تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱۳۸۸ - ۰۹:۲۴  ، 
کد خبر : ۱۰۰۷۷۴

کلاهبرداری در تاریکی

حسین شریعتمداری

استاد مطهری می فرمود «اشاعره در تاریکی کلاه معتزله را برداشتند» و داستان این کلاهبرداری شنیدنی و درس آموز است. «اشاعره» و «معتزله» دو گروه و نحله کلامی در میان اهل سنت بودند که ضمن اعتقاد به اسلام و انجام آداب و تکالیف دینی، در برخی از مباحث کلامی نظیر «استقلال عقل»، «حسن و قبح ذاتی اعمال» و مفاهیم دیگری از این دست با یکدیگر اختلاف نظر داشتند. این تفاوت دیدگاه به صف بندی آنان در برابر هم و درگیری و مجادله گسترده منجر شده بود.
و اما... «اشاعره» در اوایل قرن سوم هجری و در اوج درگیری و مجادله با معتزله، دست به یک ترفند زده و نام خود را «اهل حدیث» نهادند. این نامگذاری باعث شد که شماری از عوام، طیف مقابل اشاعره، یعنی معتزله را جماعتی بی اعتقاد به احادیث تلقی کنند! و حال آن که مسئله مورد اختلاف اشاعره و معتزله کمترین ارتباطی به اعتقاد یا عدم اعتقاد آنان به احادیث یا سنت نبوی(ص) نداشت و به قول استاد مطهری، معتزله نه فقط به احادیث کم اعتناء نبودند، بلکه در مقایسه با اشاعره، از اعتقاد راسخ تری نسبت به احادیث و سنت نبوی(ص) برخوردار بودند و...
سوء استفاده از «نام»ها و «نشانه »ها و یا به بیان استاد مطهری «کلاهبرداری در تاریکی» منحصر به اشاعره نبوده است و پیش از آنها نیز اینگونه ترفندها سابقه داشته است و صدالبته بعد از آنان هم... انتخاب تابلوی «اصلاح طلب» از سوی احزاب و گروههایی که اکثر آنان اعتقادی به اصلاحات نداشتند و در همان حال اتهام «محافظه کار» به کسانی که کمترین نشانه ای از محافظه کاری در بینش و منش اکثر آنها دیده نمی شد، از جمله همین کلاهبرداری ها طی دهه اخیر در عرصه سیاسی کشورمان است و...
این روزها، همزمان با تهدیدهای آمریکا و اروپا علیه ایران اسلامی و در حالی که احتمال صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد با هدف تحریم کشورمان قوت بیشتری گرفته است برخی از احزاب و گروه های سیاسی می کوشند، تن دادن به سازش در مقابل آمریکا و متحدانش و چشم پوشی جمهوری اسلامی ایران از حق مسلم و قانونی خود در برخورداری از فناوری صلح آمیز هسته ای را در پوشش «خردورزی» توجیه کرده و قابل قبول معرفی کنند و این سؤال را بی پاسخ می گذارند که مگر مقاومت و ایستادگی در برابر باج خواهی و زورگویی آمریکا و متحدانش مفهومی غیر از «خردورزی» دارد؟ و توضیح نمی دهند که اگر خردورزی مورد نظر آقایان ترجمان دیگری از سازش و تسلیم پذیری است، چرا واژه ها را جابه جا می کنند و «زنگی» را به وارونگی «کافور» می نمایانند؟!
روز شنبه، یکی از روزنامه های مدعی اصلاحات با اشاره به شرایطی که این روزها پرونده هسته ای کشورمان با آن روبروست و ضمن تأکید بر حق قانونی ایران در برخورداری از فناوری صلح آمیز هسته ای، به طور تلویحی، تصمیم کنونی مسئولان هسته ای کشورمان برای ایستادگی و مقاومت در برابر باج خواهی حریف را رفتاری بدون محاسبه نامیده و نوشت «در چنین شرایط بغرنجی سیاستمداران هوشمند و خردورز در دوراهی شعارهای حماسی و رفتارهای بدون محاسبه و یا اتخاذ زیرکی در تصمیم و اتخاذ روش های پیچیده، تن به دومی می دهند، زیرا تن دادن به نازل ترین و یا شناخته شده ترین روش های مقاومت، کار سختی نیست.مهم استفاده از ظرافت ها و تکنیک های غریبی است که فرجام بخش معادله نهایی باشد.»
این عبارت و نمونه های مشابه آن را این روزها در برخی از مطبوعات مدعی اصلاحات و یا شخصیت های سیاسی وابسته به جبهه مزبور به فراوانی می توان یافت.
اگرچه اینگونه تحلیل ها ظاهری مصلحت اندیشانه دارند ولی در این باره، اشاره به نکاتی ضروری است.
1- مروری گذرا بر چالش هسته ای 3ساله ایران کمترین تردیدی باقی نمی گذارد که جمهوری اسلامی ایران برای جلب اعتماد آژانس بین المللی و اثبات صلح آمیز بودن فعالیت هسته ای خود از هیچ کوششی دریغ نکرده و به تمامی خواسته های آنان - هرچند غیرقانونی و فراتر از مفاد NPT و پادمان های مربوطه- تن داده است.
