا اکنون با ایران متحد شدهاند و ناتو در شرایط بحرانی به سر میبرد. آمریکا دیگر به هیچ وجه توانایی حمله به ایران را ندارد.
رأی الیوم: ۱۹ سال پس از زمانی که دبیرکل حزبالله اعلام کرد «اسرائیل سستتر از خانه عنکبوت است»، عاموس گلعاد، ژنرال بازنشسته و رئیس پژوهشگاه «هرتزلیا» رژیم صهیونیستی اعلام کرد: «اسرائیل مانند خانهای است که با دیوارهای محکم حمایت میشود، اما موریانه از داخل در حال جویدن آن است».
اسرائیل هیوم: واقعیتها، نادرستی محاسبات آمریکا را ثابت کرده است. آنها توقع داشتند با تشدید تحریمها یا اقتصاد ایران دچار فروپاشی شود یا رهبران این کشور در برابر شرطهای جدید ترامپ تسلیم شوند و به مذاکره مجدد تن دهند؛ اما هنوز هیچیک از این دو محقق نشده است.
نیویورکتایمز: خروج امارات از یمن در زمانی که عربستان در معرض موشکهای انصارالله قرار دارد، مقامات سعودی را برای دستیابی به راهحل سیاسی در یمن تحت فشار قرار خواهد داد. عقبنشینی امارات از یمن اذعانی دیرهنگام به شکست است.
القدس العربی: با توجه به شاخصهای واقعیت سیاسی و جنگ یمن در ماههای اخیر، عربستان سعودی به دنبال کسانی است تا به او کمک کنند از جنگ یا به تعبیری «ویتنام عربی» با حفظ آبرو خارج شود.
اشپیگل: تحریمها و فشارهای ترامپ علیه ایران، نظام این کشور را پایدارتر میکند. فاصله رئیسجمهور آمریکا با اهداف و آرزوهایش در قبال ایران بسیار زیاد است.
ایران دچار فروپاشی شود یا رهبران این کشور در برابر شرطهای جدید ترامپ تسلیم شوند و به مذاکره مجدد تن دهند؛ اما هنوز هیچیک از این دو محقق نشده است.
نیویورکتایمز: خروج امارات از یمن در زمانی که عربستان در معرض موشکهای انصارالله قرار دارد، مقامات سعودی را برای دستیابی به راهحل سیاسی در یمن تحت فشار قرار خواهد داد. عقبنشینی امارات از یمن اذعانی دیرهنگام به شکست است.
القدس العربی: با توجه به شاخصهای واقعیت سیاسی و جنگ یمن در ماههای اخیر، عربستان سعودی به دنبال کسانی است تا به او کمک کنند از جنگ یا به تعبیری «ویتنام عربی» با حفظ آبرو خارج شود.
اشپیگل: تحریمها و فشارهای ترامپ علیه ایران، نظام این کشور را پایدارتر میکند. فاصله رئیسجمهور آمریکا با اهداف و آرزوهایش در قبال ایران بسیار زیاد است.
روحالله صالحی/ انگلیس با توقیف نفتکش ایرانی در آبهای جبلالطارق، افزون بر تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفتی ایران، به دنبال تحکیم روابط خود با آمریکا برای دوران «پسابرگزیت» است. با وجود اعلام مقامات آمریکایی برای کاهش تنش در غرب آسیا، اما دولت انگلیس مدتی است آتش بیار معرکه شده و به جای کاستن از سطح درگیریها در منطقه، به تشدید تنشها دامن میزند. درست چند روز پس از آنکه تروئیکای اروپا اجرایی شدن سازوکار مالی اروپا با ایران موسوم به «اینستکس» را تأیید کرد، انگلیس در اقدامی خلاف قوانین بینالمللی نفتکش ایرانی «گریس 1» را در آبهای سرزمینی جبلالطارق توقیف کرد. انگلیس در حالی مدعی اجرای قوانین اتحادیه اروپا است که در آستانه خروج از این اتحادیه قرار دارد و خود را ملزم به رعایت قوانین آن نمیداند. این کشور در ظاهر خود را حامی برجام میداند و مدعی است، از تحریمهای یکجانبه واشنگتن پیروی نمیکند؛ اما توقیف نفتکش ایرانی، دروغ بودن ادعای این کشور را ثابت میکند. اقدام انگلیس همان ادامه نقش پلیس بد در اجرای برجام و اهرمی برای فشار به تهران برای عقبنشینی از کاهش تعهدات خود در توافق هستهای است. انگلیسیها از این مسئله بدشان نمیآید که در همراهی با سیاستهای واشنگتن، سطح تنش با ایران را افزایش داده و به تهران هشدار دهند که کاهش تعهدات ایران در برجام، در روابط با اتحادیه اروپا خدشه وارد میکند. آمریکاییها که نمیتوانستند نفتکش ایرانی را توقیف کنند، این مأموریت را به انگلیسیها محول کردند تا افزون بر افزایش فشارهای اقتصادی به ایران، کشورهای اروپایی را هم درگیر تنش با ایران بکنند.
اقدام خلاف قانون انگلیس در حالی است که این کشور در آستانه جدایی از اتحادیه اروپا است و تلاش میکند برای دوران «پسابرگزیت» متحدی مانند آمریکا را در کنار خود داشته باشد؛ چرا که با خروج انگلیس از اروپا، این کشور همچون گذشته نمیتواند با اروپاییها روابط قوی داشته باشد. انگلیس درصدد است با تقویت مناسبات خود با واشنگتن، در دوره پسابرگزیت، ثبات سیاسی و اقتصادی خود را مستحکم کند و در پی تقویت روابط خود با واشنگتن، از کمکهای مالی و نظامی آمریکا در آینده برخوردار شود.
باتوجه به اینکه ایران در روزهای اخیر سطح غنیسازی اورانیوم خود را افزایش داده است، انگلیس میخواهد اتحادیه اروپا را در تقابل با ایران به واشنگتن نزدیک کند و اجماعی جهانی علیه ایران به وجود بیاورد و اینگونه وانمود کند که این تهران است که از توافق هستهای خارج شده و به نوعی پیامدهای سیاسی و حقوقی ناشی از خروج از برجام را به گردن تهران بیندازند.
این در حالی است که این اقدامات مخربانه، بیاعتمادی جهانی به لندن را افزایش خواهد داد و انگلیس را از یک کشور مستقل به کشوری مزدور و دنبالهروی سیاستهای واشنگتن تبدیل خواهد کرد. به نظر میرسد انگلیس با توقیف نفتکش ایرانی به دنبال باجخواهی سیاسی از ایران هم باشد و با گروگان گرفتن نفتکش ایرانی، از آن برای آزادی جاسوسان بازداشت شده خود در ایران استفاده ابزاری کند؛ چرا که لندن از مسیر دیپلماتیک نتوانسته موفقیتی کسب کند. همچنین انگلیس میخواهد به نوعی قدرت نظامی ایران را به چالش بکشد و با این اقدام، خوشخدمتی خود به ارتجاع عربی را نشان دهد و احتمالاً این پیام را به تهران برساند که در صورت نبود امنیت در خلیجفارس، غرب اجازه صادرات نفت ایران را نخواهد داد.
در مجموع میتوان گفت، بازی با آتش لندن برای خوشخدمتی به آمریکا نتیجهای نخواهد داشت؛ چرا که دونالد ترامپ نشان داده است برای وعدههای داده شده هیچ ارزشی قائل نیست و بنابراین، انگلیسیها نباید انتظار داشته باشند ترامپ خوشخدمتی آنها را جبران کند.
دكتر عليرضا عرب/ طي دو سال اخير در صحنه داخلي رژيم صهيونيستي، بحرانهاي متعددي به وجود آمده و شكافهاي مختلفي ايجاد شده است. در حال حاضر شاهد ايجاد شكاف جديدي در جامعه و دولت صهيونيستي ميان راستگرايان سكولار و مذهبي هستيم كه فعال خواهد ماند و همچنين شكافهاي قديمي ديندارـ سكولار، سفارديـ اشكنازي و اسرائيليهاي اتيوپياييتبار(فلاشهها) نيز فعال شده است. در ادامه به بحرانهاي اخير داخلي رژيم صهيونيستي و اين شكافها خواهيم پرداخت.
الفـ فروپاشي دولت چهارم راستگرايان به رهبري نتانياهو در سال 2018م
آويگدور ليبرمن، وزير جنگ دولت چهارم رژيم صهيونيستي به دليل پذيرفتن آتشبس از سوي نتانياهو با گروههاي مقاومت در غزه در نوامبر 2018م از وزارت جنگ دولت وي استعفا داد.
استعفاي ليبرمن از وزارت جنگ و توافق نداشتن بر قانون «معافيت سربازي حريديمها» در ميان راستگرايان صهيونيست، سبب فروپاشي دولت نتانياهو و برگزاري زودهنگام انتخابات كنيست در آوريل 2019م شد.
بايد توجه داشت كه احزاب مذهبي و اولترا ارتدكس مثل «شاس» به شدت به قانون «معافيت سربازي حريديمها» حساس و مصر هستند و لغو آن را نخواهند پذيرفت و متقابلاً حزب «ييسرائيل بيتنا» به رهبري «آويگدور ليبرمن» و برخي احزاب راستگراي سكولار بر لغو «قانون سربازي حريديمها» كه آن را ضامن سكولاريسم و دموكراتيك بودن اسرائيل ميدانند، پافشاري ميكنند.
بـ انحلال كنيست بيستويكم و تشكيل نشدن دولت پنجم نتانياهو
انتخابات زودهنگام كنيست در 9 آوريل 2019م (20فروردين 1398) برگزار شد و حزب «ييسرائيل بيتنا» به رهبري «آويگدور ليبرمن» موفق به تصاحب پنج كرسي و ورود به كنيست شد.
اما بار ديگر به دليل توافق نكردن آويگدور ليبرمن رئيس حزب ييسرائيل بيتنا با بنيامين نتانياهو، دولت پنجم نتانياهو تشكيل نشد و در نهايت كنيست بيستويكم منحل شد و در 17 سپتامبر 2019م بار ديگر شاهد برگزاري انتخابات كنيست خواهيم بود.
براي اولين بار در تاريخ رژيم صهيونيستي طي يك سال(2019م) شاهد برگزاري دو انتخابات كنيست در سرزمينهاي اشغالي هستيم و عامل اصلي اين بحران بيسابقه نيز اختلاف عميق ميان راستگرايان اسرائيل، يعني احزاب حامي نتانياهو و ليبرمن است.
اين شكاف ميان راستگرايان (احزاب مذهبي افراطي راستگرا و احزاب سكولار راستگرا) ادامه خواهد داشت و حتي در صورت پيروزي احتمالي نتانياهو در انتخابات پيش روي كنيست در 17 سپتامبر 2019م و در دولت جديد صهيونيستي، اختلافات ميان ليبرمن و نتانياهو اساس و پايههاي دولت ائتلافي راستگرا را به شدت خواهد لرزاند.
بحران ايجاد شده در عرصه سياسي داخلي رژيم صهيونيستي به نحوي است كه «اريئيل رايخمان» رئيس و مؤسس «هرتزليا» در كنفرانس نوزدهم هرتزليا ميگويد:
«در آستانه دومين انتخابات اسرائيل طي شش ماه (انتخابات 17 سپتامبر 2019م) به نظر ميرسد مجموعه سياسي و حزبي اسرائيل در حالتي از هرج و مرج بيسابقه در تاريخ اسرائيل به سر ميبرد كه تأثيرات منفي خود را در تمام جبههها اعم از داخلي و خارجي به جا خواهد گذاشت. وي افزود هرج و مرج سياسي كه اسرائيل در آن به سر ميبرد، بهاي سنگيني به خاطر آن خواهيم پرداخت و نه تنها حاكميت و دولت بلكه همه شهروندان از آن متضرر خواهند شد.»
جـ اعتراضات گسترده اسرائيليهاي اتيوپياييتبار به نژاد پرستي نهادينه در ساختار جامعه و دولت صهيونيستي
جامعه رژيم صهيونيستي مانند گروه كنسرتي است كه در ظاهر يكپارچه و هماهنگ به نظر ميرسد، اما در واقع هر يك از اعضا، فرهنگ، وضعيت اقتصادي، مذهبي، قومي و اجتماعي متفاوت و متمايزي دارند؛
البته رهبران صهيونيست تحت فرايند مدرن دولتـ ملتسازي به مدت طولاني و استقرار نظام دموكراتيك از نوع پارلماني سعي در ايجاد انسجام و پيوستگي ميان آنان دارند كه البته موفق نبودند و اكنون جامعه صهيونيستي ناهمگونيها و شكافهاي متعدد متراكم و متقاطع بسياري دارد، از جمله شكاف ديندارـ سكولار، شكاف عربـ يهودي، شكاف اقتصادي، شكاف سفارديـ اشكنازي، شكاف چپگراـ راستگرا و اشكاف سنتيـ مدرن.
گفتني است شكافهايي كه ميان عربها و يهوديان وجود دارد، از نوع متراكم و شكافهايي كه ميان خود يهوديان وجود دارد شكافهاي متقاطع هستند؛ بنابراين اعتراضات اخير فلاشهها عليه نژادپرستي ساختاري در جامعه و رژيم صهيونيستي مؤيد بحران جدي اين رژيم در عرصه داخلي است.
اعتراضات هزاران صهيونيست اتيوپياييتبار(فلاشه) در شهرهاي گوناگون فلسطين اشغالي (حيفا، تلآويو، بيتالمقدس و ريشون لتسيون) به كشته شدن يك نوجوان سياهپوست اتيوپياييتبار، «سليمان تكاه» در شهرك «كريات حيم» واقع در اطراف شهر «حيفا» در شمال فلسطين اشغالي از سوي افسر پليس رژيم صهيونيستي در حجم و دامنه از بدو تأسيس اين رژيم تاكنون بيسابقه بوده است.
از زمان تأسيس رژيم صهيونيستي از سال 1948م تاكنون، گستره و شدت اعتراضات اخير در جامعه صهيونيستي و در ميان خود يهوديان صهيونيستي بيسابقه و بسيار معنادار است و بيانگر وجود بحران شديد در ساختارهاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي اسرائيل و تعميق شكافهاي موجود اين جامعه ناهمگون و بسيار متنوع است.
بايد توجه داشت كه اعتراضات يهوديان اتيوپيايي در سالهاي گذشته نيز به صورت مداوم جريان داشته است. از ديدگاه اين يهوديان در حالي كه بيشتر آنها نسل دوم مهاجران هستند و در اسرائيل به دنيا آمدند، هر روز با رفتارهاي تبعيض نژادي روبهرو ميشوند.
يهوديان اتيوپياييتبار ساكن سرزمينهاي اشغالي اكنون بيش از 140 هزار نفر برآورد ميشوند و قريب به 60 درصد آنها در فلسطين اشغالي متولد شدهاند. دور ريختن خون گرفته شده از فلاشهها، تبعيض در بازار كار و جامعه نسبت به آنها، جدا كردن زنان زائوي آنها در زايشگاهها، درخواستهاي مكرر پليس از جوانان اتيوپياييتبار براي نشان دادن كارت شناسايي، تعداد زياد زندانيان فلاشه و ساير تبعيضهاي رايج همگي سبب اعتراضات مكرر و دامنهدار آنها ميشود. فلاشهها عمدتاً پايينترين ميزان درآمد و سطح زندگي را در اين كشور دارند و تنها پس از كارزارها و مبارزات سياسي و اجتماعي طولاني اين مهاجران، حاميان آنها و نهادهاي مذهبي يهودي در اسرائيل حاضر شدند اين افراد را به عنوان يهودي به رسميت بشناسند. بسياري از آنها به دلايل مالي از ادامه تحصيل محروم ميشوند و داراي مشاغل پست مثل رفتگري بوده و تعدادي زيادي از زندانيان اسرائيل را آنها تشكيل ميدهند.
در نهايت بايد تأكيد كرد كه با توجه به انتخابات مجدد كنيست رژيم صهيونيستي در 26 شهريور ماه 1398 (17سپتامبر 2019م) و بازسازي خاموش احزاب چپگرا مثل ميرتص و حزب كارگر كه به تازگي در انتخابات درون حزبي رؤساي خود را تغيير دادهاند، اعتراضات گسترده، شديد و بيسابقه يهوديان اتيوپياييتبار ميتواند صحنه سياسي داخل رژيم صهيونيستي را به نفع جريانات چپگرا و ميانه و به ضرر جريانات راستگرا و به ويژه شخص «بنيامين نتانياهو» تغيير راهبردي بدهد.
19 سال پيش، سيدحسن نصرالله دبيركل حزبالله لبنان اعلام كرد: «اسرائيل سستتر از خانه عنكبوت است» و اكنون يك مقام عاليرتبه رژيم صهيونيستي، عاموس گلعاد، ژنرال بازنشسته و رئيس پژوهشگاه هرتزليا در كنفرانس نوزدهم هرتزليا اعلام ميكند «اسرائيل مانند خانهاي است كه با ديوارهاي محكم حمايت ميشود؛ اما موريانه از داخل در حال جويدن آن است». گلعاد سمتهايي مانند رئيس هيئت سياسي و امنيتي وزارت جنگ، رئيس بخش پژوهشها در اطلاعات اين رژيم، هماهنگكننده رژيم صهيونيستي در كرانه باختري و نوار غزه و رئيس بخش امنيتي وزارت جنگ رژيم صهيونيستي و در اين دوره رياست كنفرانس نوزدهم هرتزليا را نيز بر عهده داشت.
محمدرضا فرهادي/ درحالي كه ايران پس از پايان مهلت 60 روزه به سه كشور اروپايي، آماده ميشد تا اقدامات خود براي بازنگري در برخي مفاد توافق هستهاي را آغاز كند، رئيسجمهور فرانسه در دقايق آخر اين مهلت بر اساس ديپلماسي فرصت، از ايران براي مهلت 10 روزه ديگر به اروپا در زمينه اجراي توافقات موجود وقت ميخواهد. چند روز پس از اين اقدام، مكرون گفتوگويي تلفني با ترامپ انجام ميدهد و روز بعد از آن، نماينده ويژه خود را به تهران ميفرستد. در بحث تحليل رفتاري دولت فرانسه و اقدامات كنوني اين كشور ذكر چند نكته مهم به نظر ميرسد:
1ـ با توجه به سابقه فرانسه در طول مذاكرات موسوم به برجام و همسويي سياست خارجي اين كشور با آمريكا و رژيم صهيونيستي، چندان نميتوان به وعدههاي اين كشور اميدوار بود. در بحبوحه مذاكرات هستهاي و در مواقعي تا انعقاد توافق پاياني ايران و 1+5، پاريس با ايفاي نقش پليس بد، روند معادلات موجود را به نفع آمريكا و اروپا تغيير داد.
2ـ در شرايطي كه ترامپ نقش پليس بد را بازي ميكند اين بار كشورهاي اروپايي و به ويژه فرانسه به دنبال ايفاي نقش پليس خوب هستند؛ يعني پس از خروج آمريكا از برجام اين كشورها به گونهاي رفتار كردهاند كه مترصد همكاريهاي بانكي و نفتي با ايران هستند؛ اما واشنگتن مانع اصلي آنها در اين زمينه است؛ در حالي كه بر اساس واقعيتهاي بازي پليس خوب و پليس بد كشورهاي اتحاديه اروپا نيز درصدد پيگيري عملي سياستهاي ترامپ در مورد قابليتهاي موشكي و سياست منطقهاي ايران هستند. تنها تفاوت آنها در همراهي و عدم همراهي با ايران است.
3ـ فرانسه در مقطع كنوني نقش متقاعدسازي ايران را براي پذيرفتن شروط آمريكا بازي ميكند؛ در حالي كه آلمان و انگليس نقش وادارسازي ايران را بر عهده گرفتهاند. كنشهايي مانند توقيف نفتكش ايراني در جبلالطارق از سوي انگليس و تشديد لحن برخي مقامات آلماني عليه ايران در همين راستاست. فرانسه به منزله بازيگر ميانجي با نقش پليس خوب به دنبال تحميل شرايط بر ايران از طريق متقاعد كردن به شروط آمريكا براي ايجاد توافق جديد است؛ بنابراين در نگاهي كلي فرانسه هم از جانب آمريكا و هم از جانب اتحاديه اروپا در حال نقشآفريني است.
4ـ هدف اصلي ترامپ اعمال فشار حداكثري و ضعيفسازي ايران با افزايش تحريمهاست. اين امر تنها با معطل نگه داشتن و حالتي برزخ گونه براي ايران امكانپذير است؛ يعني تهران از يك سو با كشورهاي همسو در بحث روابط اقتصادي ترديد ايجاد كند و از سوي ديگر همچنان اميدوار به انجام مبادلات با اروپا باشد. اين وضعيت با دادن وعدههاي واهي و ايجاد سازوكارهاي مالي مانند اينستكس امكانپذير است؛ البته اين ترفند هرگونه دور زدن تحريمها را نيز براي ايران غير ممكن ميكند؛ زيرا تهران همچنان اميدوار به ايجاد روابط با اروپا براي فروش نفت و روابط بانكي است. اكنون چنين وضعيتي از سوي فرانسه براي ايران ايجاد شده و پاريس با دادن وعدههاي محال مانند ايجاد روابط اقتصادي به دنبال معطل نگه داشتن ايران است.
در مجموع بايد توجه كرد كه كشورهاي اروپايي مانند فرانسه در جورچين فشار حداكثري آمريكا عليه ايران گام بر ميدارند و اين امر بارها در رفتار و اقدامات اين كشورها مشاهده شده است؛ بنابراين همان اهدافي را كه كشورهاي غربي در دوران پيشابرجام در مسئله هستهاي دنبال ميكردند، هماكنون در حوزههاي اقتصادي، صنعت موشكي و سياست منطقهاي جمهوري اسلامي در دستور كار قرار دادهاند.
نويد كمالي/ «جنگ تعرفهها» يا «جنگ گمركي» كه از آن با عنوان «Tariff war» يا «Customs War» نيز ياد ميشود، در واقع به سياست ضد رقابتي جديد ترامپ در قبال رقباي اقتصادي آمريكا اشاره دارد و در جريان آن آمريكا در راستاي كاهش توان رقابتي ديگر كشورها، بر روي كالاهاي صادراتي آنها تعرفه وارداتي يا ماليات گمركي سنگين وضع ميكند تا قيمت نهايي آنها افزايش يافته و در نتيجه اقبال به خريدشان كم شود!
ترامپ تاجرپيشه از همان ابتداي شروع كارزار انتخاباتي خود توجه ويژهاي به موضوع چالشهاي اقتصادي پيش روي ايالات متحده، از جمله مسئله «كسري تراز تجاري» در مقابل چين و ديگر رقباي اقتصادي اين كشور داشت؛ آن هم به اين دليل كه طبق پيشبيني مراكز معتبر علمي جهان، اقتصاد چين تا سال 2030 به قدرتمندترين اقتصاد جهان بدل خواهد شد و به تبع آن جاي آمريكا را در عرصههاي سياسي و اقتصادي جهان خواهد گرفت!
از اين رو ترامپ پس از آنكه بر مسند رياستجمهوري نشست، تلاش كرد به شعار انتخاباتي خود يعني «عظمت را دوباره به آمريكا برميگردانم!» جامه عمل بپوشاند، از اين رو مهمترين اولويت خود را بهبود وضعيت اقتصادي آمريكا اعلام كرد. در همين راستا، وي دستور داد گروهي از كارشناسان طرح اعمال تعرفه بر كالاهاي وارداتي از چين را آماده كنند و در ماه آوريل سال ٢٠١٧ نيز به وزير تجارت خود بررسي طرح ميزان تأثير واردات فولاد چين بر امنيت ملي آمريكا را ابلاغ كرد!
ترامپ در سايه افزايش حساسيت مقامات چيني به اين اقدام خصمانه اقتصادي، در ماه آگوست نماينده تجاري ايالات متحده را مسئول بررسي اعمال تجاري ناعادلانه چين كرد كه از ابتداي سال 2018 تعرفه ٣٠ درصدي و ماليات 20 درصدي بر برخي از كالاهاي صادراتي چين اعمال شود.
اين اقدام دولت آمريكا هر چند با استقبال توليدكنندگان داخلي آمريكا روبهرو شد؛ اما واكنش تند و جدي چينيها را در پي داشت؛ به گونهاي كه دولت چين به طور رسمي از اتخاذ سياستهاي تقابلي عليه كالاهاي آمريكايي خبر داد و در ماه آوريل 2018 بيش از 3 ميليارد دلار تعرفه گمركي بر واردات محصولات آمريكايي اعمال كرد، آن هم با اين اميد كه دولت آمريكا مجبور به عقبنشيني در سياست انحصارگرايانه اقتصادي خود شود!
با اين حال، ترامپ قصد كوتاه آمدن از مهمترين برنامه تبليغاتي خود براي انتخابات 2020 را نداشت و با تأكيد بر اولويت حفظ منافع اقتصادي آمريكا در همان ماه بيش از 1300 محصول چيني را مشمول اعمال تعرفههاي جديد كرد. وي در ادامه جنگ اقتصادي خود به حوزههاي پر تنش ديگري، از جمله حوزههاي فناورانه، مانند تكنولوژي نسل پنجم تلفن همراه (5th G) و هوش مصنوعي (AI) وارد شد و برخي كشورهاي همپيمان را درگير تنش با آمريكا كرد كه پيامدهاي سياسي آن هم اكنون زمينه را براي عقبنشيني ترامپ از موضع تهاجمي اوليه عليه چين و ديگر رقباي اقتصادي آمريكا مهيا كرده است!
با اين حال پر واضح است كه ريشه وقوع اين درگيري اقتصادي آمريكا با جهان در سياستهاي انتخاباتي و انحصارگرايانه مقطعي ترامپ نيست؛ بلكه اين مسئله در نگراني سردمداران آمريكا از خطر افول اركان قدرت سخت و نرم اين كشور در دهههاي پيش رو ريشه دارد؛ زيرا در پي چندين دهه جنگطلبي و مداخلهجويي فرامنطقهاي آمريكا نه تنها اين كشور مقروضترين دولت جهان شناخته ميشود؛ بلكه نسبت به سال 1945 در بين متحدان خود از كمترين اعتبار سياسي برخوردار است؛ از اين رو بديهي است كه اتخاذ سياست جنگ تعرفهها نه يك جنگ پيشدستانه و مقتدرانه، بلكه تقلايي از سر نااميدي سردمداران آمريكا براي حفظ اقتدار آمريكاست.
عليرضا زارعي/ سال گذشته صالحالصماد، رئيس فقيد شوراي عالي سياسي يمن يك ماه قبل از شهادتش، سال چهارم مقاومت در برابر جنگ تحميلي يمن را سالي متفاوت از سالهاي پيشين توصيف و عنوان كرده بود:
«امسال سال پرتاب موشكهاي بالستيك به سمت عربستان خواهد بود؛ به طوري كه روزانه شاهد پرتاب موشكها خواهيم بود و عربستان هر چقدر سيستمهاي دفاعي خود را فعال كند، از موشكهاي ما در امان نخواهد بود. همانطور كه دشمن حملاتش را شدت داده است، بايد امسال را «سال قاطعيت» بناميم و با تشديد حملات عليه ائتلاف متجاوز آغاز كنيم.»
انصارالله در آغاز تجاوز نظامي با قرار گرفتن در شرايط محاصره كامل يمن از سوي متجاوزان و همچنين حمايت همهجانبه قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي مانند رژيم صهيونيستي، آمريكا و انگليس از ائتلاف نظامي سعوديـ اماراتي دو راهبرد بيشتر در برابر متجاوزان نداشت: راهبرد مقاومت يا راهبرد تسليم. از آنجا كه راهبرد ائتلاف نظامي سعوديـ اماراتي، عقبنشيني انصارالله از مناطق تحت نفوذ خود و تحويل سلاح و به طور كلي سركوب اين جنبش مردمي بود، بدون ترديد در پيش گرفتن راهبرد تسليم از سوي انصارالله علاوه بر اينكه پايان اين جنبش را در پي داشت و ساختار سياسي، اقتصادي و اجتماعي يمن را نيز نابود ميكرد. با توجه به اين واقعيات ملت يمن راه مقاومت را برگزيدند و بر اين اساس انصارالله براي دفاع مشروع از مردم يمن و تغيير معادلات جنگ ضمن ايستادگي در مقابل تجاوز دشمن، بايستي اهداف حياتي و راهبردي دشمن را نيز با هدف بازدارندگي تهديد ميكرد و در اين زمان راهبرد استراتژيك دستيابي، توسعه و عملياتي كردن توانمندي موشكي وارد قاموس نظامي فرماندهان يمني شد.
در پيش گرفتن و عملياتي كردن توان موشكي براي انصارالله دستاوردهاي گوناگوني داشته است. مقاومت يمن از قابليت مهم موشكي خود توانست در برابر تجاوزات سعوديـ اماراتي نسبتاً قدرت بازدارندگي را براي مردم خود ايجاد كند و جنگ را از وضعيت پدافندي و يك طرفه بودن به حالت تهاجمي و آفندي عليه متجاوزان تغيير بدهد.
همچنين توانمندي موشكي انصارالله توانست در جوامع سعودي و اماراتي ايجاد نگراني كند؛ به ويژه در جامعه امارات كه به سبب داشتن موقعيت اقتصادي و سرمايهگذاريهاي خارجي، از نظر امنيتي موقعيت شكنندهاي در برابر حملات موشكي انصارالله دارد. علاوه بر اين، عمليات موشكي انصارالله موجب شد دولت مستعفي منصور هادي تحت فرمان سعودي در آذر ماه سال گذشته انصارالله را به عنوان بازيگر مؤثر و داراي مشروعيت به رسميت بشناسند و يك هفتهاي در استكهلم سوئد به توافقي برسند كه مفاد اين توافق نيز در قطعنامه 2451 شوراي امنيت سازمان ملل تبلور يافت.
افزون بر اين موارد، پرتاپ موشكهاي انصارالله به مراكز حساس و حياتي دشمن به ويژه فرودگاهها، پايگاههاي نظامي و نيروگاههاي برق عربستان علاوه بر اينكه خسارات مالي به اين متجاوزان تحميل كرده و هيمنه عربستان سعودي را به عنوان ثروتمندترين كشور عربي در برابر فقيرترين كشور عربي در شبهجزيره تحقير كرده، ناكارآمدي سامانههاي دفاعي كه با مبالغ كلان از كشورهاي اروپايي و آمريكا خريداري شده را نيز بيش از پيش نمايان كرده است.
دستاورد مهم ديگري كه توانمندي موشكي و عملياتي كردن آن عليه متجاوزان سعودي و اماراتي براي انصارالله داشته، اين است كه توانسته موازنه جنگ را به نفع مردم يمن تغيير دهد. زمزمههاي عقبنشيني تدريجي امارات از شهرهاي مهم و راهبردي يمن در هفته گذشته در اين راستا تحليل ميشود.
در مجموع بايد اشاره كرد كه اهداف و راهبرد مهم پرتاپ موشكهاي بالستيك و به موازات آن عمليات پهپادي از سوي انصارالله عليه مراكز حياتي و راهبردي متجاوزان، توقف تجاوز نظامي دشمنان بوده است؛ زيرا انصارالله در تداوم تهاجم نظامي دشمنان راهي جز توسعه و عملياتي كردن راهبرد موشكي و پهپادي نداشته است و بدون ترديد در آينده نزديك چنين توانمندي ميتواند براي مردم يمن بازدارندگي فعال ايجاد كند.