بصیرت:حضور دهها میلیونی عاشورائیان در سراسر میهن پرافتخارمان ایران را نباید تنها پایانی بر یک بغض فروخورده از تحمل چند ماهه نادرستیها و یا صرفاً سیلابی روان و زلال برای رفت و روب خس و خاشاک و پلیدیها ارزیابی کرد و آن را در همین الفاظ محدود و محبوس نمود.
عامه ملت ایران حتی جوانان عزیز، در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد و خالق حماسههای پرعظمتی بودهاند که هر یک در همان مقاطع آیهای از آیات حقانیت انقلاب اسلامی و نشانه استواری آن درخت تنومند و پر ثمر در برابر شدیدترین شداید و عظیمترین مکاید «نظام جهانی ظلم و فریب» بوده و هست. از راهپیماییهای قدسی و بهمنی که نور امید و شکوه آرمانهای ملت مؤمن ایران را هر ساله به تودههای مستضعف و آرمانگرا در سراسر کره ارض هدیه میکند، تا تظاهرات غیرتی مردم در 25 اردیبهشتها و 23 تیرها و 28 آبانها و... و بسیار روزهای خدایی دیگر که از فرط تعدد حتی در ذهن جاگیر هم نمیشوند؛ از تجمعها و استقبالهای بینظیری که از مولا و مقتدای عزیز انقلاب اسلامی در کوی و برزن شهرها و استانها صورت میپذیرد تا آنچه که مردم در سفرهای استانی دولتمردان خدوم و انقلابی در این سالها به نمایش گذاردهاند و...
اما آنچه که در روز چهارشنبه نهم دی 88 رخ داد، حتی از جنس آن چهارشنبه غربتزدا و دوست داشتنی بیست و سوم تیر 78 هم نبود.
تهران در آن چهارشنبه عاشورایی شاهد یک تجمع بزرگ یا یک راهپیمایی باشکوه و یا حتی یک تظاهرات به یاد ماندنی نبود؛ نه. شاید تنها کلمه مبارک «قیام» بتواند بار آن همه معنای مستتر در قیام امت برای دفاع غیورانه از دین خدا و اولیای خدا، قیام مؤمنان برای هشدار به منافقان کهنهکار و دوچهرگان حرفهای که این روزها به برکت خون سید شهیدان، پرده از دوستیهای پنهانیشان با ائمه کفر فرو افتاده است؛ باشد. قیام اسلامی به مانند 15 خرداد 42 علیه تمام جبهه باطل، از صهیونیستها تا منافقین خلق و سلطنتطلبها و بهاییها و رسانههای انگلیسی و امریکایی و...؛ قیام در برابر هتاکی و سب و آشوب؛ قیامی برای بیدارباش به کسانی که با پز نخبگی و در لباس خواص، از سویی بدترین مواضع را با سکوت راضیانه خویش و از سوی دیگر، فتنهانگیزترین بیانات را در پوشش و تظاهر به حکمیتی منفعلانه ابراز داشتند؛ قیام مستضعفان ولایتمدار و بیادعا در مصاف با مستکبران و گردن کلفتها و پروارشدگان از اموال و سرمایهها و رانتهای حرام که خویش و تبار خویش را فراتر از قانون میشمرند و عدالت را سالهاست قربانی مصلحتها و منفعتهای شخصی و گروهی خود نمودهاند. قیام دینمداران عاشورایی در برابر ...
و تازه این شروع حرکت است. قیامی که نقطه آغاز هزیمتهای پی در پی دشمنان ایران اسلامی است.
البته انتظار انقیاد و تسلیم زودهنگام جریان نفاق در برابر این قیام میلیونی ملت را نباید داشت، اما از آنجا که راهبرد دشمن به مانند جنگ صفین، فرسایشی کردن نبرد و غبارآلودن و به هم زدن مرزهای حق و باطل است، همه ما میتوانیم با شفافسازی و تبیینگری و البته مطالبه جدی اجرای عدالت از دستگاههای قانونی استواری و جزمیت این بیرق عاشورایی را مستمراً به رخ دشمنان بکشیم.
میثم نیلی