«حجتالاسلام والمسلمين سيدابراهيم رئيسي» با تأكيد بر اينكه برخورد با فساد مقطعي نيست؛ بلكه به سان موجي فساد را با خود خواهد برد و ادامهدار و مستمر خواهد بود، گفت: «انقلاب اسلامي مطلقاً فساد را نميپذيرد و اجازه نميدهد فساد در هيچ جايي لانه كند. صلاح و ضد فساد بودن در ذات انقلاب اسلامي است و ما در هيچ كجاي نظام اقتصادي، اداري، فرهنگي و سياسي كشور اجازه وجود فساد نميدهيم.»
زبان مذاكره را نميدانند
«عباس عبدي» با استفاده از فرايند امضاي برجام نوشته است: «حتي اگر ترامپ هم نميآمد و كلينتون انتخاب ميشد، باز هم در اجراي برجام دچار مشكل و حتي مشكلات بدتري ميشديم. پرسش اين است كه وثيقه يا ضمانت اجراي تعهدات طرف مقابل نزد ايران چه بود؟ وثيقه ما روشن بود؛ بازگشت تحريمها و قطعنامهها؛ ولي وثيقه آنان چه بود؟ اين وثيقه بايد مبتني بر قدرت باشد. اگر آنان به تعهدات خود عمل نكنند، ما بايد ميتوانستيم كه مقابله به مثل كنيم. به نظرم بسياري از افراد درك درستي از ماهيت روابط بينالملل و سياست واقعگرايانه ندارند و روابط بينالملل را به گفتوگو و صلحخواهي تقليل ميدهند؛ در حالي كه روابط بينالملل در اصل متكي به قدرت است و بس».
21 نفر برابر با 2400 نفر
روزنامه «فرهيختگان» در گزارشي درباره صندوق بازنشستگي نوشت: «مرور اطلاعات افشا شده نشان ميدهد در حالي كه طي سال 1398 ميانگين حقوق بازنشستگان صندوق بازنشستگي كشوري در ماه به حدود دو ميليون تومان (بر اساس اظهارنظر مديرعامل صندوق) هم نميرسد، با اين حال بررسي جزئيات حقوق دريافتي مديران پنج هلدينگ صندوق نشان ميدهد خالص دريافتي (پس از كسر ماليات و حق بيمه، تعهدات و...) 21 عضو هيئت مديره هلدينگها در مجموع بيش از 6/3 هزار ميليارد تومان بوده است. براي تصور درشتي اين رقم كافي است بدانيم با لحاظ حقوق يك ميليون و 517 هزار توماني وزارت كاري در سال 1398 اين ميزان پرداختي به 21 مدير، برابر حقوق و دستمزد 2400 كارگر است.»
طراحي فتنههاي انتخاباتي؟
«عليرضا علويتبار» فعال اصلاحطلب، در يادداشتي در روزنامه «سازندگي» از «لزوم اعتراض» سخن به ميان آورد و نوشت: «به دليل وجود صافيهاي مختلف بر سر راه شركت در رقابت انتخاباتي و به دليل محاصره شدن نهادهاي انتخابي يا مجموعهاي از نهادهاي انتصابي، تقويت بهبودخواهان درون حكومت از طريق صندوق رأي دشوار است؛ اما تجربه نشان ميدهد ممكن است. آنچه زمينه را براي ورود بهبودخواهان به درون حكومت ميگشايد و به آنها امكان اقدام اصلاحي داده و از فلج شدن آنها جلوگيري ميكند، وجود يك جنبش قدرتمند اجتماعي در بيرون از حكومت است. جنبش اجتماعي مستقل از حكومت است، اما لزوماً مخالف و دشمن آن نيست.» وي همچنين تأكيد ميكند: «تاكتيك اصلي جنبشهاي اجتماعي، اعتراض است.»
اروپا ابزار آمريكا
«ولي نصر» در گفتوگو با هفتهنامه آلماني «اشپيگل» اظهار داشت: «ترامپ دليل اصلي بروز بحران اخير در منطقه است... اروپاييها نشان دادهاند كه بخشي از تشكيلات سياست خارجي آمريكا هستند. آنها براي دو سال، ايران را در توافق برجام نگه داشتند؛ اما در مقابل فشارهاي آمريكا مقاومت نكردند. در حال حاضر اين باور رايج در بين ايرانيها وجود دارد كه اروپا در كمپين ترامپ عليه كشورشان همدست بوده است... اروپاييها زمان و انرژي زيادي را براي مذاكره توافق هستهاي برجام اختصاص دادند. بعد از آنكه آقاي ترامپ كشورش را از توافق هستهاي خارج كرد، اروپاييها وعده دادند كه تمام تلاش خود را براي نجات توافق هستهاي انجام ميدهند؛ اما در مقابل فشارهاي آمريكا ايستادگي نكردند.»
بياعتباري ليدر اصلاحات
«صادق زيباكلام» در نامهاي خطاب به خاتمي نوشت: «من مدتهاست كه با بغض و كينه و نفرت بسياري از رأيدهندگان در دو انتخابات اخير آشنا شدهام، ولي باورم نميشد كه نسبت به شما هم اين درجه از بياعتباري و بياعتمادي به وجود آمده باشد. اميدوار باشيم كه فضاي مجازي مصداق «مشت نمونه خروار نباشد»... اي كاش زودتر از اينها آقاي روحاني و فراكسيون اميد را به باد انتقاد ميگرفتيد.»