حسن هانیزاده ـ کارشناس مسائل خاورمیانه
حمله اخیر ارتش رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان بخشی از سناریوی جدید آمریکا و اسرائیل برای ایجاد بحران و جنگافروزی در منطقه تلقی میشود. این حمله در حقیقت نوعی زور آزمایی میدانی ارتش اسرائیل برای سنجش واکنش ارتش لبنان و حزبالله بود. پاسخ کوبنده ارتش لبنان به تجاوز ارتش اسرائیل در منطقه العدیسه نشان داد که نیروهای مسلح لبنان بهرغم امکانات محدود خود از اراده بالایی برای دفع تجاوزات ارتش رژیم صهیونیستی برخوردارند. این حمله زمانی آغاز شد که دادگاه رسیدگی به پرونده ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان در اقدامی تامل بر انگیز تلویحا حزبالله را به دست داشتن در ترور رفیق حریری متهم کرد. این دادگاه که پس از ترور نخست وزیر اسبق لبنان در فوریه 2005 تشکیل شد نخست برخی شخصیتهای بلند پایه سوریه را به ترور رفیق حریری متهم کرد. اما چرخش دولتمردان سوری نسبت به آمریکا و غرب و موافقت سوریه با از سرگیری گفتوگوهای صلح با اسرائیل زیر نظر ترکیه موجب شد تا دادگاه ترور حریری موقتا پرونده را به بایگانی بسپارد. هر چند اساسا شکلگیری این دادگاه با منشور داخلی سازمان ملل مغایرت دارد اما آمریکا و عربستان برای حذف رقبای سیاسی خود در لبنان و منطقه بر تشکیل چنین دادگاهی اصرار ورزیدند.
عربستان ابتدا 350 میلیون دلار برای شکلگیری دادگاه رسیدگی به ترور رفیق حریری پرداخت کرد اما 3 سال بعد ناچار شد مبلغ 150میلیون دلار دیگر برای ادامه کار دادگاه پرداخت کند. کارشناسان حقوقی سازمان ملل اعتقاد دارند که تشکیل این دادگاه جنبه سیاسی دارد زیرا شخصیتهای زیادی در لبنان مانند بشیر جمیل و رینه معوض روسای جمهوری سابق، کمال جنبلاط رهبر دروزیهای لبنان و رشید کرامی نخست وزیر اسبق این کشور ترور شدهاند اما دادگاهی برای رسیدگی به زوایای پنهان این ترورها تشکیل نشده است. بنا بر این، ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان یک مساله داخلی است و ارتباطی به سازمان ملل ندارد زیرا رفیق حریری یک شخصیت سیاسی لبنانی بود و مانند هر شخصیت سیاسی دیگرجهان دوستان و دشمنانی دارد. متاسفانه از آنجایی که آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی برای پیشبرد اهداف سیاسی خود به موازات یکدیگر حرکت میکنند لذا برای حذف سیاسی و فیزیکی حزبالله و قطع محور تهران- دمشق- بیروت بر تشکیل چنین دادگاهی تاکید کردند. پس از تشکیل این دادگاه رهبران سوریه که در مهار بحرانهای سیاسی تجربه کافی دارند سریعا نیروهای خود را پس از نزدیک به 30 سال از لبنان خارج کردند و با این اقدام جریان سازیهای سیاسی را تا اندازهای کاهش دادند. سوریها اساسا در جهان عرب معروف هستند به اینکه هر گاه کشتی را در حال غرق شدن میبینند سریعا خود را از آن کشتی به بیرون پرتاب میکنند. لذا با نزدیک شدن سوریها به فرانسه، آمریکا، ترکیه و عربستان، دادگاه رفیق حریری انگشت اتهام را تلویحا متوجه رهبران حزبالله کرد.
اما با واکنش سریع سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان درباره وجود دلائلی مبنی بر ترور رفیق الحریری توسط موساد، مسؤولان این دادگاه حملات خود را نسبت به حزبالله کاهش دادند. نخستین شخصیتی که از سوی دادگاه رفیق الحریری حزبالله لبنان را به ترور نخستوزیر سابق لبنان متهم کرد ژنرال گابی اشکنازی رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی بود که جزئیاتی از سناریوی جدید این دادگاه را ناخواسته فاش کرد. وی مدعی شد که دادگاه رسیدگی به پرونده ترور رفیق الحریری اسنادی در اختیار دارد که ثابت میکند حزبالله در ترور نخست وزیر سابق لبنان دست دارد. پس از واکنش دبیر کل حزبالله نسبت به اظهارات ژنرال اشکنازی، اسرائیل از فاز سیاسی وارد فاز نظامی شد و حمله محدودی را به منطقه العدیسه برای آزمایش واکنش دولت،ملت وحزبالله لبنان سازماندهی کرد. در واقع تحرکات موازی سیاسی و نظامی اسرائیل در منطقه نشان میدهد که این رژیم برای برون رفت از بحران داخلی و خروج از بن بست بینالمللی نیازمند ایجاد یک بحران فراگیر منطقهای است.
تجربه ثابت کرده که اسرائیل هر گاه با یک بحران سیاسی داخلی و بینالمللی مواجه شده تلاش کرده تا این بحران را به فراسوی مرزهای فلسطین اشغالی انتقال دهد. اکنون اسرائیل در صدد بحران سازی جدید در منطقه برآمده و حمله اخیر به جنوب لبنان مقدمه این بحران است که قرار است با همکاری آمریکا، عربستان و برخی کشورهای عرب منطقه عملیاتی شود. اما آیا رژیم صهیونیستی در صورت حمله مجدد به لبنان خواهد توانست به یک پیروزی نظامی سریع دست پیدا کند؟ مسلما اکنون حزبالله بهرغم فشارهای داخلی و بینالمللی به لحاظ نظامی و عملیاتی از توان بالاتری نسبت به جنگ 33 روزه سال 2006 برخوردار است. تجربه نظامی حزبالله در طول 4 سال گذشته به مراتب افزایش یافته و به دلیل کشف یک شبکه گسترده جاسوسی موساد در لبنان اکنون رژیم صهیونیستی نمیتواند اشراف اطلاعاتی در لبنان داشته باشد. توان بالای حزبالله و افزایش قدرت موشکی و ضریب نفوذ اطلاعاتی این جنبش در فلسطین اشغالی و اتخاذ تاکتیکهای مبتنی بر جنگ فرسایشی از سوی حزبالله از جمله شاخصهایی هستند که پیروزی حزبالله را در جنگ احتمالی آینده تضمین خواهد کرد. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی در صورت تحمیل یک جنگ جدید بر حزبالله قادر نخواهد بود امنیت تردد کشتیهای نظامی و تجاری خود را در آبهای مدیترانه تامین کند. علت این امر این است که دبیرکل حزبالله هشدار داده در صورت بروز جنگ جدیدی در لبنان حزبالله همه کشتیهای اسرائیلی را در دریای مدیترانه هدف موشکهای دوربرد خود قرار خواهد داد. بنا بر این حمله ارتش رژیم صهیونیستی به منطقه العدیسه و واکنش سریع ارتش لبنان به این حمله، درس مهمی برای رهبران رژیم صهیونیستی بود که دریابند ملت، دولت و حزبالله لبنان بیش از هر زمان دیگر برای دفاع از تمامیت ارضی خود آماده هستند. در صورت بروز اشتباه محاسباتی از سوی رهبران رژیم صهیونیستی مسلما این رژیم با یک شکست نظامی دیگری مواجه خواهد شد که این شکست میتواند مقدمه فروپاشی کامل رژیم اسرائیل باشد. این رژیم که در داخل با اختلافات سیاسی شدیدی روبهرو است به دلیل ارتکاب جنایات بی شمار علیه فعالان حقوق بشر و مردم غزه با موج نفرت افکارعمومی در سطح جهان مواجه است و ارتکاب اشتباه دیگر به سود رهبران این رژیم نخواهد بود.