ایران در نشست اکتبر 2003 تهران، به طور داوطلبانه غنی سازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد و پس از آن در توافقنامه پاریس، علاوه بر غنی سازی اورانیوم، سایر فعالیت های هسته ای خود، از جمله UCF اصفهان، قطعه سازی سانتریفیوژها و... را نیز داوطلبانه متوقف کرد و در همان حال اجرای پروتکل الحاقی 2+93 را بی آن که به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد پذیرفت و به بازرسان آژانس اجازه داد از تأسیسات هسته ای کشورمان به طور سرزده- از هر مکان و در هر زمان-بازرسی به عمل آورند و همزمان بیش از 1000 صفحه اسناد هسته ای ایران را به آژانس بین المللی انرژی اتمی تسلیم کرد. در مذاکرات فشرده و پی درپی با سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان حضور یافت و... علی رغم تمامی این همکاری نزدیک و فراتر از قوانین و ضوابط مربوطه، پرونده هسته ای کشورمان کماکان در دستور کار شورای حکام آژانس قرار داشت. در اجلاس پاریس غربی ها از ایران تضمین های عینی - OBJECTIVE GUARANTEES-خواستند که فعالیت هسته ای ایران به سوی تولید سلاح نرود و در مقابل قرار شد تضمین های قطعی -FIRM GUARANTEES- بدهند که در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، تکنولوژیک و امنیتی با تهران همکاری کنند. اما 3ماه بعد در نشست لندن با صراحت اعلام کردند که مقصود آنها از «تضمین عینی» دست کشیدن ایران از فعالیت هسته ای است و...
بعد از اجلاس لندن که ایران اسلامی تمامی همکاری ها و همراهی های فراقانونی خود- از جمله تعلیق کامل فعالیت های هسته ای و اجازه بازرسی های سرزده و...- را بی نتیجه یافت و نظر صریح و باج خواهانه آمریکا و متحدانش را مبنی بر محرومیت جمهوری اسلامی ایران از فن آوری صلح آمیز هسته ای- که در تضاد آشکار با مفاد NPT بود- دریافت کرد. فاز جدید در تعامل با آژانس آغاز شد و به عنوان اولین گام فعالیت UCF اصفهان را از تعلیق داوطلبانه خارج کرد. این رخداد در دوران دولت آقای خاتمی اتفاق افتاد و اگر امروزه، برخی از طرفداران و دست اندرکاران دولت موسوم به اصلاحات، آن اقدام را «نسنجیده» دانسته و خردورزانه تلقی نمی کنند باید خودرا به اجتناب از خردورزی متهم کنند. اما، واقعیت آن است که جاده دیپلماسی خارجی «یک طرفه» نیست و هنگامی که همکاری و همراهی با حریف نتیجه ای غیر از اصرار آنان بر باج خواهی نداشته باشد، خردورزی در پرهیز از باج دادن است، یعنی آنچه امروزه مسئولان پرونده هسته ای کشورمان با صلابت دنبال می کنند.
2-در گرماگرم جنگ تحمیلی، نهضت آزادی با صدور اطلاعیه ها و بیانیه های مفصل و پی درپی نسخه تسلیم می پیچید. این بیانیه ها، قبل از انتشار در داخل کشور، در اختیار رادیوهای بیگانه قرار می گرفت و بلافاصله از سوی اداره استخبارات ارتش بعثی به عربی ترجمه شده و در پادگان های نظامی عراق برای روحیه بخشیدن به ارتش این کشور توزیع می گردید. در تمامی این اطلاعیه ها و بیانیه ها یک فرمول واحد به چند بیان متفاوت ترویج و تبلیغ می شد. مضمون این فرمول که نهضتی ها در نشست های داخلی خود از آن تحت عنوان دکترین «شیر و آهو» یاد می کردند این بود که «آهو در مقابل شیر چاره ای جز فرار ندارد و همانگونه که حمله شیر برخاسته از خوی طبیعی و غریزه درندگی اوست و قابل ملامت نیست، فرار آهو از مقابل شیر نیز اقدامی سنجیده و قابل تحسین است.»!... و این، یعنی تن دادن به ظلم، پذیرش ذلت و تسلیم شدن در برابر درندگان بین المللی و...
اکنون باید از آقایانی که این روزها علی رغم تعامل سه ساله ایران با حریف و پاسخ باج خواهانه آمریکا و متحدانش به این تعامل، هنوز هم ایستادگی و مقاومت در برابر خواست غیرقانونی و ذلت بار دشمن را در پوشش واژه های عوام فریبانه ای نظیر «خردورزی» و «عقل گرایی» توجیه می کنند، پرسید اگر منظورتان از خردورزی، تسلیم شدن و ذلت پذیری است، در کجای دنیا و در کدام مشرب سیاسی، تن دادن به ذلت را خردورزی می نامند؟ و اگر اینگونه نیست، پس منظورتان از خردورزی چیست؟
3- و بالاخره، به نظر می رسد، تحلیل ها و اظهارنظرهایی از این دست در پی دشمنی های کور برخی از گروهها و احزاب سیاسی نسبت به دولت اصولگرا مطرح می شود و مقصود از آن، ارائه تصویری از دولت است که در آن «خردورزی» جایی ندارد! یعنی دقیقاً ادامه همان توهم پراکنی که اقدامات و تصمیم های دولت را فاقد پشتوانه کارشناسی معرفی می کنند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات