تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۸۹ - ۰۸:۳۸  ، 
کد خبر : ۱۴۸۱۴۸

وظایف و مسئولیت‌های قوه مجریه در نگاه امام‌خمینی

اشاره: قوه مجریه درنظام حکومتی اسلام در هر عصر به طور "عام" و در نظام جمهوری اسلامی ایران در این عصر به طور "خاص" نقشی حساس و حیاتی به عهده دارد که برای همه دولتمردان از رئیس‌جمهور تا مجموعه وزیران و استانداران و سایر کارگزاران، وظایف و مسئولیت‌های سخت ایجاد می‌نماید. این جایگاه و نقش حساس از آنجا ناشی می‌‌شود که قوانین مصوبه در قوه مقننه در موضوعات گوناگون و متناسب با نیازهای مختلف فرهنگی، علمی، صنعتی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و سیاسی کشور، باید توسط قوه مجریه به مرحله عمل درآید و چنانچه این تشکیلات وسیع اجرایی در انجام وظایف کاربردی خویش قصور و مسامحه روا دارد، عالی‌ترین و پیشرفته‌ترین قوانین، در لابلای اوراق مصوبات باقی می‌ماند و نه به کار می‌آید و نه به کار ملت، نه مشکل و معضلی را می‌گشاید و نه مانعی را مرتفع می‌کند، و در نهایت بود و نبود آن یکسان است، و با این وصف، بارهای سنگین همچنان پشت ملت را می‌آزارد و تنگناهای مشقت‌زای اقتصادی و نیازهای روزمره معیشتی طاقت‌هایشان را می‌فرساید و پیچ و خمهای اداری و تعویق مکرر امور و استمرار مراجعات، روح و روانشان را رنجه می‌دارد. حضرت امام خمینی در مسئولیت رهبری انقلاب و مدیریت کلان نظام و با روش همیشگی صراحت کلام و در حالی که بر همه امور ناظر است، مسئولیت‌های قوه اجرایی ازرئیس‌جمهور تا دولتمردان و کارگزاران و وزارتخانه‌ها و سفارتخانه‌های نظام اسلامی را برمی‌شمرد و راه می‌گشاید. آنچه پیش روی دارید، تنها بخش کوچک و گزیده‌ای از مجموعه بزرگ رهنمودهای حضرت امام خمینی در موضوع مزبور می‌باشد که نظر و عمل مسئولان قوه مجریه در تمام سطوح را طالب است.

 قانون و نظامات اجتماعی مجری لازم دارد. در همه کشورهای عالم و همیشه اینطور است که قانونگذاری به تنهایی فایده ندارد. قانونگذاری به تنهایی سعادت بشر را تأمین نمی‌کند. پس از تشریع قانون بایستی قوه مجریه‌ای به وجود آید. قوه مجریه است که قوانین و احکام دادگاهها را اجرا می‌کند، و ثمرة قوانین و احکام عادلانة دادگاهها را عاید مردم می‌سازد. به همین جهت، اسلام همان طور که قانونگذاری کرده، قوة مجریه هم قرار داده است. "ولی امر" متصدی قوة مجریه هم هست. 
قوة محترمة مجریه، که مسئولیت آن بسیار زیاد و حجم عملش عظیم می‌باشد و در صورت صحت و شایستگی عمل و خلوص نیت و دلسوختگی برای کشور و ملت تحت رنج و ستم در طول تاریخ و خدمت به همة ملت بویژه طبقات محروم و ضعیف که در حقیقت سنگینی بار انقلاب از زمان ستمشاهی تا زمان پیروزی و تا امروز به عهدة آنان است و همه مرهون آنان هستیم، کار ارزشمندی است که بعد معنوی آن را جز خداوند تبارک و تعالی کسی نمی‌تواند به سنجش درآورد و در صورت تصدی برای آرمانهای شیطانی و اطاعت از نفس امارة بالسوء و عمل برای سود خود ولو به زیان کشور اسلامی و ملت مظلوم، عواقب دنیا و آخرت آن را کسی جز ذات باری تعالی نمی‌تواند پیش‌بینی کند. 
از اموری که اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است قوة اجراییه است. گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید به حال جامعه از مجلس بگذرد و شورای نگهبان آن را تنفیذ کند و وزیر مسئول هم ابلاغ نماید، لکن به دست مجریان غیرصالح که افتاد آن را مسخ کنند و برخلاف مقررات یا با کاغذبازیها یا پیچ و خمها که به آن عادت کرده‌اند یا عمدا برای نگران نمودن مردم عمل کنند، که به تدریج و مسامحه، غائله ایجاد می‌کند. 
توجه (کنند) به اینکه چه باید بکنیم و ما مقدرات مملکتمان را دست کی باید بدهیم. و ما اگر یک رئیس جمهور داشته باشیم که ناباب از کار دربیاید، همة چیزها از بین می‌رود... حفظ اسلام این است که ما یک رئیس‌جمهوری که لااقل، اعتقاد به اسلام داشته باشد، متعهد باشد برای اسلام، بشناسید که این آدم متعهدی است، که مبادا مبتلا بشویم به یک نفر نابابی که ما را بخواهد بکشد ببرد طرف آمریکا، روحانیون را می‌خواهد کنار بگذارد و مجلس را کنار بگذارد. 
نباید اشتباه تکرار بشود. دنبال این باشید که یک نفر صددرصد مکتبی، اسلامی، در خط اسلام، برای ریاست جمهور انتخاب کنید. 
رئیس جمهور اسلام اگر یک سیلی بیجا به یک نفر بزند، ساقط است؛ تمام شد ریاست جمهوری‌اش دیگر؛ باید برود سراغ کارش. آن سیلی را هم باید عوضش را بیاید بزند توی صورتش! ما یک همچو چیزی می‌خواهیم. 
و چون مشروعیت آن باید با نصب فقیه ولی امر باشد، اینجانب رأی ملت شریف را تنفیذ و ایشان را به سمت ریاست‌جمهوری اسلامی ایران منصوب نمودم، و مادام که ایشان در خط اسلام عزیز و پیرو احکام مقدس آن می‌باشند و از قانون اساسی ایران تبعیت و در مصالح کشور و ملت عظیم‌الشأن در حدود اختیارات قانونی خویش کوشا باشند و از فرامین الهی و قانون اساسی تخطی ننمایند، این نصب و تنفیذ به قوت خود باقی است. و اگر خدای ناخواسته برخلاف آن عمل نمایند، مشروعیت آن را خواهم گرفت. و باید ایشان توجه داشته باشند و از عمل ملت دریافته باشند که ملت دلاور نیز رأی خود را براین اساس به ایشان داده‌اند. 
رئیس جمهور محترم باید توجه داشته باشند که در پیشگاه مقدس حق - جل وعلا - واقع است و آنچه بر او از خطرات قلبی و تمایلات سری تا اعمال معلن و مخفی می‌گذرد، در حضور حق است و چیزی را نتوان از او - جل وعلا - پنهان کرد، هرچند از خلق خدا پنهان باشد. و باید توجه نمایند که در مقامی هستند که یک جملة او گاهی مؤمنی را ساقط کرده و متعهدی را از بین می‌برد، و یا غیرصالحی را به مقامی که شایستة آن نیست می‌رساند؛ گاهی یک سخنرانی او، جمهوری اسلامی و کشور را نور می‌بخشد و گاهی بعکس.
مقام خطیر است و خطر بزرگ، به خدا باید پناه برد و از او استمداد کرد. همة دست‌اندرکاران - بویژه رئیس جمهور - باید از چاپلوسان دغلباز و زبان‌بازان حیله‌گر برحذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقه‌دار که تعهدشان قبل از انقلاب مشهود بوده است، انتخاب کنند. بسا که منحرفان و منافقان، خود را با ظاهری آراسته به تقوا جا بزنند و با دست ما به اسلام و کشور اسلامی صدمه زنند. 
وزارتخانة اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه‌های اسلامی نباید زنهای لخت بیایند؛ زنها بروند، اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند. نباید در آنجا ظرف طلا و نقره - که به نص اسلام حرام است - استعمال بشود. نباید این تزیینات فوق‌العاده‌ای که صرف شده است در اینجا و آنجا باز محفوظ باشد. اینها را بگذارید در بانکها، بگذارید در (خزانه) برای ملت خرج بکنید. ملت عدالت می‌خواهد، اتاق بزرگ نمی‌خواهد. ملت وزارتخانه می‌خواهد، وزارتخانة اسلامی، نه آن وزارتخانة کاخ دادگستری، کاخ نخست‌وزیری، کاخ وزارت مالی، هی کاخ! کاخ مال ملت است. این تزییناتی که الان در این کاخها موجود است، علاوه بر اینکه بسیاری‌اش یا بعضی‌اش از محرمات است و حتما باید دولت توجه کند به آن، دولتی که می‌گوید دولت اسلامی است - و هستند - نباید تحت تأثیر واقع بشود و هر طوری سابق بوده همان طوری که در زمان محمدرضاشاه‌خان بوده است حالا هم همان فرم باشد. 
این اشخاصی که انقلابی نیستند باید در رأس وزارتخانه‌ها نباشند و... باید امثال اینها را معرفی به مجلس نکند و اگر کرد، مجلس رد بکند و هیچ اعتنا نکند، الا اینکه وزیری باشد که کارآمد باشد. اسلامی باشد. مسامحه‌کار نباشد انقلابی باشد تا یک مملکتی دستمان باشد. اگر بنا باشد اینطوری باشد، باید ما عزای اصل جمهوری را بگیریم. عزای اصل همة مسائل را بگیریم. 
ما حالا باید باورمان بیاید که آن بساط طاغوت باید برچیده بشود. همان رأس و ردة بالا برود و باقیش باقی بماند، این باز به مقصد نرسیدیم. همه جا، در همة وزارتخانه‌ها، در همة ادارات، در بازار، در همه جا، باید جوری بشود که وقتی یک کسی وارد شد ببینید که وارد شده در یک مملکت اسلامی؛ همه چیزش اسلامی است؛ نه کم‌فروشی در اینجا هست؛ نه گرانفروشی و اجحاف هست در آن؛ نه دروغ هست؛ نه تقلب هست؛ نه این کاغذبازیهای اداری هست؛ نه آن مجلات با آن عکسها و با آن تبلیغات، که جوانهای ما را به تباهی کشیدند؛ و نه آن بساطی که در رادیو وتلویزیون بود و شماها دیدید. 
وصیت اینجانب به وزرای مسئول در عصر حاضر و در عصرهای دیگر آن است که علاوه بر آنکه شماها و کارمندان وزارتخانه‌ها بودجه‌ای که از آن ارتزاق می‌کنید مال ملت، و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصا مستضعفان باشید، و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی می‌شود، همة شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم خصوصا طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستمشاهی از کشور و ذخائر آن کوتاه گردید. و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید، شماها کنار گذاشته می‌شوید و همچون رژیم ستمشاهی ستمکار، به جای شما ستم‌پیشگان پستها را اشغال می‌نمایند. بنابراین حقیقت ملموس، باید کوشش در جلب نظر ملت بنمایید و از رفتار غیراسلامی - انسانی احتراز نمایید.
و در همین انگیزه به وزرای کشور در طول تاریخ آینده توصیه می‌کنم که در انتخاب استاندارها دقت کنند، اشخاص لایق، متدین، متعهد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند، تا آرامش در کشور هرچه بیشتر حکمفرما باشد. و باید دانست که گرچه تمام وزیران وزارتخانه‌ها مسئولیت در اسلامی کردن و تنظیم امور محل مسئولیت خود دارند لکن بعضی از آنها ویژگی خاص دارند؛ مثل وزارت‌خارجه که مسئولیت سفارتخانه‌ها را در خارج از کشور دارند. اینجانب از ابتدای پیروزی به وزرای خارجه راجع به طاغوتزدگی سفارتخانه‌ها و تحول آنها به سفارتخانه‌های مناسب با جمهوری اسلامی توصیه‌هایی نمودم، لکن بعض آنان یا نخواستند یا نتوانستند عمل مثبتی انجام دهند....
و وصیت من به وزرای خارجه در این زمان و زمانهای بعد آن است که مسئولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزارتخانه و سفارتخانه‌ها، و چه در سیاست خارجی حفظ استقلال و منافع کشور و روابط حسنه به دولتهایی که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارند. و از هر امری که شائبة وابستگی با همة ابعادی که دارد به طور قاطع احتراز نمایید. و باید بدانید که وابستگی در بعض امور هرچند ممکن است ظاهر فریبنده‌ای داشته باشد یا منفعت و فایده‌ای در حال داشته باشد، لکن در نتیجه، ریشة کشور را به تباهی خواهد کشید. و کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد کنید که خداوند با شماست. 
شما آقایان که در سفارتخانه‌ها هستید موظفید عقلا و شرعا به اینکه هرچه ساده‌تر، سفارتخانه‌هاتان هرچه ساده‌تر باشد. و کیفیت معاشرتتان با آن اشخاصی که کارمند هستند در آنجا و به اصطلاح شما زیردست گفته می‌شوند، برادرانه باشد و در عین حالی که آنها از شما بپذیرند مطالبی که می‌گویید، لکن برادرانه باید باشد. و همین طور وضع مهمانیهایتان، وضع گذران خودتان، وضع کسانی که در آنجا کار می‌کنند، آنها باید متحول بشود به یک وضع اسلامی که هرکس می‌آید در آنجا اسلام را در آنجا عملا ببیند. 
و آن چیزی که راجع به برادرهایی که از خارج این جا هستند و همة برادرهایی که در خارج کشور خدمت می‌کنند، عرض می‌کنم این است که باید همة شماها در هرجا هستید، خودتان را مقید و متعهد به اسلام بدانید، تحت تأثیر محیط آن جا واقع نشوید. خوب، کسی که وارد می‌شود در یک سفارتخانه‌ای در خارج، ببیند که وارد شد در یک محیط اسلامی، در یک محیط انسانی. این طور نباشد که - خدای نخواسته - در آن جا از آن چیزهایی که در سابق بود، چیزی باقی مانده باشد. اگر آن چیزهایی که در دوران سابق بود، در دوران طاغوت بود، در آن جا هست، جدیت کنید که بکلی پاکسازی بشود و امیدوارم شده باشد تاکنون. 
باید وزارت خارجه کوشش کند تا سفارتخانه‌ها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهرة نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند؛ که اگر این چهره با آن جمال جمیل که قرآن و سنت در همة ابعاد به آن دعوت کرده از زیر نقاب مخالفان اسلام و کج‌فهمیهای دوستان خودنمایی نماید، اسلام جهانگیر خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا به اهتزاز خواهد آمد. چه مصیبت‌بار و غم‌انگیز است که مسلمانان متاعی دارند که از صدر عالم تا نهایت آن نظیر ندارد، نتوانسته‌اند این گوهر گرانبها را که هر انسانی به فطرت آزاد خود طالب آن است عرضه کنند؛ بلکه خود نیز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهی از آن فراری‌اند! 
شما خودتان را یک ملت غالب بدانید و اشخاصی که غلبه کردید بر دیگری، و به اسم غلبه بروید در آنجا. و ابدا از آنها هیچ باکی نداشته باشید و به اسم یک ملت غالب بروید در آنجا؛ نه مثل سابق که یک ملت ضعیف بود، یک ملت قوی‌ای که هم شوروی را کنار گذاشت و هم آمریکا را و هم انگلستان و هم همه را. بنابراین، هیچ به شما نظر کوچکی نمی‌کنند؛ مگر اینکه خودتان کوچک کنید خودتان را و خودتان نکنید این کار را.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات