تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۳۸۸ - ۱۱:۴۰  ، 
کد خبر : ۱۲۴۴۴۵

اصل 44 در صنعت نفت

نویسنده: علی صادقی

بر اساس اصل 44 قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران، کلیه فعالیت‎های اقتصادی کشور در سه دهه، بر سه رکن دولتی، خصوصی و تعاونی شکل گرفت. دولت توسعه و مدیریت صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانک‎داری، بیمه، تأمین نیرو، سدها، شبکه‎های بزرگ آب‎رسانی، رادیو و تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه‎آهن و صنایعی از این دست را به‎عهده گرفت و نقش دو بخش تعاونی و خصوصی نیز در حد مکمل فعالیت‎های اقتصادی دولت تفسیر شد. اما پس از ابلاغ بند «ج» سیاست‎های کلی نظام در اصل 44 قانون اساسی توسط مقام معظم رهبری، با هدف شتاب بخشیدن به توسعه اقتصادی کشور مبتنی بر اجرای عدالت اجتماعی و فقر‎زدایی در چارچوب چشم‎انداز بیست‎ساله کشور، نقش دولت به‎جز برخی فعالیت‎های خاص از حاکمیت و مالکیت به سیاست‎گذاری، هدایت و نظارت تغییر داده شد. بر این اساس، واگذاری 80 درصد از سهام بنگاه‎های دولتی مشمول صدر اصل 44 به بخش‎های خصوصی، شرکت‎های تعاونی سهامی عام و بنگاه‎های عمومی غیردولتی، مجاز اعلام گردید.
در این بین از زمان شروع واگذاری‎ها در صنعت نفت، شرکت‎هایی چون پالایشگاه اصفهان، شرکت پترو ایران، شرکت پترو پارس و چندین شرکت دیگر از طریق فروش در مزایده و یا عرضه سهام در بورس، تمام و یا بخشی از سهام آن‎ها واگذار شدند. اما بنا به‎دلایلی که توجیه آن قدری مشکل است، مزایده پترو ایران به‎دلیل اعتراض شرکت ملی نفت ایران متوقف شد و مزایده پترو پارس نیز به‎جهت برخی ابهامات در جریان برگزاری مزایده باطل شد. شرکت حفاری شمال از چند ماه قبل، آماده واگذاری است و برخی شرکت‎های مشمول نیز با ادغام در شرکت‎های دیگر از لیست واگذاری حذف شده‎اند. در مجموع، به‎نظر می‎رسد صنعت نفت در مسیر اجرای سیاست‎های اصل 44 می‎بایست با جدیت و توجه بیشتری وارد عرصه شود. البته عدم موفقیت در سرعت بخشیدن در روند واگذاری‎ها، دلایل و مستنداتی دارد که در ادامه به بخشی از آن‎ها اشاره می‎شود.
رهبر معظم انقلاب در زمان ابلاغ مصوبه، به شکل قاطع، به توجه جدی مسئولین و مرتبطین با موضوع، به برخی از الزامات واگذاری نیز تأکید فرمودند؛ از جمله آن‎ها می‎توان به مسایلی چون توجه علمی به تنظیم بازار و قیمت‎گذاری محصولات بر اساس قانون تجارت، کارشناسی همه‎جانبه واگذاری شرکت‎های مشمول اصل 44 (به تعبیری بررسی همه جانبه ریسک‎های واگذاری) ارتقای توان مدیریتی کشور از طریق جذب مدیران باتجربه و متخصص و کارآمد و همچنین واگذاری سهام از طریق بورس و به‎کار‎گیری مکانیزم‎های بازار سرمایه اشاره کرد.
اما همان‎طور که عنوان شد، از مهمترین موضوعاتی که می‎بایست در واگذاری‎ها به آن توجه کرد، بحث مدیریت ریسک بنگاه‎های مشمول اصل 44 است. در این نوشتار، سعی خواهد شد با ورود به صنعت نفت، از نگاه تخصصی، ریسک‎های محتمل واگذاری شرکت‎های تامین کننده زنجیره ارزش صنعت نفت را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
پس از ابلاغ اصل 44 به دولت نهم، در وزارت نفت نیز به‎مانند دیگر ارگان‎های دولتی، کمیته‎های سیاست‎گذاری و راهبری متشکل از مدیران ارشد در سطح وزارتخانه و همچنین چهار شرکت اصلی تشکیل شد و براساس نتایج اولیه مطالعات این کمیته‎ها، فرآیند واگذاری‎ها در سه مرحله برنامه‎ریزی و آماده سازی، توان‎مندسازی برای واگذاری و همچنین نظارت بر حسن واگذاری، نهایی گردید.
به‎طور کلی می‎توان وظایف و فعالیت‎های وزارت نفت را به سه دسته کلی فعالیت‎های پایین دستی مانند کارخانجات و مجتمع‎های پتروشیمی، فعالیت‎های میان دستی مانند خطوط لوله انتقال نفت و گاز و پالایشگاه‎ها و همچنین فعالیت‎های بالادستی مانند توسعه میادین نفتی و گازی تقسیم‎بندی کرد. اما پیاده‎سازی واگذاری‎ها، در بخش‎های اول و دوم و به تعبیری واگذاری واحد‎های پایین‎دستی و میان‎دستی به‎دلیل این‎که به‎طور حتم با افزایش بهره‎وری و کارایی واحد‎ها همراه خواهد بود، بسیار ضروری و حیاتی به‎نظر می‎رسد. هرچند در واگذاری شرکت‎هایی که در این دو بخش دسته‎بندی می‎شوند نیز بررسی نکات ذیل بسیار مهم به‎نظر می‎رسد.
بر اساس گزارش‎های رسمی از جمله گزارش‎های مرکز پژوهش‎های مجلس، در صورت لحاظ قیمت‎های منطقه برای تحویل خوراک، واحد‎های پتروشیمی و پالایشگاهی جزو زیان‎ده‎ترین شرکت‎های دولتی هستند، لذا تعیین تکلیف سوالات ذیل قبل از واگذاری مهم به نظر می‎رسد:
اول آن‎که استراتژی واگذاری در این بخش براساس کدام اصول علمی مورد قبول در بازار سرمایه تدوین شده است و ملاک این‎که فلان پتروشیمی و یا پالایشگاه از طریق بورس عرضه شود و یا مزایده، چیست؟
دوم آن‎که وضعیت نیروی انسانی شاغل در این شرکت‎ها که اغلب هم از کارکنان رسمی وزارت نفت هستند، چگونه خواهد بود؟
در نهایت این‎که قرارداد تحویل خوراک به این واحد‎ها بر اساس چه قیمتی و تا چه سالی تعهد‎آور خواهد بود و آیا اساسا مکانیزمی برای این مسئله ‎اندیشیده شده است؟
اما چالش جدی‎تر که موضوع بحث این نوشتار نیز هست، ریسک واگذاری‎ها در بخش واگذاری شرکت‎های موثر بر فعالیت‎های بالادستی و به تعبیری بنگاه‎های مؤثر بر تولید نفت و گاز کشور است. با توجه به این مطلب که زنجیره ارزش شرکت ملی نفت ایران مشتمل بر حلقه‎های اکتشاف، توسعه، تولید و بهره‎برداری، انتقال و ذخیره‎سازی و بازاریابی و فروش است، آیا اخلال در این زنجیره، مجموع فعالیت‎های این شرکت که تأمین‎کننده 70 درصد از ذخایر ارزی کشور است را تحت‎الشعاع قرار نمی‎دهد؟ در شرایطی که شرکت‎های بزرگ بین‎المللی در بخش بالادستی در حال ادغام با یکدیگر هستند و استراتژی تکمیل زنجیره ارزش را پی‎گیری می‎کنند، آیا واگذاری شرکت‎هایی چون شرکت ملی حفاری، منطقی به نظر می‎سد؟
آن‎چه که موجبات ایجاد دغدغه و نگرانی را در بین کارشناسان حوزه نفت و گاز کشور فراهم کرده است، عدم رعایت یک‎پارچگی مدیریت چرخه تولید، انتقال و صادرات از یک‎سو و احتمال شتابزدگی و عدم دقت کافی در پی‎گیری پیاده‎سازی این اصل مبارک از سوی دیگر است. آن‎چه که در سال‎های قبل نیز به کرات تکرار شد و برخی تصمیمات به‎دور از فضای کارشناسی، اجرایی گردید و ما امروز اثرات و تبعات آزاردهنده آن تصمیمات را در بخش‎های مختلف، مشاهده می‎کنیم.
بنابراین، دقت در انتخاب شرکت‎های قابل واگذاری و بررسی تبعات واقعی آن و مدیریت ریسک‎های موجود، اتخاذ استراتژی درست برای واگذاری این دست شرکت‎ها، الزام شرکت‎های مشمول به تدوین استراتژی خود پس از واگذاری و اطلاع‎رسانی شفاف و صحیح به پرسنل شاغل در شرکت‎های مشمول و فرهنگ‎سازی و ایجاد امید به پیشرفت در صورت واگذاری صحیح شرکت‎ها و مواردی از این دست، از جمله بسترسازی‎هایی خواهد بود که اساس اجرای اصل 44 را متأثر از خود خواهد ساخت.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات