به علت حجم زیاد بولتن و لزوم مناسب نمودن آن برای مطالعه در فضای مجازی، این متن در پایگاه بصیرت در چهار بخش منتشر میشود. (بخش سوم)
آبان
چهارشنبه 1 آبان 1364: ...تلفنی با آقایان رئیسجمهور و نخستوزیر و احمدآقا درباره چهار وزیر باقیمانده مذاکره کردیم. قرار شد هیأت [حکمیت]، ظهر جلسه داشته باشد. هیأت اعزامی از سوی [سران] سه قوه به قزوین برای بررسی اختلافات آقای [قدرتالله] علیخانی و مردم شال [از توابع قزوین] آمدند. گزارشی که آوردند، بیشتر به نفع آقای علیخانی بود؛ گرچه پیشنهاد تعویض ایشان را هم به خاطر تندیها دادند.(ص297)
ظهر برای جلسه هیأت حَکَم به منزل آقای [موسوی] اردبیلی رفتم. احمدآقا هم آمده بود. بالاخره در مورد بقیه وزرا هم تصمیم گرفتیم و صورتجلسهای تهیه کردیم و برای رئیسجمهور و نخستوزیر فرستادیم. ترکیب جوری است که هر دو طرف را ناراضی نگه میدارد. نه خواستههای نخستوزیر و طرفدارانش به طور کامل تأمین است و نه خواستههای رئیسجمهور و همفکرانش؛ گرچه بیشتر در جهت خواست نخستوزیر است.(ص297)
جمعی از نمایندگان تندرو آمدند و از خبر حضور آقایان [حسین] نیلی، [علیرضا] مرندی و [محمد] غرضی در کابینه اظهار نارضایتی کردند.(ص297)
پنجشنبه 2 آبان 1364: ...به [آقای میرحسین موسوی] نخستوزیر گفتم در ارسال نامه معرفی وزرا به مجلس تسریع نماید. پیامی کتبی از امام برای نمایندگان رسیده بود در خصوص خودداری از تطبیق روایات مخصوص ائمه معصومین بر ایشان، که قرائت کردم.(ص298)
در جلسه شورای عالی دفاع شرکت کردم. درباره تجاوزهای افغانستان در مرز بحث شد و هم درباره جزیره خارک و... بعد از جلسه مصاحبه کردم. درباره گروگانهای روسی- که خبر رسیده در دست شیعههای لبنان هستند- بحث و قرار شد برای آزادی آنها کمک شود.(صص300-299)
جمعه 3 آبان 1364: پیش از ظهر احمدآقا آمد و گفت سپاه اصفهان به دستور امام در مورد گروه قهدریجان که احتمالاً روحانیت بیدار و شاید حزبالله هم باشند- تحقیق کرده و آنها را دارای تشکیلات مخفی و خانه امن میداند. قرار شد با آیتالله منتظری در میان گذاشته شود. درباره لزوم فکری برای جلوگیری از انزوای بیشتر بازاریهای مخالف دولت و همفکرانشان و مأیوس نشدن آنها هم صحبت شد.(ص300)
نماز جمعه را آیتالله خامنهای اقامه کردند و اظهارات نسبتاً خوبی در مورد معرفی دولت به مجلس داشتند.(ص300)
شنبه 4 آبان 1364: شورای سرپرستی صداوسیما جلسه داشت. قرار شد در جلسه بعد معاونان [سازمان] و مسئولان شهرستانهای صداوسیما را به پیشنهاد مدیر عامل تصویب کنیم. بیشتر وقت به بحث درباره مسائل سیاسی گذشت. چند ماه است که جلسه نداشتیم.(ص300)
آقای [مسعود] روغنی زنجانی نامزد وزارت برنامه و بودجه آمد. نگران بود از اینکه نتواند در کابینه آقای موسوی به خاطر توقعات ایشان، خوب کار کند. اظهار تمایل میکرد که رأی [اعتماد] نیاورد. او را دلداری دادم.(ص301)
یکشنبه 5 آبان 1364: جلسه علنی داشتیم و بحث کابینه دولت در دستور بود. تمام وقت مجلس را مخالفان و موافقان وزرای پیشنهادی گرفتند.(ص301)
دوشنبه 6 آبان 1364: ...من هم به عنوان موافق وزرا صحبت کردم. وزرا هم دفاع کردند. رأیگیری کردیم... 22 نفر رأی آورده بودند و دو نفر آقایان [حسین] نیلی و [حسین] نمازی [وزرای معرفی شده جهت معادن و فلزات و امور اقتصادی و دارایی] رأی کافی نیاوردند.(ص304)
سهشنبه 7 آبان 1364: ...اعلامیه بیامضایی چاپ شده و اسم چند نفر از نمایندگان را به عنوان کسانی که برخلاف نظر امام به نخستوزیری آقای موسوی رأی مخالف دادهاند آورده. بعضی از آنها ناراحتند و از من میخواهند به نحوی تکذیب کنم. خبرنامه سازمان تبلیغات اسلامی هم آن را در شماره گذشته خود درج کرده است. به آقای [احمد] جنتی [رئیس سازمان تبلیغات اسلامی] گفتم در شماره بعد بنویسد چون رأی مخفی است، این مطالب اعتبار ندارد.(ص304)
چهارشنبه 8 آبان 1364: شب با رؤسای جمهور و دیوان عالی کشور و نخستوزیر، مهمان احمدآقا بودیم و امام هم در جلسه ما شرکت کردند. از اظهارات محبتآمیز امروز رئیسجمهور و نخستوزیر در اولین جلسه دولت جدید اظهار خوشحالی نمودند. آقای خامنهای بعد از تشکیل کابینه جدید، موضع خوبی گرفتهاند.(ص306)
با امام درباره لزوم تجدید نظر در قانون اساسی مذاکره کردیم؛ فرمودند در حال حاضر صلاح نیست و مدتی باید صبر کنیم تا در شرایط بهتر انجام شود.(ص309)
پنجشنبه 9 آبان 1364: ...آقایان جواد رفیقدوست، کریمی و توکلی [بینا] آمدند و طبق معمول از سیاست اقتصادی دولت انتقاد و از من به خاطر حمایت از دولت گله داشتند. گفتم آنها و دوستانشان هم موضع اشتباه دارند.(ص309)
جمعه 10 آبان 1364: ...برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم. خطبه اول را در مسائل ازدواج در اسلام و بیشتر بحثهای دو خطبه قبل که سروصدای زیادی در جامعه ایجاد کرده، توضیح دادم... شب آقای شیخ قدرت علیخانی آمد و وضع قزوین و اختلافاتش را با جمعی از مردم شال و پیشنماز آنجا تشریح کرد.(صص310-309)
شنبه 11 آبان 1364: شورای سرپرستی [سازمان صداوسیما] جلسه داشت. معاونان مدیر عامل را در شش بخش تصویب کردیم.(ص310)
[حسین] مهدیان آمد و گزارشی از وضع و برنامههای بنیاد خیریه طاهر داد. قرار شد برای گرفتن پولهای [مرحوم ابوالفضل] تولیت از بانکهای انگلیس اقدام شود، به شرط اینکه در موارد درستی خرج شود، من هم کمک کنم.(ص310)
آیتالله منتظری تلفنی از قم صحبت کردند و خواستند که به نمایندگان مجلس بگویم دست از تعارض بردارند و تأکید کردند نوشتهای که درباره حکومت اسلامی فرستادهاند، بخوانم و نظر بدهم.(ص311)
یکشنبه 12 آبان 1364: ...دکتر حسن روحانی و دکتر هادی آمدند و گفتند شورای امنیت سازمان ملل گویا قبول کرده که عراق را متجاوز بشناسد؛ البته به شرط شرکت ما در شورا. قرار شد در این باره مشورت شود.(ص312)
دوشنبه 13 آبان 1364: ...آقای [ابوالفضل] توکلی بینا آمد و از اینکه شغلی در نظام ندارد، گله داشت. گروهی از افراد مبارز قدیم به خاطر مواضع خاص سیاسی- اقتصادی منزوی شدهاند. اختلاف خطوط فکری کمکم دارد آثار سوء خود را نشان میدهد.(ص312)
سهشنبه 14 آبان 1364: ...آقای محمدی گیلانی به دفترم آمد و پیام امام را درباره برنامه مجلس خبرگان آورد و برای مسکن خودش استمداد نمود. گفت که امام با انتخاب آقای منتظری [برای جانشینی رهبر] موافق نیستند... عصر به جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتم. آئیننامه شورای کنترل فرهنگ عمومی مطرح بود که تصویب شد. قرار شد در جلسه بعد درباره وضع استادان و استفاده از افراد خبره فاقد مدرک تحصیلی و فارغالتحصیلان مدرسه تربیت مدرس بحث شود. شب خدمت امام رفتم و راجع به پیام ایشان در مورد مجلس خبرگان مذاکره کردیم. نگرانند که تعیین آیتالله منتظری به عنوان رهبر آینده، باعث عداوت و کارشکنی رقبای دیگر شود.(صص314-312)
چهارشنبه 15 آبان 1364: ...اول شب آقای [مسیح] مهاجری مسئول روزنامه جمهوری اسلامی آمد و نگران بود که روزنامه را بگیرند یا خط آن را عوض کنند. اطلاع داد در جلسه گذشته شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] به جای مهندس [میرحسین] موسوی و [ابوالقاسم] سرحدیزاده- که غیبت زیاد دارند- علیالبدل ها را دعوت کردهاند. از مهندس موسوی خواستم که به حزب بیاید و پذیرفته شد. آقایان نخستوزیر و موسویاردبیلی، شام در مجلس مهمان من بودند. احمدآقا و آقای خامنهای به خاطر مسافرت نبودند.(ص315)
پنجشنبه 16 آبان 1364: ...تلفنی با آقای خامنهای و آقای [میرحسین] موسوی درباره پدافند از مراکز حساس و همچنین [تعیین] دو وزیر باقی مانده کابینه صحبت کردم.(ص316)
جمعه 17 آبان 1364: ...عصر احمدآقا آمد و راجع به برنامه مجلس خبرگان در خصوص رهبری آقای منتظری و نظر امام مذاکره کردیم.(ص316)
شنبه 18 آبان 1364: ...جلسه هیأت رئیسه مجلس خبرگان تشکیل شد. سپس به تالار رفتیم. جلسه رسمی ساعت هشت و نیم تشکیل شد. آقای مشکینی مختصری صحبت کردند و سپس نامه آقای منتظری را خواندند که با تشکر از خبرگان خواسته بودند که از انتخاب ایشان به عنوان جانشین امام در زمان حیات امام منصرف شویم. بحثها شروع شد. احمدآقا اطلاع داد که امام به آقای محمدی [گیلانی] گفتهاند موضوع پیام را پیگیری نکنند. هم در جلسه صبح و هم در جلسه عصر در این باره بحث کردیم و در تنفسها به مشورت پرداختیم و سرانجام بعد از نماز مغرب با بیش از دو سوم حضار تصویب شد که آیتالله منتظری، مصداق صدراصل 107 قانون اساسی هستند؛ یعنی از طرف مردم به مرجعیت و رهبری برای بعد از امام پذیرفته شدهاند.(ص317)
در تنفس آقای فیض گیلانی گفت که آقای [سیدمرتضی] پسندیده [برادر بزرگ امام خمینی] خیلی عصبانی است. چون حکم استرداد زمینهایش در خمین توسط آقای [موسوی] خوئینیها [دادستان کل کشور] راکد شده و فرزندش رضا را بازداشت کردهاند و از خانه اخراج نمودهاند. آقای پسندیده میخواهد شکایت کند و اعلامیه بدهد. شب از احمدآقا خواستم که آمد منزل ما و راجع به این موضوع صحبت کردیم. قرار شد حق شرعیش پرداخت و دلجویی شود.(ص317)
یکشنبه 19 آبان 1364: ...در جلسه مجلس خبرگان متن عبارت رهبری آیتالله منتظری مطرح بود. بالاخره پس از بحث زیاد، پیشنهاد آیتالله خامنهای با اصلاحات جزئی به تصویب رسید. ایشان به عنوان منتخب مردم برای جانشینی امام و مورد تأیید مجلس خبرگان معرفی شدند. قرار شد متن مصوبه به امضای همه اعضای مجلس برسد. شام مهمان آقای خامنهای بودیم. چند نفری از شخصیتهای خبرگان هم بودند. بحث جلسه درباره لزوم کنترل حوزههای علمیه بود که افراد ناباب و جاسوسها نفوذ نکنند.(ص318)
دوشنبه 20 آبان 1364: ...همراه با نمایندگان مجلس خبرگان خدمت امام رسیدیم. آقای مشکینی صحبت کرد و از نواقص کار حوزه علمیه قم، وجود طلاب ضدانقلاب و شیوع روحیههای غیرمخلصانه و... گفت ولی امام گفتند که حوزه قوی است و نباید منفی بافی کرد. راجع به انتخاب آقای منتظری، آقای مشکینی با اشاره گفت و امام چیزی نگفتند.(ص318)
سهشنبه 21 آبان 1364: ...شب با آقای خامنهای درباره جنگ و روابط با لیبی و سوریه و دو وزیر جدید، تلفنی صحبت کردیم.(ص319)
چهارشنبه 22 آبان 1364: ...آقای خلیق از لبنان آمد و گزارش وضع لبنان و پیشنهاد تشکیل اجلاس علمای لبنان را در تهران داد. علمای اسلامی لبنان دارند کمکم در مقابل سوریه قرار میگیرند که قصد حفظ نظام طائفی لبنان را دارد.(ص319)
دکتر جاسبی آمد و گزارش وضع دانشگاه آزاد اسلامی را داد. امسال حدود 24 هزار دانشجوی تمام وقت و 40 هزار دانشجوی پاره وقت میپذیرند. مشکلات در مسئله سربازی و مدرک [فارغالتحصیلی] است. این توسعه سریع حتماً بدون نقص نیست.(ص319)
آقازاده تلفنی اطلاع داد که فروش نفت بالا رفته و آمریکاییها باز هم تحویل اقلام را به تأخیر انداختهاند و گفتهاند در کشور ثالثی این اقلام با گروگانها هم زمان معامله شوند. گفتم بگوید ما قبل از اینکه اولین قلم را تحویل بگیریم، نمیتوانیم اقدامی بکنیم؛ آنها در اختیار ما نیستند و پس از اطمینان از صداقت آمریکا، برای شناسایی و عمل اقدام میکنیم.(ص320)
پنجشنبه 23 آبان 1364: ...عصر آقای ریشهری [وزیر اطلاعات] آمد. اطلاع داد توطئه مشترک عراق و ضدانقلاب برای ترور من و آقای خامنهای کشف شده و ضربهای کاری به [چریکهای فدایی] اقلیت وارد شده.(ص320)
با آقایان رئیسجمهور و نخستوزیر درباره پدافند و [مسأله تعیین] وزرا صحبت کردم.(ص320)
جمعه 24 آبان 1364: ...عصر آقای خامنهای اطلاع دادند که به تلافی تجاوز دیروز عراق، یک کارخانه سیمان را در سلیمانیه عراق زدهایم.(ص321)
شنبه 25 آبان 1364: ...پیش از ظهر شورای سرپرستی [صداوسیما] جلسه داشت. در این جلسه تشکیلات صداوسیما و مسأله سربازی فارغالتحصیلان دانشکده صدا و سیما مورد بحث بود.(ص321)
نامهای هم از آقای [محسن] رضایی آمد که به نوعی خبر از تأخیر عملیات و احتمالاً عدم انجام آن میدهد؛ ناراحت شدم. فرماندهان بالای سپاه، [غلامعلی] رشید و رحیم [صفوی] موافقت ندارند.(ص321)
یکشنبه 26 آبان 1364: ...انتخابات اعضای [مجلس در] شورای سرپرستی صداو سیما را داشتیم که تمام نشد. عضو علیالبدل انتخاب شد و عضو اصلی به مرحله بعد افتاد.(ص323)
در جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] شرکت کردم. بحث بر سر مدیریت روزنامه جمهوری اسلامی بود که مذاکرات به تلخی گرائید. شب با آیتالله خامنهای درباره جنگ و فرماندهی نیروی هوایی و مسائل اختلاف خطی جاری بحث کردیم. قرار شد بحث را ادامه دهیم.(صص324-323)
دوشنبه 27 آبان 1364: پیش از ظهر خدمت امام رفتم. گزارش وضع جبهه و سپاه و ارتش را دادم. امام از سخنان پیش از دستور نمایندگان در مورد سرزنش ادارات و مجریان ناراضی بودند و پیغام دادند که نمایندهها این قدر بدگویی نکنند...(ص324)
تلفنی با نخستوزیر درباره کمک به نماز جمعه تهران، وزرای جدید و با آقای رئیسجمهور درباره مقابله به مثل در زدن کشتیها صحبت کردم.(ص324)
شب آقای شمخانی آمد. گزارش خوشبینانهای از عملیات آینده داد و برای رفع مشکل اختلاف با بسیج کمک خواست و برای مهندسی جبههها، هزار دستگاه کمپرسی خواست. به نخستوزیر گفتم کمک کنند. به [آقای روغنی زنجانی] وزیر برنامه و بودجه گفتم عقبافتادگی فوقالعاده جنگی رزمندگان را تأمین نماید.(ص324)
از پیرانشهر آقای قادری، نماینده مجلس، اطلاع داد که سمیناری توسط ضدانقلاب در نقطهای مرزی منعقد شده است. آخر وقت قرارگاه حمزه اطلاعات دقیقتری را داد و معلوم شد امروز آخر این سمینار بوده است.(ص324)
سهشنبه 28 آبان 1364: ...در انتخاب عضو اصلی [مجلس در] شورای سرپرستی صداوسیما، اختلافنظر در معنای آئیننامه پیش آمد. (آقایان اسدالله بیات با 81 رأی و اسماعیل فدایی با 76 رای به عنوان نمایندگان قوه مقننه در شورای سرپرستی صداوسیما انتخاب شدند). (ص325)
در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم. رؤسای دانشگاههای مشهد، کرمان و الزهرا تصویب شدند و درباره انضباط دانشگاهها و تقویت مدیریت و مواخذه اغتشاشگران در مجتمع هنرهای زیبا بحث شد. سپس درباره استفاده از دانشمندان فاقد مدرک در دانشگاهها بحث شد.(ص325)
چهارشنبه 29 آبان 1364: ...آقایان [موسوی] اردبیلی و نخستوزیر مهمان من بودند. درباره سیاست روابط با شوروی و مسأله افغانستان بحث شد. قرار شد به سفارتمان در پاکستان بگویم که در جواب پیشنهاد شوروی در مورد تحسین روابط، جواب مساعد بدهد... آقای خامنهای از زنجان تلفنی تماس گرفتند و گفتند به خاطر خستگی سفر، روز جمعه نمیتوانند اقامه [نماز] جمعه کنند. از آقای امامی کاشانی خواستم که [نماز جمعه را] اقامه کنند.(ص327)
آذر
جمعه 1 آذر 1364: ...مسئول محافظان سپاه آمد و راجع به کم کردن محافظان شخصیتها و پس گرفتن ماشینهای بنز گفت. به آقای رئیسجمهور تأکید کردم که مسأله دو وزیر باقی مانده را زودتر تمام کنند.(ص331)
آقای آقازاده [وزیر نفت] تلفنی اطلاع داد که قرار است فردا موشکهای هاگ جدید با سه پرواز وارد شود. با اینکه خیلی بعید است ولی اگر وارد شود، تحولی در امر جنگ و مناسبات بینالمللی است. با آقای ریشهری [وزیر اطلاعات] درباره مسائل امنیتی کشور صحبت کردم. ایشان اطلاع داد که در شناسائی تیم ترور من پیشرفتهای زیادتری شده و تاکنون 25 نفر [از عاملان آن] شناسایی شدهاند.(ص331)
یکشنبه 3 آذر 1364: آقای دکتر [حسن] روحانی، پیش از جلسه مجلس به دفترم آمد. گزارش پیشرفت امر تنظیم پدافندها و تعمیر وسایل را داد و از عدم همکاری سپاه گله داشت. خبر رهبری آقای منتظری که در جلسه خبرگان تصویب شد به وسیله روزنامهها تیتر شده...(ص333)
...گروهی از اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان آمدند. از بدرفتاری دفتر تحکیم وحدت گله داشتند و از من کمک خواستند. آنها را دعوت به وحدت کردم. شب شورای عالی دفاع جلسه داشت، درباره موذیگریهای افغانستان درباره آب سیستان که از افغانستان میآید، بحث کردیم. قرار شد با آنها مقابله کنیم و برای گرفتن آب بیشتر اقدامات سیاسی بشود. بعد از جلسه با آقای خامنهای درباره جنگ و وزرای جدید صحبت کردیم. شب آقای سرهنگ ترابی [مسئول دفتر مشاورت امام در ارتش] اطلاع داد که نیروی دریایی یک کشتی کویتی را [در خلیجفارس] در حالی که ناوهای جنگی انگلیس و فرانسه ناظر بودهاند، توقیف کرده است.(ص334)
دوشنبه 4 آذر 1364: ...آقازاده اطلاع داد که اولین هواپیمای حامل موشکهای هاگ جدید در فرودگاه مهرآباد بر زمین نشسته است؛ خبر خوبی است. مدعی هستند که برد موشکهای جدید 75 هزار پا است و میتواند میگهای 25 شوروی را بزند. به فرمانده نیروی هوایی گفتم سریعاً امتحان کنند. او عصر خبر داد که اینها شبیه موشکهای موجود خودمان هستند. آقای آقازاده میگوید صاحبان آنها مدعیاند که جدید است. قرار شد فردا به جزیره خارک ببرند و عملاً آزمایش کنند.(ص334)
از حاج احمدآقا نظر امام را در خصوص سروصداهایی که پیرامون رهبری آیتالله منتظری در رسانههای جمعی جهان به وجود آمده است خواستم. ایشان گفتند امام با توضیح و جا انداختن موافقند.(ص335)
شب آقای [محسن] کنگرلو از اروپا تلفنی میخواست که ما در جهت آزادی گروگانهای آمریکایی اقدام نمائیم. گفتم منتظر صحت ادعای آنها در مورد هاگ جدید هستیم.(صص336-335)
سهشنبه 5 آذر 1364: ...برای شرکت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، به دفتر آقای خامنهای رفتم. بحث درباره دانشگاه تربیت مدرس بود. بعد از جلسه با آقایان رئیسجمهور و نخستوزیر درباره [انتخاب] وزیر دارایی و مسأله فرانسه صحبت کردیم. آقای رفیقدوست [وزیر سپاه پاسداران] میگوید آقای [رولان] دوما وزیر خارجه فرانسه، تلفنی از ایشان خواسته است که نزد حزبالله لبنان شفیع بشویم که گروگان مریض فرانسوی را آزاد کنند. گفتیم که یک نفر از زندانیان لبنانی را به آنها بدهید تا ما شفاعت کنیم. اطلاع رسید که دوبی هواپیمای ربوده شده و هواپیما ربایان را به ما تحویل داده و این اقدام جالبی است.(صص337-336)
چهارشنبه 6 آذر 1364: ...شب مهمان آقای خامنهای بودیم. درباره نظام پزشکی، روابط با فرانسه و سوریه بحث شد. آقای [موسوی] اردبیلی از دادستان کل کشور شاکی است که دارد قضات را دلسرد میکند. درباره [تعیین] وزیر دارایی [برای کابینه] هم بحث کردیم.(ص337)
پنجشنبه 7 آذر 1364: ...پس از مصاحبه من درباره رهبری آیتالله منتظری تردیدها و تشکیکها آرام گرفته و به تحلیل در ستایش از اقدامات احتیاطی ما و تثبیت نظام گرائیده است.(ص338)
جمعه 8 آذر 1364: ...به آقای صیاد [شیرازی] گفتم که برای تنظیم برنامه عملیات آینده، فردا بیاید.(ص338)
شنبه 9 آذر 1364: ...آقای دکتر [حسن] روحانی به منزل آمد و گزارشی از وضع پدافند داد... قرار شد ایشان از موشکهای هاگ تازه رسیده- که به ادعای نیروی هوایی برخلاف اظهار فروشنده است- بازدید نماید. عصر آقای صیاد [شیرازی] آمد و ماجرای مجروح شدن خودش را توسط ترکش نارنجکهای خودی تعریف کرد. درباره عملیات آینده با ایشان صحبت کردم و ماموریت نیروی زمینی را مشخص نمودم. قرار شد با افسران تحت فرماندهیاش صحبت کند و نظریه بیاورد.(صص339-338)
یکشنبه 10 آذر 1364: ...آقای [میرحسین موسوی] نخستوزیر بودجه سال 65 را به مجلس تقدیم کرد و حدود سه ربع ساعت توضیح داد و من از دولت تشکر کردم.(ص339)
دوشنبه 11 آذر 1364: عصر آخرین جلسه شورای سرپرستی صداوسیما را تشکیل دادیم. این دوره تمام شد و دوره جدید شروع میشود که من و آقای عزیزی نیستیم.(ص339)
سهشنبه 12 آذر 1364: ...[آقای عبدالرئوف الکسم] نخستوزیر سوریه و هیأت همراه به ملاقاتم آمدند. مذاکرات خوبی بود.(ص340)
چهارشنبه 13 آذر 1364: ...ابوشریف آمد و پیام آقای منتظری را آورد... آقای [رضا] امراللهی [رئیس سازمان انرژی اتمی] آمد و درباره توافقنامه با آرژانتین در مورد همکاری در ساخت نیروگاه اتمی بوشهر با توافق آلمانیها مشورت کرد. شب مهمان آقای اردبیلی بودیم. درباره هیأت پارلمانی فرانسه، وزرای جدید، جنگ، خرید اسلحه از چین و کارهای دیگر صحبت کردیم.(ص341)
پنجشنبه 14 آذر 1364: ...در نطقهای پیش از دستور بین آقایان [احمد] آذریقمی و [ابوطالب] حبیبی مشاجره شد. نمایندگان را نصیحت کردم که مسائل تفرقهانگیز را مطرح نکنند.(ص342)
جمعه 15 آذر 1364: برای نماز جمعه به دانشگاه رفتم... با نخستوزیر و رئیسجمهور درباره وزرای جدید حرف زدم. قرار شد فردا کار یکسره شود. به دفتر امام گفتم، وقت ملاقات زودتر به آقای ریشهری بدهند که درباره مخالفتهایی که با قائممقامی رهبری آیتالله منتظری میشود، مشورت کنند.(ص343)
شنبه 16 آذر 1364: ...اول شب آقای [سیدحمید روحانی] زیارتی برای مصاحبه درباره زندگی خودم و تاریخ انقلاب آمد. یک ساعت و نیم مصاحبه شد. ناتمام ماند.(ص343)
مقابل در بیمارستان شهدای تجریش، بمبی در یک ماشین ژیان منفجر شده که دو نفر شهید و 18 مجروح داشته است.(ص345)
یکشنبه 17 آذر 1364: ...دستور جلسه، طرح انفکاک سازمان تأمین اجتماعی از وزارت بهداشت و درمان و الحاق آن به وزارت کار بود که صف کشی خطی در نمایندگان بود... با صیاد [شیرازی] تلفنی صحبت کردم و خواستم تاو انداز تحویل سپاه بدهد.(ص345)
ظهر آقای [محسن] نوربخش [رئیس بانک مرکزی] آمد و از احتمال معرفی شدن آقای ماجدی به عنوان وزیر [امور اقتصادی و] دارایی نگران بود. خودش هم استخاره کرده بد آمد، ولی عصر معلوم شد آقای ماجدی را آقای خامنهای پذیرفتهاند و معرفی میشود. شب آقای ریشهری [وزیر اطلاعات] به منزل آمد و گزارش پیشرفت شناسایی تیم مامور ترور من و آقای خامنهای و آقای [محسن] رضایی را داد. به نظر میرسد به زودی جمع زیادی از عمال عراق بازداشت خواهند شد. در مورد آقای سیدصادق روحانی که با قائممقامی رهبری آیتالله منتظری مخالفت کرده، تصمیم به تعقیب محدود او گرفتهاند. گفتم صلاح نیست.(ص346)
دوشنبه 18 آذر 1364: ...آقای نخستوزیر آمد. راجع به مسأله هتل قدس مشهد که قبلاً با بودجه آستان قدس [رضوی] و در اراضی آن آستان ساخته شده و خیلی ارزان به بنیاد پهلوی منتقل شده و حالادست بنیاد مستضعفان است و آستان قدس میخواهد پس بگیرد، بحث شد.(ص346)
سهشنبه 19 آذر 1364: ...آقای آذری [قمی] آمد و درخواست ارز برای معالجه پروستات در لندن داشت. برای آقای مهدوی[کنی] هم به خاطر کسالت قلبی، گفته شد در لندن جا رزرو کنند. [اعضای] شورای [عالی] انقلاب فرهنگی خدمت امام رفتند ولی من به خاطر کار زیاد نرفتم. جمع زیادی از مردم و بسیجیها مقابل مجلس جمع شدند. آقای خامنهای، آقای رضایی، آقای مهدوی [کنی] و من با اختصار صحبت کردیم. خیلی با شکوه بود.(ص348)
چهارشنبه 20 آذر 1364: ...شب سران قوا در مجلس مهمان من بودند. آقای دکتر ولایتی گزارش سفر به عربستان و امارات را داد. راضی است و فکر میکند که آنها در صدد تحسین روابط با ما هستند؛ با قطع نظر از جنگ و در عین حال از جنگ راضی نیستند. درباره سختگیری در سربازگیری مذاکره شد. قرار شد طرح به مجلس داده شود. تعداد زیادی از جوانان خود را برای سربازی معرفی نمیکنند و این در روحیه مردمی که به طور داوطلب در بسیج شرکت میکنند، اثر بدی دارد.(ص349)
پنجشنبه 21 آذر 1364: ...آقای مهندس روحانی مدیر عامل شرکت متروی تهران آمد. نیازها را گفت و همکاری وزیر کشور را خواست. شب آقای صیاد به منزل آمد و موافقت نیروی زمینی را با عملیات پیشنهادی اعلام کرد. مجموعاً مثبت است و برای تقویت روحیه ارتش، پیشنهادهایی داشت.(ص350)
جمعه 22 آذر 1364: ...نماز جمعه را اقامه نمودم.(ص350)
شنبه 23 آذر 1364: با [آقای محمدنبی حبیبی] شهردار تهران و [آقای محتشمیپور] وزیر کشور در مورد فعالتر کردن کار متروی تهران صحبت کردم. به دفتر امام گفتم وقتی برای ملاقات فرماندهان ارتش بگذارند.(ص351)
یکشنبه 24 آذر 1364: ...آقای [شیخ] سعید شعبان رهبر جنبش توحید [اسلامی] طرابلس لبنان آمد. از دولت سوریه خائف است و شاکی که اسلحههایشان را گرفتهاند و از احزاب غیراسلامی حمایت میکنند.(ص352)
دوشنبه 25 آذر 1364: در منزل بودم. بیشتر وقتم به مطالعه گذشت... آقای [محمد] فروزنده آمد و شرح وظایف قرارگاه مهندسی رزمی را آورد، امضا کردم.(ص353)
سهشنبه 26 آذر 1364: ...عصر به جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتم. آقای رئیسجمهور قسمتی از جلسه را نبودند و من اداره کردم.(ص354)
شب با آقای خامنهای درباره روزنامه جمهوری اسلامی بحث کردم. روزنامه از حزب است و به نام آقای خامنهای و آقای [مسیح] مهاجری که آن را اداره میکنند و مورد اعتراض بخشی از اعضای شورای مرکزی حزب است. اختلافات خطی است. نظر دادم که مصلحت نیست مدیریت روزنامه عوض شود. آیتالله خامنهای هم قبول دارند، ولی لازم میدانند به نحوی کنترل بر مطالب روزنامه داشته باشند. پیشنهاد کردم یک نفر معرفی شود که مشترکاً با آقای [مسیح] مهاجری اداره کنند و در موارد اختلاف به داوری ایشان مراجعه کنند. آقای خامنهای با این پیشنهاد موافقاند، ولی بعید است آقای مهاجری بپذیرد.(ص354)
چهارشنبه 27 آذر 1364: ...شام، سران قوا مهمان آقای [موسوی] اردبیلی بودیم. آقای ریشهری وزیر اطلاعات هم بود. درباره عملیات و نحوه همکاری سپاه و اطلاعات بحث شد و به نتایجی رسیدیم.(ص355)
پنجشنبه 28 آذر 1364: ...آقای علیزاده نماینده اردبیل آمد و راجع به کمک به دانشگاه آزاد اسلامی و معافیت از سربازی دانشجویان دانشگاه آزاد صحبت کرد. گفتم بهتر است فعلاً در مجلس مطرح نشود.(ص355)
جمعه 29 آذر 1364: ...چون تلفن سیاسی قطع بود، مراجعات کمی داشتم. بیشتر وقت به مطالعه و استراحت گذشت. در گزارشها هم [مطلب] تازهای نبود.(ص356)
شنبه 30 آذر 1364: به زیارت امام رفتم. وضع جبههها و مقدمات کار عملیات آینده را گزارش دادم. از ایشان خواستم که با گرفتن مبلغی به عنوان وام از بانکها برای جنگ موافقت کنند که نیازی به تصویب مجلس نباشد. امام فرمودند به نمایندگان موافق دولت بگویم از حربهای که به دستشان آمده در مورد مخالفت با نظر امام علیه مخالفان دولت استفاده نکنند و اموال بنیاد مستضعفان که مال فقراست به دولت منتقل نشود.(صص358-356)
دی
یکشنبه 1 دی 1364: ...جلسه علنی ساعت هشت و ربع شروع شد. قبل از شروع دو تذکر از امام در مورد نطقهای پیش از دستور و دامن زدن به اختلافات در مورد رأیگیری برای دولت گفتم.(ص361)
دوشنبه 2 دی 1364: ...آقای صیاد [شیرازی] آمد. بعد از ملاقات امام با فرماندهان ارتش، از صحبتهای امام راضی بود. امام در جمع فرماندهان به آنان ابلاغ کرده بودند که اختیارات فرماندهی کل در جنگ به من واگذار شده است و خواسته بودند اطاعت کنند.(ص362)
سهشنبه 3 دی 1364: ...به [جلسه] شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتم. درباره مسائل دانشگاه شیراز و اختلاف مدیریت با حزباللهیها مذاکره و اتخاذ تصمیم شد. بعد از جلسه مقداری با رئیسجمهور درباره مسافرت ایشان و عواقب سفر صدام به مسکو بحث کردیم.(ص362)
چهارشنبه 4 دی 1364: ...آقایان [حسین] مهدیان و دکتر احمد حاج سید جوادی و مهندس حریری و خانم تولیت آمدند. راجع به آینده شرکت طاهر و اموال [مرحوم ابوالفضل] تولیت و آزاد کردن سپردههای او در بانکهای لندن مذاکره شد.(ص362)
شب مهمان آقای رئیسجمهور بودیم. درباره سفر ایشان به هشت کشور آفریقایی و آسیایی و وزرای جدید و کمبودهایی که باعث نارضایتی مردم است و جنگ و بسیج و موارد مهم دیگر بحث شد.(ص363)
پنجشنبه 5 دی 1364: ...دکتر ولایتی آمد و گزارش سفر به لیبی را داد و خبر از پیغامهای خصوصی شوروی برای تحسین روابط و آمدن کورنینکو [قائممقام وزیر امور خارجه شوروی] و دعوت دکتر ولایتی به مسکو آورد.(ص363)
جمعه 6 دی 1364: ...برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم.(ص363)
شنبه 7 دی 1364: ...آقای [عبدالمجید] معادیخواه آمد. گزارش کار بنیاد تدوین تاریخ انقلاب را داد و برای مخارج، مبلغ بیشتری خواست؛ معمولاً ماهی یک میلیون تومان میپردازیم... عصر اولین جلسه ستاد مشاور فرماندهی جنگ با حضور آقایان سرهنگ [اسماعیل] سهرابی، محسن رضایی، فرزانه، [محسن] رفیقدوست، ناخدا [محمدحسین] ملکزادگان، سرهنگ صیاد [شیرازی]، سرهنگ [محمدحسین]جلالی، سرهنگ [هوشنگ] صدیق، دکتر [حسن] روحانی و [دکتر حسن] فیروزآبادی در منزل تشکیل شد.(صص365-364)
یکشنبه 8 دی 1364: ...ظهر دکتر [عبدالله] جاسبی و مسئولان شرکت کفش ملی آمدند. برای حل مشکل شرکت با بانک کمک خواست. عصر [آقای راشد عبدالله النعیمی] وزیر خارجه امارات و هیأت همراه به ملاقات آمدند.(ص365)
دو سه مراجعه درباره سفر نخستوزیر به مشهد داشتم. قرار بود ایشان ناهار را در منزل امام جمعه باشند. آقای خامنهای و آقای [واعظ] طبسی این [کار] را تضعیف آقای طبسی میدانند. به نخستوزیر تذکر دادم. ایشان چون احساس کرد که وجهالمصالحه اختلاف مشهد میشود، سفر را لغو کرد.(صص366-365)
دوشنبه 9 دی 1364: طرف صبح احمدآقا آمد. مدتی است که برای استراحت به توصیه پزشکان بیشتر در سفر است. راجع به مسائل جاری کشور و جنگ مذاکره کردیم... آقای سراج [الدین موسوی] رئیس جدید کمیتهها آمد. گزارشی از وضع کمیتهها داد و برای محل جدید کمیته مرکزی استمداد کرد. احمدآقا خبر دو نامه از آیتالله خامنهای و آقای [جلالالدین] فارسی به امام را داد که در آنها از حمایت امام از یک جریان گله شده و خواستار توجه به جناح جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] و... شدهاند.(ص366)
سهشنبه 10 دی 1364: ...آقای [علی] فلاحیان از وزارت اطلاعات آمد و درباره عملیات و کیفیت همکاری با سپاه مشورت کرد. به خاطر تراکم کارم به جلسه شورای انقلاب فرهنگی نرفتم؛ آقای خامنهای تلفنی گله کردند. به سرهنگ صدیق [فرمانده نیروی هوایی] در مورد دفاع جزیره خارک و حملات هوایی تذکراتی دادم.(صص367-366)
چهارشنبه 11 دی 1364: ...شب سران قوا مهمان من در مجلس بودند. آقای دکتر [عبدالله] جاسبی آمد وبه عنوان هیأت مؤسس دانشگاه آزاد اسلامی، اساسنامه پیشنهادی را تصویب کردیم و نیابت من از جانب هیأت رئیسه تمدید شد. درباره سفر آقای خامنهای و موضوعات قابل طرح در سفر و مخصوصاً سفر به پاکستان بحث شد.(ص368)
پنجشنبه 12 دی 1364: ...شب آقای [کاظم] خوانساری سفیرمان از لیبی آمد و پیغام [معمر] قذافی [رهبرلیبی] را آورد که از تهدید آمریکا و اسرائیل نگران شده است. از ما میخواهد که جنگ با عراق را تمام کنیم، به شرط اینکه نیروهای دو کشور به جنگ با اسرائیل بروند.(ص369)
جمعه 13 دی 1364: به مجلس رفتم. ستاد قرارگاه خاتمالانبیا جلسه داشت. چند نفر از فرماندهان سپاه و ارتش، دکتر [حسن] روحانی، فرماندهان نیروهای سهگانه، رئیس ستاد مشترک و معاون نخستوزیر آقای فیروزآبادی، آقای فروزنده فرمانده قرارگاه مهندسی رزمی و وزرای سپاه و دفاع و... عضو ستادند. آیتالله خامنهای هم شرکت کردند. تا آخر شب، جلسه طول کشید. پیشرفتهایی داشتیم ولی تمام نشد و به فردا موکول شد. برای اولین بار در یک زمان نیروی زمینی [ارتش] و سپاه، بناست در محورهای جداگانه عمل کنند. تقسیم و هماهنگ کردن امکانات کار دشواری است؛ مخصوصاً با توجه به رقابتها. آنها شام را مهمان مجلس بودند.(ص370)
شنبه 14 دی 1364: صبح زود به مجلس رفتم. از ساعت هشت صبح تا ظهر ستاد قرارگاه خاتمالانبیا جلسه داشت... بالاخره به نتایج خوبی رسیدیم و در مورد توپخانه کمیسیونی را مأمور مطالعه و تقسیم توپها کردیم. آیتالله خامنهای هم شرکت کردند و مفید و مؤثر هم بود.(ص370)
عصر [آقای تورگوت اوزال] نخستوزیر ترکیه و هیأت همراه آمدند و درباره توسعه روابط و جنگ مذاکره کردیم. ایشان میگفت اگر عراق به شما خسارت جنگ را بپردازد، منجر به سقوط صدام هم میشود. پرسید آیا شرط این است که خود صدام برود یا حزب بعث. گفتم ممکن است به رفتن صدام قناعت شود. این را گامی به جلو تلقی کردند. برای تشییع جنازه مرحوم [غلامرضا] رحیمی نماینده ماهشهر به سالن رفتم. اطلاع دادند که امام با دستور دفن در صحن [حضرت معصومه(س)] قم بدون پرداخت پول قبر موافقت نکردند. به برادرش گفتم خود ما میپردازیم، در صحن دفن کنند.(صص372-371)
دوشنبه 16 دی 1364: عصر آقایان [محسن] رفیقدوست و [علی] شمخانی آمدند. درباره گروگانهای فرانسوی در لبنان گفتند گویا از گروگانگیرها سرنخی پیدا شده است. تلفنی با آقایان نخستوزیر و رئیسجمهور و دیگران درباره امور کشور صحبت کردم.(ص372)
سهشنبه 17 دی 1364: ...ظهر آقای هاتفی آمد. از فشار گروه سیدمهدی هاشمی بر دفتر تبلیغات [اسلامی قم] از طریق دفتر آقای منتظری و منجمله درخواست کتابهای کتابخانه دفتر برای کتابخانه سیاسی- که به وسیله گروه هاشمی اداره میشود- گله داشت.(صص375-374)
عصر به [جلسه] شورای انقلاب فرهنگی رفتم. وزارت علوم مخالف اجرای قانون انتقال دانشکدههای پزشکی به وزارت بهداشت و درمان است. پس از بحث مفصل، قرار شد قانون اجرا شود. رؤسای چند دانشگاه انتخاب شدند. شورای مرکزی [جامعه] روحانیت مبارز تهران جلسه داشت. قرار شد که در اعلامیهای نیابت رهبری آیتالله منتظری را تأیید و پیشنهاد کنیم در برنامه تظاهرات سالگرد انقلاب گنجانده شود.(ص375)
چهارشنبه 18 دی 1364: ...شب مهمان آیتالله [موسوی] اردبیلی بودیم. درباره گروگانهای فرانسوی در لبنان و مسافرت آقای خامنهای و استرداد پولهای مانده در بانک سوئیس از سران رژیم گذشته و گرفتن ده میلیارد تومان وام از بانکها برای جنگ، با دستور امام و بدون اجازه مجلس- که امام به نظر اکثریت سران قوا محول کرده بودند- بحث شد. قرار شد با تصویب موارد خرج، عمل شود.(ص376)
پنجشنبه 19 دی 1364: ...آقای علی حجتی [کرمانی] آمد. تذکراتی داشت و خواهان کار بود. به اخوی محمد گفتم در صداوسیما کار کنند.(ص377)
جمعه 20 دی 1364: صبح زود همراه پاسداران به دزفول رفتیم و در پایگاه چهارم فرود آمدیم. به محل برگزاری مانور عملیات هوایی آینده رفتیم. چند منظره بمباران را مشاهده کردیم؛ جالب بود و منظم.(ص377)
در محل پادگان تیپ دو لشکر92، جلسه ستاد و قرارگاه خاتم با شرکت فرماندهان و اعضا تشکیل شد و تا ساعت یازده شب ادامه داشت. درباره طرح مانور سپاه و تنظیم امکانات بحث شد. بعضی از نیروها کمی بهانهجویی میکنند. شاید فکر میکنند در این عملیات نمیتوانند بدرخشند.(ص378)
شنبه 21 دی 1364: ...ساعت هفت و نیم صبح جلسه ستاد رسمی شد. بحث تا ساعت ده و نیم ادامه یافت. جلسه در مجموع خوب و موفق بود. بهتر از همیشه هماهنگی و امکانات وجود دارد... در جلسه صبح امروز از سرهنگ رامین فرمانده لشکر 92 درباره پیشروی مختصر عراق در جزیره مجنون جنوبی توضیح خواستم. دفاع درستی نداشت... قرار شد خط را تحویل سپاه بدهند. شب به وسیله هواپیمای سیمرغ به تهران برگشتیم.(صص379-378)
یکشنبه 22 دی 1364: ...هیأت ژاپنی به ریاست [آقای ماسایاوکی] فوجیو- ایدئولوگ حزب حاکم ژاپن- و رئیس انجمن دوستی با ایران در پارلمان ژاپن به ملاقات آمد و نامه نخستوزیر ژاپن را آورد... عصر وزیر خارجه هندوستان به ملاقات آمد و درباره روابط ایران و هند بحث شد.(ص379)
دوشنبه 23 دی 1364: ...خدمت امام رفتم. گزارش وضع جبههها و برنامه عملیات آینده را دادم. در مورد گرفتن جزیره بوبیان در صورت تجاوز عراق مشورت کردم. نظرشان نظیر نظر جلسه خودمان بود که قبل از اشغال از طرف عراق، نباید این جزیره را بگیریم و باید به کویت قبلاً اخطار نمائیم. احمدآقا به منزل ما آمد و راجع به بنیاد مستضعفان و واگذاری متفرقههای جزئی مصادره شده به کمیته امداد امام یا جای دیگر بحث شد.(ص380)
سهشنبه 24 دی 1364: ...استقبال با شکوه مردمی در پاکستان از آیتالله خامنهای باعث تعجب ناظران، خوشحالی دوستان و خشم دشمنان شده و مخصوصاً شعارهای ضدآمریکایی مستقبلان.(ص381)
آقای [فضلالله] محلاتی آمد. گزارش وضع لبنان را داد و خبر اینکه امام در مورد بعضی مسائل خارجی مسأله را به نظر من محول کردهاند و همچنین در امور شرعی مسائل سیاسی.(ص381)
عصر آقای [محمد] عبائی [خراسانی] [رئیس دفتر تبلیغات اسلامی قم] آمد. اصرار به رفتن بیشتر من به قم داشت. به ایشان تأکید کردم در مشهد با آقای [واعظ] طبسی گرمتر باشند. برای سازمان دادن به اداره بیت آیتالله منتظری و محدود کردن نفوذ مهدی هاشمی استمداد کرد.(ص381)
در [جلسه] شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم. بحثهای خوبی داشتیم.(ص382)
چهارشنبه 25 دی 1364: ...ستاد قرارگاه خاتمالانبیا جلسه داشت. نیروی زمینی طرح مانور خودش را توضیح داد و درباره هماهنگی با سپاه در حمله آینده مذاکره شد. نیروی هوایی عکسهایی گرفته که خیلی لازم بود. در [جلسه] شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم. درباره اجازه تأسیس مدارس توسط بخش خصوصی و یا گرفتن پول از شاگردان متمکّن بحث شد... شب مهمان آقای [میرحسین موسوی] نخستوزیر بودیم. درباره جنگ و بودجه بحث شد. چهار میلیارد تومان از محل استقراض از بانک برای مخارج جنگ اختصاص دادیم.(ص382)
پنجشنبه 26 دی 1364: ...آقایان رفیقدوست و شمخانی و افشار آمدند. برای بودجه سپاه کمک خواستند و نظر موافق مرا در تحویل باغ سفیدتپه بهاییها از بنیاد مستضعفان به سپاه گرفتند؛ امام موکول به نظر من کردهاند.(ص383)
جمعه 27 دی 1364: برای اقامه جماعت به دانشگاه تهران رفتم.(ص383)
شنبه 28 دی 1364: احمدآقا آمد. درباره بنیاد مستضعفان و مشکل اداره آن و تفکیک اموال مجهول المالک و غیرمجهول و نظریه آقای [موسوی] اردبیلی و آقای [طهماسب] مظاهری بحث شد. قرار شد که عجله نشود و کار بیشتری برای تصمیمگیری لازم است. درباره جنگ، آخرین وضع را برای اطلاع امام توضیح دادم.(ص384)
یکشنبه 29 دی 1364: ...ظهر [سرهنگ محمد حسین جلالی] وزیر دفاع آمد. گفت کره شمالی از ما یک نمونه موشکهای اگزوست و سایتوایندر و توپ اسکایگارد برای کپیسازی خواستهاند. گفتم اگر تعهد عدم تحویل به غیر نداشته باشیم، در مقابل موشک دور برد زمین به زمین میدهیم.(ص384)
دوشنبه 30 دی 1364: ...گزارش مفصل کمیسیون ویژه بررسی عملکرد بیانیه الجزایر را خواندم. به نظرم تحت تأثیر مخالفت با اشخاص و با هدایت داوران عزل شده [دادگاه لاهه]، مخالف دولت تهیه شده. ولی به هر حال منشاء یک سری برخوردها خواهد شد.(ص385)
نخستوزیر از تغییر فاحش بودجه دولت در کمیسیون برنامه و بودجه، تلفنی اظهار نگرانی کرد.(ص386)
بهمن
سهشنبه 1 بهمن 1364: در گزارشها سقوط قیمت نفت دریای شمال در صدر مسائل است؛ ظاهراً توطئه استعمارگران غربی است. میخواهند قیمت نفت را زیر بیست دلار در بشکه بیاورند.(ص389)
عصر هم اشتباهاً به خیال اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه ندارد، ملاقات گذاشته بودند. ساعت پنج معلوم شد جلسه داریم. به دفتر رئیسجمهور برای اداره جلسه رفتم. در غیاب ایشان، من جلسه شورا را اداره میکنم. بحثی درباره مواد درسی و مدرسان معارف اسلامی در دانشگاهها داشتیم.(ص389)
چهارشنبه 2 بهمن 1364: ... جلسه سران قوا تشکیل نشد، چون آقای خامنهای ساعت هفت و ربع از سفر [خارج] وارد میشدند. نخستوزیر در استقبال ایشان شرکت داشتند.(ص390)
پنجشنبه 3 بهمن 1364: ...عصر مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی آمدند. گزارش وضع دانشگاهها را دادند و من مفصلاً صحبت کردم.(ص 390)
شب با سران قوا و احمد آقا و دکتر ولایتی و آقازاده جلسه داشتیم. رئیسجمهور گزارش سفرشان را دادند و درباره قیمت نفت و فعال شدن اوپک برای جلوگیری از سقوط قیمت نفت تصمیمگیری شد. اطلاع رسید که عراق تأسیسات نفت در گناوه را زده است. دستور دادیم که نیروی هوایی و دریایی تلافی کنند. سروصدای زیادی در رسانههای خارجی در مورد مواضع آیتالله خامنهای در سفر آفریقا در خصوص حجاب زنان و مشروبات الکلی برپا شده است.(ص391)
جمعه 4 بهمن 1364: ...آقای ترابی اطلاع داد که نیروی هوایی دو مأموریت موفق علیه مواضع نظامی عراق انجام داده است.(صص392-391)
شنبه 5 بهمن 1364: ...آقای شیرازی امام جمعه مشهد آمدند. از جبهه برگشتهاند. بیشتر درباره روابط با آقای [واعظ] طبسی صحبت کرد. بر ضرورت تفاهم کامل تأکید کردم.(ص392)
یکشنبه 6 بهمن 1364: ...دکتر روحانی آمد و از عدم اجرای بعضی دستورها و وعدهها گفت. قرار شد بیشتر پیگیری کنیم. آقازاده اطلاع داد خسارت تأسیسات نفت گناوه خیلی مهم نیست. سرهنگ ترابی اطلاع داد که یکی از مراکز تجمع نیروهای ضدانقلاب ایران در عراق را بمباران کردهاند.(ص393)
آقای [هادی] خسروشاهی آمد و از نوشتههای آقای زیارتی در تاریخ انقلاب گله داشت و تأیید مجدد میخواست. آقای [رضا] امراللهی از [سازمان] انرژی اتمی آمد و اطلاع داد که آلمان حاضر است ساخت نیروگاه بوشهر را تمام کند. گفتم اگر جدی شد، بودجه میدهیم.(ص394)
دوشنبه 7 بهمن 1364: ...آقای توکلی [بینا] درباره پذیرفتن پیشنهاد [آقای حمید] میرزاده [معاون اجرایی نخستوزیر] جهت مسئولیت عمران جزیره کیش مشورت کرد؛ گفتم بپذیرد. آقای خامنهای گفتند چهارشنبه شب برای ملاقات با آقای منتظری به قم برویم.(ص394)
سهشنبه 8 بهمن 1364: ...در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم. مغرب فرماندهان سپاه از جبهه آمده و پیشرفت کار و برنامه حمله آینده را گزارش دادند. اختلافنظرهایی با ارتش دارند، ولی مهم نیست. شب شورای مرکزی [جامعه] روحانیت مبارز جلسه داشت.(ص395)
چهارشنبه 9 بهمن 1364: همراه فرماندهان سپاه و ارتش به خدمت امام رسیدیم. من صحبت کردم و اعلان آمادگی برای شروع حمله را نمودم و از ایشان خواستم که راهنمایی و نصیحت کنند. مخصوصاً در مورد همکاری صمیمانه سپاه و ارتش امام هم خوب صحبت فرمودند. قرار شد خبر ملاقات داده نشود، چرا که دشمن از آن بهرهبرداری اطلاعاتی در مورد عملیات خواهد نمود. از امام خواستم که تقاضای ملاقات آقای سیدعلی محمد دستغیب را بپذیرند؛ نگرانند که در شیراز اختلاف ایجاد شود. احمدآقا هم با من به مجلس آمد. جلسه شور قرارگاه خاتمالانبیا تشکیل شد و از ساعت ده تا ساعت چهار بعد از ظهر یکسره ادامه داشت.(صص396-395)
برای شرکت در جلسه چهارشنبه شب سران قوا در حضور آیتالله منتظری به طرف قم حرکت کردیم. همگی آمدند و بیشتر به مطالب آقای منتظری گوش دادیم. ایشان انتقادات و پیشنهادهایی درباره وضع توزیع و اقتصاد به طور کلی و عملکرد قوه قضائیه و جنگ داشتند که مخلوطی از مطالب درست و نادرست است. قرار شد در جلسات بعد روی هر یک بحث کنیم. حالشان خوب است و از شورای مدیریت حوزه گله داشتند.(ص396)
پنجشنبه 10 بهمن 1364: ... در جلسه علنی طرح غیرعلنی شدن رأی به وزرا مطرح بود که از طرف جناح مخالف دولت حمایت میشد. من مخالفت کردم و تصویب نشد... جمعی از نمایندگان که به دعوت وزارت ارشاد عازم کشورهای آسیایی هستند، برای مشورت در انجام مأموریت فرهنگی خود آمدند.(صص397-396)
آقای [محسن] کنگرلو آمد. پیغام مجدد آمریکاییها را در مورد گروگانهای لبنان و اعلام آمادگی برای نوعی معامله آورد. گفتم عملاً باید حسن نیت خود را ثابت کنند.(ص397)
جمعه 11 بهمن 1364: آقای دکتر ولایتی، تلفنی اطلاع داد که کمیته قدس کنفرانس اسلامی به عنوان اعتراض به تجاوزات اخیر اسرائیل، از کشورهای اسلامی خواسته روز 12 بهمن اعتصاب عمومی کنند و درباره این اقدام از ما نظر خواست. گفتم خوب است که استقبال کنیم. به آقای [محمد] امامی کاشانی تذکر دادم که در نماز جمعه امروز این مطلب مطرح کنند.(صص398-397)
شنبه 12 بهمن 1364: دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه] تلفنی درباره برنامه ملاقات [الکساندر کورنینکو] قائممقام وزیر خارجه شوروی که فردا به ایران میآید، مشورت کرد. به صداوسیما گفتم که مطالب ضدشوروی در این دو سه روز پخش نشود.(ص398)
یکشنبه 13 بهمن 1364: در جلسه علنی امروز مهمانان [خارجی] دهه فجر به عنوان تماشاچی حضور یافتند. آخر جلسه یک ربع ساعت برای آنها صحبت کردم. نماز جماعت ظهر و عصر خوانده شد. بین دو نماز یک حقوقدان مصری درباره نکات مهم قانون اساسی ما صحبت کرد که چند مشکل فکری متفکران مصری را حل کرده است.(ص400)
آیتالله خامنهای تلفنی از نامه نخستوزیر در مورد دفتر عراق- که اخیراً آقای سالک توسط آقای خامنهای به مدیریت آن منصوب شده- گله کرد.(ص402)
دوشنبه 14 بهمن 1364: ...آقای [گئورگی] کورنینکو قائممقام وزارت خارجه شوروی به ملاقات آمد. درباره توسعه روابط دو کشور بحث شد. از سیاست اتحاد شوروی نسبت به ایران و افغانستان و عراق انتقاد کردم. جواب درستی نداشت. نامه دو رئیس دو مجلس شوروی را آورد و آخر جلسه هم تأکید کرد که موشک دوربردی که تهران را بتواند بزند به عراق نخواهند داد. آقای دکتر ولایتی تلفنی گفت که روسها از محاکمه و سقوط صدام ابایی ندارند. [آقای عبدالحمید عجالی] سفیر الجزایر آمد و از طرف [رابح بیطاط] رئیس مجلس الجزایر من را دعوت کرد و اصرار داشت زودتر بروم. از اینکه در سفر لیبی به الجزایر نرفتهایم، گله داشت.(صص403-402)
سهشنبه 15 بهمن 1364: در جلسه علنی مجلس، شور اول آزادی خرید و فروش اتومبیلها با اکثریت قوی تصویب شد. دولت محدودیتهای زیادی ایجاد کرده بود. دکتر روحانی از جبهه اطلاع داد که آقای صیاد [شیرازی] آنجا نیست و نیاز به او داریم. بنا شد تذکر دهم. او به شرق کشور رفته است.(ص403)
چهارشنبه 16 بهمن 1364: اول وقت آقای صیاد [شیرازی] آمد. مقداری از مشکلات عملیات گفت و احکام را برای امضا آورد. دلیلی برای این سفر [احتمالاً مشهد] و این ملاقات ندیدم، آن هم در شرایطی که وجود ایشان در جبهه لازم است. گرچه به نظر میرسد تصمیم جدی بر عمل دارد، ولی این حرکت اخیر برایم قابل فهم نیست.(ص404)
پنجشنبه 17 بهمن 1364: ...آقای سعد مجبر فرستاده مخصوص آقای قذافی [رهبر لیبی] آمد. پیغام خصوصی قذافی را مبنی بر همکاری در ایجاد نیروی ضربت آورد و از حمایت ما از لیبی در مقابل تهدیدات آمریکا تشکر کرد.(ص405)
آقایان سید[محمدحسین] فضلالله و شیخ مهدی [شمسالدین] از لبنان آمدند و وضع لبنان را توضیح دادند. معتقدند قرار توافق جدید سوریه موفق نمیگردد و نزاع لبنان حل نمیشود.(ص405)
جمعه 18 بهمن 1364: ...به نخستوزیر تأکید کردم که مخارج ستاد نماز جمعه تهران را بدهد. قرار بود ماهانه چهارصد هزار تومان بپردازد.(ص406)
شنبه 19 بهمن 1364: ...حاج احمدآقا آمد و راجع به جنگ و مسائل جاری صحبت شد. آقازاده وزیر نفت آمد. گزارش سفر به لیبی را داد و برنامه همکاری با کشورهای نفتخیز برای جلوگیری از سقوط قیمت نفت را توضیح داد. معتقد است بعضی از اعضای اوپک در جهت سقوط قیمتها کار میکنند و نقل کرد که الجزایریها گفتهاند اگر این روزها ایران در جبههها پیروزی به دست بیاورد، مؤثر است.(ص406)
یکشنبه 20 بهمن 1364: ... قرار است بعد از غروب برای عملیات به جنوب بروم. میتواند این حمله سرنوشتساز باشد؛ هم در جنگ و هم در سیاست و هم در اقتصاد و به خصوص قیمت نفت. امکانات زیادی برای این حمله تهیه شده و خرج زیادی شده و نیروهای زیادی پای کار آمدهاند. تقریباً شش لشکر نیروی زمینی ارتش و همه امکانات توپخانه و همه هوانیروز و تمامی امکانات سپاه و نیروهای عظیم مردمی- راهیان کربلا- با آموزشهای نسبتاً خوب و تعداد زیادی هواپیما و توپهای ضد هوایی و موشکهای هاگ و راپیر و بخشی از نیروی دریایی و مهمات فراوان و کارهای زیاد مهندسی رزمی. تاکنون برای هیچ حملهای این مقدار نیرو و امکانات پای کار نیاورده بودیم. علاوه بر کارهای مهندسی بیسابقهای که در منطقه در مدت چند ماه انجام گرفته. فرماندهی جنگ هم به عهده من است.(ص407)
به فرودگاه رفتم و ساعت شش و نیم به طرف اهواز حرکت کردم. باران میبارید. با اشکال در فرودگاه اهواز نشستیم. در هواپیما لباس نظامی پوشیدم. به محل قرارگاه در گلف اهواز رفتم. مرکز سپاه است. جای امنی تهیه کردهاند. مقدمات حمله انجام شده و در رأس ساعت ده شب تهاجم به دشمن از سه قرارگاه شروع میشود: دو قرارگاه از سپاه و یکی از ارتش. مراسمی داشتیم که فیلمبرداری شد و من فرمان حمله را صادر کردم.(ص408)
دوشنبه 21 بهمن 1361: ...بعد از نماز صبح به تعقیب اخبار عملیات پرداختم. معلوم شد نیروی زمینی [ارتش] کاری از پیش نبرده و با دادن تعدادی تلفات عقبنشینی کرده است. قرارگاه نجف سپاه، جزیره امالرصاص را تصرف کرده و قرارگاه خاتم یک با قدرت از اروند عبور کرده و در چند محور خطوط دفاع عراق را شکسته و اهداف مرحله اول را به خوبی تأمین کرده و شهر فاو را تصرف نموده است.(صص410-409)
به تهران اطلاع دادیم که پیک راهی کویت شود و به حکام کویت بگوید که خودشان باید جزیره بوبیان را حفظ کنند که عراق آن را اشغال نکند. اگر عراق در جزیره بوبیان نیرو مستقر کند، کار نیروهای ما در عراق سخت میشود.(ص410)
سهشنبه 22 بهمن 1364: ساعت چهار صبح با صدای توپهای ضدهوایی اهواز از خواب بیدار شدم و دیگر نخوابیدم... اطلاع رسید که قرارگاه نجف، دیشب نیروهای خود را از جزیره امالرصاص عقب کشیده، ولی آقای [محسن] رضایی از این خبر اظهار بیاطلاعی کرد و ضمناً اطلاع داد که دیشب دومین پایگاه موشکی عراق در فاو را تصرف کردهایم و مشغول تحکیم مواضع دفاعی هستیم. وضع تهاجمی خوب است ولی مواضع دفاعی هنوز مستحکم نیست.(ص410)
با رئیسجمهور نتیجه عملیات را در میان گذاشتم. اعلامیههای چهارم و پنجم قرارگاه را نوشتم و منتشر کردیم. اطلاع پیشرفت در محور فاو را دادیم. تا امروز صبح به خاطر گمراه کردن دشمن به هدف حمله، از این محور چیزی نگفته بودیم.(ص411)
چهارشنبه 23 بهمن 1364: ...از خط مقدم احوال پرسیدیم. معلوم شد دیشب در یک محور از دو محور مورد نظر عمل کردهاند و خوب هم پیش رفتهاند. از فرماندهان لشکرهای 8 نجف و امام حسین (ع) ناراضیاند که عمل نکردهاند. گزارشهای روی تلکسها را به طور کامل خواندم. هنوز در دنیا، باور به موفقیت عملیات نیست؛ گرچه تا حدودی معلوم است. عراق از پس گرفتن جزیره امالرصاص استفاده تبلیغاتی زیادی میکند. معلوم شد نیروی زمینی هم نتوانسته کاری از پیش ببرد... امروز هم هشت هواپیمای دشمن را ساقط کردند. متأسفانه عصر، دشمن سایتهاگ را زد و خاموش شد.(صص412-411)
پنجشنبه 24 بهمن 1364: ساعت یک بامداد با زنگ تلفن آقای [علی] شمخانی بیدار شدم. اطلاع داد که نیروهای سپاه، اسکله الامیه را گرفتهاند. ولی صبح معلوم شد اشتباه بوده و [آنجا را] نگرفتهاند. از دیشب نیروهای ما حملهای را به عراقیها شروع کردهاند و تا امشب ادامه دارد و چهار گردان از لشکر گارد مخصوص رئیسجمهور [عراق] را به محاصره گرفتهاند، ولی آنها مقاومت میکنند.(ص413)
جمعه 25 بهمن 1364: ...صبح زود خبر رسید که دیشب بخشی از نیروهای لشکر گارد رئیسجمهوری عراق منهدم و بخشی نیز از محاصره ما در رفتهاند و نیروهای ما در نقطه قابل دفاعی موفق به زدن خاکریز شدهاند. خیالمان راحت شد و دوازدهمین اطلاعیه قرارگاه خاتم را دادیم. به آیتالله خامنهای اطلاع دادم که به تهران نمیروم. خودشان نماز جمعه را بخوانند و بر بعضی مطالب گفتنی و نگفتنی تأکید کردم.(ص414)
درباره بمبهایی که اخیراً سپاه ساخته است که به عنوان تلافی علیه عراق به کار برود، بحث شد... آقای [علی] شمخانی گفت حدود شش هزار نفر از نیروها تحت تأثیر [حمله] شیمیایی قرار گرفتهاند که حدود یک هزار نفر احتیاج به معالجه دارند و بیست نفر شهید شدهاند.(ص414)
شنبه 26 بهمن 1364: ...آقای خامنهای تلفنی از وضع جبههها سئوال کردند. گفتم دشمن امروز حرکتی نداشته یا خیلی کم بوده است. بیشتر حملات هوایی را در جزایر مجنون و هور متمرکز کرده. گویا خیال میکنند از آنجا عملیات اصلی انجام میشود... خبرنگاران داخلی و خارجی را امروز به منطقه فاو فرستادیم. ساعت پنج بعد از ظهر به اهواز برگشتیم. بمبهایی که قرار بود امروز برسد، باز هم تأخیر دارد. تا ساعت نه شب در اهواز به امور جنگ رسیدگی کردیم و به تهران پرواز کردیم.(ص416)
یکشنبه 27 بهمن 1364: ...نخستوزیر آمد. برای ساختن تونل زیر آب اروند برای جبهه طرح آورد، قرار شد تعقیب کنیم. آقای [محسن] کنگرلو آمد و اطلاع داد آمریکا حاضر شده به جای موشکهای هاگ نامقبول گذشته، موشک تاو بدهد. فردا میرسد. نخستوزیر هم گفت روسها موافقت کردهاند، موشکهای زمین به زمین از کره شمالی بگیریم. کره هم گفته وام بدهید تا برایتان بسازیم و ما گفتهایم از خودتان بدهید، پولش را بگیرید.(ص417)
دوشنبه 28 بهمن 1364: به زیارت امام رفتم. گزارش پیروزیهای عملیات والفجر 8 را دادم و در مورد آینده جنگ چهار فرض و چهار راه مطرح کردم. 1- ادامه جنگ تا سقوط [حزب] بعث عراق و تشکیل حکومت مردمی 2- پذیرش سقوط صدام با حفظ بعث و گرفتن خسارات 3- پذیرش سقوط صدام با آمدن حکومت غیر بعثی با خسارات 4- پذیرش خسارت با حفظ صدام که در این فرض هم احتمالاً به سقوط صدام خواهد انجامید. امام فرض چهارم را قبول نداشتند و فرمودند روی سه فرض دیگر بحث و مذاکره کنیم.(صص419-418)
شب رؤسای سه قوه مهمان من بودند. گزارش وضع جنگ را دادم و درباره آینده جنگ مذاکره کردیم. روی همان فرضهای مطرح شده خدمت امام، به نتیجه قطعی نرسیدیم. بیشتر نظرها روی دو فرض وسط دور میزد.(ص419)
سهشنبه 29 بهمن 1364: ...خبرهای جبهه میگفت که عراق در محور جاده امالقصر- فاو دست به حمله زده و دو سه کیلومتر پیش آمده، ولی شب دوباره آنها را عقب زدهایم... شام را مهمان آیتالله خامنهای بودیم و دیر وقت به خانه آمدم. به آقای [فضلالله] محلاتی گفتم که سری به جبههها بزند و همچنین در مورد مصدومان شیمیایی کنترلی بکنند.(صص420-419)
چهارشنبه 30 بهمن 1364: ...در بحثهای نمایندگان مخالف و موافق، موقعی که آقای موسویانی نماینده تهران گفت که مدیریت کشور با ماستمالی امور را اداره میکنند و چنین نسبتی را به من هم داد، نمایندگان به او اعتراض کردند و نتوانست حرفهایش را تمام کنند.(ص420) ادامه دارد ...