«پيروز ارجمند» موسيقيدان و آهنگساز با تأكيد بر اينكه دولت بايد در حوزه موسيقي كار كارشناسي جدي انجام دهد گفت: «جريان‌هايي در موسيقي ايران وجود دارد كه سياست‌ها و اقتصاد موسيقي را در كشور راهبري مي‌كنند. دولت و نهادهاي مسئول بايد معضل ميدان‌داري اين جريان‌ها را برطرف كنند.»

نگاهي‭ ‬به‭ ‬ضعف‭ ‬صدا‭ ‬و‭ ‬سيما‭ ‬در‭ ‬انتقال‭ ‬شادي‭ ‬به‭ ‬جامعه

نسيم اسدپور/ نوع نگاه تلويزيون به ايام شادي و برنامه‌هاي عمدتاً تكراري و بدون خلاقيت براي اين ايام سبب شده است تا «ملت ايران را به اينكه بلد نيستند شادي كنند» متهم كنند؛ البته نمي‌توان مقصر اين مسئله را رسانه ملي دانست، بلكه نهادهاي ديگري نيز مسئول هستند؛ اما قطعاً سهم رسانه ملي در شاد نگه داشتن و شاد برگزار كردن اعياد از ديگر نهادهاي فرهنگي بيشتر است.

اين روزها، روزهاي سراسر شادي است؛ اصلاً «از عيد تا عيد» بهترين نامي است كه مي‌توان بر اين ايام گذاشت؛ ايامي كه از عيد بندگي خدا، عيد قربان آغاز و به عيد غدير كه عيد امامت و ولايت است ختم مي‌شود. خيابان‌هاي چراغاني شده، مراسم‌هاي جشن، مولودي‌ها و مداحي‌ها، كادوها و هديه‌ها و عيدي‌ها، همه نشاطي جديد را به جامعه بازمي‌گرداند. اصلاً شادي براي سلامت جامعه امري ضروري است؛ به ويژه اگر از نوع معنوي آن باشد. شادي‌اي كه با شادي اهل بيت پيامبر رحمت و مهرباني رقم بخورد، نور علي نور مي‌شود.

اين شادي در كنار غم‌هايي كه به دليل مصائب وارد شده بر اهل بيت(ع) به دل‌هاي داغ‌ديده شيعيان وارد‌ و موجب غمگيني و حزن قلوب مي‌شود، بي‌اهميت نيست؛ تا جايي كه حضرت امام صادق(ع) فرمودند: «شيعيان ما در شادي‌هاي ما شاد و در حزن و اندوه ما محزون و غمگين هستند»؛ بنابراين شاد بودن در هنگامه شادماني خاندان اهل بيت(ع) را مي‌توان خصلتي از خصائل شيعيان دانست؛ اما آنچه در اين دوران بيش از هر چيز ديگر اهميت دارد، رسانه است. تأثير رسانه در ترويج اين نگاه كه بايد در شادماني‌هاي ائمه اطهار(ع) شاد و در حزن و عزاي‌شان اندوهگين باشيم، انكارناپذير است. در روزهاي عزاي معصومين(ع) برنامه‌هاي متناسب با اين ايام مي‌تواند حال و هواي خاصي به خانه‌هاي‌مان بياورد؛ به طوري كه اگر شرايط حضور در برخي محافل را نداشته باشيم، سعي مي‌كنيم از برنامه‌هاي تلويزيوني استفاده كرده و از قافله عزاداران جا نمانيم؛ اما متأسفانه صداوسيما هرگز نتوانسته براي ايام شادي برنامه‌هاي مناسبي را آن‌طور كه در خور سرور اهل بيت(ع) است، تدارك ببيند.

شايد بتوان گفت تنها برهه‌اي كه رسانه ملي خود را براي شادي در جامعه به صورت ويژه مهيا و آماده مي‌كند ايام نوروز است كه البته آن نيز اهميت ويژه‌اي دارد؛ اما واقعاً اين پرسش مطرح مي‌شود و اين نقد وارد است كه چرا براي ديگر ايام شاد برنامه‌ريزي ويژه‌اي صورت نمي‌گيرد؟

 

اعياد مذهبي؛ فرصت طلايي پيوند شادي و معنويت

عيد نوروز 13 روز و ايام عيد قربان تا غدير نيز حدود هشت روز است. اين ايام را مي‌توان با برنامه‌هاي متنوع پر كرد؛ با سريال‌هاي مناسبتي و با ويژه برنامه‌هاي خاص اين ايام كه از قبل براي آنها تبليغات ويژه در نظر گرفته شده باشد؛ اما متأسفانه آن‌طور كه رسانه ملي براي ايام نوروز و حتي ايام عزا برنامه‌ريزي دارد، براي اين ايام كه موعد شادي و سرور آل‌الله است، برنامه‌اي ندارد؛ حال آنكه در چنين زمانه‌اي كه مردم خسته‌اند و دوست دارند خود را با معنويات آرامش دهند، پيوند ميان شادي و معنويات بهترين دارو و نسخه براي آنان خواهد بود.

براي نمونه امسال هم عيد قربان آمد و رفت؛ اما همچنان بي‌سر و صدا. برنامه‌هاي شاد تلويزيون كم بودند و آنچه مشاهده مي‌شد؛ تكراري بود به گونه‌اي كه صداي اهالي مطبوعات را نيز درآورد و يكي از روزنامه‌هاي پرمخاطب در نقدي به اين موضوع پرداخت و نوشت: «مناسبت‌هاي مذهبي و غيرمذهبي هر سال در تقويم گنجانده شده است؛ ولي انگار رفتار مديران رسانه ملي شبيه كساني است كه غافلگير مي‌شوند. شب دوشنبه كه شب عيد قربان بود، پاي تلويزيون نشستيم. شبكه سه واليبال ايران و روسيه پخش مي‌كرد و شبكه ورزش فوتبال زنده و شبكه نمايش هم فيلم سينمايي «زن بدلي». شبكه‌هاي ديگر برنامه‌هاي ثابت خودشان را داشتند و ميان‌برنامه‌هايي با موضوع عيد قربان پخش مي‌كردند. روز عيد هم كه بازيگران سريال تلخ و سياه «بوي باران» به شبكه يك آمدند و دو فوتباليست پرسپوليس و استقلال هم كل‌كل‌هاي هميشگي‌شان را روي آنتن آوردند. تمام آنچه تلويزيون در روز عيد بزرگش داشت، همين‌ها بود».

اصلاً چه كسي به برنامه‌ريزان و مديران صداوسيما گفته است كه عوامل سريال‌هاي‌شان، آن هم سريال‌هايي كه چنگي به دل نمي‌زنند باز هم براي مردم جذابيت دارند؟ چقدر بايد آنها را در رسانه ملي ببينيم؟

آيا واقعاً خلاقيتي وجود ندارد تا شادي‌ها را به روزتر كرده و جدي‌تر كنند؟ آيا بايد در روز عيد قربان كنداكتور شبكه 5 سيما، فيلمي انتخاب كند كه محصول سال 1382 است؟ يعني فيلمي متعلق به 16 سال پيش! آيا اين از بدسليقگي مدير شبكه نيست؟

روز عيد كه مي‌شود رغبت نمي‌كني تلويزيون را باز كني؛ چون مي‌داني چيزي براي عرضه وجود ندارد؛ از شوها و نمايش‌هاي تكراري گرفته كه پاي ثابت‌شان دوستان رسانه‌اي خودشان است تا همين فيلم‌هاي سينمايي تكراري.

هيچ اشكالي ندارد اگر سريال غم‌انگيز «بوي باران» براي مدتي متوقف شود و پخش آن به روزهاي پس از اعياد موكول شود و به جاي آن، سريالي طنز كنداكتور را پر كند؛ كاري كه در ايامي ديگر مانند نوروز انجام مي‌شود؛ براي مثال دو سال پيش سريال «آنام» را متوقف و سريال نوروزي به جاي آن پخش ‌كردند و بعد از ايام نوروز پخش اين سريال ادامه يافت.

 

به ايده‌پردازان جوان ميدان دهيد

توقع مردم از مديران رسانه ملي اين است كه عزم خود را جزم كرده، اتاق فكري در اين باره تدارك ببينند، كارهاي نو و خلاقانه انجام دهند و از ايده‌پردازان بخواهند ايده‌هاي جديد بدهند و حتي از ايده‌پردازان جوان دعوت كنند تا قسمتي از كار را برعهده بگيرند. گاهي در همين برنامه‌هاي تكراري آن چنان لودگي به جاي شادي اشتباه گرفته مي‌شود كه ترجيح مي‌دهيم اصلاً به آن نپردازند. از برخي اجراهاي سطح پايين گرفته تا موسيقي‌هاي بي‌محتوا و غيرمتناسب با ماهيت معنوي اعياد و امثال آن.

عيد قربان كه گذشت و عيد غدير هم در پيش است و چه اعيادي بالاتر از اين‌ها؛ اما متأسفانه در روزهاي گذشته كمتر شاهد كنداكتور ويژه اين ايام بوده‌ايم. پس از ايام محرم و صفر كه ايام ماه ربيع‌الاول، ماه شادي اهل بيت(ع) است فرامي‌رسد و مناسبت‌هايي مانند آغاز امامت و ولايت حضرت ولي‌عصر(عج) و ميلاد با سعادت پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد مصطفي(ص) و فرزند گرامي‌اش حضرت امام جعفر صادق(ع) در آن وجود دارد و فرصت‌هاي نابي براي جشن و سرور شيعيان و ارادتمندان آن عزيزان پيش خواهد آمد، بهتر است اين فرصت‌ها را قدر بدانيم.

در يك خانواده به ويژه خانواده‌اي كه با مشكلات فراوان دست و پنجه نرم مي‌كند، بيش از هر چيز شادي و شادابي و نشاط توصيه مي‌شود، چه برسد به كشوري كه دل روي دل امامان معصوم خود گذاشته‌ و قلب مردمش آماده است تا در شادي آنها غم‌هاي روزگارشان را فراموش كنند و به مدد آنان نگاه بدوزند و از طرفي شريك روز شادي امامان‌شان هم باشند.

ليلا وطنخواه / پرسش: من با همسرم اختلاف نظر و سليقه دارم و اصلاً ارتباط خوبي با يكديگر نداريم؛ لطفاً براي استحكام خانواده و پيشگيري از جدايي راهنمايي بفرماييد.

پاسخ: سلام پرسشگر عزيز، يكي از بهترين راهكارها براي بهبود رابطه زوجين، گفت‌وگو كردن است. همان‌طور كه در ابتداي آشنايي براي امر ازدواج، طرفين به صحبت كردن نياز دارند تا به تفاهم و نقاط مشترك برسند، در ادامه و براي استحكام زندگي مشترك خود نيز نيازمند گفت‌وگو (در جهت شناخت روحيات و انتظارات طرف مقابل و رفع سوءتفاهمات و...) هستند. بنابراين زوجين بايد در روز يا در هفته تاريخ مشخصى را به مدت 90 دقيقه براى گفت‌و‌گو كردن درباره امور و مشكلات و به اصطلاح درد دل كردن با همسرشان اختصاص دهند. طبق «قانون گفت‌وگو» از پيش بايد زماني مشخص را در نظر بگيرند كه در صورت محقق نشدن زمان مقرر اول، در تاريخ دوم گفت‌وگو صورت بگيرد. در ضمن زمان 90 دقيقه مي‌تواند در قالب يك جلسه يا دو جلسه 45 دقيقه‌اي باشد و طرفين آن را جدي بگيرند. شايسته است مفاد قانون گفت‌وگو به شرح ذيل رعايت شود:

ـ در اين گفت‌وگو زوجين يك ربع، يك ربع صحبت مي‌كنند و ديگري هنگام صحبت طرف اول، صحبت نمي‌كند؛ بلكه با صبر و تحمل پس از اتمام صحبت همسرش، صحبت‌ها و دغدغه‌ها و درد دل‌هايي را كه در طول هفته داشته، مطرح مي‌كند. البته در اين گفت‌وگو نبايد سرزنش و ملامت يكديگر صورت گيرد و زوجين بدون قضاوت و داوري نظرات خود را با اين ادبيات و جملاتي چون احساس مي‌كنم، اين‌طور به نظر مي‌رسد و... مطرح كنند.

ـ هر يك از زوجين، بايد ديگرى را نزديك‌ترين و محرم‌ترين فرد دانسته و او را حامى و پشتيبان خود بداند.

ـ با يادگيرى مهارت‌هاى ارتباطى و فعالانه، از جمله به حرف‌هاى يكديگر گوش كردن، احترام گذاشتن به نظرها و عقايد يكديگر و مشورت كردن، مي‌توان روابط خود را بهبود بخشيد .

ـ هنگام اختلاف نظر يا سليقه به جاى سرزنش كردن يكديگر يا تفسير نادرست داشتن، براي شناسايى مسئله و يافتن راه‌حل آن حركتي كرده و در صورت لزوم از مشاوره افراد با تجربه و متخصص استفاده كنيد.

ـ براى كسب امنيت روانى و عاطفى در روابط زناشويى، در گفت‌وگوي خود صداقت، پذيرش، سعه‌صدر، انصاف و اعتماد متقابل را در صدر قرار دهيد .

ـ در صورت بروز هرگونه سوء‌تفاهم و سوء‌برداشت، در نخستين فرصت ممكن به كمك قانون گفت‌وگو به حل و فصل آن همت بگماريد تا به فرايندى مخرب تبديل نشود .

چنانچه گفت‌وگو طبق قانون خودش و رعايت مفاد آن پيش برود، به هدف مطلوب نزديك مي‌شويم.

طرح پرسش: 3000990033

ندا كرمانشاهي/ عيد غدير كه مي‌آيد، بهانه‌اي است تا كمي بيشتر به غفلت خود در زمينه شناخت اميرالمؤمنين(ع) بينديشيم، مولايي كه خود را شيعه و شيفته‌اش مي‌دانيم. هر چند نمي‌توان آن حضور هميشگي حاضر را تمام و كمال درك كرد، اما اينكه چقدر در اين راه تلاش كرده‌ايم، خود پرسشي است كه پاسخش مي‌تواند موجب عذاب وجدان و سرزنش‌مان شود. البته اين كوتاهي، هم متوجه تك‌تك ماست و هم متوجه كساني است كه سكان فرهنگي كشور را به دست گرفته‌اند؛ براي نمونه در اين زمينه مي‌توان به غفلت از كتابي اشاره كرد كه يكي از معتبرترين كتاب‌ها در راستاي شناخت واقعي از غدير و امام علي(ع) است؛ اما آن طور كه بايد و شايد براي عموم مردم شناخته شده نيست. بنابراين در اين يادداشت تصميم گرفتيم بسيار مجمل اين كتاب را معرفي كنيم.

«الغدير» يكي از اصلي‌ترين كتاب‌هايي است كه حقانيت امام علي(ع) را بيش از پيش به اثبات رسانده است. اين كتاب دست‌رنج و ثمره تلاش‌هاي عالمي است كه روزي 17 ساعت وقت خود را براي تأليف آن اختصاص داده است. علامه اميني براي تحرير و تأليف اين كتاب زحمت سفرهاي فراواني را به جان خريد و به گفته خودش براي نوشتن الغدير از «باء» بسم ‌الله تا «تاء» تمّت 10 هزار جلد كتاب را خوانده و به 100 هزار جلد كتاب مراجعات مكرر داشته‌‌ است.

اين كتاب كه به تعبير رهبر معظم انقلاب مهجور مانده است، بيش از 50 سال است كه تدوين شده و در تمام اين مدت به گفته كارشناسان، هنوز كسي نتوانسته است براي الغدير حتي صفحه‌اي ردّيه يا نقدي قابل اعتنا بنويسد.

البته واقعيت اين است كه اين كتاب بيش از اينكه عمومي باشد، مورد استقبال محققان و پژوهشگران قرار مي‌گيرد و اين در حالي است كه نياز است مطالب اين كتاب به گونه‌اي همگاني‌تر براي شناخت امام علي(ع) در دسترس عموم قرار بگيرد، البته در اين ميان تلاش‌هايي در راستاي استفاده بيشتر مردم از الغدير صورت گرفته است.

«حجت‌الاسلام محمدحسن شفيعي‌شاهرودي» استاد حوزه و مؤلف كتاب «گزيده الغدير» كه در بيش از يك ميليون نسخه منتشر شده در اين باره مي‌گويد: «اين منبع غني براي شيعه فراهم شده است. لكن در طول اين چهل‌ـ پنجاه سالي كه الغدير منتشر شده مهجور مانده است.» وي در ادامه درباره علت مهجور بودن «الغدير» مي‌گويد: «حجيم بود و نگارش عربي در اين زمينه مؤثر بوده است. لذا اين منبع غني به كتابخانه‌ها و بعضي از سخنراني‌ها منحصر شده بود. به همين خاطر هم ما كار علمي روي الغدير را شروع كرديم تا در دسترس توده مردم باشد.»

نبايد به كارهايي كه تاكنون درباره شناخت كتاب الغدير انجام شده، بسنده كرد؛ بلكه بايد تدابيري انديشيد تا مطالب اين كتاب بيش از قبل در دسترس عموم مردم قرار بگيرد و اين شايد از ضروري‌ترين كارهاي فرهنگي است كه در كشوري شيعه بايد در رأس همه فعاليت‌هاي فرهنگي قرار بگيرد.

تأليف و معرفي كتاب‌هايي كه مطالب الغدير را به زباني ساده‌تر بيان كنند و همچنين راه‌اندازي پويش‌هايي مرتبط، وظيفه نهادها و ارگان‌ها و مؤسسات فرهنگي است، فراتر از اين در كتب مدارس، الغدير بايد به نوجوانان معرفي و شناسانده شود تا نوجوانان نيز بيش از پيش با آن آشنا شوند.