تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۰:۵۸  ، 
کد خبر : ۱۲۷۳۱۶

شیوه برخورد مسیحیت با پیروان ادیان دیگر(بخش آخر)


به دلایل متعددی در قرن شانزدهم میلادی اصلاحات در دین مسیحیت به وقوع پیوست و براساس آن قدرت پاپ کاسته شد. از جمله این دلایل حرص و آز و فساد اخلاق روحانیان مسیحی بود. این گروه توانسته بودند املاک واموال فراوانی را در انحصار خود درآورند. پاپ که می بایست از آلودگی ها برکنار باشد خود سرچشمه عیب ها و بدی ها شده بود. برای مثال در فرانسه به واسطه عهدنامه ای که بین فرانسوای اول و پاپ لئون دهم در سال 1516 م. بسته شد شاه فرانسه به پاپ پول فراوانی داد و براساس آن شاه حق اعطای شغل های مذهبی را دارا بود. تمام مشاغل و مناصب کلیسا به کسانی که روحانی نبودند و همچنین به نظامیان و مردان و زنان محبوب شاه سپرده می‌شد.
دلیل دیگر ظهور جنبش مذهبی اختراع صنعت چاپ بود. از سال 1457 ـ 1517 م. چهارصد کتاب مقدس به چاپ رسید تا پیش از صنعت چاپ مسیحیان فقط مقدار کمی از دستورات انجیل را می دانستند ولی از این پس تمام انجیل در اختیار مسیحیان قرار گرفت . از جمله دستورات مهم حضرت عیسی (ع) چشم پوشی از علایق دنیوی فقر مسکنت و نرم خویی بود در حالی که اعمال روحانیان مذهبی چیزی جز کبر نخوت تجمل و ثروت اندوزی نبود و این عمل آنها نزد مردم بیشتر ناپسند و زشت می نمود. بنابراین . به واسطه کلمات معنوی حضرت عیسی(ع) اصلاح مذهب خواسته عموم مردم گردید.
همچنین برخوردها ناشایست اربابان کلیسا و مخالفت و آزار دانشمندان از دیگر دلایل بود. هر عقیده علمی و جدیدی به اتهام اینکه مخالف دین مسیحیت است محکوم می‌شد.
محکمه تفتیش عقاید یا «انگیزیسیون» لطمات و صدمات جبران ناپذیری بر هواخواهان علم وارد ساخت. عده ای از دانشمندان مجبور شدند نظریات علمی خود را پس بگیرند.
« تخمینا در بین سال 1481 و 1801 دادگاه روحانی به وضع 340000 نفر رسیدگی نمود و سپس آنها را مجازات کرد و تقریبا 32000 نفر از آنها را زنده زنده سوزانید از جمله که تنها گناهش اعتقاد به تعدد (Bruno) دانشمند بزرگ برونو جان ها بود و آن را به مردم تعلیم می داد. وی به اتهام تالیفات غیرمذهبی محاکمه شد و پس از محکوم شدن بنا شد که به شدیدترین و بی رحمانه ترین وضع ممکن و بدون اینکه خونش ریخته شود مجازات گردد و این موضوع در حقیقت بهانه خوبی برای سوزانیدن یک زندانی بود.
گالیله دانشمند با ارزش دیگری بی رحمانه محاکمه شد تا اینکه در زندان جان سپرد; برای اینکه برخلاف نص مقدس (انجیل) عقیده داشت که زمین به دور خورشید می‌چرخد.»
5ـ جنگ در دین مسیحیت
«جهاد » همانند شرع اسلام در دین مسیحیت وجود ندارد و هیچ قانونی هم در این خصوص ندارد چه اینکه برای حضرت مسیح(ع) زمینه ای برای تدوین قوانین جامع برای جامعه مسیحیت در بعد داخلی و خارجی پیش نیامد ولی به هرحال حضرت مسیح (ع) مردم را به صلح و دوستی و جهاد با نفس دعوت می کرد: «شنیده اید که به اولین گفته شده است  قتل مکن و هر که قتل کند سزاوار حکم شود لیکن من به شما می گویم: هرکه به برادر خود بی سبب خشم گیرد مستوجب حکم باشد و هر که برادر خود را راقا گوید مستوجب قصاص باشد و هر که احق گوید مستحق آتش جهنم بود.»
در جای دیگر از انجیل آمده است: «خوشا به حال حلیمیان! زیرا ایشان وارث زمین خواهند شد. خوشا به حال گرسنگان و تشنگان عدالت ! زیرا ایشان سیر خواهند شد.
خوشا حال رحم کنندگان ! زیرا بر ایشان رحم خواهد شد.
خوشا ب به حال پاک دلان ! زیرا ایشان خدا را خواهند دید.
خوشا به حال صلح کنندگان ! زیرا ایشان پسران خدا خوانده خواهند شد. خوشا به حال زحمت کشان برای عدالت ! زیرا ملکوت آسمان از آن ایشان است. خوشحال باشید و شادی عظیم نمایید زیرا اجر شما در آسمان عظیم است زیرا به همین طور بر انبیای قبل از شما جفا می‌رسانیدند.»
بنابراین اساس دین مسیح بر صلح خالص استوار است ولی این موضوع سه قرن بیشتر دوام نیاورد تا اینکه اکستین کشیش مسیحی در اول قرن چهارم میلادی ظاهر شد. به عقیده او جنگ دارای مشروعیت است از آن نظر که موجب تضمین صلح است. او بین «جنگ دفاعی» و «جنگ متجاوزانه» تفکیک قایل نشد و هر دو را مباح شمرد. این نظریه به صورت کامل با اساس دین مسیحی اصیل در تعارض است.
اخیرا علمای مذهبی اظهار داشته اند که نزد آنها «جنگ» مشروع نیست مگر از باب «دفاع از اجتماع» که گاهی از آن به «جنگ عادلانه» تعبیر می کنند. این نظریه توسط توماس اکوین و دیگر کشیشان ساخته و پرداخته شد و نظریه «حقوق طبیعی» در قرون 16 و 17 و 18 شکل گرفت. به دنبال آن در اروپا اندیشه تفکیک «جنگ عادلانه» و «جنگ غیرعادلانه» به وجود آمد که اولی جایز و دومی ممنوع است.
بدین وسیله رجال دینی مسیحی به اصولی هدایت شدند که شبیه قواعد اسلامی در «جنگ مشروع» و «جنگ عادلانه» است . و آن زمانی است که دفاع از نفس یا برای نصرت مظلوم یا برای جلوگیری از فتنه در دین باشد.
در تایید مطلب مزبور عباراتی در انجیل از زبان حضرت مسیح(ع) نقل شده که بیانگر این نکته است که لازمه عقیده به دین و دین داری این است که انسان نهایت صبر و تلاش را در راه حفظ عقیده دینی به کار بندد اگرچه در این راه بین فرزند و پدر جدایی ایجاد شود که نباید به این جدایی اهمیت داد «گمان مبرید که آمده ام تا سلامتی بر زمین بگذارم نیامده ام تا سلامتی بگذارم بلکه شمشیر را زیرا که آمده ام تا مرد را از پدر خود و دختر را از مادر خویش و عروس را از مادر شوهرش جدا سازم و دشمنان شخص اهل خانه او خواهند بود.
و هر که پدر یا مادر را بیش از من دوست دارد لایق من نباشد.
و هر که پسر یا دختر را از من زیاده دوست دارد لایق من نباشد.»
از این مطالب به دست می آید که حضرت مسیح(ع) همان گونه که به صلح و دوستی دعوت می نماید به جهاد در راه عقیده اعتراف دارد.
اما مسیحیان جنگ های صلیبی را علیه اسلام در اسپانیا فرانسه ایتالیا و در شرق اروپا ایجاد کردند و از طریق جنگ قهر و غلبه مدت ده قرن کامل دین خود را ترویج می کردند: سه قرن پیش از ظهور اسلام و هفت قرن بعد از اسلام.
امپراتوری روم قسطنطنیه در سال 312 م. دین مسیحی را به عنوان دین رسمی اعلام کرد آزادی عقیده را به «آزادی دین مسیحیت» تفسیر نمود و تمام قوای خود را در این راه صرف نمود و استبداد کلیسا را براین اساس استوار ساخت: «سلطنت که مصدر آن اراده الهی است هیچ حد و قیدی برای آن متصور نیست.»
نتیجه
انصاف این است که ادیان آسمانی و از جمله دین مسیحیت ظلم و ستم را قبول ندارند و وقتی اعمالی این چنین در قالب دیانت صورت پذیرد دین از آن اعمال بیزار است.
با این وجود به اسم «مسیحیت» و در راه مسیحیت خون های زیادی در تاریخ بشریت ریخته شده است بلکه قاره اروپا که مقر مسیحیت محسوب می شود طی هزار ساله اخیر مرکزی برای جنگ و خون ریزی بوده است. آیا می توان گفت که صلح و همزیستی در دین مسیحیت یک حقیقت واقعی است یا مسیحیت براساس محبت و صلح استوار می‌باشد؟!
سخن پایانی
قرآن مجید همه ادیان را به عنوان «اسلام» یاد می کند: آیین حضرات ابراهیم موسی عیسی و سایر پیغمبران(ع) را به این معنا که «اسلام» دینی است که پیامبران ابراهیمی(ع) پیام آوران آن هستند و این خود می رساند که اصل دین یکی است و نباید تفاوتی بین گفته های پیامبران الهی(ع) گذاشت.
سلسله انبیا(ع) که همچون دانه های تسبیح در تاریخ بشریت به نظم آمده اند به مقتضای شرایط زمان و مکان عهده دار ابلاغ رسالت بوده اند و همه افراد بشر باید به آنها با دیده تعظیم و تکریم بنگرند. سلسله مراتب پیامبران(ع) خود نشانی از سیر تدریجی هدایت الهی است به این معنا که دین واحد و ثابت است به تناسب زمان و مکان کامل تر شده تا به کمال نهایی رسیده است.
ناگفته پیداست که هیچ نقصان و عیبی متوجه شرایع الهی نیست و دامان پیامبران بزرگی همچون موسی و عیسی(ع) از این تنگ نظری ها منزه است بلکه به عکس پیامبران(ع) همگی مروج توحید و منجی بشریت بوده اند. ولی پیروان ادیان با گذشت زمان و در اثر دوری از رهبری اولیای خدا به تدریج انحرافاتی را پذیرا شده و گاه تحت تاثیر دیگر ملل منکر زندگی مسالمت آمیز با دیگر مذاهب و ادیان گردیده و همواره سعی کرده اند از طریق قهر غلبه و جنگ ادیان و پیروان مذاهب دیگر را نابود سازند و دین و عقیده خود را در گیتی گسترش دهند.
از این رو ما همواره در تاریخ شاهد جنگ و نزاع در میان پیروان ادیان الهی و غیرالهی بوده‌ایم. جنگ و دشمنی پیروان دو آیین یهود و مسیحیت با یکدیگر هریک از آن دو با آیین اسلام و در مواردی جنگ و نزاع بین پیروان یک آیین نیز مطرح بوده و در تاریخ از این نوع جنگ ها فراوان رخ داده و تنها از زمان به رسمیت شناخته شدن مذهب پروتستان و پیروزی آنان بر کاتولیک ها تا حدی جنگ های عقیدتی متوقف گردیده است.
اسلام هیچ گاه ادیان پیامبران دیگری همچون حضرات ابراهیم موسی و عیسی(ع) را نفی نکرده بلکه آنها را تصدیق و تایید نیز نموده است. از نظر قرآن کریم از صفات مومنان این است که به همه کتب آسمانی و پیامبران الهی(ع) ایمان داشته باشند و در میان هیچ یک از پیامبران الهی(ع) فرق نگذارند: «... و همه مومنان به خدا و فرشتگان او و کتاب ها و پبامبرانش ایمان آورده‌اند (و می گویند:) ما در میان هیچ یک از پیامبران او فرقی نمی گذاریم (و به همه ایمان داریم.) و (مومنان) گفتند: «ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا (انتظار) آمرزش تو را (داریم) و بازگشت (ما) به سوی توست.» (بقره 285)
نیز قرآن کریم کتب آسمانی پیشین را که دست تحریف آنها را مخدوش نکرده مورد تصدیق قرار داده است: «و آنچه از کتاب (قرآن) به تو وحی کردیم حق است و تصدیق کننده و هماهنگ با کتب پیش از آن . خداوند نسبت به بندگانش خبیر و بیناست.» (فاطر: 35)
این قانون به عنوان یک اصل رعایت می شده و هر پیامبری کتاب و پیامبر پیشین را مورد تصدیق قرار می داده است. برای مثال حضرت عیسی(ع) کتاب تورات را تصدیق کرد: «و به دنبال آنها (پیامبران پیشین) عیسی بن مریم را فرستادیم در حالی که کتاب تورات را که پیش از او فرستاده شده بود تصدیق داشت و انجیل را به او دادیم که در آن هدایت و نور بود و (این کتاب آسمانی نیز) تورات را که قبل از آن بود تصدیق می کرد و هدایت و موعظه ای برای پرهیزگاران بود.» (مائده: 46)
از نظر قرآن کریم هر پیامبری پیامبر آینده خود را نیز معرفی می نمود: «و (به یاد آورید) هنگامی را که عیسی بن مریم گفت: ای بنی اسرائیل من فرستاده خدا به سوی شما هستم در حالی که تصدیق کننده کتابی که قبل از من فرستاده شده (تورات) می باشم و بشارت دهنده به رسولی که بعد از من می آید و نام او «احمد» است می باشم . هنگامی که او (احمد) با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد گفتند: این سحری است آشکار.» (صف: 6)
از آنچه گذشت به دست می آید که از نظر اسلام انبیا(ع)  و کتب الهی همچون دانه های تسبیح به یکدیگر مرتبط هستند و همواره یکدیگر را مورد تایید و حمایت قرار می دهند و همزیستی اسلام با دیگر ادیان الهی امری است که در صمیم اسلام نهفته که هیچ گاه درصدد نفی و نابودی ادیان و پیروان ادیان نبوده است.
اسلام از همان آغاز ضمن آیات متعددی بر تنگ نظری های مذهبی خط بطلان کشید و اعلام داشت که پیروان ادیان و عقاید گوناگون می توانند در کنار یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند و نه تنها از جنگ با یکدیگر بپرهیزند بلکه در ارزش های مشترک با یکدیگر همکاری کنند.
قرآن کریم ضمن آیاتی یهود و نصارا را به دلیل اختلافاتشان مورد ملامت قرار داده است: «ای اهل کتاب چرا درباره ابراهیم گفت وگو و نزاع می کنید (و هرکدام او را پیرو آیین خودتان معرفی می نمایید) در حالی که تورات و انجیل پس از او نازل شده است! آیا اندیشه نمی کنید !... ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود.» (آل عمران: 65 و67)
معیار زندگی مسالمت آمیز مسلمانان با دیگر ملل عدم دشمنی آنان با اسلام و مسلمانان است. پس از احراز، این هیچ مانعی در زمینه همکاری با دیگر ملل و اقوام وجود نخواهد داشت حتی دشمنی های قبلی نیز مانع همکاری نخواهد بود.
اختلافات عقیدتی مجوزی برای جنگ و خون ریزی نخواهد بود بلکه پیروان ادیان می توانند در کنار یکدیگر بدون تعصب و تنگ نظری به زندگی فردی و اجتماعی خویش ادامه دهند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات