تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۸۸ - ۰۷:۲۵  ، 
کد خبر : ۱۲۵۰۱۰

ایران ، آمریکا و مسئله هسته‌ای


دکتر ابراهیم یزدی / وزیر اسبق خارجه ایران
۱- کوشش های دیپلماتیک آرام آرام موضوع هسته ای را به یک مرحله حساس و سرنوشت سازی رسانیده و فرصت هایی را برای عبور از این بحران به نفع منافع و امنیت ملی ایران و صلح و آرامش منطقه فراهم ساخته است. بی توجهی یا کم توجهی به حساسیت شرایط کنونی ممکن است موجب از دست رفتن فرصت ها و بروز مخاطرات جدی شود.به دنبال یک تفاهم و توافق چندجانبه میان آژانس بین المللی انرژی هسته ای، اتحادیه اروپا، روسیه، چین و آمریکا بسته ای از پیشنهادها به ایران ارائه و به موجب آن از ایران خواسته شده است که غنی سازی اورانیوم را متوقف سازد. در برابر به ایران به عنوان مشوق، وعده داده شده است که تحریم فروش هواپیماهای مسافری به ایران لغو شود، عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی تسریع و تصویب شود، همکاری با ایران برای جایگزین کردن تاسیسات تولید آب سنگین (اراک) با تولید آب سبک، ارائه تضمین های امنیتی به ایران از سوی کشورهای گروه ۱+۵ و غنی سازی مشترک با ایران در خاک روسیه. یک نظر دیگر هم در جامعه جهانی به وجود آمده است که برای حل بحران هسته ای مذاکره رودررو میان ایران و آمریکا ضروری است. مقامات مسئول در ایران مجموعه پیشنهادها را مثبت تلقی کرده اند و آمادگی ایران را برای مذاکره با آمریکا بدون هیچ قید و شرطی، چه به صورت مستقیم میان دو کشور و چه در هیات های دیگر از جمله گروه ۱+۵ پذیرفته اند. دولت آمریکا مذاکره با ایران را به توقف غنی سازی اورانیوم توسط ایران مشروط ساخته است.
۲ - به موجب اظهارات مقامات مسئول کشورمان، ایران به فناوری تبدیل سنگ معدن اورانیوم به کیک زرد (در اصفهان) و غنی سازی آن در نطنز دست یافته است. یکی از اهداف ایران در گفت وگو با آژانس بین المللی انرژی هسته ای و کشورهای اروپایی، به دست آوردن زمان برای ادامه تحقیقات هسته ای با هدف بومی کردن فناوری غنی سازی اورانیوم و تولید سوخت هسته ای برای نیروگاه بوشهر بوده است. به نظر می رسد این هدف اکنون تحقق پیدا کرده است. اما از آنجا که روسیه ساخت نیروگاه هسته ای بوشهر را به اتمام نرسانیده و تحویل نداده است، ایران محلی برای مصرف اورانیوم غنی شده ندارد، جز این که آنها را برای مصرف آینده در نیروگاه بوشهر، هر زمان که تحویل داده شود، ذخیره کند. بنابراین ایران می تواند دستاورد خود را برای توسعه و تکمیل فناوری هسته ای تثبیت کند. اما اقدام ایران باید مشروط به این باشد که آژانس بین المللی، ایران را به عنوان یک کشور هسته ای به رسمیت بشناسد. به طوری که تغییرات احتمالی در مقررات ان پی تی شامل ایران نشود. هم اکنون در میان کشورهای اصلی دارنده فناوری هسته ای مذاکراتی برای ایجاد یک باشگاه هسته ای انحصاری با عضویت ده کشور هسته ای در جریان است. به نظر «کارشناسان رهیافت هسته ای چندجانبه» (ام ای ان) این احتمال وجود دارد که در صورت تشکیل یک باشگاه هسته ای انحصاری، به حقوق غیرقابل انکار کشورهای عضو ان پی تی در تحقیق ،توسعه و استفاده از انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز لطمه وارد شود. آنچه تاکنون کشورهای ۱+۵ و حتی غیرمتعهدها گفته اند، تاکید بر حق ایران در دستیابی به فناوری هسته ای است. اما این حقی است که همه اعضای ان پی تی دارند. اگرچه برخی از اعضای ان پی تی کشور هسته ای محسوب نمی شوند، اما ایران سرمایه گذاری عظیمی برای تاسیسات هسته ای خود کرده است. توافق ایران با آژانس باید به صورتی باشد که حق ایران در استفاده از این تاسیسات از بین نرود.
اگرچه اعضای ان پی تی، از جمله ایران حق دارند از معاهده خارج شوند، اما برای کشوری مثل ایران خروج از ان پی تی با هزینه های بسیار سنگینی همراه خواهد بود. بنابراین حل مسئله کنونی نباید براساس از این ستون به آن ستون فرجی است، موقتی باشد. هزینه ادامه بحران یا تکرار آن معادل است با از دست دادن فرصت ها برای سر و سامان دادن به برنامه های توسعه و ادامه توسعه نیافتگی. حل بحران هسته ای و به دنبال آن بحران و تنش در روابط خارجی به صورت نهایی و همه جانبه و نه موقتی و مقطعی نکته ای است که باید در راس توجهات و اولویت های تصمیم گیرندگان قرار بگیرد. نکته دیگر توجه به مشوق های پیشنهادی و ارائه پیشنهادهای تکمیلی است. در حالی که رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان از بسته پیشنهادها استقبال کرده و آن را گامی مثبت تلقی کرده اند و این به جای خود واکنشی دیپلماتیک محسوب می شود، اما توجه به چند نکته ضروری است. اول این که برخی از پیشنهادهای تشویقی ماهیت یا ارزش تاکتیکی دارند نه استراتژیک. از آن جمله است لغو تحریم فروش هواپیماهای مسافربری به ایران. اگرچه ناوگان هوایی ایران به علت تحریم ها دچار ضعف های جدی و هزینه ساز است و فروش هواپیما این مشکل را برطرف می سازد اما اولاً یک معامله پرسود تجارتی برای فروشندگان هواپیماها نیز است. ثانیاً هیچ تضمینی وجود ندارد که ایران در آینده نه چندان دور با تحریم فروش قطعات یدکی هواپیماها روبه رو نشود. تعهد و تضمین فروشنده به تامین قطعات یدکی، در وضعیت روابط ایران با دنیای غرب کافی به نظر نمی رسد. برخی از پیشنهادهای تشویقی، نظیر پذیرش ایران به عضویت در سازمان تجارت جهانی، اگرچه علی الاصول مثبت هستند، اما در وضعیت کنونی اقتصاد ایران، به خصوص با توجه به نامه اخیر ۵۰ کارشناس برجسته اقتصادی ایران معلوم نیست پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی یک امتیاز است یا یک وام برای تعمیق و تشدید بحران اقتصادی و مزید بر نگرانی های برشمرده شده در نامه کارشناسان اقتصادی ایران. یکی دیگر از مشوق ها که توسط گروه ۱+۵ نیز پذیرفته شده است، پیشنهاد روسیه مبنی بر «غنی سازی مشترک با ایران در خاک روسیه» است. (وزیر امور خارجه روسیه، گزارش مهر، شرق ۲۷/۳/۸۵) فهم دلایل اصرار روسیه بر پذیرش این پیشنهاد چندان مشکل نیست. اما چرا باید ایران به رغم میلیاردها دلاری که در تاسیسات هسته ای خود سرمایه گذاری کرده است مجدداً در تاسیسات غنی سازی اورانیوم در خاک روسیه سرمایه گذاری نماید؟ به خصوص که سابقه روسیه در همکاری با ایران چندان مطلوب نیست. روسیه تعهدات خود را در مورد نیروگاه هسته ای بوشهر به انجام نرسانیده است. ایران به جای این پیشنهاد باید بر طرح قبلی خود، مبنی بر مشارکت کشورها و شرکت های غربی در غنی سازی ایران اصرار بورزد. از جهات انتقادی، سیاسی و امنیت ملی این طرح هم برای ایران و هم طرف های احتمالی غربی مناسب تر است تا طرح روسیه.
یکی دیگر از مشوق ها تضمین امنیت ایران است. اگرچه دولت آمریکا رسماً در واکنش به آن، اعلام کرد که هیچ تضمینی را تعهد نمی کند، اما به فرض قبول چنین تعهدی ضمانت اجرا ندارد. اولاً امنیت ایران بیش از هر زمان از جانب آمریکا مورد تهدید قرار گرفته است. امنیت ایران از جانب هیچ کشور دیگری مورد تهدید نیست. ثانیاً، آمریکا عضو سازمان ملل متحد است و به موجب منشور سازمان ملل متحد حق دخالت در امور سایر کشورها از جمله ایران را ندارد. ثالثاً، در بند یک بیانیه الجزایر، که امضای آن منجر به آزادی گروگان های آمریکایی از ایران شد، دولت آمریکا رسماً تعهد کرده است که در امور داخلی ایران دخالت نکند. اما رئیس جمهور و کنگره و سنای آمریکا اهداف و برنامه های مداخله جویانه خود را در امور ایران آشکارا بیان کرده اند. اما تضمین امنیت ایران اولاً از جانب گروه ۱+۵ معنا و کاربردی گسترده دارد و تعهد دولت آمریکا به تنهایی نیست. ضمن آنکه اگر مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران و همزمان مذاکرات دوجانبه ایران و آمریکا به کاهش تنش های موجود بینجامد، خطرات احتمالی کاهش پیدا خواهد کرد. ثانیاً، اگر ایران بتواند پیشنهادهای دوگانه زیر را و یا نظایر آنها را به گروه ۱+۵ بقبولاند، عوامل عملی موثر در تضمین امنیت ملی ایران به دست خواهد آمد.
۳ - به نظر می رسد ایران ضمن آنکه پیشنهادهای تشویقی را با دقت ارزیابی می کند باید دو پیشنهاد اساسی را، که واجد ویژگی های استراتژیک هستند، مطرح سازد: اول آنکه دولت آمریکا مخالفت خود با احداث خط لوله انتقال نفت و گاز طبیعی آسیای مرکزی به خلیج فارس از مسیر ایران را پس بگیرد. بررسی ها و مطالعات انجام شده حاکی است که این مسیر کوتاه ترین و از نظر اقتصادی به صرفه ترین گزینه برای شرکت های نفتی سرمایه گذار است و برای ایران منبع درآمد ارزی خوبی محسوب می شود. احداث این خط هم برای ایران و هم برای کشورهای غربی نیازمند نفت و گاز است و هم برای کشورهای آسیای مرکزی و شرکت های سرمایه گذار فضایی را ایجاد می نماید که محور اصلی آن تضمین استمرار و ادامه جریان نفت و گاز و در نتیجه پرهیز از دامن زدن به اختلافات و توسل به بحران سازی و تشنج زایی در روابط است. دوم آنکه آمریکا همچنین باید از مخالفت با احداث خط لوله گاز و نفت ایران به شبه قاره هند - پاکستان دست بردارد. احداث این خط برای هر سه کشور ایران، هند و پاکستان منافع اقتصادی و سیاسی استراتژیک و درازمدت را در پی دارد. احداث این خط حفظ صلح در شبه قاره هند - پاکستان را بیش از پیش به یک ضرورت اجتناب ناپذیر تبدیل می سازد. اطلاق پروژه صلح به این خط واقع بینانه است. علاوه بر این نقش و نفوذ منطقه ای ایران را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد. موقعیت جغرافیایی ایران بدان گونه است که ایران می تواند در فرآیند صلح میان هند و پاکستان نقش تاریخی ایفا نماید. پس از پیروزی انقلاب، تمایل متقابلی میان هند و پاکستان برای میانجیگری ایران به وجود آمد و ابراز شد. در ششمین نشست سران کشورهای عضو جنبش غیرمتعهد که در سال ۱۳۵۸ در کوبا تشکیل شد و ایران برای اولین بار در آن حضور فعال پیدا کرد، در ملاقات ها و مذاکراتی که به عنوان معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه در این سفر با نمایندگان هند و پاکستان داشتیم، این تمایل و آمادگی هر دو طرف برای دخالت و میانجیگری ایران مطرح شد. اما عمر دولت موقت کوتاه بود و حوادث پس از آن، از جمله و به خصوص گروگانگیری، این فرصت را از ایران گرفت. اما اکنون شرایط به گونه دیگری است و اگر ایران بتواند مسئله انرژی هسته ای را پشت سر بگذارد و موانع و مخالفت های موجود بر سر راه احداث خط لوله هند و پاکستان را از میان بردارد، امکان برای ایفای نقش مفید و موثر در راه صلح پایدار در این منطقه به ابتکار ایران فراهم خواهد شد.
۴- یکی از نکات برجسته شرایط کنونی اتفاق نظر در جامعه جهانی در ضرورت مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا است. هم دولت ایران و هم دولت آمریکا، هر دو آمادگی خود را برای مذاکره رسمی اعلام کرده اند. در حل بحران میان دو کشور، این اولین گام ضروری است. تجارب تاریخی در قلمرو دیپلماسی حاکی از آن است که در حل مناقشات میان دو کشور سالم ترین و مطمئن ترین گزینه مذاکره مستقیم است. در مذاکرات غیرمستقیم، کشور ثالث براساس منافع خود میانجیگری را پیگیری می کند و چه بسا خود مانع تفاهم میان دو طرف بشود. ایران و آمریکا هر دو طی ۲۷ سال گذشته، فرصت های مناسبی را برای آغاز مذاکرات و کاهش تشنجات میان دو کشور از دست داده اند. آمریکا در جریان سقوط طالبان و تشکیل دولت جدید از همکاری گسترده ایران برخوردار بود. تماس ها و مذاکراتی هم وجود داشت، اما از همان حد جلوتر ادامه نیافت و فرصت از دست رفت. در جریان حادثه ۱۱ سپتامبر نیز دولت آمریکا فرصت سوزی کرد. و به جای برداشتن گامی مثبت در راستای کاهش تنش با قرار دادن نام ایران در محور شرارت، عملاً راه را مسدود کرد. در دولت های خاتمی و سفر ایشان به نیویورک حضور رئیس جمهور وقت آمریکا در سازمان ملل به هنگام سخنرانی های خاتمی، فرصتی بود برای آغاز مذاکره. اما این فرصت ها از دست رفت. اکنون به نظر می رسد طرفین آمادگی برای مذاکره مستقیم را پیدا کرده اند. اما مذاکره دیپلماتیک برای حل تنش ها و رسیدن به توافق یک علم و یک هنر است و شرایطی دارد. که بحث آن از گنجایش این تحلیل بیرون است و نیاز به فرصت دیگری دارد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات