در سالهای اخیر، بلاهای طبیعی و شرایط جوی آب و هوایی، زندگی بسیاری از مردم را در کشورهای جهان ـ توسعهیافته و در حال توسعه ـ مورد تهدید جدی قرار داده و بر فعالیتها و ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه آنها تاثیر زیادی گذاشته است. از این موارد میتوان به سونامی اقیانوس هند، سیل و خشکسالی غیرقابل تصور در آسیا و آفریقا، افزایش شدت توفانها در آمریکا و جزایر کاررائیب، زلزله در پاکستان و... اشاره کرد. همچنین افزایش دما در برخی نقاط جهان پیامدهایی داشته است. این آثار بیشتر متوجه مردم طبقات پایین و فقرا بود، که زندگی آنها بسیار وابسته به کشاورزی و دیگر منابع طبیعی است. تغییرات آب و هوایی به طور قطع مهمترین چالش پیشروی بشریت است و حتی احتمال دارد که که مهمترین چالش اقتصادی ـ اجتماعی باشد. در 2 سال گذشته حیطه تهدید تغییرات آب و هوایی به طور فزایندهای رو به گسترش گذاشته است. امروزه تغییرات آب و هوایی یک موضوع صرع ملی محدود نیست بلکه موضوع امنیت جمعی در یک جهان به هم وابسته است. توجه به این موضوع در دستور کار بینالمللی قرار دارد و البته سهم سازمان ملل متحد در مواجهه با آن قابل تامل است. مقاله حاضر به طور اجمال به این موضوع میپردازد.
برای درک بهتر کوششهای جهانی برای مواجهه با تغییرات آب و هوایی باید نگاه کوتاهی به فعالیتهای زیست محیطی به پیشگامی سازمان ملل متحد در عرصه جهانی دانسته باشیم و پدیداری موضوع و تکامل آن را درون موضوعات زیست محیطی بررسی کنیم مباحث و فعالیتهای زیست محیطی در آغاز فعالیتهای سازمان ملل متحد، یک موضوع اصلی نبود و عمده توجه محدود به فعالیتهای اجرایی سازمان هواشناسی جهانی بود. علاقه اصلی نیز پیرامون چگونگی بهرهوری از منابع طبیعی برای توسعه اقتصادی کشورها ـ به ویژه کشورهای در حال توسعه ـ بود.
اولین کنفرانس علمی پیرامون حفظ و استفاده از منابع در سال 1949 میلادی در نیویورک برگزار شد و در حقیقت، این کنفرانس اولین فعالیت سازمان ملل متحد بود که درباره منابع طبیعی و استفاده از آنها انجام شد. حلقه اصلی نیز اساسا بر چگونگی استفاده از منابع طبیعی برای توسعه اقتصادی ـ اجتماعی بود و آثار مصرف آنها مدنظرنبود تا سالهای بعد به جز یکی دو مورد فعالیتهای پراکنده درون کارگزاریهای تخصصی ـ مانند یونسکو ـ توجهی جدی در سازمان ملل متحد به این موضوع مبذول نشد. در سال 1968 اولین بار شورای اقتصادی ـ اجتماعی و سپس مجمع عمومی آن را در دستور کار قرار دادند و در سال 1972 اولین کنفرانس ملل متحد با موضوع محیط زیست انسانی در استکهلم برگزار شد. اعلامیه نهایی کنفرانس حاوی اصولی برای حفاظت و تقویت محیط زیست انسانی بود که در برنامه اقدام آن توصیههایی برای حمایت از محیط زیست بینالمللی مطرح شد، اعلامیه استکهلم اولین بار موضوع تغییرات آب و هوایی را مطرح و از حکومتها درخواست کرد. که درباره فعالیتهای خود هشیار باشند و آثار تاثیرات آب و هوایی آن را ارزیابی کنند در پی برگزاری کنفرانس استکهلم، «برنامه محیط زیست ملل متحد» در نایروبی کنیا تأسیس شد. پس از آن نیز بیشتر فعالیتهای ملل متحد در زمینه محیط زیست، پیرامون منابع آب، موجودات دریایی، منابع تجدید شونده انرژی، بیابانزدایی، جنگلها و چهارچوب حقوقی برای حفظ محیط زیست بود و تغیرات آب و هوایی، مشغله اصلی ارکان زیست محیطی ملل متحد نبود. کم کم در طول سالهای بعد به عنوان سهمی از کوششها و تصمیمات کنفرانس 1972، علاقهمندی برای فعالیت درباره موضوعات فضای بالای جو و آب و هوای جهانی در سطح بینالمللی فراهم آمد. پس از تصویب کنوانسیون حفاظت از لایه ازن در 1985، مسائل آلودگی و تغییرات آب و هوایی در اروپا و آمریکای شمالی مطرح و منجر به انجام فعالیتهایی در برنامههای محیط زیست ملل متحد و سازمان هواشناسی جهانی شد. در 1987، مجمع عمومی سازمان ملل متحد توجه جدی خود را به مسائل زیست محیطی معطوف کرد و این در راستای سند دورنمای زیست محیطی تا سال 2000 و پس از آن بود که بیان یک چهارچوب راهنمای عملی ملی و همکاری بینالمللی در زمینه سیاستها و برنامههای زیست محیطی را در دستور کار قرار میداد. این سند دورنما ارتباط بین محیط زیست و توسعه را مطرح کرد و «توسعه پایدار» وارد موضوعات زیست محیطی و ادبیات بینالمللی شد. در حالی که این سند اهمیت تکنولوژی پاک را برای کنترل دگرگونی آب و هوا بیان داشت اما تغییرات آب و هوایی باز هم به عنوان یک مسئله اصلی عنوان نشد.
از سال 1988 گرم شدن کره زمین و موضوع پاره شدن لایه ازن به طور فزاینده بر مباحث سیاستگذاریهای بینالمللی و دستور کار سیاسی تاثیر گذاشت. پس از برگزاری سمیناری توسط برنامه محیط زیست ملل متحد هیات بین دولتی تغییرات آب و هوایی the Intergovermental Panel On Climate Change (Ipcc) برای بررسی نقش گازهای گلخانهای در گم شدن هوا و تغییرات آب و هوایی جهانی تشکیل شد.
پس از آن، مجمع عمومی آن را به عنوان یک موضوع خاص و ضروری مشخص کرد. همچنین طی قطعنامهای ازUNEP و WMO خواست که برای حفاظت از آب و هوای جهانی برای نسلهای حال و آینده جهان، بررسی کاملی مشتمل بر توصیهها و پاسخهای لازم تهیه کند. سال 1989 یک نقطه آغاز مؤثر در این زمینه است. همچنین قطعنامه شماره 207 اجلاس چهل و چهارم مجمع عمومی شورای حکام UNEP را موظف کردکه کنوانسیون چهارچوب تغییرات آب و هوایی را تهیه کند. در این راستا، فعالیتهای منطقهای نیز گسترش یافت. کوششها برای افزایش آگاهی جهت بررسی آثار تغییرات آب و هوایی نوامبر1990 که در سطح وزیران برگزار شد، عنوان شد که تغییرات آب و هوایی یک معضل جهانی یا ماهیتی منحصر به فرد است که پاسخی جهانی را طلب میکند و باید مذاکرات برای تدوین کنفرانس بدون دیر کرد آغاز شود.
ضرورت عمل قویتر از طرف جامعه بینالملل برای حفاظت از محیط زیست شامل تغییرات آب و هوایی در تصمیم مجمع عمومی برای برگزاری کنفرانس ریودوژانیرو با عنوان توسعه و محیط زیست متبلور شد. اجلاس زمین در ریو برای حفاظت بیشتر از محیط زیست، اعلامیه ریو و دستورالعمل 21 را تصویب کرد که در حقیقت، بیانگر اجماع جهانی برای همکاری بینالمللی در زمینه توسعه و محیط زیست بود فصل 9 دستورالعمل 21 در ارتباط با حفاظت از جو، توسعه پایدار، توسعه انرژی مصرف، حمل و ثقل و توسعه صنعتی و پارگی لایه ازن و آلودگیهای فرامرزی است.
مهمترین دستاورد کنفرانس ریو گشودن کنوانسیون چهارچوب تغییرات آب و هوایی برای اعضای کشورها بود که تا پایان 1992، 158 کشور جهان با توجه به ضرورت موضوع، آن را امضا کردند. کنوانسیون در 1994 لازمالاجرا شد. در 1995، اعضای کنوانسیون در برلین متعهد شدند که پروتکل یا ابزار حقوقی دیگری برای تعهدات بیشتر دولتهای عضو به وجود آورند. سنگ بنای عمل به تعهدات کشورها در زمینه تغییرات آب و هوایی، تصویب پروتکل کیوتو ژاپن در 1997 بود که با هدف کاهش گازهای گلخانهای و دیگر، به میزان حداقل 5 درصد در 1990 و همچنین تعهدات کافی بین سالهای 2008 تا 2012 تصویب شد. این پروتکل از سال 2005 لازمالاجرا شده است.
دبیر کل جدید ملل متحد از زمان تصدی خود توجه ویژهای به موضوع تغییرات آب و هوایی کرده است. در مجمع عمومی سال 2007 (در 24 سپتامبر) موضوع در سطح سران و مقامات عالیرتبه در دستور کار قرار گرفت و با عنوان «آینده در دستان ما؛ بیان چالشهای رهبری» تغییرات آب و هوایی دنبال شد.
قرار است کنفرانس سازمان ملل متحد با موضوع تغییرات آب و هوایی در دسامبر سال جاری (آذر ماه) در بالی اندونزی تشکیل شود تا کشورها برای تدوین یک استراتژی جهانی قابل اجرا مذاکره و پاسخهای بلند مدت واقعی جهانی را برای تغییرات آب و هوایی جست و جو کنند. مهمترین رکن ملل متحد برای کار روی موضوع تغییرات آب و هوایی، هیأت بین دولتی تغییرات آب و هوایی (IPCC) که همانطور که ذکر شد در1988 با مشارکت برنامه محیط زیست ملل متحد و سازمان هواشناسی جهانی برای شناسایی مشکلات بالقوه تغییرات آب و هوا در جهان تشکیل شد. این نهاد، 3 گروه کار و یک نیروی ضربت دارد که وظیفه ارائه مشورتهای علمی، فنی، اجتماعی و اقتصادی به جامعه بینالمللی ـ به ویژه اعضای کنوانسیون تغییرات آب و هوایی ـ را انجام میدهد.
گزارشهای 3 کمیته کار، ارزیابی همهجانبهای را از وضعیت دانش کنونی تغییرات آب و هوای به دست میدهد. چهارمین گزارش ارزیابی پانل در سال 2007 منتشر شده است که شامل اطلاعات ارزشمند علمی در این زمینه است. در این گزارش 450 نفر نویسنده اصلی بودهاند که با کمک 800 نفر دیگر این گزارش را تدوین کردهاند. گزارش ارزیابی شامل یافتههای حدود 2500نفر دانشمند از 130 کشور جهان و حاصل 6 سال کار مطالعاتی آنهاست. بررسی گروه اول، در خصوص پیشرفت در درک ابعاد انسانی و طبیعی تغییرات آب و هوایی است. فعالیت گروه کار دوم، بررسی فهم جهانی حاضر، از تغییرات آب و هوایی، اثر آن روی سامانههای طبیعی و غیره و همچنین آسیبپذیری سامانههای اجتماعی، اقتصادی و طبیعی از تغییرات آب و هوایی است. فعالیت گروه کار سوم نیز در زمینه محیط علمی تکنیکی، زیست محیطی و جنبههای اقتصادی ـ اجتماعی تغییرات آب و هوایی و چگونگی محدود کردن گازهای گلخانهای است.
امروزه بیش از هر زمان دیگر آشکار شده که تغییرات آب و هوایی تنها یک مشکل زیست محیطی نیست بلکه تهدیدی برای کل امنیت جهانی است باید در نظر داشت:
1ـ تغییرات آب و هوایی در حال حاضر در جریان است و فقط موضوع آینده نیست بلکه مربوط به امروز نیز هست و آثاری در زندگی ما دارد و خواهد داشت.
2ـ در حال حاضر، فرصتی وجود دارد که این تغییرات را در راهی که آسان نیز نیست کنترل کرد؛ در عین حال برخی دگرگونیها غیر قابل برگشت است.
3ـ در حالی که دگرگونیهای آب و هوایی، یک پدیده جهانی است اما آثار آن بر کشورها و جوامع، بسیار متفاوت است و کشورهای در حال توسعه بیشترین تأثیر را میپذیرند.
4ـ میران تأثیر در همه کشورها و در طول زمان متفاوت است؛ برخی در حال حاضر در گیر هستند و برخی در طول دهه آینده.
برای بعضی کشورها نیز تاثیرات فاجعهآمیزی درز پیش است. با این ملاحظات به طور کلی آثار بشر دوستانه بالقوه تغییرات آب و هوایی را میتوان در زمینههای زیر مورد دقت قرار داد:
الف ـ خطرات برای سلامت بهداشت انسانی؛ گسترش امراض مالاریا، تب دانگو، اسهال و سوءتغذیه.
ب ـ کاهش امنیت غذایی و ذخیره آب؛ بیابان زایی و خشکسالی، زندگی و جان یک میلیارد نفر از مردم را در 110 کشور ـ به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک ـ نشانه گرفته است.
ج ـ افزایش و گسترش سطح آب دریا؛ کشورهای با ساحل پست بیشتر در خطرهستند به گونهای که با هاماس، ویتنام، مصر و بنگلادش در تهدید جدی قرار دارند.
دـ تهدید صلح و امنیت؛ کمیابی منابع کلیدی مانند آب میتواند تنش بین گروههای قومی، کشورها و مناطقی را که دارای منافع مشترک مورد ادعا هستند برانگیزد و به رقابت آنها دامن زند. دارفور و سریلانکا 2 مثال این مورد هستند.
هـ ـ افزایش مهاجرت و آوارگی؛ سیل، خشکسالی، بیابانزایی و بالا رفتن آب، تعداد زیادی از مردم ساکن در سرزمینهای مواجه با این خطرات را وادار به مهاجرت داوطلبانه یا اجباری میکند. پیشبینی میشود بیش از 50 میلیون پناهنده زیست محیطی تا پایان دهه حاضر در عرصه جهانی وجود داشته باشند که بیشترین آنها مربوط به آفریقای زیر صحرا و آسیا هستند.
امروزه بحث مهم در زمینه تغییرات آب و هوایی، فراهم آوردن نوعی اجماع جهانی فراتر از جامعه علمی است که بتواند فعالیتهای بینالمللی مشترک را برای مواجهه با تغییرات تسهیل کند و این مهم، نیازمند اراده سیاسی فزاینده و همکاری بیشتر بین کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته است. این همکاری، زمینه را برای برداشتن قدمهای آتی برای درک و حمایت عمومی به وجود میآورد.
تشکیل هیات بین دولتی تغییرات آب و هوایی یکی از موفقترین همکاریهای علمی در تاریخ بشری بوده و نتیجه گزارش چهارم آن ـ که در سال 2007 منتشر شد ـ بسیار روشن است.
فعالیتهای انسانی جو را تغییر داده و سیاره زمین در وضعیت هشدار است. اگر سامانههای زیست محیطی از نقطه حساس گذر کنند، آثار مخرب آن سراسر جهان را فرا خواهد گرفت.
امروز تغییرات آب و هوایی به عنوان جدیترین خطر رو به روی بشر شناخته میشود و هیچ کس از اثرات آن ایمن نیست. تغییرات آب و هوایی روی سامانههای طبیعی ـ انسانی اثر گذارند و چالش جدیای در برابر حصول اهداف توسعه و کاهش فقر به حساب میآیند.
در مقدمه کنوانسیون چهارچوب تغییرات آب و هوایی آمده است که ماهیت جهانی تغییرات آب و هوایی، گستردهترین همکاری ممکن را توسط همه کشورها و مشارکت آنها را در یک پاسخ بینالمللی مقتضی برحسب مسئولیت مشترک اما متفاوت و تواناییهای مشخص و شرایط اقتصادی و اجتماعی آنها میطلبد.
اهمیت موضوع و آثار این تغییرات بر امنیت انسانی چنان بوده است که در 17 آوریل 2007 با پیشنهاد بریتانیاـ که ریاست شورای امنیت را به عهده داشت ـ بحث انرژی، امنیت و آب و هوا در شورا دنبال شد. در این جلسه 55 کشور ـ که تعداد آنها رکوردی برای بحث کشورها پیرامون یک بحث موضوعی بود ـ سخنرانی کردند مذاکرات شورای امنیت یک نقطه اساسی در شناسایی آب و هوا به عنوان یک موضوع امنیتی بود و همچنین نشان داد که اکثریت اعضای جامعه بینالمللی آن را تهدیدی تلقی میکنند که اگر با فوریت به آن رسیدگی نشود، آثار و عواقب وخیمی به دنبال خواهد داشت. امروزه اصل بر این است که باید به این موضوع، مشترک نگاه کرد تا تصویر بهتری از امنیت داشته باشیم. در حالی که همه دولتها و ملتها باید به بهبود وضعیت کمک کنند اما آنهایی که بیشترین مشکل را به وجود آوردهاند، مسئولیت ویژه دارند؛ کشورهای صنعتی و به ویژه ایالات متحده آمریکاـ که مسئولیت 25درصد آلودگیها را به عهده دارد ـ بیشترین مسئولیت را دارند و پیشرفت در این زمینه، نیازمند همکاری بینالمللی است.